وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه تاثیر مدیریت ریسک اعتباری بر عدم ایجاد مطالبات در بانک ها

یکی از ابزارهای لازم و موثر برای توسعه اقتصادی کشور، وجود نظام بانکی کارامد می باشد. بانک ها به عنوان بخش اصلی نظام مالی نقش مهمی در تامین مالی بخش های تولیدی، تجاری، مصرفی و حتی دولتی دارند. با توجه به ماهیت فعالیت های بانکی، بانک ها از سود آوری بالایی برخوردار بوده و در عین حال در معرض بیشترین مخاطرات قرار دارند.(تامایو، 1998).

 

   ﺩﺭﺳﺎﻝﻫﺎﻱ ﺍﺧﻴﺮ ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ ﻧﻘﺶ ﺍﺻﻠﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺨﺶﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺍﻗﺘﺼـﺎﺩﻱ ﺑﺮ  ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﻱ ﺍﻳﻔﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﺑﺎ ﺭﻳﺴﮏﻫﺎﻱ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻲ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻋﻤﺪﻩﺗﺮﻳﻦ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﻳﺴﮏ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ. ﺭﻳﺴﻚ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲﻫﺎﻱ ﺑﺎﻧﻚ ، ﺑﻮﻳﮋﻩ ﺗﺴﻬﻴﻼﺕ ﺍﻋﻄﺎﻳﻲ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺭﺯﺵ ﻛﺎﻫﺶ ﻳﺎﺑﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺑﻲﺍﺭﺯﺵ ﺷﻮﺩ. ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﺎﻧﻚﻫﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻛﻞ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲﻫﺎﻱ ﺁﻥﻫﺎ ﻛﻢ ﺍﺳﺖ، ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺻﺪ ﻛﻤﻲ ﺍﺯ ﻭﺍﻡ ﻫﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﻭﺻﻮﻝ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ، ﺑﺎﻧﻚ ﺑﺎ ﺧﻄﺮ ﻭﺭﺷﻜﺴﺘﮕﻲ ﺭﻭﺑﻪﺭﻭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺍﻳﻦ ﺭﻳﺴـﮏ ، ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ ﻣﻴﺒﺎﻳﺴﺖ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻭ ﺷـﻨﺎﺧﺖ ﮐﺎﻓﻲ ﺍﺯ اعتبار ﻣﺘﻘﺎﺿﻴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ، ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻱ ﺍﺯ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺳﻨﺠﻲ ﻭ ﺍﻣﺘﻴﺎﺯﺩﻫﻲ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻥ ﺍﺳﺖ. از سوی دیگر،  تخصص محوری بانک‌های تجاری، جذب سپرده و اعطای وام است.  اعطای وام بانک را در معرض ریسک اعتباری قرار می‌دهد. قسمتی از مشکلات امروز بانک‌های کشور در زمینة افزایش مطالبات معوق و سوخت‌شده به ‌دلیل عدم‌ بهره‌گیری بانک‌ها از نظام اندازه‌گیری و مدیریت ریسک اعتباری است.

 

   اگر چه بانک ها و موسسات اعتباری با مخاطرات زیادی همچون ریسک های عملیاتی، بازار و نرخ بهره مواجه اند ولی با توجه به ماهیت فعالیت آنها، ریسک اعتباری یا ریسک نکول بیش ترین نقش را در توان سود آوری آن ها خواهد داشت. علی رغم ابداعات و نوآوری های موجود در نظام بانکی، ریسک عدم بازپرداخت وام از سوی وام گیرنده هنور هم به عنوان دلیل عمده عدم موفقیت بانک ها محسوب می شود. افزایش زیان اعتباری ناشی از عدم بازپرداخت وام و کاهش سودآوری بانک ها در دهه های اخیر فکر اندازه گیری، کنترل و حذف ریسک اعتباری را گسترش داده است (حیدری، 1389).

 

   ارﺗﺒﺎط ﺻﺤﻴﺢ ﺑﻴﻦ ﻧﻈﺎمﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ و ﺗﻮﻟﻴﺪی درﻫﺮﻛﺸﻮری از ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﺤﺴﻮب ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺎﻧﻜﻬﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺶ اﺻﻠﻲ ﻧﻈﺎم ﻣﺎﻟﻲ ﻧﻘﺶ اﺻﻠﻲ را در ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺨﺸﻬﺎی ﺗﻮﻟﻴﺪی ﺗﺠﺎری و ﻣﺼﺮﻓﻲ و ﺣﺘﻲ دوﻟﺘﻲ ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ (گاتمن، 1994) . در اﻳﺮان  ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر اﻗﺘﺼﺎدی ﻛﺸﻮر و ﺑﻪ دﻻﺋﻠﻲ ﻫﻢﭼﻮن ﻋﺪم ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺎزارﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ و ﺳﺎﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎی ﻏﻴﺮﺑﺎﻧﻜﻲ و ﻗﺮاردادی ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺨﺸﻬﺎی واﻗﻌﻲ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ﺷﺒﻜﻪ ﺑﺎﻧﻜﻲ ﻛﺸﻮر اﺳﺖ.

 

ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎﻧﻚﻫﺎ در ﺻﺪد اﻋﻄﺎی ﺗﺴﻬﻴﻼت ﺧﻮد ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺿﻤﻦ ﺑﺮﺧﻮرداری از  رﻳﺴﻚ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎزده ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺳﻮد ﺗﺴﻬﻴﻼت اﻋﻄﺎﻳﻲ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. اﻳﻦ اﻣﺮ زﻣﺎﻧﻲ ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻲﮔﺮدد ﻛﻪ ﺑﺎﻧﻜﻬﺎ ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن اﻋﺘﺒﺎری ﺧﻮد اﻋﻢ از ﺣﻘﻴﻘﻲ و ﺣﻘﻮﻗﻲ ﺑﻮده و ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ آﻧﻬﺎ را ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ و ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﻛﺎﻣﻞ و ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺗﻌﻬﺪات ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ و ﻏﻴﺮﻣﺎﻟﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ،ﻃﺒﻘﻪﺑﻨـﺪی ﻧﻤﺎﻳﻨـﺪ زﻳﺮا ﺗﺤـﺖ ﭼﻨـﻴﻦ ﺳﻴﺴﺘﻤﻲ ﺗﺴﻬﻴـﻼت ﺑﻪ ﻣﺘﻘﺎﺿﻴﺎﻧﻲ اﻋﻄﺎ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ از رﻳﺴﻚ اﻋﺘﺒﺎری ﻛﻤﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮده و اﺣﺘﻤﺎل ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ ﺑﺪﻫﻲ آﻧﻬﺎ در ﻣﻮﻋﺪ ﻣﻘﺮر ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ اﻳﻦ وﺟﻮه ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻨﺒﻊ ﻣﺎﻟﻲ ﺟﻬﺖ اﻋﻄﺎی ﺗﺴﻬﻴﻼت ﺑﻌﺪی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ ، ﻟﺬا ﻧﻘﺶ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻤﻲ در اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری، رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﻛﺸﻮر دارﻧﺪ.

 

   حال، این تحقیق باتوجه به اهمیت مطالبات بانکی در بانکها، به بررسی تاثیر مدیریت ریسک اعتباری  بر عدم ایجاد مطالبات بانکهای خصوصی پرداخته است.

 

   دراین فصل ابتدا به بررسی و تبیین مفاهیم ریسک و ریسک اعتباری و طبقه بندی ر یسک اعتباری مشتریان بانک و همچنین به تشریح مطالبات بانکی و انواع آن به صورت جاری و غیر جاری پرداخته می شود و همچنین، مروری بر انواع خدمات بانکی می شود. ؛ سپس تاریخچه ریسک اعتباری در ایران ارائه میگردد و در انتها تعدادی از مطالعات انجام شده در خصوص رابطه بین ریسک اعتباری و مطالبات بانکی

پایان نامه

 تشریح می گردد.

 

2-2 مبانی نظری

 

2-2-1 تعریف ریسک

 

   برای واژه ریسک در منابع مختلف ، تعاریفی گوناگون ارائه شده است، که البته همگی در بر گیرنده مفهومی واحد هستند. در زیر به برخی از این تعاریف اشاره می شود:

 

 “ریسک عبارت است از انحراف در پیشامدهایی که می توانند در طول یک دوره مشخص ،در یک موقعیت معین اتفاق بیافتند” (سی آرتور و همکاران،1382)

 

این تعریف به این معناست که؛ چنانچه تنها یک پیشامد ممکن باشد ، انحراف و ریسک صفر است و به عبارت دیگر در این صورت احتمالی وجود ندارد و آینده کاملا قابل پیش بینی است.

 

در جایی دیگر ریسک به صورت زیر تعریف شده است:

 

ریسك عبارت است از هر چیزی كه مانع از رسیدن سازمان به اهدافش باشد و یا توان سازمان را در این راه بكاهد که ممكن است به یكی از صور زیر باشد:

 

    • رخداد یک فاجعه یا اتفاق بد

 

    • عدم وقوع مسائل آنطور كه مورد انتظار است.

 

  • عدم وقوع اتفاقات و مسائل خوب(مایکل و گیبسون،2005)

تعریف دیگری از ریسک به صورت زیر بیان شده است:

 

ریسك در معنای عام عبارت است از تاثیر منفی ناشی از یک آسیب پذیری  با در نظر گرفتن ”احتمال“ وقوع و ”اثر“ آن در فرایندهای یک سیستم.

