فرایند جهانی شدن امروز در سطح بینالملل به طور جدی از جانب سازمان ملل متحد و سازمانهای تخصصی وابسته به آن مورد حمایت قرار گرفته و به پیش برده میشود. در بعد اقتصادی جهانیسازی، به طور مشخص میتوان مشاهده نمود که سه سازمان بینالمللی صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی به عنوان سازمانهای تخصصی در حیطه اقتصاد، سیاستهایی را در پیش گرفتهاند که کاملا در راستای جهانی کردن اقتصاد قرار دارند و چون این سازمانها به نوعی نقش هماهنگکننده اقتصاد جهانی را برعهده دارند، لذا با بهره گرفتن از ابزارهایی که در اختیارشان قرار دارد، کشورهای مختلف جهان و به ویژه کشورهای در حال توسعه را به سمت سیاستهایی که در پیش گرفتهاند، سوق میدهند و کشوری که در راستای این سیاستها حرکت نکند به انحای مختلف تحت فشار قرار میگیرد.
به بیان دیگر، عملکرد سازمانهای مذکور نوعی اجبار را برای حضور اقتصادهای ملی در فرایند اقتصاد جهانی باعث میشود و هر کشوری که بنا به هر دلیل آمادگی حضور در این فرایند را نداشته باشد، خود را در مسیر انزوا میبیند. به عنوان مثال اگر کشوری به عضویت سازمان تجارت جهانی، که متولی اصلی تجارت آزادانه و تحرک کامل کالاها و خدمات در سطح جهان است، درنیاید عملا قادر به رقابت صادراتی و حضور موفق در بازارهای جهانی نخواهد بود. از طرف دیگر، ممکن است عضویت این کشور در سازمان مذکور منجر به از میان رفتن بسیاری از صنایع نوپا در این کشور شود و همین تناقض، کشور مذکور را به شدت تحت فشار قرار میدهد. در حقیقت هرگونه قدرت تعدیل زمانی را از این کشور سلب می کند. بانک جهانی نیز اعطای وام به کشورهای نیازمند را عمدتا مشروط به اجرای سیاستهای آزادسازی و خصوصیسازی نموده که نوعی اجبار برای کشورهای نیازمند محسوب میشود. صندوق بینالمللی پول هم به واسطه مشاوره و ارائه راهکارهایی که به کشورهای مختلف ارائه میدهد، حرکت به سمت جهانی شدن را تشویق می کند. سوق دادن سریع اقتصادهای ملی به سم اقتصاد جهانی، قدرت تعدیل زمانی را از آنها گرفته و این کشورها را مجبور میکند، در دورهای کوتاه پا به عرصه اقتصاد جهانی بگذراند، که این امر میتواند تبعات منفی گستردهای برای این کشورها در پی داشته باشد. از جمله این تبعات میتوان به از میان رفتن صنایع نوپا، افزایش بیکاری، بالا رفتن تورم، گسترش فساد مالی و اداری، افزایش فاصله طبقاتی و… اشاره نمود. به علاوه باید توجه داشت که اصولا مواجهه اقتصادهای ملی با مشکلاتی از این دست به طور کامل بستگی به خصوصیات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هر کشور دارد. در کشوری که آمادگی این حضور را داشته باشد، عملا چنین حضوری باعث افزایش منافع خواهد شد و ممکن است هیچ کدام از مشکلات مذکور رخ ننماید اما هرچه آمادگی یک کشور برای حضور در اقتصاد جهانی کمتر باشد، تبعات منفی آن بیشتر و عمیقتر خواهد بود.
1-2 بیان مسئله
گمرك جمهوری اسلامی ایران سازمانی دولتی تابع وزارت امور اقتصادی و دارایی است كه به عنوان مرزبان اقتصادی كشور نقش محوری و هماهنگكننده را در مبادی ورودی و خروجی كشور دارد و مسئول اعمال حاكمیت دولت در اجرای قانون امور گمركی و سایر قوانین و مقررات مربوط به صادرات و واردات و عبور (ترانزیت) كالا و وصول حقوق ورودی و عوارض گمركی و مالیاتهای مربوطه و الزامات فنی و تسهیل تجارت است. گمرك جمهوری اسلامی ایران برای انجام وظایف قانونی خود، سطوح واحدهای اجرایی مورد نیاز را بدون رعایت ضوابط و تقسیمات كشوری و ماده (30) قانون مدیریت خدمات كشوری، متناسب با حجم و نوع فعالیتها تعیین می کند. تشكیلات گمرك و واحدهای اجرایی متناسب با وظایف و مأموریتهای محوله توسط گمرك جمهوری اسلامی ایران تهیه میشود و پس از تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأت وزیران میرسد.
