وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه تحولات جمعیتی شهر کرج

 
تاریخ: 04-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

پس از قرن هجدهم و ظهور انقلاب در صنعت، كاهش و ضعف در تولیدات كشاورزی به نفع تولیدات صنعتی و  تجاری، سبب مهاجرت مردم به شهرها، افزایش فشار جمعیتی به دلیل رشد پایه جمعیتی وكاهش زیرساخت ها و مشكلاتی همچون بیكاری،  فراوانی نیروی كار، ترافیك، كمبود مسكن و… دگرگونی عظیمی در نظام های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشورها همراه با توسعه شهرها و افزایش جمعیت،  بنیان زندگی جدیدی استوار گردید(شیعه، 1376 ،ص 17-19). بنابراین باتوجه به این تغییرات گوناگون توجه دقیق به جمعیت وآثار آن روزبه روز ضروری تر می باشد (فرید، 1381(.

 

در بررسی تحولات جمعیتی كشورهای پیشرفته صنعتی، توسعه شهرنشینی و در نتیجه، افزایش ضریب شهرنشینی و كاهش سهم مناطق روستایی از كل جمعیت ،  به عنوان روند طبیعی ناشی از فرایند صنعتی شدن و تغییر و بهبود شیوه های تولید پذیرفته شده است. به عبارتی، لازمه تحول نظام تولیدی و دستیابی به توسعه صنعتی در هر جامعه ای، انتقال منابع مازاد نیروی انسانی از بخش كشاورزی به بخش صنعت است. این امر با مهاجرت از روستاها به شهرها یا با تبدیل مناطق روستایی به شهرهای جدید قابل تحقق است. در حالی كه در كشورهای در حال توسعه و از جمله در ایران، رشد شهرنشینی بیش از آنكه محصول صنعتی شدن و بهبود شیوه های تولید، چه در بخش كشاورزی و چه در بخش صنعت باشد، از علل رانشی موجود در مناطق روستایی و عوامل جاذبه شهری (از جمله عدم تعادل های درآمدی به نفع مناطق شهری) اثر پذیرفته است. از یک سو، در جریان مهاجرت از روستا به شهر،  بخش اعظم مهاجران را جوانان تشكیل می دهندكه این امر باعث سالخوردگی جمعیت روستایی (نیروی كار در بخش كشاورزی) شده، زمینه بروز مشكلاتی را فراهم خواهد آورد. از سوی دیگر، با توجه به اینكه انگیزه مهاجرت از روستا به شهر ، بهره مندی و دستیابی به امكانات بیشتر است ، توجه مهاجران بیشتر به كلان شهرهایی است كه بنا به دلایلی مانند سیاست های نادرست تبدیل به كانون تمركز امكانات و خدمات شده و همین امر باعث افزایش شدید تراكم در این شهرها و پیامدهای ناشی از آن شده است.(همان)

 

 

 

 

 

1-1  بیان مسئله

 

جمعیت به عنوان یکی از عناصر بنیادی در برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود. بر این اساس آگاهی از چند و چون جمعیت و شناخت ساختار، ابعاد و گستردگی فضایی آن از ابزارهای مهم تصمیم گیری و برنامه ریزی به شمار می رود (مهدوی، 1373، 67)

 

شهرها پرجمعیت ترین سکونتگاه های انسانی هستند و به طور معمول تفاوت های اساسی به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و در نهایت شکلی و کالبدی با روستاها دارند. بنا به نوع و میزان خدمات قابل ارائه در شهر و شدت و ضعف عوامل جاذب شهری به خصوص کار و اشتغال، همواره انسان ها به شهرنشینی و اسکان در شهرهای بزرگ و مهم تمایل دارند. همچنین با وجود عوامل دافع در روستاها و نیز شهرهای کوچک و  روستاشهرها ، سیل مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ روان است. (همان،24)

 

در كشورهای در حال توسعه و از جمله در ایران، مهاجرت از روستا به شهر در زمره مهمترین مسائل اجتماعی و اقتصادی به شمار می آید. این مهاجران هم در مبدأ و هم در مقصد، مسائل و مشكلاتی ازجمله بروز نابسامانی های متعدد ناشی از فشار بر منابع و امكانات محدود جوامع شهری، بیكاری و كم كاری، كمبود فضاهای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی كار كشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود می آورند. (قاسمی اردهایی، 53:1387(

 

این مسئله به منزله تهی شدن مناطق روستائی از سرمایه های انسانی کارآمد می باشد و از نظر تقاضا برای ایجاد مشاغل شهری به مراتب مشکل تر و گران تر از مشاغل روستائی هستند، لذا هزینه اشتغال زائی نیز افزایش می یابد و با توجه به شرایط مذکور می توان دریافت که مهاجرت عاملی مهم در شدت بخشیدن به نابرابری های ساختاری شهر نسبت به روستا است.(قهاری، 1377: 69)

