پرداختن به مفاهیمی همچون هوشمعنوی، سبکهای اسنادی و سخترویی، از دو جهت قابل توجه است: نخست آن که این مفاهیم دارای ارزش تربیتی بوده و هرکدام به عنوان بخش مهمی از اهداف تربیتی در هر نظام آموزشی، باید مورد توجه قرار بگیرند و دوم آن که مؤثربودن و کارآمدی هر فرد در نقشهایی که بر عهده خواهد گرفت منوط به رشد و توسعه هر یک از ابعاد مذکور است .بطور مثال اسنادها دلایل یا عللی را شامل میشوند که افراد برای یک اتفاق خاص و مرتبط با خود یا دیگری قائل میشوند. فرضیه اصلی اسنادی این است که مردم فعالانه در جستوجوی علل وقوع وقایع هستند. پیشاوندهای اسنادی تا حدی مبتنی بر اطلاعات بدست آمده و باورهایی است که خود ناشی از تجارب شخصی یا استنتاج از گفتههای سایرین است و پیامدهای آن به میزان قابل توجهی بر سطح انتظارات آتی، میزان انگیزش و پایداری در تلاش اثرگذار است. تجربیات سرشار از شکست همراه با سرزنشهای احتمالی میتواند موجب اسنادهای منفی و در نتیجه کاهش سطح انتظارات خود کم بینی و تقلیل اهداف و کاهش تلاش فرد شود.
همچنین هوش مفهومی است که آدمی از دیرباز به پژوهش و تفحص در زمینه ابعاد، ویژگیها و انواع آن علاقمند بوده است. یکی از ابعاد هوش تحتعنوان هوشمعنوی از حوزههایی است که تحقیقات چندان منسجم و نظاممندی جهت شناخت و تبیین ویژگیها و مؤلفههای آن در مقایسه با سایر انواع هوش صورت نپذیرفته است و این امر خود موجب بروز شکافهای مطالعاتی زیادی در مسیر شناخت این حوزه شده است. در واقع هوشمعنوی از روابط فیزیکی و شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد سطح شهودی و متعالی دیدگاه فرد به زندگی میگردد و همین مسئله پاسخ به سوالاتی همچون «من کیستم؟»، «چرا این جا هستم؟» را برای انسان روشن ساخته تا فرد بتواند با کشف منابع پنهان عشق و لذت، به خود و دیگران کمک نماید.
در مورد سخترویی نیز نتایج تحقیقات حاكی از وجود اثرات سودمند سخترویی بر سلامتی و نقش تعدیلكنندهی آن بر استرس است (همتیراد، 1385). افراد سخترو، حوادث زندگی را كمتر استرسزا میدانند (قربانی و دیگران،2000) و با این حوادث بهتر سازگار میشوند (بیاضی،1376). كوباسا(1984) اشاره میکند افراد سخترو در مواجهه با استرس، از مقابله گشتاوری و فعال استفاده میكنند كه این مقابله با بهره گرفتن از راهبردهای مسألهمدار، استرس را به تجربهای بیخطر تبدیل میكند. برعكس، افرادی که سخترو نمیباشند، از شیوههای مقابله، واپس روی مشكل، كنارهگیری و انكار استفاده میكنند كه نه تنها مشكل را حل نمیكند بلكه باعث افزایش مشكلات هیجانی و ناسازگاری نیز میشود (فلورین و همكاران،1995).
به هر حال هوش معنوی،سبک های اسنادی وسخت رویی همگی در میزان موفقیت و کیفیت زندگی افراد مؤثرند و این تحقیق به مقایسه سبکهای اسنادی، هوش معنوی و سخت رویی دربین دانش آموزان دخترایرانی و اتباع افغانی درمقطع متوسطه شهرستان اسلام شهر میپردازد.
1-2- بیان مسأله
بیش ازسه دهه از ورود مهاجرین افغان به کشور ایران میگذرد. در این مدت نسبتاً طولانی، نسلی از افغانها در این کشور شکل گرفتهاند. جوانان، نوجوانان و کودکانی که با فرهنگ ایران رشد کرده و میکنند و از این نظر بین دو هویت ایرانی و افغانی سرگردانند.
