امروزه در موارد بسیاری از علوم بین رشته ای صحبت می شود. یکی از این علوم دانش اخلاق حرفه ای است. این دانش از یکسو به اخلاق و تربیت اخلاقی افراد و از سوی دیگر به اقتصاد و تربیت حرفه ای آن ها وابسته است. علی رغم تأثیرات فراوانی که این دانش می تواند در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها داشته باشد اما چنان که باید و شاید بدان پرداخته نشده است. مقایسهی وضعیت اخلاق حرفهای در جهان صنعتی در دو حوزهی معرفتی و اجتماعی، منزلت اخلاق حرفهای در ایران باستان و جایگاه راهبردی اخلاق حرفهای در آموزههای اسلامی و منزلت اخلاق حرفهای در تمدن اسلامی با وضعیت موجود بیانگر این واقعیت تلخ است که از وضعیتی مناسب شأن تاریخی خود در توسعه ی اخلاق حرفه ای برخوردار نیستم و این در حالی است که تاریخ فرهنگی و دینی این سرزمین حامل گنج های گرانباری از میراث غنی خود در این مورد است. عدم رشد اخلاق حرفهای در مشاغل و سازمانها و توسعه نیافتگی آن به عنوان یک دانش عوامل فراوانی دارد، که یکی از آن ها کم کاری در حوزه اخلاق پژوهی به طور عام و اخلاق حرفهای به طور خاص است (قراملکی،1386: 23-22).
اخلاق حرفهای یکی از مسائل اساسی همه جوامع بشری است. در حال حاضر، متأسفانه در جامعه ما در محیط کار کمتر به اخلاق حرفهای توجه میشود. در حالی که در غرب سکولار، شاخهای با عنوان اخلاق حرفهای وجود دارد، ولی در جامعه دینی ما به اخلاق توجه کافی نشده است. جامعه ما نیازمند آن است تا ویژگیهای اخلاق حرفهای آشنا شده و برای تحقق آن فرهنگسازی شود(امیری و همکاران،1389). به نظر می رسد در چارچوب فرهنگ ما، عملی کردن مسأله اخلاقی به بزرگان و علمای دینی، مربیان و مدیران در سطح فردی، سازمانی و اجتماعی وابسته است. شاید بتوان گفت چاره کار برای توسعه اخلاق، ترویج آن و نوعی فایده باوری یا قاعده نگری است. فایده باوری که مقید به مجموعه ای از ارزش ها، هنجارها و قواعد مقبولیت یافته است(خاکی به نقل از غلامی،66:1388). اما بین پیروی صرف از ضوابط اخلاقی و داشتن تعهد عملی نسبت به ضوابط اخلاقی سطح بالا نیز تفاوت زیادی وجود دارد. تعهدات اخلاقی مستلزم عملکرد اخلاقی است و ارتقاء معیارهای اخلاقی مستلزم دستیابی به استانداردهای مطلوب رفتاری است(کیانی و همکاران،81:1387).
هر حرفه ای دارای مجموعه پیچیده ای از دانش، معیارها و اخلاقیات مربوط به رسالت حرفه بوده و به اعتماد عمومی نیاز دارد. در این خصوص، مجموعه معیارهای اخلاقی و رفتاری به وسیله جامعه حرفه ای توسعه می یابد و اهمیت آن درک می شود. هر چند به نظر می رسد مفهوم اخلاق حرفه ای محدود به حرفه مندانی چون پژشکان، وکلا، حسابداران و مانند آنان باشد، اما به لحاظ تاریخی، همه حرفه هایی که از پایداری و اقبال برخوردار بوده اند داراری مجموعه ای از اصول کاری و اخلاق حرفه ای می باشند(اسفندیاری مقدم، حسنلو،48:1389). یکی از حرفه ای که در طول تاریخ مطرح بوده است، حرفه ی معلمی است. در طول تاریخ انبیاء و الیاء الهی نه تنها به رعایت اخلاقیات سفارش نموده اند بلکه به عنوان معلم همه بشریت خود را ملزم به رعایت اخلاقیات می کرده اند. معلمان نیز در جامعه برای انجام رسالت خود مسئولیت های اخلاقی خاصی دارند که در حوزه اخلاق حرفه ای جای می گیرد.
الف) بیان مسأله :
اخلاق درفرهنگ لغت به معنی عادت، رویه، سجیه و… است. و در اصطلاح به آن دسته از صفات مثبت گفته می شود که با هنجار های جامعه همخوانی دارند. اخلاق به طور ساده شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آن گاه انجام صحیح و ترک ناصحیح است. به تعبیری دیگر، اخلاق معرفتی است که از افعال اختیاری انسان بر اساس یک سیر عقلایی شکل می گیرد. برخی نیز اخلاق را تدبیر انسان برای نفس خود تعریف کرده اند(قاسمی،1390:87). علامه مجلسی در تعریف اخلاق می گوید: «اخلاق ملکه ای نفسانی است که کار به آسانی از آن صادر می شود. برخی از این ملکات فطری و ذاتی اند و پاره ای از آن ها نیز با تفکر و تلاش و تمرین عادت دادن نفس به آن ها به دست می آیند.»(انجمن کتابداری قم،14:1386).
دانش ناظر به اخلاق از دو سطح معرفتی برخوردار است: علم اخلاق و فلسفه ی اخلاق. علم اخلاق دو رهیافت متمایز دارد: اخلاق حرفه ای و اخلاق کاربردی. اخلاق حرفه ای شاخه ای از اخلاق کاربردی است که به مباحث اخلاقی در حرفه می پردازد(قراملکی،1386: 11-10). برای فهم بهتر اخلاق حرفه ای ابتدا لازم است بدانیم که حرفه چیست؟ در تعریف حرفه چادویک می گوید: « واژه حرفه به معانی گوناگونی به کار می رود. حرفه در معنای وسیع کلمه صرفاَ به معنای شغل یک شخص است اما در معنایی محدودتر به نوع خاصی از فعالیت اشاره می کند که: اولاَ شخص، همراه با آن دارای موقعیتی خاص می شود و ثانیاَ با اصول اخلاقی خاصی گره خورده است.» (چادویک،1381). به عقیده ی قراملکی اخلاق حرفه ای، حوزه ای تخصصی در دانش اخلاق است که به بیان مسئولیت های اخلاقی بنگاه ها و مشاغل و نیز تحلیل مسائل اخلاقی در کسب و کار می پردازد، نقش عملیاتی در حل معضلات اخلاقی در کسب وکار دارد(قراملکی،137:1382).
از قرن هفدهم میلادی و با وقوع نوزایش علمی و انقلاب صنعتی، زندگی بشر به شدت با تکنولوژی، صنعت، حرف و مشاغل گوناگون و جدید گره خورده و پیچیدگی این تحولات و درهم تنیده بودن بسیاری از حرف و مشاغل با سازمان موجب پدید آمدن شخصیت های حقیقی در جامعه امروزی شده است. همان گونه که افراد و شخصیت های حقیقی در قبال محیط، مسئولیت اخلاقی دارند، یک شخصیت حقوقی هم در روابط جاری خود با دیگر اشخاص حقیقی یا حقوقی و جامعه ای که به آن تعلق دارد، وظایف و تکالیفی اخلاقی بر دوش دارد(غفوری نژاد،1387:58). اخلاق حرفه ای نیز بر حسب تنوع حرف دامنه ی بسیار وسیعی دارد: اخلاق پزشکی، اخلاق آموزش و پرورش، اخلاق پژوهش و … . یکی از حرفه های مهم و تأثیر گذار در جامعه حرفه ی معلمی است. معلم کسی است که به منظور آموزش معین به یک عده دانش آموز یا دانشجو در یک مؤسسه تربیتی استخدام می شود(شعاری نژاد،1375:411). معلمان کلیدی ترین عنصر یک نظام تعلیم و تربیت هستند. اهمیت جایگاه و نقش معلم در تعلیم و تربیت تا آنجاست که برخی معتقدند معلم، کفایت و کارایی او آیینه تمام نمای کفایت و کارایی هر نظام آموزش و پرورش است.
مرور سوابق تحقیقات انجام شده نشان داد که ابراهیم نیا (1374) در پژوهشی تحت عنوان اثر تشکل های صنفی در شکلگیری اخلاق حرفهای رانندگان برون شهری ایران، جوزفسون (1379) درپژوهشی تحت عنوان اصول اخلاق حرفه ای، عاملی (1381) در پژوهشی عنوان بررسی مبانی نظری اخلاق حرفه ای در اسلام، چادویک (1381) در پژوهشی تحت عنوان اخلاق حرفه ای، قراملکی و سیاری (1386) در پژوهشی تحت عنوان تحویلی نگری مانع ترویج اخلاق حرفه ای، فریور (1386) در پژوهشی تحت عنوان اخلاق حرفه مندی و پیشه وری در ایران باستان، قراملکی (1386) در پژوهشی تحت عنوان بر سر گنج، نخود ساز (1387) در پژوهشی تحت عنوان بررسی میزان کاربست مؤلفه های اخلاق حرفه ای در مراکز تربیت معلم شهرهای یزد و اصفهان، بهنام جام (1389) در پژوهشی تحت عنوان بررسی وضعیت اخلاق حرفه ای آموزش اعضای هیأت علمی دانشگاه شاهد، یعقوبی(1389) در پژوهشی تحت عنوان مسئولیت اخلاق حرفه ای در آموزش مهندسی، قاسمی (1390) با پژوهشی تحت عنوان اخلاق حرفه ای، ضرورت یا انتخاب، ماریو (2002) با پژوهشی تحت عنوان «بازنگری کدهای اخلاق حرفه ای پزشکی قانونی آمریکایی- انگلیسی با ملاحظاتی برای طراحی کد و سقدین (2011) در پژوهشی تحت عنوان قابلیت انعکاسی- هدف خاص درس اخلاق حرفه ای معلمان در این حوزه تحقیقاتی را انجام داده اند.