 

برای محاسبه” احتمال” یک رویداد ،(مثلا در یک سیستم فناوری اطلاعات)، آسیب پذیری های موجود و بالقوه سیستم و کنترلهای اعمال شده در سیستم مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرند. همچنین “اثر” ، اشاره به میزان بزرگی خسارت و ضرر وارده دارد که بسته به حساسیت ، دقت و اهمیت اجزاء سیستم و داده ها می باشد.(استون بارنر و همکاران،2002)

 

و در نهایت تعبیری کلی از ریسک اینگونه عنوان شده است:

 

 “امکان وقوع یک خسارت و زیان اعم از مالی و غیر مالی در نتیجه انجام یک کار “

 

2-2-2 انواع ریسک در صنعت بانکداری

 

   رشد و نو آوری سریع در بازارهای مالی بین المللی به همراه بحران‌های مالی سبب گردیده تا بانک‌ها علاوه بر ورود به حوزه‌های جدید ، با تحولاتی نوین نیز رو برو شوند در این راستا از اواخر دهه 1980 میلادی به تدریج از سود عملیات متعارف بانک‌ها کاسته شد و الزاماتی  جدید مانندکفایت سرمایه ( درراستای کاهش ریسک فعالیت بانک‌ها ) افزایش یافت . بانک‌ها با توجه به نوع فعالیت خود ، در معرض ریسك‌های متعددی اعم از ریسك‌های برون سازمانی و درون سازمانی قرار دارند (روشن، 1391).

 

الف) ریسك‌های برون سازمانی

 

   ریسك‌های برون سازمانی ناشی از فعالیت‌های مستقیم یک بانک نیستند بلکه از شرایط اقتصادی ، سیاسی و قانونی کشور ناشی میشوند به نحوی که اثرات نامطلوب هریک از این شرایط ، فعالیت بانک‌ها را تحت تاثیر جدی قرار داده و ادامه فعالیت آنها را با بحران مواجه می‌سازد بنابراین کنترل این‌گونه ریسک‌ها به وسیله بانک‌ها بسیار دشوار می‌باشد زیرا منشاء آنها بیرون از محیط بانک‌ها می‌باشد .  از جمله ریسك‌های برون سازمانی می‌توان به ریسک بازار  ( تغییرات نرخ ارز ، تغییرات نرخ سود سپرده ها و تغییرات قیمت سهام در اختیار بانک‌ها )، تصمیمات کلان اقتصادی دولت و نهادهای دولتی ، بحران‌های مالی داخلی و بین‌المللی ، بحران‌های بانکی و سایر ریسك‌های برون زا اشاره کرد .  از آنجایی که ریسک بازار به تنهایی قادر است فعالیت یک بانک را تهدید کند ، در این بخش مفهوم آن بیان می‌شود :

 

  • ریسک بازار

ریسک بازار به دلیل تغییرات نامساعد در ابزارهای سرمایه‌ای ، پول رایج کشور ، نرخ سود سپرده‌ها و نرخ تبدیل ارزهای بیگانه به وجود می‌آید به نحوی که عدم مدیریت صحیح وبه موقع هریک از آنها می‌تواند ساختار مالی و سود و زیان بانک را تحت تاثیر جدی قرار دهد .  منشاء رخداد ریسک بازار به عوامل بیرون از بانک ارتباط دارد اما مدیریت آن به درون بانک برمی‌گردد .

 

ب) ریسك‌های درون سازمانی

 

ریسك‌های درون سازمانی ، ناشی از فعالیت‌های درونی بانک‌ها و دارای منشاء درون بانکی می‌باشند . از جمله ریسك‌های درون سازمانی می‌توان به ریسك‌های اعتباری ، عملیاتی، نقدینگی و مالی  (ترکیب نامناسب دارایی‌ها، بدهی‌ها و سرمایه در ترازنامه و درآمدها وهزینه در سود وزیان و همچنین نسبت کفایت سرمایه)  اشاره کرد .  از آنجایی که این موارد از درون و ساختار بانک نشات می‌گیرند لذا اثرات نامطلوب این‌گونه ریسک‌ها را می‌توان از طریق کنترل و مدیریت صحیح حذف نمود .  در این بخش به دلیل اهمیت ریسك‌های درون سازمانی، هریک از موارد تشریح می‌شوند :

پایان نامه تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت بر ارزش ویژه برند و واکنش مصرف کننده

هدف بازاریاب این است که جذابیت­ها ونیازها­ی بازارهای خاص را درک و بازاری را انتخاب کند که بتواند نیازهای آن را به بهترین شکل تأمین نماید. امروزه نباید بازاریابی را به مفهوم قدیمی آن یعنی فروش که منظور همان معرفی محصول و فروش است در نظر آورد، بلکه باید به مفهوم نوین آن یعنی برآوردن نیازهای مشتری توجه کرد. اگر بازاریاب بتواند نیازهای مشتری را درک کند، محصولاتی را تولید و ارائه نماید که دارای بالاترین ارزش باشند، قیمت­گذاری، توزیع، ترویج و تبلیغ را به روشی کارساز انجام دهد، به طور حتم این محصولات به راحتی فروش خواهند رفت.

 

قبل از هر چیز لازم است تا در ابتدایی­ترین فصل، کلیاتی درباره پژوهش موردنظر ارائه گردد، از این­رو در این فصل سعی بر آن شده است که با بیان مسئله اصلی پژوهش و تشریح مختصر موضوع و همچنین بیان ضرورت پژوهش، فرضیات پژوهش که در واقع راهنمای اجرایی ما در مسیر پژوهش است به کلیات پژوهش اشاره شود. همچنین برای تمرکز پژوهش لازم است که قلمرو پژوهش از بعد موضوعی، مکانی و زمانی بیان شود تا پژوهش در همین راستا پیش رود و در پایان فصل نیز با تعریف اصطلاحات و واژه­ های پژوهش به رفع ابهامات و روشن­تر شدن هرچه بهتر موضوع سعی شده است.

 

1-2- ­بیان مسأله

 

تلاش علم بازاریابی بر این است که شیوه ­های رفتار مصرف ­کننده را تحت تأثیر قرار دهد. کلیۀ افراد در مقطعی از زمان به عنوان مشتریان یا مصرف­ کنندگان مطرح می­شوند، بدین سبب شناخت و درک رفتار مصرف ­کننده برای همگی ما مهم و ضروری است (مرتضوی، 1391).

 

فرایندهای سنتی پردازش اطلاعات در تئوری­های رفتار مصرف ­کننده شامل مراحل مختلفی می­ شود. مصرف ­کننده قسمتی از اطلاعات را مانند شرکت، محصول فروشگاه، تبلیغات و … مشاهده و ارزیابی کرده و از طریق طی مراحل در معرض قرار گرفتن، توجه و درک به قضاوت نهایی، یعنی قصد خرید می­رسد. یک محرک از طریق حواس دریافت شده و به حافظه کوتاه مدت، (جایی که اطلاعات نگهداری شده و از طریق فرایند رمز گشایی درک می­گردد و از حافظه بلند مدت بازیابی می­گردد) منتقل می­ شود. در مدل­های سنتی فرایند تصمیــم­گیری، تصمیم­ها و استدلال­های منطقی بر مبنای فرایند یادگیری – احساس – عمل صورت می­گرفت (یون و پارک، 2011). باگسترش فناوری درحوزه های تولید و توزیع كالاو نیز تنوع سلایق مشتریان واهمیت یافتن بازاریابی محصولات وگسترش رقابت برای فروش، شیــوه­های تولید و توزیع دگرگون شــده­اند. در راستای همین پویایی سیستم توزیع بوده است كه ایجاد و گسترش فروشگاه­های                         زنجیره­ای درجهان گسترش یافته است.درایران باتوجه به پیدایش وایجاد ساختار جدید و فنــــاوری نوین دربخش خرده­فروشی و فروشگاهی، رقابت شدیدی بین فروشگاه­ها و خرده­فروشی­ها برای جلب نظرمشتریان به وجودآمده است. دراین راستا، نقش فروشگاه­ها و واحدهای خرده فروشی­ها بسیار با اهمیت جلوه می­كند (میرزایی، 1388).

 

