از جنبه دیگر پدیده های آسیب شناختی از جمله ناامنی ، خشونت شهری و غیره است ( صالحی ،107:1387)
فصــل اول
کلیات تحقیق
1-1)بیان مسأله
امروزه امنیت از شاخصه های کیفی زندگی در شهرها است .آسیب های اجتماعی ازمهم ترین پیامدهای مختلف امنیت در شهر کرمانشاه به شمار می روند .از آنجاکه فضاهای شهری امروزی (کرمانشاه) ،مؤلفه ای برای وقوع نابهنجاری های شهری ودر نتیجه عدم وقوع امنیت در شهر می باشد .بررسی جنبه های کیفی و کمی امنیت وایمنی در هر یک از فضاها وعناصر کالیدی شهرکرمانشاه،بخصوص در فضاهایی با طراحی وکاربرد نامناسب ،بایستی بررسی شود .این موضوع در فرهنگ بومی و قومی منطقه کرمانشاه ریشه یابی می شودپس از بررسی تجارب جهانی ومطالعات میدانی ، راهکارهایی درجهت ارتقاء امنیت زنان از طریق برنامه ریزی کالبدی(کرمانشاه) پیشنهاد می گردد.
1-2) اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
1-2-1)چالشهای بررسی شاخصهای مؤثر در ارتقای امنیت زنان در فضاهای عمومی با رویکرد مشارکتی
(عده ای از صاحب نظران شهرسازی اعتقاد دارند رویکردهای مسلط و قوانین شهری باعث ایجاد تبعیض های گوناگون اجتماعی ، اقتصادی ، سنی و جنسی میان شهروندان می شوند برای مثال قوانین ومقررات منطقه بندی وکاربری زمین شهر را به مناطق مختلف تجاری ،مسکونی و غیره تقسیم می کند وبراساس چنین تقسیم بندی هایی مردان بخش غالب فضاهای عمومی و فعال شهر را در اختیار می گیرند ونواحی خصوصی تر ازآن زنان می شود ( پاپلی یزدی ،152،1382)از سویی تحرک می تواند شاخص تبعیض اجتماعی درشهر باشد وکسانی که محدودیت جابجایی دارند از مشارکت فعال باز می مانند ونبود امنیت برای زنان درشهر ، چه واقعی و چه بالقوه سبب می شود که زنان نتوانند شهروند تمام عیار به شمار بیایند وبه راحتی در زندگی عمومی مشارکت داشته باشند.
امروزه ، اعتقاد برآن است که موفقیت ویا شکست برنامه ریزی شهری در ایجاد ویا تغییر وضع فضای عمومی ،با اندازه گیری تعداد زنان و مردان استفاده کننده و تنوع ویژگی های افرادی که از این فضاها استفاده می کنند ، ارزیابی و بررسی شود.نگرش عمده ما معطوف به چگونگی کارکردوارتقاءامنیت فضاهای عمومی شهرکرمانشاه برای گروه های خاص جنسی است که دراین راستا زنان به عنوان گروه هدف مورد مطالعه وبررسی قرار خواهند گرفت .توجه به تفاوت نگرش و نیازهای زنان ومردان در فضاهای شهرکرمانشاه ، بی توجهی به نیازهای امنیتی زنان در طراحی فضاها و اینکه چگونه برنامه ریزی و طراحی شهری کرمانشاه می تواند پاسخگوی این نیازها باشند ، موضوعات مورد توجه دراین پایان نامه می باشد و هدف این است که زمینه ای جهت ایجاد عدالت دسترسی و بهره گیری حضور کلیه ساکنان شهر کرمانشاه ( اعم از زنان ) ، در فضاهای عمومی شهری ارائه نماییم .
1-3)مرور بر ادبیات و سوابق مربوطه
این پژوهش در نوع خودکاملاًبدیع بوده وسوابق مطالعات ومنابع موجود دراین زمینه ( بویژه در داخل کشور) بسیار محدودهستند واگرچه کارهایی درحوزه های نظری از جمله امنیت شهری ،جایگاه جنسیت ،طبقه بندی فضاها بصورت عمومی ومسکونی ، برنامه ریزی های کالبدی تحقیقاتی انجام شده اما به صورت کاربردی و اجرایی در این زمینه کار نشده است.
در ادامه بحث مهمترین مطالعات انجام شده اشاره می گردد:
1-3-1)تحقیقات داخلی
2-3-2)تحقیقات خارجی
نیومن معتقد است که با بهره گرفتن از سازوکارهای نمادین وشکل دادن عرصه های تعریف شده می توان یک محیط را تحت کنترل ساکنانش در آورد ( 1973،Newmen).وی فضاهای غیر قابل دفاع را اماکن وفضاهایی تعریف نمود که به کسی تعلق ندارند و برحفظ ونگهداری آنها نظارتی نمی شود وحتی در مقابل دیدگان عمومی که معمولاًنوعی ابزار نظارتی ونیز عامل بازدارنده محسوب می شود قرار
ندارند .بنابراین وی فضاهای شهری را از نظر دارا بودن ویژگیهای ایمنی به دو دسته فضای قابل دفاع و وفضاهای غیر قابل دفاع تقسیم کرده است (صالحی ؛1387)
1-4)جنبه جدید بودن و نوآوری درتحقیق
مسأله امنیت با درنظر گرفتن مسائلی از قبیل همکاری مردم و دولت وارتقاءسطح فرهنگ مردم ومهم تر از همه برنامه ریزی وایجاد ساختارمناسب وایمنی شهر کرمانشاه می تواند امری دست یافتنی باشد ، وبابکاربردن کنترل دسترسی ها ومحدوده سازی آنها تغییریا اصلاح کالبدی ، نظارت بصورت مکانیکی ( روشنایی و دوربین و …)طبیعی و روزنه ها ،پنجره هاو موانع طبیعی )،ایجاد کیوسک های نگهبانی ، ساماندهی حمل ونقل عمومی ، روشنایی ونحوه ونورپردازی در شب،فعال کردن میدانچه ها ومحلات شهری ،ایجاد محیطهای فرهنگی ورزشی نظیر فرهنگ سراها وانجمن های علمی واسلامی ،ایجاد مغازه ها ومراکز خرید در محلات وعریض کردن معابر و پیاده ها و تبدیل جوی ها به کانال زیرزمینی ، از اقداماتی است که می تواند کالبد فیزیکی شهرکرمانشاه را برای تقویت و ارتقاءحس امنیت بهبود بخشیده وهمچنین با حضور مستمر وفعال نیروی انتظامی(کرمانشاه) در فضاها ، در زمینه رسیدن به امنیت ایده آل را برای زنان تأمین می نماید .درشهر کرمانشاه توسعه های جدید باید طوری طراحی شوند که فرصت هایی را برای مراقبت طبیعی افزایش بدهند .یکی از نقاط عطف دراین سایت، محل تقاطع خیابان شورا وخیابان آیت الله کاشانی است که در سرزنده سازی این فضا می تواند بسیار مؤثر باشد.این خیابان با توجه به اینکه ازخیابانهای قدیمی محسوب می شود درایجاد حس امنیت مکان در سایت نقش مهمی ایفا می کند .
1-5)اهداف تحقیق
اهداف کلی : بررسی تأثیر هریک از کاربری های شهری براحساس امنیت زنان ومیزان تردد آن درفضای عمومی شهرکرمانشاه
اهداف ذیل در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد :
4- بهبود الگوی برنامه ریزی شهری مؤثردر ارتقاء امنیت ذهنی و عینی زنان درشهر کرمانشاه.
1-6) سؤالات تحقیق:
1-آیا بین میزان تردد واحساس امنیت درک شده زنان در هریک از فضاهای شهری رابطه وجود دارد؟
2-آیا عدم امنیت زنان در فضاهای شهری مشارکت کامل آنها را در اجتماع محدود می کند ؟
1-7)فرضیههای تحقیق:
1-به نظرمی رسدبین میزان تردد واحساس امنیت درک شده زنان درهریک از فضاهای شهری رابطه مستقیمی وجود دارد.
2-به نظر می رسد عدم امنیت زنان در فضاهای شهری مشارکت کامل آنها را در اجتماع محدود می کند .
1-8) تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی :
1-8-1)امنیت شهری:
پژوهشگران در چارچوب واقع بینانه ای امنیت را در واژه های سیاسی وانتظامی تعریف کرده اند و بطور کلی بیشتر آن را به معنی حمایت از ارزشها و مقابله با خطرها و دشمن می دانند (Brownlow,2005,586)
امنیت را می توان یک حق بنیادین وپیش نیازی برای ابقاء و ارتقاء رفاه وسلامت مردم دانست.امنیت احساس آرامش واطمینان از عدم تعرض به جان ومال وسایر حقوق انسان است این ارزش انحصاری ،یکی از ضرورتهای زندگی فردی واجتماعی ،در زمان های گذشته حصارهای اطراف شهرها وخندق های اطراف آنها حریم امنی را برای شهروساکنان آن ایجاد می کرد به این ترتیب شهر از تعرض بیگانگان مصون می شد ( کامیار33:1382)
1-8-2) فضای عمومی :
مشخصه های فردی در ادراک از امنیت ومیزان استفاده فرد از یک فضای شهری تأثیر دارند مثل موقعیت اجتماعی ، شخصیت ، نقش ها ( سن وطبقه اجتماعی ،پشتوانه خانوادگی ،دانشجو بودن ویاکارگر بودن و…)واین مسائل در تعیین راحتی این افراد وهمچنین در میزان درکی که از آسیب پذیری یک مکان دارند تأثیر گذار است .
