صورتهای مالی باید برای تصمیمگیری استفاده کنندگان مفید باشد و به همین دلیل باید توسط حسابرسان مستقل حسابرسی شود که حال این حسابرسی هر چه باکیفیتتر باشد بهتر است و ازآنجاییکه مدیران شرکت ممکن است از مدیریت سود بهصورت منفی استفاده کنند کیفیت حسابرسی بالا باعث جلوگیری از مدیریت سود منفی میشود و به همین دلیل این تحقیق به دنبال بررسی رابطه کیفیت حسابرسی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و واقعی میباشد.
در این فصل ابتدا بیان مسئله را بیان میکنیم که شامل جزییات و ناشناختههای تحقیق میباشد و به سراغ اهمیت تحقیق پرداخته می شود، سپس فرضیه ها و اهداف را بیان میکنیم و سپس به سراغ روش تحقیق میرویم و درآخرواژههای کلیدی و ساختار تحقیق را تشریح میکنیم.
1-2 بیان مسئله
وجود اطلاعات مالی شفاف و قابلاتکا، از عوامل اصلی ارزیابی وضع موجود و عملکرد یک شرکت در فعالیتهای خود و همچنین تصمیمگیری در مورد دادوستد اوراق بهادار آن شرکت میباشد. در محیط اقتصادی امروز با حضور فعالان اقتصادی متنوع و ساختار پیچیده روابط اقتصادی میان آن ها، اطلاعاتی قابلاتکا تلقی میشوند که توسط گروهی حرفهای و مستقل بر فرایند تهیه و ارائه آن ها نظارت و اظهارنظرشده باشد. نمونه بارز گروههای حرفهای مستقل، مؤسسات حسابرسی میباشند که عمدتاً ساختار کنترل داخلی واحد گزارشگر و محصول نهایی آن یعنی صورتهای مالی را موردبررسی و نظارت قرار داده و در این مورد اظهارنظر مینمایند.پس کیفیت حسابرسی بسیار مهم است زیرا باعث میشود صورتهای مالی باکیفیت بالایی نظارت شود.
پالمرز کیفیت حسابرسی را ایجاد اطمینان از صورتهای مالی و احتمال آنکه صورتهای مالی هیچگونه تحریفی نداشته باشد تعریف کرده است.
مدیران اغلب بهمنظور گمراه ساختن سهامداران نسبت به عملکرد اقتصادی واقعی شرکت سود را مدیریت میکنند.این مدیریت سود که از طریق دستکاری ارقام حسابداری یا فعالیتهای واقعی انجام میشود دقت و صحت پیامرسانی سود را کاهش میدهد، ریسک و عدم اطمینان افراد برونسازمانی را افزایش میدهد و همچنین احتمالاً منجر به عدم تقارن اطلاعاتی و کاهش کار آیی سرمایهگذاری میگردد (مک نیکولز و استیون، 2008).
بهطورکلی مدیریت سود از دو طریق امکانپذیر است:مدیریت سود مبتنی بر ارقام تعهدی و مدیریت واقعی سود در حالت اول مدیریت از طریق اقلام تعهدی اختیاری به آرایش ارقام حسابداری مطابق با اهداف مطلوب خود میپردازد اما در حالت دوم، مدیریت با اتخاذ برخی
تصمیمات عملیاتی و به عبارتی دستکاری فعالیتهای واقعی به مدیریت واقعی سود روی آورده و به سود موردنظر خویش دست مییابد
مدیریت سود واقعی به زمانبندی و ساختاربندی فرصتطلبانه معاملات عملیاتی، تأمین مالی و سرمایهگذاری توسط مدیریت واحد تجاری بهمنظور تأثیر گذاشتن بر سود گزارششده توسط مدیریت در جهتی خاص اطلاق میشود که شرکت را متحمل هزینهها و پیامدهای اقتصادی آتی نماید (چن،2009).
مدیریت سود مبتنی بر ارقام تعهدی مدیریت سودی میباشد که مدیریت به دلیل انعطافپذیری اصول پذیرفتهشده حسابداری، با بهره گرفتن از روشهای مختلف پذیرفتهشده، سعی در اعمالنظر در اقلام تعهدی سود دارد.اعمالنظر مدیریت میتواند کیفیت اطلاعرسانی سود را بهوسیله گزارش اطلاعات محرمانه افزایش دهد (هلتاوسن،1990).
حال هر چه کیفیت حسابرسی بالاتر باشد سبب میشود که مدیریت سودهای نامطلوب کشف شود و جلوی مدیریت سود مدیر شرکت گرفته شود تا صورتهای مالی به بهترین نحو نمایش داده شود.