 امروزه مفهوم نام تجاری همه چیزهایی را كه محصول یا خدمت ارائه می­كند، ازجمله اینكه یک محصول چگونه احساس وفكر مصرف­كنندگان راشكل می­دهد را شامل می­ شود. یک نام تجاری تعهدی برای ارائه ارزش به مصرف­كنندگان است. دربازاریابی مصرف­كننده، برندها غالبأ نقطه آغاز تمایز بین پیشنهادات رقابتی بوده ­اند. به طوری كه درموفقیت سازمان­ها می­توانند حیاتی باشند. لذابسیارمهم است كه مدیریت برندها بصورت استراتژیک انجام گردد. برند دارایی اساسی شركت است (آکر، 1996). برند، یک سری از مشخصات است كه درطول زمان برای تفاوت قائل شدن بین محصول مورد نظر با محصولات رقبا در ذهن مصرف­كننده پرورش پیدا كرده، توسعه می­یابد (یون و دونتو، 2001). آكر(1991)، ارزش ویژه نام تجاری را دارایی­ هایی معرفی می­كند كه وابسته به نام تجاری یا نماد یک شركت است و به ارزش كالاو یا خدمتی که از طرف شركت به مشتریان ارائه می­ شود می­افزاید. ارزش ویژه برند مفهومی چند بعدی است كه با تقویت ابعادش می­توان آنرا افزایش داد، این ابعاد عبارتند از: وفاداری برند، آگاهی برند، كیفیت ادراك شده، تداعی­های برند و سایر دارایی­ های برند (آکر، 1996). كارول[1] (1991)، در مطالعه­ ای كه با عنوان «هرم مسئولیت اجتماعی بنگاه» انتشار یافت، این مسئولیت­ها را در چهار دسته طبقه ­بندی کرده است: مسئولیت اقتصادی[2]، مسئولیت قانونی[3]، مسئولیت اخلاقی[4] و مسئولیت انسان دوستانه (کارول، 1991). در زمینه­ای که در آن شکاف تصویر قیمت بین خرده فروشان به طور مداوم کاهش می­یابد، قیمت بعنوان یک عنصر مهم از استراتژی خرده فروشان، دیگر به عنوان یک عامل تمایز کافی نیست. به این ترتیب خرده فروشان به دنبال توسعه و یا تقویت تصویر خود از یک شرکت مسئول هستند ضمن حفظ تصویر قیمت خود به موقعیت بهتر خودشان و برآورده کردن انتظارات مصرف­ کنندگان، که، در بحران اقتصادی و زیست محیطی فعلی، هم به دنبال قیمت­های پایین و هم حالت­های مصرف مسئولانه­تر هستند. درحالی که مسئولیت اجتماعی شرکت­ها عمدتا ًدر مورد نفوذ بر مصرف­ کنندگان به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته، مطالعات کمی به طورخاص پیامدهای تصویرقیمت را بررسی کرده اند (لامبارت و لوئیس، 2014). سن و همکاران (2006) تصدیق کردند کسانی که از فعالیت بشر دوستانه واقعی یک شرکت آگاهی دارند، نگرش­های مثبت­تری نسبت به شرکت و خریدهای بیشتری از برند دارند. همچنین برپایه­ اجماع نظر محققان، ارزش ادراك شده توسط مشتری اثر مثبتی بررضایت مشتــری دارد .این موضوع نشان می­دهد كه اگرمشتری ادراك كند كه شركت، به مسئولیت اجتماعی اهمیت می­دهد و همان ارزشی كه مشتری به جامعه می­دهد را آن نیز به جامعه می­دهد و خود را در قبال جامعه مسئول می­داند، این موضوع بر رضایت او از شركت و درنتیجه میزان وفاداری او تأثیر خواهد داشت (تاهسو، 2011). رضایت مشتری عاملی است كه می­توان با آن عملكرد شركت­ها و كسب و كارهای مشتری محور را سنجید؛ زیرا رضایت مشتری هدف اصلی بازاریابی است (سیسر و پاپارویدامیس، 2007). امروزه مشتریان راضی به عنوان یكی از الزامات بازاریابی موفق محسوب می­شوند و مدیران شركت­ها می­دانند كه رضایت مشتریان نتایجی همچون نگرش مثبت به برند، تبلیغات شفاهی مثبت، تكرار خرید، و وفاداری مشتریان را به دنبال دارد (کارلسون و اوکاس، 2010). یكی دیگر از معیارهای عملكرد شركت­ها، داشتن مشتریان وفادار است. مشتریان وفادار، شركت را به دیگران نیز پیشنهاد می­كنند و تبلیغات شفاهی مثبتی را برای شركت ایجاد می­كنند (کاروآنا، 2002). وفاداری مشتریان به یک برند علاوه بر تبلیغات توصیه­ای مثبت منجر به ایجاد موانع اساسی برای ورود رقبا به بازار، توانمندتر ساختن سازمان برای پاسخ گفتن به تهدیدات بیرونی، نائل آمدن به فروش و درآمد بالاتر و در نهایت کاهش حساسیت مشتریان به فعالیت­های بازاریابی رقبا می­ شود (چادواری و هولبروک، 2003).

 

مطابق با مطالب ذکر شده در بالا در این پژوهش، روابط بین سیاست مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت روی ارزش ویژه برند و متعاقباً ارتباط بین ارزش ویژه برند وعواقب ناشی از این مفهوم بررسی خواهد شد. در پژوهش حاضر متغیر مسئولیت اجتماعی شرکت دارای سه شاخص احترام به محیط زیست (شامل کاهش مصرف انرژی یا منابع طبیعی، تولید محصولات سازگار با محیط زیست و تولید محصولات زیست محیطی)، احترام به حقوق مصرف ­کننده (مانند داشتن رفتار منصفانه با مصرف ­کننده و ارائه اطلاعات دقیق به مصرف ­کننده در مورد ترکیب محصولات و احترام به حقوق مصرف ­کننده از لحاظ ارائه گارانتی و خدمات پس از فروش) و فعالیت­های بشر دوستانه (شامل حمایت از مقامات محلی یا منطقه­ای، حمایت از فعالیت­های اجتماعی-فرهنگی و یا ورزشی، حمایت از جنبش­های

دانلود مقاله و پایان نامه

 بشردوستانه) است. متغیر تصویر قیمت با سه سؤال (من مطمئنم قیمت­های ویژه جذابی از این برند می­توانم پیدا کنم، کنترل کردن هزینه­ها در ارتباط با این برند، تلاش برند برای ارائه کردن قیمت­های جذاب) سنجیده خواهد شد. متغیر ارزش ویژه برند با 4 سؤال (متحمل هیچ ضرری نمی شوم، اولویت اول بودن برند، فوق العاده بودن محصولات، بهترین برند موجود) مورد سنجش قرار خواهد گرفت. عکس­العمل مصرف ­کننده نیز با 5 متغیر رضایت مصرف ­کننده (شکایت نداشتن از محصول، برآورده شدن انتظارات از محصولات این برند و …) ،اعتماد (نا امید نشدن از این برند، ارتباط بلند مدت با این برند و …)، نگرش (احساس خوب به برند، جذاب بودن برند و …)، وفاداری (توصیه این برند به دیگران، کم نشدن علاقه به این برند علی رغم تبلیغات سایر برندها و …) و قصد خرید (احتمال خرید برند، کسب اطلاعات بیشتر در مورد برند و …) اندازه ­گیری خواهد شد. مدل مفهومی پژوهش در قالب نمودار (1-1) ترسیم شده است. متغیرهای مسئولیت اجتماعی، تصویر قیمت، رضایت، اعتماد، نگرش و قصد رفتاری در این مدل برگرفته از مدل لامبارت و لوییس (2014) است.

 

مدل پژوهش حاضر شامل دو متغیر مستقل (مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت)، یک متغیر میانجــی (ارزش ویژه برند) و پنج متغیر وابسته (رضـایت، اعتماد، نگرش، وفاداری و قصـد رفتـاری مصرف ­کننده) است. در این پژوهش قصد داریم به این سؤال اساسی پاسخ دهیم که آیا مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت بر ارزش ویژه برند و عکس­العمل مصرف ­کننده تأثیرگذار است

 

نمودار 1-1- مدل تحلیلی تعدیل­شده (Lombart and Louis, 2014)

 

1-3- ضرورت انجام پژوهش

 

یکی از مطلوبیت­های مشتری در انتخاب یک محصول، برند معتبر است. در بسیاری از بازارها برند هویت ویژه­ای برای یک محصول می­آفریند و آن را به گروه خاصی از جامعه پیوند می­دهد داشتن یک برند قدرتمند در بازار، هدف بسیاری از سازمان هاست. متخصصان مالی بر این عقیده­اند كه برندتجاری می ­تواند ارزشی بیش از ارزش متداول ایجاد نماید. امروزه برند دیگر تنها یک ابزار كار آمد در دست مدیران نیست. برند یک الزام استراتژیک است كه سازمان­ها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و همچنین ایجاد  مزیت­های رقابتی پایداركمك می­نماید (کلر، 1993). برندهای موفق باعث افزایش اعتماد به محصولات و خدمات ناملموس می­شوند و مشتریان قادر به تجسم و شناسایی بهتر خدمات آن­ها می­شوند. همچنین سطح  بالایی از ارزش ویژه برند میزان رضایت مشتری، قصدخرید مجدد و سطح وفاداری را افزایش می­دهد (کیم و همکاران، 2008). لذا شرکت­ها برای برند خود سرمایه ­گذاری­های وسیع و بلند مدت بخصوص در زمینه تبلیغات، پیشبرد فروش و بسته بندی در نظر می­گیرند، زیرا می­دانند که قدرت بازارشان ناشی از ایجاد برند محصولاتشان است و برند قوی وفاداری مشتریان را برایشان به همراه می­آورد. تاهسو (2011) نشان داد که اگرمشتری ادراك كند كه شركت، به مسئولیت اجتماعی اهمیت می­دهد و همان ارزشی كه مشتری به جامعه می­دهد را آن نیز به جامعه می­دهد، این موضوع بر رضایت او از شركت و درنتیجه میزان وفاداری او تأثیر خواهد داشت. رضایت مشتری عاملی است كه می­توان با آن عملكرد شركت­ها و كسب و كارهای مشتری محور را سنجید؛ زیرا رضایت مشتری هدف اصلی بازاریابی است (سیسر و پاپارویدامیس، 2007). مشتریان راضی به عنوان یكی از الزامات بازاریابی موفق محسوب می­شوند و مدیران شركت­ها می­دانند كه رضایت مشتریان نتایجی همچون نگرش مثبت به برند، تبلیغات شفاهی مثبت، تكرار خرید، و وفاداری مشتریان را به دنبال دارد (کارلسون و اوکاس، 2010). وفاداری مشتریان به یک برند علاوه بر تبلیغات توصیه­ای مثبت منجر به ایجاد موانع اساسی برای ورود رقبا به بازار، توانمندتر ساختن سازمان برای پاسخ گفتن به تهدیدات بیرونی، نائل آمدن به فروش و درآمد بالاتر و در نهایت کاهش حساسیت مشتریان به فعالیت­های بازاریابی رقبا می­ شود (چادواری و هولبروک، 2003). نتایج پژوهش لامبارت و لوئیس (2014) نیز نشان داد که مسئولیت اجتماعی شرکت و تصویر قیمت بر رضایت و نگرش، اعتماد، وفاداری و قصد رفتاری مشتریان تأثیرگذار است. بنابر این ضروری است که شرکت­ها برای رشد و توسعه موقعیت­شان در بازار به ارزیابی وضعیت ارزش برند خود در ذهن مشتریان و اثر آن بر نگرش، وفاداری، اعتماد و قصدهای رفتاری آینده مشتریان بپردازند. فراورده‌های لبنی کاله، شرکت ایرانی تولیدکننده فراورده‌های لبنی است که مرکز آن در آمل، مازندران قرار دارد. این شرکت که بزرگترین شــرکت مجــموعه کمپــانی سولیکو است در ســال 1362 تأسیــس شد که فراورده‌های لبــنی به همــراه مکمل‌های آن، تولید می‌کند. کاله با داشتن ۱۶ گروه تولیدی حجم زیادی از بازار لبنی ایران را در اختیار دارد تا جایی که بزرگترین تولیدکننده فراورده‌های لبنی در کشور و بزرگ‌ترین واحد صادرکننده فراورده‌های لبنی ایران خوانده شـده است و یکی از بزرگترین کارخانجات در کل صنایع کشور است. نتـایج پژوهش می ­تواند به مدیران این شرکت در جلب رضایت و وفادار ساختن مشتریان و نگاه داشتن آنها در سبد مشتریان کمک کرده وبه رقابتی­تر کردن فضای خرده فروشی زنجیره­ای و افزایش سهم این نوع فروش کمک کند.

