:
امروزه انسان با چالشهای بیسابقهای در عرصههای زیستمحیطی روبهروست و در این زمینه ایدهی یكسان و همهجانبهای میان صاحبنظران زیستمحیطی وجود دارد كه اکوسیستم زمین، در سطوح موجود فعالیتهای اقتصادی و عرصههای مادی،دیگر قادر به پایداری نیستند؛ زیرا فشارهای اقتصادی بر منابع طبیعی بیشازپیش رو به افزایش است. رشد شتابان شهرنشینی و توسعهی شهرها در جهان امروز و بهویژه در كشورهای روبهپیشرفت و پیامدهای آن برای جوامع و ساكنانش، موجب توجه جدی صاحبنظران و برنامه ریزان به مفهوم توسعهی پایدار شهری شده است. طی صدسال اخیر، شهرها درصد زیادی از جمعیت جهان را بهسوی خود جذب کردهاند. بااینکه شهرها تنها حدود 3% از سطح زمین را اشغال کردهاند، اما بیش از نیمی از جمعیت جهان و بیشترین مصرف منابع را به خود اختصاص دادهاند. هیچ شهری نمیتواند بدون اتّكا به منابع و ظرفیت پذیرش ضایعات منطقهی پشتیبانش پایدار باشد. البتّه در مقابل این پشتیبانی، شهر نیز به ارائه كالا و خدمات و تولید نوآوری و دانش و فن به منطقهاش، در روال توسعهای انداموار میپردازد تا رابطهای متقابل میان شهر و منطقه برقرار شود. چنین توسعهای ناپایدار نخواهد بود و پایداری شهر در تقابل با پایداری منطقه و در مقیاس گستردهتر، در تقابل با پایداری زمین نخواهد بود. برای داشتن توسعهی پایدار، گام اول، اطلاع از وضعیت پایداری منطقه است تا در صورت ناپایدار بودن، برنامهریزی لازم برای توسعهی پایدار آن انجامگرفته و اجرا شود. برای انداز ه گیری سطح پایداری، روشهای كمی و كیفی مختلفی وجود دارد . یكی از این روشها، روش ردپای بومشناختی است. روش ردپای بومشناختی ، یک شاخص پایداری است كه میزان مصرف انسان و اثر این مصرف را بر محیطزیست ارزیابی میکند. روش ردپای بومشناختی را واكرناگل و ریز ، اوایل دهه 1990 در دانشگاه كلمبیا معرفی كردند. روش ردپای بومشناختی یک ابزار محاسبهی محیطی است كه ما را قادر میکند تا بر اساس مناطق زمین و آبی كه انسانها صرف تولید میکنند، میزان مصرف منابع و جذب پسماندهای آنان را برآورد كنیم. تجربه توسعه اقتصادی در کشورهای مختلف نشان داده است که همگام با روند رشد جمعیت و توسعه شهرنشینی کیفیت و کمیت منابع زیستمحیطی تنزل یافته است. چنانکه آلودگی هوا، بارانهای اسیدی، تخریب جنگلها، فرسایش خاک آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی از تبعات افزایش جمعیت و توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته است. از طرفی دیگر ناکارآمدی اقتصاد در کشورهای درحالتوسعه، رشد جمعیت، تشدید فقر و بهرهبرداری ناپایدار از منابع را برای این کشورها، تخریب روزافزون محیطزیست را به همراه داشته است. بنابراین، دستیابی به رهیافتهایی که ما را از آثار مخرب ناشی از توسعه و چگونگی کاهش آن آگاه سازد، گام مؤثری درحرکت بهسوی پایداری جوامع خواهد بود. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت موضوع ، پایداری توسعه با روش ردپای بومشناختی، در یكی از شهرستانهای بزرگ كشور، یعنی شهرستان اصفهان موردبررسی قرار میگیرد و درصدد آن است که دریابد، فضا و ظرفیت بومشناختی شهرستان اصفهان توان حمایت و برآوردن و نیازهای ساکنین این شهرستان را دارد؟ . شیوه جمع آوری اطلاعات در این پژوهش بهصورت اسنادی و کتابخانهای میباشد و برای تحلیل دادهها نیز از نرمافزار GIS استفادهشده است. بر اساس محاسبات صورت گرفته، ردپای بومشناختی مصرف در شهرستان اصفهان 2.4 هکتار به ازای هر نفر محاسبه شد همچنین، ظرفیت زیستی 0.427 هكتار به ازای هر نفر محاسبه شد. با مقایسه ظرفیت زیستی و ردپای بوم شناختی میتوانیم مشاهده كنیم كه شهرستان اصفهان از كسری موازنه بومشناختی رنج میبرد. همچنین تحلیل نتایج بهدستآمده نشان میدهد كه شهرستان اصفهان از دیدگاه بومشناختی ناپایدار است و این شهرستان برای تامین نیاز ساکنین خویش فشار فزاینده ای را بر مناطق پشتیبانی خود وارد می نماید.