معلم در یک جامعه نقش بسیار مهمی دارد و آن تربیت نسل هاست. لذا نحوه ی عمل او در موقعیت های گوناگون می تواند تعیین کننده و اثر گذار باشد. این حرفه مهم در جامعه نیز همانند بسیاری از حرف نیاز به آن دارد که با اخلاقیات مربوط به حرفه خویش آشنا شود تا بداند که در موقعیت های مختلف و چه بسا متعارض چگونه عمل کند و بتواند با بهره گرفتن از آن به حل مسائل مربوط به حرفه ی خویش بپردازد. با عنایت به مرور سوابق نظری و پیشینه تحقیق و با توجه به اهمیت فراوان نقش معلم در جامعه وهمچنین عدم وجود کدهای اخلاقی مصوب برای معلمان مسئله پژوهش حاضر «بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان دوره ی متوسطه» است و به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که مؤلفه های اخلاق حرفه ای معلمان دوره متوسطه چیست؟
ب) اهمیت و ضرورت تحقیق:
رفتار اخلاقی، لازمه ی کارکرد بسامان یک جامعه است. می توان حجت آورد که اصول اخلاقی همانند چسب افراد جامعه را در کنار هم و با هم نگه می دارد. اهمیت مباحث اخلاقی در آن است که تنها راه صلاح و فلاح جامعه در اخلاقمند کردن انسان هاست. در اینجا به برخی از فواید اخلاق حرفه ای معلمان اشاره می شود:
فواید نظری:
فواید عملی:
پ) هدف های تحقیق :
هدف اصلی:
بررسی مؤلفه های منشور اخلاق حرفهای معلمان دوره متوسطه استان سمنان
اهداف فرعی:
ت) سؤال های تحقیق :
سوال اصلی:
مؤلفه های منشور اخلاق حرفه ای معلمان در دوره متوسطه استان سمنان چیست؟
سوالات فرعی:
ث)تعریف متغیر های تحقیق:
اخلاق ethics)): در لغت جمع خلق است، و خلق به معنی عادت، سجیه، طبع، مروت و دین است. نزد قدما اخلاق عبارت است از ملکه ای که طبق آن افعال انسانی بدون احتیاج به فکر و محاسبه و با سهولت صادر شود(صلیبا،1381:120). آن چه در تاریخ مباحث اخلاقی قابل دسته بندی است معانی مختلف اخلاق در کتب است که در اینجا به اختصار به آن ها می پردازیم:
اخلاق در معنی پندو اندرز.
اخلاق به معنی سنت های جاری در جامعه چون اخلاق دینی.
اخلاق به معنی تحقیق علمی در چند وچون عواطف و منشاء آن ها که در این حوزه با مبانی و اصول جامعه شناسی، روان شناسی، زیست شناسی و حتی شعب پژشکی آمیختگی و مجانست دارد.
اخلاق به معنی پرسش از اصول و مبانی رفتار که همان فلسفه اخلاق است(آهنگری،13:1386). اخلاق را گاه به معنای وصف حالت و رفتار، گاه به معنای عادت و سجیه و گاه به معنای دانش نظام مند می دانند. در اینجا منظور از اخلاق رفتار ارتباطی پایدار مبتنی بر رعایت حقوق طرف ارتباط است.
اخلاق حرفه ای(professional ethics): در فرهنگ فلسفی کمبریج اخلاق حرفه ای چنین تعریف شده است:
واژه اخلاق حرفه ای یک یا چند مورد از موارد زیر را در بر می گیرد:
به عقیده قراملکی اخلاق حرفه ای، حوزه ای تخصصی در دانش اخلاق است که به بیان مسئولیت های اخلاقی بنگاه ها و مشاغل و نیز تحلیل مسائل اخلاقی در کسب و کار می پردازد، نقش عملیاتی در حل معضلات اخلاقی در کسب وکار دارد(قراملکی،137:1383).
مؤلفه های اخلاق حرفه ای ((Components of professional ethics: منظور از مؤلفه های اخلاق حرفه ای مجموعه ی صفات و ویژگی های اخلاقی مربوط به یک حرفه است.
معلم (teacher):کسی که به منظور آموزش معین به یک عده دانش آموز یا دانشجو در یک مؤسسه تربیتی استخدام می شود(شعاری نژاد،1375:411). در اینجا منظور معلم کلیه کسانی است که در سال تحصیلی 1391-1390 در مدارس متوسطه استان سمنان در قالب این حرفه به فعالیت می پرداخته اند.
دوره متوسطه :(Secondery education)در گزارش نهایی اجلاس منطقه ای یونسکو آمده است: دوره متوسطه عبارت است از دوره برزخ یا دوره انتقالی میان آموزش پایه که عمومی و غیر تخصصی است و آموزش تخصصی تر در سطح آموزش عالی. دوره ی متوسطه دوره ای است که در آن دانش آموزان گروه سنی چهارده تا هفده یا هجده ساله تحصیل می کنند و به دلیل تنوع برنامه ها و تعدد رشته های تحصیلی فرصت انتخاب دارند(صافی،1386: 90-91).
ماهیت اخلاق حرفه ای(nature of professional ethics): در اینجا منظور از ماهیت اخلاق حرفه ای بررسی فلسفه ی اخلاق حرفه ای نیست بلکه منظور شناخت نظری اخلاق حرفه ای می باشد.
دانش آموز: به شخصی اطلاق می شود که نقش یادگیرنده را بر عهده داشته و هدفی جز این ندارد که زمان معینی را در جایگاهی به نام مدرسه، زندگی کند و نحوه چگونه زیستن در طول حیات را از آنجا یاد گرفته و فرهیخته شود. به عبارت دیگر به مرحله خودگردانی یا شهروند خود گردان برسد. کودک یا نوجوان از لحظه ورود به مدرسه و آغاز تحصیل(یادگیری رسمی) تا پایان دوران مقرر مدرسه ای دانش آموز، محصل و یا طالب نامیده می شود(شعاری نژاد، به نقل از سبحانی نژاد، منافی شرف آباد،1390: 51-50).
اولیاءمدرسه: در این پژوهش منظور از اولیاء مدرسه؛ همکاران، مدیر و معاون مدرسه می باشد.
جامعه: در این پژوهش منظور از جامعه گروه هایی است که به طور مستقیم ذی نفع نیستند، اما به راستی صاحب حق محسوب می شوند لذا جامعه اعم از شهروندان، جامعه ملی و جهانی و … است.
Chadwich
ای (اصول اخلاقی) و دو بخش اصلی (منشور اخلاقی سازمان و عهدنامه اخلاقی کارکنان) سازمان می یابد. سند جامع اخلاقی مفاهیم گوناگون اخلاقی دارد. تعریف عملیاتی، تحلیل مفهومی و بیان سنجه ها و نشانگرهای آنها می تواند در پایان سند پیوست شود. عده ای این مباحث را در پانوشت صفحات مربوط می آمورند.
عهدنامه اخلاقی شامل مسئولیتها و وظایف اخلاقی همه کسانی است که در سازمان شاغل اند. عهدنامه اخلاقی برخلاف منشور اخلاقی از آن افراد است. هر فردی در هر شغلی نسبت به کارفرما و سایر ذی نفعان و صاحبان حق، مسئولیت اخلاقی دارد. صاحبان مشاغل، امروزه، فراتر از سازمان به تدوین عهدنامه اخلاقی پرداخته اند و کتابخانه ها از آنجا که سازمانی مردم نهادند در این میان نقش موثری دارند. سند اخلاقی به دلیل اهمیتی که دارد، محتاج بازنگری مستمر است تا متناسب با توسعه کسب و کار، فراگیر و کارا باشد. این سخن درست است که صرف تدوین سند اخلاقی سبب اخلاقی شدن سازمان نمی شود، اما اگر نتیجه گرفته شود که سند اخلاقی امری زایدی است، در دام مغالطه افتاده ایم. سند اخلاقی به منزله شرط لازم و نه کافی برای تحقق اخلاق در سازمان ضروری است. ( قراملکی، 1390: 218-217).
عهدنامه اخلاقی بیانیهای فراگیر از مسئولیت اخلاقی منابع انسانی است. عهدنامه اخلاقی کتابداران و کارشناسان اطلاع رسانی شامل وظایف اخلاقی آنان در قبال کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی به منزله یک سازمان، کاربران و مسئولیت اخلاقی آنان در قبال حرفه کتابداری و اطلاع رسانی است. نگاه اخلاقی به سازمان اساس مسئولیت پذیری کارکنان نسبت به سازمان است. تلاش در افزایش بهره وری، ترجیح منافع سازمان بر منافع شخصی، تلاش برای افزایش خودشناسی لحظه ای، ذکر خیر از سازمان و دوری از غیبت کردن، حساسیت و شادابی نسبت به کامیابی سازمان از ابعاد مهم وفاداری کتابداران و اطلاع رسانان در قبال کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی است.
1-6-4. ویژگی های حرفه کتابداری
کتابداری و اطلاعرسانی رشتهای است که از اصول نظری و دانش فنی مناسب جهت خدمت به نیازهای اجتماعی برخوردار است. هر چند
دیویی در ردهبندی خود ردهای بهکتابداری اختصاص داده که با سایر ردهها ارتباط چندانیندارد، لیکن وجود چنین ارتباطی نه تنها غیرممکن نیست بلکه معقول است. ریموند ایروین مبانی ارتباط بین کتابداری و برخی رشتهها از جمله علوم اجتماعی، علوم تربیتی، تاریخ، روانشناسی، اخلاق و ادبیات را از لحاظ نظری تشریح کرده است (موکهرجی، ١٣۶٨: ٢٧-٣١).
