خشونت و نزاع پدیدهای است که قسمت اعظم تاریخ مدون انسان پیرامون آن رقم خورده است. کوالسکی بر اساس پژوهشهای انجام شده خود مینویسد: از 5600 سال قبل تا امروز، بشر فقط 292 سال در صلح و صفا گذرانده و بقیه را در جنگ و ستیز بوده است (باقری،1387: 2). خشونت و پرخاشگری یک معضل اجتماعی در جوامع ما است که بر زندگی هزاران نفر در هر سال تأثیر میگذارد. خشونتهای شدید علیه جان و مال افراد باعث ایجاد ترس در جامعه شده است. خشونت و جرائمی همچون نزاع، قتل، همسر کشی، آدمربایی و تهدیدات جدی علیه امنیت جامعه از این جمله میباشند، ترس از خشونت هم میتواند تحرک و آزادی افراد را کم کند و هم باعث میشود که آن ها نتوانند به طور مناسب در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند. خشونت و پرخاشگری، در سطوح جنبههای مختلف معضلی بزرگ و جهانی به شمار میآید و ریشه بسیاری از جرائم، نابسامانیها و انحرافها را باید در این امر جستجو کرد. در یک نگاه، عامل انحطاط اخلاقی و سقوط معنوی بسیاری از افراد، گروهها و جوامع، خشونت و پرخاشگری است و جنگ، تجاوز، ترور، تخریب، ضربوجرح و قتل، مصادیق بارز این جنبه رفتار انسان به شمار میآید (آذربایجانی…[و دیگران]1385: 297).
1-2- طرح و بیان مسئله
منظور از نزاع، درگیری یا دعوایی ست که معمولاً با انگیزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در درون یا بین جوامع شهری، روستایی یا عشایر به طور محدود یا گسترده و یا به صورت مسلحانه یا غیرمسلحانه بین عدهای از افراد به وقوع میپیوندد که معمولاً منجر به خسارتهای مادی و معنوی میشود. درگیریها و نزاعهای قومی در هر دورهای از تاریخ وجود داشته و در جوامع سنتی و ایلی این موضوع بیشتر نمود داشته است. شاید ضعف و کنترلهای خانوادگی و اجتماعی یا نبود قوانین جزائی متقن یا عدم اجرای درست آن از سوی متولیان امرو غیره خود دلیلی بوده است که افراد هر جامعهای برای رسیدن به خواسته قانونی یا غیرقانونی خود، قوم و طایفه خود را برای نزاع جمعی گسیل سازند. این مسئله در گذشته و امروز منشأ خسارات جانی و مالی فراوان شده است بنابراین نزاع در هر جامعه به عنوان یکی از مسائل اجتماعی مطرح بوده است (پورافکاری، 1383: 375). در گذشته این پدیده عامل ماندگاری بسیاری از انسانها، جوامع، تمدنها و فرهنگها بوده است. این مسئله و چگونگی استفاده از آن در گذشته در مسائلی چون دفاع از آب، خاک، حیثیت، فرهنگ و تمدن و غیرت و حمیت مطرح بوده است؛ اما امروزه نزاعهای خیابانی یکی از شاخصهای خشونت در جامعه تلقی میشود که بین افراد به وقوع میپیوندد و همه ساله بر اساس آمار و اخبار، تعدادی قربانی میگیرد. آمار سال 1382: تعداد کل معاینات بالینی 16954 مورد بوده که بالاترین آمار مربوط به معاینات نزاع است و تعداد اجساد 1902 مورد بوده است (dadgostari-hr.ir)، به گزارش ایسنا بیش از نیم میلیون تن از ایرانیان که از ابتدای سال 92 تا پایان دی ماه به دلیل نزاع به مراکز پزشکی قانونی سراسر کشور مراجعه کردهاند 5245 تن از استان هرمزگان بودهاند. استانهای تهران، خراسان رضوی و اصفهان به ترتیب دارای بیشترین آمار مراجعات نزاع به پزشکی قانونی بودهاند که از این بین تهران با 89 هزار و 561 مورد، خراسان رضوی با 48 هزار و 695 مورد و اصفهان با 37 هزار و 653 مورد رتبههای اول تا سوم بیشترین آمار نزاع را به خود اختصاص دادهاند. در میان مراجعه کنندگان نزاع در این سه استان برای تهران 30 هزار و 386 مورد زن و 59 هزار و 175 مورد مرد، برای خراسان رضوی 15 هزار و 656 مورد زن و 33 هزار و 39 مورد مرد و برای اصفهان 11 هزار و 571 مورد زن و 26 هزار و 82 مورد مرد گزارش شده است. استانهای بوشهر، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد نیز به ترتیب با 4438، 5245 و 5719 مورد مراجعه کننده نزاع در مقامهای چهارم تا ششم استانهای دارای کمترین آمار نزاع قرار گرفتند (isna.ir) و در سال 1393 تعداد آمار کل نزاع 589602 تن بوده است که 6362 تن از استان هرمزگان بودهاند که نسبت به سال قبل افزایش داشته است (khabaronline). نزاع خیابانی کار بیفرجامی ست که جز دردسر و ناراحتی، زخمی شدن و گاهی مرگ و نابودی چیزی به دنبال ندارد. در نزاع جنبه مثبت و خوب وجود ندارد. نزاعهای خیابانی همچون دیگر ناهنجاریهای اجتماعی، مثل دزدی، الکل، مواد مخدر، جیببری، سرقت مسلحانه، قتل، تجاوز، آدمربایی و غیره به واسطهی عوامل و دلایل مختلفی رشد و وقوع مییابند. کارشناسان پزشکی قانونی، امداد و نجات میگویند بیش از نیمی از افرادی که به مراکز معاینات پزشکیقانونی مراجعه میکنند جراحت دارند و حدود ۲۰ درصد این جراحات ناشی از بروز درگیریها و نزاعهای خیابانی است. این کارشناسان خبره در سازمانهای پزشکی قانونی، امداد و نجات هلالاحمر استفاده از قدرت بدنی به جای منطق برای حل مسائل و مجادلات را ویژه جوامعی که هنوز شهرنشینی و مدنیت در آن ها رشد نکرده، میدانند و زور بازو و استفاده از آن برای به کرسی نشاندن و اثبات نظر خود، ویژه جوامع مکانیکی و قبیله محور است. تاریخ جامعهشناسی و علوم اجتماعی نشان میدهد رشد و گسترش شهرنشینی و پیدایش جوامع ارگانیکی، استفاده از تعقل و اندیشه برای حل مسائل را نیز به دنبال دارد. از نظر نظریهپردازان و متخصصان علوم اجتماعی مانند دورکیم در نظریه آنومی اگر چه او به طور اخص بر روی نزاع تأکید نمیکند، آشکارا بر این اصل تأکید دارد که فقدان اجماع در باب ارزشهای مقرره به محو و غیبت تدریجی آتوریته و ضابطه اخلاقی منجر میگردد و جامعه، مدیریت مؤثر و کنترل اجتماعی لازم را بر فرد از دست میدهد. ثبات اجتماعی برخاسته از قواعد اخلاقی و نحوه مدیریت صحیح اجتماعی و منوط به چگونگی اعمال کنترل اخلاقی بر افراد یک جامعه است. از این رو فقدان چنین ضابطه کنترلی و مدیریت اخلاقی در بروز بیهنجاری اجتماعی از جمله نزاع نقش اساسی ایفا میکند. (نظری، 1386: 94). مطابق نظریه فضای عاطفی خانواده دوروتی لاونولث، افراد نزاع را به عنوان یک رفتار نابهنجار در خانوادهای که توأم با خشونت است میآموزند و یاد میگیرند. از دیدگاه کنترل اجتماعی، نزاع مانند دیگر اشکال بزهکاری، معلول کاهش فقدان نظارت و کنترل اجتماعی است. بر اساس نظریه کنترل میتوان گفت، زمانی که کنترل والدین بر فرزندان ضعیف گردد متقابلاً گرایش به سوی گروههای منحرف بیشتر میشود که این خود سبب گرایش به رفتار انحرافی و نزاع میگردد و علل وقوع آن ممکن است
تحت عوامل مختلف باشد که طی وقوع آن بین جمعی از افراد جامعه درگیری فیزیکی به وجود آمده و موجب ضربوجرح و حتی قتل یک یا چند نفر شود. با توجه به آنکه شهرستان بندرعباس یک شهر تجاری است و افراد از شهرستانهای مختلف به این شهر مهاجرت میکنند این وضعیت علاوه بر در پی داشتن آثار مثبت از قبیل توسعه روابط فردی، فرهنگی، اجتماعی و توسعه شهر، میتواند آثار نامطلوبی از قبیل اختلافات، نزاعها، کشمکشهای اجتماعی و سیاسی را به وجود آورد و انسجام و تفاهم اجتماعی را به خطر بیندازد. لذا تحقیق حاضر در نظر دارد به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به نزاعهای خیابانی در شهر بندرعباس بپردازد تا در جهت رفع مکانیسمهای آن فرهنگسازی کرده و با نظارت صحیح به جای اعمال رویههای نامطلوب برای این مسئله بسترهای مناسب و لازم را برای کاهش نزاع فراهم آورد، در این پژوهش سعی شده پاسخگوی سؤالات زیر باشیم:
1) آیا عوامل اجتماعی در گرایش به نزاع خیابانی تأثیرگذار هستند؟
2) و اگر تأثیرگذار هستند، سهم هر کدام از این عوامل چقدر است؟
اهمیت مسئله و ضرورت پژوهش
افزایش آمار درگیری و نزاع خیابانی ذهن را به این سو میبرد که آستانه تحمل و مدارا در میان مردم کاهش یافته است و نسبت به ارائه راهکار از سوی جامعهشناسان، برای مقابله با این معضل جدی، هنوز اهتمامی صورت نگرفته است. اگر به مراکز پزشکی قانونی در شهرها بروید و صف انبوهی از طرفین نزاع و درگیری را می ببینید که به صرف مسائل پوچ و پیشپاافتاده حسابی به هم تاخته و گریبان دریدهاند و همدیگر را زخمی کردهاند. گسترش نزاعهای خیابانی در برخی موارد به خسارات جبران ناپذیری از جمله قتل و مجروحیتهای بسیار خطرناک منجر میشود. هر روز ما در کوچه و خیابان شاهد دست به یقه شدن عدهای هستیم که بدون توجه به سرانجام رفتارهای خود با هم درگیر میشوند و متأسفانه گاه حوادث دلخراش و بعضاً غیر قابل جبرانی را رقم میزنند. یادگیری مسائلی مانند خونسردی، متانت، تأمل، تفکر و چارهجویی برای حل مشکل در سرنوشت انسان و نحوه زندگی او در تمام دوران مؤثر است. شخصیت افراد در بروز درگیریها هم مؤثر است. افرادی که دارای هدف و برنامهریزی در زندگی هستند و بسیاری از مشکلات را پیشبینی میکنند و با آمادگی قبلی برای هر موردی اقدام میکنند، کمتر باعث درگیری، ضربوجرح و منازعه میشوند و حال آنکه نقطه مقابل آن ها افرادی هستند بدون برنامه و باری به هر جهت که نمیدانند چگونه زندگی خود را میگذرانند، این دسته افراد هم بیشتر برای دیگران مشکل ایجاد میکنند و هم به دلیل برخورد، دیگران هم با نگاه خصمانهتری به آن ها مینگرند. آنچه اکنون برای مردم ما مهم است، پیشگیری از این نوع درگیریهاست و اینکه چگونه میتوانیم از این اتفاقات جلوگیری کنیم (روزنامه جمهوری اسلامی،22/06/90). میتوان گفت نزاعهای خیابانی و ناهنجاریهایی که در جامعه مشاهده میشود، زاییده مشکلاتی است که در جامعه وجود دارد و سبب میشود افراد هر چند ناخواسته دست به پرخاشگری بزنند و وقتی افراد در مقابل رفتار تحقیرآمیز یا ناعادلانه قرار میگیرند واکنش دفاعی وی به صورت خشم بروز میکند به همین دلیل نزاعهای خیابانی زنگ خطری برای جامعه است و بیشترین موارد درگیریها بین افراد جوان صورت میگیرد که این افراد ویژگیهایی مانند ناپختگی، بیتجربگی، انرژی زیاد و تحریکپذیری دارند و مستعد درگیری و زدوخورد و پیامدهای آن هستند. خشونت خیابانی بار مالی نیز به دنبال خواهد داشت. آسیبهای ایجاد شده موجب پرداخت دیه شده و باعث میشود هر دو طرف از کار یا مدرسه خود بازبمانند. آسیبهایی که موجب ناتوانی دائمی میشود، تأثیرات اجتماعی، احساسی و اقتصادی زیادی برای فرد آسیب دیده به دنبال خواهد داشت. اجتماع نیز بار اقتصادی این خشونتها را متحمل خواهد شد. برای ایجاد برنامههای مؤثر پیشگیری، سلامت عمومی باید عواملی که باعث میشود افراد اعمال خشونتآمیز انجام دهند را شناسایی کند
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
هدف عمده و اصلی این پژوهش «شناخت عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به نزاعهای خیابانی در شهرستان بندرعباس»
1-4-2- اهداف جزئی
تعیین اهداف جزئی تحقیق موجب میشود هدف کلی بیشتر قابل دسترس باشد. اهداف جزئی که در این تحقیق به آن پرداخته خواهد شد شامل موارد زیر است:
1-5– سؤالهای تحقیق
1-6- تعریف مفاهیم اساسی تحقیق
نزاعهای خیابانی:
نزاعهای خیابانی یکی از آسیبهای اجتماعی است که با انگیزههایی متفاوت رخ میدهند، انسانها به دلایل مختلف با هم ارتباط دارند و زمانی که روابطشان جوابگوی نیازهایشان نمیشود، درگیری ایجاد میشود. نزاع عبارت است از کشمکشی مشهود و از نظر اصولی مستقیماً قابلرؤیت، حداقل بین دو نفرصورت می گیرد (شایان مهر، 1388: 232). خشونت خیابانی رفتاری است که برای آسیب رساندن به دیگری از کسی سر میزند و دامنه آن از تحقیر، توهین، تجاوز، ضربوجرح تا تخریب اموال و دارایی و قتل گسترده است.
کنترل اجتماعی غیررسمی
به مجموع عوامل محسوس و نامحسوسی که یک جامعه در جهت حفظ معیارهای خود به کار میبرد و مجموع موانعی که به قصد جلوگیری افراد از کجروی اجتماعی در راه آنان قرار میدهد، گفته میشود (ستوده،1380: 46).
از خود بیگانگی اجتماعی
از خود بیگانگی در لغت به معنای جدایی از خود است و در اصطلاح به وضعی اطلاق میشود که در آن، انسانها تحت چیرگی نیروهای خودآفریدهشان قرار میگیرند و این نیروها به عنوان قدرتهای بیگانه در برابرشان میایستند ( کوزر، 1377: 84).
انسجام اجتماعی
انسجام اجتماعی دلالت بر توافق جمعی میان یک جامعه دارد. به عبارتی «انسجام در کل ناظر به میزان و الگوی رابطه متقابل بین کنشگران، گروه ها وخرده فرهنگ های تمایز یافته است» ( افروغ،1378: 140).
هوش فرهنگی
هوش فرهنگی به ظرفیتهای شخصی اطلاق میشود که انسان را به تعامل مؤثر با دیگر انسانها با پیشینه و زمینههای فرهنگی گوناگون توانا میکند (بریسلین و همکاران،2006: 43).
