از جمله ابعاد جریان عاشورا که کمتر به آن پرداخته شده است، بررسی این واقعهی عظیم به عنوان بخشی از سیرهی عملی امام حسین(ع) است. میدانیم که سیرهی معصوم(ع) حجّت شرعی و یکی از منابع مهمّ استنباط احکام فقهی است، لکن تنها تعداد معدودی از فقها به قیام امام حسین(ع) متعرّض شده و آن را مورد بحث و احیاناً استناد فقهی قرار دادهاند. نوشتار حاضر درصدد تبیین و تحلیل ریشهها و عوامل عدم استناد فقها به جریان عاشوراست. یکی از دلایل این عدم استناد، که توسّط برخی مطرح شده، ادّعای «عدم انطباق با موازین فقهی» است. در این راستا ابتدا مواردی که نسبت به قیام امام (ع)مورد اشکال فقهی قرار گرفته، مطرح شده و سپس با ادلّهی فقهی ثابت شده که این عدم انطباق، در مورد قیام امام (ع)صادق نیست. در ادامه، «تکلیف شخصی بودن»، بهعنوان دلیل دیگری بر عدم استناد مطرح شده و مورد تحلیل فقهی قرار گرفته و این دلیل نیز رد شده است. در پایان پس از ردّ دلایل عدم استناد، فقه عاشورایی امام خمینی; بهعنوان نمونهی بارزی از امکان استناد فقهی به این واقعهی عظیم و الگوپذیری از آن در فقه سیاسی خویش، بهویژه در خلق انقلاب اسلامی ایران، مورد بحث قرار گرفته و امکان استناد فقهی به واقعهی عاشورا اثبات شده است.
کلیدواژهها: عاشورا، فقه عاشورایی، امام حسین(ع).
«فهرست مطالب»
فصل اوّل: کلّیّات
بخش اوّل: تعاریف و مفاهیم
گفتار اوّل: پیشینهعاشورا 6
گفتار دوم: واقعهی عاشورا 12
1-3. احیای کتاب و سنّت… 14
2-3. امر به معروف و نهی از منکر. 17
گری و تشکیل حکومت اسلامی.. 19
……………………………………………………………………………………………………………………………………
بخش دوم: منابع استنباط
گفتار اوّل: قرآن.. .
1-3. حجّیّت نصوص و ظواهر قرآن. .
2-3. ادلّهی حجّیّت ظواهر. .
3-3. بررسی سخن اخباریها .
گفتار دوم: سنّت…. .
1-5. دلالت وظهور فعل معصوم(ع) 29
2-5. نوع دلالت فعل.. 32
ی ظهور قول و فعل.. 32
ی حجّیّت ظهورات فعلی.. 33
5-5. انواع فعل معصوم(ع) و ظهور آن. 37
یابى به سنّت… 42
یابى به سنّت… 43
1-8. تخصیص کتاب به خبر متواتر. 47
2-8. تخصیص کتاب به خبر واحد. 47
گفتار سوم: اجماع.. .
گفتار چهارم: عقل… .
1-3. ادلّهی منکرین ملازمه. .
2-3. نقد ادلّه. .
فصل دوم: دلایل عدم استناد فقهی به جریان عاشورا
بخش اوّل: عدم انطباق با موازین فقهی
گفتار اوّل: نهضت اباعبدالله(ع) جهاد یا دفاع؟. 54
1-1. جهاد در لغت… .
2-1. جهاد در اصطلاح فقهی.. .
3-1. نوع وجوب… .
4-1. انواع جهاد. .
1-2. ادلّهی مشروعیّت دفاع. .
2-2. دفاع شرعی.. .
3-2. شرایط دفاع و جهاد دفاعی.. .
1-3. ملاک خروج.. 62
2-3. خروج و فقدان شرایط.. 63
گفتار دوم: امر به معروف و نهی از منکر. 74
1-3. اقوال فقهای صدر اوّل. 78
2-3. شرط «عدم ضرر و مفسده» 80
3-3. شرط «احتمال تأثیر» 86
4-3. جمعبندی.. 91
گفتار سوم: القاء نفس در تَهلُکه. 91
گفتار چهارم: ترک مُهادنه. .
بخش دوم: تکلیف شخصی بودن
گفتار اوّل: دیدگاه صاحبجواهر. .
گفتار دوم: محورهای تحلیل صاحبجواهر. .
گفتار سوم: تحلیل دیدگاه صاحبجواهر. .
فصل سوم: فقه عاشورایی امام خمینی;
بخش اوّل: تشکیل حکومت اسلامی… .
بخش دوم: تقدّم مصالح عالیه. .
بخش سوم: عاشورا، الگویی برای همه. .
بخش چهارم: جمعبندی… .
نتیجهگیری… .
فهرست منابع.. .
مقدّمه
1.بیان مسأله
یکی از محورهای قابل توجّه در موضوع عاشورا، که تا کنون نیز کمتر به آن پرداخته شده، بررسی تأثیر و نقشی است که این حرکت بزرگ در فقه سیاسی ما داشته است. یک نگاه به جنبهی فقهی عاشورا، همان است که به صورت گسترده در ابوابی چند از عبادات و بر اساس متون روایی، مورد توجّه فقهای عظام قرار گرفته و آن همه آداب و سنن و احکام در فصول مختلف نماز و زیارات و روزه و طهارت و مانند آن را ویژهی خود ساخته است و همهی فقها نیز طبعاً به آن پرداخته و در ابواب مختلف فتوا داده اند. یک نگاه به بعد فقهی نیز در عرض تحلیلها و ارزیابیهای تاریخی، اجتماعی و کلامی واقع شده و میشود و اصل حرکت امام را در چارچوب موازین فقهی بررسی میکند تا نشان دهد قیام امام (ع)از نقطه نظر فقهی، چه صورتی دارد و در کدام جایگاه قرار میگیرد و در واقع حرکت امام(ع) را بر اساس موازین موجود فقهی چگونه باید تفسیر و تحلیل کرد؟ چنان که میتوان همین پرسش را از نقطه نظر تاریخی و اجتماعی داشت و یا آن را از نظر کلامی و در محدودهی بحث علم امامت مطرح ساخت. امّا از منظر فقهی میتوان نگاه سومی نیز برخاسته از نگاه دوم، به حرکت امام (ع)داشت و آن نقشی است که در فقهِ موجود و در کلمات فقهای عظام داشته است و چگونگی طرح و تحلیل آن به عنوان یک مستند فقهی و در واقع به مثابهی مصداقی از سنّت عملی معصوم(ع). این همان بُعدی از عاشورا است که علیرغم اهمّیّتی که دارد کمتر به آن پرداخته شده و اینک وجهه اصلی این رساله قرار گرفته است.
بنابراین آنچه در این رساله، مورد نظر است نه تحلیل فقهی انگیزه و ماهیت عاشورا، بلکه بررسی و ارزیابی این موضوع است که فقهای ما از چه منظری به عاشورا نگریستهاند و حرکت امام(ع) به عنوان سیرهی عملی معصوم(ع)، چه نقشی در فقه سیاسی آنان داشته است؟ به عبارت دیگر مسئلهی مورد بحث در رساله عبارت است از: «عدم استناد فقها به سیرهی امام حسین(ع) در جریان عاشورا، علیرغم این که سیرهی معصوم(ع) یکی از منابع مهم استنباط احکام فقهی است».