1-8-3)امنیت زنان :
زندگی زنان در شهرها همواره تحت تأثیر نبود امنیت شهری واقعی یا بالقوه است واین امر مانع دیگری برای زنان است که نتوانند شهروندان فعال همه جانبه باشند وشهرها از نظر امنیت ، جاذبه ای برای زنان ندارند و آن ها هنگام تردد در سطح شهر فاقد امنیت جسمی و روحی لازم هستند که این امر به ویژه در زمینه حمل ونقل و جابجایی درشهرها بیشتر نمایان می شود ( عصاریان ،1385)
1-8-4)مشارکت :
رویکرد برنامه ریزی کالبدی به امنیت شهری ،درواقع درک یک زن از امنیت بطور قوی بااینکه چگونه او در ارتباط با هردونوع محیط فیزیکی و اجتماعی اطرافش احساس راحتی می کند وآنها را چگونه می شناسد ، ارتباط دارد.در نتیجه ارتباطات اجتماعی در یک فضا وگروه هایی که آن فضا را از نظر اجتماعی کنترل می کند اثر مهم تری در اینکه یک زن در آن فضا احساس امنیت بکند دارد تاطراحی آن .اما سیاستهای کاربری زمین و حمل ونقل شهری و نظایر آن .برسطح استفاده کنندگان تأثیرمی گذارد ودر نتیجه برنامه ریزی وطراحی شهری می تواند بر فرایند کنترل ومدیریت اجتماعی این فضاها تأثیر بگذارد(Bell,1998,19).
1-9روش شناسی
باتوجه به اینکه در طراحی برنامه ای برای ایجادیک فضای امن برای زنان در کرمانشاه ، گام اول توسعه یک پایگاه اطلاعاتی که اجبارها وچالش هایی را که در مقابل زنان قرار دارند مشخص می کنند تا برروی عناصر مشخص شده تمرکز گردد(Brady,2005,66)
لذا رویکرد مطالعاتی دراین پژوهش(درشهر کرمانشاه) برمبنای استفاده از مشارکت مردمی و اعمال نظرات مستقیم بانوان در برنامه ریزی ارتقاء امنیت محدوده مطالعاتی می باشد.که به روش تجربی می باشد .
درطول فرایند تحقیق ارزیابی ها براسای توزیع پرسشنامه در محدوده مطالعات بصورت میدانی صورت می گیرد .
1-9-1)ابزار گردآوری داده ها
در این پژوهش از کلیه ی منابع ، شامل گزارش ها ، مؤسسات ومراکز تحقیقاتی ودانشگاهی ، سازمانها ، نهادهای دولتی و غیر دولتی به روش میدانی گردآوری شده است .منابع مورد استفاده در این تحقیقات بخشی از آن بصورت کتابخانه ای که از کتب داخلی وخارجی ،پایان نامه ها ، نشریات ومقالات ومجلات مربوط به موضوع تحقیق استفاده شده است ونیز اطلاعات آمار و ارقام جمع آوری شده از سازمان های مختلف نظیر شهرداری ، فرمانداری و … صورت گرفته وبخشی دیگر بصورت مطالعات عینی و میدانی بوده است .
1-9-2)جامعه آماری ، روش نمونه گیری وحجم نمونه
محدوده ی مورد بررسی در این پروژه یعنی محدوده ی خیابان شورا و شریعتی تا خیابان آیت الله اشرفی در پاره شهر مرکزی ( پاره شهر 3 ) قرار می گیرد. پاره شهر 3 محدوده ی میانی شهر کرمانشاه را شامل می شود که محدوده ی مرکز شهر ، در داخل آن واقع است. این پاره شهر دارای مساحتی برابر 2992.9 هکتار و جمعیتی معادل 376540 نفر می باشد.برای تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران (طالب67:1370)محاسبه شده حجم نمونه برای جمعیت محاسبه شده 381بدست میاید.
حمل و نقل شهری به عنوان بخشی از کل سیستم حمل و نقل و از اجزای سیستم ارتباطات شهری عهدهدار برقراری رابطه یا دسترسی لازم بین فضاهای انطباقیافتهای چون مناطق مسکونی، تجاری، تولیدی، فرهنگی، ورزشی و غیره است. این سیستم در واقع، امکان جابجایی کالبدی (انسان/ غیرانسان) را بین فضاها یا کاربردهای مختلف که طبعاً از طریق شبکه های حمل و نقل صورت میگیرد را فراهم میسازد (صفایی،1378). بالطبع ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و اتخاذ تصمیمات مناسب در جهت بهبود کارآیی سیستم، تأثیر به سزایی را ایفا می کند.
علیرغم وجود ارتباطات جادهاى مناسب بین مركز استان كرمانشاه و مراكز شهرستانها و همچنین عبور
محورهاى ترانزیت مهم ملى از منطقه، استان از نظرحمل و نقل مشكلات فراوانى دارد. تك سیستمى بودن و عدم وجود سیستم ریلى و یا سایر سیستمها، كافى نبودن شبكههاى حمل و نقل، نامناسب بودن و نداشتن ساختار مناسب حمل و نقل، نداشتن كارآیى و سرعت و ایمنى، وجود گرههاى پرترافیک و حادثهخیز با افزایش سفرهای درونشهری در طول شبكه حمل و نقل، از مشكلات و نارسایىهاى شبكه حمل و نقل کرمانشاه مىباشد (گزارش اداره کل راه و شهرسازی کرمانشاه،1393). بدیهی است ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و آگاهی از برآیندهای مثبت و منفی آن نقش مؤثری در رفع نواقص و کاستیهای آن، تقویت نقاط قوت و استفاده از فرصتهای موجود و نیز کاهش نقاط ضعف و از بین بردن تهدیدهای سیستم حمل و نقل شهری دارد و در نهایت رفاه عمومی را نیز در پی خواهد داشت.
از سوی دیگر، هرگاه اندازه شهری گسترده باشد با تراکمی پایین، شهر میل به روستا شهرشدن مییابد و هرگاه اندازه شهر بزرگ باشد و با تراکمی بالا، شهر به نوعی کلانشهر شدن و منطقه شهریشدن جهت میگیرد. بنابراین اندازه شهر در ارتباط با تراکم متوسط و معقول آن تعریفپذیر شده و بیش از آنکه از طریق مساحت تعریف شوند، به وسیله تراکم انسانی و ساختمانی خود معنا میشوند (عزیزی،256:1382). در کشورهای در حال توسعه شیب منحنی تراکم تندتر میباشد، زیرا ارتباطات حمل و نقل ضعیف موجب، کاهش جذابیت زندگی در حومههای بیرونی شهرها شده و این عامل خود به ادامه ترجیح برای زندگی در مراکز شهری میگردد. به بیان دیگر، استفاده زیاد از زیرساختهای مربوط به حمل و نقل، مشکلات ناشی از آمد و شد از حومههای شهر به مرکز را افزایش داده است (عزیزی،49:1382). از سوی دیگر تکامل زیرساختهای حمل و نقل در مناطق شهری به افزایش کارآیی و بازدهی نیروی کار و سرمایه و همچنین کاهش هزینه های حمل و نقل و بالاخره به کم شدن تراکم منجر میگردد (مرصوصی و بهرامیپاوه،1389). ویژگیهای جوامع توسعه یافته و همچنین یکی از شاخص های توسعهیافتگی عدمتمرکز است. گرچه عدهای معتقد به تعادلهای ناحیهای به طور طبیعی هستند، و مداخله دولتها را در زمینه تمرکززدایی مؤثر نمیدانند و هرگونه تلاشی را در این زمینه تلفکردن وقت و منابع مالی میدانند، لیکن تلاش برای متوازنسازی نظام شهری و لزوم تعدیل جریانهای مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ از مواردی است که کاربرد سیاست تمرکززدایی را توجیه می کند؛ زیرا آرامش ملی، در نتیجه اسکان معقول جمعیت حاصل می شود و تا این آرامش به دست نیاید، دیگر برنامه های توسعه با شکست مواجه می شود (عزیزی،67:1382).
در ایران نیز با افزایش تمركز جمعیت و افزایش نابرابری توزیع نظام شهری در شهرهای اصلی یا چند شهر اول كشور مواجه هستیم (فرهودی و همکاران،1388). در نظام تقسیمات كشوری ایران كه از سال 1316 با حاكمیت تمركزگرایانه بر سرنوشت كشور حاكم گردیده تاكنون تغییر ماهوی متناسب با تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به خود ندیده و سیاستهای تمركززدایی تحقق عینی و عملی نیافته است (اطاعت و موسوی ،1389). با ظهور كلانشهر و مناطقی با تراكم جمعیتی بالا، نیاز به آگاهی از توزیع جمعیت و تجزیه و تحلیل آن احساس می شود بنابراین مناطق پرازدحام، برنامهریزی دقیقتر و توجه بیشتر را میطلبد. با ایجاد كلانشهر كرمانشاه سطح عملكردها جنبه كلانشهری، منطقهای، فرامنطقهای، ملی و حتی فراملی پیدا کرده است. مساحت شهر کرمانشاه 3/95 کیلومترمربع و یا به طور تقریبی بالغ بر 10000 هکتار میباشد. از كل جمعیت استان معادل 7/69% در مناطق شهری و 15/30% در نقاط روستایی سكونت داشته و 19/0% نیز غیرساكن هستند که نشان از افزایش آن نسبت به دهههای پیشین است. همچنین استان کرمانشاه از نظر شهرنشینی رتبه یازدهم کشور را دارا است. تراكم نسبی جمعیت 79 نفر در هر كیلومترمربع است كه بیش از میانگین تراكم جمعیت كشور میباشد (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1390). در سال 1390 جمعیت شهر کرمانشاه حدود 851405 نفر بوده که تراکم جمعیت در شهر کرمانشاه 121/96 نفر در هکتار است. شهرهاى بزرگ استان كرمانشاه، شامل4 شهر كرمانشاه، اسلامآبادغرب، هرسین و كنگاور است که در مجموع 80% جمعیت شهرى استان را در خود سكنى داده است. در حال حاضر نیز به عنوان نهمین کلانشهر کشور و نخستین شهر استان، به تنهایى حدود 39% جمعیت كل استان و 63% جمعیت شهرنشین استان را به خود اختصاص داده است كه نمایانگر پدیده ماكروسفالى یا بزرگسرى شهر مركزى در قبال سایر شهرهاى استان است (گزارش اداره کل راه و شهرسازی استان کرمانشاه،1393). در دهههای اخیر وضع و تحول جمعیتی شهر کرمانشاه نشانگر آن است که دارای خصلت مهاجرپذیری خالص بوده است. با این حال به علت بازگشت بخشی از مهاجران جنگی به موطن اصلی خود و نیز موقعیت نسبتاً ضعیف نظام اقتصادی شهر برای نگهداشت جمعیت بیشتر، خالص مهاجرتپذیری شهر کمتر شده است و رشد واقعی جمعیت تنها 34/0% بیشتر از رشد طبیعی آن بوده است. در حالی که در دهههای پیش از این اثر جمعیتی خالص مهاجرت جمعیت به شهر کرمانشاه نقش قابل ملاحظهای در افزایش جمعیت شهر داشته است (طرح جامع شهرکرمانشاه،1385).