امروزه توسعه جامعه مدرن خصوصاً شهرها و تحولاتی كه در سطح ساختار و مناسبات جمعی در دوران جدید بوجود آمده تمامی شئون و جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی را متأثر ساخته است. تمدن ماشینی امروز كه به دنبال خود توسعه شهرهای صنعتی، ایجاد محلات پرجمعیت، تغییر زندگی ساده و تبدیل آن به یک زندگی پر تجمل و پیچیده، رقابت سرسختانه و عقل گرایی، تشدید احساسات درماندگی، سرخوردگی و اجحاف را به ارمغان آورده است؛ پی آمد دیگری نیز داشته و آن انحرافات و آسیب های اجتماعی انسانها در برابر واقعیات اجتماعی است(محسنی تبریزی،1383: 15). یکی از این آسیب های اجتماعی، آسیب اجتماعی سرقت می باشد؛ سرقت یکی از انواع جرایمی است که در اکثر جوامع پرتعدد است. حتی درگذشته های بسیار دور زندگی بشر خالی از سرقت نبوده و به اشکال مختلف انجام می شده است. این جرم که بعد از قتل با سابقه ترین جرائم به حساب می آید، دستخوش تحولات و تغییرات زیادی شده و شکل انجام آن در زمان های متفاوت و در جوامع مختلف تغییر کرده است . گذشت زمان بر این پدیده نظیر تمام امور اثر گذاشته و تحولاتی در آن بوجود آورده است. شکل انجام شیوه ها، وسائل و ابزار مورد استفاده، نوع مال و اشیاء مسروقه و… همچنین وضعیت سارقین از جهات گوناگون تغییر یافته است(نیری، 1381: 106).
از سوی دیگر، باید اذعان داشت که امنیت اجتماعی به معنای آرامش و آسودگی می باشد كه جامعه برای اعضایش فراهم می نماید و یكی از حقوق مسلم و ضروری مردم بر گردن حاكمان است. حاكمیت موظف است امنیت لازم را برای زندگی اجتماعی- اقتصادی و سیاسی مردم فراهم نماید تا آنها بتوانند در سایه این امنیت زندگی سالم و انسانی و رو به پیشرفت داشته باشند. در تأمین امنیت اجتماعی عوامل و عناصر گوناگونی دخیل هستند كه از جمله یكی از این عوامل رسانه های جمعی می باشند. رسانه های جمعی با ویژگی گسترده بودن، كثرت مخاطب، سرعت انتقال و وسعت انتشار، نقش بسیار مهم و چشمگیری در هدایت افكار عمومی و ایجاد امنیت روانی و اجتماعی اعضای جامعه دارند. رسانه ها با توجه به كاركردهای مهم و چندگانه ای كه در جامعه دارند، از جمله كاركرد نظارت بر محیط، توان ایجاد همبستگی اجتماعی و انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر می توانند بر پدیده های اجتماعی تأثیرگذار باشند. از جمله كاركرد رسانه ها كاركرد آموزشی آن است كه می توانند با بهره گیری از این كاركرد رعایت ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را به مردم آموزش دهند تا امنیت اجتماعی بیشتر گردد. رسانه ها می توانند شیوه های مبارزه با بزهكاری و پیشگیری از آن را به مردم آموزش دهند. آنها با به تصویر كشیدن فرایند بزهكار شدن یک فرد، به مخاطبان می آموزند كه چگونه با اتخاذ تدابیر صحیح تربیتی، آموزشی، اقتصادی و اجتماعی مانع بزهكار شدن خود و اطرافیان گردند(شایگان، 1389: 93-92).
از این منظر، پژوهش حاضر بر آن است تا به تحلیل میزان انعکاس و بازنمایی آسیب اجتماعی سرقت در رسانه نوشتاری مطبوعات بپردازد. لذا پس از بسط فضای مفهومی موضوع و مشخص شدن سازه های مفهومی آسیب اجتماعی سرقت با بهره گرفتن از استراتژی استقرایی و از نوع مطالعات تحلیل محتوای کمی بر روی صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق به بررسی تیپولوژی(طبقه بندی) و نیز اتیولوژی(سبب شناسی) پدیده سرقت خواهد پرداخت. علاوه بر این پس از مشخص شدن تیپولوژی(طبقه بندی) و نیز اتیولوژی(سبب شناسی) پدیده سرقت به ارائه راهکارهای پیشگیرانه و مداخلاتی در برخورد با پدیده مذکور با تأکید بر نقش رسانه در این زمینه مبادرت خواهد ورزید.
1-1- بیان مسأله
امروزه در محیطی به سر می بریم که رسانه های گروهی ما را احاطه کردند؛ رسانه ها با کارکردهای متنوعی همچون فرایند اطلاع دهی و آگاهی بخشی، آموزش و…، امروزه حائز اهمیت می باشند. بنابراین تأثیر رسانه های گروهی برای ما بسیار مهم می باشد؛ زیرا رسانه ها در راستای تجربه مستقیم و غیر مستقیم در ایجاد تصویر وقایع اجتماعی به طور عام و جرایم به طور خاص برای مردم می توانند به عنوان یک نیرو و جریان اصلی شناخته شوند(بیابانی،1393 :22).
در بین وسایل ارتباط جمعی، مطبوعات با توجه به ویژگی ها و کارکردهای ویژه و منحصر به فرد خود نظیر آگاهی دادن به افراد از وقایع و رویدادهای محیط زندگی جمعی و پخش اخبار و اطلاعات ضروری، تکمیل معلومات اجتماعی و بالا بردن سطح فرهنگ و نیز فراهم ساختن وسائل سرگرمی و اوقات فراغت افراد، روز به روز بر اهمیت آنها افزوده می شود. در ایران نیز اگرچه توسعه مطبوعات به شکل جدید آن دیرتر از کشورهای اروپایی و غربی آغاز شده است؛ ولی نمی توان از اهمیت و نقش پر رنگ مطبوعات در عرصه ارتباطات چشم پوشید. در سال های اخیر در ایران، مطبوعات بخصوص روزنامه ها توانستند در افکارسازی و سوق دادن اندیشه ها و همچنین بیان افکار عمومی و خواسته های مردم و نیز بیان وقایع و رویدادهای مهم اجتماعی جایگاه مطلوب تری را کسب کنند. یکی از وقایعی که ما همه روزه یا بعضاً در مطبوعات و روزنامه ها ملاحظه می کنیم، تصویرسازی و انعکاسی است که این قسم از وسایل ارتباط جمعی از پدیده « آسیب های اجتماعی و انواع آن » به عمل می آورند و هر کدام از آنها با توجه به سلایق و گرایش های خاصی که دارند بگونه ای متفاوت به تفسیر و انعکاس آن می پردازند. در این میان، پدیده ایی که بیش از سایر آسیب های اجتماعی در صفحه حوادث روزنامه ها با آن مواجه می شویم؛ آسیب اجتماعی سرقت می باشد. سرقت را معمولا ربودن مال دیگری بدون اطلاع یا رضایت وی و با قصد برنگرداندن و یا به تعبیر دیگر؛ تصرف غیر قانونی در مال دیگران تعریف کردند. سرقت اصولا کنشی است نسبتا عقلانی و حساب شده که طبق برنامه معین و با تصمیم گیری قبلی در مورد انتخاب قربانی و چگونگی فرایند انجام کار صورت می گیرد(صدیق سروستانی،1386: 93). در بین جرایم مختلف سرقت پدیده ای است که هم زمان بر هم زننده امنیت مالی و جانی دیگری می باشد. رفع نیازهای فردی و جمعی به هر شیوه ممکن از طریق تجاوز به اموال غیر و همچنین انتخاب الگوی سرقت به عنوان شیوه ای برای امرار معاش و کسب مال و ثروت و انباشت دارایی در کنار پیامدها برشمرده شده زمینه را برای تقویت خرده فرهنگ های بزهکار و ظهور و شیوع سایر جرایم اجتماعی هموار می سازد(هوشمند و کوه شکاف،1381: 110). لذا شیوع یا اپیدمی شدن سرقت در جامعه می تواند تسهیل کننده هرج و مرج در مناسبات و روابط اجتماعی و به دنبال آن تزلزل در بنیان های نظم عمومی و تقویت بی سامانی اجتماعی باشد.
رسانه های جمعی از جمله روزنامه ها به بازنمایی آسیب های اجتماعی مختلفی از جمله سرقت می پردازند و زوایای مختلفی آن را برای مخاطبان به تصویر می کشند. لذا با اطلاع رسانی به موقع و مناسب برای اعضای جامعه در پیشگیری از این نوع از انحراف اجتماعی برای اعضای جامعه نقش موثری را ایفاء می کنند تا اعضای جامعه بتوانند با درک همه جانبه آنها ضمن حفظ خود از ارتکاب انحرافات اجتماعی، از شکسته شدن هنجارهای مقبول جامعه جلوگیری نمایند(بیابانی،1393 :22). بنابراین می توان اذعان داشت که رسانه های ارتباطی به طور عام و مطبوعات به طور خاص به عنوان یكی از اركان اساسی جامعه می توانند با آشنا و آگاه ساختن جامعه نسبت به بزهكاری و مسائل قانونی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی مربوط به آن، مشاركت هرچه بهتر و مفیدتر مردم را در برقراری و حفظ امنیت موجب شوند به نحوی كه مردم خود كارگزار امنیت شده و در فرایند حصول به آن مشاركت نمایند(شایگان، 1389: 92). با توجه به مطالب فوق، بررسی میزان انعکاس و تصویر سازی مطبوعات داخلی از آسیب اجتماعی سرقت موضوع پژوهش حاضر و اینکه صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق آسیب اجتماعی سرقت( از حیث طبقه بندی و علل) را چگونه انعکاس می دهند؛ مسأله پژوهش حاضر می باشد؟
2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
جهان امروز خواسته و ناخواسته در معرض دگرگونی های شگفت انگیزی قرار گرفته که در این دگرگونی، سهم عمده ای نیز برای وسایل ارتباط جمعی منظور شده است. به بیان دیگر در میان عوامل متعددی كه در تكوین آگاهیها، نگرشها و دگرگونی در رفتارهای افراد مؤثر بودند، نقش رسانههای گروهی غالباً به عنوان یكی از مهمترین عوامل شناخته شده است. امروزه نقشی كه وسایل ارتباط جمعی بر عهده دارند؛ شامل: فرهنگ پذیری، آموزش، اطلاع رسانی و ایجاد مشاركت اجتماعی در میان شهروندان یک جامعه می باشد. در این میان، روزنامهها و مجلات میتوانند خواه از طریق مقالات و خواه از طریق آگاهیهای خود، راه و رسم زندگی امروزی را به خوانندگان بیاموزند و جایگاهی را كه در حیات سیاسی- اجتماعی به معنای وسیع كلمه از دست دادهاند را از طریق مقالات و خواه از نفوذ فزاینده بر زندگی روزانه مردم عادی جبران كنند. از جمله این موارد که می توان به آنها اشاره کرد؛ صفحه حوادث روزنامه ها می باشند که همه روزه شاهد وقایع و اتفاقاتی از انواع مسائل و آسیب های اجتماعی در آن می باشیم.
به طور کلی دو رویکرد کلی در رابطه با انعکاس آسیب های اجتماعی از سوی رسانه ها وجود دارد؛ بدین ترتیب که رسانه ها از یک سو توانایی تشدید احساس ناامنی، ترویج بزهكاری و تشویق افراد مستعد ارتكاب جرم را دارند و از سوی دیگر با ایفای نقش اطلاع رسانی مسئولانه و ترویج الگوهای زندگی سالم می توانند در كاهش وقوع جرم و تأمین احساس امنیت مؤثر باشند(فرجی ها، 1385: 59).
از سوی دیگر، آسیب های اجتماعی خصوصاً برای كسانی كه در شهرها زندگی می كنند پدیده ای ملموس، مشهود و واقعیتی تلخ و در عین حال گریز ناپذیر است كه به عنوان یكی از نمودهای زندگی اجتماعی جامعه مدرن و ماشینی بروز و حضور دارد. آنچه كه حائز اهمیت است این است كه به منظور بقاء و استمرار حیات هر جامعه باید هنجارها و ارزشهای آن جامعه توسط اعضاء آن محترم شمرده شود. اما در همه جوامع انسانی، برخی از افراد پاره ای از ارزشها و هنجارهای جامعه را رعایت نمی كنند و به قول جامعه شناسان نظم اجتماعی «ناهمنوا» نامیده می شوند. به طور کلی مسایل مربوط به آْسیب شناسی اجتماعی در جامعه ما نسبت به سایر حوزه های جامعه شناسی گسترده است و حجم در خوری از پژوهش های انجام شده در عرصه علوم اجتماعی به این گونه پژوهش ها اختصاص دارد. پژوهشگران زیادی تلاش نموده اند تا آنچه را به نظر آسیب اجتماعی آمده مورد مطالعه قرار دهند و علل و عوامل و پیامدهای آنها را مورد بررسی و شناسایی قرار دهند(عبداللهی،1380). اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر را می توان موارد زیر بر شمرد:
1- افزایش نگرانی های عمومی درباره مسایل مختلف اجتماعی از این رو كه صدمات و خسارات وارده بر پیكر اجتماع از ناحیه این گونه مسایل رو به فزونی دارد و هم از آن رو كه گاهی مقابله با آن نیز روز به روز دشوارتر می شود؛ شناخت علمی و دقیق مسایل اجتماعی را ضروری می سازد.
2- آسیب اجتماعی سرقت در میان سایر آسیب های اجتماعی، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص می دهد؛ لذا شناسایی نوع و عوامل موثر بر آن می تواند نقش مهمی را در کنترل و کاهش آن ایفاء نماید.
3- مطالعات انجام شده حاكی از آن است كه اخبار و رویدادهای جنایی بخش عمده ای از محتوای تمامی رسانه های گروهی را به خود اختصاص داده است. بنابراین می توان ادعا كرد كه بخش عمده ای از برداشت ما از جرم محصول تأثیر رسانه هاست. لذا رسانه ها با ایفای نقش اطلاع رسانی مسئولانه و ترویج الگوهای زندگی سالم می توانند در كاهش وقوع جرم و تأمین احساس امنیت مؤثر باشند.
3-1- اهداف تحقیق
پژوهش حاضر درصدد دستیابی به اهداف ذیل می باشد:
الف- اهداف کلی تحقیق:
1- بررسی و شناخت انعکاس و تصویر سازی صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق از آسیب اجتماعی سرقت.
2- شناخت و ارائه راهکارهای مناسب به منظور کاهش آسیب اجتماعی سرقت براساس یافته های حاصل از تحقیق.
ب- اهداف جزیی تحقیق:
1- بررسی و مقایسه میزان انعکاس طبقه بندی(تیپولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق.
2- بررسی و مقایسه میزان انعکاس سبب شناسی( اتیولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق.
3- بررسی و مقایسه اولویت انعکاس طبقه بندی (تیپولوژی) و سبب شناسی (اتیولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق.
