وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه رابطه کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی و تعهد سازمانی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم »

آموزش و پرورش سنگ زیربنای توسعه اجتماعی،اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است.  بررسی عوامل مؤثر در پیشرفت و ترقی در جوامع پیشرفته نشان می دهد که اکثر این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار بوده ­اند.

 

نهادهای آموزشی به تدریج پی­برده اند که در شرایط پیچیده و دشوار امروز بدون داشتن نیروی انسانی خبره، مؤثر و متعهد،متخصص وفادار قادر نخواهد بود پاسخگوی نیازهای روزافزون آموزش و پرورش جامعه خود باشند.از این رو نیاز به نیروی انسانی متعهد و مؤثر در تمام سطوح و مقاطع تحصیلی ،برای تداوم و بقای نظام آموزشی امری حیاتی به حساب می ­آید (مشبکی،1375).

 

نیروی انسانی، مهم ترین سرمایه سازمان هاست و هر چه این سرمایه کیفیت مطلوب تری داشته باشد، احتمال موفقیت، بقا و ارتقای سازمان، بیشتر خواهد شد. لذا باید در مورد بهبود کیفی نیروی انسانی سعی فراوان کرد؛ چرا که این اقدام هم به نفع سازمان است و هم به نفع افراد. نیروی انسانی وفادار، سازگار با اهداف و ارزش های سازمانی و متمایل به حفظ عضویت سازمانی که حاضر است فراتر از وظایف مقرر، فعالیت کند، می ­تواند عامل مهمی در اثربخشی سازمان باشد. وجود چنین نیرویی در سازمان توأم با بالا رفتن سطوح عملکرد و پایین آمدن میزان غیبت، تأخیر و ترک خدمت کارکنان است و وجهه سازمان را در اجتماع، مناسب جلوه داده و زمینه را برای رشد و توسعه سازمان فراهم می­آورد. (حسینیان و همکاران، 1386)

 

یکی از ضرورتهای تحقق اهداف آموزش و پرورش ، رغبت و تمایل معلمین در جهت انجام وظایف آموزشی و پرورشی تعیین شده می باشد، بر این اساس آموزش و پرورش وظیفه دارد عوامل تأثیر گذار بر کیفیت زندگی کاری معلمان در هر دوره را تعیین و سپس با کنترل دقیق و همه جانبه این عوامل ، انگیزه و رغبت لازم برای تلاش معلمان را در سطح مطلوب فراهم نماید (اینگرسول ، 2003).

 

کیفیت زندگی کاری همواره  به عنوان یکی از عوامل موثر در کیفیت انجام کارهای افراد در یک سازمان، در ادبیات سازمانی مطرح بوده است (کرونکا[2] و همکاران، 2008).

 

لذا با توجه به اهمیت کیفیت زندگی کاری و ارتباط آن با تعهد سازمانی و رضایت شغلی، در این پژوهش محقق بر آن است تا رابطه بین کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی و رضایت شغلی را مورد بررسی قرار دهد.

 

 

 

 

 

1-2- بیان مسأله

 

آموزش و پرورش سنگ زیربنای توسعه اجتماعی،اقتصادی، سیاسی، فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثر در پیشرفت و ترقی در جوامع پیشرفته نشان می دهد که اکثر این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار بوده ­اند.

 

نهادهای آموزشی به تدریج پی­برده اند که در شرایط پیچیده و دشوار امروز بدون داشتن نیروی انسانی خبره، مؤثر و متعهد، متخصص وفادار قادر نخواهد بود پاسخگوی نیازهای روزافزون آموزش و پرورش جامعه خود باشند. از این رو نیاز به نیروی انسانی متعهد و مؤثر در تمام سطوح و مقاطع تحصیلی، برای تداوم و بقای نظام آموزشی امری حیاتی به حساب می ­آید (انگمبی هلیسی، 2003).

 

دستیابی به اهداف آموزشی صرف، نیازمند استفاده‌ی بهینه منابع انسانی، مالی و تجهیزاتی است، اما پویایی نظاو آموزش و پرورش وابسته به عوامل مختلفی از جمله داشتن کارکنانی خشنود، برخوردار از تعهد و وفاداری بالا نسبت به سازمان است تا در محیطی پویا و سالم، و با به کار بستن تمام توان خویش، برای کارایی بیشتر و بهتر این سازمان فرهنگی گام بردارند (محمدی، 1390).

 

بنابراین، امروزه، در مدیریت معاصر کیفیت زندگی کاری به موضوع اجتماعی عمده ای در سراسر دنیا مبدل شده است، در حالی که در دهه ها ی گذشته فقط بر زندگی شخصی (غیرکاری) تاکید می شد. (شهبازی، واعظی، ثنائی پور، 1388) طرفداران نظریه کیفیت زندگی کاری در جستجوی نظام های جدیدی برای کمک به کارکنان هستند تا آنها بتوانند بین زندگی کاری و زندگی شخصی خود تعادل برقرار کنند(آکدر موست[4]، 2006).

 

کیفیت زندگی کاری به عنوان ادراک کارکنان از بهداشت فیزیکی و روانی خود در کار مطرح می شود. همچنین به میزان توانایی کارکنان در ارضای نیازهای شخصی مهم خود با بهره گرفتن از تجربیاتی که در سازمان کسب کرده اند، اشاره دارد(الوانی و معمارزاده، 1390).

 

موضوع کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی  و رضایت شغلی از مقوله های مهم و اساسی در رفتار سازمانی و سازمان های امروزی می باشد. سازمانها به عنوان یک سیستم، برای تحقق اهداف خود نیازمند هماهنگی و کارآمدی خرده سیستمهای خود هستند که یکی از مهمترین این خرده سیستمها، نیروی انسانی بوده و توجه به آن از مهمترین اولویتهای سازمان محسوب میشود.  توجه کافی به نیروی انسانی، سبب شکوفا شدن بسیاری از استعدادهای آنها شده و از بروز مشکلاتی برای سازمان و مدیریت، جلوگیری می کند(طالقانی، نگهداریان، 1389).

 

کیفیت زندگی کاری شامل هر گونه بهبود در فرهنگ سازمانی است که حامی رشد و تعالی در سازمان می باشد(فیلیپو[5]، 1987).

 

سازمان‌ها می‌توانند با برآورده کردن نیازهای اساسی کارکنان، برقراری اعتماد متقابل میان خود و آنان و ایجاد یک فرهنگ سازمانی متناسب آنها را نسبت به سازمان متعهد کنند. تعهد و پایبندی می تواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشند، کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند، نظم بیشتری در کار خود دارند. مدت زمان بیشتری در سازمان می مانند و بیشتر کار می کنند. مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان را به سازمان حفظ کنند و برای این امر باید بتوانند با بهره گرفتن از مشارکت کارکنان در تصمیم گیری و فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند(الوانی و معمارزاده،1390).

 

از ا ین رو نظام ارزشی کیفیت ز ندگی کاری سرمایه گذاری بر روی افردا به عنوان مهم ترین متغیر در معامله مدیریت راهبردی مورد توجه قرار می دهد. یافته های مطالعاتی نشان می دهد که اجرای برنامه های مدیریت کیفیت فراگی موجب کاهش میزان شکایت کارکنان٬ کاهش نرخ غیبت از کار، کاهش میزان اعمال مقررات انضباطی٬ افزایش نگرش مثبت کارکنان و افزایش مشارکت آنان در برنامه ها می شود(ترابی و همکاران، 1391).

 

کیفیت زندگی کاری که به عنوان یکی از رویکرد های بهبود عملکرد و از جمله عناصر مهم و کلیدی فرهنک تعالی به شمار می رود، رویکردی است که موجب هم سویی کارکنان و سازمان می شود. امروزه توجهی که کیفیت زندگی کاری می شود بازتابی است از اهمیتی که همگان برای آن قائلند(عنایتی و همکاران، 1389).

 

مفهوم کیفیت زندگی کاری در حال حاضر مربوط به فلسفه ای در سازمان هاست که می خواهد شأ ن و منزلت کارکنان را افزایش دهد، تغییراتی در فرهنگ سازمانی ایجاد کند و رفاه فیزیکی و روحی کارکنان را افزایش دهد(انگمبی هلیسی [6]، 2003).

 

سازمان ها میتوانند با برآورده کردن نیازهای اساسی کارکنان ، برقراری اعتماد متقابل میان خود و آنان و ایجاد یک فرهنگ سازمانی متناسب آنها را نسبت به سازمان متعهد کنند. تعهد و پایبندی می تواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشند ، کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند ، نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت زمان بیشتری در سازمان می مانند و بیشتر کار می کنند. مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان را به سازمان حفظ کنند و برای این امر باید بتوانند با بهره گرفتن از مشارکت کارکنان در تصمیم گیری و فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان ، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند(الوانی، معمارزاده، 1390).

 

اهمیت نیروی انسانی در پیشبرد امور یک جامعه به قدری زیاد است که می توان آن را مؤثّرترین رکن تحولات علمی ، فرهنگی و اقتصادی در یک کشور دانست. بااین اوصاف، اگرچه نیروی انسانی در هر واحد سازمانی یکی از منابع زیر بنایی به شمار می رود، ولی در نظام آموزش ­و ­پرورش، اهمیت و نقش نیروی انسانی در رسیدن به اهداف سازمانی از سایر سازمان ها مهم تر و حساس تر می باشد، از این رو این پژوهش در صدد آنست که به بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی و تعهد سازمانی در میان دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم بپردازد.

 

 

 

1-3-ضرورت انجام تحقیق

 

کیفیت زندگی کاری یکی از متغیرهایی است که اخیرا به لحاظ اهمیت ، مورد توجه بسیاری از مدیران که در صدد ارتقا کیفیت منابع انسانی خود هستند قرار گرفته است ؛ گرچه مطالعه شاخص‌هایی که برای کیفیت زندگی کاری سودمند و یا مضر هستند تاریخچه‌ای دیرینه دارد (ماو، سموئلز و الکساندر[7] 2003)، اما منبع دقیق عبارت کیفیت زندگی کاری مشخص نیست و احتمالا اولین بار در موسسه تحقیق اجتماعی دانشگاه میشیگان در کارهای اولیه رنسیس لیکرت و رویکرد او برای تغییر سیستمی به کار برده  شده است(هود و اسمیت[8]، 1994).

 

 کیفیت زندگی کاری توجه بیشتری را بعد از آنکه کارکنان اتومبیل متحده و جنرال موتورز شروع به یک برنامه کیفیت زندگی کاری برای بازساخت و رفرم کارکردند به خود اختصاص داد(لاو  و می[9] 1998). ابتدا نگرانی برای کیفیت زندگی کاری در دهه 1970 اوج می‌گیرد. این نگرانی بعد از عواقب حیطه سنتی مدیریت علمی و بوروکراسی ناشی از ان که محیط کاری ضد انسانی ، وظیفه محور، غیر شخصی، بدون پاداش و عموما غیرکارا ایجاد می‌کرد و همه سطوح شان و منزلت شخصی را مورد هتک  قرار می‌داد و منابع انسانی را ضایع می‌نمود حاصل شد و بعد از فروکش نمودن در دهه 1980 مجددا در دهه 1990 غالب می‌شود ؛به عبارتی مفهوم کیفیت زندگی کاری حدود 30 سال قبل به کار رفته است. کیفیت زندگی کاری با واکنش و پاسخ  به نیازهای فردی و اشتیاق می‌تواند افزایش یابد(مارتل و دوپویس[10] 2006 ؛ تراویس[11] 1995؛ کیمبرلی[12] 1991).

 

 

 

رابینز کیفیت زندگی کاری را به عنوان فرایندی که به وسیله آن یک سازمان با گسترش مکانیسم‌هایی به نیازهای کارکنان واکنش نشان می‌دهد تا به انها اجازه دهد کاملا در تصمیم‌گیری‌هایی که زندگی شان در کار را طرح می‌ریزد  مشارکت داشته باشند تعریف نموده است. کیفیت زندگی کاری سازه چند بعدی است و ممکن است یک سازه جهانی و فناناپذیر نباشد (لاوومی[13]، 1998).

 

از دهه ی 1920 تا کنون، رضایت شغلی به طور وسیعی مورد بررسی قرار گرفته و نظریه های متعددی درباره آن ارائه شده است. تنوع رویکردها و نظریه های مربوط به رضایت شغلی را می توان ناشی از سه دیدگاه  نهضت روابط انسانی، اتحادیه های کارگری و دیدگاه رشد یا ماهیت کار دانست که در دهه های 1920 و 1930 شکل گرفت و پیش هر چیز مفهوم رضایت شغلی را تحت تاثیر قرار داد(کورمن[14]،1378).

 

به اعتقاد رولینسون، براد فیلد و ادواردز، مرور پیشینه ی مطالعاتی و پژوهشی رضایت شغلی نشان می دهد که بیشتر صاحب نظران و نظریه پردازان، به طور کلی این مفهوم را از دو دیدگاه نگرشی و انگیزشی مورد بررسی قرار داده اند(خدایاری فرد، 1388)

 

رضایت شغلی، مجموعه ای از احساس های سازگار و ناسازگار است که کارکنان با آن احساس ها به کار خود می نگرند. وقتی کارکنان به سازمان می پیوندند، مجموعه ای از خواست ها، نیازها، آرزوها و تجربه های گذشته را که بر روی هم، انتظارهای شغلی را می سازند، با خود به همراه دارند که نشانی از ارتباط توقعات نوخاسته ی کارکنان با پاداش هایی است که کار فراهم می آورد(خدایاری فرد، 1388).