1-7. متغیرهای مستقل و وابسته
متغیر مستقل: میزان آشنایی کتابداران کتابخانهها (از نظر سن، تجربه کاری، سطح تحصیلات، تخصص شغلی، جنسیت، سمت، شرایط استخدامی)
متغیر وابسته: معیارهای اخلاق حرفهای کتابداری
– مسئولیت در مقابل سازمان مربوطه
– مسئولیت در مقابل جامعه
– مسئولیت در مقابل حرفه
– مسئولیت در مقابل همکاران
– مسئولیت در مقابل استفاده کنندگان
– مسئولیت در مقابل خود
– مسئولیت در قبال متخصصان سایر رشته ها
[1] Ethics
[2] Professional ethics
در جریان رشد انسان، سال های حساسی وجود داردکه تاثیر خود را درتمام مراحل زندگی بر جای می گذارد. سال های نوجوانی از این دوران های مهم است. نوجوانی دوران گذار از مرحله کودکی به بزرگسالی است و مانند همه دوران های گذار، با مشکلات و تعارض ها و بحران هایی همراه است. به علاوه امروزه تغییرات زیستی، فن آوری، اقتصادی و اجتماعی در زندگی نوجوانان روی داده که منجر به ایجاد نیازهای متفاوت مخصوص این گروه سنی شده است. برآورده شدن مناسب این نیازها به نوبه خود سازگاری سریعتر و بهتر او را با آن ها میسر می سازد. در کنار بحران و تحولی که نوجوان در این دوره سنی تجربه می کند، عدم برآورده شدن این نیازها به شیوه مناسب مشکلات افزون تری را می تواندایجاد نماید. از این لحاظ توجه به شناخت این نیازها قدم اساسی در کمک به نوجوان در گذراندن این دوران است. خانواده و در سطح گسترده تر اجتماع بخصوص نظام آموزش و پرورش باید با شیوه ها و برنامه ریزی های مناسب، بهداشت دوران نوجوانی را برای آنان فراهم آورده و زندگی و شخصیت سالم تری را برای او رقم بزنند.
از طرفی برنامه و محتوای کتاب درسی، یکی از عناصر مهم نظام آموزش و پرورش است و در تحقق اهداف آموزش و پرورش نقش اساسی دارد. از آن جا که نظام آموزش و پرورش ایران متمرکز و برنامه، کتاب و معلم، محورهای اساسی آموزش و یادگیری اند و با توجه به آن که در بسیاری از موارد، کتاب درسی تنها رسانه آموزشی است که در اختیار معلم قرار دارد و فرایند تدریس و یادگیری تنها با اتکا به محتوای برنامه درسی، مفاهیم و ارزش های مطرح شده در آن صورت می پذیرد و از سوی دیگر، انواع ارزشیابی های تحصیلی، امتحانات و گزینش های متعدد بر مبنای محتوای کتاب های درسی صورت می گیرد، نقش کتاب به منزله ی برنامه ی آموزش بسیار مهم تلقی شده، جای تعمق، بررسی و تتبع فراوان دارد. بازنگری، تجدیدنظر و اصلاح برنامه و محتوای کتاب های درسی، زمینه رشد و پیشرفت تحصیلی را فراهم می آورد. محتوای مطلوب کتاب های درسی می تواند دانش آموزان را به چالش فکری وادارد و از جمود فکری و ذهنی رها سازد و پاسخگوی نیازمندی های سبز فایل انسان ها باشد. بنابراین کتاب های درسی باید از محتوای غنی و مناسبی برخوردار باشند تا بتوانند موجب تغییرات مطلوب در فراگیران گردند ( ملکی، 1389 ). لازم است این تغییرات به منظور تامین نیازهای آنان صورت گیرد؛ یعنی در جهت ایجاد نوعی از شناخت ها، عواطف، نگرش ها، ارزش ها، علایق و توانایی ها و عادات مطلوبی باشد که یادگیرنده را در پاسخگویی به نیازها و حل مشکلات فردی و اجتماعی خود یاری بخشد و در مجموع به رشد ابعاد مختلف شخصیت وی بینجامد ( میرزابیگی، 1389 ).
با توجه به آنچه بیان شده است هدف از این پژوهش بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روان شناسی سوم متوسطه با نیازهای مادی و معنوی دانش آموزان است.
سرمایه گذاری مادی و معنوی برای رشد سالم و تربیت صحیح کودکان و نوجوانان و جوانان، در واقع اساسی ترین و مهم ترین سرمایه گذاری خانوادگی، اجتماعی و مالی می باشد. این سرمایه گذاری از جنبه های مختلف انسانی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت می باشد. توجه به نوجوانان مستلزم تامین نیازهای زیستی، روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان می باشد. کمک نهادهای اجتماعی شامل ایجاد تسهیلات لازم اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در راستای اهداف فوق برای نوجوانان است ( احمدیان، 1388 ).
آموزش و پرورش در هر جامعه یکی از نهادهای تاثیر گذاری است که انتظار می رود به طور متوازن و متعادل به جنبه های مختلف وجودی انسان توجه داشته و زمینه ها و اسباب لازم را برای رشد همه جانبه ی دانش آموزان فراهم سازد. بنابراین در آموزش و پرورش امروزی نه تنها پیشرفت معلومات بلکه رشد شخصیت و سلامت روان دانش آموزان نیز ضروری به نظر می رسد ( رضایی، 1387 ).
از طرفی نوجوانی، یکی از چالشانگیزترین، تنشزاترین، جذابترین و در عین حال مشکلسازترین دوران زندگی هم برای نوجوانان و هم برای والدین، معلمان و متخصصان سلامت جامعه است.در عین حال، نوجوانی دورهای با بهترین خوشیها، تفریحات، تهییجها، آرمانگراییها و خوشبینیهایی است که طی آن نوجوان لذت خودپیروی، استقلال، صمیمیت و برنامهریزی برای آینده را میچشد و به اوج تحول جسمانی، عاطفی و ذهنی دست مییابد ( خدایاری فرد، 1388 ).
در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به خصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویش، کسب مهارت های اجتماعی لازم در دوست یابی، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای محیطی و شناخت زندگی سالم و موثر و چگونگی برخورد با آن ها، از مهم ترین نیازهای نوجوانان است. گروه سنی مشغول به تحصیل در این دوره بیشتر نوجوانان 19 – 14 سالگی می باشندکه توجه به نیازهای آنان مانند هر دوره دیگری دارای وظایف و تکالیف مشخصی است بدیهی است که اگر دانش آموزان از عهده این تکالیف و وظایف بر آیند به پختگی لازم در رشد و پیشرفت دست خواهند یافت و اگر دانش آموز از عهده تکالیف و وظایف خود در این دوره برنیامد رفتار ناپخته و رشد نکرده ای را از خود نشان می دهد. بنابراین کمک به آنان در رشد و گسترش مهارت های زندگی، افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات، حل مشکلات خود و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم ( ارتباط بین فردی، حل مسئله، کنترل خشم و ابراز وجود ) جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی موثر و سازنده در جامعه امری اساسی است ( اکبری، 1389 ).
تابا نیاز را به صورت کلی فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب تعریف کرده است؛ از نظر وی نیاز در زمینه آموزش و یادگیری، بر حسب ویژگی ها، توانایی ها و یا نگرش هایی تعریف می شود که لازم است یادگیرنده و یا گروهی از یادگیرندگان از آن برخورداری باشد؛ ولی در حال حاضر فاقد آن هستند. براساس این تعریف، از اقدامات اصلی در تعیین نیازها، مشخص ساختن وضعیت فعلی یادگیرنده و یادگیرندگان مورد نظر است زیرا « برنامه های درسی » چنان طراحی می شوند که به یادگیری افراد می انجامد از آن جایی که سابقه یا پیشینه ی یادگیرندگان متفاوت است تشخیص خلا ها، نقایص و تفاوت ها در این زمینه حائز اهمیت است ( میرزابیگی، 1387 ).
یکی از ابزارهای مهمی که در اختیار آموزش و پرورش است کتاب های درسی است که می توان به وسیله آن روحیه پژوهش، نقادی و خلاقیت را در دانش آموزان ایجاد کرد. شواهد و تجربیات نشان می دهد که در کشور ایران، طراحی و تدوین برنامه های درسی از روش سنتی، موضوع مدار و کتاب تبعیت می کند و کمتر به فرایند یاددهی – یادگیری توجه می کنند و بیشتر به محتوی تالیفی و انتقال معلومات توجه دارند. به بیان دیگر نگاه کارشناسان و مولفان کتاب های درسی به برنامه درسی پیش از آن که نگاهی فرایند مدار و رشد مدار و پویا باشد، نگاهی بدون تحرک، موضوع مدار و پایبند به انتقال معلومات است ( چایچی، 1382 ).
در فرایند برنامه ریزی درسی، عنصر هدف نقش بسیار اساسی و جهت دهنده به همه ی فعالیت های تربیتی و آموزشی دارد و پس از آن، عنصر محتوا به عنوان عنصر اساسی و هسته ی مرکزی برنامه های تعلیم و تربیتی همواره مورد توجه فلاسفه، عالمان و مربیان تعلیم و تربیت بوده است. این توجه ناشی از این حقیقت است که هر اندازه اهداف تعلیم و تریت جامع باشد و همه ی نیازهای فراگیران و جامعه را دربرگیرد، بدون داشتن محتوایی مناسب، امکان تحقق این اهداف وجود نخواهد داشت ( میرلوحی و همکاران، 1386 ).
بنابراین در انتخاب محتوا باید به معیارهای اهمیت، سودمندی، اعتبار، امکان پذیری، قابلیت یادگیری، نیاز به علایق دانش آموزان، انعطاف پذیری، توجه به ساختار دانش، خودکفایی و پایه بودن برای یادگیری مستمر و آموزش های بعدی توجه شود و نیز به ارتباط با زندگی و تجربیات روزمره و مسائل روز، ایجاد فرصت برای فعالیت و مهارت های چندگانه، تناسب با نیازها و موضوعات مهم جامعه، تناسب با پیشرفت های علمی و فن آوری و کمک به رشد همه جانبه فرد به عنوان معیارهای مهم در انتخاب محتوا دقت کافی مبذول داشت ( موریسون، 1993 ).