4-1- سئوالات تحقیق
پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به سئوالات ذیل می باشد:
الف- سئوالات کلی تحقیق:
1- انعکاس و تصویر سازی صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق از آسیب اجتماعی سرقت چگونه است؟
2- چه راهکارهای مناسبی را می توان به منظور کاهش آسیب اجتماعی سرقت براساس یافته های حاصل از تحقیق ارائه داد؟
ب- سئوالات جزیی تحقیق:
1-آیا بین میزان انعکاس طبقه بندی(تیپولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت وجود دارد؟
2- آیا بین میزان انعکاس سبب شناسی(اتیولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت وجود دارد؟
3- آیا بین اولویت انعکاس طبقه بندی(تیپولوژی) و سبب شناسی(اتیولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت وجود دارد؟
5-4- فرضیه های تحقیق
فرضیه های پژوهش حاضر به شرح ذیل می باشد:
1- بین میزان انعکاس طبقه بندی(تیپولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
1-1- بین میزان انعکاس انواع سرقت براساس اعتبار عامل(مهارت سارق) در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
2-1- بین میزان انعکاس زمان سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
3-1- بین میزان انعکاس نحوه عمل عامل(تعداد سارق) در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
4-1- بین میزان انعکاس مال سرقت شده در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
5-1- بین میزان انعکاس شیوه های سرقت به اعتبار راه های ورود سارق در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
6-1- بین میزان انعکاس سرقت به اعتبار محل سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
2- بین میزان انعکاس سبب شناسی( اتیولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
1-2- بین میزان انعکاس اعتیاد سارق به عنوان یکی از متغیرهای گرایش به آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
2-2- بین میزان انعکاس فقر، بیکاری و گذران زندگی به عنوان یکی از متغیرهای گرایش به آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
3-2- بین میزان انعکاس ورشکستگی اقتصادی(فشار اقتصادی) به عنوان یکی از متغیرهای گرایش به آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
4-2- بین میزان انعکاس حس جامعه گریزی به عنوان یکی از متغیرهای گرایش به آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
5-2- بین میزان انعکاس تصاحب اموال( نابهنجاری از نوع نوآوری) به عنوان یکی از متغیرهای گرایش به آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
6-2- بین میزان انعکاس بدهکاری(وصول طلب) به عنوان یکی از متغیرهای گرایش به آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
7-2- بین میزان انعکاس فرصت و معاشرت افتراقی(محیط نامناسب و دوستان کجرو) به عنوان یکی از متغیرهای گرایش به آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
8-2- بین میزان انعکاس ناکامی و حسادت(احساس محرومیت نسبی) به عنوان یکی از متغیرهای گرایش به آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
3- بین اولویت انعکاس طبقه بندی (تیپولوژی) و سبب شناسی (اتیولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
1-3- بین اولویت انعکاس انواع سرقت براساس اعتبار عامل(مهارت سارق) در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
2-3- بین اولویت انعکاس زمان سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
3-3- بین اولویت انعکاس نحوه عمل عامل(تعداد سارق) در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
4-3- بین اولویت انعکاس مال سرقت شده در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
5-3- بین اولویت انعکاس شیوه های سرقت به اعتبار راه های ورود سارق در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
6-3- بین اولویت انعکاس سرقت به اعتبار محل سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
7-3- بین اولویت انعکاس سبب شناسی( اتیولوژی) آسیب اجتماعی سرقت در صفحه حوادث دو روزنامه جام جم و شرق تفاوت معناداری وجود دارد.
6-4- تعاریف متغیرهای تحقیق
با توجه به اینکه تحقیق حاضر در صدد بررسی میزان انعکاس سرقت، طبقه بندی و علل آن در مطبوعات داخلی(دو روزنامه شرق و جام جم) می باشد، بنابراین طبقه بندی(انواع) سرقت و علل آن مقوله های تحلیل محتوی پژوهش حاضر می باشد:
عامگرایی و خاصگرایی از موضوعاتی است كه در جریان در گرفتن بحث جهانی شدن در نوشتههای جامعهشناسان مطرح شده است. در تعریف برخی جامعهشناسان عامگرایی به جریان مورد حمایت سرمایهداری جهانی اشاره دارد كه میكوشد فرهنگهای مقاوم را از سر راه خود بردارد و وارثان آن فرهنگها در دل یک فرهنگ مصرفی، لذتجو و بیتعصب حل كند. تا راه را برای گسترش بازار سرمایهداری باز شود و خطراتی كه از سوی فرهنگ و مذهب، سرمایههای آن ها را تهدید میكند خنثی شود.
خاصگرایی نیز اشاره به فرهنگهایی دارد كه خطر را دریافتهاند و میكوشند با پناه بردن به ارزشهای ملی، مذهبی، بومی، صیانت (حتی در حد افراط) از آن ارزشها خود را از هجوم این فرهنگ عامگرا حفظ كنند.
جامعه کم و بیش در طی دهه های گذشته شاهد تحولات اجتماعی بوده است که یکی از نتایج آن گسترش و تعمیم تمایزات است و این تحولات عمدتاً بیرونی بودهاند. آنچه مسلم است این است که تحولات، مناسبات اجتماعی را از شکل سنتی آن خارج ساخته و جامعه ما دیگر تا حد زیادی اختصاصات یک جامعه سنتی را حداقل در ظاهر امر و در لایههای بیرونی مناسبات اجتماعی ندارد (صفری شالی، 1386: 26). شهر اردبیل بهعنوان جزئی از این جامعه بزرگ میباشد که به اصطلاح درحال گذار و رو به توسعه است و هر روز شاهد تغییر و تحولات اجتماعی بوده است که این تغییر و تحولات، تمایزات اجتماعی و به تبع آن مناسبات اجتماعی جدیدی را بهوجود آورده است که بر این مناسبات جدید بایستی نظم نوینی حاکم باشد. نظمی که شالودههای آن با نظم سنتی تفاوت داشته باشد. بحث خاصگرایی و عامگرایی بهعنوان یک مکانیسم با کارکردهای متعدد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود نقش مهمی را ایفا میکند که میتوان گفت مهمترین آن برقراری نظم اجتماعی و انسجام گروهی است. بهنحوی كه گرایش به خاصگرایی یا عامگرایی پیامدهای متفاوتی را در مراودات و تعاملات اجتماعی شهروندان خواهد داشت. خاصگرایی زمانی بیشتر نمود عینی پیدا میكند كه كنشگران اجتماعی خود را در برابر قومیتها، خواستگاهها و ارزشهای اجتماعی متفاوت و متناقض هم مشاهده كند و جهت رسیدن به ارزشهای مورد قبول عام بهجای نقش واقعی، نقش نمایشی بازی كند. از طرف دیگر از جمله عوامل تقویت کننده همبستگی اجتماعی داشتن ارزشهای مشترك، عامگرایی، دگراندیشی، همدلی و نوعدوستی است و عوامل تهدید کننده آن را سوءظنها، موضعگیریها و خاصگرایی میباشد. هر فردی میداند كه بدون پیروی از حداقل ارزشهای مورد قبول عموم مردم، حیات اجتماعی ناممكن است و این پیشفرض در واقع رابطهای است بین عامگرایی و وفاق اجتماعی. یعنی توافق جمعی بر سر مجموعهای از اصول و قواعد اجتماعی در یک میدان تعاملی اجتماعی كه موجب انرژی مثبت میشود (چلبی، 1383: 17).
امروزه عموم محققان براین باورند كه عامل و حاصل توسعه، انسان است بهنحوی كه هرگونه تغییر و تحولی در گرایشات، باورهای افراد عامل تغییر در وضعیت عینی آنان است بدون شک رشد و تعالی هر نظام اجتماعی در پرتو همبستگی اجتماعی و وفاق عمومی افراد آن جامعه میسر میگردد (ربانی، 1388: 138).
جامعهشناسان ایجاد همبستگی اجتماعی افراد جامعه را ناشی از عواملی چون اعتقادات و احساسات مشترک و تعادل و هماهنگی میان باورها و ارزشها میدانند و عامل اصلی واگرایی انسانها را جدال و ستیز و کمبود امکانات مادی تلقی میکنند. از جمله عوامل تقویت کننده همبستگی اجتماعی داشتن ارزشهای مشترك، عامگرایی، دگراندیشی، همدلی و نوعدوستی است و عوامل تهدید کننده آن را سوءظنها، موضعگیریها و خاصگرایی میباشد. هر فردی میداند كه بدون پیروی از حداقل ارزشهای مورد قبول عموم مردم، حیات اجتماعی ناممكن است و این پیشفرض در واقع رایطهای است بین عامگرایی و وفاق اجتماعی. یعنی توافق جمعی بر سر مجموعهای از اصول و قواعد اجتماعی در یک میدان تعاملی اجتماعی كه موجب انرژی مثبت میشود (چلپی، 1383: 17).
بنابراین گرایش به كنشهای عامگرایی موجب تحقق ثبات سیاسی، مشاركت عمومی، تعاون و اعتماد اجتماعی بین شهروندان میشود.
آنچه در این تحقیق بهعنوان مسئله طرح میشود این است كه در چه شرایطی شهروندان بهعنوان كنشكران اجتماعی حتی بدون وجود یک تنظیم كننده خارجی گرایش به عامگرایی یا خاصگرایی دارند؟
از دیدگاه چلپی در نظم اجتماعی سنتی روابط اجتماعی (communal relationship) بیشتر صبغه عاطفی دارد از این نظر روابط اجتماعی در سطح جامعه بیشتر انتشاری (diffusional) خاصگراست بنابراین منشاء ارزشی در جوامع دارای نظم سنتی نوعاً در ماوراء طبیعت و جامعه است. بهنحوی كه هنجارهای قانونی مبتنی بر سنت، هنجار اخلاقی مبتنی بر سنتگرایی و اعضای جامعه به رعایت سنت احساس تعهد دارند لذا نوآوری و خلاقیت فردی چندان جایی ندارد.
خاصگرایی تمایل نیازی است كه كنشكران را به واكنش براساس ملاكها انتخاب خاص و موقعیت سوژه در یک سیستم روابط با سوژه ترغیب میكند (ربانی و دیگران، 1388: 137).
رزیتا سپهرنیا در تحقیقی تحت عنوان بررسی نقش جهانی شدن در شکلگیری «خاصگرائیهای فرهنگی» آورده است كه خاصگرائی هیچگونه تحمل و تساهل و همزیستی را بر نمیتابد و پلورالیسم در آن محلی از اعراب ندارد بر این اساس سه نوع خاصگرائی را میتوان شناسائی کرد:
خاصگرائی منزوی: به دیدگاه عدهای اطلاق میگردد که گروه خود را از محیط اجتماعی و گروههای دیگر جدا نگه میدارند در عین اعتقاد به برتری فرهنگی خود، انفعال فرهنگی در پیش میگیرند.
خاصگرائی سرسخت و ستیزهجو: این گروه هم مطلقاندیش هستند و هم برتری فرهنگی خاص را ادعا میکنند با این تفاوت که جهانگیر شدن فرهنگ موردنظر را رسالتی غیر قابل چشمپوشی قلمداد میکنند.
خاصگرائی ریشهدار: میکوشد تمایز گروههای متأثر از فرایند جهانی شدن را حفظ کند. این خاصگرایان از گرایشهای ادغامگر فرایند موردنظر آگاه هستند ولی بر حفظ تنوع در برابر آن ادغام و همگرائی تأکید میکنند (گلمحمدی، 1381: 163).
رفتار خاصگرایی بهمنزله اتخاذ یک موضع تحت تأثیر نظام ارزشی برخاسته از خردهفرهنگهای متفاوت است. از نظر چلپی اگر در جوامع توسعه نیافته بتوان عمومیت ارزشی را برقرار كرد میزان همبستگی اجتماعی و تعمیم ساختاری بالا میرود كه این كار با چارچوب ارزشی اجتماع امكانپذیر است بهگونهای كه تمامی خردهفرهنگهای موجود در آن بتوانند در حوزه این ارزشها حركت كنند (ربانی به نقل از عظیمی، 1388: 142).
شهر اردبیل بهعنوان مركز یک استان مرزی متشكل از شهروندانی است كه متأثر از عوامل برونمرزی و قومیتهای متفاوت (كرد، تالش، تات، آذری) دارای تعلقات، تعصبات و خردهفرهنگهای متنوعی میباشند و موضوع خاصگرایی بهعنوان یكی از موانع عمده توسعه مسئلهای است كه دامنگیر گروه كثیری از شهروندان میشود حال آنكه بیشتر اشخاص متأثر از نظام اجتماعی خود بهنوعی خاصگرا هستند لذا در سنجش این ایستار قبل از آنكه داشتن یا نداشتن ایستار خاصگرایانه مدنظر باشد، میزان و شدت آن مدنظر است.
اما بحث خاصگرایی و گرایش به آن بهعنوان یک پدیده اجتماعی متأثر از شرایط و عواملی میباشد كه این كار پژوهشی درپی تبیین میزان خاصگرایی و عوامل مرتبط یا آن میباشد. بهعبارتی پژوهش حاضر با استناد به نظریههای جامعهشناختی درپی پاسخ به این سئوال است كه میزان خاصگرایی در بین شهروندان شهر اردبیل تا چه حدی است؟ و عوامل مرتبط بر این گرایش كدامند؟
بررسی میزان خاصگرایی شهروندان اردبیل و عوامل مرتبط با آن
در شهر اردبیل بهعنوان مرکز استان که شاهد مهاجرت و تحرک روانی جمعیت هستیم و مهاجرت به این شهر با اهداف دستیابی به امکانات اقتصادی، فرهنگی ـ رفاهی انجام میپذیرد و بدین طریق افراد دارای خردهفرهنگهای متفاوتی میباشند. فرایند تفکیک اجتماعی از طریق تکثیر گروهبندی اجتماعی تعداد خردهفرهنگها را افزایش میدهد و افزایش خردهفرهنگها نیز به نوبه خود زمینهی بالقوه اختلال نمادی را آماده میسازد. و اصولاً اگر جامعهای حائز شرایطی چون افزایش جمعیت یا تفکیک اجتماعی بالا یا محیط با غلظت نمادی بالا یا عدم ارتباطات بین گروهی و یا ترکیبی از آن ها باشد آنگاه وافر بودن قواعد فرهنگی و اجتماعی از طریق تقسیم ارزش خاصگرایی را در بین کنشگران عمومیت میبخشد کما اینکه خاصگرایی مانع تعمیم ارزش در جامعه میشود متقابلاً عدم تعمیم ارزش موجب تقویت خاصگرایی میشود (چلبی، 1389: 142).
بنابراین با توجه به وجود خردهفرهنگها با مختصات اجتماعی، اقتصادی و قشربندیهای متنوع در شهر اردبیل مانعی برای تحقق وفاق اجتماعی و مشارکت عموم شهروندان در عرصههای مختلف توسعه و مدیریت شهری قلمداد میگردند و این شرایط به خصوص در زمانی بهعنوان یک مسأله اجتماعی دارای اهمیت است که شهروندان احساس کنند که شاهد عدالت توزیعی در حوزه اجتماعی نیستند بهعبارتی رتبهی اجتماعی افراد جهت دسترسی به منابع ارزشمند شهر یکسان نباشد و این تصور ذهنی جهت اکتشاف محقق در بین شهروندان از لحاظ دسترسی به چهار منابع ارزشمند یعنی: 1ـ منابع اقتصادی و مادی؛ 2ـ دارایی سازمانی یا دسترسی به قدرت سازمان یافته؛ 3ـ دارایی شهرت یا اعتبار اجتماعی یا دسترسی به تعهدات اجتماعی؛ 4ـ سرمایه یا میزان دسترسی به منابع معرفتی در جامعه برابر نیستند آنگاه شاهد موضعگیریهای اجتماعی، اقتصادی وسایل در شهر میشویم که به نوبه خود تبعات نامناسب و کژکارکردهای پنهانی در سطح شهر میشویم با عنایت به موارد ذکر شده انجام اینکار پژوهشی برای سنجش شدت و میزان خاصگرایی اهمیت و ضرورت مییابد.