 

 از سویی دیگر، تعهد سازمان یکی ازمسائل مهم انگیزشی است که بر اساس آن فرد به شدت هویت خود را در سازمان می گیرد، در سازمان مشارکت دارد و با آن در می آمیزد و از عضویت در آن لذت می برد .  تعهد سازمانی یعنی درجه همانند سازی روان شناختی و یا چسبیدگی به سازمانی که ما برای آن کار می کنیم .تعهد سازمانی دارای اجزاء زیر است :قبول ارزش ها و اهداف سازمان ،تمایل تلاش برای سازمان  و دارا بودن میل قوی برای پیوسته ماندن به سازمان (مودی ،پورتر و استیرز[15]،1982). دلایل بسیار زیادی وجود دارد از اینکه چرا یک سازمان بایستی سطح تعهد سازمانی اعضایش را افزایش دهد. اولا تعهد سازمانی یک مفهوم جدید بوده وبه طور کلی با وابستگی و رضایت شغلی تفاوت دارد . برای مثال ، پرستاران ممکن است که کاری را که انجام می دهند دوست داشته باشند ولی از بیمارستانی که در آ؛ن کار می کنند ناراضی باشند که در آن صورت آنها شغلهای مشابه را در محیط های مشابه جستجو خواهند کرد. ثانیا تحقیقات زیادی نشان دادهاند که تعهد سازمانی با پیامدهای از قبیل رضایت شغلی و رفتار سازمانی فرا اجتماعی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و با تمایل به ترک شغل رابطه منفی دارد (رابینز و همکاران،1998). همچنین عملکرد بالا در سازمان‌ها، شرکت‌ها و مؤسسات ناشی از عوامل مختلف و متنوع است. روش‌های متفاوتی نیز برای رفع مشکلاتی که منجر به عملکرد پایین شده‌اند وجود دارد که یکی از این روش‌ها متمرکز شدن بر ویژگی های شخصیتی افراد در سازمان‌ها می‌باشد. تعهد سازمانی یکی از نمودهای نگرش است و به عنوان نوعی ارتباط روحی و عقلانی نسبت به برخی مسائل تعریف می‌شود. پس با بهبود نگرش در رابطه با یک مسئله، امکان افزایش تعهد وجود دارد. درک فرایند ایجاد تعهد برای سازمان و جامعه مفید است زیرا موجب نوآوری کارکنان، ماندگاری بیشتر در مؤسسه و قدرت رقابت بیشتر مؤسسه شده و با این حال جامعه نیز از بهره‌وری بیشتر سازمان‌ها و کیفیت بهتر فرآورده‌ها بهره مند می‌شود (قاسم،1384).

 

بدین ترتیب ایده آل سازمانی بالا بردن میزان رضایت شغلی و به تبع آن افزایش راندمان و تعهد پرسنل تحت نظر می باشد که کیفیت زندگی کاری مطلوب می تواند از عوامل موثر در آن باشد و موجب بروز رفتار رضایت شغلی و افزایش تعهد در افراد بشود.

 

اکنون باتوجه به نکات فوق، مسئله اساسی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی و تعهد سازمانی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم می باشد. در واقع از آنجا که کیفیت زندگی کاری مبین نوعی سبک رفتار می باشد که می تواند کارایی و اثربخشی سازمان را افزایش دهد و این امر به اذعان مبانی نظری، احتمالاً  می تواند به طور مستقیم و غیر مستقیم با رضایت شغلی و تعهد سازمانی ارتباط داشته باشد، در پژوهش حاضر رابطه بین متغیرهای فوق در بین دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم، مورد سوال و بررسی قرار گرفته و مسئله پژوهشی حاضر تدوین شده است.

 

 

 

1-4- اهداف پژوهش

 

الف- هدف کلی

 

تعیین رابطه کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی و  تعهد سازمانی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم

 

ب- اهداف جزئی

 

    1. تعیین میزان کیفیت زندگی کاری دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم

 

    1. تعیین میزان رضایتمندی شغلی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم

 

    1. تعیین میزان تعهد سازمانی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم

 

    1. تعیین رابطه بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد عاطفی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم

 

    1. تعیین رابطه بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد مستمر دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم

 

    1. تعیین رابطه بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد هنجاری دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم

 

  1. تعیین رابطه بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و رضایتمندی شغلی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم

 

 

1-5- سؤال‌های تحقیق

 

سوال اصلی

 

آیا بین کیفیت زندگی کاری و رضایتمندی شغلی و تعهد سازمانی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم رابطه وجود دارد؟

 

سوالات فرعی

 

    1. میزان کیفیت زندگی کاری دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم در چه حدی است؟

 

    1. میزان رضایتمندی شغلی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم در چه حدی است؟

 

    1. میزان تعهد سازمانی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم در چه حدی است؟

 

    1. آیا بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد عاطفی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم رابطه وجود دارد؟

 

    1. آیا بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد مستمر دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم رابطه وجود دارد؟

 

    1. آیا بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و تعهد هنجاری دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم رابطه وجود دارد؟

 

  1. آیا بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و رضایتمندی شغلی دبیران مدارس دوره متوسطه پسرانه شهرستان رباط کریم رابطه وجود دارد؟

 

 

 

 

1-6-تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش

 

1-6-1-تعاریف نظری متغیرهای پژوهش: 

 

کیفیت زندگی کاری: درک ذهنی کارکنان از مطلوبیت فیزیکی و روانی در محل کار است و به عواملی مانند پاداش کافی و عادلانه، شرایط کاری امن و سالم و یکپارچگی اجتماعی و… در سازمان اشاره می‌کند، که فرد را قادر می‌سازد همه ظرفیت‌های خود را توسعه داده و از آنها استفاده نماید (گوپتا و شارما، 2012).

 

مولفه های کیفیت زندگی کاری:

 

1- پرداخت منصفانه و کافی: مبلغی که کارمند در مقابل کار فکری یا جسمی  و یا ترکیبی از فعالیت‌های فکری و جسمی متناسب با معیارهای اجتماعی، حجم کار و مشاغل مشابه دریافت می‌کند.

 

2- محیط کار ایمن و بهداشتیمنظور شرایط کاری ایمن از نظر فیزیکی و نیز تعیین ساعات کار منطقی است.

 

3- تامین فرصت رشد و امنیت مداوم: فراهم نمودن زمینه توانایی‌های فردی، فرصت‌های پیشرفت و فرصت به کارگیری مهارت‌های کسب شده و تامین امنیت درآمد و شغل می‌باشد.

 

4 قانون گرایی در سازمان: فراهم نمودن زمینه آزادی کارکنان، بدون ترس از انتقام مقام بالاتر.

 

5- روابط اجتماعی زندگی کاری: به نحوه برداشت کارکنان در مورد مسئولیت‌های اجتماعی سازمان اشاره می‌کند؛ یعنی تعهد سازمان در خصوص رعایت رفتار اخلاقی به عنوان نهاد‌های اجتماعی به معنای وسیع آن.

 

6- فضای کلی زندگی: برقراری تعادل و توازن بین زندگی کاری و دیگر مسئولیت‌های زندگی کارکنان.

 

7- یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان: با ایجاد فضا و جو کاری که احساس تعلق کارکنان به سازمان و این که آنان مورد نیاز سازمان می باشند، را تقویت می‌کند.

 

8- توسعه قابلیت های انسانی: فراهم نمودن فرصت هایی هم چون استفاده از استقلال و خود کنترلی در کار، به دست آوردن مهارت‌های گوناگون و دسترسی به اطلاعات مناسب کار (میرکمالی و نارنجی،1387).

 

 

 

رضایت شغلی: رضایت شغلی، مجموعه‌ای از احساس‌های سازگار و ناسازگار است که کارکنان با آن احساس‌ها، به کار خود می‌نگرند (خدایاری فرد، 1389).

پایان نامه

 

 

 

 

تعهد سازمانی: نوعی نگرش و احساس درونی فرد نسبت به سازمان، شغل یا گروه است. که در قضاوت ها، عملکرد و وفاداری وی نسبت به سازمان تاثیر می گذارد (کریم زاده، 1378).

 

 

 

مولفه‌های تعهد سازمانی:

 

    • تعهد عاطفی: یعنی رضایت افراد از کار و همکاران خود و تمایل برای فراتر رفتن از وظایف‌شان به خاطر سازمان.

 

  • تعهد مستمر(عقلانی): دلیل ماندن فرد در سازمان این است که بر اساس تحلیل هزینه- منفعت نتیجه می گیرد که در سازمان بماند.

3-تعهد هنجاری: در این صورت کارمند احساس می کند که باید در سازمان بماند و ماندن او در سازمان عمل درستی است (انجل و پری، 1981، به نقل از نورحرانی و همکاران، 2012).

 

 

 

1-6-2- تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش:

 

کیفیت زندگی کاری

 

در این تحقیق منظور از کیفیت زندگی کاری، عبارت از میانگین کل سوالات پرسش نامه کیفیت زندگی کاری والتون می‌باشد.که مولفه های آن عبارتند از:

 

    • پرداخت منصفانه و کافی: عبارتست از میانگین سوال های 1 تا 3.

 

    • محیط کار ایمن و بهداشتی: عبارتست از میانگین سوال های 4 تا 6.

 

    • تامین فرصت رشد و امنیت مداوم: عبارتست از میانگین سوال های 7 تا 9.

 

    • قانون گرایی در سازمان: عبارتست از میانگین سوال های 10 تا 13.

 

    • روابط اجتماعی زندگی کاری: عبارتست از میانگین سوال های 14 تا 16.

 

    • فضای کلی زندگی: عبارتست از میانگین سوال های 17 تا 19.

 

    • یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان: عبارتست از میانگین سوال های 20 تا 23.

 

  • توسعه قابلیت های انسانی: عبارتست از میانگین سوال های 24 تا 27.

 

 

رضایت شغلی:

 

در این پژوهش رضایت شغلی عبارت از میانگین کل سوالات پرسش نامه رضایت شغلی مارتین جی گانون می‌باشد.

 

تعهد سازمانی:

 

در این پژوهش تعهد سازمانی عبارت از میانگین کل سوالات پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و می‌یر می‌باشد که با مقیاس پنج ارزشی لیکرت سنجیده می‌شود. و مولفه‌های آن عبارتند از:

 

    • تعهد عاطفی: عبارتست از میانگین سوال های 1 تا 8.

 

    • تعهد مستمر: عبارتست از میانگین سوال های 9تا 16.

 

  • تعهد هنجاری: عبارتست از میانگین سوال های 17تا 24.

 

 

 

 

 

 

 

 

1Engersool

 

[2]Cronca

 

[3] Engambi Helisy

 

[4]Akdere Mesut

 

[5] Flippo

 

[6] Ngambi Hellicy

 

[7] Ma, Samuels and Alexander

 

[8] Hood & Esmit

 

[9]  Lau,   May

 

[10]  Martel,   Dupuis

 

[11] Travis

 

[12]  Kimberly

 

[13] Lovomy

 

[14] Korman

 

[15] Mowdy, porter & steers

 

[16] Gupta & Sharma

 

[17] Adequate and Fair Compensation

 

[18] Safe and HealthyWork Conditions

 

[19] Opportunity for Continued Growth and Security

 

[20] Constitutionalism in the Work Organization

 

[21] The Social Relevance of Work Life

 

[22] Total Life Settings

 

[23] Social Integration in the Work Organization

 

[24] Development of Human Capabilities

 

[25] Affective Commitment

 

[26] Continuance Commitment

 

[27] Normative Commitment

 

[28] Martin G Ganon

پایان نامه بررسی رابطه توانمندسازی روانشناختی با اعتماد و یادگیری سازمانی در بین پرستاران بیمارستان های شهر همدان در سال1394

چینی برای شکست است (همان ، ص 26) . به علاوه سرمایۀ اجتماعی یکی از قابلیت‌های مهم سازمانی است که می‌تواند برای سازمان‌ها در مقایسه با سازمان‌های دیگر، مزیت سازمانی پایدار ایجاد کند؛ زیرا خلق دانش سازمانی و یادگیری سازمانی مستلزم تسهیم دانش است و پیش نیاز تسهیم دانش نیز وجود مؤلفه‌های سرمایۀ اجتماعی در بین اعضای سازمان است(فیلد، 2003).

 

از سوی دیگر محیط کاری افراد بر توانمند سازی آن ها مؤثر است، زیرا کارکنان به توانمندی دست نخواهند یافت مگر آن که نیاز های اساسی شان در محیط کار ارضاء شود و فرهنگی وجود داشته باشد که به ارزش هایی چون اعتماد متقابل، مشارکت فراگیر، کار گروهی و ریسک پذیری بها دهند (نوربخش و محمدی، 2002، به نقل از حجتی و همکاران، 1393، ص 83). همچنین به منظور اینكه مدیران سازمان­های دولتی بتوانند به خوبی به وظایف و فعالیت­های محوله خود بپردازند بایستی كاركنان این احساس را داشته باشند كه مدیران شان قابل اعتمادند، اعتماد بین مدیریت و كاركنان بر كیفیت مدیریت تأثیر زیادی خواهد داشت. بنابراین افول اعتماد در سازمان­های دولتی، یكی از مسائلی است كه باعث ایجاد كاركنانی بی­انگیزه و بی تفاوت می‌شود و اجرای كند برنامه‌ها را سبب می‌گردد (اتکینسون و بوچر، 2003).

 

به گفته هولیس (1998) اعتماد موضوع بسیار مهمی است که در تمام علوم اجتماعی و بشری ریشه دارد. اعتماد یک ساختار اجتماعی است و تا زمانی که سازمان ها در قالب اجتماعی وجود دارند، اعتماد شرط لازم برای آن ها است.اعتماد سازمانی به معنی اشتیاق کارکنان برای انجام فرمان های مورد انتظار مدیر بدون نیاز به کنترل یا ارزشیابی است (فرحبد و همکاران، 1389، ص 24). میشرااعتماد سازمانی را به عنوان تمایل یک طرف به آسیب پذیر بودن در برابر طرف دیگر بر اساس این انتظار یا باور که طرف مقابل مطمئن ، باز و قابل اعتماد است تعریف می کند( به نقل از دانایی فرد و همکاران، 1388، ص 63).