سفرهای انجام شده در شهر کرمانشاه به دو منظور اساسی صورت میگیرد، نخست به منظور جابجایی مسافر از نقطهای به نقطهی دیگر و دوم در راستای جابجایی کالا، در تقسیم بندی سفرهای فردی نیز سه گروه قابل تصور است. گروه اول، سفرهای که بوسیله ساکنین شهر کرمانشاه و در داخل محدوده شهر انجام می شود. گروه دوم، سفرهایی که مبدأ (مقصد) آنها در محدوده شهر کرمانشاه میباشد ولی مقصد (مبدأ) آنها در بیرون شهر قرار دارد و سفر از طریق پایانهها، فرودگاه و یا یکی از محورهای ارتباطی شهر انجام میگیرد. گروه سوم، سفرهای عبوری از شهر کرمانشاه هستند که مبدأ و مقصد آنها خارج از محدوده شهر کرمانشاه میباشد (مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمانشاه، 1384). توسعه تاریخی ترابری شهری کشور نشاندهنده کندی رشد سیستمهای حمل و نقل همگانی، به ویژه سیستمهای ریلی در مقایسه با ترابری خصوصی و نیمهخصوصی است. سرانه تعداد خودرو در ایران به سرعت در حال افزایش است. همچنین استفاده از سیستمهای حمل و نقل نیمه خصوصی در شهرهای کشور دهها برابر بیش از استاندارد آن در کشورهای پیشرفته بوده است (خبرگزاری ایمنا،1393). لذا تمركززدایی از شهرها به دلیل استفاده از اتومبیل و حمل و نقل عمومی كارآمد سرعت گرفته است. نتیجه این روند رشد طول سفر و توسعه الگوهای پراكنده سفر از شهر مركزی به پیرامون آن است. بنابراین حمل و نقل چه به عنوان تسهیلگر تغییرات و چه به عنوان عامل محدودكننده در حل و رفع مسایل مرتبط با آن عمل میكند (نوابخش و كفاشی،1387). هرچه دسترسی بیشتر باشد، تمرکز شهری کمتر است. اگر سیستم حمل و نقل به صورت سراسری و توسعهیافته در تمامی نقاط گسترده باشد، دسترسی افراد بیشتر شده و موجب کاهش تمرکز و سرریز شدن آن از نخست شهر به مناطق دیگر می شود و میتوان انتظار داشت که روند تمرکززدایی در سطح کشور نیز شتاب بیشتری بگیرد (اکبری و همکاران،1390).
هدف از این تحقیق ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری با بهره گرفتن از رویکرد عوامل استراتژیک میباشد. و نتایج حاصل از آن را میتوان به منظور مطلوبیت، بهبود و همچنین افزایش اثرگذاری آن در تمرکززدایی از کلانشهر به کار برد.
حمل و نقل یکی از مهمترین زیرساختهای شهری در کلانشهرها شناخته شده است. عملکرد سیستم حمل و نقل شهری تا حد زیادی وابسته به وجود یک سیستم کارآمد است (فلاحمنشادی و مصطفویمقدم،1389). از نیازهای مهم برای جوامع ایجاد سیستم حمل و نقل کامل، منظم و گسترده میباشد. بنابراین انتظار میرود که سیستم حمل و نقل شهری با کیفیت عالی برای جابجایی افراد و انتقال کالا وجود داشته باشد (رایت و اشفورد ،3:1379). برخورداری از شبکه حمل و نقل پویا، هماهنگ و سازمانیافته، از معیارهای اصلی سنجش میزان توسعهیافتگی محسوب می شود. هرچه جابجایی بهبود یابد، فاصلهها کوتاه و هزینه نسبی کالا و خدمات کاهش مییابد (مرصوصی و بهرامیپاوه،1389). بدیهی است که پیشرفت و توسعه شهر نیز تابع و دنبالهرو سیستم حمل و نقل است که به منظور رفع نیازهای اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده است و از خدمات زیربنایی است که کلیت شهر و فرم شهر را تعیین می کند. مسیرهای حمل و نقل تعیینکننده توسعه فیزیکی شهرها به شمار میآیند به طور مثال خطوط اتوبوسرانی، ترامواهایبرقی و خطوط راهآهن در توسعه نواری شهر مؤثر است. از آنجائیکه گسترش شبکه های حمل و نقلی و فرم شهری وابسته به یکدیگر هستند، و با تغییر در فرم شهر، شبکه های حمل و نقل نیز تغییر می کند (عباسی،1391). شكلگیری بافت یک شهر ارتباط مستقیم با شبكه معابر آن دارد و نوع هر یک از این بافتها نیز متأثر از شكلگیری خیابانها در داخل شهر است.
از طرفی دیگر، توسعه توسعه شبکه حمل و نقل باعث تمرکزگرایی فعالیتهای اقتصادی و تغییر در چشماندازهای جغرافیایی می شود، گسترش شبکه حمل و نقل همچنین می تواند سبب تمرکززدایی از مراکز شهرها شود. پدیده حومهگرایی در کلانشهرهای دنیا معلول کاهش عملکرد مسافت است. گرههای ارتباطی در اثر پیشرفت حمل و نقل علیرغم بعد مسافتشان از نقطهنظر زمانی به یکدیگر نزدیک میشوند. به این ترتیب جابجایی در مسافتهای بلند، در ظرف کمترین مدت، امکان پذیر است (تولایی،151:1375). به طوری که جادههای کمربندی، بزرگراه ها و راهآهنهای شهری به تمرکززدایی جمعیتی و صنعتی چشمگیر شهرهای مرکزی منتهی میشوند (Baum-Snow, et al,2013). با وجود بزرگراههای ارتباطی جدید یک نوع عدم تمرکز شکل میگیرد (امینینژاد و افتخاری،112:1390).
طبق آمارهای موجود جمعیت کنونی مناطق شهری جهان تا ۲۰۲۰، حدود ۳/۵ برابر خواهد شد. رشد جمعیت شهری به ترتیب در کشورهای توسعه یافته ۸/۱ و کشورهای در حال توسعه حدود ۴/۶ برابر بوده است. شهرهای مناطق در حال توسعه بسیار سریعتر و حدود 6/3 برابر مقدار آن در کشورهای توسعه یافته بوده است (خبرگزاری ایمنا،93). براساس برآورد، در سال 1400 شمار جمعیت كشور به 85 تا 90 میلیون نفر خواهد رسید كه از آن میان 55 تا 65 میلیون نفر شهرنشین خواهند بود. نسبت 68% شهرنشین سال 1385 به حدود 80 % در سال 1400 خواهد رسید (مركز مطالعات و تحقیقات شهرسازی،69:1383). از اینرو بسیاری از کشورها به شیوه های مختلف، سیاست تمرکززدایی را پیگیری می کنند. اصولاً تمرکززدایی از شهرهای مهم عمومیترین و کارسازترین سیاست فضایی کشورها محسوب می شود (جمعهپور، 1386: 29). در ایران نیز با افزایش تمركز جمعیت و افزایش نابرابری توزیع نظام شهری در شهرهای اصلی یا چند شهر اول كشور مواجه هستیم (فرهودی و همکاران،1388). بنابراین، فراهم آوردن زمینه توزیع متعادل و متناسب، تثبیت جمعیت و جلوگیری از ازدحام بیش از حد مرکز به عنوان یک اصل غیرقابل انکار میباشد.
با توجه به مطالب مطرح شده و نیز بررسی و مطالعه شبکه شهری، کرمانشاه به عنوان نهمین کلانشهر کشور و نخستین شهر استان به تنهایى حدود 39% جمعیت كل و 63% جمعیت شهرنشین استان را در خود جاى داده است. این در حالى است كه اسلامآبادغرب به عنوان دومین شهر در سلسله مراتب شهرى استان تنها 5/7% از جمعیت شهرنشین را به خود اختصاص داده است. اختلاف و سلسله مراتب نامتعادل نمایانگر الگوى نخست شهرى و برترى همه جانبه شهر كرمانشاه است كه علاوه بر تمركز غیرعقلایى جمعیت، تمركز ادارى، خدماتى، مالى و غیره را نیز به همراه دارد (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،1385).
با توجه به اهمیت موضوع تمركززدایی از كلانشهرها و حجم بالای جمعیت، روند روبه رشد سفرهای روزانه و فرایند موتوریزه شدن شهرها مسئله حمل و نقل به چالش اصلی این شهرها تبدیل شده است (فلاحمنشادی و مصطفویمقدم،1389). فقدان مطالعه و برنامه ریزی اصولی موجب بهره گیری نامناسب از امکانات و قابلیتها می شود (مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمانشاه،1384). از اینرو به موجب ارزیابی عملکرد سیستم حمل و نقل شهری که از مهمترین فعالیتها در مبحث برنامه ریزی حمل و نقل است میتوان نقاط ضعف و قوت سیستم موجود را شناسایی و برنامه ریزی بهتری را برای بهبود آن ارائه كرد (Karlaftis, 2004).