قلمرو مكانی این تحقیق شهر اردبیل، واحد تحلیل كلیهی افراد بین سنین 18 تا 64 ساله ساكن شهر اردبیل و قلمرو زمانی آن سال 1393 میباشد.
از نظر سیمن ساختار بروكراسی جامعه جدید، شرایطی را ایجاد كرده است كه در آن افراد نمیتوانند عواقب و نتایج كار خود را كنترل كنند و مدیریت جامعه و سیستم پاداش اجتماعی نیز بهگونه ای است كه فرد، بین رفتار خود و پاداش دریافتی از سوی جامعه، نمیتواند ارتباطی برقرار كند در چنین وضعیتی احساس انفصال و بیگانگی، بر فرد مستولی شده و او را به كنش منفصلانه در قبال جامعه سوق میدهد. و این بیگانگی و احساس بیقدرتی تأثیر منفی بر عامگرایی دارد (تبریزی، 1375: 102).
از نظر «لوین» بیگانگی اجتماعی حالتی است كه فرد خود را بهعنوان بخشی از روند سیاسی و اجتماعی جامعه بهشمار نمیآورد و كنش خود را در تعیین مسیر وقایع، بیتأثیر تلقی میكند (وطنی، 1387: 90).
دیدگاه ساختی ـ كاركردی:
در این دیدگاه بر ضرورتهای کارکردی و نیازهای یک نظام اجتماعی تأکید می شود. نظام اجتماعی گرایش به انجام وظایفی برای بقای نظام دارد که ساختهای اجتماعی وظیفه پاسخ دادن به این نیازها را دارند. پارسونز حیات اجتماعی را نوع خاصی از یک موجود زنده میداند. فکر زندگی اجتماعی بهمثابه یک نظام (شبکه ای از اجزای مختلف) بخش ساختاری نظریه وی و تشبیه به یک نظام زیستشناختی، بخش کارکردگرا را تبیین می کند. از اینرو کارکردگرایی ساختاری عنوانی است که پارسونز بهکار خود میدهد. یک نظام اجتماعی کنش، مانند بدن انسان نیازهایی دارد که باید ارضا شوند تا آن نظام برقرار بماند و اجزایی دارد که برای رفع آن نیازها عمل می کنند. همه نظامهای زنده گرایش به تعادل یا نوعی رابطه پایدار متوازن میان اجزای گوناگون و حفظ خود جدا از نظامهای دیگر دارند. تأکید پارسونز همواره بر ثبات و نظم است و در حقیقت نظریه اجتماعی کوششی است برای پاسخ به این سؤال که «نظم اجتماعی چگونه امکان پذیر است (روشه، 1376: 20).
پارسونز در دوره دوم زندگیاش بر جامعه شناسی آمریکایی تأثیر و نفوذ عمیقی داشت؛ چراکه در چارچوب کلی ساختارگرایی کارکردی، پارسونز قدرت برتر بود. در این دوره نظریه های وی جدیترین نظریه های مورد بررسی در جامعه شناسی آمریکایی بودند. اوج شکوفایی پارسونز در این دوره مربوط به طراحی چارچوب مرسوم به آجیل (AGIL Framework) یا پارادایم چهار کارکردی (FourـFunction Paradigm) حاصل شد که بر مبنای متغیرهای الگویی کنش (Pattern Variable of Action) وی قرار داشت (روشه، 1376: 24).
نظام کنش:
پارسونز در کارهای اولیه خود جریانهای مختلف اندیشه اجتماعی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم را در چارچوبی فراگیر ترکیب می کند. مهمترین ویژگی این ترکیب درهم آمیختن نظریات کنش اجتماعی کلگرا و فردگرا است. پارسونز با بهره گیری همزمان از رهیافتهای فردگرا و کلگرا به سازماندهی کنشهای فرد در نظامهای کنش می پردازد. پارسونز همچنین دنیای اجتماعی را از زاویه افکار مردم به خصوص هنجارها و ارزشها مشاهده میکرد. هنجارها قواعدی اجتماعاً پذیرفته شده اند که مردم آن ها را بهکار میگیرند تا درباره کنشهای خود تصمیم گیری کنند. مهمترین فرایندهای اجتماعی تبادل معنا، نمادها و اطلاعات است (كرایب، 1378: 53). پارسونز بیش از نظریهپردازان قرن نوزدهم تلاش کرد تا روابط میان فرهنگ، شخصیت و ساختار اجتماعی را با ارائه الگوهای تجریدی و دارای قابلیت کاربرد عام بهشکلی نظاممند در قالب نظریه بیان کند (اسمیت، 1383: 46). وی با تأکید بر لزوم ایجاد یک نظریه عمومی و منظم برای روابط انسانی، توسعه یک نظریه انتزاعی را زمینه اصلی شکوفایی علم و موجب تسهیل نظریات تجربی قلمداد میکرد. پارسونز تحت تأثیر وبر و تا حدی توماس، کنش اجتماعی را بهعنوان موضوع اصلی جامعهشناسی خویش معرفی کرده و نظریه پیچیدهای را درباره آن عرضه می کند (ادیبی، 1354: 137). پارسونز معتقد است که تمام نظریات، در حال حرکت به سمت نوعی نظریه ارادهگرایانه کنش هستند که در آن انسانها انتخابکننده و تصمیمگیرنده در مورد اهداف گوناگون و وسایل مختلف برای رسیدن به آن ها هستند. کنش بنیادی از یک کنشگر، وسایل، اهداف و محیطی ساخته می شود که شامل موضوعات مادی و اجتماعی و هنجارها و ارزشهاست (كرایب، 1378: 55). پارسونز اندیشه کنش را به مفهوم نظام اجتماعی بسط میدهد. نظام اجتماعی حول هنجارها و ارزشهایی ساخته می شود که بخشی از محیط کنشگران را تشکیل میدهد (كرایب، 1378: 56). از نظر پارسونز، کنش نوعی از رفتار است که جنبه آگاهانه دارد. وی از میان کنشها، کنش متقابل اجتماعی را مورد توجه قرار میدهد و فرد را در مرکز این نظریه قرار میدهد. پارسونز معانی مختلفی از نظام اجتماعی دارد. در یکجا آن را شبکه روابطی میداند که عاملین را دربر میگیرد و در جای دیگر تجمع افراد را در کنش متقابل میداند (ادیبی، 1354: 138).
پارسونز در کتاب «ساختار کنش اجتماعی» نظریهای با عنوان نظریه سیستمها دارد. وی در این نظریه نظام کنش را متشکل از چهار جزء میداند که عبارتاند از: نظام فرهنگی، نظام اجتماعی، نظام روانی و نظام زیستی. پارسونز برای این خردهسیستمها الگویی با عنوان آجیل AGIL معرفی می کند که برای حفظ و بقای یک سیستم اجتماعی لازمند و به کارکردهای هر سیستم در جهت بقای جامعه اشاره دارند (اسمیت، 1383: 57).
هر نظامی در هر سطحی برای اینکه بقا پیدا کند باید چهار نیاز یا پیشنیاز را برآورده کند که پارسونز آن را پیششرطهای کارکردی مینامد. این پیششرطها عبارتاند از:
1ـ انطباقپذیری (Adaptation)؛ هر نظامی باید با محیط خود انطباق پیدا کند.
2ـ دستیابی به هدف (Goal Attainment)؛ هر نظامی باید وسایلی برای بسیج منابع خود داشته باشد تا بتواند به هدفهای خود دست یابد و رضایت حاصل کند.
3ـ یکپارچگی (Integration)؛ هر نظامی باید هماهنگی درونی اجزای خود را حفظ کند و شیوههای برخورد با انحراف را بهوجود آورد؛ بهعبارت دیگر باید خود را منسجم نگه دارد.
4ـ حفظ انگاره (Latent Pattern Maintenance)؛ هر نظامی باید تا حد ممکن خود را در حالت تعادل نگه دارد (چلپی، 1373: 128).
هریک از این کارکردها مربوط به یکی از نظامهای اجتماعی است. سازگاری و انطباق با جهان مادی کارکرد نظام اقتصادی، تحقق اهداف در نظام اجتماعی کارکرد نظام سیاسی، یکپارچگی و حفظ نظم مرتبط با نظام حقوقی و قانونی و الگوی پنهان حفظ نظم وظیفه نظام فرهنگی است (چلپی، 1373: 130).
در این الگو تمام نظامها قدرت برابر ندارند. درست است که هریک از این سیستمها از هم مستقل و مجزایند، اما در این میان اهمیت نظام فرهنگی از سایر نظامها بیشتر است. پارسونز نظام فرهنگی را شامل سه قلمرو عمده میداند:
1ـ قلمرو نهادهای شناختی؛ که با اندیشهها و باورهای مربوط به جهان خارج در ارتباط است.
2ـ نهادهای بیانی؛ مثل هنر و موسیقی که در ارتباطات عاطفی بهکار میروند.
3ـ معیارها و هنجارهای اخلاقی؛ که با درستی و نادرستی کنشهای انسانی ارتباط دارند.
نظام فرهنگی از نظر پارسونز ادغام و اجتماعی شدن افراد در جامعه است. کنش اجتماعی افراد دربرگیرنده گزینشهایی است که براساس ارزشها و هنجارهای درون نظام فرهنگی مشخص میشوند؛ یعنی افراد براساس ارزشهای فرهنگی که در آن ها درونی شده به کنش اجتماعی میپردازند (چلپی، 1373: 141).
متغیرهای الگویی پارسونز:
پارسونز برای تحلیل کنش، شیوه های متفاوتی را طراحی کرده و آن را متغیرهای الگویی مینامد. متغیرهای الگویی دو جنبه مختلف از کار پارسونز را در کنار یکدیگر قرار میدهند: نظریه کنش و نظریه نظامها. هم کنشهای فردی و هم سازمانبندی نظام را میتوان نوعی انتخاب از میان بدیلهای مختلف تلقی کرد. همه کنشها متضمن این انتخاباند و چهار جفت بدیل اصلی در این زمینه وجود دارد:
1ـ خاصگرایی ـ عامگرایی؛ میتوان یک شیء را چیزی خاص و منحصر بهفرد (رفتار فرزندان) یا واحدی از یک طبقه عمومی بهشمار آورد.
2ـ عاطفی ـ بیطرفی عاطفی؛ در یک رابطه اجتماعی یا با تمامی احساسات (رابطه با فرزندان) و یا بیطرفانه میتوان وارد شد مثل دانشجویان.
3ـ کیفیت ـ عملکرد؛ میتوان برای یک شیء بهخاطر خودش ارزش قایل شد (فرزندان) یا بهخاطر کاری که میتوان با آن انجام داد.
:
در کشور ما با عنایت به فرهنگ غنی و ریشهدار خود برای ازدواج اهمیت خاصی در نظر گرفتهاند و در سالهای اخیر به دنبال تغییرات شگرف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه، رفتارها و عادات اجتماعی و فردی مردم دچار تحولات بسیاری شده است که ازدواج و ملاکهای آن نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
ازدواج به عنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال همواره مورد تأیید بوده است. ازدواج رابطهای انسانی، پیچیده، ظریف و پویا میباشد که از ویژگیهای خاصی برخوردار است. همچنین توجه به کانون خانواده، محیط سالم و سازنده، روابط گرم و تعاملات بین افراد که میتوانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند نیز، از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب میشوند. ازدواج اولین تعهد عاطفی و حقوقی است که ما، در بزرگسالی قبول میکنیم. انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی هم نقطه عطف، و پیشرفت شخصی تلقی میشود .
یکی از نگرانیها و دغدغهها در جامعه و به ویژه برای افراد در شرف ازدواج، انتخاب همسر میباشد. ازدواج اولین و مهمترین مرحله در سیکل زندگی خانوادگی میباشد که در آن انتخاب همسر صورت میگیرد. انتخاب همسر موضوعی پیچیده و تصمیمی تأثیرگذار بر روی زندگی آینده فرد است. جهت استحکام ازدواجها لازم است که طرفین، معیارهای مناسبی برای انتخاب همسر تعیین کرده و به بررسی ویژگیهای فردی و تطابق آن با معیارهای خود بپردازند، زیرا این امر در سعادت و بدبختی فرد نقش اساسی دارد. ازدواج فرمان الهی جهت ایجاد صمیمیت و زوجیت دائمی بین مرد و زن و یکی شدن دو نفر میباشد. زن و مرد باید بدانند که بخش مهمی از خوشبختی و یا بدبختی آنها در رابطه با همسر ایشان است. بیشترین مشکلاتی که در زندگی خانوادگی به وجود میآید به خاطر این است که دختر و پسر همسر متناسب با خود را انتخاب نکرده و چه بسیار دیده میشود که عدم تناسب در ازدواج زندگی را به تباهی و بدبختی کشانده و بسیاری از مشکلات و اختلافات را در زندگی مشترک موجب شده است. هم چنین نداشتن معیارهای درست و اهمیت ندادن به خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی همسر، از علل عمده طلاق محسوب میشود. اگر ازدواج تا حد معقولی بر اساس معیارهای صحیح صورت گیرد، تا حدی میتوان مطمئن بود که شالوده استواری برای خانواده و تربیت فرزند بنا شده است و برعکس چنان چه تنها براساس احساسات و تمایلات زودگذر و ملاکهای مادی و ظاهری و شاخصهای واهی صورت گیرد، میتواند در وحدت و انسجام خانواده و تربیت فرزندان و بهداشت روانی آنها مشکل ایجاد کند و برای کلیت جامعه و تأمین اهداف اجتماعی، معضلات جبرانناپذیری را سببساز گردد .
نسل جوان، بهترین و سازندهترین نیروهای هر جامعه بوده، سازندگی، پیشرفت و تعالی جامعه بستگی به تلاش و همت این قشر از جامعه دارد. انتخاب شغل و نیز ازدواج، مهمترین مسایل بزرگسالی را در جوامع غربی تشکیل میدهند. با توجه به فرهنگ کشور ما و نقش مذهب در آن و نیز سنتهای دیرین و پایبندی جامعه ایرانی به سنن و آداب، اینگونه به نظر میرسد که در کشور ما ازدواج و تشکیل خانواده مهمتر از شغلیابی باشد که نمود آن بیشتر در بین جنسیت زن می باشد. دانشجویان به دلیل مشغله درسی و طولانی بودن زمان تحصیل و عملاً بر کنار ماندن از بازار رسمی کار برای مدتی قابل توجه، بیش از سایر جوانان درگیر مشکلات ازدواج و تشکیل خانواده میباشند.
مطالعه معیارهای انتخاب همسر در بین دانشجویان به دلیل شرایط خاص آنها پژوهشی جذاب، قابل توجه و جالب میباشد. زندگی در دانشگاه و محیط دانشجویی، یعنی محیطی که افراد مختلف از فرهنگها، قومیتها، پایگاههای اجتماعی مختلف و افکار و عقاید متفاوت را در خود جای داده است و در آن دوری فرزندان از والدین و کاهش تماس و ارتباطشان با آنها در نتیجه کاهش کنترل و نظارت خانواده، دانشجویان را در شرایطی خاص قرار داده که باعث میشود در زمینه انتخاب همسر با مسایلی روبرو شوند. با توجه به این شرایط، بررسی معیارهای همسرگزینی در بین آنها و عوامل مؤثر بر این معیارها قابل توجه است.