1-2- بیان مساله:
شهرها عامل اصلی ایجادکننده ناپایداری در جهان به شمار میروند و درواقع پایداری شهری و پایداری جهانی هر دو مفهومی واحد هستند، بر این اساس با توجه به پیچیدگی ذاتی شهرها و ابعاد مختلف تأثیرگذاری آن ها، شناخت عوامل اصلی برای دستیابی به پایداری شهری ضروری به نظر میرسد. با توجه به اینکه پیامدهای زیانبار توسعه، تابعی از متغیرهای جمعیت، سرانه و الگوی مصرف است، شهرنشینان عامل تعیینکنندهای در این پیامدهای جهانیاند. امروزه جمعیت شهرنشین جهان از مرز 50 درصد عبور کرده است و سرانه مصرف در شهر بهمراتب بیش از روستا است. الگوی مصرف شهرنشینان نیز در مقایسه با الگوی مصرف روستاییان با طبیعت سازگار نیست. در حال حاضر حدود 20درصد جمعیت جهان که در کشورهای توسعهیافته زندگی می کنند، حدود 80 درصد منابع جهان را مصرف می کنند. در این کشورها 80 درصد جمعیت شهرنشین هستند که این مسئله به معنای مصرف حداقل 64 درصد منابع جهان در این شهرهاست. اما در مقابل از حدود 80 درصد جمعیت جهان که در کشورهای توسعهنیافته زندگی می کنند تقریباً 40درصد شهرنشیناند که سطح آن ها تنها به 12درصد منابع جهان میرسد. با رشد و گسترش بیشازاندازه شهرها و افزایش جمعیت آن ها بعد از انقلاب صنعتی، مشکلات
اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی نظیر: مشکلات ، آلودگی، فرسایش خاک، تخریب جنگلها، ترافیک، مسکن نامناسب، فقر، شکاف طبقاتی و… در شهرها به وجود آمد. در دهه 1990در واکنش به این مسائل نظریه توسعه پایدار شکل گرفت که بر مواردی نظیر عدالت اجتماعی، بهرهبرداری بهینه از مواهب طبیعی برای حال و آینده، جلوگیری از تخریب محیطزیست شهری و… تأکید میکرد. توسعه پایدار شهری نیز بهعنوان شاخهای مهم در این مفهوم پدیدهای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها، عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و اکولوژیکی را موردتوجه قرار میدهد. موضوع نظریه توسعه پایدار شهری، نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق استفاده بهینه از زمین و واردکردن کمترین ضایعات به منابع تجدید ناپذیر میباشد.
شهر پایدار یا بوم شهر به دلیل استفاده اقتصادی از منابع، اجتناب از تولید بیشازحد ضایعات و بازیافت آن ها تا حد امکان و پذیرش سیاستهای مفید در درازمدت قادر به ادامه حیات است. شهر پایدار در مقابل شهرهای نوگرا است. از ویژگیهای شهر نوگرا حجم زیاد ورودی (انرژی، مصالح و آب) در مقابل حجم زیاد خروجی (ضایعات، آلودگی و پساب) است، اما شهر پایدار دارای ورودی و خروجی با مشخصه فرایند بازیافت است، به نظر اشمیت دراکسین، در متن جهانیشدن، بعید است شهر پایدار موضوعی مستقل باشد. او ضمن تمایز شهر پایدار از شهرنشینی پایدار، اصطلاح اخیر را سبک زندگی همراه با برخورداری در بسیاری از شهرهای توسعهیافته میداند، که درنتیجه کار و زندگی افرادی دیگر در کشورهای درحالتوسعه است، او شهرنشینی پایدار را یک فرایند میداند(ساسانپور ،97:1390). بر اساس شاخص های پایداری آن چه که یک شهر خوب باید داشته باشد عبارت است از : محل زندگی و کار مناسب، درآمد معقول ،حمل و نقل و ارتباطات و دسترسی به خدمات و تسهیلات و… است یک شهر پایدار شهری است که خوب طراحی شده باشد و از نظر کالبدی قابل تجسم، از نظر زیبایی شناسی مطبوع باشد این شهر عاری از تصادفات بزهکاری و سرو صدا میباشد(همان:161).