مقصود از تابعیت، پیوندی حقوقی، سیاسی و معنوی بین شخص و دولتی معین است، به گونهای که شخص از اعضا جمعیت اصلی تشکیلدهنده آن دولت به شمار آید (دانشپژوه،1381). در اغلب تحقیقات، عوامل گوناگونی به عنوان عوامل مهاجرت، در کنار عوامل اقتصادی مورد تاكید قرار گرفته است (تودارو، 1383)که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1-عوامل اجتماعی ؛2- عوامل طبیعی ؛3- عوامل جمعیتی ؛4- عوامل ارتباطی ؛
منظور از سبک اسنادی الگوی علتهایی است که برای بیان اتفاقات خوشایند یا ناخوشایند زندگی خود مطرح میکنیم ( سیدمحمدی،1391). روانشناسان سه عنصر را برای سبك اسنادی مطرح کردهاند كه عبارتاند از: عنصر شخصی، ثبات و نفوذ، كه هر كدام دارای دو حالت است، که در ادامه به آن اشاره می شود.
1- عنصر شخصی: اسناد بیرونی و اسناد درونی؛2- ثبات: ثبات و غیرثبات؛ 3- نفوذ: حالت کلی و خاص؛ با توجه به این عناصر، دستهبندی سبکهای اسنادی به شرح زیر است (سلیگمن و تیزدل،1987):
الف) سبک اسناد درونی –بیرونی: هنگامی که اتفاقی رخ میدهد، میتوان آن را به علتهای درونی یا علتهای بیرونی نسبت داد. ب) سبک اسناد پایدار- ناپایدار: در یافتن علت برای اتفاقات و پدیدههای اطراف خود، میتوان آن ها را به علتهای پایدار و یا ناپایدار نسبت داد. ج) سبک اسناد کلی – اختصاصی: رویدادها، اتفاقات و پدیدههای اطراف خود را میتوان به علتهای کلی یا علتهای اختصاصی نسبت داد. در اسنادهای کلی موفقیت یا شکست به عواملی که در موقعیتها و شرایط مختلف وجود دارند، نسبت داده میشود. در اسنادهای اختصاصی موفقیت یا شکست به عواملی که در یک مورد خاص، محدود و مشخص وجود دارند نسبت داده میشود، نه در کل موارد.
در نگاهی کلیتر دو سبک اسنادی وجود دارد :
- سبک اسنادی بدبینانه: افرادی که خود را در مورد حوادث منفی زندگی سرزنش میکنند و معتقدند این حوادث پایدارند و بر همه جنبههای زندگی آن ها اثر میگذارد.
- سبک اسنادی خوشبینانه: افرادی که تمایل دارند در رویدادهای منفی، دیگران را سرزنش کنند و معتقدند که حوادث ناپایدارند و بر جنبههای دیگر زندگی آن ها تأثیر نمیگذارند.
سخت رویی یک ویژگی شخصیتی بسیار بارز و مهم است كه سهم بسزایی در شناخت انسان بهعنوان موجودی مختار و ارزشمند داشتهاست. این ویژگی از انسان فردی كارآمد و توانا میسازد كه میتواند حتی در بحرانیترین شرایط و فشارزا ترین موقعیتها به مقابلهای منطقی و معقولانه و كارساز دست بزند و كماكان روان و جسم خود را حفظ نماید (کوباسا، 1979). سخترویی از جمله نظام باورهایی است كه نقش بنیادی در كیفیت زندگی آدمی داشته و ایجاد تعادل بین ابعاد مختلف آن را به عهده دارد (بیاضی، 1376). در واقع سختروی را یک انگیزشی و عامل درونی هدایت میکند و به همین جهت از ثبات و پایداری زیادی برخوردار میباشد) كوباسا،1979).
سخترویی که ریشه در فلسفه وجودی دارد، توسط سوزان کوباسا (1979) معرفی و توسط همکارانش توسعه یافت. این مفهوم که با واژههایی، مانند استقامت، تهور، جسارت، بی پروایی و شهامت وجه مشترک دارد، نوعی سبک شخصیتی است که مجموعهای از صفتهای روانی را در بر میگیرد (جمهری،1380). سخترویی نگرشی مرکب از سه زیرمؤلفه تعهد، کنترل و چالش است که با تبدیل شرایط بحرانی به یک تجربه بالنده، به حل موفقیتآمیز اضطراب کمک میکند (مدی،1996).