ذکر این نکته خالی از فایده نیست که در مطالعه بر روی معیارهای همسرگزینی، باید همواره این نکته را در نظر داشت که متأسفانه ملاکهایی نیز همواره وجود دارند که اتخاذ صرف آنها از طرف هر یک از زوجین، باعث بنیاد نهادن بی پایه و اساس است. برخی از آن ملاکها عبارتند از: ازدواج فقط برای پول، ازدواج به خاطر ترک خانه والدین، ازدواج با یک فرد به خاطر علاقه والدین به او، عادت به ارتباط درازمدت، ازدواج به خاطر فرزنددار شدن و البته ازدواج اجباری.
ممکن است هر روز تعداد زیادی از زن و شوهرها را در کنار یکدیگر ببینیم. شاید گاهی چنین به نظر برسد که برخی از این زوجها هیچ تجانسی با هم ندارند و گاهی ممکن است از دیدن زوجی که گویی فقط برای یکدیگر ساخته شدهاند به شگفت آییم.
هر چند که نمیتوان قاعدهای کلی را حتی به یک زمان یا مکان خاص تعمیم داد اما با مطالعه اسنادی که موجود است متوجه می شویم در گذشته، زن و مرد، کمتر در ازدواج خود نقش داشتهاند، زیرا ازدواج، بیشتر به عنوان وسیلهای در خدمت منافع جمع بوده است. لذا توافق اطرافیان در این امر مهم بوده است. هر چند ازدواجهایی نیز صورت میگرفته که زن و مرد بدون توجه به خواست اطرافیان، یکدیگر را گزینش مینمودند لیکن شمار چنین ازدواجهایی بسیار کمتر از نوع دیگر بوده است. در این دوره طولانی اصل اساسی، گزینش همسر توسط دیگران بوده است اما در همین دوره نیز تنوعاتی به چشم میخورد. چنانکه در فراخور نیاز، جهت انتخاب همسر برای پسر، در دورهای به ثروت و دارایی دختر و زمانی دیگر به قابلیتها و تواناییهای شخصی او توجه میشده است. اما در دوره صنعتی این امکان برای زن و مرد به وجود آمد که در مهمترین تصمیم زندگی خود، نقش فعالی داشته باشند، زیرا در این دوره ازدواج مانند گذشته یک ضرورت اقتصادی یا سیاسی نبود بلکه به قصد تکمیل شخصیت و برای نیل به هدفهای شخصی مطرح میشد. بنابراین طبیعی بود فردی که تقریباً از بند ضرورت اقتصادی و سیاسی ازدواج خارج شده بود میتوانست به ویژگیهای شخصی همسرش بیندیشد. هر کسی را متناسب با خود نداند و دست به گزینش زند. اما این تحول در همه جا به طور همزمان ایجاد نشد به طوری که حتی امروزه نیز در برخی جاها ازدواجهای اجباری و یا با واسطه دیده میشود. اما برخلاف دورههای قبل که ازدواج در خدمت اهداف و منافع جمعی بوده است امروزه بیشتر ازدواجها با هدفهای شخصی صورت میگیرد. در این باب جامعهشناس به دنبال آن است که بداند افراد یک جامعه براساس چه ملاکها و معیارهایی و با اولویت دادن به کدام ارزشها شریک زندگی خود را برمیگزینند. بنابراین میتوان گفت که خانواده و لزوماً همسرگزینی از تغییر و تحولات ساختار اجتماعی متأثر میشوند، به عبارت دیگر همسرگزینی به عنوان سنگ بنای اولیه تشکیل خانواده تحت تأثیر تغییر و تحولات ساختار اجتماعی- اقتصادی پیرامون خود دگرگون میگردد.
جامعه در حال تحول و گذار ما، از نظر فرهنگی در حال تجربه تغییرات سریع معیارهای همسرگزینی از ملاکهای سنتی به مدرن و از شیوههای بسیط به روشهای پیچیده و متنوع همسریابی است. سنتها قدیم ازدواج اکثراً در حال فروپاشی و دگرگون شدن به سمت معیارهای جوامع پیشرفته میباشد؛ به جای آنکه ازدواج مانند قبل یک کار جمعی و خانوادگی و مشارکتی با مسئولیت جمع باشد گاه به تصمیمگیری فردی جوانان و انتخاب شخصیشان بدل شده است. غیر از عدم شفافیت ارزشها و هنجارها در انتخاب همسر، لازم است به دغدغههای ساختاری و اجتماعی اشاره شود که احتمالاً میباید به تغییرات جمعیتی ناشی از انبوه متولدین سالهای اولیه انقلاب، مسئله جنگ تحمیلی و بحران اقتصادی رکود و بیکاری جوانان (حتی پس از اتمام تحصیلات) و…. بالا رفتن سن ازدواج و ایجاد تأخیر در آن که به خاطر مضیقههای موجود، اشاره کرد. تأخیر در ازدواج حداقل، به سبب اینکه در فرهنگ و مذهب ما روابط دو جنس خارج از ازدواج مجاز نمیباشد خود مسئله است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی باتوجه به دیدگاههای منفی در مورد طرحها و برنامههای رژیم گذشته، برنامه کنترل جمعیت و تنظیم خانواده به طور موقت متوقف شد و در حدود 8 سال (1357-1365) رشد جمعیت به مرحله خطرآفرینی رسید. اکنون جمعیت ایران با نرخ رشد بین 5/1 تا 7/1 در حال افزایش است. متوقف نمودن رشد جمعیت در کشور ما به دلیل این که بخش کثیری از جمعیت کشورمان جوان هستند دشوار است، برای پایان دادن به رشد سریع جمعیت، باید تعداد افراد یک خانواده کامل به پایینترین حد جایگزینی تقلیل یابد (میری آشتیانی، 1382: 57). «ساختار سنی سبب شده که در دهه 90 تعداد جوانان با فاصله سنی میان 40-25 سال بسیار زیاد باشند، در نتیجه ما در جامعه با جمعیت بزرگی روبرو هستیم » (میرزایی، 1384). این کثرت جمعیت جوان با توجه به فطری و حیاتی بودن نیاز آنان به ازدواج ضرورت این گونه مطالعات را بیشتر میکند.
از مشکلات اجتماعی مضیقهساز دیگر برای دستیابی جوانان به کار و شروع یک زندگی مشترک مهاجرت و حرکت مکانی جمعیت از روستاها به شهرها به طور بیرویه میباشد که در این مورد با مشکل توزیع نامتوازن روبرو هستیم و بالاخره اینکه رشد جمعیت فعال سبب افزایش نرخ بیکاری به نسبت رشد جمعیت شاغل شده است و این امر یکی از چالشهای مهم دهه 90 است که دولت با آن روبروست. بدیهی است که پیامد مشکلآفرین آسیبهای اجتماعی فوق در ارتباط با موانعی در راه ازدواج بوده که اولین آن به تعویق افتادن ازدواج جوانان است که مانند زودرسی ازدواج امری نامطلوب میباشد.
در حال حاضر شواهد حاکی از این میباشد که سن ازدواج روز به روز رو به افزایش است (که این خود ناشی از تحول در معیارهای گزینش همسر است) اما از آن طرف، سن بلوغ جنسی کاهش چشمگیری را نشان میدهد و در سالهای اخیر فاصله این دو بیشتر شده است. به تعبیر دیگر، انتظارات، ایدهآلها و هنجارهای اجتماعی، ازدواج جوانان را به تأخیر انداخته است، اما از سوی دیگر، غریزه جنسی که سراسر وجود نوجوان و جوان را تسخیر کرده و عوامل تحریککننده بیرونی از قبیل الگوهای رفتاری، چهرههای زیبا و آرایش کرده، نوارها و عکسهای مبتذل، فیلمهای سینمایی وارداتی، دسترسی به ماهواره و اینترنت علاوه بر آن، فیلمها و سریالهای داخلی مغایر با فرهنگ معنوی جامعه، باعث بلوغ زودرس در نوجوانان شده و چون همه آنها از لحاظ اخلاقی و معنوی آن چنان قوی نیستند که بتوانند با رعایت تقوا و خویشتنداری، این فاصله (بلوغ تا زمان ازدواج) را پشت سر بگذراند، امکان ابتلای آنان به انحرافات اخلاقی و بیبند و باریهای جنسی بیشتر است.
به طور کلی تحولات جدید در معیارهای همسرگزینی باعث افزایش در سن ازدواج میگردد که این امر خود افزایش احساس تنهایی و افزایش افسردگی (پیامدهای فردی) و گسترش روابط ناسالم (پیامدهای منفی اجتماعی) را در پی دارد. علاوه بر پیامدهای یاد شده، بالا رفتن سن ازدواج میتواند تبعات اجتماعی و روانی نیز به همراه داشته باشد. با توجه به کوتاه و زودرس شدن سن بلوغ جنسی در جامعه، شکاف و طولانی شدن آن و عدم تأمین نیازهای روحی و جسمی جوانان، مشکلات روحی، روانی و نابهنجاریهای اجتماعی را به دنبال دارد و باعث ایجاد بحرانهای شخصیتی واجتماعی میشود. ازدواج در سنین بالاتر به آن معنا است که جوانان باید دورههای طولانیتر را در خویشتنداری جنسی (الزام اخلاقی مالتوس) بگذرانند، که این خود باعث وارد شدن فشار روحی، روانی، افسردگی، اضطراب و به وجود آمدن بسیاری از امراض روانی دیگری در آنان میشود. همچنین ازدواج در سنین بالا علاوه بر این، باعث ایجاد فاصله بین والدین و فرزندان میشود. به موجب فاصله نسلی، شکاف و در مواردی تضاد نسلی به وجود میآید و همین امر همراه با بزرگ شدن بچهها اختلاف سلیقه و نگرشهای متفاوتی را در درون خانواده پدید میآورد.
بدیهی است با گذشت زمان الگوی ازدواج در جامعه ایرانی در حال تغییر است. افزایش سن ازدواج در جامعه ایرانی به ویژه در روستاها نشاندهنده تحول عمیق در نگرش خانوار نسبت به ازدواج فرزندان آنها و حاکی از تحولاتی است که زودرسی ازدواج را در کل جامعه و به ویژه در جامعه روستایی تضعیف کرده است. پدیدهای که مجموعه عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در آن مؤثر بودهاند.
تفاوتی چشمگیر که با تحول جامعه از یک ساختار سنتی عمدتاً با فعالیت غالب کشاورزی به ساختاری نسبتاً مدرن با شیوه غالب خدمات امکانپذیر شده است. وضعیتی که در آن نقشی فراتر از خانهداری و بچهداری برای زنان قائل شده و زمینه مشارکت بیشتر آنها را در فعالیتهای اجتماعی به ویژه با توسعهبخش خدمات فراهم کرده است» (همان: 22).
جذابیت اجتماعی شامل طبقه اجتماعی، موقعیت اقتصادی، شان و منزلت اجتماعی،شهرت و اعتبار ، اصالت خانوادگی ، شغل تحصیلات و غیره می شود که به نظر می رسد افراد هرچه جذابیت اجتماعی بیشتری داشته باشند بیشتر مورد انتخاب و توجه قرار می گیرند.
آنچه در تناسب اجتماعی باید در نظر داشت،ارتباطات و رفت و آمدهای خانوادگی است. این که خانواده با چه افرادی رفت و آمد می کنند و دارای چه جایگاهی هستند، آیا شهرت اجتماعی دارند یا خیر، مهم است. همه اینها در جایی جمع می شود که به آن تناسب اجتماعی می گوییم. در حقیقت مردم دوست دارند با افرادی رفت و آمد کنند که از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار باشند. دو خانواده باید از این حیث با یکدیگر تناسب داشته باشند.
بنابراین از مسائل مهم انتخاب همسردر نظر گرفتن تناسب اجتماعی دو خانواده است که به آن طبقه اجتماعی اقتصادی می گوییم.
یکی دیگر از مواردی که زیر مجموعه طبقه اجتماعی واقتصادی باید در نظر گرفت مسائل مالی و اقتصادی است، هر چقدر دو خانواده از لحاظ مالی در یک سطح باشند ازدواج، ازدواج خوبی است. صلاح نیست دختر و پسر و خانواده هایشان از لحاظ مالی و ثروت تفاوت زیادی با هم داشته باشند، ازدواج دو طبقه متضاد اجتماعی همیشه مشکلاتی به همراه خواهد داشت. نمی توانید با فردی زندگی کنید که از نظر اقتصادی در ردیف شما نیست .برای مثال کسی که از نظر اقتصادی در یک طبقه بالای اجتماعی است در ناز و نعمت بزرگ شده، همه چیز برایش مهیا بوده، هیچوقت مشکلات و تنگنای مالی نداشته است، حالا با فردی از خانواده بسیار پایین از نظر اقتصادی ازدواج می کند که سبک زندگیش با این فرد متفاوت بوده است. فرهنگ خانوادگیش متفاوت، نیازهایش متفاوت.
با توجه به موارد فوق اما این مسئله هم مطرح است که امروزه به دلایل مختلفی سن ازدواج در بین جوانان بالا رفته است که این تأخیر در ازدواج را میتوان به عنوان یک مسئله اجتماعی مطرح کرد به خصوص در جوامع شهری بالا رفتن سن ازدواج به صورت یک امر عادی در آمده است. بسیاری از جوانان علاقهای به تشکیل خانواده ندارند که ریشه در بسیاری از عوامل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی جامعه دارد و رشد جمعیت و به خصوص جوانی جمعیت ایران شدت مسئله را مضاعف نموده است. به این ترتیب میزان بیکاری جوانان افزایش یافته و بسیاری نیز از ورود به دانشگاهها و بازار کار محروم ماندهاند که این خود انگیزه برای تشکیل خانواده را پایین آورده است در این تحقیق میخواهیم ذهنیت جوانان شهر تهران را نسبت به پدیده ازدواج مورد ارزیابی قرار داده و نقش طبقه اقتصادی و اجتماعی مؤثر در این امر را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر تحقیقی درصدد باشد که مشکلی را شناسایی نموده و ابعاد مختلف آن را از ابهام خارج سازد از آن حیث که نخستین گام را در راه حل آن مشکل بر میدارد فی نفسه مهم تلقی میشود هیچ جامعهای عاری از مسائل اجتماعی نیست اما همه مشکلات اجتماعی از اهمیت و اولویت یکسانی برخوردار نیستند همواره مشکلاتی که علت مشکلات دیگر محسوب میشوند از اولویت و اهمیت زیادی برخوردار بوده و اهتمام به شناسایی دقیق آنها ضروری تلقی میشود. ژرفنگری در نابسامانیهای اجتماعی شایع در خانوادهها ما را به این نتیجه مهم میرساند که یکی از علل اصلی نابسامانیها انتخاب نامناسب همسر است. در میان انتخابهای مهمی که فرد در طول حیات خود انجام میدهد نظیر (شغل، رشته تحصیلی، همسر…) انتخاب همسر پیش از هر انتخاب دیگری تعیینکننده سعادت یا بدبختی وی میباشد بخشی از ناسازگاریهای زناشویی و حتی متارکهها و طلاقها به دلیل انتخاب ناشایست و عجولانه است.
دگرگونیهای سریع، چون پیدایش شهرهای بزرگ، مهاجرت سریع روستاییان به شهر و گسترش وسایل ارتباطی بروز تغییرات همه جانبهای را در امر انتخاب همسر موجب گردیده است (ساروخانی، 114:1382).