 

باتوجه به اهمیت این مسئله، دانشمندان زیادی به تحولات جمعیت و مهاجرت پرداخته اند. از مهمترین این افراد می توان به استارک، مایکل تودارو، راونشتاین و… اشاره کرد. استارك شخصی است كه نظریه ی محرومیت نسبی را مطرح كرده است. بدین معنی که اگر برخی خانواده ها درآمد بیشتری داشته باشند، خانوارهای فقیر هم به طور نسبی و هم به طور مطلق احساس محرومیت می كنند و انگیزه به مهاجرت به همان نسبت بالا خواهد رفت (نامه ی انجمن جمعیت شناسی ایران، 1386: 134)  مایكل تودارو مهاجرت شدت یافته از روستا به شهر را با بیكاری رو به تزاید در مناطق روستایی توضیح می دهد. فرضیه نمادین وی این است كه مهاجرت عمدتا پدیده ای اقتصادی است و با وجود بیكاری در مناطق روستایی مهاجرت امری منطقی است. راونشتین معتقد است علت حاشیه نشینی را می بایستی در میان جذابیت های مناطق شهری و دافعه ها و عوامل بازدارنده محیطهای روستایی جستجو نمود. (تودارو، 1367:18)

 

 براساس سرشماری سال 1385، حدود 15844730 نفر یا 5/22 درصد از کل جمعیت کشور درشش نقطه شهری کشور تهران، اصفهان، تبریز، مشهد، کرج و شیراز تمرکز یافته‌اند. نتایج سرشماری سال 1385 نشان می دهد نزدیک به یک سوم یا 27 درصد مهاجران وارد شده به شهرها طی دهه 1385-1375 نیز توسط این شش کلانشهر جذب شده اند .(مرکز آمار، سرشماری سال 85)

 

با تأسیس استان البرز متشکل از چهار شهرستان کرج ، ساوجبلاغ ، نظرآباد و طالقان و 16 شهر در سال 1389، شهر كرج بعنوان مركز استان  انتخاب و تعیین گردید . شهر کرج با دارا بودن 12 منطقه شهرداری از نظر موقعیت نسبی در غرب تهران واقع شده است و از غرب به شهر كمالشهر، از جنوب به محمدشهر و مشكین‌شهر و از شمال به دامنه‌های جنوبی ارتفاعات البرز مركزی شامل كوههای سیاهكلان، آتشگاه، ورزان و بیجه‌كوه منتهی می گردد. این شهر در مسیر راه‌آهن سراسری شرق به غرب كشور و جاده سراسری غرب كشور قرار گرفته است.(سایت شهرداری کرج)

 

از نظر موقع ریاضی این شهر بین 35 درجه و 46 دقیقه تا 35 درجه و 51 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 54 دقیقه تا 51 درجه و 3 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. ارتفاع متوسط این شهر از سطح دریا 1321 متر می‌باشد.(همان)

 

نتایج سرشماری سال 1390 نشان داده که کلان شهر کرج بالاترین درصد متوسط رشد سالیانه شهری را در بین شش مترویل تهران ، مشهد ، اصفهان ، تبریز، کرج و شیراز داشته است . ضمن آنکه متوسط رشد جمعیت شهر کرج طی 6 دوره سرشماری سالهای «1390-1335» برابر با 6/9% بوده است که در مقایسه با دیگر شهرهای کشور خصوصاً کلانشهرها، از متوسط رشد بالایی برخوردار بوده است. تا چندین دهه قبل این کلان شهر به عنوان شهر حاشیه ای در اطراف تهران تلقی می شد اما به دلایلی مانند نزدیکی به پایتخت،  پایین تر بودن هزینه های مسکن،  فراهم بودن بستر زندگی بهتر،  وجود شرایط جغرافیایی مطلوب،  ایجاد فرصتهای شغلی فراوان، فراهم سازی تسهیلات و امکانات آموزشی، بهداشتی، رفاهی، تفریحی متعدد و متنوع و غیره،  طی سالهای گذشته جمعیت بی شماری را به خود جذب کرده به طوری که براساس سرشماری سال 1385 ، 1386030 نفر جمعیت در خود جای داده است در حالی که این شهر در سال 1335 تنها 14526 نفر جمعیت ساکن داشت. این شهر طی دوره 1375 – 1365 با نرخ متوسط رشد سالیانه 09/13 درصد بالاترین میزان رشد جمعیت شهری را تجربه کرده است و در سال 1385 با نرخ رشد بالاتر از سایر کلانشهرها برابر 95/3 درصد جمعیت آن از شهر شیراز نیز فزونی گرفت و به رتبه پنجمین کلان شهر کشور ارتقاء پیدا کرد، با چنین روندی انتظار می رود طی سال های آتی افزایش جمعیت بیشتری نسبت به سایر کلانشهرها داشته باشد. در حال حاضر براساس آخرین اعلام رسمی مرکز آمار ایران، جمعیت این شهر در سال 1390 بالغ بر 000/605/1 نفر برآورد گردیده است. (مرکز آمار ایران)

