وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه مقایسه کیفیت زندگی و خودکارآمدی هیجانی، اجتماعی و تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر

 
تاریخ: 04-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

  

 

    توجه به”منایع انسانی”پدیده­ای است که در دو دهه اخیر توسعه فراوان یافته است.بگونه­ای که پارادایمها و چارچوب­های فکری جدید و دگرگونی­های عمیقی که در حوزه و عرصه منابع انسانی پدید آمده، راه را برای بهره­ گیری بیشتر از توان و تخصص  افراد و سازمان­ها هموار کرده است(ابوالقاسمی، 1383). سازمان­های عصر حاضر با نگاه راهبردی به منابع انسانی آن را به عنوان دارایی هوشمند و ارزشمند در نظر دارند و بیش از پیش به ارتقاء”کیفیت زندگی1” افراد توجه دارند. بهبود کیفیت­زندگی کاری افراد،مستلزم اهتمام مدیریت سازمان به تدوین سیاست­های حمایت­گرایانه از منابع انسانی است.بر این اساس؛ استفاده مطلوب از منابع انسانی متکی به تدوین استراتژی­ های منابع انسانی و اقداماتی است که برای صیانت جسم، روح و حفظ کرامت انسانی افرادضروری است.در این راستا؛اقداماتی که شامل امکانات رفاهی، درمانی، امنیت­شغلی، طراحی­شغلی، اهمیت شغلی، توسعه و پیشرفت شغلی، آموزش و بهسازی و مواردی از این قبیل می باشد، مجموعاً تحت عنوان کیفیت­زندگی در نظر گرفته می شود. کیفیت زندگی که به عنوان یکی از رویکرد های بهبود عملکرد و از جمله عناصر مهم و کلیدی«فرهنگ­تعالی»به شمار می­رود، رویکردی است که موجب همسویی افرادو سازمان می­ شود( ویلکرسون، وندنبرگ، 2000؛ ابوالقاسمی، 1383).

 

به عبارت دیگر؛کیفیت زندگی،بعنوان موضوع سلامتی انسان از بدو پیدایش بشر و در طی قرون متمادی مطرح بوده است و هر جا سخنی از آن به میان آمده عمدتاً بعد جسمانی آن در نظر بوده است و کمتر به ابعاد سلامت روانی آن اشاره شده است. سازمان بهداشت جهانی در سال 1990 ضمن تاکید به مسئولان کشورها  در راستای تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی جامعه همواره به این مطلب اشاره دارد که هیچ یک از این سه بعد به دیگری برتری ندارد(قنبری، 1385).اصطلاح کیفیت زندگی به طور معمول به حوزه های متعددی در زندگی فرد، ورای سنجش ساده نشانه­ها یا آسیب­شناسی عضوی اشاره می­ کند. این حوزه ها شامل زمینه­هایی از شادکامی فردی، ایفای نقش و وضعیت سلامتی است. حوزه اول؛ مواردی مثل ارتباط های رضایت­بخش حمایت­کننده، کارایی شبکه اجتماعی  و رهایی از نا امیدی را شامل می­ شود.در حوزه دوم؛ مواردی مثل سازگاری شغلی، انجام تعهدات در خانواده و اوقات فراغت را در بر می گیرد. حوزه سوم؛ وضعیت سلامتی است که بر اساس محدودیت­های ایجاد شده در عملکرد فیزیکی و روانی مورد بررسی قرار می­گیرد.کیفیت زندگی ارتباط گسترده­ای  با موارد احساسی فرد و بهداشت روانی دارد، به بیان حالات درمان افراد و بیان تغییرات و توانایی­های افراد و حالات رضایتمندی افراد از عملکرد های چندگانه تاثیرات زندگی می پردازد(کات، هریسون، 1993؛ نقل از قنبری، 1385).گاهی اوقات کیفیت زندگی معادل رضایت از زندگی افراد تعریف می شود و شامل طیف وسیعی از رضایت افراد از کلیه مسائل زندگی خود می باشد(فلس و پری، 1996؛ نقل از قنبری، 1385).بررسی رضایت افراد از زندگی خود و کیفیت زندگی می تواند فاکتورهای سودمندی درباره مولفه های زندگی  ارائه دهد(ارای، 1996).

 

 دراین راستا؛در هر نظام تعلیم و تربیت میزان عملکرد تحصیلی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن یکی از شاخص ­های موفقیت در فعالیت­های علمی است. ارزشیابی مداوم و مستمر عملکرد تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی می باشد. توجه به این امر چیزی است که در تمام دنیا در رأس برنامه های توسعه آموزشی مدنظر قرار می گیرد (لیندمن و دوک، 2001). همچنین از جمله مهمترین نگرانی های معلمان، استادان، مسئولان آموزش و خانواده ها، پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از افت تحصیلی دانش ­آموزان و دانشجویان است (لوگان، ترجمه رضوی شجاع، 1374). در ایران، این امر از مهمترین مشکلات کنونی نظام آموزشی است و هرساله ده ها میلیارد ریال از بودجه کشور را هدر می­دهد و نیروهای بالقوه و سرمایه های جامعه (نیروی انسانی) بی ثمر می مانند. بنابراین، توجه به عوامل مرتبط با تحصیل دانش ­آموزان، از اهمیت ویژه­ای برخوردار

پایان نامه

 است. 