حال ما در این تحقیق به دنبال این هستیم که:
آیا بین کیفیت سود حسابرسی و مدیریت سود واقعی و مبتنی بر اقلام تعهدی رابطه معنیداری وجود دارد؟
1-3 اهمیتوضرورتتحقیق
ازآنجاییکه مدیر شرکت ممکن اقدام به مدیریت سود با جنبه منفی آن بکند و سرمایهگذاران از این کار لطمه ببینند، حسابرسی باید اینقدر باکیفیت باشد که بتواند جلوی مدیریتهای سود منفی مدیریت را بگیرد یعنی حسابرسی باید آنقدر با دقت انجام شود که افرادی که به این صورتهای مالی اتکا میکنند هیچگونه ضرری نبینند و صورتهای مالی اطلاعات مربوط و قابلاتکایی را در اختیار استفاده کنندگان قرار دهد و از این لحاظ اهمیت موضوع مشخص میشود.
1-4 اهداف تحقیق
هدف آرمانی(کلی)
شناخت رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود واقعی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی
اهداف اختصاصی(ویژه)
اهداف کاربردی
Mac Nichols & Stevens
Chen
Hltavsn
:
شخصیت از بنیادی ترین مفاهیم روان شناسی است. روان شناسی شخصیت حوزه ای است که به بررسی ویژگی های فردی اعم از هیجانی و رفتاری می پردازد که معمولاً ثابت و قابل پیش بینی اند و در زندگی روزمره قابل پیگیری هستند.
یکی از واقعیت های مهم جهان هستی وجود تنوع در میان پدیده های عالم است.نه تنها گونه های مختلف جانداران و گیاهان با هم فرق دارند،بلکه اعضای هر گونه نیز با یکدیگر متفاوتند .انسانها نیز مشمول همین قاعده اند.دانش آموزان از لحاظ توانایی های ذهنی ،روش های آموختن ،سبک و سرعت یادگیری ،آمادگی ،هوش و استعداد ،شخصیت ،علاقه و انگیزش نسبت به کسب دانش و انجام فعالیت های تحصیلی با هم تفاوت دارند.بنابراین ،در نظر گرفتن تفاوت های فردی دانش آموزان در آموزش و برخورد متناسب با ویژگی های خاص آنها از وظایف مهم معلم است.نتایج پژوهش های انجام شده بر این حقبقت تاکید کرده اند که توجه به تفاوت های فردی یادگیرندگان از سود معلمان در بهبود کیفیت یادگیری و افزایش سطح پیشرفت تحصیلی آنان بسیار تاثیر گذار است (سیف ،1388).
سلامت روان از ملاک های تعیین کننده سلامت عمومی تلقی شده وبه مفهوم احساس خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود ،اتکا به خود ،ظرفیت رقابت ،تعلق بین نسلی و خود شکوفایی توانایی های بالقوه فکری ،هیجانی و غیره است .
سلامت روانی به چهار جنبه انطباق عینی فرد با محیط،انطباق ذهنی فرد با محیط ، انطباق واقعی و قابلیت شناخت و دسترسی به خود اشاره می کند . عدم موفقیت تحصیلی نیز زمینه ساز مشکلات فردی واجتماعی زیاد و انحراف از دستیابی به اهداف سیستم آموزشی است .
از آنجا که پیشرفت تحصیلی از مهمترین دستاوردهای سیستم آموزشی به شمار می رود و با توجه به اهمیت حیاتی شناسایی شرایط لازم برای تربیت افراد شایسته به خصوص در آموزش وپرورش ، که باصرف هزینه های بسیار باید کار آزموده و با کیفیت مطلوب، عهده دار ارائه مراقبتهای بهداشتی – درمانی شوند ، لذا سوال اساسی تحقیق آن است که آیابین متغیرهای سن، جنس ، مدرسه ، متوسط درآمد خانوادگی و معدل به عنوان شاخص عینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با سلامت روانی آنان رابطه معنا داری وجود دارد یا خیر .
ویژگی های شخصیتی از جمله روان آزرده گرایی،برون گرایی ،انعطاف پذیری ،دلپذیر بودن و با وجدان بودن، خود نقش بسزایی را در سلامت روانی دانش آموزان و به دنبال آن سلامت جامعه ایفا می کند . پژوهشها نشان داده است دانش آموزانی که از ویژگیهای شخصیتی بیرونی بر خوردار هستند به مراتب رابطه بهتری با سایر دانش آموزان دارد و در نتیجه عملکرد مدرسه بهبود می یابد و سیستم نیز از سلامت بهتری برخوردار است( صابر گرگانی ، 1377).
ترقی و پویایی و اعتلای هر جامعه جز در داشتن عناصر و اعضای سالم و کار آمد در آن اجتماع نیست افرادی که علاوه بر وضعیت جسمانی مناسب از لحاظ روانی نیز در حد تعادل و مطلوبی باشند ، بدون تردید تقارن سلامت جسمانی و روانی ، اصلیترین نتیجه داشتن جامعه ای شکوفا و با آینده است. سلامت روانی مقوله ای بسیار حائز اهمیت است ، چرا که تاثیر روانی بر عملکرد جسمانی بر هیچکس پو شیده نیست ( شعاری نژاد،1381).