در صورت اثبات امکان فقهی استناد به واقعهی عاشورا، و همچنین اثبات این که قیـام حضرت در چارچوب قواعد و ادلّهی فقهی قابل تحلیل میباشد، قهراً نباید آن را تکلیفی ویژهی حضرت دانست و میتوان در فروع مختلف فقهی و از جمله امـر به معروف و نهی از منکر، از آن استفاده نمود. همچنین بـا توجّه به اهمّیّت فقه سیاسی در عصر حاضر، با اثبات الگو بودن قیام امام حسین(ع)، پژوهش حاضر در ابعاد فقه سیاسی مؤثّر و راهگشا خواهد بود. توضیح این که با توجّه به مسائل فراوان پیش روی جامعهی اسلامی و احساس نیاز فقه، بعد از انقلاب اسلامی، به حوزههای جدید و مباحث میانرشتهای همچون فقه سیاسی، ضرورت بررسی کیفیّت استفاده از این منبع عظیم در استنباط احکام، بهویژه در ابعاد مختلف فقه سیاسی و احکام حکومتی (خصوصاً پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت اسلامی) برای روشن شدن امکان یا عدم امکان استناد به حرکت امام(ع) به عنوان یک منبع فقهی، واضح و آشکار است و استفاده از آن راهگشای بسیاری از مسائل پیش روی جامعهی اسلامی خواهد بود و از همینجا جنبهی نوآوری رساله مشخّص میگردد.
سؤالات
– چرا واقعهی عاشورا به عنوان یک منبع فقهی، مورد استناد مشهور فقهای امامیّه قرار نگرفته است؟
– آیا سیرهی امام حسین(ع) در جریان عاشورا بهعنوان سنّت فعلی معصوم (ع) قابل استناد است؟
– درصورت اثبات امکان استناد فقهی به جریان عاشورا، این جریان چه نقشی در فقه سیاسی دارد؟
– فقها با تلقّی تکلیف شخصی به واقعهی عاشورا نگریستهاند و اساساً آن را از محدوده و فضای ادلّهی فقهی بیرون شمردهاند.
– قیام امام حسین (ع)یک حجّت شرعی و الگوی عملی و فقهی برای تمام اعصار است و نه تکلیفی مختص آن حضرت(ع)
– استناد به جریان عاشورا در فقه سیاسی وتشکیل حکومت اسلامی و مقابله با جبر وظلم تأثیر چشمگیری دارد.
6.ساماندهی تحقیق
رسالهی پیش رو، در 3 فصل و با هدف بررسی فرضیّات مذکور قالبریزی شده است فصل اول تحت عنوان کلیات در دو بخش تنظیم گردیده است. در بخش اوّل به تعاریف و مفاهیمی چون پیشینهی عاشورا، ماهیّت واقعهی عاشورا، اهداف واقعهی عاشورا و… پرداخته شده است. با توجّه به این که واقعهی عاشورا سنّت فعلی معصوم(ع) به شمار میرود، در بخش دوم با برجسته کردن سنّت فعلی، به منابع استنباط پرداخته شده است.
فصل دوم تحت عنوان دلایل عدم استناد فقهی به جریان عاشورا می باشد که در این فصل که فصل اصلی پایاننامه میباشد، دلایل فقها بر عدم استناد فقهی به جریان عاشورا در دو بخش مطرح گردیده و هریک از این دلایل به طور جداگانه مورد بررسی و تحلیل فقهی واقع شده است. اهمّیّت این فصل از آن جهت است که درصورت پاسخگویی به دلایل وارد شده از سوی فقها، نقش حرکت اباعبدالله(ع) به عنوان منبع استنباط حکم شرعی، برجسته خواهد شد.و در فصل سوم فقه عاشورایی امام خمینی (ره) را مورد بررسی قرار می دهیم وبیان می کنیم ک در میان فقه، فقیه مجاهد و افتخار جهان اسلام، حضرت امامخمینی(ره) علاوه بر علل و اهدافی که دیگر بزرگان برای قیام سیدالشهدا (ع) برشمردهاند، اقدام برای از میان بردن حکومت باطل و تشکیل حکومت اسلامی را جزء آن اهداف و در رأس آنها شمردند و این ویژگی مهمی است در تحلیل فقهی قیام سیدالشهدا(ع) در نگاه آن فقیه والامقام که آن را از دیگر تحلیلها متمایز و بازتاب اقدام حضرت در فقه سیاسی امام(ره) را برجسته میسازد و به خاطر همین نگاه ویژهی ایشان به جریان عاشوراست که دیدگاه ایشان در فصلی مجزّا گردآوری شده است. چارچوب تحلیل فقهی سیاسی حضرت امام; مبتنی بر سه محور و عنصر اساسی است و بر همین اساس، این فصل در سه بخش، به بررسی «فقه عاشورایی» ایشان میپردازد.
روش تحقیق، کیفی(توصیفی تحلیلی) است و روش گردآوری اطّلاعات، اسنادی کتابخانهای است.
آب نقش حیاتی و بنیادینی را در زندگی انسانها و موجودات زنده ایفا می کند و همه منابع و مظاهر و ابعاد وجودی وجلوه های ظهور آن در طبیعت از جمله باران،سیلاب، اقیانوس، دریا، دریاچه، رودخانه، نهر، برکه، تالاب وامثال آنها علاوه بر اینکه محل استفاده و بهره برداری انسانهاست، از لحاظ کمی و کیفی مهمترین بخش یک اکوسیستم به شمار می رود. کاهش کمیت وکیفیت آب هر دو اثرات منفی زیادی را بر اکوسیستم برجای می گذارند، به طوری که تنوع زیست محیطی را تهدید کرده و بر موجودات زنده و منابع غذایی طبیعی خسارات جبران ناپذیری را وارد می نمایند.
تالاب ها همواره یکی از مهمترین و حساسترین اکوسیستم های آبی موجود بوده، که بخشی از محیط زیست جهانی را تشکیل می دهند و علی رغم داشتن وسعت کم دارای ساختاری پیچیده با عملکردی با دامنه وسیع است. به همین دلیل، این دسته از اکوسیستم ها بر مناطق حاشیه ای و دور از خود نیز به نوعی اثر می گذارند.
با توجه به این اهمیت دولت ها بر آن شدند که از این مناطق ویژه نهایت محافظت را به عمل آورند. خواست کشورها را می توان در کنوانسین رامسر 1971 مشاهده نمود، هرچند بعد از کنوانسون رامسر نیز توافقاتی از نوع چند جانبه صورت گرفته است ، اما وضعیت فعلی تالاب ها نشان از نیاز به همت جمعی جامعه بشری را در راستای نگهداری از این مواهب الهی گوشزد می نماید.
تعریف مسئله
تالاب ها یکی از مناطق آبی زیست محیطی در جهان به شمار می روند. این قلمروهای آبی از یک طرف به دلیل کارکردها و ارزشهایی که برای جوامع انسانی به ارمغان می آورند، و از طرف دیگر به علت دارا بودن ساختاری شکننده و آسیب پذیر در برابر عوامل تهدید کننده، اهمیت زیادی براین محیط زیست محلی، منطقه ای و جهانی دارند؛ منتهای مراتب به دنبال افزایش جمعیت و پیرو آن نیاز به توسعه و برآوردن نیازهای بشری، تالاب ها مانند سایر مناطق زیست محیطی به دور از آسیب نبوده و همواره با اهداف مختلف مورد بهره برداری قرار گرفته اند،که در این میان به دلیل بهره برداری بیش از اندازه و عدم آگاهی از کار کردهای آن، در بسیاری از مناطق به دلیل تخریب و ویرانی به بحران های زیست محیطی اسفناکی تبد یل شده اند.
با انعقاد کنوانسیون مربوط به تالاب های بینالمللی و تالاب های زیستگاه پرندگان آبزی در دوم فوریه 1971 میلادی در رامسر و پیوستن دول به آن و امضا اسناد مربوط؛ فصل جدیدی در تاریخ حقوق رقم خورده است و به تدریج رشته ای از حقوق بین الملل محیط زیست زیر عنوان «حقوق بین الملل تالاب ها» تولد یافته و حقوق محیط زیست به نام «حقوق تالاب ها» در لباس جدید خود ظاهر شده است. زیرا تالاب ها، رحم طبیعی نخستین موجودات کره ی زمین بوده و آفرینش و مکانیزم طبیعی آن دارای تضمن مقصودی است: از جمله حفاظت از توفان ها، ریزگردها، تثبیت وضعیت آب و هوا، تثبیت بارندگی و درجه ی حرارت، تلطیف هوا و غیره. لذا مفهوم مدیریت تالاب ها، در واقع حفاظت از محیط زیست و بقای موجودات زنده و نوع انسان را در ذهن متبادر می سازد.