هوشعاطفی یا هوشهیجانی توسط سالوی (1990) و هوشمعنوی توسط ایمونز(1999) بنیانگذاری شد. اجزای هوشمعنوی عبارتاند از: عقل شهودی و ادراک مستدل. مهارتها در هوشمعنوی در چهار حوزه تقسیمبندی شدهاند:
1) خودآگاهی برتر: آگاهی نسبت به جهان خویشتن و مشاهده دنیایی که درآن زندگی میکنیم. 2) آگاهی فراگیر: آگاهی از بهم پیوستگی زندگی یعنی هیچ بخشی از زندگی ما جدای از بخش دیگری از زندگی ما نیست3) خود والاتر یا رهبری فراخود: تعهد نسبت به رشد معنوی، فرد خود را متعهد میداند که در هرشرایطی باید تلاش کند تا به رشد وتعالی برسد. 4) رهبری اجتماع: زمانی که میخواهیم برای رده بالایی از سازمان یا جامعه، مدیری را انتخاب کنیم این حیطه باید درفرد بسیارتقویت شده باشد.
هوش معنوی، بنا به تعریف آمرام (2007)، یعنی بکار بردن و استفاده از منابع معنویت و ارزشها در فعالیتهای روزمره و ایجاد رضایتمندی از خود. هوش معنوی زیربنای ارزشهای فرد و نقشی است که این باورها و ارزشها در کنشهایی که فرد انجام میدهد و به زندگی خود شکل میدهد ایفا میکند. به سخن دیگر هوش معنوی به دلیل پیوندش با معنا، ارزش و پرورش تخیل، میتواند به انسان توان تغییر و تحول بدهد (صمدی، 1385). فردی با هوش معنوی بالا دارای انعطاف، خودآگاهی، ظرفیتی برای رو به رو شدن با دشواریها و سختیها و فراتر از آن رفتن، ظرفیتی برای الهام و شهود، نگرش کل نگربه جهان هستی، در جست و جوی پاسخ برای پرسشهای بنیادی زندگی و نقد سنتها و آداب و رسوم است (امونز، 2000). اما فردی که سخت رو و دارای هوش معنوی بالاست الزاماً در زندگی خود رویکرد اسنادی خوش بینانه خواهد داشت؟ در این تحقیق به بررسی این مقوله و تأثیر گذاری تابعیت بر سه عامل ذکر شده خواهیم پرداخت. این کار به کمک مطالعه موردی در دبیرستانهای شهرستان اسلامشهر و تحقیق روی دو گروه دختران دانش آموز ایرانی و اتباع افغانی انجام خواهد گرفت. از این رو دراین تحقیق برآن هستیم تا تأثیر تابعیت را بر هوش معنوی ومتعاقب آن برسخت رویی و سبک اسنادی افراد در دبیرستانهای دخترانه شهرستان اسلام شهر بررسی کنیم. بنابراین سؤالات تحقیق به شرح زیر است:
1) آیا میان دانشآموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان های دخترانه شهرستان اسلامشهر از لحاظ سبکهای اسنادی تفاوت معنادار وجود دارد؟
2) آیامیان دانشآموزان ایرانی واتباع افغانی دبیرستانهای دخترانه شهرستان اسلامشهر از لحاظ هوشمعنوی تفاوت معنادار وجود دارد؟
3) آیا میان دانشآموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان های دخترانه شهرستان اسلامشهر از لحاظ سخت رویی تفاوت معنادار وجود دارد؟
1-3- اهداف تحقیق
* هدف اصلی: مقایسه سبکهای اسنادی، هوشمعنوی و سخت رویی دانش آموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان دخترانه شهرستان اسلامشهر.
* اهداف فرعی:
1- بررسی تفاوت بین سبکهای اسنادی دانشآموزان دبیرستان دخترانه ایرانی و اتباعافغانی اسلامشهر از لحاظ سبکهای اسنادی ؛
2- بررسی تفاوت بین هوش معنوی دانشآموزان دبیرستان دخترانه ایرانی و اتباعافغانی اسلامشهر از لحاظ هوش معنوی ؛
3- بررسی تفاوت بینسخترویی دانشآموزان دبیرستان دخترانه ایرانی واتباعافغانی اسلامشهر از لحاظ سخت رویی .
