از دیرباز تاکنون هدف حسابداران ارائه اطلاعات مربوط، قابل اعتماد، قابل مقایسه و قابل فهم به استفاده کنندگان است تا بتواند به آن ها در انجام تصمیمگیری عقلایی و اقتصادی مطلوب و همچنین در بررسی نحوه بکارگیری منابعی که در اختیار مدیریت واحد تجاری قرارداده شده، کمک کند.
برخلاف تصور برخی از افراد،که صرفاً سرمایهگذاران را به عنوان مخاطبان اطلاعات مالی میپندارند، استفاده کنندگان از اطلاعات مالی طیف گستردهای از آحاد جامعه را در بر میگیرد که هریک برای حداکثر کردن منافع خود به این اطلاعات مراجعه میکنند. استفاده کنندگان اطلاعات مالی را میتوان در گروههای ذیل طبقهبندی نمود.
الف- سرمایهگذاران
ب- اعطاکنندگان تسهیلات مالی
ج- تأمینکنندگان کالا و خدمات و سایر بستانکاران
د- مشتریان
ه- کارکنان واحدتجاری
و- دولت و مؤسسات دولتی
ز- جامعه بهطور اعم
ح- سایراستفاده کنندگان
گاهی اوقات اینگونه ادعا میشود که تهیهکنندگان اطلاعات مالی خودشان استفادهکننده از اطلاعات تهیه شده نیستند. ولی باید گفت که هیأت مدیره شرکتهای مختلف علاقه بسیار زیادی به اطلاعاتی دارند، که خود در گزارشهای مالی ارائه میدهند. در واقع میتوان گفت، گزارشات مالی یک شرکت ارائهکننده تصویری است از اینکه چگونه شرکت اداره میشود و همچنین میتواند راهی باشد تا بتوان واحد تجاری و فعالیتهای آن را از دیدگاه مدیریت و هیأت مدیره، مشاهده کرد. گزارشگری مالی برون سازمانی یک چنین دیدگاهی را به ذینفعان ارائه میکند.
برای گزارشگری برون سازمانی اصول، مبانی و الزامات مختلفی در متون حسابداری پیش بینی شده است. از آن جمله اصل بهای تمام شده است که ثبت کلیه رویدادهای اقتصادی را در زمان وقوع آنها، به بهای تمام شده الزامی میکند. مبانی و اصول موجود، همزمان با تحولات محیط اقتصادی و پیشرفتهای علوم مختلف دچار تغییرات و نوآوریهای فراوانی گردیده و نظامهای مختلفی را برای ارزشیابی اقلام صورتهای مالی به وجود آورده است. بطورکلی میتوان این نظامها را در دو قالب اصلی یعنی «بهای تمام شده تاریخی» و «ارزشهای جاری» خلاصه نمود. نظام بهای تمام شده تاریخی بیان میکند که ارزش اقلام صورتهای مالی باید براساس مبالغ زمان تحصیل آنها ارائه شود و در مقابل نظام ارزشهای جاری، به ارائه ارزشهای بازار اقلام در زمان ارائه تاکید دارد.
گزارشگری مالی میبایست هدف تهیه تمامی اطلاعات مربوط به بازارهای سرمایه را برآورده سازد. بنابراین چنانچه هر دوی اطلاعات ارزشهای تاریخی و ارزشهای جاری مربوط باشند، میبایست در سیستم حسابداری شرکت برای تعیین نتایج ماندههای نهایی و ارزش دفتری که سرمایهگذاران و سایر تحلیلگران از آن استفاده میکنند، مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اینکه استفاده کنندگان از اطلاعات مالی برای اتخاذ تصمیمات بهتر، نیازمند اطلاعات بهروز، به موقع و وضعیت فعلی واحد تجاری میباشد، لذا ارائه اطلاعات «مربوط» میتواند نیاز اطلاعاتی استفاده کنندگان را مرتفع نماید. اطلاعات مربوط به اطلاعاتی اطلاق میشود که بر تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان در ارزیابی رویدادهای گذشته، حال و آینده یا تائید و تصحیح ارزیابیهای گذشته موثر باشند.