با عنایت به موارد فوق و با توجه به این که در مورد نیازهای مادی و معنوی دانش آموزان و کتب درسی تحقیقی صورت نگرفته یا تحقیقات بسیار کمی در این زمینه صورت گرفته است. لذا، با توجه به علاقه پژوهشگر و اهمیت کتب درسی به ویژه در دوره متوسطه و اهمیت روز افزون آموزش روان شناسی و تاثیر انکار ناپذیر آن در رشد روانی، جسمی و عاطفی دانش آموزان دراین پژوهش به دنبال آن هستیم که بدانیم آیا محتوی کتاب روان شناسی توانسته است پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی دانش آموزان سال سوم متوسطه باشد. که در این راستا به برخی از نیازهای دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان شهرکرد از قبیل نیازهای دینی و اخلاقی، روان شناختی، زیستی،آموزشی و تربیتی، مهارتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اشاره خواهد شد.
1-3-1- اهداف کلّی
1-3-1-1- بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مادی دانش آموزان شهرستان شهرکرد از دیدگاه دبیران در سال1391.
1-3-1-2- بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای معنوی دانش آموزان شهرستان شهرکرد از دیدگاه دبیران در سال1391.
1-3-1-3- بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای مادی دانش آموزان شهرستان شهرکرد در سال 1391.
1-3-1-4- بررسی میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه با نیازهای معنوی دانش آموزان شهرستان شهرکرد در سال1391.
1-3-2- اهداف جزئی
می دانیم که دوره نوجوانی و جوانی یکی از مراحل کمال انسان است و امکانات وجودی برای کسب صفات الهی که در خلقت آدمی مقرر شده در این دوره آماده می شود و فراگیرندگان امروز، شهروندان فردای جامعه محسوب می شوند که باید در ابعاد متفاوت رشد یابند و مهارت های لازم را کسب کنند. انسان های تک بعدی حاصل تربیت های یک بعدی هستند و انسان های جامع از طریق محتوای جامع تربیت می شوند، بنابراین محتوایی با اهمیت است که به ابعاد اساسی یادگیرنده توجه کند و آموزش آن گرایش های فطری فرد را پرورش دهد. اگر محتوا جنبه عقلی را رشد دهد ولی از رشد بعد معنوی و عبادی غفلت شود یا بعد اجتماعی را پرورش دهد ولی از بعد عاطفی غفلت کند محتوای مناسبی نیست.
از طرفی می دانیم کتاب درسی به عنوان یکی از رایج ترین وسایل یادگیری است ( مشایخ، 1388 ). که مورد استفاده دانش آموزان و معلمین می باشد و نقش مهمی در آماده کردن دانش آموزان برای زندگی دارد، با توجه به اینکه نظام آموزش و پرورش کشور نظامی متمرکز است و تمام برنامه ها و محتوای کتاب های درسی، توجه کافی مبذول داشت ( نژاداحدی انزلی، 1384 ).
کارایی و مناسب بودن کتاب های درسی یکی از شاخص های مهم مطلوبیت نظام آموزشی و ناکارآمدی و شکل بودن آن مساوی با ضعف نظام آموزشی است. از این جهت توجه به کتاب های درسی و رعایت اصول علمی در تدوین آن ها و توجه به نیازهای آموزشی در تالیف کتاب های درسی از چنان حساسیتی برخوردار است که وقت بسیاری از کارشناسان، برنامه ریزان، مولفان کتاب درسی و معلمان یا دبیران را به خود مشغول داشته، به گونه ای که هر ساله هزینه های زیادی صرف تغییر و اصلاح کتاب های درسی می شود ( ملکی، 1386 ).
محتوای کتاب های درسی باید هماهنگ با پیشرفت ها و تحولات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور توسعه یابد و اهداف، رسالت ها و برنامه ریزی خود را متناسب با نیازهای فراگیران، جامعه، تحولات جهانی ارتقا بخشد. برای این مهم ضرورت دارد از کم و کیف فعالیت ها شناخت حاصل نمود.
در بیان معیارهای انتخاب محتوا به معیارهایی چون تناسب محتوا با توانایی های ذهنی، تجربیات یا پیشینه، ویژگی های سنی، نیازها و توانایی های جسمی و هم چنین سازگاری با واقعیت های اجتماعی، ارتباط با مسائل روز و میراث فرهنگی و نهایتاً اعتبار واهمیت موضوع، ساختار رشته ی علمی، تعادلی از وسعت و عمق را می توان اشاره کرد ( میرزا بیگی،1387 ).
تناسب محتوا با نیازها و علائق دانش آموزان، از آن جهت دارای اهمیت است که یادگیری اساساً فرایندی است که مستلزم کوشش و تلاش فراوان است و تدام چنین تلاشی تنها رهین علاقه و رغبت دانش آموز به محتوای درسی می باشد. به همین دلیل بسیاری از روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت بر آنند که تا با شناسایی رغبت ها، علایق و نیازهای دانش آموزان با شایستگی کفایت محتوا را تا حد زیادی فزونی بخشند ( فتحی واجارگاه، 1389 ).
با توجه به اهمیت نقش روان شناسی در ابعاد مختلف زندگی، اهمیت و ضرورت بررسی و تحقیق علمی در مورد محتوای کتاب روان شناسی از جهت انطباق با نیازهای دانش آموزان قابل توجیه است. انجام یک تحقیق علمی در این زمینه دارای نتایجی است که در موارد مختلف ذیل قابل استفاده و مورد بهرهبرداری خواهد بود.
1-5-1- سئوال کلی تحقیق
1-5-1-1- میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای مادی دانش آموزان سال سوم متوسطه شهرستان شهرکرد از دیدگاه دبیران در سال 1391 مطابقت دارد؟
1-5-1-2- میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای معنوی دانش آموزان سال سوم متوسطه شهرستان شهرکرد از دیدگاه دبیران در سال 1391 مطابقت دارد؟
1-5-1-3- میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای مادی دانش آموزان سال سوم متوسطه شهرستان شهرکرد در سال 1391 مطابقت دارد؟
1-5-1-4- میزان انطباق محتوای کتاب روانشناسی سال سوم متوسطه تا چه اندازه با نیازهای معنوی دانش آموزان سال سوم متوسطه شهرستان شهرکرد در سال 1391 مطابقت دارد؟
سئوالات جزئی تحقیق
– Taba
– Morrison
نظام آموزش و پرورش از مهمترین سازمان های پیچیده و اجتماعی هر کشور است که نقش بسزایی در رشد و پیشرفت جوامع ایفا می کند ثمربخشی این نظام از یکسو تبدیل کردن انسانهای مستعد به انسانهای سالم و بالنده متعادل و رشد یافته است و از سویی تأمین کننده نیروی انسانی مناسب برای بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. لازمه تحقق این اهداف در اجتماع ارائه تعلیم و تربیت صحیح و اصولی و برنامه ریزی دقیق برای آن است از این رو توجه به ضرورت آموزش و پرورش صحیح کودکان به عنوان آینده سازان جامعه امری بدیهی به نظر می رسد (صفوی، 1390).
آموزش و پرورش پیش دبستانی به عنوان اولین مرحله از آموزش و پرورش رسمی بستر مناسبی را برای رشد و شکوفایی شخصیت کودکان فراهم میآورند (ندیمی، 1387). از آنجایی که پایه های نخستین رشد شخصیت در سالهای اولیه زندگی کودک نهاده می شود شناخت ویژگی ها و نیازهای زیستی ذهنی، عاطفی، اجتماعی کودک توسط والدین و مربی و انتخاب بهترین روشها در جهت حُسن تأمین نیازها از مهمترین عوامل تکوین شخصیت کودک در این سنین به حساب آمده که توجه به آن امری مهم و ضروری می باشد.
رشد و تکامل کودکان در این دوره زمینه ساز موفقیت و پیشرفت آنان در مقاطع تحصیلی بالاتر زندگی می گردد و متعاقباً توسعه جامعه نیز نیازمند انسانهای رشد یافته و ماهر است در این میان توجه مسؤلان آموزش و پرورش به مراکز پیش دبستانی و رشد و شکوفایی شخصیت همه جانبه کودکان در این مقطع یک امر ضروری و مهم تلقی شده چرا که بی توجهی به مسائل و مشکلات دوره پیش دبستانی و عدم برنامه ریزی مفید و مؤثر با علایق و نیازهای کودکان در این سن اثرات مخربی را بر سلامت و شخصیت کودکان بر جای خواهد گذاشت.
بیان مسأله:
آموزش و پرورش رکن اساسی پیشرفت، توسعه و تعالی هر کشوری محسوب می شود. کودکان هر جامعه ای به عنوان آینده سازان، سرمایه های بالقوه ای هستند که در سایه تحصیل علم و دانش، پژوهش و شکوفایی استعدادها رشد صحیح و متعادل شخصیت هم خود و هم جامعه را در مسیر رشد و پیشرفت قرار خواهند داد و نظام آموزش و پرورش در تمامی مقاطع سنی و تحصیلی می تواند با برنامه ریزی صحیح و اصولی زمینه های تحقق چنین اهدافی را فراهم میآورد (ندیمی، 1378).
انسانها موجوداتی تک بعدی نبوده بلکه دارای ابعاد مختلف جسمانی، شناختی، عاطفی، اجتماعی می باشند و رشد و تکامل واقعی زمانی محقق خواهد شد که به تمامی ابعاد شخصیت انسان به طور هماهنگ توجه شود. درواقع پرورش که در حوزه آموزش و پرورش از جایگاه مهمتری برخوردار است، هدف آن هدایت رشد جسمانی و روانی یا به طور کلی هدایت رشد همه جانبه شخصیت پرورش یابندگان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا کردن استعدادهای آنان است (سیف، 1385).