 

 

 

1-4- فرضیه ­های پژوهش

 

H1 : مسئولیت اجتماعی شرکت بر ارزش ویژه برند تأثیر دارد.

 

H2 : تصویر قیمت بر ارزش ویژه برند تأثیر دارد.

 

H3 : ارزش ویژه برند بررضایت مصرف ­کننده نسبت به برندتأثیر دارد.

 

H4 : ارزش ویژه برند بر اعتماد مصرف ­کننده نسبت به برندتأثیر دارد.

 

H5 : ارزش ویژه برند بر نگرش مصرف ­کننده نسبت به برندتأثیر دارد.

 

H6 : ارزش ویژه برند بروفاداری مصرف ­کننده نسبت به برند تأثیردارد.

 

H7 : ارزش ویژه برند بر قصد رفتاری مصرف ­کننده نسبت به برند تأثیردارد.

 

H8 : مسئولیت اجتماعی شرکت بر تصویر قیمت تأثیر دارد.

 

1-5- اهداف پژوهش

 

امروزه اهمیت رفتار مصرف­كننده در صنایع و حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر كسی پوشیده نیست. امروزه پذیرفته شده كه نام تجاری برای یک محصول نقش بسیار مهمی را در ایجاد، حفظ و توسعه عملكردی كسب و كارها ایجاد (لامبارت و لوئیس، 2010). از طرفی اهمیت مسئولیت اجتماعی شركت درحال افزایش است و نتایج استراتژیكی برای شركت­ها در بر دارد. شركت­های بزرگ به طور قابل توجهی در اقدامات CSR سرمایه ­گذاری می­كنند. درطول سال­های اخیر، اهمیت بحث مسئولیت اجتماعی شركت روزبه روز بیشترشده است به طوری كه امروزه از آن به عنوان یک اولویت اصلی برای شركت­ها یاد می­كنند (فریمن و هسنوی، 2011). درک اهمیت رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت، تصویر قیمت، ارزش ویژه برند و در نهایت تأثیر آن بر واکنش مصرف ­کننده در جهت ایجاد مزیت رقابتی پایدار و سودآوری پایدار شرکت از جمله اهداف این پژوهش است که می­توان بصورت زیر بیان کرد:

 

    • سنجش تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر ارزش ویژه برند.

 

    • سنجش تأثیرتصویر قیمت بر ارزش ویژه برند.

 

    • سنجش تأثیر ارزش ویژه برند بررضایت مصرف ­کننده.

 

    • سنجش تأثیر ارزش ویژه برند بر اعتماد مصرف ­کننده.

 

    • سنجش تأثیر ارزش ویژه برند بر نگرش مصرف ­کننده.

 

    • سنجش تأثیر ارزش ویژه برند بر وفاداری مصرف ­کننده.

 

    • سنجش تأثیر ارزش ویژه برند برقصد رفتاری مصرف کننده.

 

  • سنجش تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر تصویر قیمت.

1-6- قلمرو پژوهش

 

1-6-1- قلمرو موضوعی پژوهش

 

به­ طور کلی قلمرو موضوعی این پژوهش علم مدیریت، موضوع مدیریت بازرگانی و رفتار مصرف ­کننده است و به ­طور اخص به مسئولیت اجتماعی، تصویر قیمت، ارزش ویژه برند و عکس العمل مصرف ­کننده می­­پردازد. عکس­العمل مصرف ­کننده شامل متغیرهای رضایت، نگرش، اعتماد، وفاداری و قصد خرید است.

 

1-6-2- قلمرو مکانی پژوهش

 

این پژوهش به بررسی موضوع در فروشگاه­های زنجیره­ای استـان گیلان پرداختـه اســت که برای نمونه‌گیری و جمع­آوری اطلاعات ازمشتریان این فروشگاه­ها در سطح استان گیلان استفاده شده است.

 

1-6-3- قلمروزمانی پژوهش

 

محدوده زمانی پژوهش از مهر ماه سال 1393 تا شهریور ماه سال 1394 است.

پایان نامه تاثیر مولفه های برند سازی درایجاد اعتماد به برند

در سال های اخیر صنعت پوشاک با رقابت فزاینده ای روبرو شده است؛ با توجه به ظهور برندهای مختلف و متفاوت و افزایش شدت رقابت میان آن ها،تلاش برای یافتن راهکارهایی برای خلق رابطه بلندمدت با مشتری و شناسایی و تقویت فعالیت هایی مهم و ارزش زا از نظر مشتری افزایش یافته است. از طرفی این رقابت موجب برجسته تر شدن اهمیت جذب و حفظ مشتریان موجود شده است. ایجاد وجهه مناسب برای یک برند به عنوان ابزاری راهبردی جهت ایجاد وفاداری در مشتریان تلقی می شود. بنابراین خط مشی و برنامه ریزی بازاریابی به تحقق اهدافی مانند سهم بازار، رضایت مشتری و… اشاره میکند. علی رغم اهمیت این اهداف متاسفانه کارکنان و مدیران از اهداف و برنامه و اهمیت آن ها به درستی مطلع نیستند و یا اینکه فاقد انگیزه کافی برای اجرای آن اهداف هستند. اهمیت برند سازی در پژوهش های علمی بسیاری مورد تاکید بوده است.

 

در واقع برند تجاری نام کشورها را به موازات شرکت صاحب آن ارتقا می دهد. در دنیای امروز، تولید کنندگان از راهبردهای تولید محور و قیمت محور به سوی راهبردهای برند محور روی آورده اند. از جمله، مزایای برند برای شرکت ها می توان به مواردی چون افزایش وفاداری مشتری، افزایش سودآوری، جلوگیری از ورود رقبای جدید، کاهش آسیب پذیری در مقابل رقبا و کاهش هزینه های تبلیغات کرد. لذا ساماندهی این فصل بدین صورت می باشد ابتدا مساله مورد نظر تشریح می گردد و در ادامه اهمیت و ضرورت، اهداف پژوهش و فرضیات بیان می گردد و در نهایت برای درک بهتر؛ مفاهیم و اصطلاحات تخصصی تعریف می گردد. 

 

1-2-بیان مساله

 

در اواخر قرن نوزدهم نحوه بکارگیری روش ها و مدیریت برند سازی، متداول و فراگیر شد. اما عملاً در دهه های پنجاه و شصت میلادی تولید کنندگان را وادار کرد که برای تفکیک کالاهایشان از کالای رقبا، متوسل به برند و صرف هزینه های سنگین برای برند سازی در دنیای کسب و کار شوند(یاسین و همکاران، 2007).

 

بنابراین در دنیای امروز برخورداری برند قوی، از الویت های بسیاری از سازمان ها و شرکت هاست. از همین رو محققان در این حوزه ان را از جنبه های مختلف بررسی می کنند. همچنین برند سازی را می توان از دو جنبه ی متفاوت داخلی و خارجی مورد توجه قرار داد. برندسازی خارجی مشتریان را هدف قرار داده و از شیوه هایی برای این کار استفاده می کنند که به صورت مستقیم به مشتری مرتبط است، که در این پژوهش از این جنبه به ان پرداخته خواهد شد. اما برندسازی داخلی به  ارتقای برند در درون سازمان، یعنی همان کارکنان  گفته می شود(گلیارانی، 1391).

 

اما برای داشتن برند قوی در نزد مشتری و با افزودن عاملی که خریدار را به انتخاب کالا کمک می کند، ترجیح یا رجحان حاصل خواهد شد.

دانلود مقاله و پایان نامه

 رجحان مزیتی است که می توان در مقایسه یک کالا با کالاهای مشابه در ذهن خریدار ایجاد کرد. رجحان که نتیجه تفکر خریدار در مقابل انتظارات از برند است، به تولید کننده اجازه می دهد که کالاهایش را در شرایط یکسان و غالبا با قیمت برتر و در نتیجه سود بیشتر و کسب سهم  بیشتری از بازار فروش عرضه کند. از همین رو برند را می توان این چنین تعریف کرد : برند عبارت است از مجموعه اگاهی و مزایای اصلی و عمومی کالا یا خدمت همراه با مزیت اضافی که در ذهن خریدار شکل می گیرد و موجب رشد اعتماد و استمرار عمل وی نسبت به کالا می شود(ایگر و همکاران، 2013).