و اما از ضرورت این مباحث همین بس که ویژگیهای شخصیتی در سلامت روان تاثیر دارد و سلامت روان می تواند در امر پیشرفت تحصیلی و ارتقای دانش آموزان تاثیر گذار باشد و از این طریق جلو دوباره کاریهای آموزش و پرورش و هدر روی بودجه و نیروی انسانی جلوگیری شود و هچنین خانواده ها نیز از هزینه های اضافی برای تکرار پایه معاف خواهند شد و از همه مهمتر دانش آموزان که با شناخت ویژگی های شخصیتی خود و بالا بردن سلامت روانی می توانند موجبات پیشرفت تحصیلی را فراهم کنند .
بیان مسئله
از آنجا که در هر نظام آموزشی ، پیشرفت تحصیلی یکی از مهمترین شاخص توفیق فعالیتهای علمی آموزشی محسوب می شود ، بررسی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از اهمیت خاصی نزد پژوهشگران علوم تربیتی و روانشناسی برخوردار است پژوهشهایی که در اوایل در مورد پیشرفت تحصیلی انجام می شد عمدتا بر روی نقش هوش متمرکز بود ، اما محققان اخیر مدعی شده اند که توصل به هوش عمومی به تنهایی برای تبیین موفقیت افراد کافی نیست ( چو 2010 ) و در بهترین شرایط ، هوش بهر فقط می تواند تا بیست درصد از موفقیت افراد را پیش بینی کند ( گلمن ، ترجمه پارسا، 1382 ) به همین دلیل ، امروزه بیشتر به تحقیقاتی پرداخته می شود که بجای بررسی نقش تنها یک متغییر به بررسی تاثیر همزمان چندین متغییر بر پیشرفت تحصیلی بپردازند . پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی از شاخص های مهم در ارزشیابی آموزشی است و بیانگر میزان دستیابی به استانداردها و اهداف آموزشی است (ربر1985 ولادین 1967).
واژه پیشرفت تحصیلی به جلوه ای از جایگاه تحصیلی دانش آموز اشاره دارد و بیانگر نمره ای برای یک دوره با میانگین نمرات در دوره ی مربوط با یک موضوع مشخص یا میانگین نمرات دوره های مختلف می باشد(به نقل از رییس سعدی ،1386) .
سلامت روان ازملاک های تعیین کننده سلامت عمومی تلقی شده و به مفهوم احساس خوب داشتن و اطمینان از کارامدی خود ، ظرفیت رقابت ،تعلق بین نسلی و خود شکوفایی توانایی های بالقوه فکری ،هیجانی و غیره است .سلامت روان در تعریف سازمان جهانی بهداشت بعنوان یکی از معیارهای لازم برای سلامت عمومی در نظر گفته شده است .از دیدگاه این سازمان “سلامتی “عبارتست از حالت رفاه کامل جسمی ،روانی واجتماعی و نه تنها نبود بیماری (کاپلان و سادوك،1382).
شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست زیرا محور اساسی بحث در زمینه ها یی مانند یادگیری، انگیزه، ادراك، تفکر، عواطف و احساسات، هوش و مواردی از این قبیل است. به عبارتی، موارد فوق الذکر اجزای تشکیل دهنده شخصیت به حساب می آیند (کریمی ،1389).
برای پیشرفت تحصیلی ملاکهای گوناگونی را میتوان در نظر گرفت که مشهورترین آن میانگین نمرات کلاسی می باشد.(رادینگ 2001 ،به نقل از رئیس سعدی ،1386 )معتقد است پیشرفت تحصیلی عبارتست از یادگیری که معمولا در آزمونها و امتحانات و همچنین در بحثهای کلاسی و کارگروهی آشکار میشوند. همه این موارد اشاره به افرادی دارند که برای دستیابی به موفقیت انگیزه دارند، تکالیفی که انتخاب می کنند دارای سطح دشواری متوسط است ،دارای اعتماد به نفس هستند ،با پشتکار و پی گیرند ،شکست را نتیجه فقدان تلاش تلقی می کنند ،اهداف طولانی مدت دارند ،با اشتیاق و بلند پروازند و از آنچه که انجام می دهند احساس غرور می کنند. هرچند که یکی از مهمترین پیش بینی کننده های موفقیت دانش آموزان در مدرسه سطح توانایی آنها می باشد ولی با این وجود ، توانایی نمی تواند عملکرد تحصیلی را به طور کامل پیش بینی کند . به عبارت دیگر ،بر مبنای تفاوت در توانایی دانش آموزان نمیتوان به این سوال پاسخ داد که چرا بعضی از دانش آموزان در مدرسه نمره ی الف می گیرند در حالی که دانش آموزان دیگر با همان توانایی در امتحانات رد می شوند ؟بر این اساس ،با آگاهی از این که تفاوت در توانایی فقط می تواند بخشی از تفاوت در عملکرد تحصیلی را تببین کند ،تعداد زیادی از محققان نقش با اهمیت و پیش بینی کننده متغیرهای نا مرتبط با توانایی یا عوامل غیرتحصیلی را بر پیشرفت تحصیلی سر لوحه ی فعالیت های پژوهشی خود قرار داده اند از جمله این عوامل مرتبط با پیشرفت تحصیلی میتوان به ویژگی های شخصیتی و روش های مطالعه اشاره كرد (استنبرگ،1999، به نقل از کدیور ،شکری ،فرزاد ،و سنگری 1385) .بنابراین مهمترین مساله این پژوهش تبیین رابطه ویژگی های شخصیتی با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان
دختر مقطع متوسطه دوم منطقه ارژن می باشد.