لذا مطالعه و بررسی امکانات و قابلیتها همراه با محدودیتها و تنگناهای مجموعه عوامل تشکیلدهنده سیستم حمل و نقل شهری برای شناسایی وضعیت فعلی، چشمانداز و برنامه ریزی برای آینده در جهت تمرکززدایی از کلانشهرها امری مهم و ضروری است. حال این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که، با در نظر گرفتن عوامل درونی و بیرونی اثرگذار، چه استراتژیهایی در مطلوبیت سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه در راستای استفاده از فرصتها، قوتها و مقابله با تهدیدها و ضعفها مناسب میباشد و با توجه به حجم بالای جمعیت و روند روبه رشد شهرنشینی، این سیستم توانمندی لازم برای تمرکززدایی از کلانشهر کرمانشاه را به دنبال خواهد داشت.
در دهههای اخیر شاخصها و مفاهیم گوناگونی برای اندازه گیری و ارزیابی در سطوح شهری ارائه شده است. ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و اتخاذ تصمیمات مناسب در بهبود کارآیی سیستم، تأثیر به سزایی دارد.
حمل و نقل شهری نیز یکی دیگر از نقشهای اساسی زندگی شهری را تشکیل میدهد که آن، با ارتباط بخشیدن اکثر امور انسانی به یکدیگر و جریانیابی افراد، کالا، انرژی و اطلاعات محقق میگردد اگر اغراق نباشد حیات و ممات شهرها در کنف اختیار حمل و نقل شهری است (امینینژاد و افتخاری،3:1390). با دید جغرافیایی، هدف اصلی حمل و نقل غلبه بر فضاست؛ فضایی كه به وسیله انواع مختلفی از محدودیتهای طبیعی و انسانی مانند فاصله، زمان، تقسیمات مدیریتی و توپوگرافی شكل گرفته است (.(Rodrigue et al,2006 حمل و نقل درونشهری معمولیترین نوع سرویسدهی است که نیاز مردم را در داخل شهر مرتفع میسازد (جوتینخیستی و کنتلال،866:1381). در شهرهای توسعه یافته بزرگ، درصد بالایی از مساحت شهر حتی، 50% از مناطق وسیعی از این شهرها به پایانهها، فرودگاه ها، پارکینگها، بزرگراه ها، ایستگاه های راهآهن و غیره اختصاص دارند (سیدحسینی،3:1380). همچنین عمل ارتباطدهنده تأسیسات مختلف شهریاند؛ و از این نظر اهمیتشان در سطح شهرها قابل توجه و ملاحظه است. معمولاً در ایران بین 25% تا30% از سرانههای شهری اختصاص به راهها و شبکه های ارتباطی دارد (شیعه،180:1385). هزینه های بسیار زیاد گسترش زیرساختهای حمل و نقل در بخش عرضه و تسهیلات مربوط به آن، به بیش از 20% از درآمد ناخالص كشورهای جهان و ایجاد هرگونه تسهیلات جدید سهم بسیار زیادی از بودجه سالانه كشورها را به خود اختصاص میدهد (افندیزاده و مستوفی،1385). در كشورهای در حال توسعه چون ایران كه در مرحله گذار از شهرنشینی سنتی به نوگرا است می تواند سبب گشایش افقهای جدیدی گردد (كاشانیجو و مفیدیشمیرانی،1388). رشد شتابان شهرنشینی و ظهور کلانشهرها عواقب و پیامدهای متفاوتی را به دنبال دارد در این میان ناکارآمدی سیستم حمل و نقل شهری و تسهیلات ناکافی سیستم را دچار اختلال کرده است به نحوی که تجهیزات موجود پاسخگوی نیاز و تقاضای استفادهکنندگان از سیستم نخواهد بود. از اینرو با هدف ارزیابی، که بیان وضعیت نهایی مطلوبیت سیستم حمل و نقل شهری است و مقصود عملی هدف که قابل اندازه گیری و دستیابی میباشد در بازخورد و کنترل سیستم برای کارکرد مؤثر آن حائز اهمیت میباشد.
سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه علیرغم موقعیت خاص خود و وجود ارتباطات مناسب بین مركز استان و مراكز شهرستانها مشكلات فراوانى دارد. همچنین عبور محورهاى ترانزیت مهم ملى از منطقه، تكمیل نبودن بزرگراه كربلا، عدم احداث كمربندىهاى شهرى، فقدان ارتباطات حلقوى بین مراكز درجه2 استان بخشى از آنهاست. وجود ارتباطات شعاعى به طرف مركز استان و نبود ارتباطات حلقوى بین مراكز جمعیتى موجب افزایش ترافیک و رفت و آمد به مركز استان شده است. (گزارش اداره کل راه و شهرسازی کرمانشاه،1393). تك سیستمى بودن و عدم وجود سیستم ریلى و یا سایر سیستمها، كافى نبودن شبكههاى حمل و نقل، نامناسب بودن و نداشتن ساختار مناسب حمل و نقل، نداشتن كارآیى و سرعت و ایمنى وجود گرههاى پرترافیک و حادثهخیز در طول شبكه حمل و نقل، از دیگر مشكلات و نارسایىهاى شبكه حمل و نقل کرمانشاه مىباشد. از سوی دیگر، تاکنون سیاستهای متعدد و برنامه ریزیهای مختلف در جهت تمرکززدایی و تعادلهای ناحیهای به انجام رسیده است از جمله تمرکززدایی فرصتهای اشتغال، تمرکززدایی صنعتی و کنترل شهرهای بزرگ، ایجاد پایتختهای جدید و مراکز جدید شهری، ایجاد شهرکهای اقماری، محدود کردن رشد شهرهای بزرگ از طریق کنترل مهاجرت، دگرگونی اقتصاد روستایی، توسعه شهرهای میانی و فراهم کردن امکانات و نیازهای شهرهای کوچک و نیز به منظور تمركززدایی از ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اقدامات دیگری صورت گرفته است به مانند سیاستهای معافیت مالیاتی برای صنایع مستقر در نقاط پیرامونی، توسعه سامانههای حمل و نقل، تمركززدایی فضایی از طریق مطالعات طرح كالبدی ملی، طرحهای آمایش منطقهای و ناحیهای و اخیراً واگذاری اختیارات بیشتر به استانها را میتوان اشاره نمود که به نوبه خود تأثیرات مثبت و منفی را به دنبال داشته است (فرهودی و همکاران،1388). لذا تمركززدایی از شهرها به دلیل استفاده از اتومبیل و حمل و نقل عمومی كارآمد سرعت گرفته است. نتیجه این روند رشد طول سفر و توسعه الگوهای پراكنده سفر از شهر مركزی به پیرامون آن است. بنابراین حمل و نقل چه به عنوان تسهیلگر تغییرات و چه به عنوان عامل محدودكننده در حل و رفع مسایل مرتبط با آن عمل میكند (نوابخش و كفاشی،1387). هرچه دسترسی بیشتر باشد، تمرکز شهری کمتر است. اگر سیستم حمل و نقل به صورت سراسری و توسعهیافته در تمامی نقاط گسترده باشد، دسترسی افراد بیشتر شده و موجب کاهش تمرکز و سرریز شدن آن از نخست شهر به مناطق دیگر می شود و میتوان انتظار داشت که روند تمرکززدایی در سطح کشور نیز شتاب بیشتری بگیرد (اکبری همکاران،1390).
بدیهی است ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و آگاهی از برآیندهای مثبت و منفی آن نقش مؤثری در رفع نواقص و کاستیهای موجود، تقویت نقاط قوت و استفاده از فرصتهای موجود و نیز کاهش نقاط ضعف و از بین بردن تهدیدهای سیستم حمل و نقل شهری ایفا می کند و در نهایت رفاه عمومی را نیز در پی خواهد داشت و به دنبال آن، سیستم حمل و نقل شهری کارآمد و مطلوب می تواند موجب تمرکززدایی از کلانشهرها شود. در تحقیق حاضر به لحاظ موقعیت جغرافیایی، وسعت و جمعیت و قرارگیری کلانشهر کرمانشاه در یک مرکز ارتباطی استانی و کشوری، و با توجه به تأثیرپذیری حمل و نقل برونشهری با حمل و نقل درونشهری و یا برعکس، لذا ضرورت انجام مطالعه و ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری و نقش آن در تمرکززدایی از کلانشهر کرمانشاه لازم و ضروری به نظر میرسد.
3.1. اهداف تحقیق
هدف اصلی:
1- شناخت و ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه به لحاظ (نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدات).
2- تعیین استراتژیهای مرتبط با سیستم حمل و نقل شهری.
3- ارائه راهکارها و پیشنهادها در جهت دستیابی به سیستم حمل و نقل شهری مطلوب.
هدف کاربردی:
– شناسایی وضعیت موجود سیستم حمل و نقل شهری در جهت برنامه ریزی و چشمانداز آینده سیستم.
– مطالعه سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه به منظور دستیابی به تمرکززدایی از کلانشهر کرمانشاه.
– تعیین چگونگی فرم و ساختار شهری.
– تاثیر بزرگراه شهری بر رشد کالبدی- محیطی شهر و تمرکززدایی از کلانشهرها.
– تأثیر زیرساختهای سیستم حمل و نقل شهری بر توسعه و فعالیتهای اقتصادی.
1-4. سؤالات تحقیق
این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سؤالهای زیر میباشد:
– آیا سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه دارای نقاط قوت و ضعف درونی میباشد؟
– چه فرصتها و تهدیدهایی در ارتباط با این سیستم وجود دارد؟
– با توجه به عوامل درونی و بیرونی اثرگذار، چه استراتژیهایی در مطلوبیت سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه برای استفاده از فرصتها، قوتها و مقابله با تهدیدها و ضعفها مناسب میباشند؟
1-5. فرضیه های تحقیق
با توجه به ضرورت و اهداف سؤالات تحقیق که به صورت فرضیه مطرح هستند به شرح ذیل میباشند:
– به نظر میرسد که، سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه دارای نقاط قوت و ضعف درونی میباشد.