 

 تحقق یادگیری سازمانی مستلزم توجه به توانمند سازی نیروی انسانی در همه ی سطوح می باشد و از آنجا که کارکنان مهمترین و ارزشمند ترین سرمایه یک سازمان می باشند توانمند سازی با تربیت کارکنانی با انگیزه و توانا به مدیران امکان خواهد داد تا در برابر پویایی های محیط رقابتی به سرعت و به طور مناسب عمل نموده و موجبات برتری رقابتی سازمانشان را فراهم آورند (اله یاری و همکاران ، 1390، به نقل از فرمانی و روانگرد، 1393، ص 790). به منظور توانمند سازی سازمان ها در مقابله با تغییرات جهانی سریع برگرفته از جهانی شدن، سازمان های جدید متناسب با شرایط جدید ، باید بدانند چطور یاد بگیرند و چگونه خود را با تغییرات پی در پی محیطی تطبیق دهند و تنها سازمان هایی که بر یادگیری سازمانی تأکید و تمرکز کنند قادر به پیش بینی و انطباق با این تغییرات هستند ( میشرا و بسکر، 2010،  ص 51). یادگیری سازمانی از طریق بینش، دانش و مدل های ذهنی مشترک ایجاد می شود و پایه دانش گذشته و تجارب که حافظه هستند ساخته می شوند(اقدسی ، 1387، ص 76). کارکنان متنوع، با قابلیت های گوناگون و نیاز های متفاوت ، سازمان ها را ملزم می کند تا در جهت حفظ منابع انسانی توانمند و بهره گیری مؤثر از قابلیت های آنان در جهت دستیابی به اهداف تجاری سازمان، راهبرد مناسبی برای منابع انسانی به کار گیرد (سید جوادین و حسین زاده، 1387).یانگ (2004) معتقد است یادگیری سازمانی بیانگر تجارب یادگیری جمعی است که برای کسب دانش و توسعه مهارت ها استفاده می شود. سنگه (1990) معتقد است یادگیری سازمانی همان بسط و توسعه و کاربرد دانش جدید است و ظرفیت تغییر رفتار کارکنان را دارد و اهمیت ویژه ای برای آینده مورد نظر سازمان دارد.

 

تاکنون مطالعات زیادی پیرامون رابطه توانمند سازی روانشناختی با متغیرهای مختلف انجام شده است، اما بررسی رابطه توانمند سازی روانشناختی با اعتماد و یادگیری سازمانی به ویژه در بیمارستان ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است که دغدغه اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد، بنابراین این پژوهش در صدد آن است که به شیوه علمی به این سؤال پاسخ دهد که آیا بین توانمند سازی روانشناختی و اعتماد و یادگیری سازمانی در بین پرستاران بیمارستان های شهر همدان رابطه وجود دارد؟

 

1-3 مدل مفهومی پژوهش

 

با توجه به دیدگاه اسپریتزر(1995) در خصوص توانمند سازی روانشناختی، دیدگاه کاناواتاناچی و یو، (2002) درباره اعتماد سازمانی و دیدگاه نیف(2001)در زمینه یادگیری سازمانی مدل مفهومی پژوهش به شکل زیر ترسیم شده است:

 

 

اعتماد سازمانی

 

 

یادگیری سازمانی

 

 

توانمند سازی روانشناختی

 

 

احساس شایستگی

 

 

خودمختاری

 

 

تأثیرگذاری

 

 

احساس معنی دار بودن

 

 

اعتماد

 

 

اعتماد مبتنی بر شناخت

 

 

اعتماد مبتنی بر تأثیر

 

 

 

 

 

گرایش به اعتماد

 

 

چشم انداز مشترک

 

 

فرهنگ یادگیری سازمانی

 

 

 

 

 

به اشتراک گذاشتن دانش

 

 

یادگیری تیمی

 

 

تفکر سیستمی

 

شکل (1-1) مدل مفهومی پژوهش:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-4 اهمیت و ضرورت پژوهش

 

جهانی شدن، تغییرات شدید در محیط، رقابت و ترجیحات پویای مشتریان را به ارمغان آورده است که سازمان ها را وادار به انطباق با تغییرات برای بقا و موفقیت کرده است. این تغییرات نه تنها در محیط خارجی مثل محصول، خدمات و فناوری روی داده است بلکه در محیط

پایان نامه

 داخلی مانند طرز فکر مردم، نگرش ها، ارزش ها و اهداف نیز قابل رؤیت است. بنابرین سازمان های رو به رشد، نیازمند اصلاح و تعریف دوباره راهبرد های مقابله ای هستند (میشرا، 2010، ص 49) پرورش و توسعه توانمندی های سرمایه انسانی ، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که همه سازمان ها برای بقا و پیشرفت در جهان پر تغییر و تحوّل امروزی سخت بدان نیازمندند(دانش فرد و ذاکری ، 1391، ص 44). بعد روانی هر سازمانی شامل مجموعه توانمندی های روانشناختی نیروی انسانی هر سازمان است. توانمند سازی روانشناختی یک سازمان به میزان پاسخ گویی و انعطاف پذیری یک سازمان در پاسخ به نیاز ها و مسائل سازمانی اشاره می کند. تغییرات سریع محیط سازمان ها را وادار می سازد تا برای سازگاری با محیط به سازوکار های مدیریتی مختلفی روی آورند که توانمند سازی روانشناختی یکی از این سازو کار ها است  (زاهدی و همکاران ، 1388 ، ص 59). از طریق توانمند سازی، مدیران به طور واقعی اثربخشی خود را چند برابر می کنند که در نتیجه آنها سازمان های مربوطه نیز کار آمد تر شده و می تواند تغییر کنند. (نصیری پور و همکاران، 1392 ، ص ، 57) توانمند سازی روانشناختی در حیات کنونی سازمان ها ضروری است زیرا پیچیدگی سازمان ها سبب می شود از دایره نظارت مستقیم کاسته شود و به دایره تفویض اختیار و توانمندی کارکنان افزوده شود، زیرا در سازمان های کنونی، کارایی نظارت مستقیم به چالش کشیده شده است. 

 

از سوی دیگر به نظر می رسد یکی از مشکلات سازمان ها کمبود اعتماد بین مدیران و کار کنان است. در سازمان های ما به خصوص سازمان های دولتی، شکاف قابل توجهی بین کارکنان و مدیریت و خواسته های این دو وجود دارد. افول اعتماد در سازمان های دولتی یکی از مسائلی است که باعث ایجاد کارکنانی بی انگیزه و بی تفاوت می شود و اجرای کند برنامه ها را سبب می شود (  عواطفی منفرد و همکاران، 1391 ، ص، 45) . هوف و کلی(2003) موفقیت در دنیای رقابتی سازمان ها را وابسته به توانایی توسعه روابط مبتنی بر اعتماد می دانند، سازمان ها و کارکنان نیاز دارند که هم خودشان قابل اعتماد باشند و هم به یکدیگر اعتماد کنند. بودنار زوک (2007) بیان می کند که اعتماد سازمانی مبنای همه ی تعامل های سازمانی است و بر این اساس شالوده فرهنگ سازمانی پی ریزی می گردد (مهداد و همکاران ، 1391، ص73). امروزه در سازمان ها یادگیری به قلب مدیریت و جوهره فعالیت ها تبدیل شده است. باید اعتراف کرد که اگر سازمان ها ، یادگیری را نادیده بگیرند، این امر می تواند شبیه به پذیرش مرگ برای آن ها باشد. یادگیری سازمانی در سال های اخیر جزء توانایی های سازمانی برای پاسخ گویی مناسب برای تغییر در محیط خارجی در آمده است (قلاوندی و امراهی، 1391، ص 119).  بقا و رشد سازمان منوط به توانایی آن برای تطبیق با محیط از طریق کنش یادگیری و عملکرد است که بر ارزش ها و باور های فرهنگی جمعی تأثیر می گذارد (بودلایی و همکاران، 1390، ص، 74). یکی از ویژگی های اساسی سازمان های جدید، شکل گیری آنها بر اساس یادگیری است. بنابراین مدیران و کارکنان همواره در حال یادگیری بوده و مهارت جدید کسب می کنند چرا که قدرت سازمان متناسب با میزان آموزش دائمی مدیران و کارکنان است (افجه و رضایی ابیانه، 1392، ص 232). فانگ و همکارانش (2008) در روشن سازی مفهوم یادگیری سازمانی بیان می دارند که یادگیری سازمانی، سازمان را به عنوان نهاد شناختی که قادر به مشاهده اعمال خود، کشف اثرات اقدامات و اصلاح اقدامات خود به منظور بهبود عملکرد سازمان تبدیل می کند. (قلاوندی و همکاران، 1391 ، ص 101). یادگیری سازمانی مهمترین راه بهبود عملکرد دراز مدت است. بیمارستان ها از نظر یادگیری سازمانی در جایگاه ویژه ای قرار دارند و پرستاران به عنوان یکی از منابع بزرگ دانش سازمانی و از عناصر مهم انتقال دانش در بیمارستان ها می توانند نقش اصلی در فرایند یادگیری سازمانی ایفا کنند (حیدری و همکاران، 1392، ص 56). مراکز درمانی یکی از مهمترین نهاد های ارائه خدمات به شمار می آیند که در حفظ، ارتقاء و بازگشت سلامت جسمانی و روانی بیماران نقش مهمی را ایفا می کنند. از این رو به نظر می رسد که توجه ویژه به توانمند سازی کارکنان مراکز درمانی از هر سازمان دیگری با اهمیت تر باشد (پاتریک و لسچینگر2 2006، ص 14). بیمارستان ها یکی از پر تعامل ترین سازمان ها می باشند که سرعت انتقال دانش و یادگیری در آن ها بسیار بالا است و علاوه بر هدف اصلی خود که ارتقای سلامت و تضمین و تأمین آن است به نوعی یک سازمان یادگیرنده نیز محسوب می شوند، سازمانی که به طور پیوسته در تعامل با محیط اطراف خود بوده، به خلق دانش جدید پرداخته و آن را به گونه ای یکپارچه در شبکه های ارتباطی قرار داده تا دیگران نیز از این ارزش ها استفاده کنند (زالی، 2008، به نقل از حسنی، 1393، ص 990). بیمارستان ها در بین سازمان های کشور از اهمیت زیادی برخوردار هستند. از یک سو ارتقاء و کیفیت سلامت مردم به صورت مستقیم با کارایی و اثربخشی آن ها ارتباط دارد و از سوی دیگر بخش مهمی از وظیفه تربیت کادر درمان در بیمارستان ها اتفاق می افتد. بر این اساس بررسی عوامل مؤثر در مدیریت و بهره وری بیمارستان ها می تواند به موفقیت آن ها در انجام وظایف و رسیدن به اهداف تعیین شده تأثیر بسزایی داشته باشد(اقدسی و خاکزار بفروئی، 1387، ص 71). چانگ و همکاران، (2007) بیان می کنند که تمایل پرستاران مخصوصاً پرستاران جوان به ترک خدمت و انجام فعالیت غیر درمانی و کار در خارج از بیمارستان و همچنین تمایل آن ها به بازنشستگی زودتر از موعد و یا بازخرید، باعث کاهش نیروی پرستاری در بیمارستان های سراسر دنیا شده است. از سوی دیگر با توجه به اینکه بیمارستان ها با تمام ظرفیت در طول شبانه روز و در طول تمام سال مشغول فعالیت هستند سازمان های خاصی هستند همچنین مواقعی هست که مدیران و سرپرستان در بیمارستان حضور ندارند یا در مواقع بحرانی نیاز است بیمارستان به شکل خاصی ارائه خدمت نماید. شاید یک از راه های مقابله با این پدیده توانمند سازی و بهبود اعتماد و یادگیری سازمانی در بین پرستاران باشد. بنابراین بررسی توانمند سازی روانشناختی و اعتماد و یادگیری سازمانی را به خصوص در بین پرستاران که بخش زیادی از فعالیت های درمانی – آموزشی را انجام می دهند می توان از اولویت های مدیران بیمارستانی قلمداد کرد.

 

 

 

1-5 اهداف پژوهش

 

1-5-1 هدف اصلی: هدف اصلی این پژوهش عبارت است از شناسایی رابطه توانمند سازی روانشناختی با اعتماد و یادگیری سازمانی در بین پرستاران بیمارستان های شهر همدان در سال 1394.

 

1-5-2 اهداف جزئی

 

1-  تعیین وضعیت توانمند سازی روانشناختی ، اعتماد و یادگیری سازمانی در بین پرستاران بیمارستان های شهر همدان.

 

2 –  تعیین رابطه  توانمند سازی روانشناختی و ابعاد آن با اعتماد سازمانی در بین پرستاران بیمارستان های شهر همدان.

 

3 – تعیین رابطه  توانمند سازی روانشناختی و ابعاد آن با یادگیری سازمانی در بین پرستاران بیمارستان های شهر همدان.

 

4 – پیش بینی اعتماد و یادگیری سازمانی از طریق ابعاد توانمند سازی روانشناختی در بین پرستاران بیمارستان های شهر همدان.  