تا قبل از قرن بیستم بهندرت بحثی از شهر با زمینه پایداری میشد و شهر تنها بهصورت عاملی دارای سهم در محیطزیست مطرح بود. ردپای بومشناختی یکی از نظریاتی بود که پایداری در شهر و منطقه پشتیبانیاش را مطرح کرد و ازاینپس در ادبیات توسعه پایدار، بحثی از پایداری شهر نیز به میان آمد.
ردپای بومشناختی یکی از مهمترین ابزار اندازه گیری پایداری مکانهای خاص یا سبکهای زندگی است که ویلیام ریز استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا و شاگردان و دانشآموختگان این دانشگاه اجرا کردند. این مدل با تبدیل نیاز به منابع و آلودگی به زمین موردنیاز برای جبران آن ها معیاری مناسب برای ارزیابی آثار زندگی مدرن فراهم می کند. این آثار میتوانند برای افراد شهر، مناطق و کشورها موردمحاسبه قرار گیرد (ارجمند نیا، 1379 : 32 ). ردپای بومشناختی رویکردی است که سنجهی مداخله در طبیعت را نشان میدهد. این روش، به ارزیابی تأثیر انسان بر محیط می پردازد و نشان میدهد میزان بار و فشار وارده بر طبیعت چقدر است. این روش منطقه پشتیبانی پایداری هر سکونتگاه انسانی را با آن سکونتگاه برآورد می کند. این برآورد نشان میدهد که چه مقدار از سطح زمین و دریاها دارای قدرت تولید طبیعی برای پاسخ به نیازهای حیاتی و سبک زندگی ساکنان آن ها، نیاز است (Wheeler and Beatieey,2004:211).
امروزه شاخص ردپای بومشناختی در بسیاری از کشورهای جهان در سطوح ملی و محلی استفاده می شود. شاخص هایی نظیر مصرف انرژی در بخش های مختلف، کالا و خدمات و مدیریت ضایعات، جابه جایی و حمل ونقل، مدیریت آلودگی، غذا و مسکن. محاسبه میزان مصرف در هر کدام از این بخش ها و محاسبه معادل زمین مورد نیاز برای تامین نیاز ساکنین در هر بخش متغیر هایی است که در در روش ردپای بوم شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد این شاخص ها بهطور روشنی نشان میدهد که در کدام ناحیه و کجا بر منابع طبیعی فشار وارد می شود.
