لازم درراه دستیابی به مکانیزم های ارتقای بهرهوری است. این عوامل طیف وسیعی دارد که میتوان آن ها را بهطورکلی به دودسته عوامل بیرونی، عوامل درونی تقسیمبندی کرد. در میان عوامل درونی، امکانات نرمافزاری و سختافزاری شرکت وجود دارد و یکی از مهمترین عوامل نرمافزاری تأثیرگذار در بهرهوری، عامل نیروی انسانی شاغل در سازمانهاست. بهبود در عملکرد نیروی انسانی از طریق ایجاد سیستمهای انگیزشی و برنامههای آموزشی ونیز اجرای طرحهای تعدیل نیروی انسانی، درصورتیکه در یک چهارچوب هدفدار و قانونمند هدایت شود میتواند سطح بهرهوری نیروی انسانی را افزایش دهد.
یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر بهرهوری، نیروی انسانی میباشد که رشد آن موجب افزایش بهرهوری و رکود آن موجب کاهش بهرهوری میگردد. حتی اگر سایر عوامل نیز در مسیر توسعه قرار داشته باشند، بدون رشد نیروی انسانی نمیتوان شاهد افزایش بهرهوری بود. یکی از مهمترین محرکهای طرح افزایش تولید و بهرهوری در نیروی انسانی، طرح پاداش افزایش تولید میباشد که نسبت مستقیمی با بهبود کارایی و بهرهوری کارکنان دارد. اینکه چه عواملی بر طرح پاداش افزایش تولید مؤثر هست مسئلهای است که در تحقیق حاضر با آن مواجه هستیم و با انجام این فرایند به دنبال تحقق آن میباشیم.
۱-3. ضرورت و اهمیت تحقیق
در چند سال گذشته مقوله بهرهوری درجای جای میهن اسلامی با به شکلهایی گوناگون مطرح بوده است برنامههای رادیو و تلویزیونی به تبیین مفهوم بهرهوری اهتمام ورزیدهاند. دانشگاهها در کنار مراکز آموزش مدیریت برای انتقال معنی و کاربرد روشهای بهرهوری دورههایی ترتیب دادهاند. اخیراً بعضی مراکز دوره کارشناسی ارشد بهرهوری را پرکردهاند. در همین سالها کتابها و مقولههایی که مستقیم یا غیرمستقیم به بهرهوری مربوط میشوند ترجمه، تألیف و منتشرشده است. بهعلاوه پوسترها و تراکتهایی برای القای ارزش بهرهوری در کنار خیابانها در معرض دید عموم قرارگرفته است. (کرباسیان، ۱۳۷۵)
هرچند بعید است این اقدامات در بهبود و ارتقای بهرهوری افراد، ترجمانها، سازمانها، مؤسسات و مجموعههای اجتماعی با هر نام ونشان تأثیری چشم افزا گذاشته باشد. ولی بدون تردید توجیهی برای دایر شدن آن ها بوده است. با توجه به تبصره ۳۵ قانون بودجه ۱۳۷۵ که دستگاههای اجرایی کشور را به تخصیص حداقل ۵ درصد از بودجهشان برای افزایش بهرهوری خود موظف میسازد اضافه شدن بر تعداد واحدهای رسمی مسئول ارتقای بهرهوری سازمانها درحالیکه کمیتهها، گروهها، شوراها و نظایر آن ها نیز برای همین منظور تشکیل خواهند شد قابلتصور است (رحمان سرشت، ۱۳۷۵).
همه فعالیتهای ذکرشده بهمنظور توسعه بهرهوری و بهبود مصرف منابع صورت میپذیرد، چراکه در صورت بهرهور بودن سیستم، از منابع موجود بهترین استفاده صورت خواهد گرفت و هدر داد منابع حداقل میگردد. همچنین اتلاف انرژی کارکنان، مدیریت سازمان و… نیز صورت نمیپذیرد. بهرهوری موجب رسیدن به اهداف با صرف زمان و هزینه کمتر میگردد. با توجه به اهمیت بهرهوری، مطالعه نیروی انسانی بهعنوان عامل مؤثر بهرهور بودن سیستم ضرورت ویژهای دارد. بخصوص در کارخانههای صنعت نساجی که رقبای چینی و ترکیهای با محصولات باکیفیت و ارزانتر کالاهای خود را تولید مینمایند. چنانچه سیستم نتواند بهرهوری خود را افزایش دهد، محکومبه شکست است. به همین منظور مطالعه عوامل مؤثر بر طرح پاداش افزایش تولید بهعنوان عاملی در بهبود بهرهوری کارکنان در کارخانه یزدباف در این تحقیق صورت میپذیرد.
۱-4. اهداف تحقیق
در پژوهش حاضر هدف اصلی بررسی عوامل مؤثر بر « طرح پاداش افزایش تولید» میباشد. هدف کاربردی ما این است که نتایج بررسی حاضر بهوسیلهی خبرگان و مدیران صنعت تولید به کار گرفته شود تا به این طریق آن ها بتوانند کارکنان خود را تشویق به بالا بردن هرچه بیشتر کیفیت کارایی خودنمایند و این پدیدهی نسبتاً نوپا در ایران، به شکوفایی برسد.