 

از مهمترین مسائلی که امروزه مدیران برند با آن مواجه اند، چگونگی فراهم آوردن و گسترش درک بهتری از رابطه بین عواملی مثل اعتماد به نام تجاری و عملکرد می باشد.  به ویژه که در ادبیات مدیریت بازاریابی عوامل بسیاری مطرح شده که بر عملکرد برند اثرگذار است. مفهوم بازاریابی دلالت بر این عقیده دارد که صنعت، فرایند رضایت مشتری است نه فرایند تولید کالا. یک صنعت با مشتری و نیازهایش شروع می شود نه بوسیله حق امتیاز، مواد خام و یا مهارت فروش. فقط هنگامی یک سازمان می تواند به بقای خود ادامه دهد که بتواند نیازها و خواسته های مشتری را با درکی صحیح و جامع از طرف مقابلش(مشتری) برآورده کند (به نقل از منوریان و همکاران، 1392). با توجه به اینکه کیفیت پوشاک در ایران کمتر از سایر کشورها نیست، اما به دلیل اینکه در ایجاد برند و طراحی مد در صنعت پوشاک ضعیف عمل شده و شناخت مشتری از کالا در وضعیت مطلوبی قرار ندارد لذا مشتری، نامرغوب بودن و قیمت بالاتر  را به لحاظ برند بودن کالای خارجی بیشتر می پذیرد و این  امر ناشی از عدم شناخت و دانش کافی است. امروزه با طرح جهانی شدن که گریز ناپذیر است، آنچه که در مقابل این مقوله بیشتردر حال گسترش است، تلاش مضاعف افراد جامعه برای شناخت و کسب هویتی متمایز وبومی متناسب با ارزشهای جامعه خویش می باشد ودر مرحله دوم ارائه سمبلیک یا کلاسیک آن به طروق مختلف برای شناساندن آن به جوامع دیگرمی باشد . آری تولید پوشاک متناسب با سلایق وحمایت از تولید داخلی وملی می تواند راهبردی برای حفظ و اشاعه پوشاک ایرانی وهویت بخشی به آن باشد . واین هویت بخشی باید به شکلی زیر ساختی وبرند سازی وبر پایه کیفیت ،مشتری مداری و بهرگیری ازالگوهای مناسب جهانی و نیروهای متخصص تحصیل کرده در این زمینه  باشد .تا راه را برای رسیدن به خود کفایی ،تولید ملی وبرند ایرانی ودر نهایت صادرات هموار سازد.  لذا لازم دانستیم در این پژوهش به تاثیرمولفه های برندسازی در ایجاد اعتماد به برند و وفاداری به آن در صنعت پوشاک بپردازیم.در این راستا ما دو مولفه ارتباطات برند و کیفیت خدمات را مورد بررسی قرار دادیم و تاثیر آنها را بر اعتماد و وفاداری بررسی کردیم.

 

1-3-ضرورت و اهمیت تحقیق

 

امروزه در اقتصاد مبتنی بر توجه زندگی می کنیم. گزینه های زیادی برای انتخاب وجود دارد و ابهامات زیاد است. این در حالی است که مشتریان نمی توانند وقت بسیاری را برای مقایسه گزینه ها صرف کنند. اگر هم این زمان را دارا باشند، قادر نیستند که با اطمینان کامل محصول یا خدمت مناسب و درست را تشخیص دهند. بنابراین، این برند است که یقین و اطمینان را انتقال می دهد. دست یابی به مزیت رقابتی در دنیای امروز، تنها با تکیه بر ویژگی های کارکردی محصولات و خدمات حاصل نمی شود، بلکه در عصر حاضربرند، مهم ترین عامل متمایز کننده یک شرکت تجاری از رقبا است .بنابراین می توان برند را به عنوان یکی از با ارزش ترین دارایی های هر شرکت برشمرد. هرچه ارزش برند در ذهن مشتریان بیشتر باشد، شرکت می تواند در سایه آن منافع بیشتری را از مشتریان کسب کند .برند و اعتبار شرکت می تواند تاثیر زیادی بر روی فرایند خرید داشته باشد.شرکتها برروی برند باید بیش تر از خود محصول تمرکز داشته باشند. برندها در بسیاری از بازارهای خدماتی و همچنین در کسب وکارهایی که به تکنولوژی تولید محصولات نیاز دارند نقش اصلی را بازی می کنند؛ چراکه امروزه ما با برندها زندگی می کنیم، ذهنیت مابر اساس برند شکل می گیرد، بر اساس برند انتخاب می کنیم و در نهایت قضاوت ما نیز بر اساس برند است. تعداد قابل توجهی از مشتریان حتی در صورتیکه خدمات جانشین دیگری با قیمت های پایین تر در بازار عرضه شود، متقاضی همین برند خواهند بود و خدمات جانشین را نخواهدپذیرفت. بنابراین امروزه مدیران در پی این هستند تا یک برند مطلوب، بی نظیر و قوی در ذهن مشتریان ایجاد کنند. لذا اعتماد به برند و وفاداری نسبت به آن جهت به دست آوردن مزیت رقابتی برای سازمان ها امری ضروری به نظر می رسد.صنعت پوشاک یکی از بزرگترین و با اهمیت‌ترین صنایع جهان است و با گردش مالی فوق‌العاده و قدرت اشتغال‌ زایی بیهمتای خود مورد توجه بسیاری کشور‌ ها و اقتصاد‌های بزرگ دنیا می باشد. ایجاد و توسعه برندهای قوی، علاوه بر ایجاد ارزش افزوده فراوان و ماندگاری نام محصولات در اذهان عمومی، مزایای دیگری من جمله در دست گرفتن بازارهای منطقه ای و جهانی را نیز به دنبال خواهد داشت. در واقع برای رسیدن به یک برند، یکسری زیر ساخت ها و شرایط اعم از قوانین و مقررات تا مسایل فرهنگی مورد نیاز است که باید تک تک و مرحله به مرحله بررسی و برای هر کدام ارائه راهکار شود. از طرف دیگر در این صنعت، قیمت تنها یکی از عوامل تاثیرگذار است و فاکتورهایی مثل تنوع، سرعت، برند و فیزیک، شخصیت و… نیز اهمیت زیادی دارند. همچنین موفقیت در این صنعت مستلزم داشتن نوآوری مداوم می‌باشد، چون کلکسیون‌های مد اغلب تنها به مدت یک فصل تازگی دارند. در برخی موارد، حتی این دوره تنها برای یک ماه دوام دارد و با پیشرفت نوآوری در تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات این مدت مدام کوتاه‌تر می‌شود. تمام این موارد باعث شده که این صنعت در سرتاسر جهان به شکل شبکه‌ای بزرگ در آید که فعالیت‌های آن توسط تعداد کمی ‌بازیگر اصلی هماهنگ می‌شود. لذا استراتژی های مدیریت برند می تواند در راستای سیاست گذاری این صنعت کمک شایانی نماید.

پایان نامه تاثیر میزان کاربرد فناوری اطلاعات در موفقیت بازاریابی صنایع کوچک

با توجه به پیشرفت‌های فناوری روزمره و شتابان، جوامع به جوامعی مبتنی بر دانش و آگاهی تبدیل شده‌اند. توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات به مؤسسات و سازمانها این امکان را می‌دهد که فعالیت‌های تجاری و مبادلات خود را با سرعت و انعطاف‌پذیری انجام دهند.در قرن بیست و یکم فناوری اطلاعاتی و ارتباطی با سرعت بیشتر پیشرفت و توسعه خواهد یافت. پیشرفت‌های به وجود آمده در فناوری اطلاعات و ارتباطات در اواخر قرن بیستم باعث شکل‌گیری تجارت الکترونیکی شده است. تجارت الکترونیکی انقلابی عظیم در شیوه تجارت و کسب و کار به وجود آورده است www.hamtermi.com).)

 

بهره­ گیری عمومی و اجتناب­ناپذیر از امکانات نوین ارتباطی و بزرگ راه­های اطلاعاتی، باعث کوتاه شدن فوق العاده فاصله و زمان شده است و دهکده جهانی حاصل نفوذ و گسترش ابزارهای ارتباطی جدید و دستاوردهای کامپیوتری بر تمامی عرصه ­های زندگی انسان است آنچنان که رفته رفته هیچ جنبه­ای از زندگی بشر از نفوذ آن به دور نمانده و نخواهد ماند. امروزه دنیا شاهد آن است که خرده فروشی­های اینترنتی با بهره گرفتن از آخرین تکنولوژی­های نوین در ارتباطات و اطلاعات، نرم­افزار، سخت­افزار، امنیت تبادلات و تعاملات الکترونیکی داده ­ها، روش­های پرداخت­های الکترونیکی و بسیاری از عوامل دیگر، محیط خرید و فروش با ثبات­تری را به مردم عرضه کرده ­اند و بسیاری از آن­ها در این راستا یا حتی در حاشیه آن توانسته ­اند سود خوبی را در معاملات خود به دست آورند.( ای . توربن و دیگران ، 1386 )

 

بنابراین برای گسترش استفاده از IT در کشور باید نسبت به ایجاد زیر ساخت­های مناسب مخابراتی، امنیت در تبادل اطلاعات، تدوین قوانین و مقررات حقوقی مناسب، بستر سازی فرهنگی و آشنا نمودن مردم و بنگاه­های اقتصادی با مزایای تجارت الکترونیکی و پرداخت الکترونیک، ایجاد پهنای باند اینترنت با سرعت بالا و کاهش هزینه آن و همچنین استفاده آن برای عموم مردم اقدام نمود.(یوتا، 2007)

 

در ادامه با نگاهی در هر نظام اقتصادی و بازرگانی می یابیم که، مقوله “بازار” مهمترین رکن و عامل تشکیل دهنده آن است. به تعبیر دیگر، بازار و روابط موجود در آن به شکل گیری و نهادینه کردن نظام مربوطه کمک شایانی می نماید. در تمامی بخش ها و حوزه های مختلف بازار، عوامل متعددی به کار گرفته می شود که حاصل آن را می توان فرایندی به نام بازاریابی نامید. بازاریابی نتیجه کنش­ها و بر هم کنش های عوامل ذینفع در بازارها است. از این رو بازاریابی را می توان به طور ساده، علم تشخیص نیازها و خواسته ­ها و برآورده کردن آنها از طریق فرایند مبادله تلقی کرد. (اسلام، 135)

 

1-2 تبیین موضوع

 

بی شک عصر حاضر با وجود بی­ثباتی ها و تغییرات ناشناخته جهان، باعث گشته همواره تحولات دور از دسترس نباشد و سازمان ها و شرکت ها برای پاسخ به این بی ثباتی ها به سمت پارادایم های جدید و سرمایه گذاری های بسیار عظیم حرکت نموده و با گسترش سیستم های اطلاعاتی سعی نموده اند که در جهت کسب مزیت رقابتی تلاش نمایند. این موج جدید در دهه 1990 دستاوردی از شکست و پیروزی ها را ایجاد نمود و نظم نوینی در عرصه های مدیریت منابع انسانی و نظارت و کنترل در راستای ایجاد مدیریت علمی و استراتژی محوری ایجاد شده است.