برنامه های درسی در جریان آموزش و پرورش با توجه به ابعاد گوناگون رشد شخصیت در راستای دستیابی به اهداف آموزش و پرورش طراحی میگردد. این در حالی است که تمامی صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت بر این مسأله توافق دارند که سال های نخستین کودکی بهترین زمان برای پایه ریزی شخصیت مستحکم و اصولی است. لذا اهداف تعلیم و تربیت در این دوره باید پرورش کامل ابعاد شخصیتی یعنی قوای بدنی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی بوده باشد. فقط در سایه بهره مندی از چنین رشد متعادلی است که بستر کامل و متعالی وجود فراهم می شود (افروز، 1378).
بنابراین محیط های یادگیری باید به گونه ای طراحی شود که موجب توقف یا سکون فرد در یک مرحله خاصی نگردد، طرفداران نظریه برنامه درسی رشد گرا به تلفیق و اینکه رشد شناختی، اخلاقی، شخصیتی رابطهای متقابل با یکدیگر دارند و اینکه یک بعد (مثلاً بعد شناختی) نباید موجب حذف ابعاد دیگر شود، توجه ویژه ای دارند (میلر، 1386).
پرورش عادات مفید در کودک به منظور تندرستی، پرورش رفتار اجتماعی مطلوب و تشویق کودکان به شرکت در گروه ها و دسته های بازی، پرورش عواطف کودک کمک به بروز استعدادهای فطری کودکان، ایجاد حس اعتماد به نفس و امنیت خاطر در کودکان، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت کودکان، پرورش حس زیباشناسی در کودکان از اهداف مهم و ویژه این دوره می باشد (شکوهی، 1378).
بنابراین محتوای دروس ارائه شده برای این دوره باید در جهت رشد تمام ابعاد وجودی شخصیت و همچنین متناسب با اهداف ویژه تعلیم و تربیتی این دوره بوده باشد. بحث شخصیت ازجمله بحث های مهمی است که همگی به آن اذعان دارند و مخاطبین دوره پیش دبستانی نیز همچون سایر دورهای تحصیلی از افرادی با تفاوتهای فردی گوناگون و شخصیت های مختلف تشکیل شده اند که توجه منطقی و معقول به شخصیت و تفاوتهای شخصیتی کودکان جزئی از عدالت اجتماعی است که مورد تأکید بسیاری از متخصصان حوزه تعلیم و تربیت و سایرحوزههای علمی می باشد (شولتس، 1364).
درواقع کلیت مفهوم و به همین دلیل پیچیدگی واژه شخصیت موجب شده که هر مکتب روانشناسی تعریف خودش را ارائه دهد. نظریههای روان کاوی تا پدیدارشناسی یادگیری، پردازش اطلاعات و دیدگاه صفات از مهمترین مکاتبی میباشد که به مقوله شخصیت پرداخته اند. بعضی از این فرایندها به جنبههای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی شخصیت، برخی به عکسالعملهای رفتاری مشهود و برخی به فرایندهای ناهشیار رفتار آدمی برخی به ارتباط های متقابل افراد با یکدیگر و نقش هایی که در جامعه بازی می کنند توجه نموده و شخصیت را بر این مبنا تعریف کرده اند. درواقع امتیاز مهم دیدگاه روان کاوی از بین دیدگاه ها تأکید آن بر زندگینامه منحصر به فرد شخصیت فرد است که بررسی و آگاهی از آن را ارزشمند می سازد (برگ، 1385).
امروزه در نظام آموزش و پرورش کتابهایی در قالب انس با قرآن تدوین شده که فقط در راستای رشد شخصیت دینی و معنوی کودکان بوده و از توجه به سایر ابعاد رشد شخصیتی غفلت ورزیده است و همچنین بیشتر مفاهیم گنجانده شده در این کتابها به علت هماهنگ نبودن با توانایی های ذهنی و عقلانی کودکان اثرات نامطلوبی بر رشد شخصیت کودکان میگذارد (کاظمی، 1387)
پس ارائه محتوای مناسب درسی برای این دوره باید با تأکید بر رشد همه جانبه کودک در بعد جسمی، ذهنی، عاطفی، معنوی، اخلاقی و اجتماعی خصوصاً حول محور بازی که از ابعاد مهم فرایند فعال کودکی در این زمینه می باشد تدوین گردد (کرتیس، 1386)
بنا بر کودکان دلیل اصلی وجود برنامه های پیش دبستانی هستند و یا به عبارت بهتر وجود آنهاست که برنامه ها را ایجاب می کند و برنامه ها برای آنهاست. بنابراین باید از کودک و قابلیت هایش نهایت استفاده را در جهت آموزش و پرورش او برد (ندیمی، 1387).
تحقیقات انجام شده در زمینه برنامههای درسی دوره پیش دبستان در سالهای اخیر نشان دهنده تأثیر برنامه های غنی و برنامه ریزی آموزشی و درسی مطلوب برای گروه های سنی مختلف کودکان در دوره قبل از دبستان است. مهمتر این که نتایج تحقیقات موید سرمایه گذاری بیشتر برای آموزش بهتر و برنامههای کیفی به علت کسب موفقیتهای بیشتر کودکان در سال های تحصیلی بعد از گذرانیدن دوره پیش از دبستان است (کول، 1383).
چرا که آموزش و پرورش پیش دبستانی به عنوان درون دادی حساس هم از نظر رشد کلی یک فرد و هم از نظر تأثیر در پذیرش و نگهداری کودکان در سطوح ابتدایی، در سیاست ملی آموزش و پرورش اکثر کشورها، مورد تأکید فراوان قرار گرفته است (کول، 1383).
رشد پرورش مطلوب شخصیت کودکان بدون توجه به اصل مهم و اساسی که همان تعلیم و تربیت منطقی آنهاست میسر نخواهد بود. در این تحقیق محقق به دنبال این است که تا چه میزان برنامههای درسی دوره پیش دبستانی به رشد شخصیت اجتماعی، عاطفی، عقلانی، معنوی و اخلاقی کودکان توجه دارد؟
اهمیت و ضرورت مسأله:
اهمیت آموزش و پرورش پیش دبستانی از ابتدا بر همه دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت پوشیده نبوده است. تمام کسانی که به نحوی با مسائل آموزش و پرورش کشور ارتباط دارند به این نکته اساسی و بدیهی آگاهی دارند که حل مشکلات و معضلات آموزش و پرورش کشور به طور مستقیم به مسائل دوره پیش دبستانی بستگی دارد. در صورتی که با مسایل این دوره تحصیلی به طور جدی و همه جانبه برخورد نشود نباید امید چندانی به حل مشکلات دوره های بعدی تحصیلی داشت (ندیمی، 1387).
چرا که امروزه در بسیاری از نظامهای پیشرفته جهان مسأله آموزش و پرورش پیش دبستانی به عنوان یکی از پایه های اساسی تعلیم و تربیت پذیرفته شده و تقریباً در عمده تقسیم بندی های رشد، سن آموزش قبل از دبستان به عنوان یکی از مراحل تکوین شخصیت مورد تأکید قرار گرفته است که گسترش تعلیم و تربیت خردسالان در سنین پیش دبستان باید از جمله هدف های اساسی جهت گیری آموزشی این دهه باشد که بدون تردید این نوع آموزشی یکی از نیازهای مبرم ساخت شخصیت در کودکان است و به عنوان یک عامل قوی در ارتباط کودک با اجتماع تأثیر می گذارد. تا آنجا که ترس و نگرانی کودک را نسبت مدرسه از بین برده و انگیزه لازم جهت یادگیری را در او فراهم می آورد. برنامه های درسی این دوره باید از متن فلسفه و ارزش های حاکم بر تعلیم و تربیت سرچشمه گیرد و به عنوان عنصری از کل نظام تلقی شود. فراگیری و شمول عام داشته و انگیزه و آگاهی های لازم جهت شروع دوره بعدی تحصیلی را در کودکان فراهم آورد. پس ضروری است که برنامه آموزش و پرورش کودکان پیش دبستانی با توجه به نیازها و استعدادهای آنان طراحی شود (ندیمی، 1387).
رشد ارتباطات اجتماعی، آموزشی، مقدمات خواندن، نوشتن، حساب کردن پرورش ذوق کودکان، ایجاد فرصتهای تجربه برای یادگیری مسائل مربوط به تغذیه مناسب و اهمیت آن در رشد عمومی، رشد جسمی، تربیت بدنی آشنایی با مهارت های خودیاری شخصی، افزایش مهارت های مربوط به تصور صحیح از خود، نحوه ارتباط با دیگران و مهمتر این که افزایش مهارت های مربوط به رشد زبان و آشنایی با فرهنگ و سنن مذهبی از مسائلی است که جزء ویژگی های رشدی کودکان این دوره می باشد (افروز، 1378).
جامعه ما در مسیر رشد و توسعه گام بر می دارد نیازمند آن است که اندیشمندانی در تمامی عرصه های علمی داشته به همین منظور توجه به استعدادها و تفاوت های شخصی آنها باید در سرلوحه برنامه های درسی دوره پیش دبستانی قرار گیرد. لذا برنامه های درسی این دوره از لحاظ محتوایی باید با توجه به نیازمندیهای فردی و گروهی کودکان تدوین شود (صفوی، 1390).
از آنجایی که کودکان برای پی ریزی آینده خود و اتخاذ تصمیمات صحیح در مورد آینده و سایر چشم اندازهایی که در زندگی دارند از شانس بیشتری نسبت به بزرگتران برخوردارند. توجه به توانایی ها و ویژگی های شخصیت آنها امری است اساسی، بنابراین اهداف آموزش و پرورش که برای دوره پیش دبستانی در نظر گرفته می شود بایستی هماهنگ با توانایی های ذهنی و عقلی کودکان بوده باشد (کاظمی، 1377). اما گاهی برنامه هایی که برای این دوره تدوین می شود به علت هماهنگ نبودن با ویژگی ها و علایق و نیازمندی های کودکان، آنان را از مسیر واقعی یادگیری دور می سازد که در نتیجه اثرات مخربی را بر سلامت روانی و شخصیت متعادل کودکان بر جای می گذارد.