ضرورت و اهمیت تحقیق:
درراستای تاثیرعوامل دیگربرپیشرفت تحصیلی بویژه تفاوتهای فردی مانندخصوصیات شخصیتی،این امرهمواره دربین دست اندرکاران تعلیم وتربیت مطرح بوده است که آیاپی بردن به تیپهای شخصیتی افرادوانطباق روش تدریس ویادگیری آنها،میتواندیادگیرندگان رادرزمینه تحصیلی یاری کند؟براتکو وهمکاران بیان میکنند که ممکن است رابطه بین پنج عامل شخصیت و عملکردتحصیلی خیلی قوی نباشد،اماشخصیت در پیش بینی عملکردمدرسه به طورمستقل ازهوش،عمل میکند .
داف1وهمکاران ،2004 ،معتقدندکه مدلهای پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی براهمیت متغیرهایی مانندهوش وانگیزش تمرکزکرده اندوشخصیت اغلب به عنوان یک پیش بینی کننده درکناراین متغیرهابررسی می شود( محسن كشاورز و همكاران ،1392 ).ولی امروزه همانگونه كه در تحقیقات متعدد دیده می شود.
پنج ویژگی شخصیت به طیف گسترده ای از رفتار مربوط شده اند كه یكی از آنها پیشرفت تحصیلی می باشد.
یكی دیگرازمتغیرهای كه دراین پژوهش سنجیده خواهدشد،سلامت روانی است. سلامت روانی دانش آموزان ازعوامل بسیاری ازجمله شیوه های نظارت مدیران،كیفیت زندگی،عملكردمدیران وبویژه ویژگیهای شخصیتی تأثیرمی پذیرد. ویژگیهای شخصیتی ازجمله روان آزرده گرایی،برونگرایی،انعطاف پذیری،دلپذیربودن وباوجدان بودن، خودنقش بسزایی رادرسلامت روانی دانش آموزان وبه دنبا ل آن سلامت جامعه ایفامی كند.پژوهشها نشان داده است دانش آموزانی كه ازویژگیهای شخصیتی بیرونی برخوردارهستند بمراتب رابطه بهتری با سایردانش آموزان دارندودرنتیجه عملكردمدرسه بهبودمی یابدوسیستم نیزازسلامت بهتری برخوردار است. (صابرگرگانی، 1377 ). ترقی وپویایی واعتلای هرجامعه جزدرداشتن عناصرواعضای سالم وكارآمددرآن اجتماع نیست افرادی كه علاوه بروضعیت جسمانی مناسب ازلحاظ وضعیت روانی نیزدرحدتعادل ومطلوبی باشند،بدون تردیدتقارن سلامت جسمانی وروانی،اصلیترین نتیجه د اشتن جامعه ای شكوفاوباآینده است. سلامت روانی مقوله ای بسیارحائزاهمیت است؛چراكه تأثیرروانی برعملكردجسمانی برهیچكس پوشیده نیست (شعاری نژاد، 1381).همچنین باید خاطر نشان كرد كه هدف اصلی سلامت روانی كمك به همه ی افراد در رسیدن به زندگی كامل تر ،شادتر،هماهنگ تر ،شناخت وسیع و پیشگیری از بروز اختلالات خلقی ،عاطفی و رفتاری است مقابله با بیماری های روانی برای ایجاد جامعه سالم از وظایف اصلی دولتها و افراد جامعه است و هر اجتماعی كه خواستار بهزیستی و شادكامی افراد خود می باشد ،باید مردم سازگار و هماهنگ پرورش دهد(میلانی فر ،1378).
و اما از ضرورت این مباحث همین بس که ویژگی های شخصیتی در سلامت روان تاثیر دارد و سلامت روان می تواند در امر پیشرفت تحصیلی و ارتقا دانش آموزان تاثیر گذار باشد و از این طریق جلو دوباره کاریهای آموزش و پرورش و هدر روی بودجه و نیروی انسانی جلوگیری شود و هچنین خانواده ها نیز از هزینه های اضافی برای تکرار پایه معاف خواهند شد و از همه مهمتر دانش آموزان که با شناخت ویژگی های شخصیتی خود و بالا بردن بهزیستی روانی می توانند موجبات پیشرفت تحصیلی را فراهم کنند .
