وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه بررسی و سنجش میزان توسعه یافتگی استان فارس

:

در حال حاضر، دست‌یابی به رشد و توسعه پایدار یکی از مباحث عمده کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه است. کشورهای در حال توسعه به منظور جبران عقب ماندگی‌ها، فرار از فقر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره و برای نیل به توسعه‌ای متعادل و همه‌جانبه که بتواند به بهبود وضع زندگی همه مردم منجر گردد، نیازمند شناخت صحیح و برنامه‌ریزی‌های مناسب و بهینه در سطح ملی و منطقه‌ای هستند(عمادی،1376 :118-115). یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادل‌های اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه‌های مهم توسعه نیافتگی است که رفع چنین کمبودهای مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوه پراکندگی شاخص‌های توسعه در سطوح مختلف است. به منظور حل مسایل ناشی از عدم تعادل‌های منطقه‌ای، گام نخست، شناخت و سطح‌بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینه ­های مختلف است(زنگی آبادی، علی زاده و احمدیان،69:1390).

 

 

 

1-1-طرح مساله:

 

کانون اصلی استقرار پدیده­های جغرافیایی و افتراق مکانی، ناشی از ساختار، دیدگاه ­ها، هدف­ها و تجربه­های مختلف آن‌ هاست و همبستگی مکان­ها به­وسیله یک نظام متقابل فضایی امکان­ پذیر می­ شود. مکان­ها موجودیت تکاملی خود را با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی با عناصر جدید پذیرا   می­شوند. شناخت مفهوم فرایند مکانی- فضایی پدیده­­ها دارای اهمیت است و جغرافی­دان به بررسی مطالعه چگونگی آرایش فضایی پدیده­ها(علم فضایی) می ­پردازد(اسماعیل‌زاده، 1382: 5). در جغرافیای ناحیه­ای و منطقه­ای توسعه‌یکپارچه و متوازن ناحیه­ای، کاهش نابرابری‌های ناحیه­ای در سطح کلان و آسیب­شناسی ناحیه­ای و برنامه ­ریزی برای روند توسعه فراگیر ناحیه­ای از مهم­ترین وظایف برنامه ­ریزی ناحیه­ای است(حسین زاده دلیر، 1383: 2). ایجاد تعادل در برنامه ­ریزی ایجاب   می­­کند که برنامه ­ریزی ملی و منطقه­ای هم­سو و هم­جهت شده و بنا به ضرورت، هر منطقه به­ طور مجزا، ولی در راستای برنامه ­ریزی ملی تحت نظام برنامه ­ریزی قرار گیرد. این مسأله به­خصوص در کشورهای جهان سوم که در حال توسعه و عقب­مانده هستند بیشتر ضروری می­نماید نابسامانی در توزیع امکانات، فعالیت­ها و جمعیت در پهنة سرزمین به طور مشخص موجب ایجاد شکاف هر چه بیشتر در میان مناطق مختلف این کشورها گشته است و نمود آن در اکثر مناطق این کشورها  به راحتی قابل مشاهده می­باشد(اکبری، 1378: 4).

 

توسعه نابرابر مناطق یکی از مسائل و معضلاتی است که همواره ذهن برنامه ریزان و مجریان منطقه‌ای را مشغول نموده ، به طوری که با نگاه به توزیع امکانات و خدمات در مناطق مشخص می‌شود که این فعالیت‌ها به شکل متوازنی توزیع نشده‌اند، چرا که توسعه یافتگی مناطق با توجه به توزیع فضای ناهمگن منابع و همچنین عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و اقلیمی مناطق صورت گرفته است. به عبارت دیگر امکانات بالقوه و بالفعل منطقه‌ای، توسعه یافتگی مناطق یک استان یا یک کشور ممکن است در بخش‌های مختلف صنعتی، کشاورزی و خدمات و غیره با یکدیگر متجانس نباشد و این امر ضرورت مطالعه در این بخش‌ها را اجتناب ناپذیر می‌سازد (محسنی،1:1385).

 

یكی از مشخصه‌ های بارز در توسعه فضایی ایران، وجود نابرابری‌های ناحیه‌ای است. برنامه‌ریزی ناحیه‌ای در این میان، می‌تواند پاسخی به نارسایی­ها و کاستی‌ها در سطوح مختلف جغرافیایی باشد سطوح ملی و محلی برنامه‌ریزی به دلیل نوع نگرش آن‌ ها به برنامه‌ریزی، نمی‌توانند نگرش جامع به ناحیه به صورت سیستمی داشته باشند، بنابراین، پیوند منافع ملی و محلّی را می‌توان با برنامه‌ریزی ناحیه‌ای، در قالب برنامه‌های ملی و با نگرش سیستمی به برنامه‌های محلی به وجود آورد(زالی،4:1379). بررسی و شناخت وضعیت نواحی، قابلیت‌ها و تنگناهای آن در برنامه‌ریزی

 

ناحیه‌ای از اهمیت بسزایی  برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف نواحی نوعی ضرورت، جهت ارائه طرح‌ها و برنامه‌ها محسوب می‌شود. به طوری كه استفاده از شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و غیره می‌تواند معیار مناسب هم برای تعیین جایگاه آن نواحی و همچنین عاملی در جهت رفع مشكلات و نارسایی‌های مبتلا به خود برای نیل به رفاه اقتصادی و سلامت اجتماعی جهت رسیدن به توسعه باشد(موسوی،1:1382).

 

برای شناخت تفاوت سطح توسعه نواحی لازم است ابتدا وضعیت موجود هر ناحیه بررسی شود تا اینکه بتوان بر این اساس در جهت کاهش یا از میان بردن تفاوت‌ها اقدام به برنامه‌ریزی ناحیه‌ای کرد (حسین زاده دلیر، 215:1385). در همین راستا برنامه ریزان به ابداع تکنیک‌ها و روش‌های برای سطح‌بندی نواحی پرداخته‌اند تا از این راه درجه توسعه یافتگی مناطق را در یابند و بتوانند به شناخت و تحلیل علل یا عوامل نابرابری‌ها و تفاوت‌های منطقه‌ای دست یابند (بدری و همکاران،6:1385). اهمیت سطح‌بندی‌ها آن است که با شناخت تنگناها و قابلیت‌ها و سطوح توسعه نواحی می‌توان سطح زندگی مردم یک ناحیه را به خوبی نشان داد و از طرف دیگر به ارائه طرح‌ها و برنامه‌های جهت کاهش

پایان نامه

 محرومیت آن نواحی پرداخت(زیاری،78:1387).

 

میزان برخورداری یا دسترسی به امکانات و خدمات رفاهی و توزیع بهینه آن‌ ها در سطح کشور و شهرستان‌ها از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است. در شرایط کنونی، یکی از مسائل و مشکلات اساسی در برنامه‌ریزی‌ها، عدم تعادل ناشی از توزیع نامتعادل امکانات در سطح کشور و استان‌ها می‌باشد. فرایند چنین روندی، شبکه شهری را در عملکرد خود نامتعادل و ناتوان کرده است که نتیجتاً به زیان شهرهای متوسط و کوچک تمام شده است. دسته‌بندی مناطق و یا شهرستان‌ها از لحاظ توسعه یافتگی و یا عدم توسعه یافتگی یکی از ابزارهای مهم برای توسعه می‌باشد. جهت این امر استفاده از شاخص‌های مختلف در هر بخش ضروری است(مؤمنی و قهاری،54:1392). از جمله معیارهای بسیار متداول، در توسعه منطقه­ای و یا ناحیه­ای، طبقه ­بندی نواحی استان بر اساس میزان برخورداری از شاخص ­های مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، بهداشتی­ـ­­­­­درمانی، مسکن و کالبدی، آموزشی و زیربنایی است. بر اساس این معیار نواحی یا شهرستان­ها به سه دسته توسعه­یافته یا برخوردار، نیمه توسعه‌یافته یا نیمه برخوردار و محروم یا نا برخوردار سطح­بندی می­شوند(زیاری، 1387: 78).

 

استان فارس به عنوان یکی از پهناورترین و متنوع‌ترین استان‌های کشور دارای قابلیت‌ها و محدودیت‌های زیادی در زمینه‌های مختلف توسعه می‌باشد که پرداختن به میزان توسعه یافتگی شهرستان‌ها و جایگاه شاخص توسعه و توسعه یافتگی آن‌ ها به درستی تعیین نشده است و ضرورت پرداختن به این مهم از جمله مسائل اصلی توسعه یافتگی شهرستان‌های استان فارس است.

 

 

 

سؤالات تحقیق:

 

1-توزیع فضایی میزان توسعه یافتگی استان فارس چگونه است ؟

 

2-نقاط قوت و ضعف توسعه یافتگی استان فارس کدامند؟

 

1-2-ضرورت تحقیق:

 

بررسی و شناخت وضعیت مناطق، قابلیت‌ها و تنگناهای آن در برنامه‌ریزی ناحیه‌ای از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا كه آگاهی از نقاط قوت و ضعف نواحی ضرورتی، جهت ارائه طرح‌ها و برنامه‌ها منطقه‌ای محسوب می‌شود. از این رو تشخیص تقسیم‌بندی‌های سرزمینی از نظر برخورداری و الویت بندی آن‌ ها برای اقدامات بعدی همواره از مشغولیت‌های ذهنی مسئولان توسعه بوده است(حقی،184:1370). در این بین استفاده از شاخص‌های توسعه (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی  زیربنایی و غیره) می‌تواند معیار مناسبی هم برای تعیین جایگاه مناطق و هم عاملی در جهت رفع مشكلات و نارسایی‌های مبتلا به آن، برای نیل به رفاه اقتصادی و سلامت اجتماعی جوامع و مناطق جهت رسیدن به توسعه باشد. استفاده از شاخص‌های توسعه و تركیب آن‌ ها، مسئولان برنامه‌ریزی را در جهت درك بهتر وضعیت مناطق كمك كرده و آن‌ ها را در جریان تصمیم‌گیری یاری خواهد كرد تا اقدامات بعدی آن‌ ها در جهت تعادل منطقه‌ای بوده و عدالت اجتماعی را در بین مناطق برقرار سازد (زنگی آبادی، علیزاده، احمدیان،2:11390). بنابراین، اگر برنامه ریزان منطقه‌ای بتوانند عوامل تأثیرگذار بر عملكرد مناسب مناطق را شناسایی كنند آنگاه خواهند توانست هم از تجربیات مدیران بخش‌های مختلف آن مناطق بهره‌مند شوند و هم بودجه موجود را به صورت بهینه تخصص دهند(احمدی،28:1384).

 

مطالعات و شناسایی مناطق محروم و مطالعات توسعه جامع نواحی و مناطق مختلف كشور در طول دهه‌ های اخیر و بعضاً اقدامات اجرایی وسیعی كه در این زمینه انجام شده دلیلی بر توجه برنامه ریزان و مجریان، به تعدیل ناپایداری‌های منطقه‌ای در سطح كشور و مناطق مختلف آن است در این میان اگر چه می‌توان گفت كه كاهش تدریجی ناپایداری منطقه‌ای یكی از سیاست‌های برنامه‌های عمرانی كشور بوده است و عموماً با تیترهای بزرگ در جراید به عنوان هدف اساسی تلقی می‌شود، ولی عدم موفقیت در این امر برمی‌گردد به اینكه برای مبارزه با هر مساله­های شناخت آن مشكل امری ضروری است. به عبارتی در این گونه برنامه‌ها مشكل  شناخت درد است؛ زیرا تا درد دقیقاً شناخته نشود درمان امری باطل و بی‌مفهوم است. باید ابتدا علل نابرابری‌ها مناطق را کاملاً بشناسیم، درجات آن را محاسبه كنیم و بعد درصدد رفع آن برآییم(قره باغیان، 36:1375).    دوگانگی­های اقتصادی بین مناطق برای دوره‌های زمانی طولانی آثار مخربی بر کارایی اقتصاد ملی به جای می‌گذارد. به علاوه چنین تفاوت‌هایی ممکن است به لحاظ سیاسی و اجتماعی نیز نتایج نامطلوبی به دنبال داشته باشد از این‌رو، شناسایی مناطق محروم و مطالعات جامع توسعه‌ی استان‌های مختلف کشور جهت تعدیل نابرابری‌های منطقه‌ای در سطح کشور و هر استان یک امر ضروری به شمار     می‌آید (نصرالهی و اکبری و حیدری67:1390).

 

در فرایند برنامه‌ریزی توسعه، شناخت و تبیین سطوح توسعه‌یافتگی نواحی  و آگاهی از نقاط قوت و ضعف آن‌ ها اهمیت زیادی دارد(رضوانی،149:1383) و دستیابی به شناخت علمی از مکان‌های جغرافیای منوط به در اختیار داشتن اطلاعاتی جامع از مکان‌های مورد نظر است .در این راستا فهم تئوری­ها و تكنیك­های برنامه‌ریزی منطقه‌ای  و راه­های دستیابی به توسعه منطقه‌ای، به عنوان یک ضرورت در دنیای  آكادمیک  مطرح گردیده  است (کلانتری، 10:1380).

 

استان فارس به عنوان سومین استان پهناور کشور با دارا بودن 29 شهرستان گوناگون از جنبه‌های بسیاری از جمله گردشگری، صنعت، کشاورزی، اشتغال و …. دارای قابلیت و محدودیت است که چگونگی برخورداری محرومیت‌ها در سطح استان از جنبه‌های مختلف تا کنون به درستی تعیین نشده است. بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد تا ضمن استخراج کلیه شاخص‌های مؤثر بر توسعه استان فارس ، به تعیین جایگاه و نقش هر یک از آن‌ ها در میزان توسعه یافتگی شهرستان‌های استان فارس بپردازد و از این رهگذر ضمن شناسایی محدودیت ها و قابلیت‌های توسعه هر شهرستان، راهبردهای به منظور کاهش نابرابری‌های منطقه‌ای و ناحیه‌ای ارائه و از این رهگذر گامی در جهت توسعه متوازن و یکپارچه استان برداشته شود .

 

1-3-اهداف تحقیق:

 

1-3-1-هدف اصلی:

 

-تحلیل میزان توسعه یافتگی استان فارس

 

1-3-2-اهداف فرعی:

 

–تعیین شاخص‌های مهم و مؤثر در توسعه یافتگی استان و شهرستان‌ها

 

-تعیین نقش شاخص‌های مهم و مؤثر در توسعه یافتگی یکایک شهرستان‌ها

 

-تحلیل میزان برخورداری و توسعه یافتگی شهرستان‌های استان فارس با یکدیگر

 

-ارائه راهکارهای مناسب شهر در توسعه هر شهرستان

 

1-4-فرضیه های تحقیق:

 

-بنظر می رسد توسعه یافتگی محدوده های میانی استان فارس از سایر بخش‌های استان بیشتر است.

 

-بنظر می رسد مهم ترین نقطه ضعف توسعه یافتگی استان فارس، تمرکز یافتگی و شکل گیری الگوی مرکز –پیرامون است.

 

1-5- کاربرد های متصور از تحقیق :

 

پژوهش حاضر به دلیل شاخص سازی و وزن دهی به معیارهای مؤثر در توسعه یافتگی شهرستان‌ها، می‌تواند به عنوان الگوی جهت سطح‌بندی شهرستان‌ها، مناطق، و به طور کلی مکآن‌ های جغرافیایی در سطح کشور مورد استفاده قرار گیرد و همچنین به دلیل استفاده از مدل های مختلف می‌تواند راهنمایی پژوهشگران و جوامع دانشگاهی محسوب شود. در سطوح استانی و شهرستانی نیز می‌تواند راهگشایی تخصیص منابع و اعتبارات و جهت دهی به توسعه یافتگی شهرستان‌های استان فارس باشد و ضمن شناختن نقاط ضعف پیش روی توسعه شهرستان‌ها و نیز قابلیت‌های آن راهبرد های مناسب هر شهرستان ارائه شود .

 

1-6-مشکلات و محدودیت  های تحقیق:

 

-فقدان اطلاعات و آمار صحیح

 

-عدم همکاری برخی از مسئولین در ارائه دادن آمار و اطلاعات

پایان نامه تحلیل جایگاه مدیریت شهری در ساماندهی خدمات شهری با تأکید بر مشارکت شهروندان

گسترش شهرنشینی و افزایش تعداد شهرها و به دنبال آن مشکلات خاص زندگی شهری بیش از پیش توجه به راهبردها و چاره­های سودمند برای  بهینه سازی زندگی شهروندان را ضروری  ساخته است. علاوه بر موضوعاتی هم­چون محیط زیست شهری، حمل و نقل شهری، برنامه ریزی شهری، یکی از عوامل بسیار مهمی که تأثیر فزاینده و تعیین کننده ای بر عوامل سازنده شهری دارد “مدیریت شهری” است.

 

از نظر دانش اداری شهرداری که مدیریت شهر را به عهده دارد یک سازمان به حساب می ­آید و هر سازمان از سه عنصر تشکیل شده است؛ سرمایه، نیروی انسانی، ابزار و تجهیزات کمبود یا نقص در هر یک  از  این  موارد  می ­تواند شهرداری ­ها را در رسیدن به هدف خود که همانا خدمت به شهروندان و عمران شهر است با مشکل مواجه سازد.

 

به همین دلیل در این تحقیق؛ مدیریت شهری و مشکلاتی که در راه ارائه­ خدمات شهری  با آن مواجه هستیم  را مورد بررسی قرار می­دهیم. بررسی مشکلات مدیریتی از این نظر دارای اهمیت است که تقویت مدیریت شهری رفاه، آسایش و دلپسندتر شدن زندگی برای شهروندان را به همراه دارد و  موجب توسعه  پایدار  در  سطح  شهرستان می­گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1 بیان مسأله

 

یکی از اصلی­ترین موانع فراروی مدیریت شهری چندپارگی مدیریت شهری در عرصه سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، هدایت و نظارت است. شهر سیستمی باز است که ساختارهای این سیستم  هر کدام دارای  کارکردهای خاص خود هستند. این عملکردها و  کارکردها در پیوستگی زمانی، مکانی و فضایی در حال تغییر، تحول و باز تولیدند.ولی بایستی توجه شود کل سیستم شهر چیزی فراتر از تمام اجزاء، ساختارها، کارکرد و عملکردهای آن است؛ یعنی اگر ساختارها و عملکردهای یک شهر از هم منفک و تجزیه شوند، پیوند دوباره آن­ها دیگر شمایل سیستم شهر را ندارد. به عبارت دیگر شهر سیستمی پویا است که ساختارهای آن، پیوسته با هم تعامل دارند؛ برای تنظیم این روابط و پایداری سیستم، هماهنگی و یکپارچگی در مدیریت آن ضروری است و نمی­توان کارکردهای مختلف شهر را به مدیریت منفک و بدون ارتباط با هم سپرد و انتظار بهبود وضعیت را داشت.