بررسی وضعیت گزارشگری مالی در ایران بیانگر ارائه گزارشات مالی براساس ارزشهای تاریخی میباشد. با توجه به موارد پیشگفته درخصوص نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان این سؤال مطرح میشود که آیا گزارشات مالی در ایران برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی در راستای اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری، مفید و سودمند می باشد؟ در صورت عدم سودمندی این اطلاعات چه موانعی برای استفاده از سایر روشهای ارزشیابی وجود دارد؟
بنابراین در این تحقیق به بررسی مسائل مرتبط با ارزشهای نهفته بازار داراییها پرداخته خواهد شد، لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی سودمندی افشاء ارزش بازار نهفته داراییها بر تصمیمات سرمایهگذاری ذینفعان در ایران و شناسایی عوامل موثر در عدم افشاء آنها با توجه به مجاز بودن تجدید ارزیابی داراییها، می باشد. هدف این پژوهش پاسخ به سؤالات زیر است:
- آیا ارزش بازار نهفته (پنهان) داراییها، تصمیمات سرمایهگذاری ذینفعان را تحت تاثیر قرار می دهد؟
- چه عواملی سبب عدم استفاده از ارزشهای بازار توسط مدیران شرکتها می شود؟
روش انجام تحقیق در این مطالعه پیمایشی بوده و جمع آوری دادههای لازم جهت انجام پژوهش از طریق پرسشنامه صورت خواهد پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که نمونه آماری از طریق فرمول کوکران (به شرح فصل سوم) محاسبه خواهد شد. به منظور تعیین اعتبار و روایی (قابلیت اطمینان) پرسشنامه از روشهای علمی و نظرات اساتید دانشگاه و مدیران سازمانها استفاده خواهد شد.
انتظار میرود که پس از انجام تحقیق، سودمندی ارزش نهفته داراییها بر تصمیمات سرمایهگذاری ذینفعان تأیید شود. همچنین موانع موجود در مسیر ارائه و افشاء این ارزشها در ایران شناسایی شود.
1-2. تشریح و بیان موضوع
محصول نهایی و در واقع هدف اصلی فرایند حسابداری ارائه اطلاعات مربوط و قابل اتکا برای تصمیمات سرمایهگذاری ذیفعان مختلف از جمله سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان میباشد. بر این اساس کمیته تدوین استانداردهای حسابداری (1388) در بیانیه مفاهیمنظری گزارشگری مالی که زیربنای استانداردهای حسابداری ایران است اظهار میدارد که:
«هدف صورتهای مالی ارائه اطلاعات تلخیص و طبقهبندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری واحد تجاری است به نحوی که برای طیف گستردهای از استفاده کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع شود.»
هیات استانداردهای حسابداری مالی (1980) در بیانیه شماره 1 از مفاهیم نظری حسابداری مالی ، هدف گزارشگری یک واحد تجاری را به شکل زیر تعریف می نماید:
«گزارشگری مالی باید اطلاعاتی ارائه کند که برای سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایراستفاده کنندگان حال و آینده مفید واقع شوند، تا آن ها بتوانند بر این اساس در زمینه سرمایهگذاری، دادن اعتبار و موارد مشابه تصمیم بخردانهای اتخاذ نمایند. این اطلاعات باید برای کسانی که در مورد فعالیتهای اقتصادی و تجاری درک معقولی دارند و سایرکسانی که تمایل دارند در مورد این اطلاعات با آگاهی معقول مطالعه نمایند، جامع باشد.
همچنین گزارشگری مالی باید به سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان حال و آینده کمک کند تا آنها بتوانند مبلغ، زمانبندی و ریسک وجوه نقد دریافتی از محل سود تقسیمی یا بهره و وجوه حاصل از فروش، بازخرید یا سررسید اوراق بهادار یا وامها را برآورد نمایند. از آنجا که جریانهای نقدی سرمایهگذاران و اعتباردهندگان وابسته به جریانهای نقدی واحد تجاری است، گزارشگری مالی باید اطلاعاتی ارائه کند تا دراین راستا به سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان کمک کند که آنها مبلغ، زمانبندی و ریسک خالص جریانهای نقدی ورودی آتی به واحد تجاری را برآورد نمایند» (هندریکسون و ونبردا، 1992).
اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی باید دارای برخی خصوصیات کیفی باشند. که براساس تعریف مفاهیم نظری گزارشگری، خصوصیات کیفی عبارتند از:
«خصوصیاتی که موجب میگردد اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی برای استفاده کنندگان در راستای ارزیابی وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری مفید باشد» (کمیته تدوین استانداردهای حسابداری، 1388).