در یک جامعه وقتی پیشرفت مفهوم واقعی خود را پیدا می كند كه تمام اجزا جامعه با یكدیگر رشدی یكپارچه داشته باشند.در این راستا تحقیق یا پژوهش می تواند معیار نسبتا” مطمئنی جهت پیشرفت جامعه مورد نظر باشد.اهمییت این تحقیق به نوبه خود می تواند مسئولان و دست اندركاران امر نظیر مشاوران ،مسئولین آموزش و پرورش و…را بر آن دارد كه برای سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان چاره جویی كنند و آنان را نسبت به این مسئله كه بهبود ویژگی های شخصیت و غنی كردن آن در میان قشر دانش آموز می تواند تبعات بسیار شفاف در بالندگی كشور در تمامی عرصه ها داشته باشد.
لذا با توجه به اهمیت پیشرفت تحصیلی و سلامت روان و تاثیر ویژگی های شخصیتی بر این دو بعد و نیز خلاء انجام چنین تحقیقاتی بخصوص در این منطقه آموزش و پرورش ،این پژوهش می تواند از اهمیت خاص و ویژه ای برخوردار باشد.
یک نوازش عبارتست از هر فعالیتی در جهت بازشناسی یا نمایش مرحله ای از انگیزهها میباشد. نوازشهای روانی «كلامی و غیركلامی» برای احساس ارزش مهم و ضروری است. نوازشها دارای حالات مختلفی از جمله: كلامی و غیركلامی، شرطی و غیرشرطی، محبت، گرمی یا قدردانی كلامی با همراه با نگاه، لبخند، تماس و یا حتی حالتهای صورت هستند كه همگی برای سلامت روان مفید میباشد. (كوری، 2013)
با توجه بر این موضوع كه اساساً همه علوم از مفاهیم یا سازه هایی نظری و ارتباط بین این مفاهیم تشكیل میشوند ولی تا هنگامیكه مفاهیم نظری قابل اندازه گیری و كمی شدن نباشند، یافتن قوانین و روابط علمی به منظور پیش بینی پدیده ها ممكن نیست. (آناستازی، 1386) چون موضوع مطالعه در علوم تربیتی و رفتاری انسان است، اندازه گیری و بدنبال آن تصمیم گیری در این حیطه فوقالعاده حساس است. و این امر نیز بدیهی است كه چیزی تا مورد اندازه گیری قرار نگیرد نمی تواند بطور علمی مورد مطالعه قرار گیرد. (ثرنداك، 1369) روش اندازه گیری، پایه و اساس مطالعات علمی است و وسایل مورد نیاز را برای آزمون فرضیه های علمی میسازد و به همین دلیل است كه توجه به كاربردهای پژوهشی روشهای اندازه گیری به ویژه در علوم رفتاری روزافزون است. (هومن، 1368)
بنابراین ما در این پژوهش بر آنیم تا مقیاس سنجش روابط متقابل هیر را جهت اندازه گیری روابط متقابل ترجمه نماییم و روایی، اعتبار و هنجاریابی آزمون مذكور را تهیه نماییم.
بیان مسئله
نظریه تحلیل رفتار متقابل توسط دکتر اریک برن بنیان گردید او در دهه 1950 با بیان مقالات مختلف اساس نظریه خود را مشخص نمود و در سال 1958 مقاله مشهور و تاثیرگذار خود را با عنوان «تحلیل رفتار متقابل: روشی بدیع و کارا برای گروه درمانی» منتشر نمود و این
مقاله سرآغازی برای شناساندن نظریهای جدید با عنوان «تحلیل رفتار متقابل» یا به انحصار TA[6]، شد. اساس اولیه نظریه تحلیل رفتار متقابل بر پایه روابط شخصیتی ارائه گردید. او برای سهولت و همه فهم شدن این روابط به ابتکار عمل جالبی دست زد و از نامهای ملموسی چون کودک، والد و بالغ استفاده نمود. (استوارت و جونز، 1382)
با توجه به توضیحات بالا نمودار شماره 1 را كه نمودار ساخت نام دارد ارائه میگردد این طرح نمایانگر شخصیت كامل هر فرد، و شامل حالات من، «والد»، «بالغ» و «كودك» میباشد. این سه حالت كاملاً از یكدیگر مجزا نگه داشته شده اند، زیرا با یكدیگر بیاندازه متفاوت و در اكثر مواقع متناقض هستند.
در این فصل به بررسی كلیات تحقیق پرداخته می شود. ابتدا مساله اصلی تحقیق بیان می گردد، سپس اهمیت و ضرورت تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، در ادامه به اهداف اساسی تحقیق، سوالات و فرضیه های تحقیق، چارچوب نظری تحقیق ، قلمرو تحقیق پرداخته شده است.
