:
هدف از این فصل بیان کلیات تحقیق حاضر است و تمام مطالب گفته شده در تحقیق بصورت کلی مطرح می شود. مباحثی از جمله بیان مسئله،اهمیت و ضرورت تحقیق،سئوالات و فرضیات ، قلمرو موضوعی و مکانی و زمانی،روش شناسی، جامعه آماری، استفاده کنندگان از تحقیق و در انتها معانی و واژگان کلیدی بیان می شود.
این امر مسلمی است که پژوهشهای کاربردی مسئله مدار هستند، بدین معنی که تمام فرایند پژوهش ازاولین گامهای مشاهده تا آخرین مراحل نتیجه گیری میباید حول محور یک یا چند مسئله دور بزند. بنابراین روشن کردن مسئله در یک تحقیق علمی کاربردی یکی از ضروریترین و اولین گامهای پژوهش است. اگرمسئله خوب روشن یا تبیین نشود، تمام مراحل بعدی فرایند تحقیق از جمله جمعآوری اطلاعات ونتیجه گیری دچار اشکالات و نواقصی خواهند شد که ناشی از خود آن مراحل نیست، بلکه ناشی از روشن نبودن و بیان نادرست مسئله است. بنابراین شاید اغراق نباشد که بعضی محققان معتقدند که خوب ودرست روشن کردن مسئله معادل نیمی از فعالیتهای پژوهشی است. (میرزایی اهرنجانی،1371: 51)
این پژوهش نیز یک تحقیق مسئله مدار کاربردی است که درصدد شناسایی فرصتهای کارآفرینانه برای استفاده کارآفرینان در زمینه صنعت اسباب بازی کشور ایران است. اسباب بازی ابزاری است در دست دنیای صنعتی و مادی گرای غرب که با بهره گرفتن ازآن می تواند فرهنگ و ارزشهای مورد نظر خود را از سنین پایه در وجود افراد نهادینه کند و بهترین گزینه برای القاء،تلقین و تفهیم فرهنگ و درنهایت کاربردی نمودن زندگی مصرف گرا به کشورهای درحال توسعه و توسعه نیافته یعنی بزرگترین بازار مصرف تولیدات غرب اسباب بازی می باشد.
انواع و اقسام اسباب بازیهای پسرانه و دخترانه نظیر افزارهای گوناگون جنگی ،آدم آهنی ،بت من ،مردعنکبوتی و عروسکهایی نظیر باربی و محصولات گسترده ای که برندسازی آنها در قالب فیلم ، انیمیشن ، بازیهای رایانه ای ، لوازم التحریر و لوازم اتاق خواب کودکان به ویژه عروسکهای موزیکال همدم تمامی لحظه های کودکان ایران و بسیاری از کشورهای جهان بدل شده اندتا بتوانند ساختار زیستی و سبک زندگی مورد نظر تولید کنندگان این اسباب بازیها را القاء کنند. نکته قابل تامل در این میان ، استفاده ازحداکثر ظرفیت دراختیار و توجه به اصول روانشناختی برای تعمیق هرچه بیشتر رابطه ی احساسی و ذهنی کودک با اسطوره هایی است که درقالب عروسک انیمیشن یا بازی رایانه ای جان می گیرند. متاسفانه در حوزه تولید و طراحی اسباب بازی با معیارهای فرهنگی و اجتماعی کشورمان با مشکل بودجه مواجه هستیم که به نظر می رسد، تعلل در حل این مشکل فرزندان ما را هر چه بیشتر به سمت اسباب بازی هایی با معیارهای غربی ترغیب می کند. با نگاهی گذرا به اسباب بازی های رنگارنگ فروشگاه ها، ناخوداگاه این سوال به نظرمان می رسد، که نظارت بر انواع اسباب بازی ها به لحاظ ایمنی و حتی مغایرت های فرهنگی، تا چه حدی جدی است؟ از آنجایی که دنیای کودکان دنیایی کوچک و زیباست اما قواعد خاص خود را دارد. آنچه در این دنیا صدر نشین ذهن و باورهای کودک شود تا پایان عمر بر منظومهی فکریاش حکومت خواهد کرد و بسیار سخت تغییر میپذیرد. بیهوده نیست که تمامی روانشناسان به 7 الی 8 سال اول زندگی نگاه ویژهای دارند و تأکید میکنند: «این سالهای طلایی، تعیین کنندهی شخصیت فرد در تمام طول عمر است.» شاه کلید دنیای کودکان اما بازی است. دنیای بازی از همان ماههای نخست تولد آغاز میشود و تا بزرگسالی ادامه مییابد. در دنیای بچهها مرزی میان واقعیت و بازی وجود ندارد. کودکان از مسیر بازی است که توانایی لمس واقعیتها را پیدا میکنند. اما میتوان از همین مسیر نیز برای وارونه کردن حقایق و شکلگیری مجازها در ذهن کودک بهره برد؛ چیزی که در انواع و اقسام بازیها و اسباب بازیهای وارداتی به روشنی قابل مشاهده است.