اگر از نظر جامعهشناختی به موضوع همسرگزینی بنگریم موانع اقتصادی نظیر شغل ومسکن و.. را نیز تا حدودی آمیخته با فرهنگ میبینیم. شیوههای نامناسب همسرگزینی میتوانند به عنوان مانعی در مسیر ازدواج جوانان عمل کنند و باعث طولانیتر شدن دوران تجرد شوند و تأخیر در سن ازدواج در آیندهای نه چندان دور موجب تشکیل خانوادههایی خواهند شد که در آنها فاصله بین والدین و فرزندان به احتمال قوی باعث شکاف فرهنگی عمیق میان آنها خواهد شد. بنابراین شناخت عوامل مؤثر در انتخاب همسر و در بین این عوامل، شناخت طبقه اجتماعی و اقتصادی بسیار مهم است چرا که شناخت این عوامل میتواند زمینههای توفیق در زندگی مشترك زوجین و زندگی اجتماعی آنها را فراهم سازد.
هدف اصلی :
بررسی نقش طبقه اقتصادی و اجتماعی بر معیارهای همسرگزینی«مورد پژوهش جوانان شهر تهران»
هدف فرعی:
1- شناخت نقش طبقه اقتصادی و اجتماعی در انتخاب همسر
2- آشنایی با تفاوتهایی است که بین دیدگاههای جوانان شهر تهران از نقطه نظر طبقه اجتماعی اقتصادی درباره معیارهای انتخاب همسر وجود دارد .
3- تاثیر تفاوت نسلی بر دیدگاه جوانان شهر تهران از نظر طبقه اجتماعی اقتصادی درباره معیارهای انتخاب همسر
سوالات تحقیق بدین قرار است :
کارلسون دراثرش انطباقپذیری وارتباط در ازدواج این تعریف را از ازدواج به دست میدهد: «ازدواج فرایندی از کنش مقابل بین دو فرد یک مردویک زن که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیدهاند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود برپا داشتهاند و به طور کلی عمل آنان مورد پذیرش قانون قرار گرفته و بدان ازدواج اطلاق شده است.»
کلودی لوی اشتروس معتقد است که «ازدواج برخوردی است دراماتیک بین فرهنگ و طبیعت، یا میان قواعد اجتماعی و کشش جنسی.»
گونتر، اثرش را به نام «ازدواج، اشکال و منشاء آن» با بحث از حیات و روابط جنسی بین حیوانات آغاز میکند و این از آن روست که ازدواج دارای منشاء زیستی و جسمانی است. اما بر این حیات زیستی وحیوانی، فرهنگ نیز افزوده شده است تا به زعم لوی اشتروس در اثرش ساختهای اساسی خویشاوندی موجبات دگرگونی حیات طبیعی را فراهم آورد و در نتیجه برآیندی نو پدید آید.
ازدواج و قرارداد ناشی از آن نوعی تقدس است. برخی تا آنجا پیش میروند که تقدس زوجیت را مهمترین وجه تمایز آن از دیگر روابط بین انسانها میدانند (ساروخانی، 1382 :23).
طبقه اجتماعی نوعی قشربندی است ک در آن قشرها به وسیله مقررات قانونی یا مذهبی ایجاد نمیشوند و عضویت بر مبنای موقعیت موروثی نیست.همچنین طبقه اجتماعی؛ گروهبندی وسیعی از افراد است که دارای منابع اقتصادی مشترکی هستند.نظامهای طبقاتی انعطافپذیرترین نظامهای قشربندی هستند.هیچگونه محدودیتهای رسمی درباره ازدواج میان گروهی بین افراد متعلق به طبقات مختلف وجود ندارد.طبقه یک فرد تا اندازهای اکتسابی است؛ نه این که صرفاً در هنگام تولد منسوب گردد.تحرک اجتماعی؛ حرکت صعودی یا نزولی در ساخت طبقاتی؛ بسیار معمولتر از انواع دیگر است. طبقات به تفاوتهای اقتصادی میان گروهبندیهای افراد و نابرابری در تملک و کنترل منابع مادی بستگی دارند.نظامهای طبقاتی اساساً از طریق ارتباطات گسترده غیرشخصی عمل میکنند. پایههای اصلی اختلافات طبقاتی؛ تفاوت در ثروت و شغل است.ثروتمندان، تاجران، کارفرمایان، صاحبان صنایع و مدیران اجرایی؛ معمولاً در طبقه بالا قرار دارند. کارمندان و کارکنان متخصص حرفهای؛ طبقه متوسط را تشکیل میدهند. طبقه کارگر معمولاً در کارهای دستی و مشاغل زراعتی و باربری اشتغال دارند.
به طور کلی جامعه شناسان سه طبقه ی اجتماعی را مشخص می کنند.
اساس نابرابری ، شکل گیری نوعی نظام توزیعی نامتعادل است. این نظام توزیعی نابرابر به فرصت های زندگی مربوط می شود و نابرابری را به توزیع این فرصت ها تسری می دهند. فرصت های زندگی با گذر زمان متنوع و گسترده می شوند که معمولاً در سه گروه طبقه بندی می کنند عبارتند از؛ ۱ قدرت، ۲ رفاه و ۳ منزلت. قدرت بنیاد سیاسی نابرابری، رفاه بنیاد مادی یا اقتصادی نابرابری و بالاخره منزلت بنیاد اجتماعی فرهنگی نابرابری را شکل بخشیده و به نظامی از ارزش ها پیوند می زنند.
با توجه به اینکه پایه وجود سلسله مراتب اجتماعی که بر نابرابری استوار است، مفهوم طبقه اجتماعی تعریف می شود. نابرابری از سرمنشاء اصلی سرچشمه می گیرد که عبارتند از استثمار اقتصادی، سرکوب سیاسی و سلطه فرهنگی. چنانچه ملاحظه می شود باز هم سه بعد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در شکل گیری طبقه اجتماعی نیز دخیل اند. به بیان دیگر در دل کلیت جامعه به زعم برخی از اندیشمندان در دل ساختار جامعه، سه خرده ساخت یعنی خرده ساخت سیاسی، خرده ساخت اقتصادی و خرده ساخت فرهنگی در تمامی لحظات در حال کنش و واکنش دائمی اند و حاصل این کنش و واکنش شکل کلی و ویژگی های پدیده های اجتماعی را رقم می زند. یکی از پدیده های مورد اشاره طبقه اجتماعی است. طبقه اجتماعی به مکان خاص افراد و گروه های اجتماعی در سازمان جامعه اطلاق می شود. به بیان دیگر مردمانی که در لایه اجتماعی اقتصادی مشابهی جای دارند، اعضای طبقه اجتماعی خاصی را تشکیل می دهند. برخی از متفکران بحث های اجتماعی، در تعریف طبقه اجتماعی پا را فراتر گذاشته از همان سه بعد مورد بحث سود جسته و بیان داشته اند که «طبقه اجتماعی تعداد وسیعی از آدمیانی را دربرمی گیرد که از نظر ثروت، قدرت و پرستیژ یا منزلت، نزدیک به هم رتبه بندی می شوند حال اگر گروهی از آدمیان از نظر ویژگی خاصی مشترک باشند، لیکن از نظر ثروت، قدرت و پرستیژ تفاوت های فاحشی داشته باشند، قشری خاص را پدید می آورند. مثلاً هنگامی که از مفهوم دانشجو، روحانی، نظامی و نظایر آنها استفاده می شود به قشرهای مختلف توجه شده است که به رغم ویژگی مشترک تفاوت های چشمگیری می توانند داشته باشند.
هنگام بحث از طبقه اجتماعی، باید به تفاوت طبقه اجتماعی با مفاهیم دیگری که نوعی لایه بندی و رتبه بندی اجتماعی را نشان می دهند، توجه ویژه مبذول داشت تا بر پیچیدگی و اغتشاش مفهومی که فی نفسه وجود دارد، افزوده نشود. طبقه اجتماعی را یکی از اشکال طبقه بندی و تمایزات اجتماعی می دانند که عمده بر معیارهای اقتصادی استوار است. حرکت از طبقه یی به طبقه دیگر را تحرک عمودی می نامند که برعکس تحرک افقی با دگرگونی جایگاه و منزلت و ثروت فرد همراه است. تحرک عمودی از طبقه بالا به پایین تر را تحرک عمودی منفی و از طبقه پایین به بالاتر را تحرک عمودی مثبت نام داده اند. تحرک عمودی در نظام های ماقبل سرمایه داری فوق العاده محدود و سخت تر بوده است. بخش بزرگی از افراد در طبقه یی به دنیا می آمدند و تا آخر عمر در همان طبقه می ماندند. جوامع صنعتی مدرن که به خصوص بر نوعی محدود از مردمسالاری استوارند، بیشترین امکان تحرک عمودی را در اختیار فرد قرار می دهند.
در این تحقیق ما بر نظرات وبر تاکید داریم. ماکس وبر جامعه شناس ژرف اندیش آلمانی به سه بعد مشخص برای تعریف طبقه اشاره کرده است که عبارتند از بعد سیاسی (قدرت)، بعد اقتصادی (ثروت) و بالاخره بعد فرهنگی (منزلت یا پرستیژ). اهمیت این ابعاد در آن است که از عمده کردن درآمد جلوگیری به عمل می آورد. مثالی که در منابع برای نقد تعریف درآمدی طبقه اجتماعی به کار می رود، ثروت مافیای مواد مخدر است. بدیهی است افراد عضو مافیای یاد شده صرفاً به دلیل داشتن ثروت عظیم نمی توانند عضو بالاترین طبقه اجتماعی تلقی شوند. از این رو درآمد آن هم معمولاً درآمد کسب شده در یک سال از طریق کار مشروع، تنها یکی از شاخص های شناخت و تعریف طبقه اجتماعی است. قدرت به معنای وبری آن یعنی توان بسیج منابع (از جمله توافق و هم عقیده کردن دیگران) برای تحقق اهداف و خنثی کردن مقاومت ها، شاخص مهم دیگر تعریف و تشخیص طبقه اجتماعی است.
بالاخره منزلت به معنای توان اثرگذاری معنوی بر دیگران شاخص سوم تشخیص طبقه اجتماعی و تمایز طبقات از یکدیگر است.
مفهوم سرمایه فرهنگی از نظر بوردیو، نزدیک به مفهوم وبری شیوه زندگی است که شامل مهارتهای خاص، سلیقه، نحوه سخن گفتن، مدارک تحصیلی و شیوههایی میگردد که فرد از طریق آن خود را از دیگران متمایز میسازد. این نقطهنظر یادآور مفهوم مصرف چشمگیر وبلن نیز هست. یعنی طبقات بالا با چشمگیر ساختن شیوه زندگی خود از دیگران متمایز میشوند. که همین موضوع دقیقاً در معیار همسر گزینی افراد نیز تاثیر گذار هست.
بیشتر پژوهشهای انجام شده در زمینه همسرگزینی، در بین قشر خاصی از جامعه و یا در یک منطقه جغرافیایی کوچک انجام شدهاند. از مهمترین پژوهشهای انجام شده میتوان موارد زیر را برشمرد:
1- مطالعه در باب شیوه همسرگزینی جامعه پزشکان: در این پژوهش که در قالب پایاننامه در دانشگاه تهران دفاع شد، سعی شده است تصویری واقعی از همسرگزینی در میان پزشکان ارائه شود. زوایای همسرگزینی در میان پزشکان، انگیزهها و علتهای انتخاب و شکافهای عمیق در ابعاد مختلف زندگی خصوصی پزشکان، با توجه به موقعیتهای شغلی و اجتماعی و مالی آنها به مثابه زمینهای که همسرگزینی آنها را تحتالشعاع قرار میدهد، نشان داده شده است (گلزاده، 1362).
2- بررسی شیوههای همسرگزینی معلولان: این پژوهش با اعتبار 21.000.000 ریال به تصویب رسید و در سالهای 1373 تا 1374 انجام شد. سازمانهای مجری این طرح پژوهشی معتبر، سازمان بهزیستی کشور و دفتر پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی بودند. در این پژوهش شیوههای همسرگزینی معلولان و عوامل مؤثر بر انتخاب آنان مورد توجه قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که معلولان نیز مانند سایر اقشار جامعه به حمایتهای قانونی در همه ابعاد زندگی از جمله ازدواج و تشکیل خانواده نیاز دارند و مسئولان بیش از پیش باید به این موضوع توجه کنند. از پیشنهادهای مطرح شده در این پژوهش ایجاد مراکز مشاوره خانواده و ازدواج و ژنتیک خاص معلولان و ایجاد فرصتهای آموزشی مناسب است که میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات معلولان در امر انتخاب همسر باشد (سازمان بهزیستی، 1373).
3- بررسی شیوههای همسرگزینی دختران و پسران شهر مشهد و ارائه الگوهای کارآمدتر؛ این پژوهش در قالب یک طرح پژوهشی در سال 1376 اجرا شد. سازمان های مجری این طرح صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و جهاددانشگاهی استان خراسان بودند. این پژوهش به بروز شیوههای جدید همسرگزینی دختران و پسران شهر مشهد اشاره میکند و به دلایل آن میپردازد. پس از بررسی نیز الگوهای مؤثر در انتخاب همسر پیشنهاد شده است (حیدری جروده، 1376).
4- بررسی موانع، راه حل های ازدواج و شیوههای همسرگزینی دانشجویان مجرد دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان همدان: این مقاله که در همایش «نقش ازدواج در بهداشت روانی دانشجویان» ارائه شده، بیشتر به ملاکهای ازدواج پرداخته و آنها را به عنوان شیوههای همسرگزینی معرفی کرده است (توکل و حیدری، 1376).
همچون سایر ابعاد زندگی، گزینش همسر نیز دستخوش تحول و دگرگونی گردید. در دوران پیشین، ازدواج به شدت تحت تأثیر فشار اجتماعی قرار داشت. انتخاب همسر نه براساس میل و علاقه طرفین، که به دلیل نوعی جبر اجتماعی، انجام میشد. در جامعهای که فردیت مطرح نبود، علایق فرد نیز ارزشی نداشت، ازدواج از حالت وصلت بین دو شخص خارج و به وضعیت وصلت و اتحاد بین دو گروه خویشاوندی تبدیل گردیده بود.