1-2- بیان مسأله
سرمایه گذاران و اعتباردهندگان دو گروه اصلی از استفاده كنندگان برون سازمانی اطلاعات مالی به شمار میروند. تهیه و فراهم كردن اطلاعات مربوط برای این دو گروه، یكی از رسالت های اصلی مدیریت و سیستمهای حسابداری است. شرکت ها از طریق افشای اطلاعات در قالب گزارشگری مالی این رسالت را ایفا می نمایند. صورت های مالی قسمت مهمی از گزارشگری مالی را تشكیل می دهند. در واقع نقش اصلی گزارشگری مالی، افشا اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبرو به موقع است. مشاركت كنندگان بازار نیز همواره به دنبال اطلاعات مالی به موقع و معتبر هستند،زیرا این اطلاعات عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت شركت و سرمایه گذاران بیرونی را كاهش میدهد .به موقع بودن یكی از مهمترین ویژگیهای كیفی اطلاعات مالی محسوب می شود به موقع بودن به این مفهوم است كه اطلاعات باید در كوتاه ترین زمان و به سریع ترین شكل ممكن اعلان و در دسترس استفاده كنندگان قرارگیرد. هر چه فاصله زمانی و تاریخ اعلان اطلاعات واحدهای تجاری كوتاه تر باشد، سودمندی حاصل از اطلاعات مالی واحدهای تجاری افزایش می یابد. مطالعات متعددی در ادبیات حسابداری وجود دارند كه نشان می دهند به موقع بودن افشا موجب افزایش کیفیت اطلاعات شده وعدم تقارن اطلاعاتی را كاهش میدهد (نوروش و حسینی، 1388).
از سوی دیگر نقش و ماهیت حسابرسی در ارتباط با عدم قطعیت و تردیدهای حاكم بر كیفیت اطلاعات حسابداری گزارش شده مطرح می شود. حسابرسی در خط مقدم رسیدگی، اظهار نظردرخصوص مطلوبیت تهیه و نهایتاً اعتباربخشی به ادعاهای مدیریت مندرج در صورت های مالی است. حسابرسی به عنوان یک سازوكار اجتماعی، برای كمك به نظارت و كنترل رفتار مدیران و به عنوان ابزار نظارتی دولت ها است. آنچه جامعه از حرفه حسابرسی انتظار دارد، ارائه گزارشات حسابرسی است که موجب افزایش قابلیت اتکاء و به موقع بودن اطلاعات حسابداری افشا شده می شود. این، ارزش افزوده ای است که تنها حرفه حسابرسی قادر به افزودن آن به اطلاعات مالی شرکت ها
است.پس اگر حسابرسی یک وسیله نظارتی باشد كه نقشهای متعدد مذكور را بر عهده دارد، با ثابت فرض كردن سایر شرایط، گزارش حسابرس در خصوص صورت های مالی در طی زمان به عنوان یک مکانیزم نظارتی می بایست موجب بهبود کیفیت افشا اطلاعات از طریق افزایش به موقع بودن افشا اطلاعات حسابداری گردد(یاسایی، 1389). انواع اظهارنظرهای حسابرس مطابق با استانداردهای حسابرسی ایران، شامل موارد ذیل می باشند: نظرمقبول، نظرمشروط، عدم اظهارنظر و نظرمردود.
نتایج تحقیقات پبشین همچون کولینان و همکاران(2012) نشان می دهد که نوع اظهار نظر حسابرس به عنوان یک مکانیزم و ابزار نظارتی کارا موجب افزایش کیفیت اطلاعات و به تبع آن افزایش به موقع بودن گزارشات مالی و افشا شرکت ها می گردد.
با توجه به مطالب فوق در این پژوهش سعی میشود تا رابطه تغییرات نوع اظهار نظر حسابرس با به موقع بودن افشا بررسی گردد. بنابراین از ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری مربوط بودن است و از اجزا مربوط بودن ، به موقع بودن اطلاعات افشا شده میباشد و این برای تصمیم گیری استفاده کنندگان دارای اهمیت بسیار زیادی است لذا مساله اصلی این تحقیق این است که رابطه تغییرات نوع اظهار نظر حسابرس با به موقع بودن افشادر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران چگونه است؟
1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
پژوهش در زمینه به موقع بودن افشا، میتواند به استفاده كنندگان و سرمایه گذاران در اخذ تصمیمات بهینه یاری رساند و از این لحاظ چنین پژوهشی می تواند به عنوان پژوهش كاربردی در شناسایی پیش بینی های دقیق تر سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه مفید واقع شود. بنابراین با توجه به اهمیت به موقع بودن افشا اطلاعات مالی توسط شركت ها در بازار سرمایه، كم بودن پژوهشهای موجود در زمینه به موقع بودن افشا شركت ها و با عنایت به این كه در ایران در هیچ یک از پژوهشها بطور مستقیم رابطه تغییرات نوع اظهار نظر حسابرس را بر موقع بودن افشا مورد توجه قرار نداده است،ضرورت و اهمیت انجام چنین تحقیقی دو چندان احساس می شود.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف اصلی
تبیین رابطه تغییرات نوع اظهار نظر حسابرس با به موقع بودن افشا گزارشات مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
1-4-2- اهداف فرعی
1-4-3- اهداف کاربردی
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه تغییرات نوع اظهار نظر حسابرس با به موقع بودن افشا شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.این تحقیق درصدد است به بررسی شواهد تجربی موجود پرداخته و بدین ترتیب میزان انطباق واقعیتهای موجود با نظرات و دلایل مطرح در زمینه رابطه تغییرات نوع اظهار نظر حسابرس با به موقع بودن افشاشرکت ها را بررسی کند با این هدف که یافته های این تحقیق بتواند به فعالان بازار سرمایه، تصمیم گیرندگان ، تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل بورس اوراق بهادار در تحلیل طرح های سرمایه گذاری در دارایی های مالی و اوراق بهادار یاری رساند ؛ زیرا لحاظ این عوامل مهم منجر به انتخاب سبد سرمایه گذاری بهینه با کمینه مخاطره و بیشترین بازدهی می گردد ، ضمن آنکه شفافیت محیط تصمیم گیری و نتایج حاصله را نیز دوچندان می نماید.