 

 از جمله عوامل روانشناختی مهم که باید در دانش ­آموزان  و نوجوانان مورد توجه قرار گیرد، خودکارآمدی است. نوجوانان و جوانان به دلیل دوره خاص رشد خود ناچارند با رویدادهای انتقالی بسیاری از نظر زیست شناختی، تحصیلی و اجتماعی روبرو شوند.آنان می­بایست راه حل­هایی برای حل مشکلات و مقابله با آنها بیابند. موفقیت آنان در چالش­های بیشمار این دوره رشد، با خودکارآمدی آنان ارتباط دارد. دانش آموزان نوجوانی که باور ضعیفی به کارآمدی خود دارند، منفعلانه تحت تأثیر این فشارها قرار می گیرند (ریچاردسون، 1999). نتایج پژوهشی حاکی است که بالا رفتن سطح خودکارآمدی باعث افزایش انگیزش تحصیلی می­ شود (گلاور و برونتینگ، ترجمة علینقی خرازی، ۱۳۸۳).

 

   با توجه به موارد گفته شده پژوهش حاضر درصدد آن است که به این سؤال اساسی پاسخ دهد که آیا بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

1-2-بیان مسئله

 

         یکی از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسانهای سالم، کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است. از آنجایی که دانش آموزان به عنوان رکن اساسی نظام آموزشی کشور، در دستیابی به اهداف نظام آموزشی نقش و جایگاه ویژه ای دارند، توجه به این قشر از جامعه از لحاظ آموزشی و تربیتی، باروری و شکوفایی هر چه بیشتر نظام آموزشی و تربیتی جامعه را موجب می گردد. از طرف دیگر ارزشیابی مداوم و مستمر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی به ویژه در نظام آموزش و پرورش می باشد. توجه به این امر چیزی است که در تمام دنیا در رأس برنامه های توسعه آموزشی مدنظر قرار می گیرد (لیندمن و دوک، ۲۰۰۱).  یكی از اهداف مهم نظام های تعلیم و تربیت مدرن، پرورش افرادی است كه قادر باشند بر مسائل و مشكلاتشان در زندگی روزمره و در محیط اجتماعی به آسانی غلبه كنند (سلكوك، كالیسكان  وارول، 2007). لذا آنچه در فرایند یادگیری از اهمیت اساسی برخوردار است فراهم آوردن شرایط یادگیرنده و موقعیت یادگیری به گونه­ ای است که بهترین دستاوردها حاصل آید. یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر شرایط یادگیرنده خودکارآمدی است. خودکارآمدی از متغیرهای کلیدی در نظریه­ی شناختی اجتماعی بندورا است. مبنای نظری خودکارآمدی در رشته­ها و محیط­های گوناگونی آزمایش شده و از پشتوانه­های فزاینده نظری و تجربی برخوردار است (مادوکس و استانلی، 2002). خودکارآمدی احساسی پایدار و روشن از لیاقت و قابلیت فرد برای کنارآمدن مؤثر با بسیاری از موقعیت­های تنش زا است (شوارتزر و شولز، 2000). خودکارآمدی به احساس عزت نفس و ارزش خود، احساس کفایت و کارآیی در برخورد با زندگی اطلاق می­ شود (بندورا، 2004). خودکارآمدی اطمینان به توانایی خود در کنترل افکار، احساسات و فعالیت­ها است و بنابراین روی پیامد اعمال مؤثر است. انتظارات خودکارآمدی بر عملکرد واقعی افراد، هیجانات، انتخاب رفتار و سرانجام میزان تلاش و کوشش که صرف یک فعالیت می­ شود مؤثر است (بروان و اینوی، 1978؛ به نقل از سیدآبادی، 1384). برک(2000) معتقد است خودکارآمدی فرد، نقش حساسی در بازداری یا پایداری رفتار او در موقعیت­های گوناگون ایفا می­ کند. پارجاس(1996) بر این باور است که خودکارآمدی در بهبود مسائل بالینی مانند بیهوده ترسی، افسردگی، مهارتهای اجتماعی و ابراز وجود نقش حیاتی دارد. ول (2004) گزارش کرده است که اگر دانش آموزان باور داشته باشند که با تلاش قابل قبولی می­توانند یاد بگیرند تلاش بیشتری کرده و در مواجه با مشکلات پافشاری بیشتری می­ کنند. همچنین خود را بر مشکل متمرکز کرده و احساس آرامش و خوشبختی بیشتری می­ کنند و از راهبردهای مؤثرتری بهره می­گیرند.