 

در چند سال گذشته در محافل علمی  و اجرایی کشور ما در مقابل مسائل و مشکلات پیش روی مدیریت شهری، مفهوم مدیریت یکپارچه ،هماهنگ و یا واحد شهری مطرح شده است.(کاظمیان و میر عابدینی،2،1391).

 

همان­طوری که می­دانیم هر فعالیت  اجتماعی بدون وجود  مدیریت سازمان یافته ای که  اهداف و ابزار رسیدن به آن­ها را مشخص کند و فعالیت­ها را هماهنگ سازد، از هم می­پاشد و به بی­نظمی می­گراید. شهرها نیز به عنوان یک سامانه ((system نیازمند مدیریتی می­باشند که به تعیین اهداف و برنامه ها پرداخته و فعالیت  عناصر مختلف شهری را هماهنگ سازند. (سعیدنیا،1379،صفحه 5).

 

متأسفانه مدیریت شهری در چارچوب منابع مالی و وضعیت نیروی انسانی شاغل در شهرداری نتوانسته است هماهنگی لازم را با سازمان ها و نهادهای ذیربط در ارائه­ خدمات شهری داشته باشد و این شهرستان با مشکلات متعددی در زمینه­ خدمات شهری از جمله سدمعبر مواجه است. حتی یکی از دغدغه­های اصلی کسبه وجود ماشین­های سیار و دستفروشان در حاشیه بازار هاست، جمع­آوری این دستفروش­ها  و ماشین­ها از وظایف شهرداری هاست که متأسفانه در طی این یک سال اخیر ارگان­های مدیریت شهری هیچ نگاهی به این مسئله نداشته اند.

 

در مدیریت مدرن مشارکت مردم در کار شهرداری ­ها حرف اول را می­زند. با تحقیق و پژوهشی که در باب مشارکت شهروندی در شهرهایی که از ظرفیت تمرکز  وجوه حاصل از دریافت­های مردمی که در راستای خدمت­رسانی هر چه بهتر به شهر استفاده کرده اند می­توانیم دلایلی را که شهرداری کوهدشت نتوانسته به این مهم دست پیدا کند را از جمله عدم تبیین، تشریح و فواید عوارض شهری از سوی شهرداری از یک سو، فقر محسوس وملموس مالی مردمان این خطه و این دیار، نبود ساختار واحد و منسجم هزینه و عملکرد و فقدان برنامه محوری اشاره کرد.

 

1-2 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

1-2-1 چالش­های مدیریت شهری در ایران

 

مدیریت شهری در ایران با محدودیت­ها و چالش­های عمده­ای روبرو است این محدودیت­ها از سویی با رشد جمعیت شهری (مطلق و نسبی) و افزایش نرخ شهرنشینی و شهرگرایی همراه است و از دیگر سو با ساختار سنتی نهادهای محلی مواجه است که هنوز آمادگی تحولی ساختاری را در خود پیدا نکرده ­اند.(کلیچ،1391،صفحه 2).

 

از عمده­ترین چالش­هایی که در حال حاضر؛ مدیریت شهری در شهرهای ایران با آن مواجه می­باشند می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

1- گستردگی وظایف محوله به مدیریت شهری در اداره­ی شهر و خدمت رسانی به مردم .

 

2- کمبود پرسنل زبده ، متخصص و متعهد در مجموعه­ی سیستم مدیریت شهری .

 

3- اطلاع رسانی ناقص و عدم آشنایی شهروندان با حقوق و وظایف خود .

 

4- کاهش درآمد و منابع درآمدی مدیریت شهری .(پرهیزکار و  فیروز بخت،1390، 56)

 

در حال حاضر یکی از موانع رشد اقتصادی کشور ساختار اداری ناکارآمد می­باشد که قدرت هرگونه پیشرفت و نوآوری را سلب نموده است و علاوه برآن  به دلیل فساد اداری  بسیاری از امور شهری با هزینه­ های بالاتری همراه شده است. بنابراین شهرداری ­ها نیازمند ساختاری قوی و پویا در چارچوب اداری می­باشند و علاوه بر آن پرسنلی کارآزموده که توان تطبیق با شرایط جدید را داشته باشند و این امر را می­توان در نظام مطلوب مدیریت شهری دنبال نمود که همان مدیریت شهری واحد می­باشد که در عمل به دلیل سازمان­هایی که در فرایند مدیریت شهری دارای نقش و اثر هستند عملاً اداره ی شهر با هماهنگی لازم صورت نمی­گیرد، هر چند خود شهرداری ­ها برای این فرایند هنوز آمادگی لازم را ندارند و نیازمند یک خانه تکانی جدید در درون خود هستند. ( کلیچ ، 1391،صفحه 3 ).

 

محدود بودن  امکانات و منابع، نامحدود بودن نیازها و انتظارات مردم، دولتمردان و چاره اندیشان را بر آن داشت تا برای حداکثر استفاده از امکانات و سرمایه ها، یک سری از نیازها و خواسته ­ها را طوری طراحی کنند که عموم مردم بتوانند بخشی از نیازهای خود را از طریق این امکانات رفع کنند.

 

رویکرد فعلی بسیاری از شهرداری ­ها در منطقه پیرامون ما و از جمله در کشور ما با ساختار و قدرت اجرایی شهرداری ­ها در کشورهای توسعه­یافته بسیار متفاوت است . با نگاهی گذرا در می­یابیم که در کشورمان اداره­ی شهر فاصله­ی بسیار زیادی با حکومت شهری (مدیریت جامع شهری) دارد. حتی حضور تعدادی از نمایندگان منتخب مردم در شوراهای شهر نمی ­تواند شهرداری ­ها را به سمت مدیریت جامع شهری برساند چرا که مدیریت شهری قادر و یا اصولاً مجاز به مدیریت چرخه­ی حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی شهر نمی ­باشد.

 

شهرستان کوهدشت از نظر نیروی انسانی کارآزموده توانمندی­های بالایی دارد  اما  مشکلات و مسائل فراوانی وجود دارد که این مشکلات در شهرستانی چون کوهدشت چشمگیر می باشد؛ از مهم­ترین این مشکلات عدم همکاری لازم  برخی مسئولین شهری در اداره امور شهر می­باشدو همین­طور از لحاظ ناوگان خدمات شهری ضعیف می­باشیم و اگر شهرداری توان پاسخ گویی به نیازهای شهروندان را  نداشته باشد  مشکلات و معضلات دو چندان می­ شود و شهروندان هم از وظایف خود که مشارکت در امور شهری می­باشد سر باز می­زنند. همان­طور که می­دانیم در نظام مدیریت مردمی هدف این است که همه حضور داشته باشند و همه­ی عناصری که در مدیریت شهری مؤثر هستند باید بتوانند به سهم خود در این امر مشارکت کنند از جمله عناصر دولتی، محلی، بخش خصوصی و… .

 

به این منظور باید شرایط زیر محیا گردد:

 

  • مشروعیت مدیریت شهری، 2- شفافیت و پاسخگویی، 3- محاسبه پذیری و ارائه­ گزارش عملکرد فصلی و سالیانه.(تیموری،1385).

غالباً بررسی مسائل مدیریتی شهرهای کوچک عمدتاً در قالب گزارش­ها و مصاحبه­های تخصصی بوده است، در این گزارش ها به مشکلاتی مانند بیکاری، نبود منابع مالی پایدار و مهاجرت اشاره شده است.(معصوم ،1380).

 

1-4 جنبه جدید بودن ونوآوری درتحقیق

 

مدیریت شهری به لحاظ اجرا یک مؤسسه وسیع و بزرگی محسوب می گردد که در آن مشکلات و موانع بسیار متنوع و گسترده بوده که شهرداری یک جزء از عناصر مهم و مدیریتی آن محسوب می شود . لذا سیستم مدیریت شهری به جهت ماهیت متنوع و چند عملکردی آن باید به نحوی طراحی و اجرا شود که تمام عناصر و وظایف امور اجرایی روزمره و بسیار جزئی تا برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان را مورد توجه قرار داده و در ارتقا جایگاه توسعه شهری موثر باشند.

 

امروزه پدیده ناهنجار سد معبر یکی از مشکلات لاینحل شهرداری ­ها محسوب می‌گردد. هر روزه افراد بسیاری با استفاده نامتعارف معابر عمومی مانع از احقاق حق عمومی می‌گردند که شهرداری و مأموران آن مکلف به رسیدگی و جلوگیری از انسداد معبر و رفع سد معبر می‌باشند. لیکن انجام این تکلیف قانونی همواره با مشکلات زیادی روبرو بوده است و ما هر روز شاهد درگیری میان  مأموران شهرداری و افراد متخلف می‌باشیم، چرا که به نظر می‌رسد ضمانت اجرایی کافی جهت ارتکاب این تخلف در قانون موجود نمی‌باشد.

 

سد­ معبر دارای اشکال گوناگونی است. از مصادیق سد معبر می توان از سد معابر توسط دست فروشان، نصب دکه های غیر مجاز، تخلیه نخاله، ریختن مصالح آجر و سیمان  در  معابر عمومی بدون مجوز شهرداری، توقف  اتومبیل  در مکان­های غیر مجاز، وسایل نقلیه جهت فروش کالا، اشغال پیاده روها و میادین توسط افرادی که از آن­جا به عنوان محل سکونت استفاده می­ کنند نام برد. این­گونه تخلفات می ­تواند موجبات سد معابر عمومی، اشغال پیاده روها و استفاده غیر مجاز از آن ها و میادین و پارک ها و باغ های عمومی را فراهم آورد.

 

با توجه به بررسی­های انجام گرفته، بر روی سد معبر خیابان­های اصلی این شهرستان مطالعات منسجمی صورت نگرفته است. بنابراین اگر مدیریت شهری همسو با تغییرات جمعیتی، ساخت وساز و نیازهای افراد شهر؛ خدمات رسانی خود را به صورت برنامه ­ریزی آینده نگر و پایش منطقه بروز رسانی کند این مشکل حل خواهد شد.

 

1-5 اهداف تحقیق

 

هدف کلی این تحقیق این است که مشارکت شهروندان در اداره امور شهر به پیشبرد هر چه بهتر خدمات شهری(سد معبر و رفع سد معبر)

پایان نامه

 کمک کند.

 

اهداف ذیل در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرند:

 

 1- شناخت وتحلیل تنگناهای موجود در خدمات شهری کوهدشت.

 

2- جلب مشارکت عموم مردم برای مدیریت شهرستان.

 

3-  شناخت  مشکلات و محدودیتهای مدیریت شهری  و ارائه­ راه حل­ها و پیشنهادهایی  برای بهبود و رفع این مشکلات

 

1-6 سؤالات تحقیق

 

1- آیا مدیریت شهری کوهدشت در ساماندهی خدمات شهری توان تخصصی و منابع مالی لازم را در اختیار دارد؟

 

2- آیا مدیریت شهری کوهدشت توان برنامه ریزی و آینده نگری در پیشبرد اهداف خود را دارد؟

 

3- آیا تعدد کارکنان شهرداری کوهدشت در بهبود خدمات رسانی به شهروندان مؤثر بوده است؟

 

1- 7 فرضیه‏های تحقیق:

 

    • به نظر می­رسد مدیریت شهری کوهدشت در ارائه خدمات شهری با مشکلات و تنگناهای متعددی مواجه است.

 

    • فرض بر این است که مجموعه ی مدیریت شهری کوهدشت توان رسیدن به سطح مطلوبی از ارائه­ خدمت و رضایتمندی شهروندان را دارا می­باشد.

 

  • به نظر می­رسد با توجه به افزایش کارکنان و پرسنل تخصصی شهرداری به همین نسبت میزان رضایتمندی ارباب رجوع فراهم می­گردد.

1-8 تعریف واژه‏ها  و اصطلاحات فنی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی)

 

1-8-1مفهوم مدیریت شهری

 

گستردگی و پیچیدگی مسائل شهری، رشد و توسعه روزافزون شهرها، مدیریت امور شهر را به وظیفه ­ای دشوار تبدیل نموده است. علاوه بر موضوعاتی هم­چون محیط زیست، ایمنی، حمل و نقل و برنامه ­ریزی شهری یکی از عوامل مهمی که تأثیر فزاینده و تعیین کننده ­ای بر عوامل سازنده­ی شهری دارد،  مدیریت شهری است. اگر  شهر  هم­چون سازمانی در نظر گرفته  شود  لازم است که در رأس آن عنصری برای برنامه ریزی آینده و اداره­ی امور کنونی قرار گیرد. این عنصر را می­توان مدیریت شهر نامید. مسائل بسیاری در شهرها وجود دارد که برای حل آن­ها و پاسخ به درخواست­های موجود در عرصه ­های زندگی شهری وجود مدیریت شهری ضروری است. بدین­سان مدیریت شهری عبارت است از سازماندهی عوامل و منابع برای پاسخگویی به نیازهای ساکنان شهر است. و شامل کارکردهای برنامه ­ریزی، اجراء، نظارت، هدایت و کنترل است که برای اعمال قدرت باید برآمده از اراده­ی شهروندان و قراردادهای اجتماعی باشد.(صرافی و عبدالهی،121،1387)

 

  • تعریف مدیریت شهری

اگر مدیریت، به درختی تشبیه شود که شاخه‌های گوناگونی، مانند مدیریت صنعتی، مدیریت مالی و چون این­ها دارد، یکی از شاخه‌های جدید این درخت، مدیریت شهری است. روشن است که مشخصات و ساختار نهادهای قانونی اداره کننده شهر از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعه‌ای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد. مدیریت شهری به زبان ساده تمامی مراحل پیاده سازی مدیریت در کالبد و اجتماع  شهر است. شهر به عنوان پیچیده­ترین مصنوع بشر نیازمند به مدیریتی با دارا بودن طیفی از ادراک این پیچیدگی‌ها است. برنامه ریزی دقیق و درست سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان در امور شهرها می­گردد، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی،سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد. (سعیدنیا،:20-391383،)

 

1-8-2 خدمات شهری

 

به جرأت می­توان «خدمات شهری» را قلب «مدیریت شهری» دانست. چون آن­چه در ارتباط مستقیم و منسجم با زندگی روزانه شهروندان است و کیفیت زندگی آنان را تعیین می­ کند، نحوه­ ارائه­ خدمات شهری توسط شهرداری (و دیگر نهادهای مرتبط) و نحوه دریافت آن خدمات توسط یکایک شهروندان است.

 

1-8-3 مبانی و مفهوم مشارکت

 

یکی از ارکان مهم تجدید حیات شهری مشارکت است. مشارکت یکی از چهار رکن اساسی معرفی شده برای توسعه پایدار شهری می باشد. اساسی­ترین خط مشی که در رسیدن به پایداری محیطی اتخاذ می­ شود، مشارکت، همت و تلاش کسانی است که از محیط بهره می برند. به دیگر سخن حضور و مشارکت مردم در دراز مدت خواهد توانست محیطی پایدار را نتیجه دهد. همین­طور می­توان امیدوار بود اصلاح، حفظ و نگهداری محیط با تکیه بر نیروی مردمی همواره به صورت یک چرخه­ تداوم یابد و روز به روز با قوت بیشتری ادامه یابد.(باغبانی و گنجی،1384).

 

یکی از ابعاد مشارکت، مشارکت شهروندی می­باشد. مشارکت شهروندی را می­توان به معنای شرکت و حضور جدی، فعال،آگاهانه، سازمان یافته و مؤثر افراد، گروه­ها و سازمان­های شهری در فعالیت­های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زندگی شهری برای نیل به اهداف جمعی شهری دانست.(اکبرپور،1387).

 

از این رو مشارکت وسیله ای می­باشد برای تبدیل یک شهرنشین بی تفاوت به یک شهروند، یعنی تبدیل شهرنشین به انسانی که با محیط خود رابطه­ ذهنی- عاطفی داشته و مسئولیت بهسازی محیط خود را در یک همیاری مستمر با دیگران بدیهی بپندارد.(پاکزاد،1382).

 

 

 

1-8-4 مفهوم شهروندی

 

برداشت­ها و نگرش­هایی که ناظر بر مفهوم جامعه مدنی و شهروندی است بر روند، فرایند سرشت و سرنوشت، شکل گیری و شکل دهی به شهروندی در یک جامعه تأثیر به سزایی دارند. بنابراین فهم پدیده ها بر نحوه­ عینیت یافتگی آن­ها مؤثر است. لذا شناخت برداشت­های نظری از مفاهیم ؛ کمک زیادی به شناخت پدیده ­ها می­ کند. این اصل در مورد مفهوم شهروندی نیز صادق است. در زمینه­ مفهوم شهروندی برداشت مدیران شهری و مقامات محلی شهرداران، اعضای شوراهای اسلامی و نمایندگان مجلس از این مفهوم حائز اهمیت می­باشد. (نجاتی حسینی،1380،18).

 

برای ­ عملیاتی کردن  مفهوم مدیریت شهری ­باید عناصر تأثیرگذار در مدیریت شهری که شامل شهروندان، شهرداری، شورای شهر و بخش خصوصی می­باشد که در توسعه و عمران شهر نقش بسزایی دارند را بررسی کرد.(صرافی و عبدالهی،1387،130).

 

شهروندان  با مشارکت و داشتن اطلاعات در مورد فضای شهری و داشتن شعور  اجتماعی  بیشترین خدمت را  به  خود  می­ کنند. مثلاً  اطلاعیه­های شهرداری در مورد احداث اماکن عمومی را مطالعه کنند و از داشتن اماکن عمومی مانند پارک­ها بهره ببرند و آن را جزئی از زندگی خود بدانند.

 

شورای اسلامی شهری با در اختیار گرفتن افراد متخصص و باسواد در این امر و جلسات  متوالی برای ارائه­ خدمات بهتر به مردم و هم­چنین نظارت بر سازمان­ها و ارگان­هایی که در حفظ سلامت شهری تأثیر گذار هستند جایگاه ویژه­ای دارد.