 

با رشد روز افزون جمعیت و شدت گرفتن آن در شهرهای بزرگ و تبدیل آنها به کلان شهرها، وقتی شهر نتواند همگام با این رشد جمعیت، توسعه یابد و فاقد برنامه ریزی لازم باشد، توان خود را برای پذیرش این جمعیت از دست می دهد و در حقیقت توسعه متعادل و برنامه ریزی شده شهر از توسعه بی رویه شهر عقب می ماند و مشکلات عدیده ای را بروز می دهد. این مشکلات در صورت حاکم بودن مدیریت ضعیف شهری،  بزرگ تر، وخیم تر و متعدد می شود و آسیب های جدی به محیط زیست، سلامتی جسم و روح و روان انسان ها و جامعه وارد می آورد. (آسایش، 1377) بدین جهت مطالعه تحولات جمعیتی و چگونگی آن جهت برنامه ریزی بهتر و کارآمدتر ضروری می نماید.

 

 

 

1-1-1 سوالهای تحقیق

 

در این پژوهش در پی یافتن پاسخ برای سوالات زیر خواهیم بود:

 

1) روند تحولات جمعیتی شهر کرج طی دهه های  75 تا 90 چگونه بوده است؟

 

2) روند مهاجرت در محدوده شهرکرج با چه نرخ رشد و تحت تاثیر چه عواملی رخ داده است؟

 

3) رشد جمعیت شهرکرج و روند مهاجرت در آینده چگونه خواهد بود؟

 

 

 

1-2  پیشینه تحقیق

 

به طور سنتی موضوع مهاجرت تا اواخر دهه 60 میلادی در حوزه مطالعات اجتماعی و جامعه‌شناسی قرار داشت و اقتصاددانان كمتر وارد این حوزه می‌شدند. اما از اواخر دهه 60 اقتصاددانانی از جمله «گری بكر» به صورت فعالانه وارد حوزه بررسی عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت و شناخت فرایند آن برآمدند. (قاسمی اردهایی،1385:18) بنابراین در یک تقسیم‌بندی كلی می‌توان عوامل مؤثر بر مهاجرت را به دو دسته عوامل اقتصادی و عوامل غیراقتصادی دسته‌بندی كرد. اما از آنجا كه مهاجرت در اغلب موارد موضوعی انتخابی است كه فرد با توجه به محدودیت‌های محیط پیرامون و پیش‌بینی‌های آینده بدان اقدام می‌كند و با خصوصیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و جمعیتی وی در ارتباط است،  نقش و میزان نفوذ عوامل اقتصادی و غیراقتصادی و میزان اثرگذاری هر یک از آنها در نقاط مختلف متفاوت است. (همان)

 

نخستین تبیین نظری درباره قانونمندی‌های مهاجرت توسط «ارنست جورج راونشتاین» تحت عنوان قوانین مهاجرت مطرح شد که طی دو مقاله درسال‌های 1885و 1889 به چاپ رسید. وی برای اولین بار استدلال کرد که مهاجرت اتفاقی نیست بلکه قوانین خاص برآن حاکم است (همان)

 

«اندرسون» فقر روستاییان را عامل اصلی مهاجرت به شهر ها می داند و معتقد است كه روستاییان برای فرار از آسیب های ناشی از فقر روانه شهرها می شوند(Anderson, 2002)

 

«پومین» خاطر نشان می سازد كه فرایند شهرنشینی به نوع خاصی از مهاجرت به نام مهاجرت دسته جمعی از روستاها منجر می شود كه از این حیث روستاها به وسیله  شهرها خالی از سكنه می گردند. به زعم وی، هر چند در تمام انواع مهاجرتها جابه جایی بین بخش های مختلف مناطق اتفاق می افتد و در آنها جریان ها و ضد جریان هایی وجود دارد كه از لحاظ حجم كم و بیش برابرند، ولی مهاجرت روستایی كرارا به صورت نامتقارن بوده است،  زیرا جریان از روستا به شهر بسیار بیشتر از جریان های دیگر بوده است. (Pumain,2006:329-338)