 

 بنابراین خودکارآمدی یکی از مهم­ترین مؤلفه­ های کسب موفقیت و سازش یافتگی است و در حیطه روانشناسی مثبت جای می­گیرد. کیم و پارک (1999؛ به نقل از مرتضوی، 1383) در پژوهشی نشان دادند که خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطۀ مستقیم دارد. به بیان دیگر کسانی که خود را خودکارآمدتر می­پندارند، علاوه بر کسب موفقیت بیشتر از نظر عملکرد احساس رضایت بیشتری نیز می­ کنند. تایلر، لیتی­تا و دو (2010) در مطالعه­ ای دریافتند دانش آموزانی که  خودکارآمدی بالاتری دارند، اهداف چالش انگیز و بالاتری اتخاذ می­ کنند و نسبت به آنها به طور پایدارتری متعهدند. اما دانش آموزانی که خودکارآمدی پایین­تری دارند به آسانی به وسیله موانع یا شکستها دلسرد می­شوند. هیمن (۲۰۰۵)، بیدرمن، مونتاکسم و مایک (۲۰۰۶)، لی و هینشاو (۲۰۰۶)، نیجمی و همکاران (۲۰۰۸) هر کدام در پژوهشهای جداگانه نشان داده اند که مداخله های شناختی- رفتاری بر باورهای خودکارآمدی تحصیلی تأثیر دارد و باعث افزایش آن می شود.

 

نظام­های آموزشی به شیوه ­های مختلفی می­توانند میزان خودکارآمدی دانش آموزان را افزایش دهند. یکی از این عوامل کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی موضوع سلامتی انسان از بدو تولد پیدایش بشر و در طی قرون متمادی مطرح بوده است و هر جا سخنی از آن به میان آمده عمدتاً بعد جسمانی آن در نظر بوده است و کمتر به ابعاد سلامت روانی آن اشاره شده است.

 

سازمان بهداشت جهانی در سال 1990 ضمن تایید به مسئولان کشورها  در راستای تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی جامعه همواره به این مطلب تاکید دارد که هیچ یک از این سه بعد به دیگری برتری ندارد(قنبری، 1385).

 

اصطلاح کیفیت زندگی به طور معمول به حوزه های متعددی در زندگی فرد  ورای سنجش ساده نشانه ها یا آسیب شناسی عضوی اشاره می کند. این حوزه ها شامل زمینه هایی از شادکامی فردی، ایفای نقش و وضعیت سلامتی است. حوزه اول مواردی مثل ارتباطات رضایت بخش حمایت کننده، کارایی شبکه اجتماعی  و رهایی از نا امیدی را شامل می شود. در حوزه دوم مواردی مثل سازگاری شغلی، انجام تعهدات در خانواده و اوقات فراغت را در بر می گیرد(کات، هریسون، 1993). حوزه سوم وضعیت سلامتی است که بر اساس محدودیت های ایجاد شده در عملکرد فیزیکی و روانی مورد بررسی قرار می گیرد.  کیفیت زندگی ارنباط گسترده ای  با موارد احساسی فرد و بهداشت روانی دارد، به بیان حالات درمان افراد و بیان تغییرات و توانایی های افراد و حالات رضایتمندی افراد از عملکرد های چندگانه تاثیرات زندگی می پردازد( نقل از رفیعی، 1382).

 

کیفیت زندگی عملاً عبارتی است که تعریف آن مشکل است. به صورت  کلی کیفیت زندگی برای افراد مختلف در موقعیت های مختلف  تعابیر متفاوتی دارد  ولی اصولاً به رضایت افراد از زندگی خود بر  می گردد(ارای، 2000).

 

کیفیت زندگی بستگی به  تفسیر هیجانی دارد که فرد به رخدادها و حقایق می دهد. کیفیت زندگی به طور خیلی قوی به ذهنیت فرد بستگی دارد. در زمینه خاصی مثل سلامت جسمانی، تغییر پذیری بزرگی میان افراد راجع به ظرفیت روبرو شدن با بیماریهای جسمانی و انتظاراتشان در مورد سلامتی وجود دارد. مفهوم فردی، یک اثر تعیین کننده در ارزیابی فرد در مورد وضعیت سلامتی اش دارد. بنابراین دو فرد با وضعیت کارکرد یا شرایط بهداشتی یکسان می توانند  کیفیت های متفاوتی از زندگی بواسطه این جنبه های ذهنی داشته باشند(مارکوس پی تی فراز، مارک، مری گوچی، و استوسگوی، 2003).


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه مقایسه جهت ­گیری هدف، پیشرفت تحصیلی و خودتنظیمی در دانشجویان کارشناسی ارشدپایان نامه مقایسه میزان باورهای مذهبی، پرخاشگری و سازگاری در دانش آموزان دوره متوسطه »
 
مداحی های محرم