 

1-9 روش شناسی تحقیق

 

روش تحقیق در پژوهش حاضر بر مبنای ماهیت و روش از نوع  توصیفی- تحلیلی می­باشد، در این نوع روش تحقیق محقق علاوه بر تصویر سازی آنچه که هست به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی وضعیت مسأله و ابعاد آن می ­پردازد. محقق برای تبیین و توجیه دلایل، نیاز به تکیه­گاه استدلالی محکمی دارد. این تکیه­گاه از طریق جستجو در ادبیات و مباحث نظری تحقیق فراهم می­ شود.(حافظ­نیا،1389،71)

 

 

 

1-9-1 ابزارگردآوری داده‌ها

 

 در این پژوهش از کلیه­ منابع، شامل گزارش­های مؤسسات و مراکزتحقیقاتی و دانشگاهی، سازمان­ها، نهادهای دولتی و غیردولتی، به روش­های میدانی گردآوری شده است. منابع مورد استفاده در این تحقیق بخشی از آن بصورت کتابخانه­ای که از کتب داخلی و خارجی، پایان نامه­ها، نشریات، مقالات و مجلات مربوط به موضوع تحقیق استفاده شده است و نیز اطلاعات آمار و ارقام جمع آوری شده از سازمان­های مختلف نظیر شهرداری، فرمانداری و… صورت گرفت و بخشی دیگر به صورت مطالعات عینی و میدانی بوده است.

پایان نامه ارزیابی میزان تحقق­پذیری مولفه­ های شهر خلّاق

به نظر می­رسد كه امروزه رقابت اصلی در فرایند جهانی شدن بین مراكز شهری می­باشد و میان دولت­ها و ملّت­ها نیست. اما رقابتی كه بین شهرها در عصر جهانی شدن وجود دارد یا خواهد داشت، در جذب افراد متخصص است. اگر در گذشته جذب كارگر ماهر و نیمه ماهر مد نظر بود، اكنون رقابت در جذب كسانی است كه در زمینه تكنولوژیكی و اطّلاعات مهارت دارند. شهرها، امروز و در آینده سعی می­كنند محیطی را فراهم سازند كه متخصصین راغب شوند در آن محیط زندگی كنند و در مقابل تخصص خود را بدون دغدغه در اختیار جامعه قرار دهند(سیف الدینی و همكاران، 1386، 10). سیر تحولات جهانی بویژه در حوزه اقتصاد توجه حوزه های حاکمیتی و بنگاه­های بخش خصوصی را به اقتصادهای دانش بنیان جلب نموده است. در پیشرفت سریع اقتصادهای دانش بنیان، شهرها و مقوله مدیریت شهری نقش کلیدی را به خصوص در دو دهه اخیر ایفا نموده و از همین رو بسیاری از شهرهای دنیا، منافع اجتماعی و اقتصادی حاصل از اقتصاد خلّاق و توسعه آن را به عنوان یک اولویت راهبردی در برنامه ­ریزی شهری مدنظر قرار داده­اند.  

 

در جهان امروز در شهرهایی که از ساختار مناسب در حوزه اقتصادی و زیرساخت­های شهری موردنیاز جهت تامین نیازهای خدماتی مصرف ­کننده و تولید­کننده و ارتباط گسترده با سایر نقاط جهان برخوردار است، حرکت توسعه­ای به سمت “شهرهای خلّاق” جهت بهره­ گیری موثر از ظرفیت­ها و توانمندی­های موجود امری ضروری است. چراکه این شهرها می­توانند به عنوان موتورهای محرک شکل­ گیری خلّاقیت، اقتصاد مبتنی بر دانایی، صنایع خلّاق و اقتصاد پویا عمل نموده و در بسترهای تلفیقی فرهنگی و اجتماعی تبلور یابند. این موتورهای محرک سرمایه ­های انسانی خلّاق را جذب و رشد و توسعه اقتصادی شهر را به دنبال خواهد داشت.

 

 

 

 

 

1-2- ‌تعریف مساله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق:‌

 

در عصر جهانی شده امروز که تعاملات و فرایندهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به شدت درهم تنیده­اند، توسعه طرح­ها و برنامه ­های اقتصاد فرهنگی در شهرهای بزرگ جهان به یکی از ارکان توسعه پایدار شهری تبدیل شده است. شهر به عنوان یک پدیده ماهیتاً فرهنگی و اجتماعی در عین برخورداری از یک کالبد فیزیکی از کالبد محتوایی و فرهنگی نیز برخوردار است. گاهی اوقات شهروندان می­توانند شاهد رشد سریع یک شهر و حركت به سوی پراكندگی شهری باشند كه بسیاری از ویژگی­های اصلی خود را در بین حومه­های جدید از دست می­ دهند به گونه­ ای كه هزینه­ های زندگی افزایش پیدا می­كند. در این زمان مدیران شهری اقداماتی نظیر اجرای برنامه ­های مؤثر كاربری زمین، منطقه­بندی و استفاده مجدد از زمین­های رها شده در مركز شهر، جهت رسیدگی به این مشكلات انجام می­دهند.(25 ,Florida, 2004). اما این برنامه­ها به طور گسترده منجر به درهم آمیختگی و افزایش تراكم و گسترش عمودی شهرها به ویژه در مراكز شهری می­ شود و مراكز شهری حس مكانی خود را از دست می­دهند( 188,2007 ,McCann). هر چند این روند منجر به گسترش مراكز علمی، فناوری، نوآوری و نهایتاً گسترش سرمایه ­های انسانی خلّاق می­گردد، اما تا زمانی كه این چنین توسعه­ای بر مبانی نظری سنتی شكل بگیرد، پیامدهایی چون افزایش بیكاری، افزایش نابرابری فضایی در داخل شهر و بدتر شدن شكاف اجتماعی و اقتصادی را به دنبال دارند(موسوی، 1393، 20).

 

اولبن­بار «دبور» در سال 1967 مبحثی با عنوان «شهر تماشایی یا شهر نمایش» مطرح کرد. نظر او ظهور پیش از موعد ایده­های تلفیق فضای اقتصادی و فرهنگی در مقیاس انسانی به­ویژه در موضوعاتی نظیر فضاهای مولد جدید، مجموعه­های فرهنگی و به نمایش در آوردن محیط­های بصری که در مادر شهرهای اصلی سراسر جهان بسیارند(2006 ,J. SCOTT). ریچارد فلوریدا اولین کسی است که بحث شهرهای خلاق را مطرح نمود او اولین کتاب خود را تحت عنوان کریتیو کلس(Creative Class) در سال 2002 میلادی منتشر و پس از آن در سال 2005 میلادی کتاب دیگری را برای تقویت موضوع خود منتشر نمود(رفیعیان، 1389، 121).

 

شهر خلّاق مکانی برای رشد و نمو خلّاقیت­ها است. شهر خلّاق منزلی برای خلاقیت­های هنری، نوآوری­های علمی و تكنولوژیكی و صدای­رسای فرهنگ­های رو به رشد است. شهری كه همه پتانسیل­های خلّاق خود را جامه عمل می­پوشاند و پرچم­دار فعالیت­های فرهنگی و توسعه­ای است. یک شهر خلاق یک شهر پویا از لحاظ یادگیری فرهنگی و بین فرهنگی است. در این شهر، هر شهروند اطمینان خاطر به استفاده از ظرفیت­های علمی، فنی، هنری و فرهنگی خود دارد(ابراهیمی، 1387، 65). عناصر كلیدى كه براى به وجود آمدن مناطق و شهرهاى خلاق مطرح­اند شامل: شبكه­اى از تولید كنندگان منطقه­اى، بازار نیروى كار محلى یعنى تكنسین­ها و كارگران خلّاقى كه در یک منطقه استقرار دارند و می­توانند در شكل­گیرى توسعه خلّاقیت در شهر و منطقه اثرگذار باشند و رقابت و همكارى بین مجموع­هاى از شهرها كه بتوانند عنصر خلّاقیت را به منطقه و شهر تزریق كنند. مباحث مطرح درا ین زمینه بیشتر مربوط به مناطق كلانشهرى و شهرهاى بزرگ است و هرچه قدر كه از شهرهاى بزرگ­تر دور می­شویم، بحث مربوط به خلّاقیت، بیشتر به عناصر سنتى تا عناصر جدید ارتباط پیدا می­كند.اما امروزه عناصر سنتى مانند جواهرآلات با وجود سنتى بودن، می­توانند به عنوان یک صنعت خلّاقیت آفرین تاثیر خود را بر شكل­گیرى شهر خلاق بگذارند(MUSTURD, 2001). همچنین از جمله ویژگی­هاى عمومى هر شهر خلاق این است كه مكانى جذاب براى كار كردن و زندگى شهروندان خود (به خصوص براى نسل جوان)، مكانى جذاب براى گردشگران (صنعت توریسم)، توانمند در شكوفایی بخش­هاى مختلف اقتصادى (از راه به كارگیرى فناورى و مدیریت صحیح آن) و همچنین مركز جذب بنگاه هاى مختلف اقتصادى نوظهور (خوشه ­ها و مراكز تحقیقاتى به ویژه در زمینه فناوری­هاى برتر High-Tech) باشد(ابراهیمی، 1387).

 

نظریه سرمایه خلاق فلوریدا بیان می­دارد افراد خلاق موجب قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی ناحیه­ای می­شوند و این افراد مکان­هایی را برای زندگی ترجیح می­ دهند که دارای ویژگی­های نظیر خلاقیت و نوآوری، متنوع و تسامح باشد.(34 ,Florida, 2005). بنابراین شهرها برای موفقیت در جهان امروز باید افراد بسیار خلاق را جذب و حفظ کنند. شهر خلاق از مباحث جدید در حوزه­ مطالعات شهری توسط جغرافی­دانان، اقتصاددانان و جامعه­شناسان در رسیدن به جامعه­ دانا و توسعه دانایی محور مورد تاکید قرار گرفته شده است. در این راستا شهر به عناوین محل شکل­ گیری خلاقیت دانایی، صنایع خلاق­ و نوآور و اقتصاد دانایی در یک ترکیبی در نظر گرفته شده است. حال ما برای داشتن شهر خلاق نیازمند بستری مستقیم هستیم تا از طریق آن شهروندان بتوانند شهر خلاق را شکل دهند. فلسفه شهر خلاق آن است که در هر شهری همیشه ظرفیتی بسیار بیشتر از آنچه ما در وهله اول تصور می­کنیم وجود دارد. اگر بتوانیم شرایطی فراهم کنیم که مردم بتوانند براساس تخیلات بلند پروازانه فکر، برنامه ­ریزی و عمل کنند و فرصت­های توسعه به طور مداوم تکامل یابد می­توانیم یه تحقق شهر خلاق نزدیک­تر شویم(محمدی، 1389، 21-16).

 

حركت به سوی تحقق و ایجاد شهرهای خلّاق راهكار اساسی برای حل این گونه بحران­ها می­باشد. در این گونه شهرها با تأكید بر نخبگان و متخصصین برنامه ­ریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه، شهرها تبدیل به مكان جذاب برای مطالعه، محل كار و حفظ نخبگان شهر می­گردد و با بهبود كیفیت دانشگاها و مراكز علمی، كیفیت كار، كیفیت زندگی، سطح تحمل و شیوه زندگی می­توان در این مسیر حركت كرد.(­95 ,Healey, 2004). همچنین با به كارگیری این معیارها، ارتباط مستقیم بین امكانات و معیارهای شهری در جذب سرمایه ­های انسانی خلّاق و سرمایه ­های اجتماعی در زمینه اقتصاد شهری به وجود می ­آید به گونه­ ای كه با بهره گرفتن از این سرمایه­های انسانی و اجتماعی خلّاق، می توانیم رشد و توسعه شهری را پیش ­بینی كنیم(­119 ,­Higgins and Morgan, 2000).

 

سرمایه اجتماعی معلول و گسترش دهنده سه مؤلفه­ی مهم اعتماد اجتماعی، ارتباطات شبكه ­ای (انسجام اجتماعی) و هنجارها (مشاركت اجتماعی) است كه وابستگی و ارتباط متقابل و محكمی با سرمایه فیزیكی، اقتصادی و انسانی دارند و به تسریع توسعه اقتصادی، فرهنگی و اطلاعاتی و رشد و بالندگی جامعه یاری می­رساند و موجب ایجاد حس همكاری، همیاری و مشاركت میان اعضای جامعه می­ شود(موسوی و باقری كشكولی، 1391، 112). امروزه استعدادها، انگیزه­­ها، تمایلات، رؤیاها و خلّاقیت» شهروندان به­تدریج جای مزیت­های سنتی شهرها مانند موقعیت مكانی، منابع طبیعی و نزدیكی به بازارها را می­گیرد. خلّاقیت افرادی كه در شهرها زندگی می­كنند یا مدیریت شهری را بر عهده دارند، متضمن موفقیت آن شهر در دنیای آینده است»(شهابیان و رهگذر، 1391، 67). همچنین شهرهای خلاق باعث رونق و شکوفایی شهری می‌گردد که ‌این خود سطح مناسبات یک شهر را در پیوند با سایر شهرها در مقیاس ملی و فراملی گسترش می‌دهد. ایده شهر خلّاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزه مطالعات شهری و به ویژه مدیریت شهری بوده است که بر بهتر شدن محیط زندگی و ارتقای کیفیت زندگی به واسطه تفکرات نو شهروندان تأکید دارد.

 

با توجه به مطالب بالا، شهر بناب یکی از شهرهای استان آذربایجان­شرقی و مرکز شهرستان بناب است. این شهر از دیرباز یک موقعیت ممتاز جغرافیائی برخوردار بوده و نیز با قرار گرفتن در نقطۀ تلاقی محورهای اصلی آذربایجان­های شرقی، غربی، کردستان، کرمانشاه، عتبات عالیات و دسترسی به راه های هوائی و ریلی،  ضمن این که موقعیت خود را حفظ کرده بلکه بر موقعیتش نیز افزوده شده و همیشه به عنوان یک شهر مطرح در شمال­غربی کشور مورد توجه قرار گرفته است(اکبری، 1392، 6).  مساحت شهر بناب 1192.1 هکتار می­باشد. این شهر براساس آخرین سرشماری نفوس مسکن سال 1390 دارای 79894 جمعیت و دارای 13 محله می­باشد. بر همین اساس  محله 1 (فرهنگیان 1، کوی پاسگاه، فرهنگیان 3، کوی لاله) با 7234 هزار نفر جمعیت و محله  7 (اولاد ذکور) با 3627 هزار نفر جمعیت به ترتیب پرجمعیت­ترین و کم­جمعیت ترین محلات سطح شهر بناب می­باشند. در این راستا تحقیق حاضر می­کوشد تا با ارزیابی میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق و با هدف بررسی مولفه­های سرمایه انسانی خلّاق، نوآوری، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در محلات شهر بناب در راستای افزایش زیست­پذیری محلات شهر و حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق می­ کند. با توجه به مسایل فوق­الذکر سوالات اصلی تحقیق به شرح زیر مطرح می­گردد:

 

1). آیا شهر بناب پتانسیل تبدیل شدن به شهر خلّاق را دارد؟

 

2). میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق در محلات شهر بناب چگونه است؟

 

3). راهکارهای علمی برای تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق در محلات شهر بناب کدام است؟

 

1-3- سابقه و ضرورت انجام تحقیق:

 

شهر خلّاق از جمله مباحث جدید در حوزه مطالعات شهری است که در رسیدن به جامعه و توسعه دانایی محور همواره مورد تاکید قرار گرفته است. بیشتر ادبیاتی که در زمینه ­های شهرهای خلاق و نوآور به نگارش در آمده­اند، علاوه بر نقش خلّاقیت در رشد و شکل­دهی شهر، به این نکته نیز تاکید دارند که با حذف محدودیت­ها و موانع(فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و ..) از شهرها، خلّاقیت تبدیل به نیروی محرکه رشد و توسعه اقتصادی شهرها، مناطق و ملت­ها خواهد شد. شهر با بهره گرفتن از اصطلاحاتی چون «شهر خلاق»(­34 ,­Landry, 2008). و  «طبقه خلاق» (7 ,Florida, 2002)، که بیانگر اهمیت فرهنگ و هنر در بافت شهری است، به طور فزاینده­ای مفهوم­سازی می­ شود. از میانه­ی دهه­ 1990 به بعد، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، مفهوم شهر خلاق به یک پارادایم معمول و یک مدل جدید از گرایش به برنامه ­ریزی سیاست­های شهری تبدیل شده است(4 ,Reckwitz, 2009). چالرز لندری نظریه­پرداز شهری، و ریچارد فلوریدا اقتصاددان، نمایندگان اصلی آنچه می ­تواند به عنوان مفهوم شهر خلاق تعریف شود، بوده ­اند. این به شکلی غالب توسط مقامات شهری، برنامه­ ریزان شهری، تاجران، و هر شخص درگیر در توسعه شهری، با هدف باز تعریف شهر؛ به عنوان یک مرکز خلاق، به کار گرفته شده است. اولین كسی كه به مطالعه و ارائه مطالبی درباره شهرهای خلّاق پرادخت ریچارد فلوریدا بود(خسروی، 1389، 111).