همچنین مفاهیم نظری مذکور نگاره شماره 1-1 را برای خصوصیات کیفی اصلی، مرتبط با محتوای اطلاعات ارائه می کند:
نگاره شماره 1-1: خصوصیات کیفی مرتبط با محتوای اطلاعات |
نگاره شماره 1-1: خصوصیات کیفی مرتبط با محتوای اطلاعات |
براساس تعاریف کمیته تدوین استانداردهای حسابداری (1388) در مفاهیم نظری گزارشگری مربوط بودن عبارتست از:
«اطلاعاتی مربوط تلقی می شوند که بر تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان در ارزیابی رویدادهای گذشته، حال و آینده یا تائید و تصحیح ارزیابیهای گذشته موثر باشند».
با توجه به مطالب ارائه شده می توان اینگونه نتیجه گرفت که واحدهای تجاری میبایست اطلاعاتی را ارائه نمایند که دارای ویژگی مربوطبودن باشد، و بدین ترتیب اهداف ترسیم شده برای حسابداری و گزارشگری مالی نیز محقق خواهد شد.
رویدادهای متنوعی در واحدهای تجاری بوقوع میپیوندد که اطلاعات آنها باید در اختیار استفاده کنندگان قرارگیرد. خروجی سیستم حسابداری عموماً مجموعهای از اعداد و ارقام است، بنابراین تمام رویدادها باید کمی شده و تبدیل به رقم گردند. بدین منظور اصول، مبانی و الزامات مختلفی در متون حسابداری پیشبینی شده است. از آن جمله اصل بهای تمام شده الزام میکند که همه رویدادها باید در زمان وقوع به بهای تمام شده ثبت شود، همچنین مبنای واحد پولی بیان میکند که تمام رویدادهای مالی و غیرمالی واحد تجاری باید براساس یک واحد پولی گزارش شوند.
مبانی و اصول مذکور همزمان با تحولات محیط اقتصادی و پیشرفتهای علوم مختلف دچار تغییرات و نوآوریهای فراوانی گردیده و نظامهای مختلفی را برای ارزشیابی اقلام صورتهای مالی به وجود آورده است. بطورکلی می توان این نظامها را در دو قالب اصلی یعنی «بهای تمام شده تاریخی» و «ارزشهای جاری» خلاصه نمود. نظام بهای تمام شده تاریخی بیان میکند که ارزش اقلام صورتهای مالی باید براساس مبالغ زمان تحصیل آنها ارائه شود و در مقابل نظام ارزشهای جاری، به ارائه ارزشهای بازار اقلام در زمان ارائه تاکید دارد.
هندریکسون و ونبردا (1992) در کتاب تئوریهای حسابداری بیان میکنند که «در بسیاری از موارد واحد پولی بهترین معیار یا واحد سنجش میباشد، بهویژه زمانیکه جمع اقلام لازم یا مورد نظر باشد. ولی بزرگترین نقطه ضعف مبنای مذکور این است که با گذشت زمان ارزش واحد پولی ثابت نمیماند. از آنجا که پیش بینیها و تصمیمگیری ها باید براساس مقایسه دادههای معتبر در طول زمان انجام شود، لذا فقدان یک واحد پولی باثبات ایجاب می کند که هنگام کاربرد این مبنا برای قیمت مبادله اقلام، در زمانهای مختلف تعدیلاتی صورت گیرد».
عوامل فراوانی میتواند باعث تغییر ارزش واحد پولی شود برای نمونه میتوان به تورم اشاره نمود. تقریبا در سراسر دنیا، مسئله تورم به صورت یک واقعیت مهم و پایدار زندگی درآمده است. وجود تورم میتواند باعث ایجاد انگیزه برای تولید و برخی اتفاقات اقتصادی دیگر شود، اما زمانیکه تورم افزایش یافته و به نرخهای دو رقمی نزدیک شود میتواند موجب کاهش ارزش واحد پولی کشور درکوتاه مدت گردد که این امر به نوبه خود باعث کاهش قدرت خرید میشود. در این شرایط اختلاف محسوسی میان مبالغ ارائه شده دورههای مختلف مالی و حتی یک دوره مالی ایجاد می شود و قابلیت مقایسه اطلاعات ازبین خواهد رفت.
کمیته تدوین استانداردهای حسابداری (1388) در مفاهیمنظری گزارشگری چنین بیان میکند:
«در دورههایی که تغییرات در سطح عمومی قیمتها قابلملاحظه (از قبیل دورههایی با نرخ تورم بالا) یا متضمن نوسانات در بهای کالا میباشد، نظام اندازهگیری بهای تمام شده تاریخی از نقطه نظر مربوط بودن مورد سوال قرار می گیرد.