۱-4-1. اهداف کلی تحقیق
۱-شناسایی عوامل مؤثر برافزایش تولید.
۲- غربالگری عوامل مؤثر برافزایش تولید.
۳-اولویتبندی عوامل مؤثر برافزایش تولید.
۱-4-2. اهداف جزئی تحقیق
۱-اولویتبندی عوامل ایجاد انگیزه بین کارکنان.
۲-ارائه راهکار برای افزایش کیفیت و کمیت تولید.
۱-5. سؤالات تحقیق
سؤالات تحقیقی که در این تحقیق مطرح میشود، عبارتاند از:
۱. چه عواملی بر طرح پاداش افزایش تولید اثرگذار است؟
۲. عوامل شناساییشده چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟
۳. کدامیک از عوامل پیشنیاز وقوع سایر عوامل هستند؟
۴. قدرت نفوذ و وابستگی عوامل چقدر است؟
۵. مدل نهایی اثرگذاری عوامل مؤثر بر طرح پاداش افزایش تولید چگونه ترسیم میشود؟
۶. برای بررسی مدل تعالی منابع انسانی کارخانه یزدباف چه شاخصهایی باید بررسی شوند؟
۷. شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب در کارخانه در چه شاخصهایی بیشتر نمایان است؟
۱-6 قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق از سه قسمت قلمرو موضوعی، قلمرو مکانی و قلمرو زمانی تشکیلشده است که به بیان هرکدام میپردازیم.
۱-6-1 قلمرو موضوعی
موضوع این تحقیق آسیبشناسی طرح پاداش افزایش تولید با رویکرد مدل تعالی منابع انسانی با بهره گرفتن از دلفی فازی و روش مدلسازی ساختاری تفسیری میباشد. بنابراین در این پایاننامه با توجه به موضوع مطالعاتی در مورد: بهرهوری، طرح پاداش افزایش تولید، مدل تعالی منابع انسانی و مدل تفسیری ساختاری در حوزه منابع انسانی صورت گرفته است.
۱-6-2- قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق کارخانه یزد باف میباشد.
۱-6-3- قلمرو زمانی
این تحقیق در اوایل سال ۱۳۹۳ شروع گردید و تا اواخر آذرماه سال جاری به طول انجامید.
۱-7. روش تحقیق
۱-7-1 نوع مطالعه و روش پاسخگویی به سؤالات تحقیق
برخی را عقیده بر این است که علم، همان روش است. درهرحال میتوان بهخوبی پذیرفت که هیچ علمی فاقد روش نیست و دست آوردهای هر پژوهش علمی به همان نسبت حائز ارزشاند که با روشهایی درست اخذشده باشند (ساروخانی، ۱۳۸۲). باید اذعان نمود دستیابی به هدفهای علم یا شناخت علمی میسر نخواهد شد، مگر زمانی که با روششناسی درست صورتپذیرید (خاکی، ۱۳۸۲) (بازرگان و دیگران، ۱۳۸۶).
هدف از تحقیق کاربردی، کشف دانش تازهای است که کاربرد مشخصی را دربارهی فرآورده یا فرایندی را در واقعیت دنبال کند (خاکی، ۱۳۸۳، ۹۴).
مطالعات میدانی بررسیهای علمی غیرآزمایشی هستند که هدفشان کشف روابط و تعامل بین متغیرهای جامعهشناسی، روانشناسی و آموزشی در ساختار اجتماعی واقعی است و در این تحقیق نیز، مانند بیشتر پژوهشهای علوم انسانی هدف اصلی از انجام پژوهش، بررسی یک موضوع به روش «میدانی» است؛ و ازاینجهت که نتایج مورد انتظار تحقیق حاضر را، میتوان در فرایند ارتقای بینش کارکنان و مدیران درزمینهی ارتقاء سطح کیفیت تولید خود به خدمت گرفت، میتوان گفت پژوهش حاضر، ازنظر هدف در حیطه پژوهشهای «کاربردی» جای دارد. از سوی دیگر با توجه به اینکه در این پژوهش از روشهای مطالعهی کتابخانهای و نیز روشهای میدانی نظیر پرسشنامه استفادهشده است، میتوان بیان کرد که پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش گردآوری دادهها، یک «پژوهش تحلیلی- ریاضی و پیمایشی» است.
همچنین این پژوهش ازآنجاییکه به بررسی دادههای مرتبط در برههای از زمان میپردازد، از نوع مقطعی محسوب میگردد.
۱-7-2. ابزار گردآوری دادهها
در این پژوهش برای پوشش مباحث تئوریک تحقیق از کتب تخصصی و عمومی، مقالات و نشریات و سایتهای اینترنتی و همچنین از پایاننامهها و همچنین از روش مصاحبههای نیمه ساختاریافته و در بخش پیمایشی از پرسشنامه دلفی و مدلسازی ساختاری تفسیری و بهرهگیری از نظرات افراد خبره و همچنین کارکنان شرکت یزدباف استفادهشده است.