 

او معتقد بود خلّاقیت و نوآوری با هم به عنوان عناصر كلی حركت شهرها به سمت موفقیت هستند(موسوی، 1393، 22). به گونه­ ای كه این نوآوری­های فن شناختی منجر به دگرگونی شهرها و افزایش سرمایه ­گذاری در آن­ها می­شوند(موسوی، سعیدآبادی و قهر، 1389، 43). این خلّاقیت و نوآوری­ها از سرمایه ­های انسانی خلّاق منتج می­گردند و منجر می­ شود افراد خلّاق زمینه ­های قدرتمند شدن شهر و رشد اقتصادی ناحیه­ای را فراهم سازند. در نتیجه اقتصاد شهر خلّاق براساس نوآوری­ها و ایده­های شهروندان خلّاق به بالاترین سطح بازدهی دست می­یابد و با پویایی كه در همه ابعادش وجود دارد به پایداری خواهد رسید. این افراد مكان­هایی را برای زندگی ترجیح می­ دهند كه دارای ویژگی­هایی نظیر خلّاقیت، نوآوری، تنوع و تسامح باشند (قورچی، 1391، 66). همچنین این طبقه خلّاق با شكل دادن روابط بین فرایندهای اجتماعی و فعالی تهای اقتصادی، شبكه ­های خلّاق را ایجاد می­كنند، به طوری كه با برقراری ارتباط بین مردم، مكان­ها و شبكه ­ها، می­توان به سمت تحقق شهر خلّاق حركت كرد(138 ,­Evans, 2009). در این حركت به سمت تحقق شهر خلّاق، مدیریت شهری نقش كلیدی را برعهده دارد. مدیریت شهری با اهدافی چون شهر برای مردم، برخورداری اقتصادی، شهر دانش، شهر اكولوژیك، شهر متصل، شهر پیش رو و استفاده بهینه از منابع منجر به ارتقای كیفیت زندگی و زیست پذیری شهر كمك خواهد كرد (خان سفید، 1391، 94-92). ارتقای کیفیت زندگی با توسعه فضاهای عمومی و جمعی بعنوان بستر شهر خلّاق حاصل می­ شود زیرا فضاهای عمومی با درگیركردن مفاهیمی چون مشاركت، تنوع، سرزندگی، جذابیت، ارزش اقتصادی و هویت بخشی به عنوان موتور محركه شهر خلّاق عمل می­كند بنابراین توجه به فضای عمومی نیازمند مدیریت شهری خلّاق است تا از تخریب فضاهای عمومی شهر جلوگیری كند و باعث افزایش: خلّاقیت در ساكنین گردد (كلانتری و همكاران، 1391، 78-74). ­

 

در جستجوی سابقه شهرهای کشورمان، اسنادی مربوط به نامه­ی کمیسیون ملی یونسکو با استانداری فارس را می­توان مشاهده کرد که در آن درخواست شده، مقدمات معرفی شهر شیراز با سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) فراهم شود. در صورت عملی شدن این موضوع شیراز نخستین شهر ایران در مجموعه شهرهای خلاق یونسکو می­ شود. برای ثبت نهایی شیراز در بخش ادبیات شهرهای خلاق یونسکو، لازم است ضوابط ویژه­ای مانند امکان برگزاری برنامه ­های هنری و جشنواره­های ادبی، انتشارات فعال، واحدهای ادبیات در دانشگاه، کتابخانه و فروشگاه­های مهم کتاب برپا شود(رفیعیان، 1389، 16). در کشورمان نیز در سال­های اخیر در مورد شهر خلّاق تحقیقاتی انجام شده است که در این پژوهش به چند مورد از آن­ها در ذیل اشاره می­ شود.

 

– احمد موذنی در پایان نامه دکتری جامعه ­شناسی(1390)؛ به بررسی جایگاه تنّوع اجتماعی در ایجاد شهرهای خلاق­آور مورد مطالعه: شهر اصفهان پرداخته است. و نتیجه ­گیری می­ کند که استان اصفهان از لحاظ درصد مهاجر­پذیری در بین استان­های ایران در رتبه­ی دهم قرار داشته و رتبه­ی سوم را پس از استان­های تهران و خراسان رضوی، در میزان حضور افراد غیر بومیبه خود اختصاص داده است. در میان شهرستان­های استان اصفهان، بالاترین درصد مهاجرپذیری را داشته، اما از لحاظ درصد افراد غیربومی در میان شهرستان­های استان، از رتبه سوم برخوردار است. همچنین شهر اصفهان از تنوع زبانی برخوردار نیست. به­ طور کلی شهر اصفهان، بر طبق آمارها و به لحاظ کمّی از شهرهای مهاجرپذیر ایران به حساب آمده و پتانسیل حرکت به سمت شهر خلاق و نوآور زا داراست.

 

– پویان شهابیان و عرفانه رهگذر(1391)؛ در مقاله­ای تحت عنوان پیوند محیط خلاق با شهر» به بررسی مفاهیم مرتبط با رویکرد شهر خلّاق، با بررسی چند تجربه موفق جهانی در زمینه استفاده از فضاهای باز و عرصه محیط­های دانشگاهی در پرورش خلّاقیت، لزوم توجه جدی به این موضوع را در راستای افزایش بهره­ گیری از فضاهای دارای پتانسیل ارتقای خلّاقیت و توسعه شهرهای کشور مورد تاکید و بررسی قرار می­دهد. و با توجه به بررسی تجارب جهانی نتیجه ­گیری می­ کنند که می­توان با برنامه ­ریزی صحیح جهت استفاده بهینه از این­گونه فضاها (محیط­های دانشگاهی) تا چه اندازه می­توان در ایجاد فضاهای عمومی موفق و ارتقای خلّاقیت گام برداشت.

 

– بهرنگ کلانتری، وحید یاری­قلی و اکبر رحمتی (1391)؛ در مقاله­ای تحت عنوان « فضاهای جمعی و شهر خلاق» به بررسی مزایای فضاهای عمومی همچون سرزندگی، تنوع، هویت، جذابیت، ارزش اقتصادی، مشارکت و نقش آن­ها در شکل­ گیری شهر خلّاق می­پردازند. و نتایج حاصل از این پژوهش نشان می­دهد توجه به نقش و ارتقای وضعیت فضاهای عمومی از بدو پیدایش شهرها و به ویژه در طول بیش از یک سده گذشته همواره مورد توجه بوده است. به طوری که امروزه فضاهای شهری، مکان­هایی هستند که به عموم شهروندان تعلق داشته، منحصر به جنبه کالبدی و فیزیکی نبوده و در حقیقت با حضور انسان و فعالیت اوست که معنا پیدا می­ کنند. این فضاها به نوبه خود می ­تواند بستری برای بروز خلّاقیت­های افراد باشند. بنابراین با توجه به اینکه افراد خلّاق نیاز به فضایی برای زندگی، کار، الهام­بخشی و نمایش کارهای خود دارند، فضاهای عمومی می­توانند به کانونی برای بروز خلّاقیت در بین شهروندان تبدیل شوند.

 

– هانیه توکلی و حسین حسن­پور(1392)؛ در مقاله­ای تحت عنوان «بررسی معیارهای شهر خلاق با تاکید بر توسعه پایدار شهری(نمونه موردی پیرانشهر)» پرداخته­اند. و نتیجه­ حاصله از این مقاله نشان می­دهد با اصلاح برخی شاخص ­ها و تعمیم آن در محیط شهری می­توان شهر پیرانشهر را در زمره شهرهای خلاق به شمار آورد. نتایج نشان می­ دهند شاخص آموزش فرهنگی و الکترونیکی با امتیاز نرمال 0.148323 و شاخص توسعه و نگهداری فضای سبز با امتیاز نرمال 0.113980 دارای رتبه و امتیاز بالاتری نسبت به دیگر شاخص ­ها می­باشند.

 

– میرنجف موسوی(1393)؛ در مقاله­ای تحت عنوان «رتبه ­بندی محلات شهر سردشت از نظر حركت به سوی خلّاقیت با تأكید بر تحقق شهر خلّاق » پرداخته است و نتایج حاصله از این پژوهش نشان می­دهد که محلات آزادگان و ترمینال به سبب وجود مراكز علمی، بیشترین میزان استفاده از خدمات فرهنگی را به خود اختصاص داده اند و همچنین بالاترین میزان نوآوری و اختراعات و ابداعات در محلات آزادگان و ترمینال با 64 درصد بوده است. در این میان شاخص ­های تعداد مراكز علم و فناوری، تعداد اختراعات به ترتیب با میزان 33% و 31% بیشترین نقش را در تحقق شهر خلّاق سردشت دارند. همچنین بر اساس مدل تاپسیس، محلات استادیوم و آزادگان در شاخص ­های مورد مطالعه در بالاترین سطح از نظر میزان خلّاقیت قرار دارند. محاسبات ضریب همبستگی چندگانه نیز روشن كرد كه 14.8 درصد از تغییرات تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ناشی از بهبود و افزایش به كارگیری مؤلفه­ های شهر خلّاق است به گونه­ ای كه به ازای یک واحد تغییر در اثر انحراف معیار، معیارهای تحقق شهر خلّاق 0.652 واحد تغییر در تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ایجاد می­گردد. در نتیجه برای قرارگرفتن هر یک از محلات در مسیر تحقق شهر خلّاق، استراتژی­ هایی چون تشكیل انجمن نخبگان و اتاق­های فكر نخبگان مدیریت شهر، توزیع عادلانه خدمات و امكانات علمی و فناوری، اختصاص مكان­هایی به طبقه خلّاق جامعه و قرار دادن امكانات دسترسی به اینترنت برای طبقه خلّاق و سایر شهروندان و … بسیار تأثیرگذار می­باشند.

 

– مرکز مطالعات و برنامه ­ریزی شهر تهران(1392)؛ در پژوهشی تحت عنوان «شهر خلّاق (مبانی نظری و شاخص ­ها)» به بررسی شهر خلّاق از دیدگاه مبانی نظری، مفاهیم و شاخص ­ها می ­پردازد. در این گزارش مفاهیم و شاخص ­های شهر خلّاق با نمونه عملی آن­ها در سطح جهان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و سپس كلانشهر تهران را با این نمونه ها مورد مقایسه قرار داده و در نهایت نتیجه ­گیری می­ کنند كه تهران با وجود سابقه تاریخی، هنری، فرهنگی، ظرفیت­های مذهبی، جاذبه­های فرهنگی شامل موزه­های هنری و نمایش­نامه­ها، راه­اندازی كریدور علم و فناوری و صنایع خلّاق می ­تواند در جهت تحقق شهر خلّاق حركت كند.

 

در كشورمان مشکل همیشه این است كه همیشه به دنبال مداخلات وسیع كالبدى و عوض كردن فرم فضاهاى شهرى هستیم. آنچه در  شهرهاى سرزنده و خلاق دنیا اتفاق مى­افتد، غالباً این طور است كه مستقیم به كالبد پرداخته نمى­شود، بلكه سعى مى­شود حیات شهرى را آرام آرام بیاورند و اجازه دهند این حیات در كالبد رشد كند. در عین حال اجازه نمى­دهند كالبد از كنترل­شان خارج شود. بنابراین آنچه كه به وجود مى­آید، یک ماسك یا یک پوسته نیست كه همیشه این سوال را ایجاد كند كه چرا این را كه ما ساخته­ایم، رونق ندارد. بلكه حیات پررونقى در بافت شكل گرفته كه كم كم ایجاد شده و به تدریج موجب تغییرات مثبتى در كالبد هم مى­شود.در حالت کلی جهت حركت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلّاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شكل­گیری بسترهای جامعه دانایی، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی (اقتصاد دانایی)، جایگاه و اهمیت شهر به عنوان یكی از الزامات اساسی تشكیل خوشه ­های علم و فناوری و نقش و

پایان نامه

 جایگاه شهرها در جذب، انجام تحقیقاتی در این زمینه بسیار ضروری و مهم است.

 

1-4- هدف‌ها:

 

تحقیق حاضر در زمرۀ تحقیقات کاربردی است و هدف آن ارزیابی میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق و همچنین ارائه راهکارهای در جهت جهت تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب است. با توجه به این مسائل اهداف تحقیق حاضر عبارتند از :

 

 

    1. بررسی مؤلفه­ های شهر خلّاق در محلات شهر بناب.

 

    1. شناسایی میزان تأثیرگذاری هر یک از مؤلفه­ ها در تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب.

 

    1. رتبه ­بندی محلات شهر بناب از نظر میزان خلّاقیت.

 

  1. ارائه راهكارهایی جهت تحقق شهر خلّاق در محلات شهر بناب.

 

1-5- فرضیه ها:

 

1). به نظر می­رسد محلات شهر بناب از نظر مولفه­های شهر خلّاق پتانسیل شهر خلّاق را دارند.

 

2). به نظر می­رسد میزان تأثیرگذاری هر یک از مؤلفه­ های شهر خلّاق در تحقق شهر خلّاق در سطح محلات شهر بناب متفاوت است.

 

1-6- كاربردهای متصور از تحقیق:

 

هدف از این تحقیق ارزیابی میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق و با هدف بررسی مولفه­های سرمایه انسانی خلّاق، نوآوری، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در محلات شهر بناب در راستای افزایش زیست­پذیری محلات شهر و حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق می­باشد. حركت به سوی تحقق و ایجاد شهرهای خلّاق راهكار اساسی برای حل این گونه بحران­ها می­باشد. با ایجاد محلات شهری خلّاق در شهر بناب با تأكید بر نخبگان و متخصصین برنامه ­ریزی شهری، مدیریت شهری، شهرسازان و سایر علوم مربوطه کاربردهای مفیدی دارد که عبارتند از: گسترش امكانات و توزیع عادلانه آن­ها در محلات شهر ، ساماندهی مطلوب بافت­های تاریخی و بافت­­های فرسوده محلات سطح شهر بناب و ارائه امكانات و خدمات ارتباطی به آن­ها و ایجاد مراكز علمی در سطح محلات بافت فرسوده شهر، بهبود وضعیت اقتصادی ساكنین محلات شهر و غیره می­باشد.

 

1-7- مراجع استفاده كننده از نتیجه پایان نامه:

 

مطمئناً نتایج حاصل از این پژوهش و راه­ حل­های پیشنهادی در آن می ­تواند راهگشای بسیاری از محققان، پژوهشگران و دست­اندرکاران حوزۀ مطالعات شهری و ارگان­های دولتی در حیطه شهرهای خلّاق باشد، بنابراین برای برخی از سازمان­ها و نهادهایی که با مسائل برنامه ­ریزی شهری در ارتباط دارند از جمله:

 

1). شهرداری بناب 2). شورای اسلامی شهر بناب 3). فرمانداری شهر بناب 3). پارک­های تحقیقات علم و فناوری 4). معاونت توسعه و برنامه ریزی استان 5). استانداری 6). دانشجویان، دانش­پژوهان 7). و سایر متخصصان علاقمند به مسائل شهری می ­تواند مُثمر ثمر باشد.

 

 

 

 

 

1-8- روش انجام تحقیق:

 

دست­یابی به هدف­های علم با شناخت علمی میسر نخواهد بود. مگر زمانی که با روش­شناسی درست صورت پذیرد. به عبارت دیگر، تحقیق از حیث روش است که اعتبار می­یابد نه موضوع تحقیق(خاکی، 1384: 155). تحقیق حاضر با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه­ های مورد بررسی، از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کاربردی، و از لحاظ روش تحقیق از نوع روش­های توصیفی- تحلیلی است.

 

1-8-1- روش و ابزار گردآوری اطلاعات:

 

هر پژوهشی به لحاظ بنیان­های اندیشه­ای و چارچوب نظری – مفهومی خود، روش و اسلوب خاصی را طلب می­ کند. معمولا آن دسته از مقولات کلی با پایه­ های وسیع نظری، روش تحقیق کلی و یکپارچه­نگری را ایجاب می­ کند. در این پژوهش نیز با توجه به وجود زمینه ­های کنکاش نظری و مقوله­های نسبتاً کلی، دو روش مختلف اسنادی و میدانی در فرایند تحقیق، انتخاب و اتخاذ گردیده است.

 

1- مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی: در این بخش به جمع­آوری اطلاعات جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و تاریخی و … در مورد شهر بناب از کتاب­ها، مقالات، پایان نامه ­ها و منابع موجود در شهرداری و دیگر ادارات مربوط استفاده گردید ابزار گردآوری اطلاعات برای بررسی معیارهای شهر خلّاق شامل 20 شاخص شهر خلّاق می­باشد. (جدول 1) كه از سرشماری عمومی نفوس مسكن، سالنامه­های آماری، شهرداری­ها، مراكز آموزش عالی، پارك­های علم و فناوری، مراكز رشد و سازمان­ها و نهادهای ذی­ربط جمع­آوری شده است.

 

2- مطالعات میدانی: که در واقع مکمل مطالعات کتابخانه­ای است. در این بخش با پخش پرسش­نامه­ها در سطح محلات شهری اقدام به جمع­آوری داده ­های شاخص ­های شهر خلاق(سرمایه انسانی، نوآوری، سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی) شهر بناب گردید.

 

 

 

 

 

جدول1-1: شاخص ­های شهر خلّاق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سرمایه انسانی خلاق تعداد فرهنگیان و هنرمندان، تعداد دانشجویان، تعداد شاغلان دارای تحصیلات عالی، مهاجرین وارد شده برای تحصیلات عالی، میزان تراکم جمعیت
نوآوری تعداد واحدهای تحقیق و توسعه، تعداد محققان واحدهای تحقیق و توسعه، تعداد اختراعات، تعداد پارک­ها و مراکز رشد علم و فناوری، تعداد خوشه ­های صنعتی، فعالیت­های تحقیق و توسعه
سرمایه اجتماعی مشارکت اجتماعی، علاقه فراوان به جامعه، اعتماد اجتماعی، تعاون و همیاری، شرکت در شبکه روابط اجتماعی
کیفیت زندگی فرهنگ و گردشگری، اوقات فراغت، وضعیت زیست محیطی، وضعیت اقتصادی، وضعیت کالبدی

 

منبع(موسوی، 1393، 21).

 

1-8-2- روش تجزیه و تحلیل داده‌ها:

 

داده ­های که به روش­های مختلف تهیه می­ شود، پس از تلفیق و ترکیب یافته­ ها با توجه به نیاز تحقیق طبقه ­بندی می­ شود. سپس از طریق روش توصیف و استنباط داده ­ها به کمک نرم­افزارهایی همچون Spss، Excel و … پردازش شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته­اند. همچنین برای ترسیم نقشه­های رتبه ­بندی و سطح­بندی محلات شهر بناب از نظر مولفه­های شهر خلّاق از نرم افزارهای AutoCad و 10.2 Arc GIS استفاده گردیده است. در نهایت پس از جمع­آوری اطلاعات با تشکیل بانک اطلاعاتی مورد نیاز در پایگاه Spss اقدام گردید در تجزیه و تحلیل داده ­ها جهت ارزیابی میزان خلّاقیت و در نهایت میزان برخورداری، از مدل تاپسیس استفاده شده است. همچنین برای ارتباط بین متغیرها، آزمون­های آمار استنباطی مانند ضریب رگرسیون چندمتغیره به كار برده خواهد شد.

 

1-8-3-  قلمرو تحقیق (زمانی، مكانی، موضوعی):

 

– زمان: محدوده زمانی تحقیق محلات شهر بناب در سال 1392 می­باشد.

 

– مکان: قلمرو مکانی تحقیق، شهر بناب می­باشد این شهر در جنوب غربی استان آذربایجان­شرقی قرار دارد.