 

«مطالعه لور و همكاران » در سال 2008 بر روی 16 كشور عضو سازمان همكاری های اقتصادی نشان دهنده تاثیر معنی دار متغیرهای درآمد ، جمعیت و عوامل جغرافیایی بر مهاجرت بوده است. در الگوی ارائه شده توسط محققان شاخص های كیفیت زندگی بر مهاجرت تاثیر معناداری نداشته است. (Lour, 2009)

 

«محمد حسین پاپلی یزدی و همكاران» مهمترین علل مهاجرت های روستا – شهری را در استان خراسان مسأله افزایش جمعیت و در نتیجه آن، كمبود زمین و عدم اشتغال در روستاها دانسته اند.(پاپلی یزدی و همكاران،1366: 77-123)

 

« جعفر عبادی » نیز مطالعه‌ای تحت عنوان كاربردی از فرضیه درآمد انتظاری تودارو (بیكاری شهری و مهاجرت روستایی به شهر در ایران) انجام داده است كه بر اساس نتایج آن مشخص می‌شود كه می‌توان مسأله مهاجرت از روستا به شهر و بیكاری در ایران را بر اساس چارچوب یک دوگانگی اقتصادی توضیح داد. وی نشان داده است كه عمده‌ترین دلیل مهاجرت روستاییان به شهرها وجود عمده فعالیت‌های بخش خدمات و صنعت در مناطق شهری و عمده فعالیت‌های كشاورزی در مناطق روستایی است.( عبادی،1371)

 

«قاسمی اردهایی » در پژوهش خود با بهره گرفتن از روش تحلیل محتوا در پایان به بررسی علل مهاجرت روستاییان به شهرها – پایان نامه های تحصیلی، مقطع زمانی 83-59 پرداخته است. در این بررسی علل مختلف مهاجرت روستا – شهر چهار علت اقتصادی (كمبود تسهیلات در روستا و بیكاری)، اجتماعی – فرهنگی (نبود مراكز آموزش دانشگاهی و كمبود مراكز آموزش و پرورشی )،  جمعیت شناسی (بالا بودن رشد جمعیت و طبیعی – كشاورزی) ، كمبود زمین و آب خلاصه شده است. این بررسی، بر اساس یافته ها بیش از 50 درصد علل مهاجرت روستا به شهر را علت اقتصادی تبیین می کند. ( قاسمی اردهایی؛ 75:1385)

 

«مسعود مهدوی» بر این باور است كه مهاجرت روستاییان به شهرها دارای دو بعد عمده است: اول رشد بی رویه جمعیت روستایی و در نتیجه، حدوث جمعیت مازاد روستاها كه به مهاجرت منجر می شود، زیرا روستاها در كشور ما توان محیطی و ظرفیت های تولیدی محدودی دارند و چنانچه سرمایه گذاری لازم صورت نگیرد، توان نگهداشت جمعیت اضافه را ندارند و جنبه دوم مهاجرت روستایی، در اختلاف سطح زندگی در دو محیط شهر و روستا نهفته است. (مهدوی، 1377:142)

 

« سید محمد  سیدمیرزایی » در مقاله خود تحت عنوان انتقال جمعیتی، علل و نتایج اقتصادی و اجتماعی آن، به بررسی دلایل مهاجرت از روستا به شهر و نتایج و آثار اقتصادی و اجتماعی آن پرداخته است. وی ضمن بررسی مبانی نظریات انتقال جمعیت، این پدیده را تركیبی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دانسته كه خود نیز منشأ تحولات اقتصادی و اجتماعی مختلفی است.( سیدمیرزایی ،1377)

 

« عباس عرب‌مازار و علی كشوری‌شاد» نیز در مطالعه پیرامون بررسی اثر تغییرات ساختار سنی جمعیت بر رشد اقتصادی، با بهره گرفتن از ارقام دوره 1381-1338 نشان داده‌اند كه یک درصد رشد نسبت جمعیت 64-15 ساله به كل جمعیت در بلند مدت باعث 27/1 درصد و یک درصد رشد نسبت نیروی كار شاغل به جمعیت 64-15 ساله باعث 89/1 درصد در رشد GDP سرانه می‌شود.( عرب مازار، كشوری شاد،1384)

 