با افزایش نقش حقوق بین الملل و شکل گیری نرمهای بین المللی در عرصه های مختلف محیط زیست، سایر کنوانسیون ها و چارچوب های حقوقی بین المللی به صورت مستقیم و غیر مستقیم حفاظت از تالاب ها را مورد توجه قرار داده اند. در این میان نیز می توان از اصول کلی حقوق بین الملل محیط زیست که در بردارنده تعهداتی برای دولت ها در خصوص حفاظت از محیط زیست در مفهوم کلی ان است، یاد کرد و به عنوان منبع و چارچوب تعهداتی برای حفاظت و مدیریت مناطق تالابی استفاده نمود.
در این میان، در چارچوب بین المللی شدن مستمر حیات اجتماعی و طرح مقوله((نفع و مصلحت جامعه بین المللی)) و پیرو آن ((تعهدات نسبت به جامعه بین المللی))مفاهیمی همچون ((حفاظت از محیط زیست)) مطرح می گردد. به عبارتی حقوق بین الملل که در آغاز بر روابط میان کشورها ناظر بود، در حال حاظر گسترهای از زیست افراد انسانی را مورد توجه قرار می دهد که از جمله میتوان به ((حقوق بین الملل محیط زیست)) اشاره کرد، که در سال های اخیر به عنوان بخشی از نظم عمومی اجتماع بین الملل مورد توجه قرار گرفته است، به نحوی که دولت ها در این چارچوب به عنوان بازیگران اصلی نظام بین الملل متعهد به حفاظت از محیط زیست می باشند. این امر موجب می گردد که
بسیاری از مسائل منحصر و محدود به حاکمیت داخلی دولت ها نباشد، چرا که این دسته از مسائل در صحنه بین الملل محل بحث و تصمیم قرار گرفته و مورد حمایت مراجع بین الملل هستند در واقع تغییرات بنیادین و جهت گیری های جدید در جامعه بین الملل باعث گردیده در بسیاری از زمینه ها ، الزامات جامعه بین الملل معاصر مانع از آن شود که دولتها خود را در مرزهای سرزمینی محصور و محدود سازند و هر آنچه که دلخواه بدانند انجام دهند.
حفاظت از تالاب ها یک هدف در سطح جهانی بوده که اقدام در سطح ملی، داخلی و ایالتی را اقتضا دارد. در واقع برنامه و طرح های بین المللی حفاظتی و بازسازی مناطق تالابی به شبکه ای از سیاستگذاری ها و اقدامات اجرایی در سطح ملی، داخلی و منطقه ای نیازمند است.
در بحث حفاظت از محیط زیست تالاب ها در چارچوب مقررات بین المللی، رویه داخلی دولت ها از جایگاه مهمی برخوردار است زیرا مقوله اهمیت تالاب ها برای محیط زیست منطقه ای و جهانی از یک سو و ضرورت حفاظت و در صورت نیاز بازسازی و احیای این قلمرو آبی از سوی دیگر در ابتدا در سطح داخلی اهمیت داشته و در وهله بعدی در سطح بین المللی مطرح گردیده است. لذا بررسی و تبیین رویه دولتها در حفاظت و بازسازی مناطق تالابی تخریب شده ازاهمیت برخوردار است.
رویه دولت ها از دو بعد قابلیت بررسی و تبیین دارد: اول اینکه دولت ها در چارچوب تعهدات بین المللی خود که ناشی از عضویت در کنوانسیون ها و تعهداتشان در قبال اصول عام و کلی حقو ق بین الملل محیط زیست است، طرح ها برنامه ها و دستور العمل های حفاظتی را در سطح داخلی به کار می گیرند و دوم اینکه ممکن است دولتی، دستور العمل های حفاظتی مدیرتی و بازسازی را اعمال نماید که فراتر از چارچوب تعهدات بین المللی آن دولت است.
در خصوص این رویه های فراتر از چارچوب حقوق بین الملل می توان به رویه های دولت های اروپایی در این خصوص اشاره نمود که به عنوان یک منبع در جهت استفاده از اصول و روش های بکار گرفته شده در پروژه های حفاظتی و احیای تالاب ها در نظر گرفته می شود، و از آنجا که رویه دولت ها می تواند یکی از پایه های اصلی عرف بین المللی را تشکیل دهد می تواند موجبات ایجاد عرف بین المللی را در این زمینه فراهم نمود.
اگرچه تاکنون، مقنن ما همگام با اهداف کنوانسیون های بینالمللی حفاظت از محیط زیست پیش نرفته و قوانین داخلی را اصلاح و تنقیح ننموده است.
سوال اصلی تحقیق
تعهدات بین المللی دولت ها در قبال آلودگی محیط زیست تالاب ها چگونه است؟
سوالهای فرعی تحقیق
فرضیه های تحقیق
موارد زیر را به عنوان فرضیه های پژوهش می توان بر شمرد:
اهداف تحقیق
هدف های پژوهشگر را می توان به طور خلاصه اینگونه بیان نمود:
موارد و روش انجام تحقیق
در این تحقیق که گردآوری اطلاعات و داده ها عمدتا ً به صورت کتابخانه ایی و با بهره گرفتن از کتب، مقالات، سایت های اینترنتی معتبر و تحلیل های شخصی نگارنده انجام میگیرد، روش تحقیقی بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی می باشد.
:
هرچند رسیدگی به دعاوی و رفع اختلاف بین طرفین آن بهطور معمول بهوسیله قضات حکومتی و بهصورت رسمی انجام میشود، اما گاه این موضوع میتواند از سوی داورانی که طرفین نسبت به انتخاب و رأی آن ها تراضی کردهاند، به عمل آید. داور در اصطلاح کسی است که برای داوری انتخاب شده است و داوری عبارت است از فصل خصومت به توسط یک یا چندنفر منتخب طرفین، نه به طریق فصل خصومت قضات دادگاههای رسمی.
با گسترش تجارت، خواه ناخواه اختلافات حقوقی بین اتباع دولتهای مختلف نیز به همان نسبت افزایش یافته و در خصوص حل و فصل این اختلافات، داوری تجاری بین الملل بیش از رجوع به دادگاه های عمومی مورد استقبال قرارگرفته است، به همین دلیل ما شاهد پدیداری کنوانسیونها، قوانین و ایجاد مراکز داوری هستیم از قبیل کنوانسیون شناسایی و اجرای احکام داوری خارجی ،مرکز حل و فصل اختلافات ناشی از سرمایه گذاری بین دولتها و اتباع دول دیگر،تصویب قانون نمونه آنسیترال راجع به داوری تجاری بین الملل در کمیسیون سازمان ملل متحدراجع به حقوق تجارت ،دیوان های داوری،اتاق بازرگانی بین المللی وامثال آن. حقوق ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده است و برای هماهنگی با جامعه تجاری بینالمللی قانون داوری تجاری بینالمللی را در سال 1376 به تصویب رسانید که متناسب با نیازهای جدید باشد.