 

– موضوعی: ارزیابی میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق در محلات سطح شهر بناب می­باشد.

 

Richard Florida.

 

1.. Creative Class.

 

. Creative Class.

 

. Charles Landry

 

. Richard Forida.

پایان نامه ارزیابی توسعه پایدار روستایی با رویکرد سیستمی

توسعه­ پایدار مفهومی است که در سالهای اخیر به‌عنوان یک مسئله­ جهانی به آن نگریسته شده است. این مفهوم، از دیدگاه ­های مختلف موردبررسی قرارگرفته و نهادهای بسیاری کوشیده­اند از آن به­عنوان راهبردی مناسب جهت مقابله با چالش­هایی، نظیر افزایش جمعیت، تخریب زیست­محیطی، محدودیت منابع، نابرابری اجتماعی– اقتصادی، بیکاری، فقر و ناهنجاری­های اجتماعی استفاده کنند (صرافی، 1379: 8). به تعبیر سازمان بهره­وری آسیا، توسعه پایدار راهبردی است برای ارتقای بهره‌وری و عملکرد زیست‌محیطی در راستای توسعه همه‌جانبه اجتماعی و اقتصادی و هدف آن ارتقای کیفیت زندگی انسان است (APO, 2005). بنابراین توسعه پایدار روستایی رهیافتی برای توسعه است که در آن، کارایی، عدالت و پایداری باهم تلفیق‌شده‌اند، به‌گونه‌ای که کارایی متضمن استفاده بهینه از منابع، عدالت متضمن فقرزدایی و کاهش شکاف بین فقرا و ثروتمندان و هدف از پایداری نیز پایداری معیشت با حفظ امرارمعاش آینده از طریق حفظ منابع طبیعی است (Brouwer, 2004: 4). درواقع پایداری نگهداری بدون اضمحلال، پشتیبان و تکیه­گاه زندگی می­باشد (Gane, 2007: 132). آنچه امروز در مورد توسعه­ مناطق روستایی مطرح است، توسعه پایدار روستایی است. توسعه­ای که بتواند نیازهای کنونی بشر را تأمین کند بدون آنکه توان­های محیطی و زیستی نسل­های آینده را در تأمین نیازهایشان به مخاطره اندازد (بری، 1380: 282).

 

 ارزیابی پایداری توسعه روستاها و سطح­بندی آن‌ ها جهت شکل دادن سلسله مراتبی از سکونتگاه­های روستایی با روابط و کارکرد مطلوب، همواره یکی از دغدغه­های برنامه­ ریزان و متولیان امر توسعه روستایی بوده است. اما فقدان رویکرد سیستمی و جامع در نظام برنامه ­ریزی کشور و عدم توجه مسئولین به عوامل تأثیر­گذار طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به‌صورت یکپارچه در برنامه ­های عمرانی، موجب شکل­ گیری نظام فضایی نامتعادل در عرصه ­های روستایی شده است. ارزیابی پایداری توسعه و شناخت شاخص ­های آن در کنار شناسایی وجوه اصلی ناپایداری می ­تواند به‌عنوان اولین قدم در آسیب­شناسی توسعه روستایی و ایجاد برنامه ­ریزی سیستماتیک جهت حرکت روستاها به سمت توسعه پایدار باشد. برای ارزیابی توسعه پایدار باید شاخص ­های تعریف شوند. شاخص ­ها به‌عنوان واژهای دارای مفهوم ضمنی، وسیله­ای هستند که ارزیابی پیشرفت­های آینده را فراهم می­آورند و از طرف دیگر مقصد و هدف را بیان می­ کنند (Patrick, 2002: 5). شاخص ­ها مجموعه داده ­های مخصوص یا دگرگون‌شده‌ای هستند که اطلاعات ضروری را برای سیاست­گذاران و عموم مردم فراهم ­می­آورند(Miranda, 1999: 74) .بنابراین رویکرد انتخابی برای انتخاب شاخص ­ها در ارزیابی پایداری بسیار مهم است. در این تحقیق سعی شده است با رویکرد سیستمی به شناخت و معرفی شاخص ­های توسعه پایدار روستایی، ارزیابی پایداری توسعه و همچنین سناریوسازی برای روند توسعه بپردازد. امید است تحقیق حاضر به این مهم دست یافته باشد.

 

1-2     بیان مسئله:

 

هر سکونتگاه روستایی از عرصه ­های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که هر یک نمایانگر یکی از جنبه­ های زندگی اجتماعی است، تشکیل می­ شود. بر این اساس فضای روستایی با توجه به ویژگی­های محیطی و اکولوژیکی و خصوصیات  اجتماعی­ _ اقتصادی خود، دارای ساختار معینی است که گویای توانمندی­های بنیادی و استعدادهای بالقوه و بالفعل آن است (سعیدی، 1377: 19). هرگاه در روند توسعه و تکامل سازمان فضایی سکونتگاه­ها وقفه­ای ایجاد شود، در نظام و عملکرد این سازمان نابسامانی­هایی به وجود می ­آید که منجر به ناپایداری سکونتگاه روستایی می­ شود. در چنین شرایطی دخالت در نظام سکونتگاهی به‌منظور پایدار نمودن و بهینه­سازی آن ضروری می­باشد(رضوانی، 1376: 40).

 

باوجود اهمیت رویکرد پایداری و توسعه پایدار و اتفاق‌نظر روی عناصر اصلی توسعه پایدار، سنجش و ارزیابی وضعیت پایداری با چالش و مشکلات اساسی مواجه است. شاید یکی از دلایل بروز چنین وضعیتی وجود دیدگاه ­ها و نظریه­ های مختلف باشد، ولی به نظر می­رسد نبود معیارهای مشخص جهت تبیین وضعیت پایداری، دلیل قابل‌قبول‌تری است. تعیین شاخص ­هایی که بتواند تمام ابعاد توسعه پایدار را پوشش دهد، برای ارزیابی پایداری امری حیاتی است.ارزیابی وسیله­ای برای بررسی ارزش یا میزان یک ایده و وسیله­ای برای سنجیدن می­باشد.ارزیابی به ما اجازه می­دهد تا مروری بر پیشرفت، تخصیص مؤثر منابع، تغییرات ایجادشده و آگاهی از انجام کارها داشته باشیم. ارزیابی می ­تواند بینشی را آشکار کند که منجر به بالا رفتن آگاهی و درنهایت دگرگونی اجتماعی شود و لذا برای عملیات توسعه­ پایدار ضروری است (Tortman, 2005: 4). ارزیابی ما را در تعریف اهداف توسعه پایدار و ارزشیابی پیشرفت در جهت رسیدن به آن اهداف کمک می­ کند. ارزیابی پایداری در ادبیات و تجربیات توسعه در دو زمینه­ مختلف استفاده می­ شود. نخست، اشاره به بررسی پیشرفت­ها در جهت پایداری دارد، خواه اجتماعی باشد یا سازمانی و دوم اشاره به تلاش برای ارزیابی پایداری پروژهای پیشنهادی، طرح­ها، رهیافت­ها یا قوانین تدوین‌شده قبل از اینکه اجراشده باشند دارد (Emmanuel, 2007: 20).

 

برای ارزیابی از روش‌های متفاوتی استفاده‌شده است اما رویکرد سیستمی به دلیل دیدگاه کل­نگر خود، می ­تواند در این زمینه به بهترین شکل کمک کند. در این رویکرد، جامعه به­عنوان یک «کلیت»، شامل مجموعه‌ای از اجزا می‌باشد که در ارتباط متقابل با یکدیگر، زمینه تداوم حیات خویش را فراهم می‌آورد. بر این اساس در دیدگاه سیستمی، جامعه یک موجودیت کلان و هشیار است که دگرگونی در یک بخش، بر تمامی تغییرات دیگر تأثیر گذاشته، موجب ارتقا و بهبود کارکرد سیستم یا افول آن می‌شود.

 

بصیرت حاصل از دیدگاه سیستمی، همین توجه خاص به ارتباط متقابل اجزا و دیدن آن‌ ها در ذیل یک مکتب به‌هم‌پیوسته و منظم است. همین نگرش را توسعه پایدار به جامعه دارد، به عبارتی توسعه پایدار یک مفهوم سیستمی را مطرح می­سازد که «هماهنگی میان سیستم­های انسانی و طبیعی»(Bossel ,1999 به نقل از آقایاری هیر، 1383: 12) از اصول جدایی‌ناپذیر آن به شمار می­رود. بنابراین یکی از مزیت­های رویکرد سیستمی، هم­سویی آن با مفهوم توسعه پایدار است. از طرف دیگر در این نگرش، پیچیدگی­های ناشی از چندبعدی بودن توسعه پایدار در ارزیابی­ها مدنظر قرار می­گیرد و روابط متقابل و علت و معلولی میان ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی مطرح در توسعه پایدار روستایی به­درستی مشخص می­ شود. خلاء این رویکرد در ارزیابی­ها باعث جزئی­نگری، عدم تبیین درست روابط علت و معلولی میان شاخص ­های توسعه پایدار، در نظر نگرفتن بازخوردها و از همه مهم‌تر بی­توجهی به پویایی سیستم روستا را در پی دارد. چراکه عناصر تشکیل‌دهنده سیستم روستا در طول زمان در حال تغییر یا به‌عبارت‌دیگر پویاست. رویکرد سیستمی، با بهره گرفتن از مدل­سازی و شبیه­سازی، می ­تواند در ارزیابی توسعه پایدار، پویایی سیستم روستا را مدنظر قرار دهد و به نتایج قابل‌قبولی دست پیدا کند.

 

بخش حمیل نیز مانند اغلب نواحی کشور مورد توجه نبوده و لذا مشکلات عدیده­ای در این باب پدید آمده است. حمیل یکی از بخش­های تابعه شهرستان اسلام­آبادغرب در استان کرمانشاه است و دارای 3 دهستان با نام دهستان منصوری، هرسم و حیمل می­باشد. جمعیت این بخش بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1390برابر با 17640 نفر بوده است. آبادی­های این بخش در چند سال اخیر با مشکلات مختلفی ازجمله؛ کاهش آب‌های سطحی، برداشت بی­رویه از منابع آب زیرزمینی، خشک شدن چاه­های آب، بیکاری و درآمد پایین، مهاجرت روستاییان، خالی از سکنه شدن 12 آبادی و … مواجه شده است که مشکلات عوامل گوناگونی ازجمله انجام نشدن طرح­های هادی در اکثر روستاهای این بخش، دید تک‌بعدی طرح­های انجام‌شده در روستاهای دارای طرح هادی، چراکه این طرح­ها بعد کالبدی را بیشتر در نظر گرفته است. اما در کنار تمام این عوامل، فقدان رویکرد سیستمی به فضا مهم­ترین عامل عدم پایداری روستاهاست. و تا زمانی که این دیدگاه بر مدیریت و برنامه ­های توسعه روستایی حاکم نشود مشکلات روستا همچنان پابرجاست. روستاهای منطقه موردنظر نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین باید سعی شود مشکلات منطقه با نگرشی سیستمی و دیدی ترکیبی شناسایی شوند. این کار زمانی انجام می­ شود که ارزیابی سیستمی از توسعه منطقه صورت گیرد تا بر اساس نتایج به دست آمد مشکلات روستاها نمایان شوند. علاوه بر این با ارزیابی توسعه پایدار روستاهای منطقه می­توان وضعیت پایداری را برای برنامه­ ریزان و تصمیم گیران جهت ارائه خدمات مناسب و به‌موقع به روستاهای بخش حمیل مشخص کرد و همچنین به جهت­دهی روستا و حرکت آن به سمت توسعه پایدار کمک کرد.

 

1-3     سئوالات تحقیق:

 

با توجه به مسائل و مشکلات مذکور سوالات مطرح شده برای بخش حمیل به صورت زیر خواهد بود:

 

    1. عوامل مؤثر بر پایداری توسعه کدام­ها هستند و روابط ­آن­ها به چه شکل خواهد بود؟

 

    1. توسعه روستایی منطقه موردمطالعه ازلحاظ پایداری برای ده سال آینده چگونه خواهد بود؟

 

  1. کدام سناریو می ­تواند روند توسعه روستا را به سمت پایداری سوق دهد؟

 

1-4     اهمیت و ضرورت تحقیق:

 

روند نزولی وضعیت اقتصادی روستاها، جابجایی و مهاجرت وسیع روستاییان به شهرها، گسترش فقر و بیکاری، نبود امنیت غذایی، قرار گرفتن عمدع جمعیت روستایی در حاشیه و غیره نشان داد که اهاداف حیاتی توسعه یعنی افزایش پایدار درآمد، گسترش اشتغال تولیدی، برقراری متعادل­تر منافع ناشی از رشد در مناطق روستایی عملا با شکست روبرو گردیده است. افزایش تولید کشاورزی با استفاده بی رویه از کود شیمیایی و تاکید بر رشد اقتصادی باعث برهم خوردن تعادل اکوسیستم­های طبیعی و زراعی شده و در ضمن کاهش پایداری طبیعت و نظام­های زراعی، باعث تزلزل تعادل اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی شده و ناپایداری آنها را رقم می­زند.

 

عوامل ذکر شده همرا با خشکسالی­های اخیر باعث شده وضعیت روستاهای ایران و به تبع آن در منطقه مورد مطالعه وخیم­تر گردد و نتیجه آن به صورت فقیر شدن بیش از پیش جامعه روستایی، شکاف بیشتر بین شهر و روستا و در نتیجه مهاجرت بیشتر روستاییان به شهرها بروز کند. با بررسی، شناخت و ارزیابی وضعیت توسعه روستاها می­توان مشکلات موجود بر سر راه توسعه را شناسایی کرد و راه حل­هایی برای آنها ارائه داد.این راه حل­ها زمانی موثر و مفید خواهند بود که با رویکرد سیستمی تمام جوانب توسعه پایدار را مدنظر قرار دهیم. رویکرد سیستمی به دلیل دیدگاه کل­نگر خود، می ­تواند در این زمینه به بهترین شکل کمک کند. در این رویکرد، جامعه به­عنوان یک «کلیت»، شامل مجموعه‌ای از اجزا می‌باشد که در ارتباط متقابل با یکدیگر، زمینه تداوم حیات خویش را فراهم می‌آورد. بر این اساس در دیدگاه سیستمی، جامعه یک موجودیت کلان و هشیار است که دگرگونی در یک بخش، بر تمامی تغییرات دیگر تأثیر گذاشته، موجب ارتقا و بهبود کارکرد سیستم یا افول آن می‌شود.

 

 بنابراین ضرورت می­یابد برای شناخت و حل مشکلات جامعه روستایی تحقیقی با رویکرد سیستمی که نگاهی کلی و یکجا به مسائل دارد انجام گیرد. چرا که در در مطالعات پیشین در زمینه ارزیابی توسعه پایدار، این نکته که توسعه پایدار به یک نگاه سیستمی نیاز دارد، به ندرت توجه شده است. از کاربردهای دیگر این تحقیق می­توان به موارد ذیل اشاره نمود:

 

    1. تعریف شاخص ­های توسعه پایدار در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی با رویکرد سیستمی

 

    1. شناخت روابط علت و معلولی وهمچنین بازخوردهای هر یک از شاخص ­ها جهت شناسایی و ارزیابی دقیق مشکلات توسعه روستایی بخش حمیل

 

    1. مدلسازی از وضعیت توسعه منطقه و پیشنهاد چندین سناریو برای شناخت روند توسعه در آینده، که این امر می ­تواند باعث افزایش اطلاعات و سطح آگاهی برنامه­ ریزان، تصمیم­ گیران و مدیران محلی در ارائه راهکارهای مناسب گردد.

 

  1. همچنین نتایج این تحقیق می ­تواند مورد استفاده در سازمان­ها و اداراتی از جمله استانداری، فرمانداری، اداره جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست قرار گیرد.

 

1-5     پیشینه تحقیق:

 

یکی از بخش­های مهم تحقیق، بخش مربوط به پیشینه و ادبیات تحقیق است؛ یعنی یکی از کارهای ضروری در هر پژوهشی، مطالعه منابع مربوط به موضوع تحقیق است؛ زیرا سرچشمه علوم را می­توان در پیشینه آن‌ ها کاوش کرد (دمپی یر، 1386: 1 .(جان دیوئی اعتقاد دارد مطالعه منابع، به محقق کمک می‌کند تا بینش عمیقی نسبت به جنبه‌های مختلف موضوع تحقیق پیدا کند. مطالعه منابع، باید هم از منابعی باشد که به‌طور مستقیم، در رابطه با موضوع تحقیق می‌باشند و هم از منابعی باشند که به‌صورت غیرمستقیم با آن موضوع، ارتباط دارند(دلاور، 1383: 182). بررسی­ها نشان می‌دهد که منابعی که به‌طور مستقیم با موضوع این پژوهش در ارتباط باشد بسیار معدود هستند و درواقع منبعی با موضوع ارزیابی توسعه پایدار روستایی با رویکرد سیستمی یافت نشد. در زیر تعدادی از منابع داخلی و خارجی که درزمینه ارزیابی توسعه روستایی که با روش­ها و مدل‌ها دیگر انجام‌گرفته بیان‌شده است.

 

1-5-1   منابع داخلی:

 

    آقایاری هیر(1383)، در پایان نامه خود با موضوع سطح‌بندی پایداری توسعه روستایی بخش هیر با بهره گرفتن از GIS به ارزیابی و سطح­بندی پایداری توسعه روستاهای بخش هیر پرداخته است. این ارزیابی با نگرش اندام­وار به توسعه و بر اساس شاخص­سازی خصوصیات نظام­های پایدار در قالب ماتریس توسعه پایدار با در نظر گرفتن 89 شاخص و گردآوری اطلاعات ثانویه و همچنین تولید اطلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان‌دهنده وضعیت نامطلوب پایداری در منطقه موردمطالعه است و در این میان پایداری نظام محیطی قوی­تر از پایداری نظام­های اجتماعی و اقتصادی است.

 

    ارشک(1389)، در پایان‌نامه خود با عنوان ارزیابی توسعه پایدار روستایی «مطالعه موردی دهستان چرام» از طریق مطالعه تطبیقی، آمار توصیفی(توزیع فراوانی­ها) با بهره گرفتن از ترم افزار Spss و Excel به تجزیه‌وتحلیل وضعیت توسعه دهستان چرام پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می­دهد که این دهستان به لحاظ سواد و اشتغال در مسیر توسعه قرار دارد ولی از درآمد و رشد جمعیت ناپایدار است.