نگرشی از ارزش جاری که بر معیار «ارزش برای واحدتجاری» مبتنی است، ابزاری جهت انتخاب یک مقیاس اندازهگیری متناسب با شرایط، فراهم میآورد. همچنین معیار مذکور تفکیک درآمدهای عملیاتی از درآمدهای نگهداری را از طریق «کسر بهای جاری داراییهای مصرف شده جهت ایجاد درآمد» از «درآمد عملیاتی» و گزارش جداگانه درآمد نگهداری داراییها و بدهی ها را ممکن میسازد. این نحوه عمل به استفاده کنندگان صورتهای مالی امکان میدهد تا سودهای جاری عملیاتی را مورد ملاحظه قرار دهند و درمقایسه با سود مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی که ترکیبی از سودهای عملیاتی و سود یا زیانهای نگهداری است، تصویر بهتری از عملکرد بالقوه آتی ارائه میکند. بنابراین کاربرد ارزشهای جاری هم برای داراییها و هم برای بدهیها اطلاعاتی را فراهم می نماید که به تصمیمات استفاده کنندگان بیشترین ارتباط را دارد».
بنابراین برای اینکه اطلاعات ارائه شده دارای خصوصیت مربوط بودن باشند باید ارزشهای جاری داراییهای شرکت ارائه شوند. با بررسی اجمالی صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، متوجه میشویم که اکثر شرکتها، نظام بهای تمام شده تاریخی را به عنوان مبنای تهیه صورتهای مالی خود قراردادهاند. یعنی ارقام مندرج در صورتهای مالی شرکتهای مذکور مبتنی بر زمان تحصیل داراییها و بدهیهاست. در صورتیکه ارزش روز داراییهای آنها تفاوت فاحشی با مبالغ مندرج در صورتهای مالی دارد و استفاده کنندگان صورتهای مالی از ارزشهای بازار داراییهای شرکت بی اطلاعند.
در واقع ارزشهای بازار همانند قدرت پنهانی برای مدیراناند و به مثابه وجوه نقدی است که مجدداً در شرکت سرمایهگذاری شده و میتوانند دارای منافع آتی برای شرکت باشند، ولی این منافع جایی در صورتهای مالی ندارند و در اختیار استفاده کنندگان قرار نمیگیرد. فرض کنید یک دارایی با ارزش دفتری 20 میلیون ریال و ارزش بازار 100 میلیون ریال را به ارزش بازار بفروشیم در واقع منافع این دارایی برای شرکت به میزان 100 میلیون ریال است، درحالیکه با بهره گرفتن از نظام بهای تمام شده تاریخی تا قبل از فروش دارایی تنها مبلغ 20 میلیون ریال به اطلاع استفاده کنندگان میرسد و مازاد آن تا ارزش بازار در هیچ گزارشی ارائه نمی شود.
همچنین زمانیکه شرکتها اقدام به دریافت تسهیلات از بانک مینمایند و داراییهای خود را به عنوان وثیقه در گرو بانک قرارمیدهند. این دارایی به ارزش روز ارزیابی شده و مبنای پرداخت وام به شرکت قرار میگیرد، در حالیکه ممکن است ارزش دفتری دارایی وثیقه شده کمتر از مبلغ وام دریافتی باشد. که این امر بیانگر قدرت انعطافپذیری بالاتر و جریانهای نقدی ورودی فراتر از مبالغ مندرج در صورتهای مالی شرکت است.
محیط کسب و کار در ایران، نرخ تورم و تغییرات گسترده در سطح قیمتها، شرایطی را فراهم نموده که صورتهای مالی مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی نتواند تصویر درستی از وضعیت مالی کنونی شرکتها را نشان دهد. همچنین مفاهیمنظری گزارشگری و استانداردهای حسابداری شماره 11 و 15 ایران، تجدیدارزیابی داراییها را به عنوان روشی جایگزین برای بهای تمام شده تاریخی مجاز شمرده است. اما شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران به عنوان شرکتهای اصلی تشکیل دهنده اقتصاد ایران همچنان بر ارائه صورتهای مالی مبتنی بر ارزشهای تاریخی اصرار دارند.
– Financial Accounting Standards Board (FASB)
– Statements of Financial Accounting Concepts (SAFC)
فرم در حال بارگذاری ...