پایگاه اجتماعی دختر در خانه پدر یا برادر نامشخص بود. احتمالاً چیزی فراتر از خدمه، اما به طور حتم پایینتر از پایگاه کدبانوی خانه، تنها راه ارتقاء اجتماعی دختر، ازدواج بود. هرچند که زن متأهل معمولاً تحت سلطه مادرشوهر قرار داشت و شوهر نیز بر او اعمال قدرت میکرد، اما به تدریج با انتقال اقتدار شوهر به زن، در حیطههایی خاص، زن تبدیل به فرد فرماندهنده پس از فوت مادرشوهر، به بالاترین مقام خانه میرسید. به این ترتیب برای دختران جامعه ازدواج تنها امکان کسب یک نقش اجتماعی قابل قبول جامعه بود. مردها نیز مجبور به ازدواج بودند، زیرا اداره واحد خانه که در عین حال، محل تولید نیز بود، بدون وجود زن که قسمتی از کارها را بر عهده میگیرد، امکان نداشت. با ازدواج، پسر مجرد تبدیل به مرد متأهل میشد که از اهمیت اجتماعی بالاتری برخوردار بود (سگالن، 55:1375)
گذشته از جنبه اقتصادی، اصل مهم در ازدواج، ایجاد تحکیم خانوادگی بود. علاقه و محبت در فرع قرار داشتند. اهمیت اتحاد خانوادگی چه از بعد سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی تا آن حد مهم بودند که خانوادهها، انتخاب همسر فرزندان را خود در دست داشتند. *
ی تکریم ارباب رجوع می باشندو عوامل بسیار اساسی استفاده سیستم های بانکی از بانکداری الکترونیک، افزایش ضریب امنیت در تبادلات مالی و به صفر رساندن هزینه سنگین این نقل و انتقالات می باشد. البته باید به این نکته توجه نمود که بانکداری الکترونیک موضوعی نیست که بتوان سلیقه ای با آن برخورد نمود بلکه اجبار قرن 21 به تمام کشورهایی است که خواهان تعامل با دنیای پیشرفته ی امروز و رشد اقتصادی می باشند(نیاز زاده، 1385: 35). امروزه فناوری های جدید با حجمی فراوان زندگی و محیط كار ما و حتی ابعاد و جودی ما را تحت تأثیر قرار داده و بشر امروز بدون فناوری و بهره گیری از آن امكان عملی برای ادامه حیات خود ندارد. فضای مجازی نحوه برقراری ارتباط میان افراد و انتشار اطلاعات در سازمان ها و نهادها و موسسات را از اساس دگرگون كرده است. اكنون انقلاب ارتباطات به انقلاب اطلاعات و انفورماتیک تغییر ماهیت داده است و روابط عمومی كه به عنوان حلقه واسط و اتصال دهنده نهادها و سازمان ها به جامعه عمل می كند، باید در ایجاد ارتباط بیشتر و پیشرفته تر نقش حیاتی خود را ایفا كند. پیشرفت انفورماتیک در حال حاضر به حدی است كه مجازی سازی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
محیط های مجازی می توانند موانعی كه همواره انسان و فناوری را از هم دور نگه داشته است از میان بردارند. در این میان روابط عمومی دیجیتالی فرصت هایی را فراهم می سازد تا كیفیت ارائه خدمات به كاربران بهبود یافته و آنان را قادر می سازد در هر ثانیه و دقیقه به حجم وسیعی از خدمات و اطلاعات دسترسی پیدا نمایند. این نوع جدید روابط عمومی ها اطلاعات و داده های فناوری ارتباطی را برای ارائه خدمات بهتر به كار می گیرند بنابراین وظیفه روابط عمومی الكترونیكی و دیجیتال، ارائه اطلاعات و خدمات آن لاین از طریق اینترنت یا سایر وسایل الكترونیكی است. افزایش تقاضای دسترسی به اینترنت برای دریافت خدمات و اطلاعات و اطلاع رسانی، روش های ارتباطی و كار و زندگی را تحت تأثیر قرار داده، لذا مدیران روابط عمومی نمی توانند نسبت به این درخواست ها و تحولات بی تفاوت باشند. در روابط عمومی سنتی، ارتباطی یک سویه با مخاطب آن هم به طور جمعی صورت می گرفت و شاهد یک روابط عمومی محوری بودیم ولی در فضای جدید با مشتری محوری آن هم به صورت انفرادی مواجه هستیم. روابط عمومی در جوامع اطلاعاتی آینده نقش مهمی در امر اطلاع رسانی بهینه، ارائه سرویس ها و خدمات به تك تك افراد جامعه خواهد داشت. ویژگی های خاص روابط عمومی دیجیتال سبب تسهیل دسترسی شهروندان و مخاطبان به اطلاعات و خدمات مورد نیاز، بهبود پاسخگویی و اطلاع رسانی به مخاطبان و ساده سازی فرایندهای ارتباطات و كاهش هزینه ها خواهد شد. روابط عمومی دیجیتال جهت ایفای نقش های مورد اشاره ویژگی های خاصی را داراست كه به برخی از آنها اشاره می شود. در روابط عمومی دیجیتال بهره گیری از فناوری های نوین، هدف نیست بلكه وسیله است. وسیله ای كه از آن جهت ارائه خدمات و سرویس های مورد نیاز مخاطبان مورد استفاده قرار می گیرد. روابط عمومی دیجیتال در بند قید زمان و مكان نیست، خدمات و اطلاعات در تمامی روزها و ساعات در دسترس شهروندان و مخاطبان است. این مسئله تا حد زیادی ضمن دسترسی راحت تر و بیشتر شهروندان به اطلاعات و خدمات مورد نیاز خود، سبب جلوگیری از اتلاف وقت و نیز كاهش هزینه هایی از جمله ایاب و ذهاب، كاهش آلودگی هوا و ترافیک و غیره می شود(محمد نژاد، 1382: 10-7).
برخی بر این باورند که بانکداری الکترونیک یک رقابت بزرگ در روابط بانکی ایجاد کرده است و همچنین یک فرصت بزرگ برای محکم کردن روابط مشتریان می باشد که نه فقط منابع سودآور را تشخیص می دهد بلکه آینده بانکداری را نیز تضمین می نماید. برای بانک ها اینترنت راهی به سوی فرصت های جدید بود تا آنها بتوانند میدان دید و مشتری مداری شان را توسعه دهند(Associtaion, 2003: 11). بانک ملی مانند هر سازمانی باید بتواند با تهدیدها و نقاط قوت ها و فرصت های خود را بشناسد و بتواند اطلاعات را جذب و تهیه کند در اینجاست که روابط عمومی نقش تحلیل گر و استراتژیک پیدا می کند و برای این کار باید تمامی عناصر و وسایل و ابزار مورد نیاز خود را داشته باشد. فناوری اطلاعات یا بانکداری الکترونیک یکی از ابزاری است که روابط عمومی و بانک توانسته به کمک روند تصمیم گیری و ارتباطات سازمانی را متحول بسازد. بانکداری الکترونیکی از دو بعد درون و برون سازمانی بر عملکرد بانک ها تأثیر می گذارند و روابط عمومی را در پالایش و تصحیح و گزینش اطلاعات و تصمیم گیری های مناسب یاری می رساند همچنین بانکداری الکترونیک بخش روابط عمومی را در شناسایی واکنش مشتریان و کارمندان در برابر پیام ها و رفتار سازمانی و اعتماد و استقبال آنها و افکار سنجی تأثیر دارد.
در حال حاضر مردم هستند که در خدمت بانک هستند نه بانکها در خدمت مردم. با توجه به تغییرات محیطی که پیش رو داریم، بانک ها بایستی پیشاپیش به تجهیز نمودن خود، شناسایی نیاز ها، توقعات مشتریان و همچنین توجه به وضعیت بازار اهمیت قایل شوند زیرا هربانکی بتواند زودتر از رقبا این نیازها را شناسایی و برآورد کند در میدان رقابت پیروز و سرافراز خواهد بود. ایجاد و حفظ وفاداری مشتریان عنصر اصلی و کلیدی در کسب مزیت رقابتی پایدار برای سازمان ها می باشد. با در نظر گرفتن این نکته که وفاداری مشتریان نشان دهنده رضایت آنها است ولی رضایت لزوما به وفاداری نمی انجامد(ونوس و صفائیان،1383: 41). به همین منظور برای افزایش رضایت و وفاداری مشتریان بانک ملی،بانکداری الکترونیکی و روابط عمومی باید همسو و در راستای هم عمل کنند. در حقیقت روابط عمومی واحد اصلی ارتباط سازمانها با مخاطبین است و در عصر انفجار اطلاعات باید اولین واحد در دسترسی به شبکه های ارتباطی محلی، ملی و جهانی باشد. در بستر توسعه فنآوری اطلاعات و ارتباطات در کل و دولت الکترونیکی به صورت خاص، باید جایگاه و روابط عمومیها به صورت ویژهای به چشم می آید تا بستر رشد و توسعه در سایر عرصه ها فراهم گردد (زارعیان، 1378: 23).
روابط عمومی فرایندی مدیریتی است که هدف آن جلب و حفظ رفتارهای مثبت و موافق گروه های اجتماعی و سازمان های مستقل برای رسیدن به ماموریت و اهداف سازمان است. مسئولیت اصلی روابط عمومی، ساخت و حفظ«محیط دلپذیر» برای سازمان است. باید پذیرفت که امروزه روابط عمومی سازمان ها به صورت الکترونیک درآمده این امر در بانک ها با توجه به فعالیت ها و حوزه عملکردش کاملا مشهود تر می باشد و بانکداری الکترونیکی در سطح وسیعی وظایف روابط عمومی الکترونیک را همپوشانی می کند. روابط عمومی الکترونیک، روش بکارگرفتن فنآوری جدید ارتباطی و رسانههای نوین اطلاع رسانی برای ارائه خدمات منطبق بر خواستهها و نیازهای مخاطبان به طور برخط به منظور تحقق بخشیدن به هدفهای روابط عمومی است. راهاندازی روابط عمومی الکترونیک رسیدن به زمانی است بتوان تمام خدمات یک سازمان را بطور شبانهروزی و بدون نیاز به مراجعه فیزیکی مخاطبان آن سازمان و تنها با اتصال پایگاههای الکترونیکی آن نهاد انجام داد. روابط عمومی نقش مهم و برجستهای در برخورد با مخطبان سازمان دارد و به علت حجم فراوان و ارتباط آن با تعداد بسیاری از مخاطبان که درخواست اطلاعات میکنند، میتواند روش مناسبی در اختیار مدیران سازمان و حتی وب سایت اینترنتی سازمان قرار دهد. همچنین از این طریق مردم میتوانند نظر خود را راحتتر و سریعتر به مسئولان سازمان برسانند. سرعت اطلاع رسانی اصلیترین عاملی است که روابط عمومی الکترونیک را به روابط عمومی سنتی تحمیل میکند.
روابط عمومی الکترونیک به عنوان یکی از اجزای اصلی در ایجاد دولت الکترونیک بیان شده است. از این رو، چنانچه کشورهای در حال توسعه بتوانند کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات را در جامعه خود توسعه دهند و به اصلاح بستر دولت الکترونیک را ایجاد کنند، از مزایای متعددی برخوردار خواهند شد. در این فرایند بهرهمندی واحدهای روابط عمومی از سایر واحدها بیشتر است (زارعیان، 1378: 23). مدیریت برمبنای دانایی محوری و سازماندهی، سامان بخشی و ثبات سازمانی، زمانی امكان پذیر است كه از تمام امكانات و ظرفیت های موجود برای توانمندی و ارتقاء مدیریت سازمانی بهره برداری شود. یكی از این توانایی ها كه در چارت تشكیلات تمام سازمان ها وجود دارد اداره روابط عمومی اطلاع رسانی، اطلاعات و تبلیغات است. این تشكیلات در رشد كمی و كیفی تولیدات، محصولات وخدمات نقش برجسته و مؤثری دارد در نتیجه كاركرد روابط عمومی در دو بخش برون سازمانی و درون سازمانی با محوریت اصلی ارتباط و تماس با مخاطبان و مشتریان و ایفای نقش حسگری، رصد و شناخت محیط از یک سو و ایجاد توازن و تعادل در سیستم با هدایت و كنترل جریان اطلاعات از سوی دیگر و همچنین ایجاد انگیزه وترغیب و تشویق نیروی انسانی درون سازمانی، مدیریت را از چگونگی خدمات رسانی، كمیت و كیفیت خدمات، میزان مقبولیت و رضایتمندی مخاطبان و رفتار نیروی انسانی درون سازمانی آشنا می كند. در عصر نوین ارتباطات،روابط عمومی ها بدون استفاده از تكنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی كارایی نخواهند داشت و ضرورت اقتضاء می كند كه ضمن استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی،با چالش های فرآوری روابط عمومی الكترونیک به شكل منطقی برخورد شود(مظلومی، 1388: 25).
بانک ملی از جمله سازمان هایی است که برای ارائه خدمات خود نیازمند ایفای نقش فعال ارباب رجوع است. به طوری که گاهی در صورت عدم همکاری ارباب رجوع این سازمان در ارائه خدمات مالی و دستیابی به بانکداری الکتریکی و توسعه و پیشرفت در این زمینه دچار اختلال می شود. چنانکه مطالعات قبلی نشان دادند با اینکه همزمان با بسیاری از کشورها به بانکداری الکتریکی مجهز شد ولی سیستم بانک ها به دلیل عدم آگاهی و عدم اطمینان مردم استقبال چندانی نشد اما پس از بستر سازی و تبلیغات روابط عمومی بانک ها مردم از این سیستم بیشتر استفاده کرده اند با توجه به سابقه درخشان بانک ملی و استقبال مشتریان قدیمی و عودت دادن دفترچه بانکی به کارت های اعتباری و گسترش آسان پردازهای بانکی در اقصی نقاط و پیوستن بیشتر بانک ها به شتاب منجر به افزایش استفاده مردم از بانکداری الکترونیکی شد و بانکداری الکترونیکی با توجه به امکانات و خدمات ارائه شده در مکانیزیم اجرایی آن ، حداقل کار روابط عمومی را در حوزه نظر سنجی و اطلاع تسریع بخشیده است. روابط عمومی از طریق میزان و نوع استفاده از خدمات بانکداری الکترونیکی در هر زمان و مکان به طور کامل بر نیازهای بانکی مشتریان خویش آگاهی می یابد و از این طریق می تواند با مرتفع ساختن نیازهای آنان عملکرد خویش را نیز بهبود بخشد البته تأثیر بانکداری الکترونیکی تنها به این حوزه محدود نمی شود بلکه روابط عمومی از امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات با دستیابی سریع به اطلاعات شخصی مشتریان مثلا َتاریخ تولد مشتری را به صورت الکترونیکی به او تبریک گوید و با اعمال اینچنینی اعتماد و وفاداری به سیستم بانکی افزایش دهد همه بر حقیقت اذعان دارند که تداوم حیات و ادامه روند فعالیت های هر سازمان به مشتریان آن سازمان وابسته است و رضایت مشتری ضامن موفقیت سازمان ها در محیط های رقابتی است مشتریان زمانی رضایت خواهند داشت كه سازمان نیازهای آنها را بشناسد، خود را متعهد بداندكه؛ نقطه نظرهای آنها را بداند وکاركنانی داشته باشد كه رضایت مشتری را در زمره ی اهداف اصلی خود قرار دهند. این حركتی است كه در آن نحوه ارائه خدمات شفاف تر و بهینه تر میشود. رابطه بین مردم و مسئولان و دست اندركاران و كارگزاران نظام را مستحكم تر و پایدارتر كرده و ابزاری قوی و محكم در جهت ایجاد و حفظ انسجام ملی خواهد بود. این پژوهش درصدد بررسی نقش فناوری های نوین ارتباطی(بانکداری الکترونیک) در افزایش بهره وری روابط عمومی بانک ملی ایران از دیدگاه مشتریان می باشد. در این تحقیق سعی می شود با بررسی نظرات مشتریان تهران شمال از بانک در حوزه اثربخشی و کارایی بانک ملی در زمینه بانکداری الکترونیکی از یک سو میزان استفاده و نوع استفاده از بانکداری الکترونیکی را مشخص کنیم و نقش بانکداری الکترونیکی را در زمینه اطلاع رسانی و خدمات و مشتری مداری(رضایت آنها) بسنجیم.