 

پس از گذشت یک دهه از توسعه فناوری اطلاعات رویکردهای تدوین استراتژی در حوزه فناوری اطلاعات تغییر نموده و در سطح جهانی برنامه های توسعه فناوری اطلاعات با رویکرد تدوین استراتژی و سرمایه گذاری کلان جهت پیدا کرده است.

 

استفاده روز افزون از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) نوآوری های گسترده ای را سبب شده است. تکنولوژی اطلاعات به سرعت در بدنه شرکت­ها در حال رشد می باشد و جایگزین ارزش­های توسعه سنتی می­گردد. امروزه این فناوری­ها به خوبی در کلیه بخش­های شرکت ها و موسسات، همانند بازاریابی و سیستم خرید و فروش، در سراسر جهان توسعه یافته و بیشتر مبادلات خود را بر اساس آن قرار داده اند. این درحالی است که سهم تجارت الکترونیکی شرکت­ها روز به روز در حال افزایش است. اما سهم کشورهای در حال توسعه از این نوع تجارت در بازارهای بین المللی چندان قابل ملاحظه نمی باشد البته پایین بودن این سهم خود نیز دارای علل و عوامل خاصی است. (احمدی و ویرجیناری، 1382)

 

1-3 بیان مسأله

 

بنگاه های اقتصادی در جهان امروز در رقابت شدید با یکدیگر بسر می برند. وضعیتی که پیش از این فعالان اقتصادی با آن مواجه نبوده و در طول دهه­های اخیر بی سابقه بوده است. تحولات عمده دو دهه اخیر نظیر تسریع روند جهانی شدن، تلاش کشورهای توسعه یافته برای دستیابی به جایگاه مناسب­ تر در روابط تجاری صنعتی، تغییرات سریع فناوری و ظهور فناوری­های جدید، همانند فناوری اطلاعات و ارتباطات، تغییر ساختار اقتصادی کشورها به سمت اقتصادهای متکی بر دانش و استفاده از آخرین دستاوردهای علمی در اداره و مدیریت بنگاه­های کسب و کار، برخی از علل عمده تشدید این رقابت می باشد. وضعیت فوق شرایط دشواری را برای پایداری و ماندگاری بنگاه­ها فراهم ساخته و در این میان بنگاه­های صنعتی کوچک و متوسط که به تنهایی از مقیاس تولید پایین­تری برخوردار بوده و نوعاً سهم کمتری از بازار را در اختیار دارند با شرایط دشوارتری مواجه ساخته است. (شفیعی، 1387).صنایع کوچک در کشور ایران و استان لرستان نیز شرایط مشابهی دارند. بنابراین صنایع کوچک در استان لرستان که درصد بسیار بالایی از واحدهای صنعتی استان را تشکیل می دهند، ناگزیرند که خود را با تغییرات سریع فناوری و ظهور فناوری­های جدید همانند فناوری اطلاعات و ارتباطات، تطبیق دهند و حداکثر توان خود را برای دست­یابی و بکارگیری آنها نه تنها از گردونه تولید و رقابت خارج نشوند، بلکه روند رشد را طی نموده و موقعیت خود را در بازار تثبیت نمایند.

دانلود مقاله و پایان نامه

 

 

هوانگ (HUAVNG) و ونگ (WANG) در سال ۲۰۰۲ میلادی، ۸عامل را که بر رضایت مشتریان از کیفیت خدمت الکترونیک موثرند به صورت زیر شناسایی كرده اند:

 

۱ ) بازخورد عمومی درمورد طراحی وب سایت؛ ۲ ) قیمت رقابتی محصول؛ ۳ ) شرایط محصول؛ ۴ ) تحویل به موقع؛ ۵ ) سیاست برگشت محصول؛ ۶ ) حمایت مشتری؛ ۷ ) سفارشی كردن پست الكترونیک باتوجه به خواسته مشتری؛ ۸ ) فعالیتهای ترخیص. www.irantiles.com))

 

در این پژوهش ابتدا نقش فناوری اطلاعات در تجارت الکترونیکی شرکت­های کوچک مورد بررسی قرار گرفته و سپس مشکلاتی که این شرکت­ها در رابطه با بازاریابی الکترونیکی با آن مواجه هستند مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و عوامل موثر بر آن تعیین خواهد گردید.

 

1-4  اهمیت و ضرورت تحقیق

 

با توجه به آشنایی روز افزون مردم با اینترنت و مزایای فراوان تجارت الکترونیکی برای مشتری، شرکت و جامعه، شرکت­ها و سازمان­های عرضه کننده محصولات و خدمات بایستی بیش از پیش به دنبال ایجاد فضای مناسب مطمئن و قابل اعتماد برای مردم جهت انجام این مهم باشند.

 

امروزه صنایع کوچک محور اصلی توسعه می­باشند، لذا باید با فراهم ساختن شرایط مطلوب جهت بکارگیری فناوری اطلاعات در این صنایع، بتوانیم راه پیشرفت و راه رسیدن به یک اقتصاد کارا را هموار سازیم. بنابراین ضرورت دارد مزایای بکارگیری فناوری اطلاعات را روشن نموده و محدودیت­های بکارگیری آن در صنایع کوچک را شناسایی نماییم.

 

1-5 اهداف تحقیق

 

هدف اصلی از انجام این تحقیق روشن نمودن نقش فناوری اطلاعات بر رقابت، سود و فروش محصولات در صنایع کوچک می­باشد. بنابراین آگاهی از این موضوع می ­تواند دانش مدیران شرکت را نسبت به اثرات فناوری اطلاعات بر کارایی شرکت­ها را افزایش دهد.

 

هدف­های اصلی تحقیق عبارتند از:

 

    • تبیین نقش فناوری اطلاعات در بازاریابی صنایع کوچک شهرستان دورود.

 

    • تعیین وضعیت مطلوب در بکارگیری IT و ارائه راهکارهایی در این جهت.

 

    • میزان قابلیت بکارگیری IT جهت نفوذ در بازارهای هدف.

 

  • تعیین مشکلات فرا روی بکارگیری فناوری اطلاعات در توسعه بازاریابی صنایع کوچک شهرستان دورود.

 

 

1-6 سوالات تحقیق

 

1-آیا بکارگیری فناوری اطلاعات در صنایع کوچک باعث افزایش فروش انها می شود؟

 

2- آیا بکارگیری فناوری اطلاعات در صنایع کوچک باعث افزایش سود انها می شود؟

 

3- آیا بکارگیری فناوری اطلاعات در صنایع کوچک باعث افزایش رقابت پذیری انها می شود؟

 

4-محدودیت های بکارگیری فناوری اطلاعات در صنایع کوچک کدامند؟

 

1-7 فرضیه ­های تحقیق

 

فرضیه ­های این تحقیق عبارتند از:

 

    • بین بکارگیری فناوری اطلاعات در صنایع کوچک شهرستان دورود و فروش محصولات آنها ارتباط معناداری وجود دارد.

 

    • بین بکارگیری فناوری اطلاعات و درجه رقابت صنایع کوچک شهرستان دورود ارتباط معناداری وجود دارد.

 

    • بین بکارگیری فناوری اطلاعات و سود صنایع کوچک شهرستان دورود ارتباط معناداری وجود دارد.

 

    • بین دیدگاه کارشناسان خبره و صاحبان صنایع کوچک در مورد رابطه بین بکار گیری فناوری اطلاعات و فروش محصولات اختلاف معنی دار وجود دارد .

 

    • بین دیدگاه کارشناسان خبره و صاحبان صنایع کوچک در مورد رابطه بین بکار گیری فناوری اطلاعات و درجه رقابت صنایع اختلاف معنی دار وجود دارد .

 

  • بین دیدگاه کارشناسان خبره و صاحبان صنایع کوچک در مورد رابطه بین بکار گیری فناوری اطلاعات و سود صنایع اختلاف معنی دار وجود دارد .

 

1-8 قلمرو تحقیق

 

1-8-1  قلمرو زمانی:

 

در این تحقیق صنایع کوچک شهرک صنعتی شهرستان دورود مورد بررسی قرار می­گیرند.محدوده زمانی و مراحل تدوین پایان نامه از مهرماه 1392 شروع شد و تا شهریور ماه 1393 ادامه یافت.

 

1-8-2  قلمرو مکانی:

 

قلمرو مکانی این تحقیق صنایع کوچک شهرک صنعتی دورود واقع در  کیلومتر 12 دورود- بروجرد می باشد، که این شرکت­ها در صنایع گوناگونی فعالیت دارند.

 

1-8-3 قلمرو موضوعی :

 

قلمرو موضوعی این تحقیق در رابطه با بررسی نقش فناوری اطلاعات بر موفقیت بازاربابی صنایع کوچک می باشد.

 

1-9 روش تحقیق

 

روش تحقیق بکار برده شده در این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر نحوه گردآوری اطلاعات میدانی و از نظر روش پیمایش مقطعی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات استفاده از پرسشنامه و از نظر نوع بررسی ارتباط بین متغیرها همبستگی است.

 

1-10  ابزار گردآوری داده ­ها

 

داده ­های مورد استفاده این تحقیق از دو نوع بوده ­اند:

 

اسناد دست اول تحقیق از طریق پرسشنامه و انجام عملیات میدانی بدست آمده­اند.