گمرك جمهوری اسلامی ایران شامل ستاد مركزی گمرك ایران و گمركهای اجرایی است. در حال حاضر اقتصاد دنیا به سازمان جهانی تجارت پیوسته است و این بدان معناست که ایران و چند کشور نحیف و کوچک از نظر اقتصادی و سیاسی هنوز به بزرگترین سازمان تصمیمگیر درخصوص فرایندهای تجاری در جهان نپیوستهاند و حق تصمیم گیری و قدرت تصمیمسازی در ساختار اقتصادی جهانی را دارا نیستند سازمان تجارت جهانی امروز یکی از پایههای جهانی شدن، به ویژه در حوزه اقتصاد به شمار میرود. بدین سان، کشورهای مختلف تلاش میکنند برای تسریع روند جهانی شدن و استفاده از منافع آن، این سازمان بینالمللی را توسعه داده و جایگاهش را ارتقاء بخشند. از دیگرسو کشورهایی که عضو این سازمان نیستند نیز، تلاش مینمایند تا به عضویت آن درآمده و با بهره گرفتن از امتیازات عضویت در این نهاد بینالمللی و صنعتی به توسعه اقتصادی دست یابند(کالینیکوس- ناصر زرافشان -1386). امروزه، تقریبا تمام ادارات گمرکی از 153 فعلی اعضای سازمان تجارت جهانی، ارزش کالاهای وارداتی در لحاظ مفاد توافقنامه سازمان تجارت جهانی در ارزشگذاری گمرک (که در سال 1994 به تصویب رسید) توافق کرده اند. این توافق یک سیستم ارزشگذاری گمرکی است که در درجه اول پایگاه ارزش گمرکی ارزش معامله کالاهای وارداتی، که قیمت واقعا پرداخت شده یا قابل پرداخت برای کالاها برای صادرات به کشور از واردات، به علاوه، تنظیمات خاصی از هزینهها و اتهامات به فروش میباشد. در حال حاضر بیش از 90 درصد از تجارت جهان براساس روش ارزش معامله، ارزشگذاری می شود که قابل پیشبینی، یکنواختی و شفافیت بیشتر برای جامعه کسب و کار ارزش میباشد (غلام رضا صفاری- 1389).
امروزه «گمرک» به عنوان اولین و مهمترین مجری مقررات تجارت خارجی در کنار سایر عوامل ذیمدخل در عرصه تجارت بین المللی اعم از بانکها، شرکتهای بیمه و مؤسسات حمل و نقل و… نقشی مهم و کلیدی در توسعه تجارت قانونی و اعمال سیاستهای بازرگانی کشور ایفا مینماید. گمرکات جهان موظف به اعمال مجموعه ای از مقررات و سیاستهای تجاری، اقتصادی، صنعتی، امنیتی و بهداشتی هستند که صرفنظر از اولویتهای کاری خود و علیرغم مسئولیتهای سازمانی نسبتاً مشابه، رویکرد و روشی که در اعمال این قبیل سیاستها بکار میبرند به شدت متفاوت است. رشد فزاینده و مستمر تجارت خارجی و اهمیت روزافزون گمرک به مثابه یکی از عوامل کلیدی موثر و مهم در زنجیره تجارت بینالملل، سرمایه گذاریهای بخش خصوصی و رقابت بین المللی گسترده جهت جلب سرمایه های خارجی، جهانی شدن و تجارت بینالملل، افزایش جرائم سازمان یافته فراملیتی، گسترش روزافزون پیمانهای تجاری منطقهای و بالاخره استفاده رو به تزاید از آخرین دستاوردهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات همه و همه در تغییر نقش و ماهیت عملکرد گمرکات و پیش بینی وظایف نوین آن تأثیر قابل توجهی داشته و دارد. از اینرو، با در نظر گرفتن اهمیت و گستره موضوع، نوشته حاضر در تبیین نقش و جایگاه گمرک در عرصه تجارت بینالملل ابتدا به «وظایف و کارکردهای گمرک» درجهان حاضرمی پردازد و متعاقب آن «اهداف و رویکردهای گمرک» را مدنظر قرار میدهد تا هم از نظر وظایف و تکالیفی که بر عهده این سازمان تأثیرگذار نهاده شده است به موضوع پرداخته شود و هم از حیث غایات و اهداف به برنامههای آتی گمرک در ایفای نقش مهم و مؤثر آن در عرصه تجارت بینالملل نگریسته شود(محمد غفوری،1383).