یکی از مهمترین تصمیمهای مدیریت مالی، اتخاذ تصمیمهایی در مورد نحوه تأمین مالی برای شرکت میباشد؛ که شامل تصمیمهایی همچون ساختار مالی و ساختار سرمایه و همچنین تعیین بهترین شیوه تأمین مالی و ترکیب آنها است. حال شرکتها برای تأمین مالی راههای مختلفی از قبیل وام بانکی، استقراض خارجی، انتشار سهام، انتشار اوراق مشارکت و…. میباشد که یکی از روشهای تأمین مالی که امروزه مورد توجه مجامع جهانی قرار گرفته، روش تأمین مالی برون ترازنامهای میباشد که شرکت از طریق استفاده از ابزارهای متفاوت که این روش دارا میباشد، تأمین مالی می کند. به طور کلی، شرکت از طریق ابزارهای این روش نقدینگی شرکت را افزایش میدهد. یعنی شرکت میخواهد ضمن تحصیل دارایی، آن دارایی و بدهی مربوط به آن در ترازنامه نشان داده نشود و همچنین استفاده از این ابزارها جهت تأمین مالی، بازده و ریسک عملیاتی و در نهایت ارزش شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد. با این وجود مسیر واکنش سرمایه گذاران به این ابزار مدیریتی حائز اهمیت ویژه میباشد.
در این فصل پس از تشریح موضوع پژوهش، به بیان مسأله و اهمیت و اهداف آن پرداخته میشود و در ادامه فرضیه های پژوهش، تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای استفاده شده در پژوهش ارائه گردیده است. در انتها قلمرو پژوهش حاضر بیان می شود.
1-2 بیان مسأله
همواره سرمایه گذاران به دنبال اطلاعاتی کامل و دقیق از صورتهای مالی هستند؛ تا این اطلاعات را در تصمیم گیری های خود مد نظر قرار دهند. یکی از مهمترین و حتی اگر واقعبینانه به شرایط نظاره کنیم، میتوان گفت مهمترین عامل مؤثر بر تصمیم و واکنش سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات، اطلاعات مربوط به سود میباشد. از آنجا که ابزارهای مختلفی بر میزان سود تأثیر میگذارند و یا تأثیر داده میشوند؛ در پژوهش حاضر به دنبال این هستیم که تأمین مالی خارج از ترازنامه که هم یکی از ابزارهای مدیریت است و هم یکی از عوامل تأثیرگذار بر میزان سود، چگونه اثری بر واکنش سرمایه گذارانی آگاه نسبت به اعلان سود میگذارد. تأمین مالی خارج از ترازنامه، نوعی تأمین مالی است که بیشتر شرکتها برای جلوگیری از افزایش بیش از اندازه در اهرم مالی و نقض قراردادهای بدهی خود سعی می کنند، عملیات خود را با نشان ندادن بدهی و دارایی در ترازنامه، تأمین مالی کنند(تقوی و همکاران، 1389: 5). مدیریت شرکت از طریق ابزارهای تأمین مالی خارج از ترازنامه همچون اجاره عملیاتی، برون سپاری، فروش حسابهای دریافتنی، تأمین مالی پروژه های خاص، تبدیل دارایی ها به اوراق بهادار
و کالای امانی می تواند موجب افزایش سودآوری، کاهش ریسک و پایین آوردن اهرم مالی شرکت شود. البته، در ایران به جز اجاره عملیاتی و کالای امانی از دیگر ابزارها استفاده نمی شود و از این دو مورد فقط اطلاعات مربوط به اجاره عملیاتی در دسترس میباشد(مرادزادهفرد، 1388). برخی شیوه های تأمین مالی برون ترازنامهای علاوه بر تأثیر روی ترازنامه، اثر مثبتی نیز روی عدد سود گزارش شده دارند. این شیوه تأمین مالی به خصوص هنگامی بیشتر استفاده میگردد که پاداش مدیران بر اساس سود گزارش شدهی سالانه بوده و میزان آن با سود رابطه مستقیمی داشته باشد. از طرفی نشان ندادن دارایی در ترازنامه به دلیل انجام تأمین مالی برون ترازنامهای و منظور نکردن استهلاک دارایی در سود (زیان) موجب افزایش سود و از سویی دیگر، موجب افزایش نرخ بازده مجموع دارایی می شود. برخی شیوه های تأمین مالی برون ترازنامهای منافعی از نقطه نظر مالیاتی دارند. بنابر نوع عامل بهوجود آورنده این شیوه تأمین مالی، موارد مذکور میتوانند مورد