یکی از مهمترین ارکان داوری، داورمیباشد چرا که وی شرط لازم این فرایند است. به واقعیت پیوستن مزایای داوری تا حد زیادی بستگی به شخصی (اعم از حقیقی وحقوقی) دارد که به عنوان داور تعیین شده است. از آنجا که داوری، مبتنی بر قرارداد است طرفین اصولاً آزاد هستند داور یا داوران خود را انتخاب کنند. آنان میتوانند هرکسی را که واجد اهلیت قانونی است جدای از شرایط و خصوصیات خاص او بنا بر روشی که خود تمایل دارند تعیین نمایند تا به عنوان داور عمل کند. تنوع موضوع اختلافات محتمل و بالقوه شناسایی داور کامل برای همه پروندهها را غیرممکن میسازد. با این حال چند موضوع وجود دارد که طرفها باید در انتخاب خود مورد توجه قرار دهند چرا که پارهای از اوصاف و خصوصیات در اکثر پروندهها مفید است که ازجمله به اهلیت و تابعیت داوران میتوان اشاره کرد. طرفین اختلاف این اختیار را دارند که تعداد داوران را انتخاب نمایند. آن ها میتوانند مقرر نمایند که یک داور، سه داور، چهار داور یا هر تعداد دیگری به اختلاف آن ها رسیدگی نمایند.دیوانهای داوری برخلاف دادگاههای دولتی عموماً نهادهای دائمی و دارای جایگاه مشخص حقوقی نیستند. این دیوانها برای هر پروندهای جداگانه تشکیل میشوند. فقط بعد از تعیین داوران است که رکنی واجد صلاحیت رسیدگی به اختلاف یا دستور اقدامات موقت بهوجود میآید. از این لحاظ دیوان داوری بالفعل و واقعی را باید از سازمان داوری که تحت اشراف آن داوری انجام میشود و سازمانی از پیش موجود و دارایی نوعی دوام است متمایز ساخت. هرچند نهاد داوری جریان داوری را اداره میکند و در برخی موارد بر آن نظارت میکند ولی اختلافات میان طرفها را حلوفصل نمیکند. این وظیفه به خود دیوان و هیأت داوری که مشخصاً برای اختلاف خاص تعیین شده اختصاص دارد.
ازآنجایی که تعیین داور امری اجتنابناپذیر در هرگونه داوری است، همه قواعد داوری و قوانین ملی حاوی مقرراتی تفصیلی در زمینه اصول کلی حاکم بر، تعیین داوران است. بهعلاوه، این مقررات اغلب مشخص میکنند که اگر ترکیب دیوان داوری پیش از صدور حکم ناقص شود، مثلاً یکی از داوران فوت کند، صلاحیت خود را از دست بدهد یا ازهمکاری با داوران دیگر امتناع کند چه اتفاقی میافتد. در اینجا است که قوانین و قواعد گوناگون به بحث راجع به مداخله دادگاهها و مقامهای ناصب میپردازند اما تمامی این قواعد و قوانین نیز در وهله اول این امر را به اراده طرفین واگذار میکنند و در صورت عدم توافق در این زمینه بایستی به قوانین داوری جهت تعیین تکلیف رجوع کنیم. در داوریهای تجاری بینالمللی اصل حاکمیت اراده طرفین به هنگام تنظیم موافقتنامه داوری در درجه اول قرار دارد و این طرفین هستند که بهوسیله موافقتنامه داوری حوزه صلاحیت داوران را مشخص میکنند ولیکن بایستی این نکته را درنظر داشت که ایشان دارای قدرت نامحدود نیستند بلکه قوانین گوناگون محدودیتهای را جهت کنترل و نظارت طرفین اعمال میکنند درغیر اینصورت طرف قویتر میتواند شروط خود را به طرف ضعیف تحمیل کند و از این طریق زمینه را برای داوری غیرمنصفانه بهوجود آورد. در جریان داوری معمولاً طرفین اختلاف از داور یا داوران منتخب خود انتظار دارند که جریان داوری را با کفایت تمام، با کمترین هزینه ممکن، در نهایت انصاف و عدالت و بیطرفی پیش ببرد و نهایتاً با صدور یک رأی مؤثر و الزامآور جریان داوری را به اتمام برساند. برای اینکه داور قادر باشد چنین انتظاراتی را برآورده سازد بایستی وظایفی را در جریان داوری انجام دهد. این وظایف، معمولاً در تمامی قوانین یکسان هستند و به عنوان اصولی کلی در داوری بینالمللی پذیرفته شدهاند و قوانین مختلف ضمانت اجراهایی راجع به آن ها در نظر گرفتهاند. از طرف دیگر، داور درجریان رسیدگی این اختیار را دارد که درمورد پارهای از امور تصمیمگیری نماید. اینکه داور یا هیأت داوری در چه مسائلی حق اظهارنظر و اتخاذ تصمیم دارد، در ابتدا بستگی به توافق طرفین دارد و درصورت عدم توافق طرفین، این قانون حاکم است که مشخص میکند که داور دارای چه اختیاراتی میباشد.
از میان سئوالهای متعددی که از رجوع به داوری طبق مراتب فوق الذکر متبادر به ذهن است و شایستگی بحث و پاسخگویی را دارد تحقیق حاضر در صدد مشخص نمودن مراحل انتصاب داور می باشد، لذا سؤال اصلی این است که انتصاب داور با توجه به سازمانی یا موردی بودن داوری در قوانین گوناگون چگونه میباشد و چه اصول کلی و محدودیتهایی بر جریان تعیین داور در مراحل مختلف داوری حاکم میباشد؟
بحث دیگر که درخصوص داور مطرح می شود، صلاحیت داور به معنای عام است. قوانین داخلی برای تعیین داور، شرایطی معین می کنند یا محدودیتها و ممنوعیتهایی را تحمیل می نمایند که عمدتاً مربوط به اهلیت وتابعیت او میباشد.داور باید اهلیت داشته باشد،یعنی از نظر سن و روحی و روانی شرایطی را که در قواعد عمومی معاملات برای صحت معامله لازم است دارا باشد.تشریح شرایط جسمی و روحی و روانی داور در حقوق داخلی ضرورتی ندارد زیرا در حقوق همه کشورها شناخته شده است و در حقوق ایران تحت شرایط اساسی صحت معامله در ماده 190 قانون مدنی مورد مطالعه قرار می گیرد.ولی در تجارت بین الملل در مورد صلاحیت شخص حقوقی و زن و اتباع بیگانه و قضات و صاحب منصبان حقوقی ابهام وجود دارد و نیاز به توضیح دارد.
ولی غیر از اهلیت و تابعیت که بعضی افراد را از انجام داوری ممنوع می کند گاهی در موارد خاص برای اشتغال به داوری اوصافی در نظر گرفته می شود و محدودیت هایی را بر تعیین داور تحمیل می کند از جمله اینکه در بعضی نهادهای داوری لیستی وجود دارد که داور باید از لیست داوران که توسط نهاد تهیه و تنظیم شده است انتخاب شود،بعضی از موسسات داوران واجد صلاحیت را شناسایی و به طرفین اختلاف ارجاع و معرفی می نمایند یا اینکه علاوه بر انتخاب از لیست داوران در مواردی داور باید حقوقدان باشد و صلاحیت علمی و شرافت
شغلی داشته باشد چنین محدودیت هایی مفید است و موجب می شود داور واجد صلاحیت انتخاب شود. بنابراین داوران باید از میان کسانی که صلاحیت اشتغال به داوری را دارند انتخاب شوند درغیر اینصورت موجبات جرح آنان بهوجود خواهد آمد.
سؤال دیگری که در تحقیق حاضر برانیم که به آن پاسخ دهیم بحث تعداد داوران می باشد. در داوری نیز با توجه به طبیعت و اهمیت اختلاف و سرعت رسیدگی نوع داوری نیز می تواند متفاوت باشد و به صورت داوری منفرد یا هیئت داوری باشد.در بند د ماده یک قانون داوری تجاری بین الملل نیز مقرر شده است که داور اعم از داور واحد یا هیئت داوران است.به طور کلی تعداد داورانی که برای رسیدگی به اختلاف، تعیین می شوند بستگی به اراده طرفین دارد. گاه داور منفرد و گاه هیأت داوری که هریک ازین موارد دارای مزایا و معایبی می باشد و شیوه های انتخاب داور نیز نه تنها در هر دو متفاوت بلکه در سیستم های حقوقی گوناگون نیز شیوه تعیین داوران متفاوت می باشد.