۱-7-3. ابزار تجزیهوتحلیل دادهها و نتایج
در این تحقیق از روش دلفی فازی و روش مدلسازی ساختاری تفسیری برای تجزیهوتحلیل دادههای جمع آوریشده استفادهشده است.
۱-7-4. گامهای لازم برای اجرای تحقیق
- شناسایی عوامل اصلی مؤثر برافزایش تولید
- غربالگری عوامل با بهره گرفتن از روش دلفی فازی
- ارزیابی رابطه بین عوامل مربوطه
- ترسیم مدل اثرگذاری عوامل مؤثر برافزایش تولید با بهره گرفتن از روش مدلسازی ساختاری تفسیری
- ارزیابی وضعیت موجود و مطلوب بر اساس شاخصهای مدل تعالی منابع انسانی
- ترسیم نمودارهای وضعیت و مقایسه آن ها
- نتیجهگیری و پیشنهادها
۱-8. تعریف واژگان کلیدی
مفهوم تعالی سازمانی: تعالی در لغتنامه دهخدا به معنی بلند شدن و برآمدن، در لغتنامه آکسفورد به معنی بالاترین حد کیفیت و در لغتنامه و بستر به معنی فضیلت، برتری و ویژگی برجسته تعریفشده است. باوجود کاربرد گسترده این واژه در سازمانها، تاکنون تعاریف منسجم و جامعی از واژه تعالی در ادبیات مدیریت ارائه نگردیده است. هرچند محققین زیادی در این زمینه اقدام به پژوهش نموده و مدلهای گوناگونی نیز ارائه گردیده، اما به نظر میرسد جایگاه یک تعریف علمی در این زمینه خالی است. آنچه اغلب بر آن اتفاقنظر وجود دارد این است که تعالی در تداوم مسیر کیفیت بوده و آن را تکمیل نموده است (اسمیت، ۲۰۰۶).
مدل تعالی سازمانی EFQM: مدلهای تعالی سازمانی یا سرآمدی، بهعنوان ابزاری قوی برای سنجش میزان استقرار سیستمهای در سازمانهای مختلف به کار گرفته میشوند. با بهکارگیری این مدلها، ضمن اینکه یک سازمان میتواند میزان موفقیت خود را در اجرای برنامههای بهبود در مقاطع مختلف زمانی مورد ارزیابی قرار میدهد، میتواند عملکرد خود را با سایر سازمانها بهویژه با بهترین آن ها نیز مقایسه کند. این مدلها میآموزند که برتری سازمانها یک برداشت نظری و تئوریک نیست، بلکه به دست آوردن و ارائه نتایج ملموس و قابلمشاهدهای است که مبتنی بر شواهد بوده و پایداری و دوام داشته باشد. یک سازمان زمانی میتواند به برتری دست یابد که توجه خود را بهتمامی ابعاد معطوف دارد (فیض اللهی، ۱۳۸۹).
مدل تعالی منابع انسانی: مدل تعالی منابع انسانی دارای دو بخش است. بخش اول «توانمند سازها» و بخش دوم «نتایج» هستند. توانمند سازها حوزههای منابع انسانی یک سازمان را حمایت و یکپارچه میکنند و « نتایج» آنچه را که یک سازمان در حوزه منابع انسانی و عملکرد سازمانی به دست میآورد را پوشش میدهند. نتایج براثر حمایت توانمند سازها به دست میآیند و توامندسازها با گرفتن بازخورد از نتایج بهبود مییابند. مدل دارای یک چرخه یادگیری و نوآوری است که کمک میکند تا توانمند سازها بهبودیافته و درنتیجه، بهبود نتایج حاصل شود. (پورصادق، ناصر و همکاران،۱۳۸۹)
آسیبشناسی یا پاتولوژی: مقوله آسیبشناسی سازمانی ((فرایند استفاده از مفاهیم و روشهای علوم رفتاری، بهمنظور تعریف و توصیف وضع موجود سازمانها و یافتن راههایی بر پی افزایش اثربخشی آن ها میباشد.)) (هریسون، ۲۰۰۳)
پاداش: پاداش عبارت از پیامدهای ارزشمند مثبت کار برای افراد میباشد. پاداش ارائه یک پیامد خوشایند برای انجام رفتاری مطلوب از فرد بهمنظور افزایش احتمال تکرار است (مرادی و همکاران، ۱۳۹۱).
روش مدلسازی ساختاری تفسیری: مدلسازی تفسیری- ساختاری که توسط وارفیلد مطرح شد یک متدولوژی ISM برای ایجاد و فهم روابط میان عناصر یک سیستم پیچیده میباشد. (هوانگ و همکاران، ۲۰۰۵) بهعبارتیدیگر مدلسازی تفسیری- ساختاری یک فرایند یادگیری متعامل است که در آن مجموعهای از عناصر مختلف و مرتبط با همدیگر در یک مدل سیستماتیک جامع ساختاربندی میشوند (سچ، ۱۹۷۷). همچنین متدولوژی ISM کمک زیادی به برقراری نظم در روابط پیچیده میان عناصر یک سیستم می کند (اگراوال و همکاران،۲۰۰۷).
. freeman
1.Pathology
فرم در حال بارگذاری ...