 

اسناد دست دوم و کتابخانه­ای آن از طریق مرور منابع موجود در کتابخانه ­ها و مراکز اسناد و نیز مجلات علمی- پژوهشی معتبر منتشر شده بدست آمده­اند. قابل ذکر است که برخی از منابع نیز از وب­­لاگ­های تخصصی افراد بی­نام و سایت­های اینترنتی مورد استفاده و بهره ­برداری قرار گرفته­اند که آدرس دقیق دسترسی به آن­ها به عنوان سند ذکر شده است.

پایان نامه تأثیر نقش منابع و قابلیت‌ها در تحقق استراتژی‌های بازاریابی محیطی هتل در اصفهان

بازاریابی سبز فرایندی اجتماعی است که افراد و گروه‌ها از طریق فرایند مبادله محصولات و ارزش آن‌ ها، نیاز و خواسته خود را از طریق یک روش اخلاقی که اثرات منفی بر محیط زیست را حداقل کند برآورده می‌کنند. به عبارتی دیگر به گفته پولانسکی (1994) بازاریابی سبز شامل تمام فعالیت‌هایی است که برای ایجاد و تسهیل مبادلات به منظور ارضای نیازها و خواسته‌های بشری طراحی می‌شود به طوری که این ارضاء نیازها و خواسته‌ها با حداقل اثرات مضر و مخرب روی محیط زیست باشند. به ندرت فعالیت‌های زیست محیطی در همه معیارهای شرکت‌ها جای می‌گیرد. علاوه بر این بسیاری از شرکت‌ها معیارهای سنتی کسب و کار را برای ارزیابی موفقیت نوآوری‌های سبز به کار می‌برند. هر شرکت، استراتژی بازاریابی مخصوص خود را دارد.

 

امروزه بازاریابی سبز بیشتر به عنوان یک مفهوم عمومی مطرح می‌شود. بازاریابی سبز به توسعه و بهبود قیمت‌گذاری، ترفیع و توزیع محصولاتی اطلاق می‌شود كه به محیط زیست آسیب نمی‌رسانند. سالمون و استوارت بازاریابی سبز را یک استراتژی بازاریابی می‌دانند كه از طریق ایجاد مزایای قابل تشخیص محیطی بر اساس آنچه كه مشتری انتظار آن را دارد از محیط حمایت می‌كند.

 

روند بلندمدت گذشته، نشان دهنده سلطه روزافزون مردم بر طبیعت بوده است؛ ولی به تازگی مردم به محدودیت منابع طبیعی پی برده‌اند. حفاظت از محیط زیست مسئله‌ای اخلاقی پنداشته می‌شود و آسیب به آن، عواقب بسیار نامطلوبی برای انسان‌ها دارد. البته تا زمانی كه مصرف وجود دارد، آلودگی نیز وجود خواهد داشت، ولی می‌توان آن را در حد قابل قبول و مجازی نگه داشت. در طول دهه‌ های گذشته آگاهی زیست محیطی مصرف‌کنندگان افزایش قابل ملاحظه‌ای در جهان یافته و این گروه خواستار كالاهایی هستند كه به اصطلاح دوستدار طبیعت نامیده می‌شوند. دلیل این افزایش آگاهی را عواملی چون افزایش فعالیت گروه‌های سبز، قانون‌گذاری در ابعاد ملّی و بین‌المللی و تأثیر فاجعه‌های صنعتی بر نظرهای عموم مردم دانسته‌اند. بازاریابان محیط زیست را در بسیاری از فعالیت‌های بازاریابی مدنظر قرار داده‌اند. در این بین می‌توان به طراحی محصول، بسته‌بندی آن و قیمت‌گذاری بر اساس سازگاری با محیط زیست اشاره كرد.

 

با توجه به اهمیت روزافزون بازاریابی سبز شرکت‌ها به اتخاذ استراتژی‌های بازاریابی سبز روی آورده‌اند و برای عملی کردن این استراتژی‌ها باید به زیرساخت‌های لازم و عوامل تأثیرگذار بر آن توجه زیادی نمایند که از جمله آن عوامل منابع و قابلیت‌های سازمان است؛ از این رو در این پژوهش به بررسی تأثیر قابلیت‌ها و منابع سازمانی برای اتخاذ استراتژی‌های بازاریابی سبز پرداخته می‌شود. بدین منظور در این فصل از پژوهش به بیان کلیاتی از پژوهش پرداخته می‌شود بدین شکل که در ابتدا بیان مسئله و ضرورت انجام تحقیق شرح داده می‌شود، سپس اهداف، متغیرها، فرضیات، قلمرو پژوهش، جامعه و نمونه آماری و کاربردهای متصور از پژوهش، روش‌های گردآوری اطلاعات و روش‌های تجزیه تحلیل اطلاعات بیان می‌گردد و در پایان اصطلاحات کلیدی پژوهش تعریف می‌گردند.

 

1-2-بیان مسئله

 

«گراهام» و «کترا» معتقدند حمایت از محیط خارجی اختیاری نبوده بلکه یک بخش مهم از فرایند کسب و کار به حساب می‌آید (کترا و گراهام، 2002).

 

بی‌توجهی بنگاه به ذینفع‌های خارجی سبب بروز مشکلاتی برای مصرف‌کننده کالای آن بنگاه می‌شود (امینی، 1379).در ضمن اصول اخلاقی در کسب و کار نیز حکم می‌کند که شرکت‌ها مطلع باشند که فعالیت‌هایشان چگونه منافع دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد (زیگموند و دامیکو، 2001). اینکه مسئولیت اجتماعی صرفاً مسائل محیطی را در برمی‌گیرد ساده‌انگاری است چرا که این تعهد تأثیر بسزایی روی آمیخته‌های بازاریابی داشته و موجب جرح و تعدیل آن‌ ها می‌شود. باوی و سیل ابزارهای لازم قابل استفاده در مسئولیت اجتماعی را بسته‌بندی، تبلیغات، فروش شخصی و خدمات می‌داند که بازاریاب باید با توجه به عامل بالقوه سود و رفاه جامعه آمیخته را تعیین کند (باوی و سیل، 1992).

 

ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﺣﺎل ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ است و ﺗﻮﺟﻪ روزاﻓﺰون ﺑﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ تعداد بسیار زﻳﺎدی از شرکت‌ها ﺑﻪ ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺳﺒﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻨﺒﻊ اﺻﻠﻲ تغییر استراتژیک ﺗﻮﺟﻪ ﻛﻨﻨﺪ. بازاریابی سنتی ﺑﻴﺶ از ﺣﺪ ﺑﺮ خواسته‌های ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن تأکید می‌کند و رﻓﺎه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ را ﺑﻪ ﺣﺴﺎب نمی‌آورد. اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ در ﺗﻤﺎم اﺑﻌﺎد سازمان‌ها وارد ﺷﺪه و ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ را ﻧﻴﺰ ﺗﺤﺖ تأثیر ﻗﺮار داده و ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﭘﻴﺪاﻳﺶ ﻣﻔﻬﻮم ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﺳﺒﺰ ﺷﺪه اﺳﺖ (افسردگان و همکاران، 1390).

 

توسعه استراتژی‌های بازاریابی سبز برای ایجاد روابط بلندمدت میان عرضه‌کنندگان و مصرف‌کنندگان ضروری است نه به خاطر اینکه خریداران خواهان محصولات و خدمات سبز هستند بلکه به دلیل کمک به بهره‌وری عملیاتی و محیط زیستی شرکت (فراج و همكاران، 2013).

 

تعداد کمی از شرکت‌ها دریافته‌اند که سبز بودن مزیت‌های استراتژیک به همراه دارد (دعایی و همکاران، 1385).

 

با توجه به اینکه مسائل محیطی و اجتماعی امروزه برای مشتریان اهمیت بالایی دارد رعایت مسائل زیست محیطی در فعالیت‌های بازاریابی باعث ایجاد مزیت رقابتی برای شرکت خواهد شد و از این طریق شرکت می‌تواند به ایجاد یک پایگاه خوب در بازار دست یابد. مسئله حفظ محیط زیست باعث شده است که مصرف‌کنندگان درباره محصولاتی که می‌خرند بازاندیشی کنند. امروزه بسیاری از مصرف‌کنندگان این آمادگی را دارند که برای حمایت واقعی از محیط زیست برای محصولاتی که استانداردهای محیطی را رعایت می‌کنند مبلغ بیشتری پرداخت کنند (کاتلر و آرمسترانگ، 1999).

 

در این میان رشد طبقات میانی جامعه در سطح جهان و همزمان با آن افزایش درآمد قابل هزینه و وقت آزاد، جهانگردی را به بزرگترین

پایان نامه

 فعالیت منفعت آفرین بدل کرده است.

 

گردشگری یكی از مهم‌ترین صنایع حال حاضر در جهان محسوب می‌شود و مسافرت افراد از اقوام با فرهنگ‌های متفاوت به مکان‌های گوناگون یكی از مسائلی است كه هم ازنقطه‌نظر حفظ محیط زیست برای رضایت مسافران و هم از نظر حفظ محیط زیست برای ساكنان منطقه اهمیت وافر می‌یابد؛ بنابراین بر برند و تصویر شرکت‌های متولی گردشگری از جمله هتل‌ها بسیار تأثیرگذار است.

 

متأسفانه اکثر مردم معتقدند که بازاریابی سبز منحصراً به ترفیع یا تبلیغ محصولات با ویژگی‌های محیطی اشاره دارد. کلماتی مانند بدون فسفات، قابل بازیافت و سازگار با لایه ازون مواردی هستند که اغلب مصرف‌کنندگان آن‌ ها را با بازاریابی سبز مرتبط می‌دانند. در حالی که این کلمات فقط نشانه‌هایی از بازاریابی سبز هستند. به طور کلی بازاریابی سبز مفهوم بسیار وسیع‌تری است که می‌تواند در کالاهای مصرفی، صنعتی و یا حتی خدمات اعمال شود. در واقع بازاریابی سبز به توسعه و بهبود قیمت‌گذاری، ترفیع و توزیع محصولاتی اطلاق می‌شود که به محیط آسیب نمی‌رسانند (پراید و فیرل، 1995).