« زهرا غفاری‌مقدم» در مقاله ای تحت عنوان ” بررسی عوامل موثر بر مهاجرت از روستا به شهر در ایران” نشان داده است که مقدار نیروی کار فعال در بخش کشاورزی، سرمایه و سطح سواد روستائیان اثر مثبت و سطح زیر کشت و ماشین‌آلات اثر منفی روی بهره‌وری کشاورزی دارد. افزایش دستمزد روستائی باعث کاهش مهاجرت و با افزایش دستمزد شهری نسبت به روستایی مهاجرت افزایش می‌یابد. بررسی وی در خصوص ارتباط بین مهاجرت و نهاده‌های کشاورزی (شامل نیروی کار فعال، موجودی سرمایه، سطح سواد، ماشین‌آلات و سطح زیر کشت) نیز نشان داده است که افزایش سرمایه،  نیروی کار و سطح سواد باعث کاهش مهاجرت و افزایش سطح زیر کشت و ماشین‌آلات باعث افزایش مهاجرت می شود. (غفاری مقدم، 1386)

 

«عباس سعیدی» معتقد است تحولات جمعیتی و مهاجرت های روستایی در كشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، در مقایسه با آنچه در دنیای پیشرفته اتفاق افتاده است، تفاوت های اساسی داشته و دلایل آنها متفاوت است، زیرا مهاجرت های روستایی در كشورهای عقب مانده بیشتر ناشی از رکود نواحی روستایی و ضعف دولت ها در خدمات رسانی روستایی است كه مهاجرت های ناخواسته را نتیجه داده است ، در حالی كه در كشورهای صنعتی نیاز صنایع شهری به نیروی كار همراه با پیشرفت دركشاورزی و مكانیزه شدن آن به این مسأله دامن زده است. (سعیدی، 89:1377)

 

1-3  اهداف خاص تحقیق

 

با عنایت به ماهیت بحث اهداف خاص تحقیق جایگزین فرضیه و به شرح زیر مطرح شده است:

 

1) شناخت روند تغییرات ویژگی های جمعیتی شهر کرج

 

2) شناخت نقش و سهم مهاجرت در افزایش جمعیت شهر کرج

 

3) شناخت روند تغییرات ویژگی های جمعیتی  شهر کرج در 10 سال آینده (1400)

 

 

 

1-4 اهمیت و ضرورت تحقیق

 

در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، مهاجرت از روستا به شهر در زمره مهمترین مسائل اجتماعی و اقتصادی به شمار می آید. این مهاجران هم در مبدأ و هم در مقصد مسائل و مشکلاتی از جمله: بروز نابسامانی های متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری،  بیکاری و کم کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و تغییرات نسبت جنسی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود می آورند. طبق نظریه گزینشی بودن مهاجرت، در اولین فرصت، بعضی از افراد، مهاجرت را بر می گزینند و بعضی ماندن را، این امر بر حسب تصادف نیست. معمولاً مهاجر ویژگی هایی دارد که موجب می شود زمینه های رفتن یا ماندن را در مقایسه با آنهایی که می مانند، متفاوت ارزیابی کند. (اوبرای، 1370: 82)

 

بررسی های داخلی و خارجی که درباره مهاجرت به خصوص مهاجرت از روستا به شهر انجام شده، توافق دارند که تمایل و تصمیم گیری برای مهاجرت به سن و جنس و تحصیلات بستگی دارد. (غفاری مقدم، 1386)

 

تا چند دهه قبل، تصور می‌شد كه مهاجرت داخلی فرایندی طبیعی است كه كارگران اضافی به تدریج از بخش روستایی خارج می‌شوند تا نیروی كار مورد نیاز برای رشد صنعتی شهری را فراهم كنند. تصور می‌رفت كه این فرایند از نظر اجتماعی مفید است زیرا فرض می‌شد منابع انسانی از مكان‌هایی كه تولید اجتماعی آنها اغلب صفر است به مكان‌هایی كه این تولید نهایی نه تنها مثبت بلكه در نتیجه تراكم سرمایه و پیشرفت تكنولوژی به سرعت در حال رشد است، جابه‌جا می‌شوند. (تودارو، 1383، 284).

 

اما تجربه كشورهای در حال توسعه نشان داد كه نتایج به همین جا ختم نمی‌شود و مهاجرت بی رویه از روستا به شهر باعث ایجاد عدم تعادل‌های منطقه‌ای شدیدی می‌شود. این عدم تعادل‌ها با افزایش شدید عرضه نیروی كار در مقابل آهنگ كند رشد مشاغل شهری، باعث شد تا اقتصاددانان، دیگر مهاجرت را «جریانی مفید و لازم برای حل مسأله تقاضای در حال رشد شهرها برای نیروی كار» ندانند. این اقتصاددانان حتی پا را از این نیز فراتر نهاده و معتقدند امروزه باید به پدیده مهاجرت به عنوان عامل اساسی و تقویت‌كننده پدیده «همه‌جا حاضر كارگر اضافی شهری» نگریست و می‌باید به عنوان نیرویی كه باعث تشدید مسائل جدی بیكاری شهری می‌شود، مورد مطالعه قرار گیرد. (غفاری مقدم، 1386)