سؤال دیگر، راجع به روش تعیین داور میباشد.به طور کلی روش تعیین داوریا داوران و چگونگی تشکیل دیوان داوری به اراده طرفین واگذار شده است ولی در مواردی نیز مقررات تکمیلی و جایگزین وجود دارد که در صورت اهمال طرفین در زمینه روش تعیین داور به اجرا گذاشته می شود مانند اینکه از شخص ثالثی مانند رییس یک دیوان داوری یا رییس دیوانعالی یک کشور یا رییس دیوان دادگستری بین المللی به عنوان مقام ناصب تقاضای تعیین شود، و به همین ترتیب قوانین تکمیلی زیادی وجود دارد که ما به آن ها خواهیم پرداخت.
سؤال اساسی دیگری که در ادامه مباحث پیشین درصدد پاسخگویی به آن هستیم این میباشدکه طرفین اختلاف از داوران منتخب خود چه انتظاراتی را دارند به عبارت دیگر داورانی که طرفین را با اراده آزاد خود انتخاب نمودهاند چه وظایفی را بر عهده دارند و چه کسی این وظایف را بر آن ها تحمیل میکند؟ ازجمله این اصول میتوان به اصل استقلال و بیطرفی داوران، اصل محرمانه بودن داوری اصل ابلاغ صحیح و رعایت رفتار مساوی و رعایت حق دفاع نام برد .
آیا هیأت داوری این اختیار را دارد که درجریان رسیدگی راجع به برخی مسائل اظهارنظر کند و تصمیمی اتخاد نماید؟ درصورت داشتن چنین حقی، این اختیار از کجا ناشی میشود؟ درصورتی که داوران از حدود اختیار و صلاحیت خود تجاوز کنند چه ضمانت اجرایی برای آن ها درنظر گرفته شده است؟ از جمله مهمترین اختیارات داوران میتوان به تعیین زبان و مکان داوری، تعیین قانون حاکم، صدور دستور موقت و اقدامات تأمینی، تعیین مدت زمان رسیدگی و تغییر آن، بازدید و بازرسی از اماکن و انجام تحقیقات لازم، تشکیل جلسه آماده سازی، استماع اظهارات طرفین و شهود و رسیدگی در مورد آن ها وصدور رأی داوری نام برد که تمامی این اختیارات برگرفته از موافقتنامه داوری میباشد و درصورت سکوت طرفین، قانون حاکم حدود صلاحیت و اختیارات آن ها را مشخص میکند.
با توجه به مباحث فوق هدف از تدوین این پایان نامه، بررسی اصول کلی حاکم بر تعیین داوران در نظامهای حقوقی گوناگون بالاخص قانون داوری تجاری بینالمللی ایران، قانون نمونه داوری آنسیترال، قواعد داوری اتاق بازرگانی بینالمللی میباشد.بررسی وظایف و اختیارات داوران بر اساس موافقتنامه داوری و قوانین و قواعد حاکم بر جریان داوری از دیگر اهدافی است که در این تحقیق در پی پاسخگویی به آن هستیم.
امروزه داوری در زمینه تجارت بین الملل گسترش چشمگیری پیدا کرده است علت این توجه و توسعه آن است که رسیدگی مذکور دارای بنا و بنیادی قراردادی است و این امر با طبع اختلافات و دعاوی محافل بازرگانی بین المللی بیشتر دمساز است. در این فرایند نکته مهم آن است که طرفین دعوا به شخصیت کسانی که به مسائل آن ها رسیدگی میکنند اهمیت میدهند. در نظام داوری بنا بر اصل حاکمیت اراده طرفین میتوانند راجع به تعداد، شیوه تعیین، اوصاف و شرایط داوران خود تصمیمگیری میکنند و کسانی را برگزینند که خواه از نظر کمیت و خواه از نظر کیفیت مطابق با اهداف آن ها باشد. همچنین در داوری رسیدگی غیرعلنی است و این امر تضمینکننده اصل محرمانه بودن داوری میباشد که هم در مسائل مدنی و هم درامور اقتصادی و تجاری، قابل توجه است. یکی دیگر از اموری که طرفین همواره در هنگام رسیدگی به آن اهمیت ویژه میدهند این است که افرادی به اختلاف آن ها رسیدگی کنندکه مستقل و بیطرف نسبت به اصحاب دعوا باشد. طرفین مایلاند یکسری وظایف و مسؤلیتها را نیز به عهده داوران منصوب خود قرار دهند و این اطمینان را داشته باشند که درصورت عدم توافق راجع به هر موضوعی در موافقتنامه داوری، داورانی هستند که با توجه به اختیاراتی که دارند جریان داوری را به پیش ببرند. داوری تجاری بینالمللی از طریق ضمانت اجراها و محدودیتهایی که به هنگام نصب داوران در نظر می گیرد این اهداف را برآورده میسازد. از این رو با توجه به فوایدی که داوری دارد گرایش به داوری در سالهای اخیر افزایش یافته است و قوانین و قواعد زیادی در این زمینه تصویب شده است. پس از وصف اهمیت شیوه رسیدگی حلوفصل اختلافات از طریق داوری یکی از مهمترین موضوعات داور تعیین حدود وظایف و اختیارت داوران در دعاوی تجاری بازرگانی میباشد زیرا همانطور که قبلاً بیان کردیم داور شرط لازم فرایند داوری میباشد،کیفیت رسیدگی داوری تا حد زیادی بستگی به کیفیت و مهارت داوران انتخابی دارد. همان اختلافی که ممکن است به شکل سریع، رضایتبخش و کم هزینه در دیوان داوری قوی و خوب گزینششده حل شود ممکن است در هیأت داوری ضعیف به داوری طولانی و پرنزاع تبدیل شود و به حکمی بینجامد که در معرض اعتراض و اقدامات ضداجرایی باشد. به همین دلیل، انتخاب داوران اگر نگوییم تنها جزء مهم و حیاتی در همه داوریهاست دست کم یکی از قسمتهای مهم آن است. با توجه به نیاز جوامع به داوری تجاری بینالمللی کنوانسیونها، سازمانها و قوانین گوناگونی در این زمینه به وجود آمدهاند و مقررات مفصلی درخصوص انتصاب داوران ،وظایف و اختیارات ایشان دربردارند. با توجه به نکات فوق، دولت جمهوری اسلامی ایران نیز درصدد برآمد که قانون داوری تجاری بینالمللی رابه تصویب برساند که دربردارنده پاسخی به نیازهای جدید روابط تجاری باشد زیرا قبل از آن داوری در ایران بر اساس مقررات داوری که در آیین دادرسی مدنی وجود داشت اداره میشد، از این رو کمبودهای زیادی در این زمینه احساس میگردید. این قانون در ماده10 و 11 به صورت مفصل به اصول کلی حاکم بر روشهای تعیین داور در داوریهای تجاری بین المللی پرداخته است و مراحل تعیین داور را در تمامی حالات پیشبینی نموده است. و در سایر مواد نیز بهطور پراکنده از وظایف و اختیارات داوران نام برده است. خوشبختانه قانونگذار ما در تدوین این قانون الگوی خوب و جالبی را در اختیار داشته که همان قانون نمونه داوری آنسیترال میباشد. این قانون نمونه، پس از سالها بررسی و مطالعه کارشناسان کشورهای مختلف، در سال 1985 مورد تصویب کمیسیون سازمان ملل متحد برای حقوق تجارت بینالمللی (آنسیترال) واقع شد و مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه مورخ 11 دسامبر 1985 خود به کشورهای جهان توصیه کرد که برای ایجاد وحدت حقوقی در داوری بازرگانی بینالمللی از قانون نمونه بهره گیرند. مواد 10 و 11 قانون ایران نیز مطابق با مواد 10 و 11 قانون نمونه میباشند با این وجود این به معنای تقلید صرف قانونگذار ما از قانون نمونه نمیباشد بلکه قانونگذار ما با توجه به شرایط و اوضاع و احوال جامعه ایرانی به قانونگذاری پرداخته است، از این رو شاهد تفاوتهای در مقررات این دو قانون میباشیم. یکی دیگر از ضرورتهایی داوری تجاری بینالمللی ایجاد سازمانهای داوری گوناگون در سطح جهان میباشد که از جمله مهمترین این سازمانها، سازمان داوری اتاق بازرگانی بینالمللی است که همواره در عرصه داوری پیشتاز و اثرگذار بوده است. هم قواعد داوری اتاق و هم آرا داوری که در چارچوب داوریهای اتاق صادر میشود، از مهمترین منابع حقوقی در زمینهی داوری بینالمللی است و از عوامل شکل دهنده و سازنده رویه داوری بینالمللی به شمار میرود. این اتاق بزرگترین و مهمترین تشکل سازمان یافته بخش خصوصی اقتصادی است که به صورت یک سازمان بینالمللی غیردولتی تشکیل گردیده است و در صحنه بازرگانی بینالمللی حضور و نقش مؤثری داشته است. این سازمان نیز دارای قوانین مفصل در زمینه تعیین داوران میباشد از این رو اهمیت این سه قانون در شرایط کنونی باعث شد در این تحقیق به بررسی این سه قانون در خصوص موضوع پایاننامه بپردازیم و در موارد مقتضی هم برای تبیین موضوع و یا نشان دادن موارد افتراق به بررسی سایر قوانین و قواعد داوری در مراحل مختلف داوری بپردازیم.