 

1-6 سؤالات پژوهش:

 

1 – وضعیت توانمند سازی روانشناختی ، اعتماد و یادگیری سازمانی در بین پرستاران بیمارستان های شهر همدان چگونه است ؟

 

2 – آیا بین توانمند سازی روانشناختی و ابعاد آن با اعتماد سازمانی پرستاران بیمارستان های شهر همدان رابطه وجود دارد؟

 

3 – آیا بین توانمند سازی روانشناختی و ابعاد آن با یادگیری سازمانی پرستاران بیمارستان های شهر همدان رابطه وجود دارد؟

 

4 – کدام یک از ابعاد توانمند سازی روانشناختی قابلیت پیش بینی اعتماد سازمانی پرستاران بیمارستان های شهر همدان را دارد؟

 

5 – کدام یک از ابعاد توانمند سازی روانشناختی قابلیت پیش بینی یادگیری سازمانی پرستاران بیمارستان های شهر همدان را دارد؟

 

– conter

 

– Kanungo  &Conger

 

– Spreitzer

 

– Field

 

– Atkinson & Butcher

 

– Hollis

 

1- Mishra

 

2 – Bhaskar

 

– yang

 

– Senge

 

–  Kanawattanachai & yoo

 

– Neefe

 

1-Huff & Kelley

 

1 – Bodnar czuk

 

2 -Phang

پایان نامه نیازسنجی آموزشی كارگزاران حج، عمره و عتبات از دیدگاه

یكی از وظایف اساسی سازمان حج و زیارت برنامه ریزی و اقدام در جهت آموزش و ارتقای سطح مهارت، دانش و بصیرت کارگزاران دولتی و خصوصی و نظارت بر عملکرد آنان و ارزیابی و اصلاح مداوم چرخه امور و برنامه ها با بهره گرفتن از دانش روز و تجربیات سازمان و انجام نظرسنجی های علمی و توسعه مشارکت کارگزاران می‌باشد.

 

در دنیای كنونی توسعه در ابعاد مختلف آن هدف اصلی جوامع و سیاست‌گذاری‌های دولت‌ها محسوب می‌شود. ساخت و كار اصلی رشد و توسعه جوامع در واقع سازمان‌ها هستند. كارایی سازمان‌ها مستلزم كارآیی منابع انسانی و كارایی منابع انسانی در گرو آموزش و توسعه دانش و مهارت‌های كاركنان است. (ربیع سام خانیان،1387)

 

نقل است دانش بشری هر پنج سال یك‌بار، دو برابر افزایش می‌یابد و این افزایش همه چیز را در حال تغییر و تحول قرار می‌دهد. پس چگونه می‌توان منابع انسانی یک سازمان را با این تغییر و تحولات آشنا نكرد؟ بدیهی است در صورت بی توجهی به امر آموزش كاركنان، سرنوشت و بقای سازمان به خطر خواهد افتاد. به همین علت كشورهای پیشرفته، امروز معمولاً كاركنان سازمانظها حداقل هر سال یک بار به كلاس آموزشی می‌روند. .(خراسانی و مهدی،1385)

 

آموزش نیروی انسانی سرمایه گذاری پر سودی به شمار می‌آید، که بازده آن در واقع یک امر حیاتی و اجتناب ناپذیر است که باید به طور مستمر در سازمان مورد توجه قرار گیرد، چرا که آموزش یکی از راه‌های اصولی و منطقی هدایت تلاشهای کارکنان در سازمان است و باعث به کارگیری استعدادهای نهفته، به کار اندازی قدرت تخیل و به وجود آمدن حسن انعطاف پذیری فکری لازم در کارکنان خواهد شد. (صبركش و دیگران، 1392)

 

بی شك اجرای برنامه‌های آموزشی  با هدف ایجاد تغییر در رفتار، دانش و مهارت‌های منابع انسانی سازمان متناسب با نیازهای با به‌روز كردن اطلاعات و دانش‌كاری آنان، ضمن توسعه مهارت‌ها، مجوب بقای سازمان خواهد شد. (بذار چمازكتی،1392)

 

نیاز سنجی آموزشی در حقیقت زیربنای ساختمان آموزش است كه هر قدر مستحكم‌تر باشد، بنای روی آن نیز محكم‌تر و آسیب‌ناپذیر خواهد شد. تعیین نیاز آموزشی نقطه آغاز هر نوع آموزش است. تدوین برنامه‌های آموزشی نیز به سنجش و شناسایی نیازها منوط است. (یارمحمدیان،1381)

 

نیازسنجی جایگاه ویژه‌ای در تحقیقات آموزشی دارد و از مقدماتی‌ترین فعالیت‌های برنامه‌ریزی و طراحی آموزشی؛ در الگوی كمپ، انیستیتو توسعه آموزش (IDI)، تهیه نظام‌های آموزشی(ISD) و آموزش معیاری محسوب می‌شود. برنامه‌ریزان آموزشی در سراسر جهان و در تمامی سازمان‌هایی كه با آموزش سرو كار دارند، ناگریزند برای تدوین برنامه‌ها و طرح‌های آموزشی خویش، دلایل قانع كننده‌ای داشته باشند. (فضل اللهی و ملكی توانا، 1390)

 

1-2. بیان مسئله

 

آموزش از منابع حیاتی توسعه است كه به منظور توانمندسازی هر انسانی باید در دسترس او باشد. در دوران معاصر آموزش به عنوان مؤثرترین ابزار جوامع برای ورود به چالش‌های آینده مورد توافق قرار گرفته است و اصولاً پذیرفته شده است كه در پرتو آموزش امروز، دنیای فردا شكل خواهد گرفت. آموزش نه تنها در مدارس و دانشگاه‌ها، بلكه در تمامی عرصه های زندگی حضوری فعال دارد و منطقاً عاملی است كه مردم را در جوامع مختلف هوشیارتر، باسوادتر، آماده‌تر و مسئول‌تر، نقادتر و اخلاقی‌تر می‌كند و از این رو حامل برترین آرمانهای بشری است و در نتیجه حیاتی‌ترین ابزار در مسیر نیل به توسعه پایدار تلقی می‌شود. (رفیعی و لطفی، 1389).

 

اكثر اوقات ما عادت كرده‌ایم كه بدون شناخت كافی از نیازها و مشكلات موجود برنامه‌هایی را برای آن‌ ها تدارك ببینیم و در اجرای برنامه‌ها نیز به شكل دستوری، آمرانه و پدرانه عمل كنیم، درنتیجه، برنامه‌ها موفقیت مورد انتظار نخواهند داشت. نیازسنجی، روشی است كه در آن وضع موجود و وضع مطلوب شناسایی شده و سپس اقدام مناسب در جهت كاهش شكاف بین آن دو به عمل می‌آید. (گوپتا وكاویتا، 1384)

 

در دنیای امروزكه دنیای تحولات، دگرگونی‌ها و تغییرات سریع است، انطباق و همراهی با تغییرات یكی از عوامل حفظ ثبات، پایداری، رشد و توسعه محسوب می‌شود و آموزش یكی از ابزارهای تأمین انطباق پذیری نیروی انسانی سازمان‌ها با تغییرات روز افزون مذكور به شمار می‌آید. بدون تردید آموزش در رشد كاركنان بسیار ارزشمند است اما نیازسنجی آموزشی حیاتی‌ترین فعالیت در برنامه‌ریزی آموزش یک سازمان می‌باشد. اگر نیاز سنجی در سازمان با تخمین نادرست همراه باشد فرایندهای برنامه‌ریزی و اجرای آموزش و در كل تمام فعالیت‌های آموزشی با مشكل مواجه می‌شوند. (الهیان فیروز و خزایی، 1391)

 

شناخت و تحلیل اثربخش نیازهای آموزشی، پیش‌نیاز یک سیستم آموزشی موفق است. تعیین نیازهای آموزشی اولین گام برنامه‎ ریزی آموزشی و در واقع نخستین عامل ایجاد و تضمین اثربخش كاركرد آموزش و بهسازی منابع انسانی است كه اگر بدرستی انجام شود مبنای عینی‎تری برای برنامه‎ ریزی فراهم خواهد شد. «آموزش‎گران است» فقط باید موقعی ارائه شود كه اولاً پاسخی به یک نیاز شناخته شده باشد و ثانیاً بهترین راه‎ حل برای مشكلاتی باشد كه از آن طریق قابل حلند. فعالیتهای‎ آموزشی كه بدون توجه به این شرایط طراحی و اجرا شوند در واقع نوعی اتلاف منابع ارزشمند خواهد بود (زین‌آبادی، 1390).

 

نیازهای آموزشی به نیازهایی اطلاق می‌شود كه از طریق آموزش تأمین می‌شوند، این گونه نیازها تنها در حوزه‌های دانشی، مهارتی و نگرشی مطرح می‌شوند، رفع نیازهای آموزشی در این حوزه‌ها به ترتیبی كه ذكر شده است بطور صعودی مشكل‌تر و پیچیده‌تر می‌شود. اغلب صاحبنظران نیاز آموزشی را بعنوان فاصله یا شكاف بین وضع مطلوب و موجود در زمینه عملكرد و سایر الزامات جامعه تعریف كرده‌اند. براساس این تعاریف شناسایی نیازهای آموزشی معادل شناخت فقدان، كاستی یا زمینه‌های گسترش دانش، مهارت و نگرش‌های مرتبط با عملكرد و رضایت اجتماعی است. (امینی، 1387).

 

سازمان حج و زیارت تنها متولی اعزام زائران به سرزمین وحی و عتبات عالیات در ایران می‌باشد؛ با توجه به اهمیت و پتانسیل آموزشی و فرهنگی زیارت در كشور ایران  و همچنین تأثیرات منحصر به فردی كه در زائران دارد و با در نظر گرفتن جغرافیای عملیاتی این سازمان كه در خارج مرزهای رسمی كشور قرار دارد؛ لازم است كارگزاران حج و زیارت آموزش‌ها را بگونه‌ای دریافت كنند كه موجب ارتقاء سطح دانش،مهارت و نگرش آنان گردد و در نهایت منجر به بروز رفتاری مطلوب و متناسب با شرح وظایف وی گردد. چنانچه سازمان به درستی یا اصلاً به نیاز سنجی آنان نپردازد، علاوه بر از دست دادن زمان و هزینه (منابع)، اهداف از پیش تعیین شده (وضعیت مطلوب) نیز محقق نخواهدشد، و در نهایت منجر به كاهش كارآئی و اثربخشی آموزشی و هدر رفتن این ظرفیت عظیم آموزشی می گردد.

 

آموزش نیروی انسانی کارآمد ارتقای سطح کیفی خدمات ارائه شده به زائران را در پی خواهد داشت و کسب مهارتهای لازم توسط کارگزاران سازمان حج و زیارت بعنوان بازوان اجرایی این سازمان در توسعه و پایداری سازمان مؤثر خواهد بود، اهمیت آموزش و کسب مهارت حرفه ای توسط کارگزاران و عوامل اجرایی عملیات زیارتی بر هیچ کس پوشیده نیست و باید با نگاهی علمی و تحقیقی و توأم با برنامه ریزی آموزشی، دانش و توانایی و مهارت لازم را در کارگزاران زیارتی ارتقاء دهیم و گام اول آن نیاز سنجی آموزشی است تا براساس اهداف سازمان و شرح وظایف آنان ، بتوان به برنامه‌ریزی آموزشی پرداخت و از  انجام آموزش‌ها لازم و تأثیر گزار اطمینان حاصل نمود و در نهایت ارزیابی دقیق از آن بدست آورد. باتوجه به اینكه تا كنون این كار به طور علمی و پژوهشی انجام نشده است پس لازم می‌شود كه این سازمان جهت هدفمند نمودند برنامه‌‌های آموزشی خود به این موضوع بپردازد.

 

1-۳. اهداف پژوهش

 

1- شناسایی نیازهای آموزشی كارگزاران حج، عمره و عتبات از منظر مدیران ارشد و كارگزاران خبره

پایان نامه

 

 

2-  بررسی معناداری نیازهای شناسایی شده از منظر خود كارگزاران

 

1-۴. پرسش‌های پژوهش

 

1- از منظر مدیران ارشد و كارگزاران خبره، كارگزاران حج و زیارت به چه آموزش‌هایی نیاز دارند؟

 

2- از منظر كارگزاران حج و زیارت آیا نیازهای آموزشی شناسایی شده می‌تواند به عنوان یک نیاز مهم مدنظر گرفته شود؟

 

۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش

 

آموزش كاركنان مانند نگهداری اموال و تجهیزات است. ابزار و تجهیزات برای آنكه از كارایی بیشتر برخوردار باشند به تعمیر و تنظیم مستمر نیاز دارند. برای به به حداكثر رساندن اثربخشی و كارآیی افراد سازمان، ضمن آشنا ساختن با محیط و توجیه آن‌ ها بر اساس نیاز، دوره‌های آموزشی مناسب را باید برای آن‌ ها تدوین نمود. (سیدجوادین،1392)

 

اغلب دست‌اندركاران و برنامه‌ریزان آموزش و توسعه منابع انسانی در سازمان‌ها در زمینه طرح پرسش‌های اولیه مناسب به منظور طراحی، روزكارآمد كردن و ارائه برنامه آموزشی برای توسعه كاركنان و یا حل یک مشكل، دچار تنگاهایی هستند. آنان در حین آموزش و یا پس از آن به این نتیجه می‌رسند كه هدفی برای برنامه آموزشی خویش در نظر نگرفته‌اند و یا برخی مواقع، حتی با وجود طرح از پیش تعیین شده‌ای برای اجرای آموزش، ولی به علت اتلاف منابع و بروز نتایج مطلوب، در اجرای آن دچار تردید شده‌اند. با توجه به فشارهای مدیریتی در سازمان‌ها در خصوص بازگشت سرمایه‌گذاری در آموزش، برنامه‌ریزان و دست‌اندركاران آموزش باید هدف‌های مشخص و نتایج مورد انتظار آموزش را تعریف كرده و برای مدیران ضرروت و هدفمندی برنامه‌ها را توضیح دهند. (باربازت،2006)

 

هر ساله خیل عظیمی از مردم عزیز كشورمان مشتاقانه به سرزمین عرفات ، ملكوت و معرفت و همچنین عتبات عالیات مشرف می شوند و این فرصتی گران‌بها است كه برای تهذیب نفوس و تكمیل مكارم اخلاقی و معنوی فراهم می گردد تا به بركت این سفر و هجرت راه قرب و كمال را به پیمایند.