فناوری اطلاعات و ابزارهایی ارتباطی از راه دور، ابزارهایی هستند که داده ها، تجهیزات، پرسنل، روش های حل مشکل در مدیریت، برنامه ریزی، کنترل فعالیت های سازمان ها را تلفیق کرده و با یکدیگر ترکیب می کنند. به عبارت دیگر فناوری اطلاعات همه سخت افزارها، نرم افزارها و داده های به کاربرده شده برای تولید، ذخیره سازی، پردازش و انتقال اطلاعات به صورت الکترونیکی و نیز خدمات مربوط به حفظ این منابع به صورت فعال و آماده بهره برداری را در برمی گیرد. بدون تردید مهمترین نقش فناوری اطلاعات در سازمان ها از میان بردن موانع از طریق آسان، فوری، ارزان، بالا بردن اهمیت ارتباط است. فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، موانع درون و برون سازمانی و محیطش را رفع کرده و سازمان را در عمل کارآمدتر، اثربخش تر و رقابتی تر قرار می دهد. در داخل سازمان نیز استفاده از فناوری اطلاعات به این معنا است که افراد و تیمهای که در بخش ها، سطوح و مکان های مختلف کار می کنند می توانند به آسانی ارتباط برقرار کرده به صورت الکترونیکی با یکدیگر اطلاعات مبادله کنند(محمد زاده چمازکتی، 1393: 5). توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات نقش مهمی در توسعه بانکداری الکترونیکی، کاربرد اینترنت و شبکه ملی اطلاعات و بانکداری همراه دارد. استفاده از فناوری های پیشرفته در کلیه صنایع کمک قابل توجهی به کاهش هزینه ها و بالا بردن کیفیت خدمات و محصولات کرده است. با توجه به پیشرفت در فناوری های ارتباطات سیار و همچنین به دلیل مزین امکان استفاده هر لحظه و هر کجا از این فناوری، بانک ها، موسسات مالی و همچنین اپراتورهای تلفن همراه توجه زیادی به بانکداری از طریق تلفن همراه فرایندی است که طی آن عملیات بانکی از جمله مبادله ارزش مالی یک محصول یا خدمت با بهره گرفتن از دستگاه تلفن همراه انجام می شود و با توجه به نیازمندی ها به شدت در حال تحول است(واعظی، 1392: 12).
در این فضا بانک ها مشاوران امینی در تمام ابعاد نیازهای بانکی یک فرد خواهند شد که برای تبلور این موضوع، اعتماد مشتریان، تنظیم قوانین و مقررات مناسب تغییر در ساختار رقابت و مدیریت تجربیات مشتریان از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود. حضور فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی در نظام بانکی(حقوق نوین بانکی) را برای مشتریان ایجاد کرده است. از منظر این حقوق نوین مشتریان علاوه بر ارائه نظراتی درباره نقش بانک ها، درباره چگونگی سازمان دهی و مدیریت نظام بانکی نیز به اظهار نظر خواهد پرداخت(نجفی، 1392: 13) و بانکداری امروزه شیوه های نو، مشتری مداری موثر، ارائه تکنولوژی های نو، سرویس دهی و خدمات مورد نظر مشتری را می طلبد که هر بانکی در این امور موفق تر عمل کند در بازار رقابتی موفق به جذب منابع بیشتر و در نتیجه دوام و بقای دائمی آن بانک با بهره وری بالا خواهد شد و بانکداری الکترونیک تنها گزینه فرا روی این بانک ها جهت تحقق این اهداف است(زری باف و همکاران، 1390: 56). ارائه ی خدمات الکترونیکی باعث می شود که بانک ها از قید زمان و مکان آزاد شوند و خدمات خود را شبانه روزی در اختیار مشتریان قرار دهند. به عبارتی مشتریان دیگر مجبور نیستند تا در یک زمان محدودی از روز و در محلی خاص به نام شعب جهت انجام عملیات بانکی حاضر شوند. به این ترتیب مشتری می تواند با مراجعه به سیستم خودپرداز یا دستگاه کارت خوان و یا دیگر درگاه های الکترونیکی به حساب خود دسترسی داشته باشد و به صورت راحت اقدام به برداشت یا دریافت وجه از حساب خود، خرید از فروشگاه های مختلف و پرداخت وجه خرید از طریق کارت و یا دستور انتقال پول از حساب خود به حساب دیگران بدهد. از این رو خدمات بانکداری الکترونیک باعث می شوند مشتریان و بانک ها رابطه نزدیک تری با هم داشته باشند.
امروزه صنعت بانکداری به مثابه قلب تپنده به نقطه ثقل اقتصاد تبدیل شده است. بانک ها با جمع آوری، طبقه بندی و تحلیل داده های حاصل از تراکنش مشتریان، خلق محصولات ترکیبی، ایجاد برند متمایز و توسعه خدمات مالی توانسته اند بهبود و درآمد شایانی کسب نمایند. تغییرات سریع فناوری اطلاعات تأثیر قابل توجهی بر ابعاد مختلف کارکرد بانک ها داشته است. بانک ها در محیط چالشی ناشی از تغییرات مشتریان فعالیت می کنند که در چنین محیطی بانک های غیر پویا به سرعت حذف خواهند شد. متناسب سازی خواسته های مشتریان(نیازسنجی مشتریان) با خدمات نوین بانکداری، توسعه محصول و کانال دسترسی را می توان سه راس مثلث ارائه خدمات مالی توسط بانک ها برشمرد(دیواندری ، 1392: 52). اطلاع یابی و اطلاع رسانی در دنیای امروز عنصر قوی در اجرای برنامه های سازمانی است و دستیابی به تمام زوایای عمومی و تخصصی این مهم در دنیای کنونی بر عهده کارشناسان روابط عمومی گذاشته شده است. به عبارت دیگر کارشناسان روابط عمومی می کوشند تا با تسلط و نفوذ در افکار عمومی نقش تخصصی خود را به عنوان آگاهان در صف اول مواجهه با نظام اطلاع رسانی و مردم ایفا کنند. این موضوع برای ما از این نظر حائز اهمیت است که به عنوان یک سازمان اقتصادی و انتفاعی، ذی نفعان مختلفی را داریم که انتظار دریافت اطلاعات شفاف، سریع و به موقع را دارند و تعلل در برآورده کردن نیاز اطلاعاتی آنان می تواند به عدم پیش بینی آینده منجر شود و ما را با بحران مواجه کند در صورتی که اطلاع یابی از آنچه در حوزه افکار عمومی به وقوع خواهد پیوست می تواند واکنش به موقع و صحیحی را از طرف کارشناسان روابط عمومی به همراه داشته باشد به همین دلیل کارشناسان و همکاران روابط عمومی علاوه بر مهارت های مختلفی که باید در حوزه های روانشناسی، جامعه شناسی، سیاست، اقتصاد و اخلاق حرفه ای داشته باشند باید
تزبینی و تیزهوشی ویژه ای در برقراری ارتباطات درون سازمانی و برون سازمانی داشته باشند تا بتوانند افکار عمومی سازمان و بیرون سازمان را با اهداف و برنامه های سازمان هم سو کنند. بنابراین نقش کارشناسان روابط عمومی در بانک، اعم از مرکز و مدیریت های استان، نقش بسیار برجسته پویا و بی نظیر است و می تواند کمک بسیار موثر و بی بدیلی برای مدیران در پیشبرد اهداف آنان باشد همچنین آنان می توانند راه را برای تعامل دو سویه هموار کنند و با اعتماد به نفس نقش صبورانه خود را در سازمان ایفا کنند(بت شکن، 1392: 1).
روابط عمومی مرکز ارتباطات بیرونی یک دستگاه با دیگر گروه های انجمن و اقشار مردم تلقی می شود که سازمان ها موفقیت خود را مرهون همیاری و همکاری آنها هستند. نگاهی به عملکرد واحدهای روابط عمومی درامروزه یکی از اساسی ترین جهت گیری ها در علم مدیریت، توجه به اصل مشتری مداری و جلب رضایت خدمت گیرندگان است به طوری که در نظام اداری و اجرایی کشور رضایت مردم از خدمات دستگاه های دولتی یکی از شاخص های اصلی سنجش کارآمدی و رشد و توسعه سازمان تلقی می شود. ضرورت تحول در نظام اداری کشور به عنوان یکی از دغدغه های مسئولان مطرح شده و مورد پیگیری قرار گرفته است. هر سازمان برای رسیدن به اهداف و حفظ پویایی و حیات خود نیازمند تعامل با مخاطبین در درون و بیرون سازمان است. درک متقابل و تفاهم با مخاطبین نقش موثری در بهبود رویه ها، رفع نقاط ضعف و تقویت ارکان موثر آن مجموعه دارد. یک برنامه روابط عمومی موثر باید مبتنی بر اهداف روشن و دقیق باشد. مخاطب خاص خود را به درستی بشناسد و به شیوه ای دقیق ارائه شود که توجه مخاطب را جلب کند که امروزه فناوری ارتباطات و اطلاعات در بانک ها روابط عمومی را در این حوزه کمک شایانی می کند. اهمیت بررسی این موضوع زمانی دوچندان می گردد که می توان از یک سو تصویر کلی از ذهنیات و نیازهای مشتریان دست یافت و از راه تبادل اطلاعات می توان به طور مستقیم با تقاط ضعف و قوت بانک ملی آشنا شد که شاید در بانک ها به شیوه سنتی آنچنان امکان پذیر نبود و از سوی می توان از طریق ارائه خدمات در هر زمان و مکان و تبلیغات درست بتوان به ارزش آفرینی و اعتماد سازی و اصلاح دیدگاه مردم در مورد بانک ها پرداخت. در اقتصاد جهانی، مشتریان ومیزان عملیات بانکی آنها بقای بانک را رقم می زنند، دیگر بانک ها نمی توانند به انتظارات و خواسته های مشتریان بی تفاوت باشند و آنها باید همه ی فعالیت ها و توانمندی های خود را متوجه ی رضایت مشتری کنند، چرا که تنها منبع برگشت سرمایه مشتریان هستند. بنابراین نخستین اصل در دنیای کسب و کار امروزی ایجاد ارزش های مشتری پسند است به همین برای بهبود هم عملکرد بانک ملی و روابط عمومی باید نحوه رفتار و ارائه خدمات به مشتریان بانکی را بازبینی و اصلاح گردد که بانکداری الکترونیکی و فناوری ارتباطات و اطلاعات و ابزارهای آن می تواند در این زمینه کمک شایانی کند.
1-4-اهداف تحقیق:
1-4-1- هدف کلی:
بررسی نقش فن آوری های نوین ارتباطی (بانکداری الکترونیک) در افزایش بهره وری روابط عمومی بانک ملی ایران در میان مشتریان شعب شمال تهران
1-4-2- اهداف جزیی:
1.بررسی تأثیر استفاده از اینترنت بانک بر میزان بهره وری روابط عمومی بانک ملی ایران در میان مشتریان شعب شمال تهران
2.بررسی تأثیر استفاده از همراه بانک بر میزان بهره وری روابط عمومی بانک ملی ایران در میان مشتریان شعب شمال تهران
3.بررسی تأثیر استفاده از خودپرداز بر میزان بهره وری روابط عمومی بانک ملی ایران در میان مشتریان شعب شمال تهران
4.بررسی تأثیر استفاده از پایانه فروش (کارتخوان) بر میزان بهره وری روابط عمومی بانک ملی ایران در میان مشتریان شعب شمال تهران
5.بررسی تأثیر استفاده از پیامک های تبلیغاتی بر میزان بهره وری روابط عمومی بانک ملی ایران در میان مشتریان شعب شمال تهران
6.بررسی تأثیر استفاده از پست الكترونیک بر میزان بهره وری روابط عمومی بانک ملی ایران در میان مشتریان شعب شمال تهران
1-5- سوالات تحقیق:
1-5-1- سوال اصلی:
آیا فن آوری های نوین ارتباطی (بانکداری الکترونیک) بر افزایش بهره وری روابط عمومی بانک ملی در میان مشتریان شعب شمال تهران تأثیردارد؟
1-5-2- سوالات فرعی:
استفاده از پیامک های تبلیغاتی چه تأثیری بر میزان بهره وری روابط عمومی بانک ملی در میان مشتریان شعب شمال تهران دارد؟
1-7-تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیر های پژوهش:
1-7-1-تعریف مفهومی بهره وری روابط عمومی:
مجموعه ای از اقدامات و تلاش های آگاهانه، سنجیده و برنامه ریزی شده به منظور جلب مشاركت عمومی و كسب تفاهم متقابل بین یک سازمان و گروه های مورد نظر آن سازمان است ، باید پذیرفت كه روابط عمومی دانش، فن، هنر و تخصص است كه دارای اصول فلسفی خاصی بوده و از انگیزه بالایی برای خدمتگزاری به مردم و جامعه برخوردار است. از دیدگاه هركس هارلو : روابط عمومی عبارتست از دانشی كه بوسیله ی آن ، سازمان ها آگاهانه میكوشند، به مسئولیت اجتماعی خویش عمل نمایند تا بتوانند تفاهم و پشتیبانی كسانی را كه برای موسسه اهمیت دارند، بدست آورند. در این رابطه مارستون میگوید: روابط عمومی عبارتست از هنری كه به كمك آن می توان موسسه، سازمان و فرد را مورد علاقه و احترام كارمندان، مشتری ها و مردمی كه با آن سرو كار دارند قرار داد. روابط عمومی عبارتست از «داشتن رابطه خوب با دیگران»، تلاش های یک موسسه جهت كسب همكاری مردم و گروه های دیگری كه برای آن موسسه اهمیت دارند. اقدام به كارهایی جهت افزایش و تقویت رابطه با مردم، انجام كار خوب ومفید و بیان و تبلیغ این اقدامات می باشد(حریری،12:1378). لانگ و هزلتون روابط عمومی را به عنوان یک وظیفه ارتباطی مدیریت می دانند که به وسیله آن سازمان خود را با محیط اطراف وفق می دهد یا آن را تغییر می دهد یا آن را حفظ می کند تا به اهداف خود دست یابد(ویلکاکس و همکاران،7:1386).
روابط عمومی فرایندی مدیریتی است که هدف آن جلب و حفظ رفتارهای مثبت و موافق گروه های اجتماعی و سازمان های مستقل،برای رسیدن به ماموریت و اهداف سازمان است. مسئولیت اصلی روابط عمومی ساخت و حفظ«محیط دلپذیر» برای سازمان است(حبیب زاده ملکی،191:1391) و بهره وری روابط عمومی استفاده بهینه از منابع سازمان به منظور رسیدن به اهداف كارا و اثربخش، در چارچوب یک نظام ارزشی مورد قبول از طریق اطلاع رسانی و شفاف سازی و مشتری مداری می باشد که کارایی و اثربخشی روابط عمومی را از این طریق می سنجند. روابط عمومی هنر برقراری ارتباط در جهت اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مخاطبان و همچنین زمینه سازی برای دریافت انتظارات و خواسته های مخاطبان برای حرکت در مسیر آن است. به عبارت دیگر روابط عمومی هنر مردم داری است. روابط عمومی تمامی تلاش خود را معطوف تنظیم روابط سازمان و مردم می کند ، هوشمندانه سعی می نماید اهداف و برنامه ی سازمان با اتکاء به اصول اخلاقی و رسالت حرفه ای در قالب کار برنامه ای در جهت تحقق و حفظ منافع سازمان و مردم بکار بندند. وظایف روابط عمومی برقراری ارتباط صحیح و منطقی و اصولی با مخاطبان و همچنین اطلاع رسانی شفاف و روشن و دریافت انتظارات و خواسته های مخاطبان با بکار گیری روش و فنون مختلف می باشد(محمودی، 1389: 13).