ردپای بومشناختی از دو منظر می تواند شاخص پایداری محسوب شود، نخستین اینکه ردپای بومشناختی هزینه های بومشناختی تأمین کلیه کالاها و خدمات جمعیتی مصرف انسان را محاسبه می کند و نشان میدهد که مردم نهتنها بهصورت مستقیم برای تولیدات کشاورزی، احداث جادهها، ساختمانسازی و غیره به زمین نیاز دارند بلکه بهطور غیرمستقیم نیز کالا و خدمات موردنیاز انسان نیز از زمین تهیه می شود. از این منظر ردپای بومشناختی می تواند جهت بیان هزینه های پنهان بومشناختی جمعیتها و فعالیتها بهکاربرده شود. دوم اینکه تعبیر ردپای بومشناختی بهعنوان شاخص پایداری، منجر به معرفی ایده “ظرفیت تحمل” و یا “ظرفیت برد” شده است. ظرفیت برد در بومشناختی عبارت است از”حداکثر جمعیتی که زمین می تواند نیازهای آن ها را بهطور نامحدود تأمین کند” این موضوع که زمانی که جهت توزیع جمعیت بر اساس منابع بومشناختی استفاده شود، نسبتاً صحیح و دقیق است(MC Donald et al 2004 :50).از دیگر مفاهیمی که در روش ردپای بوم شناختی بر آن تاکید می شود فضای بوم شناختی می باشدکه این فضا شامل زمینهای حاصلخیز و دریاهای مولد و مزارع و مزارع پرورش ماهی می شود. فضای بومشناختی زمین و یا آبی است که نیازهای مصرفی جامعه را تأمین کرده، یا آنکه آلایندههای آن ها را جذب می کند. (Ecological Footprint Atlas: 2010, 23) شهرهای ایران مانند سایر شهرهای جهان با مشکل افزایش جمعیت روبهرو هستند که این امر فشار فزایندهای را بر منابع مانند آب، زمین و انرژی موجود وارد نموده است و باعث تخریب شدید محیطزیست شهرها شده. این شرایط کاهش تولید محلی، افزایش شکاف طبقاتی و کاهش توانایی اداره زندگی در شهرها، افزایش حجم ضایعات شهری، افزایش انرژی مصرفی و ساختار اجتماعی نامتعادل را سبب شده و زمینه ناپایداری شهری را فراهم کرده است. در این میان شهرستان اصفهان نیز با جمعیتی حدود 2174172 در سرشماری سال 1390 بهعنوان یکی از شهرستانهای مهم که در مرکز ایران قرارگرفته است با این مسائل روبهرو است، و به نظر میرسد توان بومشناختی آن قادر به پاسخگویی به نیازهای کنونی شهروندان اصفهان را ندارد. بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی پایداری شهری در شهرستان اصفهان با بهره گرفتن از روش ردپای بومشناختی است. لذا این پژوهش بر آن است تا به سؤالهای زیر پاسخ دهد:
- در حال حاضر فضای بومشناختی شهرستان اصفهان در چه سطحی از پایداری قرار دارد؟
- توان بومشناختی شهرستان اصفهان در برآوردن نیازهای ساکنین آن چگونه است؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق :
همانطور که گفته شد یکی از مهمترین آثار توسعه کنونی، رشد شتابان شهرنشینی و شیوه زندگی انسان امروز است. افزایش افسارگسیخته جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی و شیوه مصرفگرایی پیامدهای زیانباری بر محیطزیست شهری اعمال کردهاند. امروزه شهرها درروند توسعه روزافزون خود دارای یک جریان دوسویه هستند که ازیکطرف مواد و انرژی به آن ها وارد و از طرفی زباله و ضایعات از آن خارج میشود و این شهرها بهعنوان الگوی برتر زندگی، فقط ظرفیت حامل مناطق پشتیبانیشان را مصادره میکنند.آنچه مسلم است از دو دهه پیش برخی صاحبنظران به پیامد این ناهنجاری اشارهکرده و راههایی را برای آن مطرح نمودهاند که همگی به جهت چارهجویی برای رهایی از محیطهای ناپایدار بودهاند. با توجه به اینکه جهان هرروز شهریتر میشود، شناخت راههای بهبود محیطزیست شهری برای جذاب و سالمتر نمودن شهرها برای زندگی در آینده و کاهش آثار نامطلوب آن بر محیط اهمیت پیدا میکند. علاوه بر اینها تشدید بحرانهای زیستمحیطی نظیر آلودگی آب، خاک و هوا در سالهای اخیر و تخریب و تغییر کاربری اراضی پیرامون شهرها و ضرورت تغییر نگرش مدیران شهری در خصوص مسائل شهری و… ازجمله مواردی اند که ضرورت انجام این پژوهش را فراهم میآورند
1-4- اهداف تحقیق :
هدف اصلی این تحقیق بررسی پایداری شهرستان اصفهان با روش ردپای بومشناختی میباشد که این هدف در چارچوب اهداف اختصاصی زیر پیگیری می شود:
- بررسی وضعیت کنونی فضای بومشناختی شهرستان اصفهان
- بررسی توان بومشناختی شهرستان اصفهان در برآوردن نیازهای ساکنین آن
- ارائه راهکارهایی جهت کاهش ردپای بومشناختی و ارتقاء سطح پایداری شهرستان اصفهان
Smith Drakakis
William Rees
University of British Columbia
قیمت :37500 تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت serderehi@gmail.com
فرم در حال بارگذاری ...