 

 سازمان حج و زیارت هر ساله با اجرای برنامه های آموزشی در تلاش است تا نیروی‌های صاحب صلاحیت را در جایگاه های مدیریت كاروان و مجموعه ها و عوامل كاروان و كارگزاری قرار دهد تا بتوانند با فراگیری دانش، نگرش و مهارت لازم و باز آموزی مستمر تحقق اهداف سازمان را میسر و اجرای برنامه های مصوب را عملیاتی نمایند.

 

هدف از این تحقیق شناسایی آموزش‌های ‌ مورد نیاز در حوزه كارگزاران حج و زیارت می‌باشد بایستی مسأله نیاز به آموزش تبیین شود و با دید کلان و به عنوان یک موضوع پژوهشی به آن نگاه شود و مشخص گردد چه سمتی در حرکتیم و چه هدفی را دنبال می‌کنیم آیا به اهداف خود رسیده ایم، نیاز سنجی آموزشی تضمینی است برای مؤثر بودن آموزش‌ها، هدر نرفتن منابع، رسیدن به وضع مطلوب و در نهایت تدوین برنامه آموزشی، اجرای برنامه آموزشی و ارزشیابی آن، اگر این كار بدرستی انجام دهیم  علاوه بر مدیریت زمان و بودجه به اهداف از پیش تعیین شده می‌رسیم و بطور مستقیم كارگزاران و غیر مستقیم زائران را به آنچه كه لازم بود فرابگیرند رهنمود می‌نماییم و آموزش‌هایی مؤثر به آنان منتقل نموده‌ایم. و كمك می‌كنیم  یک كارگزار به شایستگی نسبت به وظایف خود در قبال زائر و مأموریتی كه به ایشان واگذار شده است انجام وظیفه ‌نماید، پس برای اینكه مطمئین شویم در مسیر درست گام بر می‌داریم باید به فرایند نیازسنجی آموزشی برای كارگزاران حج و زیارت اهتمام بورزیم.

 

1-۶. تعریف‌های عملیاتی

 

1-6-1. نیاز

 

كافمن و هرمن نیاز را ینگونه تعرف می كنند : نیاز یعنی فاصله میان نتایج موجود و نتایج مطلوب (مشایخ،1391)

 

1-6-2.آموزش

 

آموزش تجربه‌ای است مبتنی بر یادگیری و به‌منظور ایجاد تغییرات نسبتاً پایدار در فرد، تا او را قادر به انجام کار و بهبود بخشی توانایی‌ها، تغییر مهارت‌ها، دانش، نگرش و رفتار اجتماعی نماید. بنابراین آموزش به‌مفهوم تغییر دانش، نگرش و تعامل با همکاران است. آموزش مستلزم استفاده از برنامه‌های پیش‌بینی شده‌ای است که شایستگی‌های موجود در کارکنان را تقویت و موجب کسب دانش، مهارت و توانایی‌های تازه در فرد می‌گردد، به‌گونه‌ای که بهبود عملکرد شغلی را تسهیل می کند. (سیدجوادین،1392)

 

1-6-3. نیازسنجی

 

براد شاو (1972)، نیاز سنجی را فرایند تعیین اهداف، مشخص کردن وضع موجود، اندازه گیری نیازها و تعیین اولویت ها برای عمل می داند.تعیین اولویت‌ها خصوصاً در سازمان ها به منظور حداکثر استفاده از منابع موجود در جهت تحقق ضروری ترین نیازها مورد تاکید است.( واجارگاه،1384(

 

1-6-4. نیازسنجی آموزشی

 

نیاز آموزشی، مهارت‌ها، دانش‌ها و بینش‌هایی است كه برای اجرای موفقیت آمیز شغل لازم است.نیاز آموزشی بر حسب دانش، مهارت و نگرش‌هایی تعریف می‌شود كه لازم است یادگیرنده و یا گروهی از یادگیرندگان از آن برخوردار باشند كه در حال حاضر از آن بی‌بهره‌اند. (Naseri,2010)

 

1-6-5. حج

 

حجّ در لغت به معنی قصد به شیء معظم است. و در شرع مقدس اسلام اراده و قصد مکلف به بیت‌الله الحرام با اوصاف مخصوص در زمان مخصوص و با شرائط بالخصوص را می باشد. (التعریفات،1370)

 

1-6-6. عمره

 

مرحوم طبرسی (ره) در این زمینه، چنین می‌فرماید: «عمره به معنای زیارت و از عمارت، اخذ شده است؛ زیرا زائر، با زیارت خود، آن مکان را آباد می‌کند، امّا در شرع مقدس، زیارت خانه خدا، با عمل مشروع است.»

 

1-6-7. عتبات

 

شیعیان آرامگاه‌های امامان (علیهم سلام) خود را در شهرهای نجف، كربلا، كاظمین و سامراء در كشور عراق را اصطلاحاً عتبات یا عَتَبات عالیات (آستان‌های بلند) می‌گویند. و در روایات و احادیث متواتر زیارت آنان دارای ثواب بی شماری می‌باشد كه آداب خاص خود را دارند.

 

1-6-8.كارگزاران حج ، عمره و عتبات

 

به افرادی اطلاق می‌شود كه براساس شرح و وظایف و اهداف از پیش تعیین شده توسط سازمان حج و زیارت موظف به انجام مأموریت یا خدمت رسانی به زائران اعزامی از ایران در یكی از كشورهای عربستان، عراق و سوریه می‌باشند.

 

– مدیران یا معاون راهنما: شخصی است كه براساس مأموریتی كه سازمان حج و زیارت به او محول كرده و طبق شرح و ظایف و نوع زیارت موظف است كاروانی از زائران تشكیل داده و آنان را در كشور مقصد همراهی و راهنمایی نموده و سپس به ایران بازگرداند.

 

– مدیر یا معاون ثابت: شخصی است كه براساس مأموریتی كه سازمان حج و زیارت به او محول كرده و طبق شرح و ظایف و نوع زیارت موظف است نسبت به انجام برنامه‌های لازم جهت اسكان و پذیرایی كاروان‌های مقیم در هتل محل خدمتش انجام وظیفه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

.Instructional research

 

.Kemp Model

 

. Instructional Development Institute Model  

 

.Instructional Systems Development Model

 

.Criterion Referenced Instructional Model

 

[6]. Education is expensive

پایان نامه رابطه حمایت سازمانی و انگیزش شغلی با توانمندسازی کارکنان شرکت پالایش نفت شیراز

سازمانها امروزه در محیطی كاملاً رقابتی كه همراه با تحولات شگفت انگیز است باید اداره شوند. در چنین شرایطی مدیران فرصت چندانی برای كنترل كاركنان دراختیار ندارند و باید بیشترین وقت و نیروی خود را صرف شناسایی محیط خارجی و داخلی سازمان كنند و سایر وظایف روزمره را به عهده كاركنان بگذارند. كاركنان زمانی می توانند به خوبی از عهده وظایف محوله برآیند كه از مهارت، دانش و توانایی لازم برخوردار بوده و اهداف سازمان را به خوبی بشناسند. ابزاری كه می تواند در این زمینه به كمك مدیران بشتابد فرایند توانمندسازی است مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. کیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را به وجود می آورد. از نظر « دراکر » رشد اقتصادی مرهون توانمند کردن کارکنان فرهیخته است. سازمان توانمند محیطی است که کارکنان در گروه های مختلف، در انجام فعالیتها با یکدیگر همکاری می کنند. .(عبدالهی و دیگران، 1385). یکی از عوامل مرتبط با توانمندسازی ، حمایت سازمانی می باشد. حمایت سازمانی، احساس و باورهای تعمیم یافته افراد در این راستا است كه سازمان نسبت به همكاری و مساعدت و حمایت اعضای خود ارزش قایل است و نگران و دلواپس خوشبختی و آینده آن ها است. این مفهوم را نخستین بار آیزنبرگ همکاران و (1986) مطرح كردند و به دنبال آن پژوهشگران در خصوص ابعاد مختلف آن و همچنین رابطه آن با متغیرهاى دیگر، تحقیقات گسترده اى انجام دادند. حمایت سازمانی ادراک شده سازه ای از تبادل اجتماعی است. بنا بر این تئوری حمایت سازمانی بیان می کند که کارکنان عقاید کلی پیرامون درجه ای که سازمان از نیازها و ارزش های آنها حمایت می کند، ایجاد می کنند که بر اساس تعامل مدیران با نمایندگان سازمانی، صورت می پذیرد  (آیزنبرگ، 2002). ادراک  از حمایت مدیریت، امکان دارد از طریق تأمین نیازهای عاطفی اجتماعی، مانند تعلق و حمایت عاطفی کمک به بالا بردن وفاداری عاطفی کند(فوو و همکاران ،2009) اقدامات هدفمند در بهبود ادراک از حمایت سازمانی ادراک شده نه تنها منجر به بهبود ارتباطات با حفظ امنیت می شود بلکه پیشنهاد ارزیابی عقلایی از علل حوادث می کند (هافمن و همکاران،1999).  از دیگر عوامل مرتبط با توانمند سازی کارکنان انگیزش شغلی می باشد.  مطالعه انگیزش شغلی کوششی برای شناخت و پاسخ به چراهای رفتار است. این که چرا انسان­ها رفتار متفاوتی دارند و چرا بعضی از کارمندان با میل و رغبت کار خود را انجام می دهند و کارمند دیگری را برای انجام دادن حداقل کار باید تحت فشار قرار گیرد، از مباحث انگیزش است. چرایی رفتار آدمی همواره از موضوعات مورد علاقه حوزه روانشناسی بوده است. درک چرایی رفتار افراد در محیط کار، نیازمند بررسی و مطالعه انگیزش شغلی است(گری پی لا تام، 1389).

 

انگیزش شغلی از جمله مباحثی است که در جهان مدیریت نظری و عملی امروز، بخش قابل توجهی از وقت، بودجه و توجه صابنظران و مدیران را به خود اختصاص می دهد. دیدگاه های متفاوتی در مورد انگیزش شغلی وجود دارد برخی از صاحبنظران از جمله هرزبرگ  آن را دارای دو بعد دانسته اند. دسته اول عوامل و شرایطی هستند که فقدان آن­ها موجب عدم رضایت می گردد ولی تامین آن­ها باعث ایجاد انگیزه شدید و قوی نمی­ شود بلکه فقط از بروز عدم رضایت جلوگیری می­ کند که آن­ها را عوامل بهداشتی یا موثر در حفط وضع موجود یا عوامل بقا می نامند. دسته دوم عوامل موثر در ایجاد انگیزه هستند که وجود آن­ها موجب انگیزش و رضایت افراد می شود ولی فقدان آن­ها تنها عدم رضایت اندکی را تولید می کند. بنابراین فقدان گروه دوم مترادف با عدم نگرش تلقی می گردد. به نظر هرزبرگ عوامل موثر در ایجاد انگیزه عبارتند از: موفقیت کاری، شناخت و قدردانی از افراد و کارها آن ها، پیشرفت و توسعه شغلی، رشد فردی و ماهیت کار و وظایف محوله به نقل از(عسکریان و باقری, 1391). بنابراین پژوهش حاضر به تبیین رابطه حمایت سازمانی و انگیزش شغلی با توانمندسازی كاركنان پالایشگاه شیراز پرداخته است.

 

 

 

 

 

 

 

بیان مسأله

 

مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. كیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را به وجود می آورد. امروزه توانمند سازی به عنوان یكی از ابزارهای سودمند ارتقا كیفی كاركنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی می گردد. به منظور كسب موفقیت در محیط در حال تغییر كسب و كار امروزی، سازمانها به دانش، نظرات، انرژی و خلاقیت كلیه كاركنان، اعم از كاركنان خط مقدم تا مدیران سطح بالا،نیازمندند.جهت تحقق این امر،سازمانها از طریق توانمند سازی كاركنان مربوطه به منظور تشویق آنان به ابتكار عمل بدون اعمال فشار، ارج نهادن به منافع جمعی سازمان با كمترین نظارت و انجام وظیفه به عنوان مالكان سازمان،اقدام می نمایند. توانمند سازی مخصوصا در محیط های كاری مجازی كه اعضای سازمان از تعاملات چهره به چهره محروم می باشند و مجبورند كه به طور مستقل عمل نمایند، بسیار مهم می باشد. همچنین، توانمند سازی جهت حفظ امید و وابستگی كاركنان باقیمانده در طی زمان های كوچك سازی سازمان حایز اهمیت می باشد. توانمند سازی،كاركنان را قادر می سازد تا در مواجهه با مشكلات و تهدیدها،از مقاومت و انعطاف پذیری بیشتری برخوردار باشند. لذا می تواند به عنوان منبعی كه از آسیب پذیری كاركنان جلو گیری نماید و بذر امید را در شرایط بحرانی از جمله انهدام سرمایه های مالی و از بین رفتن زندگی انسانی، در دل آنان بكارد، مفید واقع گردد. توانمندسازی، فرایند نیل به بهبود مستمر در عملکرد سازمانی است که از طریق توسعه و گسترش نفوذ افراد و تیم های شایسته و با صلاحیت، در بیشتر جنبه هاو وظایفشان محقق می شودو این به نوبه خود در عملکرد فردی ودر عملکرد کل سازمان اثرگذار است (بلانچارد، 1378).

 

امروزه عوامل زیادی بر روی توانمند سازی کارکنان تاثیر گذارمی باشد که انگیزه شغلی می تواند یکی از این عوامل باشد. میزان کوشش و فعالیت فرد در سازمان به میزان انگیزش او بستگی دارد. انگیزش در مدیریت ایجاد انگیزه در افراد است. انگیزه حالتی درونی است که انرژی بخش، فعال کننده و جهت دهنده بوده و رفتار را به سوی اهداف مورد نظر سوق می دهد و می توان گفت که انگیزش به رفتارها، هیجانات، نگرش ها و شناختها و از طرف دیگر با پیامد عملکرد فرد در سازمان سروکار دارد (ساعتچی، 1386).