آموزش و پرورش از مهمترین نهادهای اجتماعی می باشد که کیفیت فعالیت سایر نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی به چگونگی عملکرد آن بستگی دارد. درواقع سال های پنجم و ششم زندگی کودک را سال های کودکستانی و دوره آمادگی برای ورود به دوره دبستان یا دوره پیش دبستانی مینامیم. در این دوره است که کودکان برای ورود به دوره دبستان آماده می شوند و به بیان دیگر نقش نهاد خارج از محیط خانواده یعنی نقش کودکستان در رشد پرورش و یادگیری کودک اهمیت می یابد (قاضی، 1383).
لذا برنامه ریزی منسجم و هدفدار آموزش و پرورش ضرورت بیشتری پیدا می کند. درواقع ما امروزه می توانیم و نیازمندیم که بر مبنای اصالتهای فرهنگی خویش برنامههای نوین آموزش و پرورش پیش دبستانی را به کار گیریم و چون در یک کشور انقلابی و در حال توسعه بسر می بریم ضرورت دارد برای کودکانی که در محرومیت فرهنگی و اجتماعی روزگار میگذراند و اکثریت فرزندان این مرز و بوم را تشکیل می دهند برنامه هایی را ایجاد کنیم که بتواند مقدمات پر کردن شکاف وسیع محرومیت را فراهم کند نتایج این تحقیق اطلاعات ارزشمندی را می تواند در اختیار تصمیم گیرندگان تعلیم و تربیت، مربیان، مدیران و خصوصاً والدین قرار دهد.
اهداف پژوهش
هدف کلی
تعیین میزان توجه برنامه های درسی دوره پیش از دبستان به رشد شخصیت کودکان از دیدگاه مربیان و والدین
اهداف جزئی
سؤال های پژوهش
متغیرها:
در این پژوهش متغیرهای اساسی که مورد بررسی قرار گرفت به شرح ذیل می باشد که ابتدا تعاریف مفهومی متغیرها آورده می شود و سپس به تعاریف عملیاتی هر یک پرداخته می شود.
تعریف مفهومی برنامه درسی: برنامه درسی طراحی برای تدارک مجموعه ای از فرصت های یادگیری برای تحت تعلیم قلمداد می نماید درواقع برنامه درسی متضمن پیش بینی اهداف، غایات یا تدارک تجربیات و فرصت های یادگیری و مسائلی نظیر ارزشیابی از برنامه می باشد (فتحی و اجارگاه، 1387).
تعریف عملیاتی برنامه درسی: برنامه درسی در این پژوهش تلفیقی به صورت واحدهای کار شامل علوم طبیعی، ریاضیات، قرآن، زبان آموزی، هنر و خلاقیت میباشد که میزان توجه هر یک از این برنامهها به رشد شخصیت اجتماعی و عاطفی کودکان بر اساس نظرات مربیان و مادران از طریق آزمون محقق ساخته اندازهگیری شده است.
تعریف مفهومی دوره پیش دبستان: دوره پیش دبستان به دوره دو ساله ای اطلاق می شود که کودکان گروه سنی 4 الی 6 ساله تحت پوشش برنامه های تربیتی و آموزشی خاصی قرار می گیرند (اساسنامه دوره پیش دبستانی مصوب شورای عالی، 1382).
تعریف عملیاتی دوره پیش دبستان: دوره پیش دبستانی شامل کودکان 6 سالهایست که در این تحقیق دیدگاه والدین (مادران) و مربیان آنان از طریق آزمون محقق ساخته مورد بررسی قرار میگیرد.
تعریف مفهومی شخصیت: شخصیت درواقع بیانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی، رفتاری آنهاست (کدیور و جوادی، 1387).
تعریف عملیاتی شخصیت: منظور از شخصیت رشد عاطفی (مهر و عطوفت نسبت به دوستان، محبت کردن نسبت به آنها، صمیمی بودن با دوستان، عدم پرخاشگری نسبت به آنها، کمک به دوستان درمواقع ضروری، احترام به مربی و سایر دوستان) میباشد. منظور از رشد عقلانی (کاربرد صحیح اسامی و صفات در جمله بدون آموزش مستقیم از طریق ارتباط با اطرافیان به صورت تدریجی، تسلط بر نمادها به جای اشیاء، گسترش تکلم کودک، درک مفاهیم زمانی و مکانی، قضاوت بر مبنای خصوصیات ظاهری اشیاء) میباشد و منظور از رشد معنوی (آشنایی با زندگی ائمه اطهار و معصومین، کتاب قرآن، تقویت فطرت ذاتی، ایجاد نگاهی تازه و نشاط انگیز به محیط اطراف، پی بردن به ارزش و اهمیت نماز و اقامه صحیح آن) میباشد و منظور از رشد اخلاقی (آموزش عملی دستورات اخلاقی پسندیده به کودک و بازداشتن مناسب او از ارتکاب به کارهای ناپسند، تشویق به انجام کارهای صحیح و مطابق اصول اسلام، راستگو بودن و پرهیز از دروغگویی) میباشد و منظور از رشد اجتماعی (شرکت در بازیها و سرودهای دسته جمعی، توانایی گوش دادن به دیگران و تبادل نظر با آنها، توانایی شرکت و همکاری با دیگران و ایفای نقش) می باشد که هر یک از این ابعاد شخصیت بر اساس نظرات مربیان و والدین از طریق آزمون محقق ساخته اندازهگیری شد.
پیشرفت، توسعه و تعالی در هر جامعه ای زمانی مسیر و ممکن می شودکه مسئولان، برنامه ریزان و سیاست گزاران جامعه، توجه اصلی و اساسی به کودکان و نوجوانان را سر لوحه کار خود قرار دهند. این امر مستلزم درک و شناخت ورزش آموزشگاه ها است. بدیهی است که تربیت بدنی و ورزش در این سنین نقش حیاتی ایفا می کند. نوجوانان از بازی و ورزش لذت می برند و در ورزش برای بیان احساسات و عواطف خود فرصت های خوبی مییابند. علاوه بر این، از نظر رشد عقلی و اجتماعی در حین بازی ها،کودکان و نوجوانان با مسائل و مشکلات مختلفی روبرو می شوندکه با تلاش وکوشش در جهت حل آنها، قدرت و توانایی مقابله با مشکلات زندگی را بهتر فرا میگیرند و روح همکاری،گذشت و ایثار درآنها تقویت می شود به عبارت دیگر ورزش و بازی موجب تحول ذهنی کودکان می شود(کوزه چیان، 1377).
شاید در مورد تفاوت بازی و کار این تصور پیش آیدکه کار برای خود دارای هدف معین و مشخص است اما بازی و ورزش فاقد هدف و امری مهمل بشمار آید. اما امروزه روشن شده است بسیاری از هدفهای اساسی تربیتی در بازیها و ورزشها موجود است و از طریق بازیها و ورزشها بصورت آموزش مستقیم و غیر مستقیم به هدفهای اساسی تربیتی چون جسمانی، عقلانی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی می توان رسید(ذکائی و همکاران، 1380).
تربیت بدنی به عنوان یکی از ارکان تربیت عمومی در دوران تربیت رسمی از جایگاه خاصی برخوردار است. اهمیت این امر مهم، در دوره متوسطه که از نظر شکل پذیری شخصیت نوجوان دوران حساسی است، دو چندان می شود. از طرفی، چون تربیت نوجوانان یک جامعه در ابعاد مختلف بدنی، اجتماعی، ذهنی و روانی از طریق فعالیت های بدنی متناسب با شرایط رشد و وضع جسمانی بهتر می تواند در انسجام شخصیت آن ها مؤثر باشد؛ لذا آموزش تربیت بدنی از اهم وظایف آموزش و پرورش به شمار رفته و توجه جدی دست اندرکاران را به برنامه ریزی این امر مهم معطوف می دارد(عسگریان و همکاران، 1379) .
بسیاری از والدین و حتی مسئولان مدارس ما هنوز درباره ارزش واقعی بازی های ورزشی و ورزش به عنوان بخشی از برنامه تحصیلی دانش آموزان دچار ابهام و اشتباهاند، جملات گوش آشنای زیر که تکیه کلام بسیاری از والدین و اولیای بعضی از مدارس ماست بنحوی چنین برداشت اشتباهی را منعکس می سازد.«پسر جان به جای ورزش برو درست را بخوان». «محصل خوب که دنبال ورزش نمی رود»، «زنگ ورزش بچه ها بروند خانه هایشان»، « بچه ها به جای ورزش تو کلاس بمانند و ریاضی کار کنند» و« تو این مدرسه ورزش بی ورزش» . از نظر پویانفرد(1374) گویندگان چنین جملاتی و معتقدین به چنین فلسفه ای باید به این نکته واقف شوندکه بچه ها در همان ساعاتی که در پشت میز نشسته و به خواندن و نوشتن مشغولند و با کاغذ و مداد سرو کار دارند رشد و پرورش نمی یابند، بلکه اوقات دیگری که صرف گردش های علمی، اردوهای تربیتی و مهمتر از همه؛ صرف بازی در میادین و سالن های استخر و شنا می شود از لحاظ رشد و پرورش و یادگیری به مراتب از ساعات مذکور پر اهمیت تر است. مسئولیت تفسیر وتشریح هدف های رشته تربیت بدنی برای دانش آموزان، اولیای آنها و سایرین بر دوش معلمان و کارشناسان تربیت بدنی نهاده شده و این کار بدون درک و شناخت روشن وکامل از هدفهای آموزش وپرورش، هدفهای دانش آموزان و هدفهای تربیت بدنی نمی تواند انجام پذیرد. از نظر کوزه چیان (1377) روندی که اکنون شاهد آن هستیم، بنا به دلایل زیادی از جمله ضعف بینشی و نگرشی مسؤلان و اعلام تعطیلی درس ورزش در این دوره، آن هم به دلیل نداشتن تمکن مالی، نقصان های کمی وکیفی از قبیل کمبود تأسیسات و اماکن ورزشی، فقدان تجهیزات لازم و اساسی برای ورزش ها به ویژه ورزش های پایه، کمبود شدید تخصیص هزینه سرانه ورزشی دانش آموزان، کمبود نیروی انسانی متخصص، کارآمد و ماهر ورزشی در این دوره و دیگر نارسایی ها موجب شده است که ورزش مدارس در یک حالت بی برنامگی، بی سازماندهی ، سرگردانی، روزمرگی و نداشتن یک استراتژی مشخص به سر برد. با توجه به اهمیت فوق العاده درس تربیت بدنی در مدارس هنوز دانش آموزان در بسیاری از مدارس فاقد معلم ورزش متخصص وکارآمد هستند.