 

    شایان و همکاران(1390)، در مقاله­ای تحت عنوان ارزیابی پایداری توسعه روستایی شهرستان کمیجان، سطح پایداری و عوامل مؤثر بر آن را در 49 سکونتگاه روستایی این شهرستان را با بهره گرفتن از روش­های شاخص ­های وزنی و آزمون­های مناسب در spss سنجش نموده است. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده از آزمون t استیودنت سطح پایداری تمامی سکونتگاه­ها به‌طور معنا­داری کمتر از حد مورد انتظار بوده همچنین بعد اجتماعی با ضریب752/0 بیشترین تأثیر را بر سطح سکونتگاه­ها داشته است و بر اساس نتایج فن تحلیل عاملی به‌منظور پایدارسازی سکونتگاه­های موردمطالعه، ارتقای مشارکت مردم در تصمیم ­گیری محلی، سهولت دسترسی به خدمات بهداشتی- درمانی، آموزشی و اقتصادی، مقاوم­سازی مساکن، ساماندهی دفع زباله، افزایش بازده تولید و سطح اشتغال گریزناپذیر هستند.

 

   خسرو بیگی و همکاران(1390)، در پژوهشی به سنجش و ارزیابی پایداری در مناطق روستایی با بهره گرفتن از تکنیک تصمیم ­گیری چندمتغیره­ فازی- تاپسیس پرداخته است و هدف آن شناسایی روش­های متعدد ارزیابی پایداری و انتخاب یکی از آن روش­ها با رویکرد

پایان نامه

 یکپارچه به‌منظور سنجش و ارزیابی پایداری است. در ادامه، روستاهای شهرستان کمیجان به‌عنوان مطالعه موردی پژوهش انتخاب‌شده و با بهره گرفتن از روش نمونه گیری کوکران از 430 خانوار داده ­ها جمع­آوری گردیده. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که به ترتیب روستاهای فضل­آباد و علی­آباد با امتیاز­های 696/0 و 666/0 میزان پایداری بالا و روستاهای کسر آصف و چالمیان سطح پایداری کمتری در قیاس با سایر سکونتگاه­ها دارند.

 

    عنابستانی و خسروبیگی(1390)، در پژوهشی با عنوان سطح­بندی پایداری توسعه روستایی با بهره گرفتن از فن چندمعیاره برنامه ­ریزی توافقی CP به سطح‌بندی و ارزیابی روستاهای شهرستان کمیجان پرداخته است. در این مقاله سعی شده است با ارائه چهارچوب و روشی مناسب و جامع شاخص ­ها انتخاب و میزان پایداری روستاها سنجش و ارزیابی شود. سپس با توجه به نتایج ارزیابی به سطح­بندی سکونتگاه­ها جهت دستیابی به سلسله­مراتبی متعادل در نواحی روستایی پرداخته است. تجزیه و تحلیل داده ­ها با بهره گرفتن از روش­های آنتروپی و شانون و تحلیل چند متغیره برنامه ­ریزی توافقی انجام‌شده است. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که از بین سکونتگاه­های روستایی شهرستان کمیجان، روستاهای خنجین، امام درویشان، سمقاور و محمودآباد در سطوح بالا و روستاهای سلوکر، راستگردان، روشنایی و چالمیان در سطوح پایین پایداری قرار گرفته‌اند.

 

     افتخاری و همکاران (1390)، در تحقیقی با عنوان ارزیابی و اولویت­ بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان خرم­بید استان فارس، با رویکردی جغرافیای، به بررسی سطح پایداری اجتماعی، نحوه انتخاب شاخص ­ها و ارزیابی روش­های سنجش و اولویت­ بندی آن‌ ها پرداخته است. این پژوهش برای دویست خانوار روستایی مستقر در چهارده مرکز روستایی واقع در شهرستان خرم­بید در استان فارس انجام‌گرفته است و نتایج آن نشان می­دهد روستاهای قشلاق و مظفرآباد از بیشترین سطح پایداری اجتماعی برخوردارند. به‌طورکلی نتایج اندازه ­گیری و سطح­بندی پایداری اجتماعی در مراکز روستایی در منطقه موردمطالعه، با بهره­ گیری از الگوریتم تاپسیس مبین تطبیق کامل این مدل با مشاهدات تجربی است.

 

کیانی(1393)، در پژوهشی با عنوان بررسی چالش­های توسعه در ناحیه روستایی- ساحلی شهرستان رشت به شناسایی چالش­های عمده توسعه پایدار روستایی پرداخته است و مدعی است عدم وجود استراتژی مناسب برای مدیریت توسعه، سبب ایجاد چالش­هایی در روستاهای ساحلی شده است و تنها راه برون‌رفت از این چالش­ها را شناخت مشکلات اساسی مربوط به سواحل و برنامه ­ریزی بر اساس منطق آمایش سرزمین و اصول توسعه پایدار می­داند. در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بررسی منابع کتابخانه­ای، بررسی­های میدانی و تکمیل پرسشنامه اطلاعات جمع­آوری گردیده و با بهره گرفتن از مدل (AHP) و آزمون ضریب همبستگی کندال (Kendalls)  در نرم­افزار SPSS مورد ارزیابی قرارگرفته است.

 

1-5-2  منابع خارجی:

 

Bossel      (1999) ، در کتاب خود تحت عنوان «شاخص ­های برای توسعه پایدار، نظریه، روش، نرم­افزار» به تعریف مفهوم توسعه پایدار، جستجو و شناسایی جنبه­ های حیاتی توسعه پایدار و تعیین شاخص ­های مرتبط با آن پرداخته است. برای تعیین شاخص ­ها در سیستم­های داینامیکی در یک محیط پویا از رویکردی سیستمی استفاده نموده  و پایداری توسعه را با روش­ کمی و رویکردی اندام‌وار انجام داده است. همچنین در تعیین شاخص ­های برای ارزیابی به نقش کارشناسان و فرایند مشارکت توجه داشته و شاخص ­های برای سطوح شهرستان، دولت، کشور و یک منطقه جهانی مشخص کرده است. در این کتاب روش­های مختلفی مبتنی بر سیستم شرح داده‌شده و توسعه پایدار به‌عنوان یک فرایند تعاملی و سیستماتیک مطرح می­ شود و اولین وظیفه برای جستجو مناسب مجموعه ­ای از شاخص ­ها را شناسایی سیستم­ها و زیر سیستم­های آن، تجزیه‌وتحلیل و تعریف ساختار سیستم مربوطه می­داند.

 

Roldan       و همکاران (2002)، پژوهشی با عنوان پیشنهاد و استفاده از شاخص ­های توسعه پایدار انجام داده­اند که در آن شاخص ­های توسعه پایدار (SDI)  و کاربرد آن در منطقه حوضه رودخانه کاتراکالوس بررسی و مطرح‌شده است. این منطقه یکی از مناطق صنعتی مکزیک است و در ایالت وراکروز در حدود 800 کیلومتری جنوب شرقی مکزیکو­سیتی واقع‌شده است. شاخص ­های مطرح‌شده در چهارچوب نیروهای­ محرک، دولت، پاسخگویی و فلسفه مطرح‌شده‌اند. این چهارچوب در حال حاضر شامل یک شاخص کلی در مورد حسابداری محیط‌زیست به‌منظور تعیین ارزش پولی ناشی از تخریب منابع طبیعی است. در این مقاله با بهره گرفتن از تئوری تصمیم ­گیری چندمعیاره و 21 شاخص که این شاخص ­ها به‌طور خاص برای این کار طراحی ‌شده‌اند به بررسی ویژگی­های زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی منطقه پرداخته است. همچنین با بهره گرفتن از توابع نرم‌افزاری ایجادشده مناطق محدوده موردمطالعه برای هر شاخص سطح­بندی شده است. شاخص ­های توسعه پایدار طراحی ‌شده در مورد هفت شهرداری به کار گرفته شد و با بهره گرفتن از آن رتبه عملکرد هر شهرداری نسبت به توسعه پایدار مشخص شد. در پایان این پژوهش مشکلات منطقه تجزیه‌وتحلیل، شناسایی و اولویت‌بندی شده است و پیشنهاد گردیده که به‌منظور بهبود توسعه منطقه باید مشکلات توسط شهرداری ­ها حل شود و مدیریت منابع مطابق با اصول پایداری صورت بگیرد.

 

Purvis وهمکاران (2004) در این اثر نویسنده به تفضیل درباره مقیاس فضایی تعاملات فضایی در توسعه پایدار، جغرافیا و توسعه پایدار، کشاورزی پایدار برای قرن 21، تغییر جو و انرژی در توسعه پایدار و دیدگا­ه­های توسعه پایدار به بحث می ­پردازد.

 

Bohringer     و همکاران (2007)، در پژوهشی تحت عنوان تحلیل روش­های سنجش پایداری، به بررسی مهم‌ترین شاخص ­های پایداری و مدل و روش­های سنجش پایداری پرداخته است. در این تحقیق با بهره گرفتن از روش تحلیلی- تطبیقی و با بهره گرفتن از اطلاعات 130 كشور، رابطه هرکدام از روش‌های اندازه‌گیری كه در قالب شاخص‌های تركیبی ارائه شدند با بهره گرفتن از ضرایب همبستگی بین هرکدام از روش‌ها با بهره گرفتن از نرم‌افزارSPSS  تعیین و مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفته و نقاط اشتراك و تفاوت‌های آن‌ ها مشخص شد.

 

Robinson      (2008)، در کتاب سیستم­های پایدار روستایی که خلاصه­ای از جلسات کمیسیون سیستم­های پایدار روستایی است که در سال 1992 تأسیس‌شده و بخشی از کنگره بین ­المللی جغرافیایی است که در سال 2004 در گلاسکو برگزار شد و در ده فصل تدوین‌شده که در این فصل­ها به موضوعاتی مانند مشارکت و نظارت در توسعه پایدار در برنامه محیط­زیست کانادا، اقتصاد، فرهنگ و گردشگری و نقش آن در توسعه پایدار بر اساس مدارک و شواهدی از غرب ایرلند، کاربری اراضی و حفاظت از طبیعت در سایت­های حفاظت‌شده انگلستان، کشاورزی و دامداری پایدار در جوامع روستایی، بررسی انگیزه و تأثیرات ترک کشاورزان از کشاورزی ارگانیک در انگلستان پرداخته است.

 

1-6     فرضیات تحقیق:

 

    1. عوامل اقتصادی، اجتماعی و زیست­محیطی در پایداری منطقه موردمطالعه مؤثرند و روابط آن‌ ها به‌صورت علت و معلولی و دارای بازخورد هستند.

 

    1. توسعه روستایی منطقه در ده سال آینده پایدار خواهد بود.

 

  1. با رویکردی سیستمی و توجه یکپارچه و متعادل به همه ابعاد توسعه پایدار در سیاست­گذاری­های توسعه روستایی بخش حمیل می­توان انتظار داشت روستاهای منطقه به سمت پایداری حرکت کنند.

 

1-7     اهداف تحقیق:

 

1-7-1  اهداف کلی:

 

ارزیابی توسعه پایدار روستایی بخش حمیل با رویکرد سیستمی.

 

1-7-2  اهداف اختصاصی:

 

تعریف و تعیین شاخص ­های توسعه پایدار روستایی بر اساس رویکرد سیستمی

 

مشخص کردن روابط علت و معلولی بین هر یک از شاخص ­های توسعه پایدار روستایی

 

انجام سناریوسازی و آینده­نگری برای پایداری توسعه روستایی منطقه مورد مطالعه

 

1-8     مشکلات و محدودیت­های تحقیق:

 

انجام یک پژوهش همواره با مشکلات و محدودیت­هایی روبه­رو است. این مشکلات و محدودیت­ها گاهی حاصل عوامل و فاکتورهای خارجی هستند و گاهی حاصل کارکرد عوامل و مسائل درونی(مربوط به خود تحقیق)می­باشند. مشکلات و محدودیت­های درونی پژوهش در سایه راهنمایی­های ارزنده استاد راهنما برطرف شده اما محدودیت­­ها و موانع خارجی تحقیق به قوت خود باقی هستند. که عبارت‌اند از:

 

    • عدم همکاری جهاد سازندگی در ارائه دادها و اطلاعات کشاورزی مربوط به بخش حمیل

 

    • در دسترس نبودن بعضی از دهیارها برای پاسخگویی به پرسشنامه

 

    • در دسترس نبودن سرشماری کشاورزی سال 1390

 

    • به‌روز نبودن اطلاعات ارائه‌شده توسط سازمان منابع طبیعی شهرستان اسلام‌آباد غرب

 

    • نبود شیپ فایل GIS پوشش گیاهی،خاک و آب‌های زیرزمینی منطقه

 

  • عدم تأمین منابع مالی مورد نیاز تحقیق

پایان نامه آگاهی از نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران

گردشگری را می‌‌توان از اصلی ترین اركان اقتصادی جهان و نیز از مفاهیم، اشكال و اركان توسعه ی پایدار دانست.((Rattanasuwongchai, 1998 که رشد روزافزون و پرشتاب آن بسیاری از صاحبنظران را بر آن داشته است که قرن بیستم را قرن گردشگری بنامند. آنتونیو ساوینیاك، دبیر كل پیشین سازمان جهانگردی در 1998، اعلام کرد:گردشگری در پایان قرن بیستم به صنعت شماره یک جهان تبدیل خواهد شد. (Gee, 1994, 16) براین اساس می‌‌توان دلیل اصلی توسعه گردشگری را غلبه بر پایین بودن سطح درآمد و ارائه فرصت‌های جدید شغلی و تحولات اجتماعی در جامعه دانست که می‌‌تواند امیدهایی را برای کاهش فقر بخصوص در نواحی که به نحوی دچار رکود اقتصادی شده‌اند، فراهم آورد.(پاپلی یزدی، سقایی،151،1382)در حال حاضر، روش اساسی که در توسعه‌ی گردشگری به کار می‌‌رود، نیز نایل شدن به توسعه پایدار است‌. سیاست توسعه پایدار گردشگری امروزه یک رویکرد عمومی است که از طریق دولت‌‌ها مورد توجه قرار گرفته است. (Altinay and hussain, 2005, 274) نمی توان این نقش را نادیده گرفت که گردشگری به عنوان بزرگترین صنعت خدماتی دنیا، جایگاه ویژه‌ای در توسعه مناطق جغرافیایی دارد (فتوحی و همکاران، 1391، 23)جاذبه‌های گردشگری متناسب با میزان جذابیت‌های خود می‌توانند گردشگران را به سوی خود جلب كنند. در واقع ساختار گردشگری یک مكان در برگیرنده عواملی است كه می‌تواند انگیزه بیشتری را برای تقاضای گردشگری در آن مكان فراهم آورد. (Law,2002,142) شکل‌گیری این تقاضاها زمانی امکان پذیر می‌‌باشد که سنجش موجودی و توان بالقوه سرزمین با ملاك‌‌ها و معیارهای مشخص و از پیش طرح‌ریزی شده باشد تا به عنوان پایه‌ای برای تصمیم گیری و برنامه‌ریزی استفاده از زمین در تمام نقاط جهان به كار گرفته شود و در قالب مطالعات برنامه‌ریزی و مدیریت زیست محیطی به منظور حصول به اصل توسعه پایدار باشد(قرخلو و همكاران، 52،1388) امروزه، تجربیات نظری و اجرایی متعددی در سطح دنیا برای مطالعه، بررسی، برنامه‌ریزی و مدیریت مناطق گردشگری وجود دارد، كه همگام با پیشرفتهای فناوری روندصعودی دارند. (فتوحی و همکاران، 1391، 23) ایران در زمینه گردشگری، علی رغم توانمندی تاكنون نتوانسته به جایگاه شایسته‌ای در این صنعت دست یابد‌.( بیدختی و نظری، 1388، 49)از این رو با توجه به تجارب کشورهای مختلف منطقه در جهت شناسایی و استفاده از مناطق مستعد در داخل کشور خود و با در نظر داشتن پتانسیل های گردشگری مناطق خود توانسته اند بهره برداری اقتصادی خوبی را برای کشورشان رقم بزنند. لذا با این نگرش در ایران نیز، طرح مناطق نمونه در مرداد ماه سال 1383 مطرح و آیین نامه اجرایی تشكیل و اداره مناطق نمونه در شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری تصویب شد. (افتخاری و همکاران، 60)مهم ترین ویژگی مناطق نمونه گردشگری هدایت و مدیریت سرمایه‌‌ها وسرمایه گذاری دریک فضای جغرافیایی با ظرفیت‌های لازم است. (توکلی و همکاران، 1389، 73) مناطق نمونه گردشگری در کشور، طی چند سال اخیر بسیار مورد توجه برنامه‌ریزان و مدیران گردشگری قرار گرفته است و به همین جهت برنامه های مختلفی برای هریک از این مناطق تدوین و اجرا شده است.(نوری کرمانی و کاویانی، 1390) باتوجه به اینکه تفکر ایجاد مناطق نمونه گردشگری در کشور به چند سال اخیر بر می‌‌گردد بنابراین مطالعه راجع به ابعاد مختلف مناطق نمونه گردشگری بسیار محدود بوده است.(نوری و تقی زاده، 1392، 75)

 

این پژوهش در پنج فصل در مورد نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران گردآوری شده است که در فصل اول مساله تحقیق و اهداف و فرضیات وجامعه آماری، حجم نمونه و روش گردآوری ذکر شده است در فصل دوم به بیان مبانی نظری و تعاریف جامع در مورد گردشگری و مناطق نمونه آن آورده شده است. در فصل سوم در سه بخش جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی و معرفی کلی مناطق نمونه گردشگری به بررسی محدوده تحقیق(استان مازندران) پرداخته شده است. در فصل چهار به تجزیه و تحلیل داده‌های آماری در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی پرداخته شده است. و در نهایت در فصل پنج نتایج گرفته شده و محدودیت‌‌ها و پیشنهادات در مورد موضوع عنوان شده است.

 

 

 

1-1 بیان مساله

 

استان مازندران دارای 122منطقه نمونه گردشگری است، که تعداد 62منطقه دارای سرمایه گذار بوده و واگذاری آن بصورت قطعی انجام پذیرفته است. و مابقی آن بدلیل عدم واگذاری اراضی از سوی دستگاه های ذیربط بلاتکلیف می‌‌باشند.