امروزه «گمرک» به عنوان اولین و مهمترین مجری مقررات تجارت خارجی در کنار سازمان جهانی گمرکwoc)) بعنوان بزرگترین و مهمترین سازمان بین الدولی گمرکی موجود، با بهره گیری از بیش از نیم قرن تجربه و نظرات و تجربیات 174 عضو دائمی خود در زمینههای مختلف امورگمرکی، اعم از امورمربوط به تعرفه و تجارت، تخلفات گمرکی، تسهیلات و مقررات، از طریق تهیه و تدوین توصیه نامهها، قطعنامهها و کنوانسیونهای بین المللی گمرکی در جهت تحقق مهمترین هدف و فلسفه وجودی خود که همان «رساندن گمرکات به عالی ترین درجه یکنواختی و هماهنگی در روشهای گمرکی» میباشد بپردازد. برخی از كارشناسان معتقدند صرفا كاهش مراحل و روزهای واردات و صادرات به توسعه ملی كمك نمیكند چون تركیب و ماهیت كالاهای صادراتی و وارداتی ما توسعهای و اشتغالزا نیست در صادرات عمدتا خامفروشی یا كالاهای اولیه صنعت و معدن و كشاورزی است و در واردات عمدتا كالاهای مصرفی است. لذا پیش و بیش از تمركز بر تسهیل و تسریع در تجارت باید به اصلاح ساختار و تركیب كالاهای صادراتی و وارداتی اقدام كرد. اینكه ارزش كالاهای وارداتی بیشتر از كالاهای صادراتی بوده یكی از دلایلش، این است كه كالای نهایی ساختهشده بخش عمدهای از كالاهای وارداتی است اما متوسط ارزش كالاهای صادراتی ما در چند سال اخیر رو به افزایش است به این دلیل كه سهم كالاهای صادراتی ساختهشده ما رو به افزایش است یعنی یک مقدار از خامفروشی داریم فاصله میگیریم به لحاظ بازاری كه به خصوص در كشورهای همسایه به وجود آمده است. از طرف دیگر باید در نظر داشته باشیم كه ما در كالاهای وارداتی نرخ حمل را ملحوظ میكنیم در حالی كه برای كالاهای صادراتی قیمت در بندر ایران لحاظ شده و بدون نرخ حمل تا كشور مقصد محاسبه میشود این مابهالتفاوت را هم باید در نظر بگیریم. با این وجود صادرات ما در حال نزدیک شدن به واردات است. در ٩ ماهه امسال صادرات ما ٣٥ میلیارد دلار بوده در مقابل ٣٨ میلیارد دلار واردات برآورد شده است یعنی فقط سه میلیارد دلار تفاوت وجود دارد كه اگر تفاوت نرخ حمل را نیز در نظر بگیریم این رقم كمتر نیز خواهد شد. خدمات ترانزیتی را نیز كه سالانه ١٢ میلیون تن است در این بین لحاظ نكردیم كه جزو صادرات خدمات ما محسوب میشود . برآوردها حاكی از این است كه حدود ٢٠ تا ٢٥ درصد واردات كالا به كشور به صورت غیر رسمی و قاچاق انجام میشود (اسفندیاری – امیر- 1384).
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
از آنجاییکه قواعد و ارزشگذاری کالا در حقوق ایران و قواعد حاکم برسازمان تجارت جهانی وجه تشابه و تفاوتهایی میباشد واین تشابهات و تفاوتها ناشی از قوانین داخلی کشور یا قضایی حاکم بر سازمان تجارت جهانی میباشد، لذا بررسی و تبیین این موضوع فوق لازم و ضروری است و هر چند ممکن است تاکنون پژوهشهایی در این زمینه صورت گرفته باشد ولی تحقیق مستقل و فراگیر که به انطباق موارد مورد نظر پرداخته است تاکنون صورت نگرفته و در این نوشتار بدان پرداخته شده است.
1-4 اهداف تحقیق
اهداف اصلی
- بررسی روشهایی به منظور نوینسازی مستمر و عملیات گمرکی و در نتیجه افزایش کارآیی و اثربخشی سازمان گمرکی درکشور.
اهداف فرعی
- بررسی تبیین وجه تشابه و تفاوت قواعد گمرکی ایران و قواعد حاکم بر سازمان تجارت جهانی.
- بررسی و آشنایی با قواعد حاکم برسازمان تجارت جهانی.
- بررسی قواعد گمرکی ارزش گذاری کالا در حقوق ایران.
1-5 سئوال اصلی تحقیق
– قواعد گمرکی ارزشگذاری کالا در حقوق ایران وقواعد حاکم بر سازمان تجارت جهانی چگونه است؟
فرم در حال بارگذاری ...