1-4- فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی: بین دانشآموزان دختر ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان دخترانه اسلام شهر از لحاظ سبکهای اسنادی، هوشمعنوی وسخترویی، با کنترل سن و مقطع تحصیلی، تفاوت معنادار وجود دارد.
فرضیههای فرعی:
1) بین دانشآموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان دخترانه اسلامشهر از لحاظ سبکهای اسنادی، با کنترل سن و مقطع تحصیلی، تفاوت معنادار وجود دارد.
2) بین دانشآموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان دخترانه اسلام شهر از لحاظ هوشمعنوی، با کنترل سن و مقطع تحصیلی، تفاوت معنادار وجود دارد.
3) بین دانشآموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان دخترانه اسلام شهر از لحاظ سخترویی، با کنترل سن و مقطع تحصیلی، تفاوت معنادار وجود دارد.
1-5- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بیش ازسه دهه از ورود مهاجرین افغان به کشور ایران میگذرد. در این مدت نسبتاً طولانی، نسلی از افغانها در این کشور شکل
گرفتهاند. جوانان، نوجوانان و کودکانی که با فرهنگ ایران رشد کرده و میکنند و از این نظر بین دو هویت ایرانی وافغانی سرگردانند.
پژوهشهای مارجی شیلدوریچارد بهرام(2002) دوپژوهشگر بخش مطالعات مهاجرت یونیسف كه در مقالهای با عنوان «آینده كودكان» به چاپ رسید نشان داد تفاوتهای فاحشی میان كودكان و خانوادههای كودكان مهاجر با كودكان و خانوادههای بومی وجود دارد. از شاخصترین نتایج این پژوهش میتوان به این نكات اشاره كرد:
1) مقایسه كودكان و والدین خانوادههای بومی و مهاجر نشان از سلامت جسمی و روحی خانوادههای بومی در مقایسه با خانوادههای مهاجر دارد؛
2) گرایش شدید خانوادههای مهاجر به افراد هم وطن و محدود كردن روابط خود با افراد خارجی با هدف حفظ فرهنگ و آداب و رسوم خود.
آنچه از نتایج این تحقیق میتوان اقتباس کرد عبارت است از: ناتوانی در صحبت كردن به زبان كشور هدف، تحمل تبعیض نژادی و قومی؛ ناتوانی در برقراری ارتباط با همسالان و همكلاسیها، شكاف فرهنگی میان والدین و كودكان به دلیل پذیرش فرهنگ جدید و بیاهمیتی به فرهنگ بومی خود؛ دوگانگی شخصیتی، احساس ناخوشایند متفاوت بودن از دیگران؛ شكستهای آموزشی ناشی از تبعیضنژادی – قومی و ناتوانی در فراگیری به دلیل عدم تسلط به زبان كشور هدف و…كودكان مهاجر با آن دست به گریبان هستند.
مشکلات روانی که برای مهاجران به وجود میآید را از دو نظر میتوان بررسی کرد؛ عواملی که در کشور میزبان وجود دارد و همچنین عوامل روانی که در خود شخص موجود است، اینها دست به دست هم داده باعث سازگاری یا عدم سازگاری فرد با شرایط کشور میزبان میشود، البته این مشکلات در افرادی که محیط کشور میزبان زادگاهشان است بیشتر جلوه میکند. برای مثال کودکان افغانی که در ایران به دنیا آمده یا رشد کردهاند که در اصطلاح نسل دوم گفته میشوند به خاطر اینکه پیش زمینه ذهنی از افغانستان ندارند، نیاز به سازگاری با محیط کشور میزبان دارند و اگر این نیازشان درست از سوی جامعه برآورده نشود دچار تعارض شخصیت میشوند.
بنابراین با توجه به اهمیت موضوع مهاجرت و تاثیرات قابل توجه آن در وضعیت روحی و فرهنگی دانش آموزان برآنیم که در تحقیق خود تفاوت سبکهای اسنادی، هوش معنوی و سخت رویی دانش آموزان دختر ایرانی و اتباع افغانی بررسی نماییم.