 

یکی از عناصر عمده‌ای که تشکیل سازمان‌ها بدون آن امکان پذیر نیست نیروی انسانی آن می‌باشد. نیروی انسانی واجد شرایط، موقعی می تواند سازمان را یاری دهد که از انگیزه بالایی مربوط به کار برخوردار باشد در جهان امروز توجه به نیروی انسانی به عنوان محور تحول و عنصر اساسی هر سازمان که متاثر از اطلاعات و ارتباطات عمل می کند بیش از پیش محسوس است و اندیشه توانمند کردن ، برانگیختن و مشارکت این عامل یکی از برنامه های راهبردی و حیاتی مدیریت هر مجموعه تلقی می گردد. از طرف دیگر ، انگیزش با حیات انسان و چگونگی تحقق اهداف زندگی سر و کار دارد. اگر در جایی می بینیم انسانها در تکاپو و تلاش هستند و با شادی و امید مشغول به کار می باشند ، دلیل بر آن است که افراد احساس زنده بودن و زندگی کردن دارند و بین فعالیت ها خود و زندگی شان رابطه معنی داری می یابند.بی‌شک ایجاد وحفظ انگیزه خدمت کارکنان ازمهمترین عوامل مدیریتی درتوسعه وپیشرفت و بهره‌وری هرسازمان میباشد. چرا که انگیزش مهمترین موضوع در مباحث مدیریت منابع انسانی و مدیریت رفتار سازمانی است  علی‌رغم نظرات و دیدگاه‌های مختلفی که درباره انگیزش وجود دارد جایگاه و اهمیت آن در مدیریت و روانشناسی به طور اعم و مدیریت منابع انسانی و رفتارسازمانی به طور اخص غیر قابل اغماض است (سبزواری،1389).

 

حمایت سازمانی ادراك شده  یکی دیگر از متغیرهای تاثیرگذار بر توانمند سازی  است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. ایده حمایت سازمانی ادراك شده برای نخستین بارتوسط آیزنبرگ، هانتینگتون، هاتکینسون و سوا (1986) به طور رسمی در ادبیات سازمانی مطرح شده است. در پی آن، صاحب نظران به تحلیل چگونگی شکل گیری حمایت سازمانی توجه خاص نموده اند و علاوه بر آن به بررسی تاثیرات و پیامدهای حمایت سازمانی درحوزه های فردی و سازمانی پرداخته اند .زمانی که کارکنان این احساس را ادراك کنند که سازمان دلواپس خوشبختی آنها است، نیروهای خود را مورد مساعدت و حمایت قرارمی دهد (حمایت سازمانی)، خود را جزئی از سازمان متبوع شان دانسته، سازمان را معرف خودشان می دانند و نسبت به سازمان احساس پایبندی و وفاداری می کنند (تعهدسازمانی ).  منظور از حمایت سازمانی، احساس و باورهای تعمیم یافته افراد در این راستا است که سازمان نسبت به همکاری و مساعدت و حمایت اعضایش ارزش قائل و نگران و دلواپس خوشبختی و آینده آنها است( آیزنبرگ و همکاران,1986) کارکنانی که حمایت سازمانی ادراك شده زیادی را تجربه می کنند، این احساس را دارند که باید با توجه به رفتارها و نگرشهای مناسبی در سازمان ایفای نقش کنند تا عمل آنها در راستای منافع سازمان متبوع شان باشد و بدین وسیله حمایت سازمان را جبران نمایند(همان منبع)

 

مدیریت منابع انسانی در پالایشگاه شیراز با چالشهای متعددی مواجه است که از جمله می توان به کمبود نیروی کار ماهر و متعهد,عدم شناخت نیاز کارکنان، تغییر ساختار، خصوصی سازی ، بهره وری ناکافی منابع انسانی، بی انگیزگی، عدم مشارکت کارکنان ، ترک همکاران با سابقه سازمان نام برد .اما مدیران می توانند از طریق توانمندسازی کارکنان خود این چالشها را رفع نمایند یا از بروز اکثر آنها پیشگیری کنند.کارکنان توانمند در جهت رفع چالشها با مدیران نهایت همکاری و مشارکت را می نمایند زیرا در توانمند سازی منابع انسانی انگیزه، مشارکت،تعهد ،خلاقیت و وفاداری نهفته است. امروزه با وجود اهمیت فوق العاده توانمند سازی متاسفانه در ایران بنا به دلایل متعدد از جمله مبهم بودن اهداف سازمانی ،نداشتن تعریف مناسب از روابط کاری و روابط شخصی ،نبودن سیستم مناسب ارزیابی عملکرد سبب شده است که ساز و کار مشخصی در جهت کیفی سازی منابع انسانی تعریف نشده و حتی این ساز و کارچندان جدی گرفته نشود .با توجه به مطالب ذکر شده سوال اصلی این پژوهش آن است که آیا بین انگیزش شغلی و حمایت سازمانی با توانمند سازی کارکنان پالایشگاه شیراز  رابطه معنا دار وجود  دارد؟ 

 

 

 

اهمیت و ضرورت پژوهش

 

یک سازمان موفق مجموعه ای است مرکب از انسان هایی بافرهنگ سازمانی، اندیشه و اهداف مشترک که با کار گروهی در نظام انعطاف پذیر سازمان، تجارب و دانش خود را با عشق به پیشرفت روزافزون سازمان در اختیار مدیریت خود قرار می دهند. بنابراین هر فرد نسبت به سازمان و وظیفه ای که انجام می دهد، احساس مالکیت خواهد کرد. استفاده از توانایی های بالقوه منابع انسانی برای هر سازمانی مزیتی بزرگ به شمار می رود . توانمند سازی روش نوینی برای بقای سازمان های پیشرو در محیط رقابتی است.

 

 آموزش و توانمند سازی کارکنان یکی از اهداف سازما نها می باشد . و همیشه براین باور و بر این تبلیغات استوار است که بهره وری در گرو کارکنان تحصیل کرده و توانمند می باشد و بر این مهم هزینه گذاشته شده , دوره های ضمن خدمت , کوتاه مدت و بلند مدت و به طرق های دیگر توانایی های فردی و گروهی آنها در راستای اهداف سازمانی است. پس از سالها تجربه دنیا به این نتیجه رسیده است که اگر سازمانی بخواهند در اقتصاد خود پیشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نماند باید از نیروی انسانی متخصص , خلاق و با انگیزه بالا برخوردار باشد . منابع انسانی اساس یک سازمان را تشکیل می دهد و به عبارت دیگر توانمند سازی یک راهبرد توسعه و شکوفایی سازمانی است ( آقایار،1382).

 

سلامت نیروی کار، خلاقیت و نو آوری، تحرك و پویایی، ارزش آفرینی و فعالیت و حضور در عرصه رقابت جهانی از مواردی هستند که شرکتها و بنگاه های اقتصادی را موظف و ترغیب می نمایند که به نیروی انسانی توجه خاصی داشته باشند، زیرا نقش کارکنان برجسته در سازمان ها، آشکار و با اهمیت است.  چنانچه به فرایند مدیریت منابع انسانی توجه نماییم، خواهیم یافت که نگهداری و بهسازی نیروی انسانی از اهمیت قابل توجهی در مقایسه با دیگر اجزای این فرایند برخوردار است و اگر نقصانی در این مرحله از فرایند صورت پذیرد، اتلاف منابع زیادی را به همراه دارد.  بنابراین برای درك برداشت کارکنان از عملکردها و فعالیتهای شرکت خصوصا در حوزه منابع انسانی، ضرورت دارد به انگیزش توجه ویژه ای صورت پذیرد. لذا یکی از موضوعات مطرح شده  در ادبیات سازمانی انگیزش است.  انگیزه، یک اصطلاح کلی است که زمینه مشترك بین نیازها، شناخت ها و هیجان ها را مشخص می کند که هر یک از این ها فرایندی درونی است که رفتار را نیرومندانه هدایت می کند .  فرق بین انگیزه و نیاز، شناخت یا هیجان صرفا به سطح تحلیل آنها مربوط می شود؛ یعنی اینکه کلی باشند یا اختصاصی.  مثلا، نیازها، شناخت ها و هیجانها انواع اختصاصی انگیزه ها هستند که به همراه رویدادهای بیرونی و محیطی به عنوان منابعی محسوب می شوند که منجر به ایجاد انگیزش در انسان می شوند و به رفتار انسان انرژی و جهت می دهند(ریو،2004).

 

 منابع انسانی کار آمد و پر انگیزه، در افزایش اثربخشی هر سازمانی نقشی مهم و اساسی ایفا میکند. منابع انسانی عمده ترین سرمایه و عامل راهبردی هر سازمان به حساب می آید، به ویژه در سازمان های دولتی اعمال سیاست های خط مشی گذاران و برنامه ریزان از طریق منابع انسانی انجام می پذیرد. شناخت میزان انگیزه کارکنان به مدیران در پیشرفت و بهبود بهره وری منابع انسانی یاری میرساند. منابع انسانی راضی و پرانگیزه در پیشبرد سیاست ها و برنامه های تنظیمی نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. شناخت میزان انگیزش کارکنان می تواند مدیران را در پیشرفت و بهبود بهره وری منابع انسانی یار رساند. بی شک کارمندان راضی تر، اثربخشی بیشتری دارند و بهتر می توانند سازمان را در رسیدن به اهداف سازمانی یاری رسانند. هرچه کارکنان راضیتر باشند، با انگیزه بیشتری به فعالیت های روزمره خود میپردازند. (سیترز,1993).

 

در مورد حمایت سازمانی که یکی از عوامل تاثیر گذار در توانمند سازی کارکنان است باید گفت که  مبنای نظری ، نظریۀ تبادل اجتماعی می باشد  . طبق این نظریه، در روابط اجتماعی وقتی کسی در حق دیگری لطفی میکند او خود را موظف احساس میکند که لطف او را جبران کند. هر چه این لطف و کمک بزرگتر باشد، فرد بیشتر تمایل دارد آن را جبران کند. محققان معتقدند بین کارکنان و کارفرمایان نیز چنین تبادل اجتماعی ای در جریان است زیرا سازمان منبعی است که نیازهای کارکنان را برآورده میکند و بنابراین رابطۀ بده بستان در مورد روابط بین کارکنان و کارفرمایان صادق است. نظریۀ حمایت سازمانی بیان میکند که کارکنان دیدگاهی کلی از میزان حمایت سازمان نسبت به خود شکل میدهند و در ازای این حمایت به اهداف سازمان و تحقق آنها توجه میکنند. به عبارت دیگر وقتی سازمان به رفاه کارکنان توجه کند کارکنان این توجه را با تعهد بیشتر و عمکلرد بهتر جبران میکنند (آیزنبرگ، آرملی، رکسوینکل، لینچ و رودس، 2001 ). نظریه پردازان تبادل اجتماعی معتقدند ارزش رابطۀ بده بستان زمانی بیشتر میشود که به صورت اختیاری انجام شود. زمانی که کارکنان احساس کنند سازمان خود به رفاه آنها توجه میکند و نه به خاطر الزامات قانونی یا فشار اتحادیه پاسخ بهتری به آن میدهند و در جهت تحقق اهداف سازمان بهتر عمل میکنند (آیزنبرگ، هانتینگتون و هاچیسون، 1997 ). علاوه بر این سازمان منبع ارضای برخی از نیازهای اجتماعی کارکنان مانند نیاز به احراز هویت، نیاز به تعلق و عزت نفس به شمار میآید. بنابراین کارکنان برای حفظ منبع ارضای این نیازها و بر اساس هنجار تبادل به  سازمان در رسیدن به اهدافش کمک میکنند (آیزنبرگ، فاسولو و دیویس لاماسترو، 1990)

 

ضرورت و اهمیت توانمندسازی نیروی انسانی این است که  كه توانمندسازی زیردستان بخش مهمی از اثربخشی سازمانی و مدیریتی است. تجزیه و تحلیل قدرت و كنترل در سازمانها حاكی از این است كه سهیم كردن كاركنان در قدرت و كنترل، اثربخشی سازمانی را افزایش می دهد.و  راهبردهای توانمندسازی كاركنان نقش مهمی در ایجاد و بقاء گروه دارد.نتایج احتمالی کاربردی که این پژوهش در پالایشگاه شیراز دارد این است كه توانمند كردن افراد موجب می شود تا مدیران و سازمان سریع تر و بدون اتلاف منابع به اهداف خود نائل شوند. توانمندسازی موجب می شود كه كاركنان، سازمان و شغل را از آن خود بدانند و از كار كردن در آن به خود ببالند. بدون توانمندسازی، نه مدیران و نه  سازمان نمی توانند در درازمدت كامیاب باشند. مدیر سازمان، مهمترین عامل در تواناسازی كاركنان می باشد. زیرا مدیر بطور مستقیم و غیرمستقیم، تمام عوامل محیط سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد. مدیر با تفویض اختیار و قدرت بیشتر به كاركنان، دادن استقلال و آزادی عمل به آنان، فراهم نمودن جو مشاركتی، ایجاد فرهنگ كار گروهی و با حذف شرایطی كه موجب بی قدرتی كاركنان شده است، بستر لازم را برای توانمندی افراد فراهم می كند. در پایان این بخش لازم است با اشاره به اهمیت متغیر های مورد مطالعه و عدم پژوهش های جدید در شرکت نفت ،ضرورت انجام پژوهش حاضر در شرکت پالایش نفت شیراز  به منظور در توانمند سازی  کارکنان مهم و ضروری می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اهداف پژوهش

 

هدف کلی

 

بررسی رابطه  انگیزش شغلی و حمایت سازمانی با توانمندسازی کارکنان پالایشگاه شیراز.

 

اهداف جزئی

 

بررسی رابطه  ابعاد انگیزش شغلی با توانمندسازی کارکنان .