 

  • همچنین از 122 منطقه تعداد 11 منطقه دارای مطالعات طرح جامع گردشگری می‌‌باشند و مابقی آن فقط دارای مطالعات امکان سنجی بوده که بدون مشخص کردن محدوده می‌‌باشند.

جمعا از 122 منطقه نمونه گردشگری استان تعداد: 

 

    • 48 منطقه واقع در عرصه های جنگلی و یا مرتعی

 

    • 32 منطقه ساحلی (ساحل دریا وحاشیه رودخانه و دور دریاچه)

 

    • 42 منطقه کوهستانی و ییلاقی

 

    • 32 منطقه دارای کتابچه طرح مصوب و یا در حال تصویب منابع طبیعی (پارک جنگلی واگذار شده یادر حال واگذاری )

 

  • 5 منطقه نیز در خارج از سفر استانی هیات دولت مصوب گردید.

با توجه و در نظر داشتن این امر که مهم ترین ویژگی مناطق نمونه گردشگری هدایت و مدیریت سرمایه‌‌ها و سرمایه گذاری دریک فضای جغرافیایی با ظرفیت‌های لازم است، به واقع این  قابلیت‌‌ها به خوبی کارشناسی و شناسایی نشده شاید تعدد زیاد این مناطق و وسعت کار کلان به سبب مساحت آن سبب بی برنامگی بسیاری از این مناطق برای توسعه و اجرای درست ایجاد درآمد از آن شده است.به نظر می‌‌رسد در نقش آفرینی بیشتر مناطق نمونه گردشگری استان مازندران عواملی چون نامناسب بودن زیرساختها و شبکه حمل ونقل و راه ها، كمبود امكانات رفاهی(هتل‌‌ها و اماکن اقامتی) و بهداشتی، فقدان تبلیغات مناسب و اطلاع رسانی صحیح جهت معرفی این مناطق به گردشگران، پایین بودن آگاهی های عمومی جامعه نسبت به اقتصادی بودن و بازگشت سرمایه گذاری، نامناسب بودن نگرش مردم بومی به مقوله گردشگر و پذیرش گردشگران و همچنین فقدان امنیت جامعه میهمان (گردشگران)و امنیت عمومی در این مناطق به طور عمومی تاثیرگذار بوده است.در این خصوص ضعف قوانین و مقررات حمایتی از بخش خصوصی در این مناطق و كمبود نیروهای متخصص در ادارات مذکور استان که خود عاملی برای کم رنگ تر شدن انگیزه در سرمایه گذاران داخلی و خارجی در جهت توسعه و رونق گردشگری و ارتقای اقتصاد مناطق و کمکی در جهت رفاه و عدالت اجتماعی و زمینه‌سازی برای مشارکت اجتماعی و اقتصادی شهروندان در مناطق مذکور می‌‌باشد.نکته بدیهی این امر عدم هماهنگی منابع طبیعی و سازمان جنگلها و مراتع و شهرداری‌‌ها با سازمان میراث فرهنگی نسبت به واگذاری زمین به بخش خصوصی و انتخاب بهره بردار و سرمایه گذار در جهت اجرای طرح های گردشگری، واقع شدن اراضی اشخاص در حاشیه مناطق نمونه و عدم ارائه مجوز های لازم برای تاسیسات گردشگری که نقش بسزایی در این مناطق ایفا می‌‌کند و نتوانسته آینده‌ای مطمئن در جهت توسعه پایدار و امنیت سرمایه برای سرمایه گذاری خارجی داشته باشد. متاسفانه در بخش دیگر باید به مغایرت بسیاری از طرحهای مورد پسند سرمایه گذاران با طرح های مصوب و قابل اجرا از سوی سازمان جنگلها و مراتع و دستگاه های متولی و مسئول در این زمینه اشاره کرد که از دلایل بسیار تاثیرگذار محسوب می‌‌شود و به عنوان یک اصل مهم اقتصادی می‌‌تواند منابع جدیدی را با هدف کسب درآمد به جای منابع دولتی، با تمام توان و قابلیت هایش داشته باشد.از این رو در پژوهش حاضر سعی شده بصورت کاملا هدفمند بر روی نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری و بهره برداری بهینه از ظرفیت‌‌ها ی گردشگری آن درچارچوبی شفاف، بلند مدت و پایدار داشته باشد و با ارائه راهبردهایی برای توسعه گردشگری پایدار در استان مازنداران ضمن افزایش منفعت و سود اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی بتواند در راستای پیشبرد اهداف توسعه منطقه‌ای و ملی نیز نقش مهمی را ایفا کند.

 

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق

 

از آنجایی که پیدایش و شکل گیری بسیاری از این مناطق یكی از راهكارهای رشد صنعت گردشگری است، شناخت تأثیرات این گونه مناطق بر محرومیت زدایی اجتماعات محلی، دارای اهمیت و ارزش ویژه‌ای است. عموماٌ این مناطق از سطوح وسیع فقر درآمدی، سطوح كم فعالیت‌های اقتصادی، توسعه كم زیرسا ختها، كاهش جمعیت، كاهش نیروی كار و عدم وجود اقتصاد سیاست توسعه‌ای مشخص رنج می‌برند،‌.نگاهی به پژوهش های انجام شده در زمینه گردشگری، نشان می‌‌دهد بحث مناطق نمونه گردشگری و تاثیر این مناطق از ابعاد تازه ی گردشگری است. وجه تمایز پژوهش حاضر با پژوهشهای صورت گرفته ارزیابی نقش و جایگاه این مناطق در توسعه پایدار استان است که با توجه به توان مناطق نمونه ی گردشگری در این استان است که بر این اساس، مناطق نمونه گردشگری در سطح استان مورد ارزیابی قرار گرفته توان گردشگری به همراه مشکلات و تنگناها سطح بندی شده است.این پژوهش سعی دارد به بیان نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران بپردازد.

 

 

 

1-3 اهداف تحقیق

 

1-3-1 هدف کلی

 

– آگاهی از نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران

 

 

 

1-3-2 اهداف جزیی

 

– شناخت و آگاهی از نقش زمینه هایی ذیل در مناطق نمونه گردشگری در جهت توسعه پایدار در استان مازندران

 

– سطح توسعه زیرساختهای حمل ونقل

 

 – كمبود امكانات رفاهی ( هتل‌‌ها و اماکن اقامتی )، بهداشتی در مناطق نمونه گردشگری

 

 – عدم تبلیغات مناسب در معرفی مناطق نمونه گردشگری

 

 – پایین بودن سطح آگاهی جامعه در مورد مناطق نمونه گردشگری و جاذبه‌های گردشگری در توسعه پایدار

 

 – مشكلات قانونی و ضعف قوانین و مقررات حمایتی از بخش خصوصی در مناطق نمونه گردشگری

 

 – نیاز به تغییر نگرش مدیران، سیاستگذاران و مردم به مقوله گردشگر و مناطق گردشگری و پذیرش آن به عنوان یک اصل مهم اقتصادی

 

 – كمبود نیروهای متخصص

 

 – فقدان یک برنامه جامع و استراتژیک و همچنین مشخص نبودن هدفها و سیاست‌‌ها در قالب یك   برنامه اجرایی

 

– شناخت تنگنا‌‌ها و موانع توسعه پایدار در مناطق نمونه گردشگری در مازندران

 

-ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه پایدار در مناطق نمونه گردشگری مازندران

 

 

 

1-4 سوال های تحقیق

 

پرسش اصلی تحقیق (مسأله تحقیق)

 

مساله اساسی در این تحقیق عدم شناخت و آگاهی از نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران می‌‌باشد. در این تحقیق کوشش خواهد شد به سوالات زیر پاسخ داده شود.

 

1) تا چه اندازه مناطق نمونه گردشگری در رشد و توسعه پایدار در مازندران تاثیرگذار بوده اند ؟

 

2) چه موانع و محدودیت هایی برای نقش آفرینی بیشترمناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران وجود دارد ؟

 

 

 

1-5 فرضیه های تحقیق

 

1)به نظر می‌‌رسد ایجاد مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران تاثیرگذار بوده است.

 

2) به نظر می‌‌رسد مناطق نمونه گردشگری برای نقش آفرینی بیش تر در توسعه پایدار مازندران با تنگنا و محدودیت مواجه است.

 

 

 

1-6 پیشینه مربوطه

 

1 ) انتظاری و آقایی پور، (1392) در مقاله‌ای با عنوان ” بررسی پتانسیل های اکوتوریسم و ژئوتوریسمی منطقه نمونه گردشگری بیستون با بهره گرفتن از تکنیک swot ” به این نتیجه رسیده اند که سطح آسیب پذیری منطقه به لحاظ توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم بالا است.ثانیا قابلیت های منطقه از نظر جاذبه های اکوتوریسمی و ژئوتوریسمی بسیار زیاد است ولی کمبود‌‌ها و کاستی هایی در زمینه خدمات و تسهیلات گردشگری، نیروهای متخصص، اطلاع رسانی و تبلیغات مشاهده می‌‌شود‌. بررسی نتایج کمی مطالعه نشان می‌‌دهد که وجود رودخانه و سراب‌‌ها و چشم انداز زیبا و نزدیکی به مرکز استان به عنوان مهمترین نقاط قوت شناخته شده اند، همچنین مهم ترین نقاط ضعف منطقه، نبود مکانهای اقامتی و نبود تبلیغات گسترده و مناسب است‌. از بین فرصت های بیرونی منطقه مهم ترین فرصت‌‌ها امکان و قابلیت شناخته شدن در ایران و جهان و نیز بهبود زیر ساخت‌‌ها و امکانات است‌. همچنین مهم ترین تهدید خارجی منطقه عدم استفاده از کلیه جاذبه های اکوتوریستی و ژئوتوریستی و محرومیت منطقه است‌. با توجه به ارقام حاصل ارزیابی منطقه به روش نشان می‌‌دهد که راهبرد تنوع به عنوان راهبرد اصلی برای توسعه گردشگری طبیعی است‌. ضعف‌‌ها و تهدیدهای منطقه ناشی از عوامل انسانی است و نشان می‌‌دهد که سطح آسیب پذیری منطقه از نظر توسعه و گسترش اکوتوریسم بالا است، که با مدیریت مناسب می‌‌توان آن را برطرف نمود‌. همچنین در ماتریس نقاط قوت اهمیت عوامل طبیعی نمایان است و مسئولان باید به توانایی های اکوتوریستی و ژئوتوریستی منطقه، با توجه به رشد و گسترش روز افزونی که این گرایش از گردشگری در تمام جهان دارد توجه بیش تری داشته باشند و تنها به آثار نپردازند.

 

2) نوری و تقی زاده، (1392) در این مقاله با عنوان”اولویت بندی مناطق نمونه گردشگری جهت سرمایه گذاری و توسعه منطقه‌ای در شمال غربی استان کرمانشاه ” به این نتیجه رسیده اند که ارتباط مثبت بین رشد اقتصادی و گردشگری می‌‌تواند مشوق سرمایه گذاری در بخش گردشگری باشد. که سرمایه گذاری در کنار جاذبه های گردشگری هنگامی اصولی وعلمی محسوب می‌‌گردد که بر اساس روش‌های علمی صورت پذیرد بر این اساس یکی از روش های مدیریتی، تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه در تصمیم‌گیری را افزایش داده است‌. توان بالای مناطق نمونه گردشگری اورامانات و واقع شدن این مناطق در کنار جاذبه های بکر می‌‌تواند به عنوان نیروی محرک اقتصادی در منطقه باشند.

 

3) نوری و همکاران، (1391) در تحقیق با عنوان “اولویت بندی قطب های گردشگری استان کرمانشاه براساس پتانسیل مناطق نمونه گردشگری با بهره گرفتن از روش تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس” به این نتیجه رسیده‌اند که داشتن تعداد بالای مناطق نمونه ی گردشگری، نمی تواند نشان از توسعه‌ی گردشگری یک منطقه باشد، بلکه وجود دیگر شاخص‌های گردشگری نیز در توسعه ی این قطب‌‌ها سهم عمدهای دارند؛ به طوری که قطب گردشگری اورامانات با 15 منطقه ی نمونه ی گردشگری در رتبه ی دوم و سایر قطبهای گردشگری در رتبه‌های بعدی قرار دارند. رتبه بندی صورت گرفته نشان میدهد که مناطق نمونه ی گردشگری قطب کرمانشاه برای واگذاری به سرمایه گذاران، در سطح بسیارخوب ارزیابی شده و سرمایه گذاران در این مناطق توجیه اقتصادی داشته و از میزان ریسک پذیری کمتری برخوردارند. همچنین وضعیت مناطق نمونه ی قطب گردشگری اورامانات در سطح متوسط ارزیابی شده اند و سایر قطبها در سطوح بعدی قرار دارند‌. بر این اساس در حال حاضر در استان کرمانشاه باید مناطقی که از نزدیکی نسبی کمتری به وضعیت ایده آل برخوردارند را تقویت و مناطقی که رتبه‌ی بالاتری دارند را برای واگذاری به سرمایه گذاران آماده کرد؛ چون واگذاری مناطق با رتبه ی پایین به سرمایه گذار و سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران در داخل این مناطق، توجیه اقتصادی نداشته و باعث اتلاف منابع و عدم تحقق اهداف خواهد شد‌. از سوی دیگر برنامه‌ریزان گردشگری استان با به کارگیری روش‌های کمی، همچون روش‌های تصمیم‌گیری چندشاخصه در تصمیم گیری‌های مدیریتی، می‌‌توانند قابلیت اطمینان تصمیم گیری را افزایش دهند.

 

4) حاجی نژاد وهمکاران (1391)در مقاله‌ای با عنوان ” تدوین برنامه استراتژیک توسعه گردشگری در مناطق نمونه گردشگری روستایی مطالعه موردی: روستای نمونه گردشگری هجیج در شهرستان پاوه” به این نتیجه رسیده‌اند که روستای هجیج از جاذبه های متنوع به همراه فرهنگ غنی و سنتی و قدمت تاریخی آن نشان دهنده توانایی بالای روستا برای تبدیل به یک منطقه نمونه گردشگری واقعی است. بنابراین تدوین برنامه هدفمند برای توسعه گردشگری روستایی در این منطقه احساس می‌‌شود و توسعه گردشگری روستایی نیازمند ارائه سیاست‌های مناسب در جهت رفع محدودیت‌‌ها و استفاده از مزیت نسبی می‌‌داند.بنابراین با توجه به ارزیابی عوامل داخلی و خارجی در منطقه نمونه گردشگری (s4) با امتیاز وزنی 375/0(وجود معماری منحصر به فرد پلکانی) به عنوان اولین نقطه قوت، (s1)با امتیاز وزنی 325/0(غنای جاذبه های اکوتوریسمی)به عنوان دومین قوت و (s3)با امتیاز وزنی 208/0(انتخاب به عنوان روستای هدف گردشگری)به عنوان قوت های برتر در روستا ارزیابی شده است.محیط درونی 125/4و محیط بیرونی 614/4در توسعه گردشگری منطقه موثر و در یک سطح ارزیابی شده است. همچنین در این روستا ، راهبردهای حداقل – حداکثر و سپس حداکثر – حداکثر قرار گرفته است و بقیه راهبردها در الویت های بعدی قرار گرفته اند بنابراین در مرحله اول باید راهبردهای wo، همچون:1-توسعه و بهبود تورهای سیاحتی و توریستی برای جذب گردشگران به روستا، 2- تبلیغات و شناساندن جاذبه های گردشگری روستا و 3- توسعه زیر ساخت‌‌ها و ترمیم و بهسازی راه های دسترسیی به جاذبه‌‌ها گردشگری (همچون آب، برق، راه، هتل، متل، کمپینگ و….. به مرحله اجرا گذاشته و سپس ، راهبردهای حداکثر-حداکثرسازی soبه مرحله اجرا گذاشته شود.

 

5)فرجی سبکبار و همکاران، (1390) در مقاله‌ای تحت عنوان ” بررسی قابلیت های googel maps API در بازاریابی گردشگری و برنامه‌ریزی سفر ( مطالعه موردی: مناطق نمونه گردشگری حوزه رویان)” به این نتیجه رسیده‌اند که خدمات مکان مبنا به ویژه فن آوری googel maps API با قابلیت های جستجو، مسیریابی و اطلاع رسانی می‌‌تواند مزایای بسیار زیادی برای مدیریت بازاریابی در برنامه‌ریزی سفر مطلوب ارائه نماید‌. اطلاع رسانی در مورد جاذبه های گردشگری (تاریخی، باستان شناسی، طبیعی، فرهنگی، صنایع دستی و غیره )، اطلاعات جغرافیایی( نقشه ها، راه های دسترسی، آب و هوا، مورفولوژی منطقه، عکس های هوایی و تصاویر ماهواره‌ای )، ویزای الکتونیکی، فراهم آوردن امکان خرید و رزرواسیون ، کمک به توسعه اقتصادی مناطق کمتر توسعه یافته، فروش صنایع دستی و استقرار منابع در آن تفریحی و گردشگری از جمله مزایای googel maps API محسوب می‌‌شوند. با توجه به گسترش دست یابی به شبکه جهانی اینترنت دسترسی داشته باشد می‌‌تواند با بهره گرفتن از این سیستم، برنامه سفر خود را تنظیم و از هزینه های آن مطلع گردد. در چنین موقعیتی معمولا سیستم های راهنمای محصولات و خدمات، اطلاعات مورد نیاز مصرف کنندگان را فراهم کرده و فرایند تصمیم گیری آنان در انتخاب مقصد، اسکان و غیره تسهیل می‌‌نمایند.

 

6) فیروزی و همکاران، (1390) در مقاله‌ای با عنوان ” ارزیابی توان اکولوژیک منطقه نمونه گردشگری سد شهید عباسپور با تاکید بر توسعه پایدار گردشگری ” به این نتیجه رسیده اند که – با توجه به اینكه قسمت اعظم منطقه دارای شیب بیش از 73/42 درصد است بنابراین نتیجه می‌گیریم كه اجرای كاربری تفرج متمركز، صرف هزینه‌های سنگین اقتصادی را به دنبال خواهد داشت و مقرون به صرفه نیست.- با توجه به شیب‌های زیاد و سنگ و خاك نامناسب در منطقه، این نتیجه حاصل می‌گردد كه تفرج گسترده بهترین نوع كاربری توریستی در این منطقه می‌باشد.