 

از این‌رو شرکت‌های فعال در این صنعت با علم به اهمیت بازاریابی سبز باید به دنبال بهره‌گیری از استراتژی‌های بازاریابی سبز باشند. اما چالش پیش رو این است كه تحقق و دستیابی به استراتژی‌های سبز وابسته به چه عواملی می‌باشد. به نظر می‌رسد اولین موضوع که پشتیبان تحقق استراتژی‌های سازمانی است قابلیت‌ها و منابع سازمان است. از این رو در این پژوهش منابع و قابلیت‌های سازمان به عنوان یکی از پیش‌زمینه‌های تحقق استراتژی‌های سبز مورد تحقیق قرار می‌گیرد.

 

شرکت‌هایی از این دست چه تعهد منابع و قابلیت‌هایی برای دستیابی به این دست استراتژی‌ها دارند؟ آیا منابع فیزیكی، مالی و منابع تجربی آن‌ ها امكان دستیابی به استراتژی‌های بازاریابی را به آن‌ ها می‌دهد؟ آیا چشم‌انداز مشتركی برای تحقق این استراتژی‌ها در شركت وجود دارد ؟آیا این شرکت‌ها دارای تکنولوژی‌هایی برای دستیابی به این استراتژی‌ها هستند؟ و آیا روابط میان سازمانی‌شان امكان تحقق استراتژی‌ها را به آن‌ ها می‌دهد؟ تدوین استراتژی‌های یک سازمان تحت تأثیر رویه‌های داخلی و خارجی قرار می‌گیرد بنابراین به شدت نیاز است این نیروها سنجش و در تحقق استراتژی‌های بازاریابی محیطی لحاظ شوند. می‌توان گفت که راه برگشتی به سمت تولید محصولات و ارائه مخرب برای محیط زیست وجود ندارد و رفته رفته فشارهای دولتی، رقابتی و تغییر نگرش مشتریان، شرکت‌ها را ملزم به پیروی و به کارگیری رویکرد بازاریابی سبز می‌کند. شرکت‌ها باید با مهندسی مجدد در فرایندهای تولیدی و طراحی کالا و خدمات جایگاه خود را در موقعیت رقابتی تحکیم بخشند، در غیر این صورت از قطار سبز باز خواهند ماند. بنابراین در این پژوهش سؤال محوری این است كه آیا قابلیت‌ها و منابع سازمانی دستیابی به استراتژی‌های محیطی را در هتل‌ها تحت تأثیر قرار می‌دهد؟

 

1-3-اهمیت موضوع

 

این روزها چنین به نظر می‌رسد که هر محصول و خدمتی علت اجتماعی خاصی دارد. در حال حاضر بازاریابی بر اساس ملاحظات اجتماعی و محیطی یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های شرکت‌ها شده است (کاتلر و آرمسترانگ، 1999). یکی از حیطه‌های بازرگانی که در مسائل محیطی بحث زیادی را در مطبوعات به خود اختصاص داده بازاریابی سبز است. به نظر می‌رسد تمامی مصرف‌کنندگان چه فردی و چه صنعتی در مورد محیط زیست آگاه‌تر و علاقمندتر شده‌اند.

 

امروزه شرکت‌ها و سازمان‌ها مجبورند به خاطر ارضای نیازهای مشتریان و عمل به مسئولیت اجتماعی و حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان، مسائل مربوط به حفظ محیط زیست را در فعالیت‌های خود جای دهند. هنگامی که یک شرکت در تولید محصولاتش ملاحظات زیست محیطی را مد نظر قرار می‌دهد، شرکت‌های دیگر بایستی استراتژی‌های خود را در تولید محصولاتشان تغییر دهند و تدابیری را در راستای سبز شدن اتخاذ کنند زیرا در غیر این صورت سهم بازارشان را از دست خواهند داد. در کشورهای مختلف دولت‌ها برای حفظ محیط زیست سالم از راه‌های مختلف استفاده می‌کنند (کاتلر و آرمسترانگ، 1999).

 

با توجه به آلوده‌تر شدن محیط زیست، شرکت‌ها بایستی برای جلوگیری از این امر در راستای نهضت سبز و بازاریابی سبز گام بردارند. آلودگی محیط زیست باعث شده است که فشارهای اجتماعی از جانب مصرف‌کنندگان، خط‌مشی‌های دولت و شرکت‌ها را به سوی سبز شدن تغییر جهت دهند (کتاب و هلسن، 2004). اولین دلیل و یا به عبارت دیگر مهم‌ترین دلیل، عامل هزینه است. بدین معنی که سبز بودن می‌تواند به کارایی بیشتر منافع و صرفه‌جویی‌های مالی منجر شود؛ یعنی اینکه از ورودی کمتری استفاده می‌شود و بنابراین زباله کمتر خواهد بود و آلودگی کاهش خواهد یافت (پلونسکی و رزنبرگر، 2001).

 

دومین عامل درونی، فلسفه شرکت است. زمانی که شرکت‌ها به اهداف محیطی همانند دیگر اهداف شرکت اهمیت می‌دهند و مسائل محیطی را در فلسفه شرکت می‌گنجانند، بحث سبز بودن با استراتژی‌های شرکت گره می‌خورد و سپس آن را با فعالیت‌های تاکتیکی‌اش در هم می‌آمیزد.

 

سومین عامل درونی، ایجاد موضع رقابتی در بازار است. شرکت‌هایی که مسائل محیطی را در فرایندهای بازاریابی و تولید محصول در نظر دارند نسبت به رقبا موضع رقابتی برای خود ایجاد می‌کنند. پس می‌توان گفت رعایت اصول بازاریابی سبز باعث می‌شود که مصرف‌کنندگان دید بهتری نسبت به شرکت داشته باشند (کاتلر، 1999).

 

امروزه محیط زیست به طور فزاینده‌ای به مسئله‌ای حیاتی و بسیار مهم برای همه اقشار مردم چه در جایگاه مشتری و چه در جایگاه تولیدکننده تبدیل شده است. با افزایش قیمت انرژی و نگرانی‌ها در مورد تغییرات آب و هوا، اهمیت توجه به منابع بیش از پیش احساس می‌شود. افزایش نگرانی‌های اجتماعی و آگاهی‌های عمومی نسبت به سلامت و حفاظت از محیط زیست منجر به این شده است که مصرف‌کنندگان در خریدهای خود مسائل زیست محیطی را مدنظر قرار دهند. امروزه گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین قطب‌های اقتصاد جهانی مطرح است. جابه‌جایی حجم انبوهی از مسافران با فرهنگ‌ها و بینش‌های متفاوت در بین کشورها و شهرهای مختلف به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر استراتژی‌های بازاریابی سبز برای کشورها مطرح است؛ بنابراین استفاده از قابلیت‌ها و منابع سازمان برای تحقق استراتژی‌های بازاریابی سبز حائز اهمیت می‌باشد.

 

1-4-هدف (های) پژوهش

 

1-4-1- هدف اصلی

 

بررسی تأثیر قابلیت‌ها و منابع سازمانی در تحقق استراتژی‌های بازاریابی محیطی.

 

1-4-2-اهداف فرعی

 

    1. بررسی تأثیر منابع فیزیکی سازمان در تحقق استراتژی‌های بازاریابی محیطی.

 

    1. بررسی تأثیر منابع مالی سازمان در تحقق استراتژی‌های بازاریابی محیطی.

 

    1. بررسی تأثیر منابع تجربی در تحقق استراتژی‌های بازاریابی محیطی.

 

    1. بررسی تأثیر چشم‌انداز مشترک در تحقق استراتژی‌های بازاریابی محیطی.

 

    1. بررسی تأثیر ایجاد روابط در تحقق استراتژی‌های بازاریابی محیطی.

 

  1. بررسی تأثیر تکنولوژی سازمان در تحقق استراتژی‌های بازاریابی محیطی.

1-5- متغیرهای پژوهش

 

متغیر از نظر لغوی به معنی چیزی است که تغییر می‌کند، اما در فعالیت‌های تحقیقی، متغیر ویژگی‌هایی دارد که باید مورد مطالعه قرار گیرند و تعریف عینی آن، عبارت است از: ویژگی‌ها و خصایصی که مقادیر مختلفی را قبول می‌کند و یا ارزش‌های مختلفی را می‌توان به آن‌ ها نسبت داد (حسن زاده، 1388: 119).

 

1-5-1- متغیر مستقل

 

این متغیرها نقش علت را بر عهده دارند و بر متغیرهای دیگر تأثیر می‌گذارند، منشأ بروز پدیده‌ها می‌شوند و محقق معمولاً در جستجوی رابطه بین دو عامل یا متغیر است و تشخیص تأثیر متغیر مستقل و میزان آن از اهداف عمده تحقیق محسوب می‌شود (حافظ نیا، 1382: 44).

 

در این پژوهش منابع سازمان با مؤلفه‌های منابع فیزیکی، مالی و تجربی، همچنین قابلیت‌های سازمان با مؤلفه‌های چشم‌انداز، روابط و تکنولوژی سازمان به عنوان متغیرهای مستقل عمل می‌کنند.

 

1-5-2- متغیر وابسته

 

متغیر وابسته، متغیری است که مشاهده یا اندازه‌گیری می‌شود تا تأثیر متغیر مستقل بر آن معلوم و مشخص شود. به عبارت دیگر، متغیر وابسته، متغیری است که تحت تأثیر متغیر مستقل قرار می‌گیرد (دلاور، 1385: 87).

 

در این پژوهش میزان تحقق استراتژی‌های بازاریابی سبز به عنوان متغیر وابسته عمل می‌کند.

 
مداحی های محرم