از آنجا که این پژوهش در خصوص تعیین داور، حدود وظایف و اختیاراتش در داوریهای تجاری بینالمللی است و در این خصوص به پایاننامههای کشور و پایگاههای اینترنتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری رجوع شده است، تا کنون کتاب و پایاننامه و یا کار تحقیقی که بهطور مستقیم به این موضوع پرداخته باشد نگارش نشده است و بحثهای صورت گرفته بسیار مجمل و پراکنده بوده و منبعی که به طور مستقیم این موضوع را بررسی کرده باشد یافت نگردید. اما با این حال با مراجعه به کتابخانهها و رویت محتویات کتابها و مقالات حقوقی و تجاری و ملاحظه مطالب موجود در سایتهای داوری میتوان به تعدادی آثار که تا حدودی مرتبط با موضوع پایاننامه انتخابی باشد، اشاره کرد. از جمله میتوان به کتاب داوری تجاری بینالمللی نوشته دکتر عبدالحسین شیروی، داوری بینالمللی در دعاوی بازرگانی نوشته دکتر احمد امیرمعزی و داوری تجاری تطبیقی نوشته دیاملیو و همکارانش اشاره کرد.
اصولاٌ روش متداول در علم حقوق روش کتابخانهای و استفاده از کتابها و مراجع موجود است و کمتر به روشهای دیگر رجوع میشود. شیوه تحقیق در این پایاننامه نیز از این قاعده مستثنی نیست، لذا در تحقیق حاضر به روش کتابخانهای به نگارش مطالب پرداخته خواهد شد به این صورت که ابتدا مطالب مربوط به موضوع از کتب و مقالات و جزوات و قانونهای گوناگون جمع آوری میشود و پس از استخراج مطالب و جمع آوری اطلاعات به منظور دستیابی به نتیجه موردنظر به تحلیل آن ها خواهیم پرداخت.
بنابراین در این پژوهش بر آن شدیم که ابتدا به اصول کلی حاکم بر تعیین داوران بپردازیم، لذا، اموری از قبیل تعداد داوران، شیوههای تعیین داوران، مشارکتکنندگان در تعیین فرایند داوری، گزینش داوران و محدودیتهای آزادی اراده در تعیین فرایند داوران را در فصل اول مورد بررسی قرار میدهیم و در ادامه نیز برای تبیین موضوع و بیان یکسری تفاوتها به بررسی قوانین گوناگون در این زمینه بپردازیم .
در فصل دوم نیز به موضوع وظایف و اختیارات داوران خواهیم پرداخت، لذا در مبحث اول وظایف داوران را برخواهیم شمرد و در مبحث دوم نیز اختیارات وی را مشخص میکنیم.
-جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوقی، کتابخانه گنج دانش، چاپ بیستویک، تهران، 1388، ص 283
تعیین دقیق موارد پرداخت دیه از بیتالمال به جهت اهمیت ارتباط آن با نیازهای اقتصادی جامعه و بیان قلمرو و شرایط و نحوه اجرای آن
بعد از برقراری نظام مقدس جمهوری اسلامی در ایران، قوانین جزایی نیز دچار تحول شده و دیات به عنوان یکی از مجازاتهای اصلی در نظر گرفته شد و یکی از مسئولین پرداخت دیه در فقه اسلامی و قانون جزا نیز بیتالمال میباشد. این پژوهش هم به لحاظ جنبه های اقتصادی و آثار آن و هم از لحاظ عدالت اجتماعی و عدالت قضائی مسئله به بیان مبانی آن از جمله پایمال نشدن خون مسلمان، قصور حکومت در ایجاد نظم، مصالح اجتماعی و اعتقادی، جهات عاطفی و جنبههای سیاسی آن پرداخته و به شرح مصادیق پرداختی دیه از بیتالمال مانند قاضـی بـه صورت غیر عمد خطایی انجـام دهد، ادله کافی بر نسبت دادن قتل به شخص یا گروه خاص وجود نداشته باشد، شخصـی از خود در مقابل مجنـون مهـاجم دفاع کندو منجر به کشته شدن مجنون مهاجم شود، شخص قاتل یا عاقله ندارد یا عاقله او توان مالی بر پرداخت دیه را ندارد، اعمال مأمورین نظامی یا انتظامی در راستای اجرای اوامر آمر قانونی متضمن ایراد صدمهای بر خود یا کسی شود و… خواهد پرداخت و همچنین به ابهاماتی در خصوص قلمرو مسئولیت بیتالمال و اینکه آیا قوانین اجرای احکام دیات در مورد پرداخت دیه از بیتالمال هم قابل اعمال میباشد یا خیر؟ آیا بیتالمال هم شامل تغلیظ دیه میگردد یا خیر؟ یا اینکه دادگاه در مورد اجرای احکام دیه از بیتالمال چه روندی عمل خواهد کرد؟
در کشور ایران وزارت دادگستری هر ساله مبالغی را از محل اعتبار مشخص شده در بودجه تصویبی بابت دیه مصدومین و مقتولین در راستای اعمال مواد 473، 474، 475، 477، 484، 485، 486، 487 قانون مجازات اسلامی وفق آراء صادره از محاکم صالح سراسر کشور که بر عهده بیتالمال گذاشته شده به اولیای دم مرحومین و مصدومین پرداخت می کند، هدف از این برنامه حمایت و جبران بخشی از لطمات وارده به افراد آسیب دیده جامعه میباشد و امور دیه وزارت دادگستری با ترکیبی از کارشناسان با تجربه، متعهد و دلسوز ضمن تعامل با معاونین اداری و مالی دادگستریهای سراسر کشور، دوایر اجرای احکام، صندوق تأمین خسارتهای بدنی، ستاد دیه و… روزانه نسبت به حل و فصل مشکلات ارباب رجوع، رفع اشکال از پروندهها، تشکیل پروندههای جدید، محاسبه و پرداخت دیه پروندههای واجد شرایط و … در محیطی پویا و خلاق، با بهره گرفتن از امکانات موجود انجام وظیفه می کند.
1- بیان مسئله
مسئله دیه در قوانین گذشته از دوران ملل و اقوام ابتدایی گرفته تا قانون مکتوب حمورابی و پس از آن همچنین در ادیان گذشته هر چند در غیر معنای مصطلح و امروزی آن مطرح و مدنظر بوده و برای حفاظت از جان انسانها و احترام خون آن ها بدان تمسک میشده است بعد از تشریع دین مقدس اسلام، مسئله دیه جایگاه خاص خویش را دریافت و مقررات و ضوابط خاصی برای آن وضع شد (اکرمی-1387).