 

– به طور كلی عدم وجود محور یا محورهای مناسب جهت عبور و مرور، دوری و پرت واقع شدن این جزیره برای گردشگران، وجود شیب‌های تند در مسیر، موجب می‌گردد كه جزیره فاقد توان و استعداد ذاتی لازم جهت اجرای فعالیت‌های تفرجی باشد. با توجه به شرایط فیزیكی و بیولوژیكی اصلی منطقه و شرایط موجود، كه خاك منطقه تغییر پیدا كرده، پوشش گیاهی به صورت مصنوعی كاشت شده و ایجاد و احداث ویلاها و خدمات با هموارسازی محیط و كاهش شیب‌‌ها صورت گرفته كه هزینه زیادی به دنبال داشته است، این جزیره به صورت مصنوعی و نه بكر و طبیعی برای توریسم گسترده با 98/67 درصد و توریسم متمرکز با 1/21درصد قابل بهره برداری است و چنانچه حفاظت و كنترل منطقه به صورت اصولی و با مدیریت صحیح اعمال نشود، تخریب منطقه در آینده نزدیك، دور از انتظار نخواهد بود.

 

7) زیویار، (1390) در مقاله‌ای با عنوان” برنامه‌ریزی راهبردی توسعه گردشگری منطقه نمونه گردشگری علیصدر با بهره گرفتن از swot” به این نتیجه رسید که منطقه نمونه گردشگری علیصدر به سبب حساسیت بالای زیست محیطی خود و در عین داشتن قابلیت های فراوان برای توسعه به ویژه در بخش گردشگری، نیازمند توجه ویژه به مسئله ظرفیت های توسعه است و ایجاد فرصت های اشتغال منتج از توسعه گردشگری در صورت توزیع عادلانه عواید حاصل از آن بعنوان عاملی مهم مطرح بوده که در گرو تعریف مناسب جایگاه نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز در منطقه و مشارکت بیشتر اهالی بومی در فرایند توسعه است و عدم همخوانی کمیت و کیفیت خدمات ارائه شونده به گردشگران با هزینه های آن از دیگر عوامل ضعف منطقه بوده و نیازمند برنامه‌ریزی و ساماندهی است.توسعه پایدار گردشگری در منطقه علیصدر اتخاذ راهبردهایی چون استفاده از پتانسیل های طبیعی محیط برای ارتقاء شرایط زیست محیطی، استفاده حتی الامکان از نیروهای محلی برای اشتغال در فرصت های ایجاد شونده در فرایند توسعه و بهره برداری، تحلیل میزان کشش اراضی و آستانه های محیطی جهت توسعه، تقویت حس اجتماعی و مشارکت جمعی و سازماندهی تولید محلی همراه است با توسعه گردشگری و پرهیز از رهیافت های مبتنی بر مکانیزم بازار ضروری می‌‌نماید.

 

8) رکن الدین افتخاری و همکاران، (1390) درمقاله‌ای با عنوان ” نقش مناطق نمونه گردشگری در توسعه مناطق عشایری ( مطالعه موردی: منطقه نمونه گردشگری الوند شهرستان همدان ) “به این نتیجه رسیده اند که تصرف منابع آب عشایر(چشمه‌ها)جهت استفاده در تأسیسات تله‌كابین همچنین به دلیل كم توجهی یا بی توجهی ادارات دولتی مرتبط با عشایر مانند منابع طبیعی، سازمان جنگلها و مراتع و اداره امور عشایر و در رأس آنها استانداری همدان به عنوان هماهنگ كننده فعالیت سایر ادارات و نظارت برعملكرد آنها به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و‌… باعث شده است كه تأسیسات تله کابین بیش از 5/7 هكتاری- كه 5 هکتار آن به شیوه غیر كارشناسی از عشایر خریداری شده است که همین امر باعث شده است كه در هیچ یک از فعالیتهای تأسیسات تله كابین عشایر حضور و مشاركت نداشته باشند و از منافع حاصل از آن بی بهره باشند. با این شرایط تله كابین می‌تواند توسعه صنعت گردشگری در این منطقه را بدون در نظر گرفتن حقوق و مشاركت جوامع محلی)عشایر منطقه) و همچنین ملاحظات زیست محیطی تحقق بخشد. به سخن دیگر نوع شیوه نگرش در ساخت و ایجاد مجتمع، همان نگرش دهه 70 میلادی یعنی توسعه به معنای كلاسیک آن می‌باشد كه بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی توسعه مناطق صورت می‌گیرد. توسعه مجتمع تفریحی توریستی تله كابین گنج نامه نه تنها فرایند تخریب منابع طبیعی را فراهم كرده است، بلكه اقتصاد عشایر و بنیانهای اجتماعی عشایر منطقه مورد مطالعه را با چالش‌های جدی رو به رو كرده است كه در صورت استمرار این رهیافت، نه تنها توسعه پایدار گردشگری تحقق نخواهد یافت، بلكه با سرمایه گذاری زیادآثار منفی را هم نمی توان به حداقل رساند.

 

9) فتوحی و همکاران ، (1390)در مقاله‌ای با عنوان ” ارزیابی توانمندیهای ژئومورفوتوریسمی لندفرم‌‌ها براساس روش پرالونگ مطالعه موردی؛ منطقه نمونه گردشگری بیستون” به این نتیجه رسیده اند که مناطقی مانند منطقه بیستون به علت بالا بودن عیارهای توریسمی به عنوان مناطق نمونه گردشگری مورد اقبال گردشگران قرار گرفته است و بیشترین بازدید از جاذبه‌های گردشگری این منطقه بیشتر به علت زیبایی ظاهری، ارزش تاریخی – فرهنگی و به جهت پر كردن اوقات فراغت و تفریح صورت گرفته است و كمتر از لحاظ ژئوتوریسمی به این مسئله نگاه شده است بر اساس این محاسبات كوه بیستون با 81/0دارای بیشترین ارزش بهره برداری است كه به دلیل موقعیت استراتژیكی، وجود آثار تاریخی و فرهنگی كوه بیستون و وجود امكانات نسبی گردشگری در منطقه است كه دارای بیشترین ارزش بهره وری میباشد، و جهت انجام فعالیتهای گردشگری چون كوهنوردی، دامنه نوردی، كایت سواری و تیغه نوردی، ایجاد تورهای علمی و توسعه امكاناتی همچون تله كابین و ورزشهای كوهستانی مناسب است كه باید برنامه‌ریزی‌های اساسی در زمینه توسعه و گسترش آنها صورت پذیرد. لندفرم رودخانه با میانگین3/0دارای كمترین ارزش بهره وری است لندفرم‌های دیگر دارای ارزش بهره وری متوسط می‌باشد.با توجه به پتانسیل‌های بالایی كه در این لندفرمها وجود دارد عدم وجود برنامه‌ریزی منسجم، نبودن امكانات زیربنایی و رفاهی، كمبود تبلیغات در سطح ملی و بین المللی، عدم توجه به سودآوری گردشگری از جمله مسایلی هستند كه باعث كند شدن توسعه گردشگری پایدار در این منطقه شده است.

 

10) کاویانی، نوری کرمانی(1390) در مقاله‌ای با عنوان “نقش برنامه‌ریزی در توسعه پایدار روستاهای منطقه نمونه ی گردشگری پارک جنگلی دالخانی” به این نتیجه رسیده‌اند که ارتباط بین برنامه‌ریزی گردشگری و توسعه پایدار وجود دارد. از نظر جامعه محلی و مدیران و مسئولین محلی، ارتباط معناداری بین برنامه‌ریزی توسعه گردشگری کارآمد و تحولات اقتصادی – اجتماعی و کالبدی منطقه مورد مطالعه وجود دارد که از نظر گردشگران این ارتباط بیشتر بین ابعاد کالبدی و زیست محیطی با برنامه‌ریزی می‌‌باشد. دلیل این امر را می‌‌توان در تاکید خاص جامعه گردشگران بر محیطی پاک و سالم برای گذراندن اوقات فراغت دانست و توسعه گردشگری در منطقه مستلزم رفع عوامل باز دارنده و تقویت عوامل جذب گردشگر می‌‌باشد عواملی مانندعدم معرفی صحیح منطقه و در نتیجه عدم شناخت کافی گردشگران از منطقه به واسطه ضعف در تبلیغات مناسب، کمبود تسهیلات و تاسیسات گردشگری ، عدم رضایت گردشگران از تاسیسات ابتدایی وکاهش امنیت اجتماعی و آسیب رسانی به مناظر زیبای روستایی، الگو برداری نامناسب روستائیان از گردشگران و…. می‌‌باشد. رفع این عوامل بازدارنده در توسعه گردشگری مستلزم شناخت کافی از منطقه و تدوین یک برنامه جامع و کارآمد می‌‌باشد به گونه‌ای که نه تنها منجر به افزایش جذب گردشگر و مدت اقامت آن‌‌ها شود بلکه به کاهش اثرات منفی ناشی از گردشگری و دستیابی به توسعه پایدار گردشگری در منطقه گردد.

 

11)بدری و یاری حصار(1388) در مقاله‌ای با عنوان ” انتخاب مناطق نمونه گردشگری با بهره گرفتن از روش AHPنمونه موردی: استان كهگیلویه و بویراحمد ” به این نتیجه رسیده اند که فرایند انتخاب منطقه برتر، مستلزم اتخاذ رویكردی نظام مند و همه جانبه نگر است كه همة ابعاد – شامل معیارها و میزان ضرایب اهمیت آنها – در نظر گرفته شده باشد فرایند امتیاز دهی نهایی به این شكل است كه ابتدا مجموع امتیازهر منطقه نسبت به هر كدام از معیارها به شكل یک ماتریس فهرست می‌شود؛ آنگاه امتیاز هر منطقه در هر كدام از معیارها در ضریب اهمیت آن معیار ضرب شده و سپس امتیازات با هم جمع می‌شوند. هر چه امتیاز منطقه‌ای بیشتر باشد، دارای ضریب اهمیت بیشتری بوده، در اولویت بالاتری قرار می‌گیرد. بر این اساس، مناطق چشمه بلقیس، كوه گل و دریاچه سد كوثر با كسب بیشترین امتیاز، به عنوان مناطق برتر برای تهیه طرح مناطق نمونه گردشگری انتخاب می‌شوند‌.

 

بی شك، با توجه به نتایج به دست آمده و مجموع عوامل مؤثر مورد بررسی در انتخاب منطقه‌های برتر، هرگونه برنامه‌ریزی و سرمایه گذاری در آ ن ها، از بازدهی بیشتر و مناسبتری نسبت به سایر مكان‌‌ها برخوردار خواهد بود‌. استفاده از روش‌های مكان یابی چند معیاری، همچون روش AHP در امر ، برنامه‌ریزی‌‌ها فرایندهای فرساینده را كاهش داده، با توجه به مجموعه خصوصیات این روش ها، از جمله به

پایان نامه

 كارگیری معیارهای كمی و كیفی، ارزش گذاری معیارها و سایر ویژگی ها، امكان انتخاب مناطق مورد نظر را بر اساس واقعیت‌های مكانی -فضایی فراهم می کند.

 

12) توکلی و همکاران، (1388) در مقاله‌ای با عنوان ” تاثیر مناطق نمونه گردشگری در محرومیت زدایی از دیدگاه اجتماعات محلی (مطالعه موردی: منطقه اورامان تخت کردستان ) ” به این نتیجه رسیده اند که ظرفیت تحمل پذیری منطقه در بخش گردشگری بسیار بالاست و فاصله زیادی با میزان بهره گیری در شرایط فعلی دارد؛ با (CPM) ” روش مسیر بحرانی” غلبه درفعالیتهایی است، كه به رشد و توسعه فرهنگی منجرمیگردد و در عین حال، مؤید ضعف در اقدامات اقتصادی محرومیت زدایی است؛به طور كلی، مؤلفه‌های مشهود و تأثیرگذار بر محرومیت زدایی در منطقه بر پایداری اقدامات تأكید ندارد، همانند افزایش مشاركت بخش خصوصی، تقویت پیوندهای اقتصادی در رشد منابع درآمدی؛ زنجیره های پسین و پیشین بخش گردشگری بر اساس پایداری در حیطه تغییرات كاركردی، قویتر از حیطه فعالیت هاست و در عین حال، در حیطه مشاركت ضعیف‌تر از تغییرات اجتماعی است، كه این موضوع به پایداری منجرخواهد شد؛جهت گیری نهادها و منابع بر عناصر محیطی و عمومی استوار است، كه در نهایت به گردشگری محلی و منطقهای منجر میگردد و در عین حال، كمتر می‌تواند به رشد گردشگری ملی و منطقه‌ای بیانجامد.

 

 

 

 

 

1-7 روش پژوهش

 

این پژوهش بنا به ماهیت، موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده است از نوع توصیفی – تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است. از آنجائیکه در این پژوهش از ابزار پرسشنامه و مصاحبه برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز استفاده خواهد شد، بنابراین از زاویه دیگر میتوان این پژوهش را یک تحقیق پیمایشی (میدانی) (survey research) نیز قلمداد کرد.

 

 

 

1-7-1 محدوده ومقطع زمانی تحقیق

 

محدوده مورد مطالعه مناطق نمونه گردشگری در استان مازندران می‌‌باشد‌. این استان با مساحت حدود 238 هزار كیلومتر مربع به لحاظ مساحت خاكی هیجدهمین استان كشور می‌باشد. (معاون برنامه‌ریزی و اشتغال مازندران ، 3،1391)همچنین قرار گرفتن در شمال کلان‌شهر تهران(پایتخت ایران)با فاصله‌ای 250 کیلومتری با مرکز استان از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار است.(ویکی‌پدیا، دانشنامه ی آزاد)

 

 

 

1-7-2 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

 

پس از جمع آوری اطلاعات میدانی که با بهره گرفتن از ابزار پرسشنامه تکمیل خواهد شد، با بهره گرفتن از نرم افزارSPSS  و آزمون های آماری کای اسکویر(x2)، T تک دامنه ایی، Binomial Test و Feridman اقدام به تحلیل روابط بین متغییرهای تحقیق خواهد شد‌. همچنین برای نمایش نتایج داده های تحلیلی و توصیفی از انواع نمودارها، دیاگرامها، نقشه ها، منحنی‌‌ها و‌… نیز استفاده خواهد شد.

 

 

 

1-8 متغیرهای تحقیق

 

1-8-1متغیر وابسته

 

– نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران

 

 

 

1-8-2 متغیرهای مستقل

 

– سطح توسعه زیرساختهای حمل ونقل

 

 – كمبود امكانات رفاهی ( هتل‌‌ها و اماکن اقامتی )، بهداشتی در مناطق نمونه گردشگری

 

 – عدم تبلیغات مناسب در معرفی مناطق نمونه گردشگری

 

 – پایین بودن سطح آگاهی جامعه در مورد مناطق نمونه گردشگری و جاذبه‌های گردشگری در توسعه پایدار

 

 – مشكلات قانونی و ضعف قوانین و مقررات حمایتی از بخش خصوصی در مناطق نمونه گردشگری

 

 – نیاز به تغییر نگرش مدیران، سیاستگذاران و مردم به مقوله گردشگر و مناطق گردشگری و پذیرش آن به عنوان یک اصل مهم اقتصادی

 

 – كمبود نیروهای متخصص

 

 – فقدان یک برنامه جامع و استراتژیک و همچنین مشخص نبودن هدفها و سیاست‌‌ها در قالب یك   برنامه اجرایی

 

– شناخت تنگنا‌‌ها و موانع توسعه پایدار در مناطق نمونه گردشگری مازندران

 

-ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه پایدار در مناطق نمونه گردشگری مازندران

 

کاربرد نتایج تحقیق

 

با انجام این تحقیق ارگان هایی همچون: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، استانداری، شهرداری، و فرمانداری‌‌ها‌… می‌‌توانند از نتایج این پژوهش بهره مند گشته و کمک شایانی را در رابطه با اتخاذ سیاستهای مناسب برای توسعه نقش آن در جذب توریست به استان داشته باشند.

 

 

 

1-9 تعاریف اصطلاحات و واژه ها

 

گردشگر: کسانی هستند که به مقصد گذران اوقات فراغت، کسب و کار و اهداف دیگر مدتی از یکسال متوالی را در سفر و اقامت خارج از اقامتگاه معمول خود می‌‌گذرانند(زاهدی ورنجبریان، 12،1385).

 

گردشگری: صنعت گردشگری آمیزه‌ای از فعالیت های گوناگون از حمل و نقل و تغذیه تا اقامت و مدیریت رویدادها است که در جهت خدمت رسانی به گردشگران، بصورت زنجیره‌ای بهم پیوسته ایفای نقش می‌‌کنند (رنجبریان و زاهدی ، 1391، 9 )

 

مناطق نمونه ی گردشگری منطقه یا مناطقی هستند که در جوار جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی، مذهبی، طبیعی و گردشگری قرار دارند که به منظور ارائه ی خدمات به گردشگران توسط بخش غیردولتی تأسیس و اداره می‌شوند.(محمودی نژاد و بمانیان، 1388، 367)

 

مناطق نمونه گردشگری بین المللی: منطقه‌ای است که با هدف جذب گردشگران خارجی طراحی و تجهیز می‌‌شود و حداقل مساحت آن 300 هکتار خواهد بود.

 

ب) مناطق نمونه گردشگری ملی: منطقه‌ای است که با هدف جذب گردشگران ایرانی از سراسر کشور طراحی و تجهیز می‌‌شود و حداقل مساحت آن 100 هکتار خواهد بود.

 

ج) مناطق نمونه گردشگری استانی: منطقه‌ای است که با هدف جذب گردشگران استانی طراحی و تجهیز می‌‌شود و حداقل مساحت آن 50 هکتار خواهد بود.

 

د) مناطق نمونه گردشگری محلی: منطقه‌ای است که با هدف جذب گردشگران یک یا چند شهرستان طراحی و تجهیز می‌‌شود و حداقل مساحت آن 30 هکتار خواهد بود.(افتخاری و همکاران، 1390، 28)

 

توسعه‌ای پایدار: کمیسیون برانتلند اعلام کرد، “توسعه‌ای پایدار است که بتواند احتیاجات نسل حاضر را بدون فدا کردن توانایی نسل های آینده برای برآورده سازی نیازمندی هایشان تامین کند. ( Gorden,2007,29)

 

 

 

 

 

 

 
مداحی های محرم