توجه واقع شوند. در صورتی که ساختار تأمین مالی برون ترازنامهای اثر مالیاتی داشته باشد، تأثیر مستقلی بر جریانهای نقدی و در نهایت ثروت سرمایه گذاران (سهامداران) دارد. البته ممکن است که به صورت غیر مستقیم یا منفی بر ثروت سرمایه گذاران (سهامداران) تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، میتوان به هنگامی اشاره کرد که سهامداران متأثر از تغییرات ظاهری به وجود آمده از حسابداری ساختگی، سهام خود را بفروشند(دستگیر و سلیمانیان، 1386). در نهایت این سؤال مطرح است که آیا تأمین مالی خارج از ترازنامه بر واکنش سرمایه گذاران نسبت به اعلان سود با توجه به متغیرهای عدم تقارن اطلاعاتی و بازده مجموع دارایی ها تأثیر میگذارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش
یکی از مهمترین زمینهها برای مدیریت، اعتماد سرمایه گذاران نسبت به اعلان سود میباشد. زیرا، مدیریت با داشتن پشتوانه مالی از طریق جذب سرمایهگذار در شرکت قدرت تطبیق و واکنش خود را نسبت به رویدادهای داخلی و خارجی همسان میسازد. حال سرمایهگذار که کیفیت سود را به عنوان مهمترین محرک خود در انتخاب سرمایه گذاری مد نظر دارد؛ ممکن است با ابزار مدیریتی به نام تأمین مالی خارج از ترازنامه روبهرو شود، با وجود این که ابزار مورد نظر تنظیمکننده نسبت اهرمی و نسبت سودآوری شرکت است؛ سرمایهگذار با آن چگونه برخورد می کند و یا میتوان این ارتباط را به صورت یک سؤال به این شکل بیان کرد که سرمایه گذاران این ابزار مدیریتی رابه عنوان توانایی مدیریت در بالا بردن عملکرد و استفاده بهینه از سرمایه شرکت میدانند یا نوعی پنهانکاری مدیریت به منظور بالا بردن سود ودر نتیجه حفظ موقعیت شغلی و منافع خود؟ با این وجود به دلیل نبود پژوهشی که تغییرات واکنش سرمایه گذاران نسبت به اعلان سود را از جنبه تأمین مالی خارج از ترازنامه رسیدگی و شناسایی کند. لذا، پژوهش حاضر ضرورت انجام را به منظور شناخت بیشتر تأثیرات تأمین مالی خارج از ترازنامه بر سود و متعاقباً ان چگونگی واکنش سرمایه گذاران را بااهمیت و اساسی میداند. یکی از شرایط رقابت کامل، شفافیت اطلاعات است و فقدان آن باعث پیدایش رانت میگردد. شفافیت اطلاعات را با مقداری تورش میتوان تقارن اطلاعات تعریف نمود. تقارن اطلاعات بدین معنی است که طرفین مبادلهکننده به یک اندازه از کیفیت کالای مورد مبادله و شرایط مبادله در بازار اطلاع داشته باشند. عدم تقارن اطلاعات به حالتی اطلاق می شود که یکی از طرفین مبادله کمتر از طرف دیگر در مورد کالا یا وضعیت بازار، اطلاعات داشته باشد. به عبارت دیگر، توزیع اطلاعات بین کلیه استفادهکنندگان از اطلاعات، ناهمسان باشد(هاشمی، 1381). مشکل عدم تقارن اطلاعات متأثر از تفاوت اطلاعاتی انگیزههای متناقض میان استفادهکنندگان از اطلاعات میباشد. این موضوع به طور بالقوه می تواند منجر به اختلال در عملکرد بازار سرمایه شود(آکرلاف، 1970). با توجه به اثرات تأمین مالی خارج از ترازنامه بر محتوای اطلاعاتی صورتهای مالی و متعاقباً احتمال به وجود آمدن عدم تقارن اطلاعاتی در بازار میتوان واکنش سرمایه گذاران را از این منظر سنجید. همچنین با اتکا بر اثرات فراوان تأمین مالی خارج از ترازنامه (اجاره عملیاتی) بر متغیرهای نسبت سودآوری (بازده مجموع دارایی ها)، واکنش سرمایه گذاران به این نسبت به دلیل وجود کلیدیترین عدد (سود) در آن حائز اهمیت بوده و تغییرات ناشی از تأمین مالی خارج از ترازنامه در نسبت بازده مجموع دارایی ها را در تصمیمهای سرمایه گذاران نسبت به اعلان سود، میتوان مشاهده کرد.
1-4 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف اصلی
1-4-2 اهداف فرعی