دیه در کنار قصاص یکی دیگر از شیوه های مقابله با جنایات و جبران آن ها میباشند شیوه ای که از قبل از اسلام برای حل و فصل خصومتها و پایان بخشیدن به منازعات در جوامع مختلف از جمله در میان اعراب جاهلی مرسوم بوده است (میر محمد صادقی-1387).
دیه عکسالعملی است که تأسیس آن فرصت مناسبی را در گریز از تمسک به ابزار های سرکوب گر کیفری فراهم نموده و در همین حال ترمیم خسارت و صدمات وارده بر مجنی علیه را نیز ممکن میسازد چرا که پیش بینی اختیار اخذ دیه، در جنایات عمدی زمینه موثری را در ترغیب مجنی علیه به عدم مطالبه قصاص پدید آورده است (صادقی-1386).
پرداخت دیه از بیتالمال دارای مقررات و شرایط بسیاری است، مسئولیت دولت در پرداخت دیه مقتولین یک استثناء است لذا به موارد مشکوک تعمیم داده نمیشود دیه از سوی دولت مشروط به آن است که صاحبان خون دیه را مطالبه کرده و دولت نیز توان مالی پرداخت دیه را داشته باشد. دولت نسبت به جراحات موضحه و بالاتر از آن، ارش جنایات، تغلیظ دیه و پرداخت دیه مقتول بلاوارث مسئولیت دارد (بای -1382).
در مواردی که وقوع جنایت ناشی از اعمال مشروع حاکمیت تشخیص میگردد ضمان بر عهده جانی ثابت نشده، دیه از بیتالمال پرداخت میشود این در صورتی است که جانی عامد در جنایت نبوده و یا خود مرتکب تقصیر نکرده باشد مانند مأموری که در اجرای دستور آمر قانونی تیراندازی کرده و هیچگونه تخلف از مقررات نکرده است ضامن دیه مقتول نمیباشد و دیه از بیتالمال پرداخت میشود. در این
موارد قانونگذار خود سبب جنایت بوده و با فقدان خطای جزایی مرتکب سبب اقوی از مباشر محسوب میشود (صادقی-1386).
از جمله موارد دیگر اینکه هرکس بمیرد و وارثی نداشته باشد امام و حاکم وارث او میباشد و دیه از بیتالمال پرداخت میشود (میر محمد صادقی-1387).
در این تحقیق سعی میشود موارد پرداخت دیه از بیتالمال را به جهت اهمیت دلایلی که گفته شد مورد بررسی قرار گرفته و چگونگی نحوه اجرای آن در جامعه کنونی ما مورد بحث قرار گیرد، دولت به عنوان نماینده بیتالمال به گونه ای مسئولیت ناشی از عمل غیر را به عهده میگیرد. قلمرو مسئولیت دولت در پرداخت دیه و مبانی آن مورد بررسی قرار میگیرد و شرایط پرداخت دیه از بیتالمال و تشریفات اجرای احکام دیات از مباحث اصلی این پایان نامه است.
2- سابقه تحقیق
ضمن بررسیهایی که بنده راجع به پیشینه تحقیق موضوع پایان نامهام داشتم به پژوهشهایی برخورد کردم که نویسندگان آن ها تحقیقات کاربردی و جامعی در این زمینه داشتهاند، که به برخی از آن ها اشاره میکنم :
– حسینعلی بای ( 1382)، در پایان نامه مسئولیت دولت در پرداخت دیه، به علل مسئولیت دولت پرداخته و آن را مشروط به آن دانسته که صاحبان خون دیه را مطالبه کنند و دولت نیز توان پرداخت آن را داشته باشد.
– عباسعلی حیدری (1387)، در مقاله تحلیل فقهی و نقد موادی از قانون مجازات اسلامی راجع به مسئولیت بیتالمال در پرداخت دیه قتل ضمن بررسی مبانی فقهی مسئولیت بیتالمال در پرداخت دیه، مسئول دانستن بیتالمال را در برخی مواد قانونی منحصر دانسته و راهکارهای جایگزینی را که با مقتضیات زمان، شرایط اجتماعی و عرفی جامعه سازگاری بیشتری داشته باشد پیشنهاد میکند.
– حسینعلی بای (1383)، در مقاله قلمرو مسئولیت بیتالمال در پرداخت دیه، مسئولیت دولت را شامل تغلیظ دیه، دیه جراحات، ارش جنایات و خسارات افزون بر دیه نام برده است.
– احمد اکرمی ابرقویی ( 1387)، در پایان نامه مطالعه تطبیقی مسئولین پرداخت دیه در حقوق موضوعه، فقه امامیه و فقه عامه به جایگاه دیه در گذشته و قوانین پرداخته است و ماهیت دیه را ماهیتی دوگانه (کیفری- جبران خسارت) دانسته است و به توضیح مسئولین پرداخت دیه (جانی، عاقله، بیتالمال و ضامن جریره و …) پرداخته است.
– محمدباقر منصوری فرد (1391)، در مقاله دامنه مسئولیت بیتالمال در دیه جراحات به بیان موارد پرداختی دیه جراحات از بیتالمال و بررسی آن ها از دیدگاه فقها، قانون جزا و رویه قضایی میپردازد و مبنای آن را نیز هدر نرفتن خون مسلمان، برقراری نظم و امنیت در جامعه و جبران ضرر و زیان اعلام میدارد.
– احمد باقری و همکاران (1389)، در مقاله تغلیظ دیه و مسئولیت بیتالمال ضمن بیان ادلّه مسئولیت بیتالمال در پرداخت دیه مغلّظه از جمله اطلاق و عموم روایات تغلیظ دیه و روایات ناظر به مسئولیت بیتالمال در پرداخت دیه، دیه مغلّظه را به عنوان حکم مستقل بیان نموده و پرداخت دیه از بیتالمال را نقض اصل شخصی بودن مجازاتها، پایمال نشدن خون مسلمان و لزوم احتیاط در هزینه کردن بیتالمال برشمردند.
– لیلا اسدی (1381)، در مقاله اشتباه قاضی و نحوه جبران خسارت با اشاره به مراحل رسیدگی به دعاوی در حقوق ایران، چگونگی رفع اشتباه از احکام قطعی محاکم و تشریفات رسیدگی به اشتباه قاضی را بیان نموده و در بخش دیگری طرق جبران خسارت را ترمیم عینی، اعاده وضع به حالت سابق، جبران مالی و اعاده حیثیت دانسته است.
– حسینعلی بای (1384)، مبانی پرداخت دیه از بیتالمال را لزوم هدر نرفتن خون مسلمان، قصور حکومت در ایفای وظایف خویش و سهل انگاری در اداره مناسب جامعه، وجود مصالح اجتماعی، اعتقادی، عاطفی و سیاسی اعلام نموده است.
– محمد صادقی و علی صادقی (1391)، در مقاله بررسی فقهی و حقوقی موارد پرداخت دیه توسط بیتالمال، اصل در پرداخت دیه بر عهده جانی است لیکن در مواقع خاص بر عهده غیر جانی مستقر میگردد و از آن جمله بیتالمال است که موارد پرداخت دیه از بیتالمال را بیان و برخی موارد فقهی را که در قانون گنجانده نشده است را مطرح کرده است.
3- ضرورت و نوآوری تحقیق
در قوانین جزایی ایران ابهاماتی در خصوص اجرای احکام دیات و خصوصاً موارد پرداخت دیه از بیتالمال و شرایط و نحوه اجرای آن وجود دارد که محقق را بر آن داشته که تحقیق جامعی را در مورد تمامی موارد پرداخت دیه از بیتالمال را گردآوری کرده و در کنار مواد قانونی به تجزیه و تحلیل آن بپردازد و محسوس و ملموس نماید. اهمیت بیتالمال هم از دلایل دیگری است که اینجانب را بر آن داشت تا تحقیقی را به این موضوع اختصاص دهم.