در برنامه درسی تربیت بدنی، جهت گیری اساسی یاددهی – یادگیری، کسب و حفظ سلامتی برای دانش آموزان است؛ از این رو، اهداف آموزشی حیطه های سه گانه زیر را شامل می شود: الف- آگاهی های مورد نیاز ب- مهارت های ضروری ج- نگرش های مورد انتظار.
1-1- بیان مساله
برنامهریزیدرسی در میان دانشآموزان و دانشجویان، بیشتر به معنای تعیین برنامهای زمانی برای خواندن دروس و کتابهاست که به طور کلی با مفهوم علمی برنامهریزیدرسی متفاوت است. تعریف واحدی از برنامهدرسی در میان صاحبنظران این علم وجود ندارد و هر کس بنا به تفکرات خود، تعریفی از برنامهریزی درسی ارئه داده است. به طور کلی نگرشهای اساسی به برنامهریزی درسی به چند شاخه رشد فرایندهای ذهنی و عقلی، منطقگرایی علمی، تحقق خود، و تطابق و بازسازی اجتماعی قابل تقسیم است (ملکی، 1386). در زبان انگلیسی از برنامه درسی بیشتر با عنوان Curriculum یاد میشود. برخی تعاریف برنامه درسی از دیدگاه اندیشمندان غربی برنامه درسی، شامل کلیه تجربهها، مطالعهها، بحثها، فعالیتهای گروهی و فردی و سایر اعمالی است که فراگیر تحت سرپرستی و راهنمایی مدرسه انجام میدهد. برنامه آموزشی نقشهای است که در آن فرصتهای مناسب یادگیری برای رسیدن به هدفهای کلی وجزئی مربوط که برای دانشآموزان و مدارس در نظر گرفته شدهاند. اما منظور از برنامهدرسی در این پژوهش همان سندمکتوب است.
از نظر بینت و همکاران (1983) تربیت بدنی به بخشی از تعلیم و تربیت عمومی گفته میشود،که از طریق فعالیت های جسمانی و حرکت از قبیل بازی، مسابقه، نرمش، ژیمناستیک، رقص و فعالیتهای، مشابه اجرا میشود. وست و بوچر (2003) تربیت بدنی را به عنوان فرایند آموزشی تعریف کرده اند که در آن فعالیتهای جسمانی به عنوان راهی برای کمک به دانش آموزان به منظور کسب مهارتها، آمادگی، دانش و نگرش مثبت در جهت رشد مطلوب و تندرستی استفاده می شود. اهمیت درس تربیت بدنی، از دروس دیگری که در برنامه تحصیلی مدارس وجود دارد،کمتر نیست.
درس تربیت بدنی به عنوان یکی از بخشهای متدوال در برنامه درسی مدارس، مشتمل برآموزش رشد، تقویت و مراقبت از بدن و حفظ آمادگی بدنی است. همچنین همهی تواناییهای شناختی و مهارتهای حرکتی را از طریق ورزش، تمرین و انواع فعالیتهای بدنی مثل: هنرهای رزمی و ایروبیک تقویت میکند. در ادامه به بخشی از فوایدی که مبین اهمیت درس تربیت بدنی است، اشاره میشود: 1-حفظ آمادگی بدنی: آمادگی بدنی یکی از مهمترین عناصر در سوق دادن زندگی به سوی یک شیوه زندگی سالم محسوب میشود. درس تربیت بدنی، به نقش هرفعالیت قاعدهمند، منظم و دایمی در کسب این آمادگی اشاره دارد. 2-تقویت کننده اعتماد فراگیر:شرکت مستمر در ورزشهای انفرادی،دونفره یا تیمی اعتماد به نفس را بالا میبرد. 3-آگاهی درباره اهمیت سلامت و تغذیه:در کلاس های درس تربیت بدنی نه تنها درباره ی شرکت دربرنامه های تفریحات سالم و آمادگی جسمانی صحبت می شود،بلکه این کلاس ها منجر به ارتقای دانش درباره جنبه های مختلف بهداشت بدنی نیز میشود. 4-ایجاد روحیه جوانمردی و کار تیمی : شرکت در ورزش های تیمی و حتی دو نفره ، به ایجاد حس روحیه تیمی و گروهی در میان دانش آموزان منجر میشود. زمانی که دانش آموزان در ورزش های تیمی مشارکت میکنند، آنها می آموزند که چگونه خود را با وظایف دیگر هم تیمی ها سازگار نمایند. این فرایند کمک همه جانبه ای به مهارتهای ارتباطی و همکاری با دیگران میکند. 5-توسعه مهارت های حرکتی: توانایی تمرکز برروی حرکت تابی راکت و حرکت صحیح و درست آن برای ضربه به موقع، مثالی از مهارتهای حرکتی در کلاس های درس تربیت بدنی است. مشارکت در ورزش ها و فعالیت های کلاس درس تربیت بدنی، به تقویت پاسخهای سریع دانش آموزان کمک میکند. همچنین این درس با نظم دادن به حرکات بدن و ایجاد وضعیت صحیح بدن، به توسعه و هماهنگی عصبی عضلانی چشم و دست نیز می انجامد. 6-اهمیت رعایت بهداشت: کلاسهای درس تربیت بدنی، شامل دروسی مرتبط با شناخت و اهمیت بهداشت و نظافت شخصی میشود. بنابراین به دانش آموزان در زمینه بهداشت و نگه داری از سلامت فردی در طول زندگی کمک می کند. 7-افزایش همه جانبه تواناییهای شناختی: کلاسهای درس تربیتبدنی به شناخت همه جانبه تواناییهای دانش آموزان کمک می کند. زیرا آن ها از طریق شرکت در فعالیتهای بدنی، درمورد ورزشهای گوناگون اطلاعات و شناخت پیدا می کنند. 8-شکوفایی استعدادهای ورزشی: کلاسهای درس تربیت بدنی، موقعیت خوبی را برای همه ی افرادی که علاقمند به مطرح شدن در جهان ورزش هستند به وجود می آورد. این کلاس ها برای استعدادهای ورزشی، موقعیت مناسبی را فراهم می آورد تا کشف و تجربه ی زمینه های مختلف ورزشی، رشته مورد علاقه خود را شناسایی کنند.9-تامین لدت و رفع خستگی: شرکت در کلاسهای درس تربیت بدنی، علاوه بر فرصتی که برای یادگیری در زمینههای بهداشتی و دانش به وجود می آورد، موقعیت و فضای لازم را برای تفریحات سالم نیز به وجود می آورد. دانش آموزانی که در طول هفته از نوشتن و گوش دادن خسته شده اند، نیاز به یک فعالیت تفریحی مناسب برای فوق برنامه خود دارند. شرکت در ورزش و آمادگی بدنی کلاسهای تربیت بدنی،ب ه عنوان یک فعالیت خوش آیند برای دانش آموزان محسوب میشود. 10-ارتقای زندگی سالم در بزرگسالی:کودکانی که در سنین کودکی به اهمیت بهداشت و سلامتی پی میبرند در طول دوره رشد و دوران بزرگسالی از اهمیت زندگی سالم آگاهی کافی دارند، بنابراین برنامه تربیت بدنی شامل انواع فعالیت های بدنی و ورزشی است. اطلاعات لازم را در زمینهی اهمیت بهداشت و سلامتی در اختیار دانش آموزان قرار می دهد و به شکل گیری شخصیت افرادی آگاه و مطلع کمک میکند. وجود یک برنامه کامل و همه جانبه ی درس تریت بدنی، در تربیت افراد بزرگسال که روش زندگی سالم را به خوبی می دانند موثر است (رمضانی،1389). به رغم پیشرفت و توسعه برنامههای درسی تربیت بدنی در دنیا و بهره برداری مداوم از نظریههای برنامه درسی و الگوهای طراحی برنامه درسی،برنامه درسی تربیت بدنی درکشورما با پیشرفت علمی همراه نبوده است (اسماعیلی-1389). حال باتوجه به اهمیت این درس در نظام آموزشی و ضرورت پرداختن کودکان و نوجوانان به آن هماهنگی و انجام آن با سایر دروس برنامه آموزشی مدارس بیشتر شده است. در این میان تحقیقات زیادی در زمینه مشکلات درس تربیت بدنی انجام شده است اما فقدان یک تحقیق همه جانبه در حوزه برنامه درسی تربیت بدنی و ارزیابی آن از دیدگاههای مختلف به چشم میخورد.
با وجود تاکید بر ضرورت تربیت بدنی برای تعلیم و تربیت عمومی اگرچه تامین سلامت جسمانی و توجه به بهداشت فردی در اهداف زیستی آموزش و پرورش آمده است و پرورش تن و روان و حفظ سلامتی جسمانی و ایجاد عادات بهداشتی در اهداف آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است. اما نگاهی به تاریخچه تربت بدنی در آموزش و پرورش ایران نشان می دهد در حالی که در سال 1306درس تربیت بدنی به طور رسمی و اجباری جزو برنامه درسی همه مقاطع تحصیلی اضافه شد اما به دلیل عدم پیش بینی منابع مالی و امکانات و نیروی متخصص اجرای آن در عمل صورت نگرفت مطالعات توصیفی نیز بیانگر کاستیهایی در اجرای برنامههایدرسی تربیت بدنی در ایران است.