– به نظر میرسد که، سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه دارای فرصتها و تهدیداتی میباشد.
– به نظر میرسد با ارزیابی عوامل درونی و بیرونی اثرگذار بر سیستم، نوع استراتژیها در مطلوبیت و کاربردیتر کردن آنها در سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه تعیین شود.
روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. این پژوهش براساس سؤال و فرضیه های مطرح شده، به ارزیابی سیستم حمل و نقل شهری در کلانشهر کرمانشاه با بهره گرفتن از مدل SWOT می پردازد. در ابتدا با تكیه بر شناسایی وضع موجود سیستم حمل و نقل شهری با توجه به اطلاعات و دادهها و همچنین شناخت میدانی، قابلیتها و امکانات، محدودیتها و تنگناهای محدوده مورد مطالعه (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها) مشخص گردید و نتایج به دست آمده دستهبندی و اولویت بندی نموده و سپس راهبردها و استرتژیهای آن تدوین و در نهایت، راهکارهای مناسب جهت رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت، برخورد با تهدیدها و بهره گیری از فرصتهای موجود و نیز کابردی کردن آنها ارائه شده است.
. The phenomenon of suburban-oriented
.Urban Concentration
صنعتی شدن جوامع، تأثیرات نامطلوبی در هیدرولوژی حوضه آبریز مربوطه میگذارد و موجب تشدید سیلابها، افزایش آلودگی در قسمت پایاب،کاهش جریانهای پایه و کاهش تغذیهی آبهای زیر زمینی میگردد (طاهری بهبهانی و همکار،1375). به بیان دیگر، تحولات هیدرولوژیک ناشی از شهر سازی و نحوه کاربری، تغییر در حجم کل روانابها، میزان تغذیه ناشی از بارش، حداکثر آبدهی (پیک)سیلابها و کیفیت آب دارند.
اکثر شهرهای ایران در خروجی حوضهها بنا شده اند و شهر تبریز نیز از این امر مستثنی نیست، افزایش سطوح نفوذ ناپذیر که ناشی از شهر سازی و احداث ساختمان بر خاكهای نفوذ پذیر است، طبعأ از سطوح نفوذ پذیر حوضه که قادر به جذب بخشی از بارندگی است کاسته و در نتیجه بر حجم کل رواناب شهر افزوده است(بزرگ زاده،1372).بررسی آمار و اطلاعات خسارت ناشی از وقوع سیلاب در ایران و جهان بیانگر گستردگی صدمات ناشی از سیلاب به منابع طبیعی،انسانی و اقتصادی مناطق مختلف میباشد (وهابی،1385).
روند افزایش سیل در 5 دهه ی گذشته نشان میدهد که تعداد وقوع سیل در دهه 80 نسبت به دهه 40 تقریبا 10 برابر شده است و به عبارت دیگر 900 در صد افزایش داشته است (عبدی،1385). مهار طغیان و سیلاب مستلزم آشنایی مطلوب به نحوه عملکرد سیستم هیدرولوژیکی منطقه است (رامشت،1385). پهنه بندی خطر سیل،در واقع ابزاری اساسی برای مدیریت کاهش خطرهای سیل است و وسیله ایقانونی در دست دولت و مسئولان برای کنترل و مدیریت کاربری اراضی و برنامههای توسعههمزمان با کاهش خطرهای سیل و حفاظت محیط زیست است(تلوری،1376). نهایتاًدر این پژوهش به منظور تعیین محدودههای بحرانی و پیش بینی دامنه خسارات ناشی از سیلاب در شرایط مختلف از نظر توجیه اقتصادی و اجتماعی، برنامههای کنترل و مهار سیلاب، نقشه پهنه بندی خطر سیلاب تهیه گردید.
موضوع سیلابهای شهری اگر چه همواره یکی از اقدامات مطالعاتی مرتبط با طرحهای شهرسازی به شمار میرود اما غالبا با این موضوع به
صورت سطحی و کم اهمیت برخورد شده است.
شناخت هر چه بیشتر پدیدهها و پارامترهای موثر درسیلابهای شهری و پیشرفتهای روز افزون که در زمینه ی محاسباتی منجربه تهیه ی نرم افزارهای متنوعی گردیده است.
استفاده از فناوری سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی به جهت ارائه اطلاعات، پوشش تکراری، سنجش از محدودههای طیفی متفاوت، ارزان بودن، تنوع اشکال دادهها، سنجش کمی و رقومی، تجربه و تحلیل، ارزیابی و مکانیابی پدیدههای سطح زمین از اهمیت بالایی برخوردار بوده است(علوی پناه،1389).
با توجه به اینکه اجرای عملیات شهر سازی موجب کاهش نفوذپذیری سطوح نسبت به اراضی بایرو زمینهای کشاورزی میشود و از طرفی در سطوح شهری روانابهای سطحی به سهولت و سرعت بیشتری انتقال مییابد.که باعث کوتاه شدن زمان تجمع و افزایش شدت سیلابهای حوضه شهری میگردند. با توجه به مواد ارائه شده به طور کلی منشا مسیل گیری مناطق شهری معمولاً در دو دسته ی عمده منشا درون شهری و برون شهری طبقه بندی میشود: منشا درون شهری از عدم سیستم نامناسب جمع آوری، ظرفیت ناکافی و طرح نامناسب سیلاب روها ارتباط دارند و منشا برون شهری به همجواری شهرها با رودخانهها، دریاچهها و دریاها نیز بستگی دارد( طاهریبهبهانی،1375).
استفاده از فناوریهای مناسب نظیر سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت شناسایی مناطق مستعد خطرسیلاب شهری و ارائه راهکارهای متناسب برای کاهش خطر ضروری میباشد.
در این تحقیق با توجه به اینکه هدف تخمین میزان سیلاب وارده به محدوده مورد نظر و تأثیر آن بر کاربریهای موجود می باشد در این راستا اقدام به تهیه لایههای مورد نیاز و تعیین وزن هر لایه براساس میزان اهمیت آن و سپس وزن دهی نهایی لایهها به صورت دو به دو مقایسه و حاصل این مقایسات به نرم افزار Arc GIS منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شده و نهایتاً نقشه پهنهبندی خطر سیلاب برای محدوده مورد نظر تهیه گردید.
1-3-سوالات تحقیق
1-4-فرضیات تحقیق
1-5-اهداف تحقیق
Geographic Information System
گردشگری مذهبی به عنوان یکی از مهمترین زیرمجموعههای صنعت بزرگ و متنوع گردشگری جهانی از جایگاه ویژهای در رشد اقتصادی کشورها برخوردار است. به طوریکه در دهههای اخیر گردشگری دینی در اکثر کشورهای جهان در حال افزایش میباشد و علاقه فراوان مردم به خاطر بازدید از این اماکن به مذاهب و ادیان بیشتر شده است (کاویانفر،8:1386).
با توجه به تأثیر شگرف گردشگری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جوامع امروز، باید با نظری بلند و مدیریتی عالمانه، آگاهانه و با برنامه ریزی درست، در جهت گسترش آن تلاش کرده و آثار منفی آن را به حداقل رسانید. بنابراین یکی از روش های سنجش کارایی خدمات و تسهیلات موجود در یک ناحیه ارزیابی نظر بهرهبرداران و استفادهکنندگان از این خدمات یا به عبارت بهتر رضایتمندی گردشگران میباشد (فنی و همکاران،35:1391).
رضایتمندی گردشگران یكی از مهمترین عوامل رقابتی و بهترین شاخص برای تضمین رشد سودهای آنی محسوب می شود. امروزه بسیاری از مراكز، اركانها و سازمانها میزان رضایت گردشگران را به عنوان معیاری مهم برای سنجش كیفیت كار خود قلمداد میكنند و این روند همچنان در حال افزایش است (قلیپور سلیمانی،1387 :3 ).
رضایت گردشگران باعث می شود تا این احساس رضایت در تمایل آنان به بازگشت و تداوم مسافرت به مقصد، از یک سو و تشویق و ترغیب دوستان و آشنایان به دیدار از شهر مقصد مؤثر واقع شود و به این ترتیب موجبات تداوم و پایداری گردشگری و رونق اقتصادی در منطقه موردنظر شود (فنی و همکاران،35:1391).
کشور عراق یکی از مهمترین پایگاههای مذهبی جهان تشیع که دارای توانمندیهای گردشگری با کارکردهای مذهبی _ فرهنگی ارزشمند در سطح ملی و بین المللی میباشد، ورودگردشگران مذهبی ایرانی به کشور عراق می تواند آثار شگرفی در زمینه های مختلف از جمله اقتصادی _ اجتماعی از خود به جا گذارد ، اما کسب آثار مثبت و مطلوبیتها زمانی امکان پذیر است که بستر مناسب آن یعنی نهادهای مدنی و زیر ساختهای اجتماعی نیز فراهم شده باشد. یکی از مهمترین مسائلی که هر نهاد متولی پذیرش گردشگر یا زائر با آن مواجه است، شناسائی و ارزیابی رضایت گردشگران از محصول ارائه شده است .
بنابراین پژوهش حاضر ضمن تدوین یک چارچوب تئوریک برای ماهیت محصول مقاصد گردشگری در کشور عراق، سنجش رضایت گردشگران از محصول گردشگری کشور عراق را با بهره گرفتن از مدل HOLSAT انجام خواهد داد.