از نظر حیطه موضوعی : پرداخت دیه از بیتالمال از استثنآت اجرای احکام جزایی است و موارد آن محدود و نیازمند تشریح و تبیین میباشد و کمتر به آن پرداخته شده است.
از نظر محدوده زمانی : با توجه به تصویب قانون مجازات اسلامی جدید در اردیبهشت ماه سال 92 و تغییرات به وجود آمده در آن و منتشر نشدن کتب و مقالات متعدد در این خصوص میتوان این تحقیق را از جنبه جدید بودن مورد توجه قرار داد، در قانون فوقالذکر در حمایت از مجنی علیه به این صورت که بحث پرداخت دیه از بیتالمال تقویت شده و حداقل صدمه به مجنی علیه مدنظر بوده است.
4- سؤالات تحقیق
5- فرضیات تحقیق
6- هدفها و کاربردهای تحقیق
از انتخاب موضوع موارد پرداخت دیه از بیتالمال و چگونگی رسیدگی آن در دادگاهها دو هدف مهم مدنظر بوده است هدف نخست، هدف آرمانی است و آن یادآور تکالیف و خدمات حکومت اسلامی در برابر مردم است و هدف دیگر انتخاب این موضوع، هدفی کاربردی است، سؤالها متعددی برای محاکم دادگاهها در خصوص مسئولیت دولت در پرداخت دیه مطرح بوده و هست و از آن جمله تعیین دقیق موارد پرداخت دیه از بیتالمال به جهت اهمیت ارتباط آن با نیازهای اقتصادی جامعه و بیان قلمرو و شرایط و نحوه اجرای آن است. امید است نتیجه حاصل از این تحقیق بتواند قضات دادسراها و دادگاه های عمومی و انقلاب را در جهت عملکرد بهتر یاریگر باشد، همچنین قابل استفاده برای نهادهای قضایی و تقنینی کشور، کارمندان دادگستری، وکلا، سازمان زندانها و … میباشد.
7- روش و نحوهی انجام تحقیق و بدست آوردن نتیجه
روش بکار رفته در این پایان نامه استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و از طریق فیش برداری به تحقیق و تفحص در کتب و مقالات حقوقی، مجلات، سایتهای اینترنتی علمی و حقوق و آرای دادگاهها پرداخته شده و سپس با تجزیه و تحلیل این مطالب تحقیق حاصل شده است.
8- ساماندهی تحقیق
این پایان نامه در سه فصل تنظیم شده است که فصل اول آن شناخت مفاهیم و اصطلاحات مرتبط میباشد. بخش اول این فصل به واژه شناسی شامل مفاهیم دیه و بیتالمال از جنبه های مختلف و پیشینه تاریخی دیه میپردازد. در بخش دوم به ماهیت حقوقی دیه و مبانی مسئولیت بیتالمال نسبت به پرداخت دیه مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل دوم پایان نامه به مصادیق و چگونگی رسیدگی به پرداخت دیه از بیتالمال اختصاص یافته است که در سه بخش به تشریح مصادیق و قلمرو مسئولیت بیتالمال نسبت به پرداخت دیه و نحوه رسیدگی در دادگاه های کیفری و حقوقی پرداخته است.
در فصل سوم با عنوان تشریفات اجرای احکام و پرداخت دیه از بیتالمال، مراحل مختلف اجرای احکام را بیان داشته و به تبیین سابقه پرداخت دیه در قوانین جزایی ایران و اهم وظایف اجرایی امور دیه وزارت دادگستری و ضمانت عدم اجرای پرداخت دیه پرداخته است.
ی آن و رفع ابهامات کنوانسیون رم 1980 کمک کرده است (Garcimartin, 2008: 61 ).
در حال حاضر بارزترین و گستردهترین اصل حقوقی پذیرفتهشده در زمینهی حقوق بینالملل خصوصی در نظامهای حقوقی جهان اصل حاکمیت اراده است (Symeon, 2010: 541).
اصل حاکمیت اراده از آزادی اراده طرفین و برتری مصلحتاندیشی آنان با توجه به موضوع و احوال حاکم بر قرارداد ناشی شده و به طرفین این امکان را میدهد تا قانون دلخواه را بر قرارداد بار کنند و این انتخاب ازنظر قانونگذار قابلاحترام است اما همانند تمام اصول حقوقی با محدودیتهایی روبهرو است و نمیتوان آزادی مطلق را برای طرفین قرارداد قائل شد (Behr, 2011: 241). بنابراین بررسی حدود و ثغور آن ضروری به نظر میرسد. وجود اصل آزادی انتخاب قانون حاکم از یکسو و سکوت دو طرف قرارداد و عدم اعمال این حق از سوی دیگر، منجر به ایجاد نظریههایی در زمینهی ارائه یک معیار منطقی جهت اتخاذ قانون حاکم بر قرارداد گشته است. از جمله این نظریهها میتوان به قانون نزدیکترین ارتباط، قانون اقامتگاه، قانون دادگاه مقر رسیدگی و … اشاره نمود. نوآوریهای مقرره رم یک در زمینهی پذیرش نظریهی اصلح و تعیین قانون حاکم چشمگیر و قابل توجه است (Nielsen & Lando, 2008: 1688).
با توجه به مباحث مطرح شده و شرایط موجود درزمینهی تعهدات قراردادی و نسخ کنوانسیون رم 1980 و فقدان منبع داخلی که به این مهم پرداخته باشد ضرورت آغاز بررسی این تغییرات در داخل کشور بیشتر احساس میگردد؛ بهویژه آنکه صرفنظر از حاکمیت مقرره بر قراردادهای منعقده مابین کشورهای عضو اتحادیه اروپا، امکان حاکمیت این مقرره بر قراردادهای بینالمللی واقعشده توسط اشخاص کشورهای غیر عضو نیز تحت شرایطی وجود دارد. بهاینترتیب پژوهش پیش رو به بررسی این مقرره اختصاص دادهشده است تا آغازگر امور پژوهشی گستردهتر گردد.
ب- سؤالهای پژوهش:
– فرضیههای پژوهش:
ث- حدود پژوهش:
این پژوهش به بررسی مقرره رم یک اتحادیه اروپا می پردازد.
ج- اهداف پژوهش:
بررسی مقرره رم یک در حدود قانون حاکم بر تعهدات قراردادی و مشخص نمودن میزان تغییرات و جهتگیریهای اتحادیهی اروپا با در نظر گرفتن نسخ کنوانسیون رم 1980 مهمترین هدف این پژوهش است. با دستیابی به این مهم میتوان قواعد حل تعارض نوین که حاصل توافق کشورهایی با نظامهای حقوقی متنوع و اصیل است را شناسایی نمود و از آن در رفع تعارض قراردادهای بینالمللی مدد جست.
چ- روششناسی پژوهش:
این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات در آن به صورت کتابخانهای و با بهره گرفتن از اسناد،کتابها، مقالات، سایت های اینترنتی، و سایر منابع موجود است.
ح- تقسیم مطالب پژوهش:
پژوهش در سه فصل کلی ارائه شده است. فصل اول به کلیات اختصاص دادهشده و در آن به مفاهیمی همچون تعیین قلمرو مقرره، مفهوم تعهدات قراردادی و مستثنیات آن و نیز ارتباط مقرره با سایر مقررات و کنوانسیونها پرداخته میشود. فصل دوم در خصوص نحوهی تعیین قانون حاکم بر قرارداد بوده و در دو بحث کلی اصل حاکمیت اراده و محدودیتهای آن به بررسی موضوع میپردازد. نهایتاً آخرین فصل، در خصوص چگونگی تشخیص قانون حاکم بر قرارداد و نظر پذیرفتهشده از سوی مقرره در فرض سکوت طرفین بحث میکند.