 

اما بسیاری از صاحب‌نظران معتقدندكه اثرات مهاجرت در فرایند توسعه شهری بسیار حادتر از تشدید بیكاری و كم‌كاری نیروی شهر است. این آثار به طور شدیدتر در رشد اقتصادی، خصوصیات رشد و به‌ویژه در توزیع درآمد خود را نمایان می‌سازد. در نتیجه شناخت خصوصیات مهاجران و عوامل تعیین‌كننده مهاجرت، برای درك بهتر ماهیت و خصوصیت توسعه و تدوین سیاست‌های مناسب برای تأثیرگذاری بر آن اهمیت بالایی داشته و ضروری به نظر می رسد. (همان)

 

 

 

1-5 چارچوب نظری

 

مهاجرت همواره یکی از راه هایی بوده است که به انسان در تلاش خود برای سازگاری با محیط و فایق آمدن بر دشواری ها کمک کرده است. اما اگر جریان مهاجرت در طول تاریخ به عنوان یک وسیله تنظیم خود به خودی منابع و موجودات تلقی شده است، در این دوره، جنبه های منفی آن نیز آشکار شده و اثرات اقتصادی اجتماعی حاصل از این جریان در چارچوب اقتصاد توسعه مورد توجه قرار گرفته است. به عبارت دیگر تقریباً می توان گفت که مهاجرت همزاد زندگی اجتماعی بشر بوده است.(پیتیه، 1369:54)

 

 موضوع مهاجرت به دنبال انقلاب صنعتی در اروپا به دلیل تحولات شگرف اقتصادی، اجتماعی، در جوامع آن دیار به عنوان یک مشکل اجتماعی، سر برآورد. اما به دلیل رشد پایین جمعیت در اروپا از یک سو و جذب مهاجران در صنایع نوپا و رو به رشد شهری از سوی دیگر، جا به جایی جمعیت، مشکل اساسی برای جوامع آن سامان ایجاد نکرد. اما در کشورهای جهان سوم به دلیل رشد سریع جمعیت از یک سو و توزیع نابرابر امکانات و رشد اقتصادی کند و نامتوازن از سوی دیگر، امواج مهاجرت انسان ها چه از روستاها به شهرها و چه از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ به عنوان یک مشکل اساسی بروز نمود.(همان،65)

 

از بارزترین نمونه های تحرك جمعیتی که به صورت ترك روستا برای زندگی در شهر جلوه می کند،  مهاجرت روستا – شهری است. این نوع مهاجرت، از دیرینه ترین و پایدارترین پدیده های تاریخ و تمدن بشری است که پس از انقلاب صنعتی و در عصر نوین، بسیار گسترش یافته است. مهاجرت های روستا  شهری یکی از انواع بسیار بااهمیت و شایع مهاجرت هستند. تقریباً در طول تاریخ بشر، در همه کشورها و زمان ها، مهاجرت از روستا به شهر وجود داشته است. اندیشمندان با توجه به دیدگاه های نظری رایج در علوم اجتماعی، به تفسیر و تبیین این پدیده می پردازند. مهاجرت های روستا  شهری، جزءلاینفک فرایند توسعه اقتصادی است، به طوری که برخی از اندیشمندان، توسعه اقتصادی را معادل انتقال نیروی کار از بخش کشاورزی به صنعت تعریف می کنند. اکنون پژوهش های بسیاری درباره مهاجرت های

دانلود مقاله و پایان نامه

 روستا- شهری  انجام شده و نظریه های بسیاری زیادی درباره آن مطرح گردیده است.(لوییس 1954، فی و رنیس 1961)

 

مطالعه در مورد اینکه این حرکت امواج انسانی از چه ساز و کارهایی (مکانیسم) تبعیت می کند و یا انگیزه های این گونه انسان ها اساساً چیست و به طور کلی آیا می توان برای حرکت انسان ها (مهاجرت) قانونمندی خاص را در نظر گرفت،  منجر به ارائه دیدگاه های مختلفی گردید. در سطور بعدی به نظرات و دیدگاه های عمده طرح شده در زمینه مهاجرت پرداخته می شود.

 

 

 

1-5-1 مدل های جاذبه و دافعه

 

مهم ترین نظریه ای که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مورد توجه محافل علمی قرار گرفت و اولین دیدگاه نظری حرکت های جغرافیایی انسان ها در جوامع تحت عنوان مدل های جاذبه و دافعه ارائه گردید. در این مدل ها، نظریه پردازان به طور کلی به دو دسته عوامل توجه داشته اند:

 

الف) عواملی که باعث دافعه انسان ها از محل اسکان خود (منطقه مبدا) شده است.