1-1-بیان مسئله
گردشگری یکی از سریعترین صنایع در حال توسعه در اقتصاد جهانی است. اهمیت این صنعت به قدری است که تنها صنعت نفت و صنایع خودرو از آن بالاتر میباشند (اوبرت ،5:2002). علیرغم این واقعیت که صنعت گردشگری بخشی از تاریخ بشر است و از دوران باستان رایج بوده است، پویایی و رشد آن تنها در نیمه دوم قرن بیستم آغاز شده است. در حالی که در دهه 1950 حدود 25 میلیون نفر جزء گردشگری بین المللی قرار گرفتند در سال 2009 تعداد آنها به بیش از 800 میلیون نفر که در برخی از منابع این آمار 930 ملیون نفرمیباشد ( ،22:2010).
در واقع صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهمترین صنایع جهان که نقش عمدهای در بهبود وضعیت اقتصادی کشورها و توسعه اقتصادی آنها دارد از سوی کارشناسان، دانشمندان، مدیران و برنامه ریزان اقتصادی کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. صنعت توریسم عمدتاً از دو جهت حائز اهمیت بسیار است. اولا موجبات آشنایی ملل با دیگر فرهنگها، نژادها، اقوام، سرزمینها، گویشها را فراهم مینماید، و ثانیا دیگر کشورهای مختلف جهان در سایه برخورداری از امکانات گوناگون و جاذبههای متنوع در صدد جلب گردشگران هستند (گوهریان ،1384 :25).
توریسم مذهبی یكی از رایجترین اشكال گردشگری در سراسر جهان است كه سابقه آن به قرون و اعصار گذشته مرتبط میگردد. مدارك و اسناد تاریخی موجود از تمدنهای كهن بینالنهرین، مصر، ایران، هند، چین و غیره نیز آثار و قراین بر جای مانده از روزگار پیش از تاریخ حكایت از سفرهای زیارتی انسان های متعددی دارد كه از دیرباز به منظور انجام فرایض دینی و مذهبی مسیر های طولانی را جهت زیارت طی میكردند. البته منظور این نیست که توریسم مذهبی_زیارتی فقط مخصوص مسلمانان و کشورهای اسلامی است. این نوع گردشگری، زیارت در تمام ادیان و مذاهب را شامل می شود. در کشورهای اسلامی نیز جاذبههای دیگر گردشگری، جاذبههای تاریخی، فرهنگی، طبیعی و انسان ساخت وجود دارد و گردشگران مسلمان هم با انگیزههایی به جز زیارت سفر می کنند (حاج غلامرضایی ،1376: 54-53).
جاذبههای مذهبی، زیارتگاه ها و اماکن مقدس هر ساله تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب می کنند، تاسیسات اقامتی و پذیرایی این نوع از گردشگری مانند مسافرخانهها و زائرسراها با توجه به بافت اجتماعی– فرهنگی و عقیدتی گردشگران و جامعه میزبان دارای ویژگیهای خاص خود است که در هر کشوری از تنوع بسیار بالایی برخوردار میباشد (رضوانی، 1386 : 19)
توریستهای مذهبی، گردشگران فرهنگی هستند كه برای زیارت اماكن، آثار، یادمان مذهبی، انجام اعمال مذهبی و دینی، ترویج و آموزش و گذران اوقات فراغت به مكانها و مراكز مذهبی سفر میكنند. مردم با توجه به مذهبی که دارند به مکانهای مختلف جهت مقاصد زیارتی سفر می کنند. امروزه گردشگری مذهبی با همه اجزاء و گونه های مختلف آن، به سبب ویژگیهای ساختاری و کارکردی خاص، توانسته خود را در متن گردشگری جهانی جای دهد و بر اساس برآوردی این نوع گردشگری 26% از کل جریانهای گردشگری جهان را به خود اختصاص داده است (رحیم پور ،1379: 2 ).
نكته قابل توجه در این زمینه این است كه گردشگری مذهبی تنها شکلی از اشکال گردشگری میباشد که بر موانع آب و هوایی غلبه مینماید. “سینگ “یکی از نظریهپردازان این صنعت در این زمینه میگوید: “به نظر میرسد روحیه ادیسه بر موانع آب و هوایی غلبه مینماید. بدین ترتیب با تغییرات فصل و تحولات آب و هوایی مشاهده می شود که تعداد توریسم و بازدید از شهرها و مراکز مذهبی دچار تغییر نمی شود.” و اینكه برای این نوع گردشگر، تنها مقصد حائز اهمیت نیست. تجربه او از همان ابتدای ترک مبدا آغاز می شود و تمام مسیر و وقایعی را که در طول مسیر با آن مواجه می شود دربر میگیرد (میرا،11:2004).
از دیدگاه اسلام و قرآن،گردشگری نه تنها برای زیارت و سیاحت بلکه برای مشاهده دیگر جوامع وآشنایی با دیگر فرهنگها و فرهنگ غنی اسلامی اهمیت بسیار زیادی دارد. در خصوص گردشگری دو مساله در اسلام حائز اهمیت است. اولا گردشگری و سیر و سیاحت در پهنهی گیتی و مشاهده آثار صنع و آشنا شدن با فرآورده های جوامع بشری و ملل مختلف که آن هم از آثار صنع الهی محسوب می شود. ثانیا جلب گردشگران به کشورهای اسلامی موجب می شود تا از نزدیک با فرهنگ اصیل و تمدن دیر پای اسلامی آشنا شوند .سفرهای زیارتی در بین مسلمانان از اهمیت بیشتری نسبت به سایر مذاهب برخوردار است. در این مورد سفر به مکه معظمه از دلایل قوی این ادعا است. همه ساله میلیونها مسلمان از کشورهای مختلف دنیا جهت زیارت خانه خدا به مکه سفر می کنند: سفر های زیارتی به مکه بدون تردید یکی از بزرگترین رخدادها در تاریخ مسلمانان است (معرفت ، 1376 :23 ).
رضایتمندی گردشگران یكی از مهمترین عوامل رقابتی و بهترین شاخص برای تضمین رشد سودهای آنی محسوب می شود. امروزه بسیاری از مراكز، اركانها و سازمانها میزان رضایت گردشگران را به عنوان معیاری مهم برای سنجش كیفیت كار خود قلمداد میكنند و این روند همچنان در حال افزایش است. رضایت گردشگران زمانی به دست می آید كه فرایندهای مناسب به گونه ای طراحی شوند كه خدمات ارائه شده توقعات و انتظارات گردشگر را بر آورده نماید. در رضایتمندی گردشگران هماهنگی ادارات و سازمان های متولی و مرتبط با این صنعت برای فراهم نمودن امكانات لازم و جلب رضایت گردشگر به منظور بازدید مجدد است. تحقیقات سازمان جهانی گردشگری و دیگر مطالعات نشان میدهد كه تبلیغات برای توسعه این صنعت در هر كشور یا منطقه ضروری است یعنی برای جلب گردشگران به یک منطقه باید قابلیتهای گردشگری آن منطقه به افراد شناسانده شود ( قلیپور سلیمانی،1387 :3 ).
همچنین محصول گردشگری یک مقصد، شامل پنج جزء، محیط و جاذبههای مقصد، تسهیلات و خدمات مقصد، دسترسی مقصد، تصویر از مقصد و هزینه های مصرف کننده است. کیفیت یک محصول یا کالا از مهمترین عوامل رضایتمندی مشتریان است که در موسسات خدماتی تحت تاثیر متغییرهای گوناگون قرار میگیرد (زیویار و همکاران ،1391: 186-173 ).
امروزه رضایت مشتری را میتوان به عنوان جوهره موفقیت در جهان رقابتی درنظر گرفت (زیویار و همکاران 1391: 186-173) موضوع افزایش رقابت در صنعت جهانی گردشگری سبب شده است تا از مدیران هتلها و ادارات دولتی به دنبال جستجوی راهبردهای جدید برای افزایش گردشگران داخلی و خارجی باشند. رسیدن به این هدف با بهبود کیفیت که آینده گردشگران در گرو آن است در کانون قلب پایداری جای دارد و بهبود کیفیت میبایستی در تمام ارکان و عرصه های صنعت گردشگری مانند بهبود کیفیت حمل و نقل، میهمانپذیری و میهمانداری، اماکن اقامتی و غیره ایجاد شود، تا رضایت گردشگر حاصل شود (بارچو و همکاران،1050:2011).
رضایت گردشگران به عنوان مهمترین منبع مزیت رقابتی درنظر گرفته میشود. به همین دلیل استراتژی اندازه گیری و تقویت رضایت گردشگران بسیار مورد توجه قرار میگیرد. علاوه بر این محققان عوامل متنوع و مختلف موثر بر رضایت گردشگران را در مقاصد گردشگری مورد مطالعه قرار دادهاند (بارچو و همکاران،1052:2011). بدین معنی محصول گردشگری مقصد (ترونگ و کینک،530:2009 و وتیتنو و همکاران،1170:2013)،کیفیت خدمات (بوتنارو و میلر،376:2012) ، امنیت، تجربه قبلی، تصویر از مقصد
(وتیتنو و همکاران،1170:2013)، جاذبه (نواسکی،301:2013)، حملونقل (تامپسون و سچوفیلد،340:2004)، هتلداری، هزینهها (کرچز و سچوفیلد، 590:2011) و ویژگیهای دموگرافیکی – اجتماعی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر رضایت گردشگر موثر هستند ( زینلی و همکاران،80،1393). با این وجود پژوهشگران تاکید دارند که یافته های آنها به طور جهانی قابل تعمیم نیست چرا که ماهیت عوامل موثر بر رضایت بستگی به ابعاد و ویژگیهای مقاصد مانند تسهیلات، جاذبهها، هزینه های صرف شده در مقصد دارد (کرچز و سچوفیلد، 592:2011) ).
2-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
با نامگذاری سال2010 میلادی به سال “توریسم اسلامی” توسط سازمان کنفرانس اسلامی و نیز تبدیل شدن صنعت گردشگری به عامل موثر در تعامل فرهنگها، گفتگوی تمدنها و برقراری انس و الفت بین ملتها، لزوم شناخت و توجه به بخشهای پراهمیت این صنعت بویژه گردشگری مذهبی ضروری به نظر میرسد ( jamejamonline.ir ).