 

پیش بینی توانمندسازی از طریق ابعاد انگیزش شغلی 

 

پیش بینی توانمند سازی  از طریق حمایت سازمانی.

 

پیش بینی توانمند سازی از طریق انگیزش شغلی و حمایت سازمانی  .

 

فرضیه‌های پژوهش

 

فرضیه اصلی

 

بین انگیزش شغلی و حمایت سازمانی با توانمندسازی کارکنان پالایشگاه شیراز رابطه معناداری وجود دارد.

 

فرضیه های فرعی

 

بین ابعاد انگیزش شغلی با توانمندسازی کارکنان رابطه معنادار وجود دارد.

 

ابعاد انگیزش شغلی به طور معناداری قادر به پیش بینی توانمندسازی می باشد.

 

حمایت سازمانی به طور معناداری قادر به پیش بینی توانمند سازی می باشد.

 

 انگیزش شغلی و حمایت سازمانی به طور معناداری قادر به پیش بینی توانمند سازی می باشد.

 

 

 

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها:

 

تعاریف مفهومی:

 

توانمندسازی:

 

توانمندسازی به منزله ابزار مدیریتی شناخته می شود که بر اساس برخی فعالیت های مدیریتی انجام می شود. به تازگی توانمندسازی تحت عنوان  تعبیر انگیزشی و شناختی شناخته شده و تعریف شده است.بنا به گفته ی اسپریتزر اگر توانمندسازی بخواهد کارکرد لازم را داشته باشد باید قبل از آن که کسی آن را تقدیم نماید خود فرد ازلحاظ شناختی و درونی احساس توانمندی کند. از نظر او جای گزینی رو یکرد روانشناختی به توانمندسازی به جای رویکردی ساختاری، به این مهم کمک می نماید(اسپریتزر،1992)

 

احساس معنی دار بودن شغل: افراد توانمند احساس معنی دار بودن می كنند. آنان برای مقاصد، اهداف یا فعالیتی كه به آن اشتغال دارند

پایان نامه

 ارزش قائلند، آرمان ها و استاندارد هایشان با آنچه در حال انجام دادن آن هستند ، متجانس دیده می شوند، فعالیت در نظام ارزشی شان مهم تلقی می شود و درباره آنچه تولید می كنند دقت می كنند و بدان اعتقاد دارند (هان، 1381).

 

 

 

احساس شایستگی :شایستگی در حقیقت احساس افراد در توانایی انجام وظایفشان با مهارت بالاست (زیگلر و پیرسون، 2000) وقتی افراد توانمند می شوند، احساس خود – اثربخشی می كنند یا اینكه احساس می كنند قابلیت و تبحر لازم را برای انجام دادن موفقیت آمیز یک كار دارند. افراد توانمند شده نه تنها احساس شایستگی بلكه احساس اطمینان می كنند كه می توانند كار را با شایستگی انجام دهند. آنان احساس برتری شخصی می كنند و معتقدند كه می توانند برای رویارویی با چالش های تازه بیاموزند و رشد بیابند (بنیس و نانوس، 1985؛ كانگرو كاننگو، 1988؛ باندورا ،1988؛ زیمرمن، 1990).

 

احساس مؤثر بودن : افراد توانمند احساس كنترل شخصی بر نتایج دارند . آنان بر این باورند كه می توانند با تحت تأثیر قرار دادن محیطی كه در آن كار می كنند یا نتایجی كه حاصل می شوند ، تغییر ایجاد كنند . گرین برگر معتقد است كه احساس مؤثر بودن ، عبارتست از اعتقادات فرد در یک مقطع مشخص از زمان در مورد توانی اش برای ایجاد تغییر در جهت مطلوب (گرین برگ و همکاران، 1989).

 

 

 

احساس داشتن حق انتخاب: این افراد به جای اینكه احساس كنند فعالیت هایشان از پیش تعیین شده است، از بیرون كنترل می شوند و خود را به منزله كانون كنترل می بینند. افرادی كه احساس توانمند بودن می كنند به احتمال بسیار زیاد كانون كنترل درونی دارند، یعنی احساس می كنند بر آنچه اتفاق می افتد، كنترل دارند (هنسر و جورج، 2003).

 

                               

 

انگیزش شغلی

 

انگیزه:«میل به کوشش فراوان در جهت تامین هدفهای سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود. (رابینز،1387)

 

انگیزش شغلی : اوضاع ، احوال وشرایطی است كه باعث انگیختن افراد از درون ، هدایت وادامه رفتارهای مرتبط با موقعیتهای شغلی آنان می شود (ساعتچی ، 1384)

 

حمایت سازمانی

 

منظور از حمایت سازمانی، احساس و باورهای تعمیم یافته افراد در این راستا است که سازمان نسبت به همکاری و مساعدت و حمایت اعضایش ارزش قائل و نگران و دلواپس خوشبختی و آینده آنها است( ایزنبرگ و همکاران,1986)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعاریف عملیاتی متغیرها:

 

توانمندسازی:

 

در این پژوهش منظور نمره ای است که از پرسشنامه 12 سؤالی استاندارد اسپریتزر (1995) به دست  می آید. این نمره شامل ابعاد احساس معناداری شغل، احساس شایستگی، احساس مؤثر بودن و احساس داشتن حق انتخاب می باشد.

 

توانمند سازی

 

نمره ای است كه فرد از پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر(1995)به دست می آورد.این پرسشنامه دارای 20 سؤال و 5 بعد می باشد.

 

احساس معناداری شغل: نمره ای كه فرد از در گویه های 11-6-1به دست می آورد.

 

احساس شایستگی: نمره ای كه فرد از در گویه های 7-5-2به دست می آورد.

 

احساس مؤثر بودن : نمره ای كه فرد از در گویه های 12-9-4 به دست می آورد.   

 

احساس داشتن حق انتخاب : نمره ای كه فرد از در گویه های 10-8-3 به دست می آورد.       

 

انگیزش شغلی

 

     نمره ای است که فرد  از پرسشنامه انگیزش شغلی  حبیبی (1377) کسب می کند .و شامل ابعاد زیر است.

 

ویژگیهای فردی: نمره‌ای است که فرد از گویه های 1و4و7و10و13و16و19و22 کسب می کند.

 

ماهیت شغلی: نمره‌ای است که فرد از گویه های 2و5و8و11و14و17و20و23  کسب می کند

 

جو سازمانی:نمره‌ای است که فرد از گویه های 3و6و9و12و15و18و21و24 کسب می کند.

 

حمایت سازمانی

 

نمره ای است که فرد  از پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگ و همکاران (1986) به دست می آورد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Empowerment

 

. Drucker

 

. Organizational support

 

.Eisenberg

 

. Fu et al

 

Hoffman

 

. Gary P. la carte

 

Organizational Performance

 

Blanchard

 

Hatkynsvn and sorting

 

Sytrz

 

. Sigler & Pearson

 

. Bennis & Nanus

 

. Bandura

 

. Zimmerman

 

. Hancer & George

پایان نامه بررسی رابطه مهارتهای مدیران با پیشرفت تحصیلی

پیچیدگی فزاینده جامعه ،پیشرفت علم ،تکنولوژی ، و به تبع آن نیازمندیهای و گسترش سازمان ها ایجاب می کند که از مدیران  ماهر و کارآمد در ادراه موثر سازمانها استفاده شود ،زیرا بازده عملکرد معقول مدیران است که موجب بقاء و رشد سازمان می شود (ایران نژاد و ساسان گهر ،1371ص31) اثر بخشی و کار آیی مدیران نیز  مستلزم داشتن مهارت های مدیریتی است و نقصان هر یک از مهارت ها احتمال موفقیت مدیر و نهایتا احتمال موفقیت  سازمان را به عنوان یک  کل کاهش می دهد .بنابراین هر یک از مهارت ها جهت انجام وظایف مدیر یت اهمیت دارند( اندرسون،1998ص 19). به عبارت دیگر ،صلاحیت و کیفیت مدیران از نظر  مهارت های مدیریتی،یکی از مهم ترین عوامل استمرار موفقیت در سازمان است . مدیران برای داشتن کارآیی لازم ،نیازمند مهارت های اساسی هستند(جاسبی، 1376 ص 214) این مهارت ها و توانایی ها فعالیت های مدیران  را در شغل خود ، و در خارج از محیط شغلی ،کارآمد می سازد و وجود آنها برای نیل به بهره وری سازمان ضروری است ، و تسلط بر آنها به مدیران رضایت بیشتری می دهد و آنها را مطمئن می سازد  که به یشرفت و ترقی نیاز دارند .(مارسی, 1376 ص3).

 

مدیریت در دنیای امروز نقش اساسی و حیاتی دارد . به طوری که آلفرد مارشال،اقتصاددان انگلیسی
می گوید :”اگر همه سرمایه ها و ابزارهای تولید در جهان به یکباره نابود شوند ،ولی علم و هنر مدیریت باقی بماند ؛تولید ،توسعه،و پیشرفت هنچنان ادامه خواهد داشت “(بیان،1370ص20).

 

مدیریت و رهبری از ارکان اساسی سازمان و جامعه است . مدیریت آموزشی در میان انواع مدیریت از جایگاه ویژه ای بر خوردار است .گفته می شود که اگر مدیران آموزشی  یک جامعه دارای دانش و مهارت های کافی کافی باشند ، بدون تردید نظام آموزشی نیز از اثر بخشی،کارآیی، و اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود (میر کمالی،1378ص9) 

 

در آموزش و پرورش  به عنوان اساس پیشرفت و توسعه جوامع ،که با تربیت افراد برای آینده جامعه سر و کار دارد،بدون شک وجود مدیران ماهر و دارای تخصص موجب می شود تا تعلیم و تربیت افراد بهتر صورت گیرد و زمینه برای شکوفایی استعدادهای افراد جامعه و به تبع آن توسعه جامعه فراهم شود.

 

 

 

1-2- بیان مساله

 

کاربرد مدیریت مستلزم کاربرد مهارت هاست اثر بخشی و کارآیی نظام آموزشی در گروه مدیریت اثر بخش و کارامد این نظام است .امروزه با تغییرات شگرف و بی سابقه که در اقتصاد ، سیاست،علم،و تکنولوژی بخصوص در چند دهه اخیر به وقوع پیوسته ، وظایف و کارکردهای مدیریت به مراتب گسترده تر ،پیچیده تر و دشوارتر از گذشته شده است . به طوری که تنها افرادی که از نظر حرفه ای برای این مسئولیت آموزش دیده و تربیت شده اند ، با اثر بخشی و کارآیی قادر به انجام وظایف و کارکردهای محوله خواهند بود . به همین لحاظ،مدیریت امروز بر اساس ویژگی هایی که دارد نوعی حرفه یا کار تخصصی تلقی می شود که مبتنی بر مجموعه ای دانش یافته است (پرداختچی،1374ص32).

 

گسترش همه جانبه سازمان های اموزشی لزوم برخورداری از مدیرانی ماهر  و توانمند در به کارگیری دانش و تجربه تخصصی را دو چندان ساخته است .این مدیران با تاثیر گذاری مستقیم بر آموزش سایر مشاغل بر جهت دهی کل جامعه موثرند مدیریت در دنیای امروز نقش اساسی و حیاتی دارد به طوری که آلفرد ، اقتصاد دان انگلیسی می گوید:اگر همه سرمایه های تولید در جهان به یکباره نابود شوند ، ولی علم و هنر مدیریت باقی بماند ،تولید ، توسعه,و پیشرفت همچنان ادامه خواهد داشت.

 

 صلاحیت مدیران از نظر مهارت های مدیریتی نیز یکی از عوامل استمرار موفقیت در هر سازمانی است. اثر بخشی و کارایی ، مستلزم داشتن مهارت های مدیریتی است که با به کارگیری آنها در موقعیت ها و جایگاه های مختلف سازمانی می توان به این اهداف نائل شد (میر سپاسی ،1370ص52).

 

مدیران مدارس نیز با توجه به نقش حساسی که در اداره مدارس دارند باید دارای  توانایی ها و مهارت های خاصی باشند تا بتوانند به طور اثر بخش و کارآمد وظایف خود را در مدرسه انجام دهند .از طرف دیگر ،یکی از ملاک های اثر بخسی مدرسه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است که تحت تاثیر عوامل مختلف موجود در مدرسه قرار دارد .با توجه به این که در فعالیت های مدرسه مدیر نقش فعال و تعیین کننده ای دارد ، اگر مدیر دارای مهارت های اساسی باشد، بدون شک فعالیت های مدرسه بهتر انجام خواهد شد و به تبع آن پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز مطلوب خواهد بود.

 

همواره عملکرد مدیران در سازمانها به لحاظ تاثیری که بر عملکرد سایر عوامل سازمانی دارد بخصوص در آموزش و پرورش بعنوان مهمترین سازمان اجتماعی که کیفیت عملکرد  سازمان های  دیگر به آن وابسته است ، مورد توجه اندیشمندان بوده است کارایی مدیران نیز مستلزم داشتن مهارت های مدیریتی است و نقصان هریک از مهارت ها احتمال موفقیت و نهایتا احتمال موفقیت سازمان را به عنوان یک کل کاهش می دهد , بنابراین هریک از مهارت ها جهت انجام وظایف مدیریت اهمیت دارند

 

میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز یکی از ملاک های نظام آموزشی کارآمد است و از جمله مسائلی است که مدیر مدرسه با آن سرو کار دارد به همین دلیل ، تحلیل عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی و تفحص در عوامل مرتبط با آن می تواند یکی از اساسی ترین مسائل مبتلا به نظام آموزش باشد شناسایی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی با توجه به آن عوامل صورت گیرد یکی از ملاک های اثر بخشی مدرسه پیشرفت تحصیلی است که تحت تاثیر عوامل موجود در مدرسه قرار دارد با توجه به این که در فعالیت های مدرسه مدیر نقش فعال و تعیین کننده ای دارد ، اگر مدیر دارای مهارت های اساسی باشد ، بدون شک فعالیت های مدرسه بهتر خواهد شد و به تبع آن پیشرفت تحصیلی نیز مطلوب خواهد بود(علاقه بند،1382ص 45).