 

ب) عواملی که باعث جذب آنها در منطقه مقصد می گردد.

 

براساس این نظریه، عوامل اقتصادی – فیزیکی نامناسب در یک مکان موجب می شود که افراد محل زندگی خود را ترک کرده و به مکان دیگری که از نظر اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی در شرایط بهتری هستند، نقل مکان کنند.( Robert Cohen, 1996) در اینجا به دو مدل مشهور ارائه شده در این زمینه می پردازیم:

 

 

 

1-5-2 مدل راونشتاین

 

راونشتاین در سال 1885 مقاله معروفی تحت عنوان «قوانین مهاجرت» ارائه کرد. خلاصه این قوانین به شرح زیر است:
– مهاجرت و مسافت: براساس نظر روانشتاین اکثر مهاجرین مسافت کوتاهی را طی می کنند و با افزایش مسافت میزان مهاجرت کاهش می یابد. به عبارت دیگر میزان مهاجرت با فاصله رابطه دارد.

 

-مهاجرت مرحله ای: به اعتقاد روانشتاین مهاجرت به صورت یک مرحله ای انجام می پذیرد و آهنگ مهاجرت در جهت مراکز تجاری و صنعتی است. در این فرایند روستاییان روستاهای دوردست شکاف هایی را که در جمعیت روستاییان که اهالی آنها به شهر مهاجرت نموده اند را پر می نمایند.

 

-جریان و ضد جریان: هر یک از جریان های اصلی مهاجرت یک ضد جریان جبرانی را ایجاد می کند.
– اختلاف روستا – شهر در تمایل به مهاجرت: اهالی شهرک ها نسبت به اهالی نواحی روستایی کمتر مهاجرت می نمایند. به عبارت دیگر هر چه اختلاف مبدا و مقصد کمتر شده احتمال مهاجرت نیز کمتر می شود.
-افزونی شمار زنان در بین مهاجرین در مسافت های کوتاه: به نظر می رسد که تعداد زنان در بین مهاجران مسافت های کوتاه نسبت به مردان برتری داشته باشند.

 

– تکنولوژی و مهاجرت: راونشتاین معتقد است با افزایش تکنولوژی، مهاجرت بیشتر صورت می پذیرد.
-غلبه انگیزه های اقتصادی: قوانین بد یا ظالمانه؛ مالیات سنگین، عدم جاذبه های اقلیمی، شرایط اجتماعی نامساعد و حتی اجبار و غیره در بروز مهاجرت موثر هستند ولی هیچ یک از این عوامل بیش از ملاحظات مادی و اقتصادی برتری ندارند. در سه چهارم قرنی که گذشت، نظریات راونشتاین مورد اعتراض شدید بعضی از نظریه پردازان قرار گرفته است با این وجود هنوز نظرات وی مورد اقتباس بسیاری نیز قرار می گیرد.)همان)

 

 

 

1-5-3 مدل اورت اس. لی

 

اورت اس. لی بر نظریه جذب و دفع تاکید نموده و آن را منشاء بروز مهاجرت می داند. تاکید لی بر موانع مداخله گر است آنچنان که اظهار می دارد: بین دو مکان مجموعه ای از موانع مداخله گر وجود دارد که در مواردی مقدار آن کم و در مواردی نیز این میزان زیاد است. مهم ترین مانع مطالعه شده فاصله است.البته افراد مختلف تاثیرات متفاوی را از بین موانع می پذیرند.           (Lee Everett, 1966:14)

 

عواملی که برای عده ای کم اهمیت هستند (به عنوان مثال هزینه سفر) ممکن است برای عده دیگری تحریم کننده باشد. عقاید تئوریکی اورت اس. لی به مزایا و مضرات مکان مبدأ همانند پتانسیل های مکان مقصد و همچنین موانع مداخله گر بین دو مکان توجه دارد. همچین به نظر وی عواملی که در تصمیم به انجام مهاجرت و فرایند آن وارد می شود،  عبارتند از:   الف) عواملی که با حوزه مبدا ارتباط دارد؛  ب) عواملی که با حوزه مقصد مرتبط است؛  پ) موانع بازدارنده؛ ت) عوامل شخصی؛

 

واضح است که مجموع عوامل مثبت و منفی در مبدا و مقصد برای مهاجر یا مهاجرین با هم متفاوت هستند. در عین حال ممکن است طبقاتی از مردم که به گونه مشابه به مجموعه عوامل در مبدا و مقصد واکنش می دهند را بتوان از یکدیگر تفکیک کرد.(همان، 15)