گفته می شود در ایران خاستگاه گردشگری به سفرهای زیارتی برمیگردد كه مردم برای زیارت اماكن مذهبی انجام میدادند و گردشگری مذهبی شكلی جدید و مدرن از سفرهای زیارتی است (رحیم پور،1379:2). امروزه، در کشور ایران توریسم مذهبی از جمله جاذبههای گردشگری پرطرفدار است که با توجه به کشورهای اسلامی مجاور، استقبال خوبی از آن در ایران می شود. اغلب مردم ایران شیعهاند و زیارت معصومین (ع) و امام زادگان مورد تاکید مذهب آنان است و تاثیر بسیاری بر کنش آنان دارد که یکی از جلوه های آن حضور سالانه میلیونها زائر در مشهد مقدس رضوی است و زیارت امامان شیعه در عراق توسط مردم ایران و سایر شیعیان جهان جلوههای دیگر آن است. با وجودیکه فضای معنوی کشورهای مسلمان، خود دارای جاذبه است و بسیاری از مسلمانان دوست دارند به مناطقی سفر کنند که فرهنگ و ارزشهای اسلامی به آنها حاکم است، رعایت ارزشها و آداب اسلامی از جمله وجود غذاهای حلال و راحتی در انجام فرایض دینی، احساس امنیت و خاطری آسوده را برای گردشگران مسلمان فراهم می کند. اما بسیاری از کشورهای اسلامی مانند عراق، علیرغم برخورداری از جاذبههای گردشگری مذهبی، تاریخی، فرهنگی، و طبیعی، فاقد زیر ساختهای مناسب هستند. کمتوجهی در استفاده از فنآوری نوین اطلاعاتی ، ضعف برنامه ریزی و مدیریت کارآمد در این صنعت، از جمله دلایل عدم موفقیت کشورهای اسلامی در جلب گردشگر است.
با توجه به شور و اشتیاق مردم ایران برای زیارت اماکن متبرکه کشور عراق از یک سو و نابسامانی خدمات رفاهی و بهداشتی برخی هتلهای محل اسکان و نبود بهداشت کافی در محیط شهری و کمبود امکانات رفاهی و خدماتی و وجود مشکلات امنیتی و جنگهای داخلی از سوی دیگر برای هموطنانمان مشکلات زیادی به وجود آمده است. لذا بررسی رضایت گردشگران از اماکن زیارتی کشور عراق توسط زائران ایرانی ضروری بنظر میرسد. از اینرو، پژوهش سعی دارد رضایت گردشگران شهر تبریز را از محصول توریسم مذهبی کشور عراق بررسی کند.
3-1-اهداف تحقیق
با توجه به موضوع و مطالب ارائه شده اهداف پژوهش به دو دسته کلی و جزئی به شرح زیر تقسیم می شود :
هدف کلی:
اهداف جزئی :
4-1- سوالات تحقیق
5-1- فرضیه های تحقیق
6-1- چالش های تحقیق
اطلاعات موجود در سازمانها، به دلیل فقدان بانکهای اطلاعاتی قوی و عدم هماهنگیها، اغلب ناقص، نارسا و طبقه بندی نشده هستند و مسئولان نیز تمایل چندانی به ارائه اطلاعات نشان نمیدهند.
– Aubert
[2] -UNWTO
– Mayer
[5] – Satisfaction of tourists
[6] – Barutcu at al
[7] – Truong & kink
[8] – Vetitnev et al
[9] -Butnaru& Miller
[10] – Nowacki
– Thompson & Schofield
[12]-Craggs& Schofield
قیمت :37500 تومان
:
امروزه انسان با چالشهای بیسابقهای در عرصههای زیستمحیطی روبهروست و در این زمینه ایدهی یكسان و همهجانبهای میان صاحبنظران زیستمحیطی وجود دارد كه اکوسیستم زمین، در سطوح موجود فعالیتهای اقتصادی و عرصههای مادی،دیگر قادر به پایداری نیستند؛ زیرا فشارهای اقتصادی بر منابع طبیعی بیشازپیش رو به افزایش است. رشد شتابان شهرنشینی و توسعهی شهرها در جهان امروز و بهویژه در كشورهای روبهپیشرفت و پیامدهای آن برای جوامع و ساكنانش، موجب توجه جدی صاحبنظران و برنامه ریزان به مفهوم توسعهی پایدار شهری شده است. طی صدسال اخیر، شهرها درصد زیادی از جمعیت جهان را بهسوی خود جذب کردهاند. بااینکه شهرها تنها حدود 3% از سطح زمین را اشغال کردهاند، اما بیش از نیمی از جمعیت جهان و بیشترین مصرف منابع را به خود اختصاص دادهاند. هیچ شهری نمیتواند بدون اتّكا به منابع و ظرفیت پذیرش ضایعات منطقهی پشتیبانش پایدار باشد. البتّه در مقابل این پشتیبانی، شهر نیز به ارائه كالا و خدمات و تولید نوآوری و دانش و فن به منطقهاش، در روال توسعهای انداموار میپردازد تا رابطهای متقابل میان شهر و منطقه برقرار شود. چنین توسعهای ناپایدار نخواهد بود و پایداری شهر در تقابل با پایداری منطقه و در مقیاس گستردهتر، در تقابل با پایداری زمین نخواهد بود. برای داشتن توسعهی پایدار، گام اول، اطلاع از وضعیت پایداری منطقه است تا در صورت ناپایدار بودن، برنامهریزی لازم برای توسعهی پایدار آن انجامگرفته و اجرا شود. برای انداز ه گیری سطح پایداری، روشهای كمی و كیفی مختلفی وجود دارد . یكی از این روشها، روش ردپای بومشناختی است. روش ردپای بومشناختی ، یک شاخص پایداری است كه میزان مصرف انسان و اثر این مصرف را بر محیطزیست ارزیابی میکند. روش ردپای بومشناختی را واكرناگل و ریز ، اوایل دهه 1990 در دانشگاه كلمبیا معرفی كردند. روش ردپای بومشناختی یک ابزار محاسبهی محیطی است كه ما را قادر میکند تا بر اساس مناطق زمین و آبی كه انسانها صرف تولید میکنند، میزان مصرف منابع و جذب پسماندهای آنان را برآورد كنیم. تجربه توسعه اقتصادی در کشورهای مختلف نشان داده است که همگام با روند رشد جمعیت و توسعه شهرنشینی کیفیت و کمیت منابع زیستمحیطی تنزل یافته است. چنانکه آلودگی هوا، بارانهای اسیدی، تخریب جنگلها، فرسایش خاک آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی از تبعات افزایش جمعیت و توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته است. از طرفی دیگر ناکارآمدی اقتصاد در کشورهای درحالتوسعه، رشد جمعیت، تشدید فقر و بهرهبرداری ناپایدار از منابع را برای این کشورها، تخریب روزافزون محیطزیست را به همراه داشته است. بنابراین، دستیابی به رهیافتهایی که ما را از آثار مخرب ناشی از توسعه و چگونگی کاهش آن آگاه سازد، گام مؤثری درحرکت بهسوی پایداری جوامع خواهد بود. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت موضوع ، پایداری توسعه با روش ردپای بومشناختی، در یكی از شهرستانهای بزرگ كشور، یعنی شهرستان اصفهان موردبررسی قرار میگیرد و درصدد آن است که دریابد، فضا و ظرفیت بومشناختی شهرستان اصفهان توان حمایت و برآوردن و نیازهای ساکنین این شهرستان را دارد؟ . شیوه جمع آوری اطلاعات در این پژوهش بهصورت اسنادی و کتابخانهای میباشد و برای تحلیل دادهها نیز از نرمافزار GIS استفادهشده است. بر اساس محاسبات صورت گرفته، ردپای بومشناختی مصرف در شهرستان اصفهان 2.4 هکتار به ازای هر نفر محاسبه شد همچنین، ظرفیت زیستی 0.427 هكتار به ازای هر نفر محاسبه شد. با مقایسه ظرفیت زیستی و ردپای بوم شناختی میتوانیم مشاهده كنیم كه شهرستان اصفهان از كسری موازنه بومشناختی رنج میبرد. همچنین تحلیل نتایج بهدستآمده نشان میدهد كه شهرستان اصفهان از دیدگاه بومشناختی ناپایدار است و این شهرستان برای تامین نیاز ساکنین خویش فشار فزاینده ای را بر مناطق پشتیبانی خود وارد می نماید.
شهرها عامل اصلی ایجادکننده ناپایداری در جهان به شمار میروند و درواقع پایداری شهری و پایداری جهانی هر دو مفهومی واحد هستند، بر این اساس با توجه به پیچیدگی ذاتی شهرها و ابعاد مختلف تأثیرگذاری آن ها، شناخت عوامل اصلی برای دستیابی به پایداری شهری ضروری به نظر میرسد. با توجه به اینکه پیامدهای زیانبار توسعه، تابعی از متغیرهای جمعیت، سرانه و الگوی مصرف است، شهرنشینان عامل تعیینکنندهای در این پیامدهای جهانیاند. امروزه جمعیت شهرنشین جهان از مرز 50 درصد عبور کرده است و سرانه مصرف در شهر بهمراتب بیش از روستا است. الگوی مصرف شهرنشینان نیز در مقایسه با الگوی مصرف روستاییان با طبیعت سازگار نیست. در حال حاضر حدود 20درصد جمعیت جهان که در کشورهای توسعهیافته زندگی می کنند، حدود 80 درصد منابع جهان را مصرف می کنند. در این کشورها 80 درصد جمعیت شهرنشین هستند که این مسئله به معنای مصرف حداقل 64 درصد منابع جهان در این شهرهاست. اما در مقابل از حدود 80 درصد جمعیت جهان که در کشورهای توسعهنیافته زندگی می کنند تقریباً 40درصد شهرنشیناند که سطح آن ها تنها به 12درصد منابع جهان میرسد. با رشد و گسترش بیشازاندازه شهرها و افزایش جمعیت آن ها بعد از انقلاب صنعتی، مشکلات
اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی نظیر: مشکلات ، آلودگی، فرسایش خاک، تخریب جنگلها، ترافیک، مسکن نامناسب، فقر، شکاف طبقاتی و… در شهرها به وجود آمد. در دهه 1990در واکنش به این مسائل نظریه توسعه پایدار شکل گرفت که بر مواردی نظیر عدالت اجتماعی، بهرهبرداری بهینه از مواهب طبیعی برای حال و آینده، جلوگیری از تخریب محیطزیست شهری و… تأکید میکرد. توسعه پایدار شهری نیز بهعنوان شاخهای مهم در این مفهوم پدیدهای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها، عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و اکولوژیکی را موردتوجه قرار میدهد. موضوع نظریه توسعه پایدار شهری، نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق استفاده بهینه از زمین و واردکردن کمترین ضایعات به منابع تجدید ناپذیر میباشد.