در گذشته تلاش زیادی برای برنامه ریزیدرسی تربیت بدنی در ایران صورت نگرفته و عدم برنامه ریزیدرسی برای تربیت بدنی و بی توجهی به آن از طرف مسؤلان و والدین و حتی حذف معلم تربت بدنی به طور رسمی نشاندهنده آن است که توجه مناسب که شایسته آن باشد به این درس مهم توجه نشده است. با توجه به دلایلی که در اهمیت تربیت بدنی گفته شد ضرورت توجه به برنامه و تدوین برنامه درسی مناسب برای آن روشن میشود. چنین برنامه ای مرهون تحقیقاتی است که با روشهای مختلف تحقیق اطلاعات لازم را برای مدیران فراهم کند زمانی می توان برنامهریزی کرد که اطلاعات لازم را در اختیارداشت و وضعیت موجود توصیف شده باشد (اسمعیلی و همکاران، 1385). دانستن نگرش مربیان تربیت بدنی به عنوان مجریان اصلی برنامه درسی نسبت به برنامه درسی تربیت بدنی موجود در مدارس متوسطه میتواند زمینه ای فراهم نماید تا ضمن بررسی نقاط قوت وضعف برنامه درسی راهکارهایی برای برنامه ریزی صحیح،اصلاح و بهبود در این حوزه انجام دهند.
تحقیقاتی با عنوان بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دوره راهنمایی از دیدگاه معلمان و کارشناسان تربیت بدنی استان کرمان(دشتخاکی، 1391)، وضعیت برنامه درسی تربیت بدنی در مدارس متوسطه استان مرکزی(حقدادی، 1390)، بررسی نیازهای آموزشی درس تربیت بدنی و ورزش مدارس متوسطه ایران(رمضانی نژاد و همکاران، 1388)، مقایسه نیازهای جسمانی، مهارتی، شناختی و عاطفی دانش آموزان دختر مدارس ایران در درس تربیت بدنی و ورزش پرداختند. هدف آنها مقایسه اولویت نیازهای آموزشی دانش آموزان دختر در درس تربیت بدنی و ورزش در سه دوره تحصیلی(رمضانی نژاد و همکاران، 1391)، بررسی وضعیت اجرای درس تربیت بدنی در مدارس
راهنمایی و متوسطه استان یزد(خاوری و یوسفیان، 1387) انجام شده است و جای پژوهشی که میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی دوره متوسطه را بسنجد و در دو وضعیت موجود و مطلوب مقایسه کند خالی است.
این تحقیق می کوشد با بررسی هدفهای برنامه درسی در سه حیطه شناختی، عاطفی و روانی حرکتی، میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه را از دیدگاه دبیران تربیت بدنی شهرکرمان بسنجد و وضعیت موجود و مطلوب آن را با هم مقایسه کند.
1-2-اهمیت و ضرورت تحقیق
نظام تعلیم و تربیت یکی از مهمترین نظام های اجتماعی است که الگوی ساختار اجتماعی معاصر آنرا دربرمی گیرد. اگرچه تعلیم و تربیت یک نهاد دیرینه ی اجتماعی است که عمر آن به قدمت جوامع انسانی میرسد اما توانمندی های عصرجدید و در رأس آن تراکم و انفجار اطلاعات و تورم فرهنگ این جایگاه پیشرفته را در سطح سازمان ها و نهادهای اجتماعی به تعلیم و تربیت داده است. تربیت بخش مهمی از نظام آموزش و پرورش هر جامعه را تشکیل می دهد و حرکتی است تکاملی و تدریجی به منظور هدایت فرد از آنچه هست به آنچه باید بشود. همانطور که ژان ژاک روسو اظهارکرده است، تربیت عملی است که میتواند فرد را در دایرهی استعدادهای فطریاش پرورش دهد و یا به گفته نقیب زاده کشاندن به سوی ارزش ها معنی حقیقی تربیت و هدف نهایی تعلیم و تربیت فرد است. به همین دلیل در مکتب انسان ساز اسلام تزکیه و تربیت بر تعلیم و تعلم مقدم است. از طرف دیگر تربیت بدنی بخشی از آموزش و پرورش رسمی و برنامه های مدرسه است که از طریق فعالیت ها، بازی ها و حرکات جسمانی برنامه ریزی شده به پرورش و رشد فرد کمک می کند. برنامه های تربیت بدنی در مدرسه در حقیقت بخش عملی تعلیم و تربیت عمومی است که فرد به وسیله شرکت درآن مجموعه ی وجودی (جسم و عقل و روح) خود را مورد تربیت قرار میدهد لذا هدف کلی تربیت بدنی کمک به پرورش قوای جسمانی،عقلانی،عاطفی و مهارتهای اجتماعی است. با این توضیح در حقیقت تربیت بدنی به عنوان ابزاری مناسب برای تحقق اهداف و آرمانهای آموزش و پرورش در جامعه است. از آنجا که داشتن جامعه ای فعال، پویا و سالم در گرو این است که کودکان و نوجوانانی که در مدارس تربیت میشوند در معرض برنامهدرسیتربیت بدنی قوی و غنی از لحاظ محتوا قرار گیرند.بررسی اهداف برنامه درسی موجود این دانش را به ما می دهد که برنامه درسی موجود در چه حیطه هایی موفق بوده و درچه حیطه هایی کمبود و نیاز به اصلاح دارد.
1-3- اهداف تحقیق
هدف کلی این تحقیق بررسی میزان دستیابی به اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه از دیدگاه دبیران تربیت بدنی شهرکرمان میباشد. در این راستا اهداف جزئی زیر برای رسیدن به هدف کلی پژوهش مطرح میشوند:
1-بررسی برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه شناختی و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب آن
2- بررسی اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه عاطفی و مقایسه وضعیت موجود و ومطلوب آن
3- بررسی اهداف برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه در حیطه روانی حرکتی و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب آن
1-4-سوالهای تحقیق:
سئوالهای این پژوهش به شرح زیر است:
1-6-تعاریف مفاهیم
الف)تعاریف مفهومی
تربیت بدنی:« به آن وجه از آموزش و پرورش اطلاق می شود که می خواهد از طریق فعالیت های جسما نی از قبیل بازی های ورزشی، حرکات نرمشی، حرکات ژیمنا ستیک و سایر حرکات مربوطه حد اعلای زمینه را برای رشد و پرورش کامل ا ستعدادهای فرد فراهم آورد» (رضوی،1384).
آموزش تربیت بدنی: «یک دوره آموزشی است که از طریق تعادل و ارتباط منطقی با فعالیتهای فیزیکی هدف قرار داده می شود تا بهترین تکامل بالقوه فردی رشد و نمو فیزیکی و قابلیت های روانی- اجتماعی را شامل شود » (هاردمن، 2007).
درس تربیت بدنی: « به محتوایی گفته می شود که معلم تربیت بدنی در کلاس به دانش آموزان ارائه میدهد. هدف از ارائه چنین محتوایی توسعه و تکامل ابعاد روانی – حرکتی، شناختی و عاطفی دانش آموزان است » (شعبان زاده،1380).
حیطه شناختی: « به جریان هایی گفته می شودکه با ذهن و اندیشه آدمی سروکار دارند مربوط می شوند» (سیف،1380؛99).
حیطه مهارتی: «حوزه روانی – حرکتی به زمینه مهارت های حرکتی یا فعالیت های بدنی ارتباط دارد به عبارت دیگر، هر فعالیتی که علاوه بر جنبه روانی دارای جنبه جسمانی هم باشد، در این حوزه جای دارد» (همان منبع؛109).
حیطه نگرشی: «این حوزه بر احساس، هیجان و درجه قبول یا رد پدیده های معین از جمله ارزش ها تاکید دارد» (لوی،1380).
ب) تعاریف عملیاتی
تربیت بدنی:تعلیم و تربیت از طریق حرکت و فعالیت های جسمانی در مدرسه توسط معلم، تربیت بدنی اطلاق میشود، مثلا از طریق شرکت در بازی ها ی آموزشگاهی و آموزش مهارتهای مقدماتی رشته های ورزشی.
درس تربیت بدنی: درس تربیت بدنی عبارت است از دو ساعت برنامه هفتگی دانش آموزان مدرسه متوسطه است.
حیطه شناختی: میزان آگاهی از اطلاعات مربوط به بهداشت ورزشی ( اصول استفاده ازموادغذایی، اهمیت کنترل وزن بدن) آشنایی با وضعیت های بدنی(اطلاع از فرم صحیح بدن درهنگام ایستادن، نشستن، راه رفتن، خوابیدن و دویدن) در دانش آموزان، آشنایی با آمادگی جسمانی و برخی آزمون های رایج آموزشگاهی و میزان آگاهی از موارد ایمنی (برخی از عوامل ایجاد صدمات ورزشی، رعایت اصول ایمنی) همچنین آشنایی با ورزش های رایج (با دست و با یا هردو) در دانش آموزان را می سنجد. این حیطه با سوالهای شماره 1تا 18 پرسشنامه سنجیده شده است.
حیطه مهارتی: میزان کسب مهارت جهت آمادگی جسمانی و حرکتی(استقامت عضلانی و قدرت، استقامت قلبی – عروقی و انعطاف پذیری) و داشتن مهارت درمقدمات ورزش های رایج آموزشگاهی(ورزش های گروهی و انفرادی) و کسب مهارت در اجرای ترکیبی حرکات پایه و مهارت ها و بازی های ورزشی را مورد بررسی قرار می دهد. این حیطه با سوالهای شماره 28تا 43 پرسشنامه سنجیده شده است.
حیطه نگرشی: میزان علاقه به رعایت نظافت و عادات بهداشتی و علاقه به فعالیت های تربیت بدنی و بازی ها وهمچنین تمایل به شرکت دربازی ها و فعالیت های گروهی و تمایل به حفظ سلامت جسمانی را در دانش آموزان می سنجد. این حیطه با سوالهای شماره 18تا 28 پرسشنامه سنجیده شده است
.Physical Education
-Benet et al
– uestVand Bucher
physical education
.Physical Education Lesson
. Cognitive domain
.Psychomotor domain
. affective domain