1-6- روش تحقیق
این تحقیق از نظر هدف توصیفی و از نظر ماهیت علی- مقایسهای و از لحاظ روش گردآوری دادهها، میدانی است. متغیرهای کنترل عبارتاند از سن و مقطع تحصیلی، که جهت مقایسه در متغیرهای ذکرشده همسان میشوند. تحقیق حاضر از نظر گردآوری اطلاعات از نوع میدانی میباشد وجهت جمع آوری اطلاعات ازپرسشنامه استفاده گردیده است. جامعهی تحقیق حاضر را دانشآموزان ایرانی و اتباع افغانی دبیرستان دخترانه اسلام شهر تشکیل میدهند. تعداد نمونه شامل 360 نفر میباشد که 180 نفر از اتباع ایرانی و 180نفر از اتباع خارجی را دربرمیگیرد و مطابق با جدول مورگان محاسبه میگردد.
1-7- جنبه نوآوری و جدید بودن تحقیق
مهاجرت، تأثیراتی با ابعاد مختلف را بر ساختار خانواده و کل اعضای آن متحمل میسازد. تحقیقات انجام شده مؤید این نکته است که سیستم روانی کودکان و نوجوانان متعلق به خانوادههای مهاجر به طور خاص در معرض آسیب قرار میگیرد. در واقع بزرگ شدن در خانواده مهاجر میتواند به بحرانهای ویژه دوران نوجوانی، اشکال متفاوتی داده و حتی منجر به افزایش این بحرانها گردد. بنابراین بررسی و پژوهش در زمینه تاثیرات محیطهای تحصیلی بر سیستم روانی کودکان و نوجوانان مهاجر از وظایف مهم هر جامعهای است. متاسفانه در این حوزه تحقیقات قابل توجهی صورت نگرفته است.
این تحقیق سابقاً فقط با محوریت یکی از موارد سبک اسنادی، هوشمعنوی، سخترویای زیر انجام شده و تا به حال این سه عامل با هم دریک پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته است.
1-8- تعاریف نظری و عملیاتی
1-8-1- سبکهای اسنادی:
تعریف نظری: از نظرهایدر (1985) اسناد عبارت است از فرایندی که افراد به کار میگیرند تا رویدادها یا رفتارها را به عوامل زیربنایی خود پیوند دهند. نتایجی که ما درباره علل رفتار دیگران به دست میآوریم بر ارتباطات ما تأثیر میگذارد. از اینرو اسنادها نقش مهمی در بسیاری از جنبههای رفتار اجتماعی از جمله متقاعدسازی، پیشداوری، ارتباطات درازمدت، نفوذ اجتماعی و تعارض ایفا میکنند (آذربایجانی، 1387: 57).
تعریف عملیاتی: برای اندازه گیری سبک های اسنادی ازپرسشنامه سبکهای اسنادی (ASQ) توسط پترسون، سلیگمن، سمل، بایر، آبرامسونو متالکسی (1983) ساخته شده است؛ استفاده گردید.
1-8-2- هوش معنوی:
تعریف نظری: این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از pestanداران رده بالا دیده میشود، خاص انسان است. زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آن ها هوشهایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده میشود. هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آن ها اعتقاد و باور داریم. سوالهای جدی در مورد اینکه از کجا آمدهایم، به کجا میرویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمودهای هوش معنوی است.
تعریف عملیاتی:برای اندازه گیری هوش معنوی ازپرسشنامه هوشمعنوی که توسط عبدالهزاده، باقرپور، بوژمهرانی و لطفی (1388)ساخته شده است؛ استفاده شد.
1-8-3- سخت رویی
تعریف نظری: اصطلاح سخت رویی در مورد افرادی به کار برده میشود که در برابر فشار روانی مقاوم تر هستند و نسبت به بیشتر افراد کمتر مستعد بیماری هستند. افرادی که دارای این ویژگی هستند معمولاً بر زندگی خود کنترل بیشتری احساس میکنند، نسبت به آنچه انجام میدهند تعلق خاطر بیشتری دارند، و در قبال عقاید و تغییرات جدید پذیرا هستند.
تعریف عملیاتی: جهت اندازه گیری سخت رویی ازپرسشنامه استاندارد کوباسا(1996)استفاده شد.
. Ghorbani et al.
. Kobasa
. Felorin et al.
. Michael Todaro
. Seligman and Teasdale
. Hardiness
. Mody
. Salvi
. Emmons
. Amram
. Margie Shields
. Richard Behram
. Peterson
. Seligman
. Abramson
. Metalski
فرم در حال بارگذاری ...