شهر پایدار یا بوم شهر به دلیل استفاده اقتصادی از منابع، اجتناب از تولید بیشازحد ضایعات و بازیافت آن ها تا حد امکان و پذیرش سیاستهای مفید در درازمدت قادر به ادامه حیات است. شهر پایدار در مقابل شهرهای نوگرا است. از ویژگیهای شهر نوگرا حجم زیاد ورودی (انرژی، مصالح و آب) در مقابل حجم زیاد خروجی (ضایعات، آلودگی و پساب) است، اما شهر پایدار دارای ورودی و خروجی با مشخصه فرایند بازیافت است، به نظر اشمیت دراکسین، در متن جهانیشدن، بعید است شهر پایدار موضوعی مستقل باشد. او ضمن تمایز شهر پایدار از شهرنشینی پایدار، اصطلاح اخیر را سبک زندگی همراه با برخورداری در بسیاری از شهرهای توسعهیافته میداند، که درنتیجه کار و زندگی افرادی دیگر در کشورهای درحالتوسعه است، او شهرنشینی پایدار را یک فرایند میداند(ساسانپور ،97:1390). بر اساس شاخص های پایداری آن چه که یک شهر خوب باید داشته باشد عبارت است از : محل زندگی و کار مناسب، درآمد معقول ،حمل و نقل و ارتباطات و دسترسی به خدمات و تسهیلات و… است یک شهر پایدار شهری است که خوب طراحی شده باشد و از نظر کالبدی قابل تجسم، از نظر زیبایی شناسی مطبوع باشد این شهر عاری از تصادفات بزهکاری و سرو صدا میباشد(همان:161).
تا قبل از قرن بیستم بهندرت بحثی از شهر با زمینه پایداری میشد و شهر تنها بهصورت عاملی دارای سهم در محیطزیست مطرح بود. ردپای بومشناختی یکی از نظریاتی بود که پایداری در شهر و منطقه پشتیبانیاش را مطرح کرد و ازاینپس در ادبیات توسعه پایدار، بحثی از پایداری شهر نیز به میان آمد.
ردپای بومشناختی یکی از مهمترین ابزار اندازه گیری پایداری مکانهای خاص یا سبکهای زندگی است که ویلیام ریز استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا و شاگردان و دانشآموختگان این دانشگاه اجرا کردند. این مدل با تبدیل نیاز به منابع و آلودگی به زمین موردنیاز برای جبران آن ها معیاری مناسب برای ارزیابی آثار زندگی مدرن فراهم می کند. این آثار میتوانند برای افراد شهر، مناطق و کشورها موردمحاسبه قرار گیرد (ارجمند نیا، 1379 : 32 ). ردپای بومشناختی رویکردی است که سنجهی مداخله در طبیعت را نشان میدهد. این روش، به ارزیابی تأثیر انسان بر محیط می پردازد و نشان میدهد میزان بار و فشار وارده بر طبیعت چقدر است. این روش منطقه پشتیبانی پایداری هر سکونتگاه انسانی را با آن سکونتگاه برآورد می کند. این برآورد نشان میدهد که چه مقدار از سطح زمین و دریاها دارای قدرت تولید طبیعی برای پاسخ به نیازهای حیاتی و سبک زندگی ساکنان آن ها، نیاز است (Wheeler and Beatieey,2004:211).
امروزه شاخص ردپای بومشناختی در بسیاری از کشورهای جهان در سطوح ملی و محلی استفاده می شود. شاخص هایی نظیر مصرف انرژی در بخش های مختلف، کالا و خدمات و مدیریت ضایعات، جابه جایی و حمل ونقل، مدیریت آلودگی، غذا و مسکن. محاسبه میزان مصرف در هر کدام از این بخش ها و محاسبه معادل زمین مورد نیاز برای تامین نیاز ساکنین در هر بخش متغیر هایی است که در در روش ردپای بوم شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد این شاخص ها بهطور روشنی نشان میدهد که در کدام ناحیه و کجا بر منابع طبیعی فشار وارد می شود.
ردپای بومشناختی از دو منظر می تواند شاخص پایداری محسوب شود، نخستین اینکه ردپای بومشناختی هزینه های بومشناختی تأمین کلیه کالاها و خدمات جمعیتی مصرف انسان را محاسبه می کند و نشان میدهد که مردم نهتنها بهصورت مستقیم برای تولیدات کشاورزی، احداث جادهها، ساختمانسازی و غیره به زمین نیاز دارند بلکه بهطور غیرمستقیم نیز کالا و خدمات موردنیاز انسان نیز از زمین تهیه می شود. از این منظر ردپای بومشناختی می تواند جهت بیان هزینه های پنهان بومشناختی جمعیتها و فعالیتها بهکاربرده شود. دوم اینکه تعبیر ردپای بومشناختی بهعنوان شاخص پایداری، منجر به معرفی ایده “ظرفیت تحمل” و یا “ظرفیت برد” شده است. ظرفیت برد در بومشناختی عبارت است از”حداکثر جمعیتی که زمین می تواند نیازهای آن ها را بهطور نامحدود تأمین کند” این موضوع که زمانی که جهت توزیع جمعیت بر اساس منابع بومشناختی استفاده شود، نسبتاً صحیح و دقیق است(MC Donald et al 2004 :50).از دیگر مفاهیمی که در روش ردپای بوم شناختی بر آن تاکید می شود فضای بوم شناختی می باشدکه این فضا شامل زمینهای حاصلخیز و دریاهای مولد و مزارع و مزارع پرورش ماهی می شود. فضای بومشناختی زمین و یا آبی است که نیازهای مصرفی جامعه را تأمین کرده، یا آنکه آلایندههای آن ها را جذب می کند. (Ecological Footprint Atlas: 2010, 23) شهرهای ایران مانند سایر شهرهای جهان با مشکل افزایش جمعیت روبهرو هستند که این امر فشار فزایندهای را بر منابع مانند آب، زمین و انرژی موجود وارد نموده است و باعث تخریب شدید محیطزیست شهرها شده. این شرایط کاهش تولید محلی، افزایش شکاف طبقاتی و کاهش توانایی اداره زندگی در شهرها، افزایش حجم ضایعات شهری، افزایش انرژی مصرفی و ساختار اجتماعی نامتعادل را سبب شده و زمینه ناپایداری شهری را فراهم کرده است. در این میان شهرستان اصفهان نیز با جمعیتی حدود 2174172 در سرشماری سال 1390 بهعنوان یکی از شهرستانهای مهم که در مرکز ایران قرارگرفته است با این مسائل روبهرو است، و به نظر میرسد توان بومشناختی آن قادر به پاسخگویی به نیازهای کنونی شهروندان اصفهان را ندارد. بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی پایداری شهری در شهرستان اصفهان با بهره گرفتن از روش ردپای بومشناختی است. لذا این پژوهش بر آن است تا به سؤالهای زیر پاسخ دهد:
همانطور که گفته شد یکی از مهمترین آثار توسعه کنونی، رشد شتابان شهرنشینی و شیوه زندگی انسان امروز است. افزایش افسارگسیخته جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی و شیوه مصرفگرایی پیامدهای زیانباری بر محیطزیست شهری اعمال کردهاند. امروزه شهرها درروند توسعه روزافزون خود دارای یک جریان دوسویه هستند که ازیکطرف مواد و انرژی به آن ها وارد و از طرفی زباله و ضایعات از آن خارج میشود و این شهرها بهعنوان الگوی برتر زندگی، فقط ظرفیت حامل مناطق پشتیبانیشان را مصادره میکنند.آنچه مسلم است از دو دهه پیش برخی صاحبنظران به پیامد این ناهنجاری اشارهکرده و راههایی را برای آن مطرح نمودهاند که همگی به جهت چارهجویی برای رهایی از محیطهای ناپایدار بودهاند. با توجه به اینکه جهان هرروز شهریتر میشود، شناخت راههای بهبود محیطزیست شهری برای جذاب و سالمتر نمودن شهرها برای زندگی در آینده و کاهش آثار نامطلوب آن بر محیط اهمیت پیدا میکند. علاوه بر اینها تشدید بحرانهای زیستمحیطی نظیر آلودگی آب، خاک و هوا در سالهای اخیر و تخریب و تغییر کاربری اراضی پیرامون شهرها و ضرورت تغییر نگرش مدیران شهری در خصوص مسائل شهری و… ازجمله مواردی اند که ضرورت انجام این پژوهش را فراهم میآورند
هدف اصلی این تحقیق بررسی پایداری شهرستان اصفهان با روش ردپای بومشناختی میباشد که این هدف در چارچوب اهداف اختصاصی زیر پیگیری می شود:
Smith Drakakis
William Rees
University of British Columbia
قیمت :37500 تومان