 

با توجه به اهمیت خاصی که آموزش و پروش در توسعه همه جانبه دارد شایسته است که مسائل آن از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد . بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان یکی از اهداف اساسی نظام های آموزش و پرورش معاصر است از حدود یک قرن گذشته و با پدید و با پدید آیی رشته های علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی ، مطالعه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و عوامل موثر بر آن نقش بر جسته ای از پژوهش های متخصصان این دو رشته را تشکیل داده است با توجه به اهمیت و مطالب گفته شده این پزوهش رابطه مهارت های مدیران با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهرستان ابهر را مورد بررسی قرار خواهد داد

 

1-3- ضرورت تحقیق

 

اکنون ،عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نمادها و سازمان ها تا حد زیادی به کارائی و اثر بخشی مدیریت بستگی دارد . با توجه به ضرورت و اهمیت مدیریت سبب پیدایش گرایش ها و انواع مختلف مدیریت شده است. اگر چه مدیریت های مختلف در اصول یکسان هستند ، ولی از جنبه های فنی و عملی باهم تفاوت های زیادی دارنده . با آنکه همه مدیریت ها به نوبه و در جای خود مهّم و پرارزش هستند ،اگر مدیریت آموزشی را با انواع دیگر مدیریت مورد مقایسه قرار دهیم متوجه می شویم که هیچ یک از آن ها به اندازه مدیریت آموزشی حائز اهمیت نیست

 

ترقی هر جامعه ای در گرو نوع و چگونگی است که در مدارس انجام می گیرد و اثر مدیریت به عنوان رهبر آموزشی در مدارس را نمی توان نادیده گرفت مدیریت آموزشی نقش حیاتی و حساس در پیش برد اهداف تعلیم و تربیت دارد نظام آموزش و پرورش که مدیران آموزشی اداره آن را بر عهده دارند، نه تنها از نظر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مهم است، بلکه از نظر تأثیری که بر تحرک شغلی و انتظارات دارد، از اهمیت تعیین‌کننده‌ای برخوردار است. همچنین آموزش و پرورش، بهترین وسیله، برای ایجاد تغییر ارزش‌ها و رفتارها به‌شمار رفته و باعث می‌شود که افراد، به تناسب استعداد و رغبتی که دارند برای انجام خدمت‌های اجتماعی و اقتصادی و کسب مشاغل و در نتیجه آسایش فردی مهیا شوند. از اینرو، از آغاز قرن اخیر، هیچ کشوری بدون توسعه در مؤسسات آموزشی و مدیران آموزشی تحصیل کرده و مجرب، مراحل توسعه و پیشرفت را طی نکرده است.

 

آموزش و پرورش هر جامعه در راس همه مسایل جامعه می باشد ،مدیریت آموزشی نیز با همان منطق جایگاه مهمی در بهسازی و توسعه جامعه دارد . اگر مدیران آموزشی یک جامعه دارای دانش و
مهارت های کافی باشند ، بدون تردیدف نظام آموزشی نیز از اثر بخشی و کارایی و اعتبار بالایی بر خوردار خواهد بود .لذا ضروری به نظر می رسد که در زمینه مهارتهای مدیران و رابطه ان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پژوهش ها انجام گیرد تا از این طریق بتوان به سازمان تعلیم و تربیت کمک نماییم و راه کارهای عملی را ارائه دهیم .

 

1-4اهداف تحقیق

 

1-1-4هدف کلی:

 

هدف کلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارت مدیران و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهرستان ابهر  می باشد.

 

2-1-4اهداف ویژه

 

1 – بررسی رابطه بین مهارت فنی مدیران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهرستان ابهر.

 

2- بررسی رابطه بین مهارت انسانی مدیران و پیشرفت تحصیلی  دانش آموزان ابتدایی شهرستان ابهر.

 

3- بررسی  رابطه بین مهارت ادراکی مدیران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهرستان ابهر .

 

1-5 فرضیات تحقیق :

 

1-1-5 فرضیه کلی:بین مهارت های مدیران (فنی، ادراکی، انسانی)و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهرستان ابهر رابطه وجود دارد .

 

2-1-5 فرضیه های جزئی

 

بین مهارت فنی مدیران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان  رابطه وجود دارد.

 

بین مهارت انسانی مدیران و پیشرفت تحصیلی  دانش آموزان رابطه وجود دارد.

 

بین مهارت ادراکی مدیران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد.

 

1-6 تعریف مفاهیم و متغیر ها

 

مهارت انسانی :

 

تعریف مفهومی: یعنی داشتن قدرت و توانایی در زمینه ایجاد تفاهم و همکاری و انجام کار به وسیله دیگران ، فعالیت موثر به عنوان عضو گروه ، درک انگیزه های افراد و تاثیر گذاری بر رفتار آنان است
 (علاقه بند،1381: 89)به عبارت دیگر ، مهارت انسانی عبارت از توانایی و داوری در کار  به وسیله کارکنان ، به انضمام آگاهی از فن تشویق و به کار گرفتن رهبری موثر است (آذر ، 1374 : 21).

 

تعریف عملیاتی :مهارت انسانی مدیران با شش شاخص کلی : توان برقراری ارتباط و گوش دادن موثر ؛شناخت و احترام به افراد و دوست داشتن آنها ؛جو سازمانی مناسب ، درک نیازها، استعدادها، و تفاوت های افراد؛و نیز تامین بهداشت روانی افراد مورد بررسی قرار گرفته است ( میر کمالی ،1378: 42).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نام متغیر نوع متغیر گویه ها مقیاس سنجش روش سنجش

مهارت انسانی

 

 

 

مستقل

1-شناخت دقیق نیازهای شغلی و شخصی معلمان

 

 

2- آشنایی با روحیات دانش آموزان و معلمان به منظور كوشش در جهت تقویت روحیة آنها

 

3- استفادة صحیح ومنطقی از تكنیک های تشویق و تنبیه

 

4- آشنایی با مسایل و مشكلات جوانان و نوجوانان

 

5- آشنایی با روانشناسی رشد(جسمی، ذهنی، اخلاقی و روانی)دانش آموزان

 

6- آشنایی با روانشناسی تربیتی به منظور ایجاد زمینه ها و فرصت های مناسب تربیتی ویادگیری در آموزشگاه

 

7- كمك به برقراری روابط حسنه و دوستانه بین افراد در آموزشگاه

 

8- آشنایی با بهداشت روانی در آموزشگاه

 

9- كسب دانش و اطلاعات در زمینة رفتارشناسی و شیوة اصلاح رفتار

 

10-آشنایی با فنون و نظریه های مشاوره و راهنمایی

 

11-درك و پذیرش تفاوتهای فردی و ویژگیهای شخصیتی دانش آموزان و معلمان

 

12- خودشناسی به منظور شناخت نقاط قوت و ضعف خود

 

13- آشنایی با تئوریهای انگیزش به منظور ایجاد انگیزه در معلمان و دانش آموزان

 

14- كسب دانش و اطلاعات در زمینه ی رهبری در آموزشگاه

 

15- كسب دانش و اطلاعات درباره مدیریت مشاركتی به منظور ایجاد زمینه ی مشاركت معلمان، دانش آموزان و اولیاء در امور مختلف آموزشگاه

 

16- كسب دانش و اطلاعات در زمینة جو سازمانی

 

17- آشنایی با گروه ها و سازمان های غیررسمی

ترتیبی لیکرت

 

 

 

مهارت فنی:

 

تعریف مفهومی:ادراک و استادی در فعالیت خاصی است که لازمه آن کاربرد روش های ، فرایندها،
رویه ها،و فنون است مهارت فنی مستلزم داشتن معلومات تخصصی ، قدرت تحلیل در محدوده تخصص مورد نظر و استادی در کاربرد فنون و ابزارهای  مربوط به رشته ای خاص است ( کاتز،1370 ص96)

 

 تعریف عملیاتی: میزان مهارت فنی مدیران بر اساس و ظایف شش گانه مدیران آموزشی :برنامه آموزشی و تدریس ، امور کارکنان آموزشی ، امور دانش آموزان ، روابط مدرسه و اجتماع ، تسهیلات و تجهیزات آموزشی ، امور اداری و مالی مورد بررسی قرار گرفته است ( علاقه بند،1381ص 25).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نام متغیر نوع متغیر گویه ها مقیاس سنجش روش سنجش

مهارت فنی  

 

 

 

مستقل

1-آشنایی با روش ها و فنون جدید تدریس

 

 

2-استفاده ا زشیوه های مختلف ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

 

3-آشنایی با مدلهای نظارت و راهنمایی تعلیماتی

 

4-آشنایی با تربیت بدنی برای نظارت بر امور ورزشی و تدوین برنامه

 

5-آشنایی با اصول نامه نگاری اداری و مراحل آن

 

6-كسب دانش و اطلاعات درباره بهداشت فردی و محیط آموزشگاه

 

7-آشنایی با وسایل و رسانه های آموزشی

 

8-آگاهی كامل از آیین نامه ها، قوانین و مقررات آموزشی و اداری

 

9-هماهنگی و همسویی بین برنامه ها و فعالیت های مختلف آموزشگاه

 

10-آشنایی با برنامه ریزی آموزشی

 

11-آشنایی با روشها و فنون سازماندهی امور آموزشگاه

 

12-كسب دانش و اطلاعات در زمینه نظارت و كنترل مؤثر در آموزشگاه

 

13-آشنایی با راه ها و روش های كسب درآمد مالی برای آموزشگاه

 

14-آشنایی با مسایل كارگزینی

 

15-آشنایی با مسایل مربوط به امور مالی و حسابداری آموزشگاه

 

16-آشنایی با ارزشیابی عملكرد معلمان به طور صحیح

 

17-آشنایی با كتابخانه و شیوه های جدید كتابداری

 

18-آشنایی با كامپیوتر جهت انجام امور آموزشگاه

 

19-آشنایی با پایگاه های اطلاعاتی مدیران

 

20-آشنایی باICT   و IT (فنآوری اطلاعات و ارتباطات)

 

21-آشنایی با اینترنت

ترتیبی لیکرت

 

 

 

 

 

 

 

پایان نامه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 مهارت ادراکی:

 

تعریف مفهومی: عبارت از توانایی درک مشکلات سازمان همراه با جزئیات تشکیل دهنده آن در موقعیتی مرتبط است ( سید عباس زاده، 1374ص 35)، یا توانایی داشتن تصویر ذهنی از کلیت امور، همراه با جزئیات تشکیل دهنده آن در داخل موقعیت مرتبط است (زکی، 1377ص 62).

 

تعریف عملیاتی : مهارت ادراکی مدیران بر اساس ذهنیت فلسفی مدیران که شامل سه بعد جامعیت ، تعمق، و قابلیت انعطاف است ( زکی، 1377ص 63) بررسی شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نام متغیر نوع متغیر گویه ها مقیاس سنجش روش سنجش
مهارت ادراکی مستقل

1-كسب دانش و اطلاعات در زمینة اصول و فلسفه آموزش و پرورش

 

 

2-درك و آشنایی با مفهوم مدرسه محوری

 

3-آشنایی با روش های تحقیق در علوم تربیتی

 

4-آشنایی با آموزش و پرورش تطبیقی (آشنایی با سازمان و اداره آموزش و پرورش كشورهای مختلف جهان)

 

5-كسب دانش و اطلاعات در زمینة تئوریهای مدیریت

 

6-كسب دانش و اطلاعات در زمینة تئوری های سازمان به منظور افزایش اثربخشی در مدیریت

 

7-آشنایی با تئوریها و مدلهای تصمیم گیری

 

8-شناخت تئوری، تحقیق، علم و عمل و روابط آنها با یكدیگر

 

9-كسب دانش و اطلاعات در زمینة نگرش سیستمی (در نظر گرفتن كلیت نظام آموزشی و ارتباط بین اجزای تشكیل دهندة آن)

 

10-كسب دانش و اطلاعات در زمینة داشتن دیدگاه علمی نسبت به كار خود

 

11-داشتن نیازهای آتی، آینده نگری و آماده شدن برای رفع نیازهای آتی دانش آموزان و معلمان و آموزشگاه

 

12-شناخت زمینة تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مدیریت

 

13-شناسایی موانع، محدودیت ها و كاستیهای موجود در زمینة مدیریت در آموزشگاه

 

14-شناخت بیشتر فرهنگ ها، باورها و ارزشهای اجتماعی حاكم بر آموزشگاه

 

15-كسب دانش و اطلاعات در زمینة ارتباط بین آموزش و توسعه به منظور درك سهم و نقش آموزش در توسعه و پیشرفت جامعه

 

16-شناخت نظام آموزش و پرورش جامعه خود

 

17-برخورداری از توانایی تجزیه و تحلیل مسایل و مشكلات آموزشگاه در ارتباط با شرایط و ویژگی های جامعه

ترتیبی لیکرت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیشرفت تحصیلی :

 

تعریف مفهومی: پیشرفت تحصیلی: پیشرفت تحصیلی، معلومات یا مهارت‌های اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوعات درسی است که معمولاً به‌وسیله‌ی آزمایش‌ها و نشانه‌ها یا هر دو – که معلمان برای دانش‌آموزان وضع می‌کنند- اندازه‌گیری می‌شود(شعاری‌نژاد، 1364ص 198).

 

تعریف عملیاتی :در این تحقیق، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ، براساس پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در پایان سال تحصیلی بوده که داده های مربوط از مدارس جمع آوری گردیده شده است

 

– Human Skill

 

– Technical Skill –

 

-Conceptual Skil

 

 

 

– Achievement