 

اثر هر یک از عوامل بنا به شخصیت و ویژگی های فردی، مثلا سن، جنس، میزان تحصیلات، سطح مهارت، نژاد، گروه های قومی و غیره متفاوت خواهند بود، این عوامل (مثبت، منفی، خنثی) برای اشخاص مختلف هم در مبدا و هم در مقصد متفاوت خواهد بود. مثلا آب و هوای خوب، عامل جاذب و آب و هوای نامناسب، عامل دافع برای افراد است، یا اینکه یک نظام آموزشی خوب ممکن است برای کودکان و نوجوانان جزو عوامل مثبت و برای کودکان و نوجوانان دیگر جزو عوامل منفی باشد،  زیرا مالیات زیادتری برای تامین بودجه آموزش و پرورش آن منطقه باید بپردازند، در صورتی که برای مرد مجرد مشمول مالیات در این حالت، نظام آموزشی از عوامل خنثی به شمار می آید. لی همچنین در این مدل در مورد زمینه مهاجرت، گسترش جریان و ضد جریان مهاجرت و بالاخره ویژگی های مهاجران نیز پرداخته است.(همان، 24)

 

 

 

1-5-4 نظرات زیمپ و استافر

 

زیمپ نیز به عوامل مداخله گر معتقد است و آن را به شکل رابطه معکوس بین فاصله با مهاجرت نشان می دهد. وی با الهام از قانون جاذبه نیوتن، پیشنهاد می نماید که برای تخمین مهاجرت بین دو مکان می توان از فرمول زیر استفاده نمود.

 

جاذبه= popd÷D

 

در فرمول فوق جمعیت Po   جمعیت مکان مبدا و pd جمعیت مکان مقصد و D فاصله ای است که دو مکان مزبور را از هم جدا می سازد.  

 

استافر نیز به مسئله موانع مداخله گر را به شیوه مثبت و منفی می نگریست و نظریه (فرصت های مداخله گر) را تنظیم نمود. براساس این نظریه مهاجرت انجام شده بین دو مکان رابطه مستقیم با فرصت های جاذب مثل اشتغال، مسکن و غیره دارد. (حاج حسینی، 1385)

 

 

 

1-5-5 نظریه لاوری و راجز        

 

لاوری و راجز نیز نظریه جذب و دفع را مورد آزمایش قرار دادند و مشابه استافر و زیمپ شرایط اقتصادی و اجتماعی مبدا و مقصد را ملحوظ داشتند. اگر چه نتایج حاصل از بررسی آنها محرک های اقتصادی را عامل مهاجرت در آمریکا می دانند، ولی برای یافتن علت های مهاجرت، پایه های عقلانی بیشتری را مورد نیاز می دانند. هر دو دریافتند که مهاجرت از مکان مبدا (I) به مکان مقصد (J) رابطه مستقیم با سطح بیکاری در مکان های مبدا و مقصد دارد.(همان)

 

1-5-6 نظرات اسکوتز و شاستاد

 

اسکوتز و شاستاد نیز روش های مشابه به لاوری و راجرز را اتخاذ می کردند. پایه نظری آنها در تبیین مهاجرت مبتنی است بر آنچه که آنها سرمایه گذاری می دانند. این دو محقق معتقدند هر فرد در هنگام تصمیم به مهاجرت، هزینه های فیزیکی و پولی ناشی از مهاجرت را مد نظر قرار می دهند. در این رابطه دستمزد در مبدا و مقصد، هزینه حمل و نقل امکان یافتن کار و تفاوت در هزینه های غذایی و مسکن نقش مهمی را ایفا می کنند. نگریستن به فرایند مهاجرت در چنین چارچوبی کمک می کند تا چگونگی تغییرات نیروی کار در نتیجه توزیع نیروی کار در مناطق مختلف بهتر قابل درک باشد.(Waters,2009)
ایراداتی که از دیدگاه جامعه شناسی به نظرات جذب و دفع گرفته شده است، این است که چنین نظریاتی کنش متقابل مهاجران و پیامدهای ناشی از مهاجرت را مورد توجه قرار ندادند. ولی در هر حال این گونه نظریات توانستند به عنوان نظریات راهگشا، مسیر را برای نظریه پردازی و پژوهش در زمینه مهاجرت هموار سازند.(همان)

 

 


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه مطالعه تطبیقی ماهیت و آثار حقوق اسرا در ایران ، اسلام و حقوق بین المللپایان نامه مدیریت و توسعه گردشگری در مشهد با تاکید بر توسعه گردشگری سلامت ( طراحی سایت پلان گردشگری سلامت ) »
 
مداحی های محرم