به دیگر بیان به نظر میرسد بازار فرهنگ و سبک زندگی در کشورهای کمتر توسعه یافته از هر مسیر و برای تمامی گروههای سنی بر روی محصولات گسترده و کارشناسی شدهی غرب باز است تا آنان را برای رسیدن به هدف نهاییشان در تغییر «سبک زندگی» برای استیلا و بهرهکشی یاری دهند چراکه بازی و اسباب بازی، ویژگیهای بی بدیلی دارند که آن ها را به ابزاری مهم در تغییر و تعیین افق نگاه افراد مبدل میسازند.
ررسیهای روانشناختی نشان میدهد، بازی در دنیای کودکان نقش بسیار مهمی دارد به گونهای که اغراق نکردهایم اگر بگوییم بخش مهمی از شخصیت کودک در جریان بازی با اسباب بازیهایش شکل میگیرد. در عین حال کارشناسان تأکید دارند؛ اسباب بازیهای سادهای که بتوانند خلاقیت کودک را تحریک کنند، تأثیر بیشتری در پرورش ذهنی وی ایفا مینمایند و در مقابل اسباب بازیهای پر زرق و برق با کارکرد مشخص و غیرقابل تغییر، سدی در برابر رشد خلاقیت و تخیل بچهها هستند. کارکردها و ویژگیهای اسباب بازیها را میتوان در موارد زیر دسته بندی و مورد مطالعه قرار داد.
دنیای امروز اما دنیایی صنعتی است و این ویژگی بر اسباب بازی کودکان نیز تأثیر گذاشته و این آثار را در اسباب بازیهای تولید شده در دنیای صنعتی غرب به وضوح میتوان، مشاهده کرد. در نگاه صنعتگران امروزی، کودکان نیز میتوانند در نقش مخاطبان این صنعت، بازار مصرف پر سود صنعتگران اسباب بازی را تأمین کنند. این در حالی است که اسباب بازی هم یک ابزار است که میتواند فرهنگ و ارزشهای مورد نظر دنیای صنعتی و مادیگرای غرب را از پایینترین سنین در وجود افراد نهادینه کند و شاید در این میان بهترین گزینه برای القا، تحمیل و تعمیق فرهنگ و سبک زندگی مصرفگرا به کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته یعنی بزرگترین بازار مصرف تولیدات غرب باشد.
انواع و اقسام اسباب بازیهای پسرانه و دخترانه نظیر تفنگهای گوناگون، آدم آهنی، بت من، مرد عنکبوتی و عروسکهایی نظیر «باربی» و محصولات گستردهای که برند سازی آن ها در قالب فیلم، انیمیشن، بازیهای رایانهای، لوازم تحریر و لوازم اتاق خواب کودکان به همدم تمامی لحظههای کودکان ایران و بسیاری از کشورهای جهان بدل شدهاند تا بتوانند سبک زندگی مورد نظر تولید کنندگان این اسباب بازیها را القا کنند. نکتهی قابل تأمل در این میان، استفاده از حداکثر ظرفیت در اختیار و توجه به اصول روانشناختی برای تعمیق هرچه بیشتر رابطهی احساسی و ذهنی کودک با اسطورههایی است که در قالب عروسک انیمیشن یا بازی رایانهای جان میگیرند.
در این راستا همواره شاهد زمانبندی مناسب ارایهی مدلهای عروسک، انیمیشن و بازی یارانهای بودهایم به گونهای که این محصولات در راستای هم افزایی آثار یکدیگر به بازار ارائه شدهاند. به طور مثال پس از تولد عروسک باربی در سال 1959م. توسط کمپانی «متل»، در سال 2001م. اولین فیلم رایانهای این عروسک با نام «باربی و فندق شکن» تولید شد و این روند تا کنون ادامه دارد. در سایت اینترنتی باربی نیز امکان دوستی نزدیک با باربی فراهم است و به این شکل اسباب بازیها و به دنبال آن رسانههای جدیدی مانند بازیهای رایانهای و انیمیشنها میتوانند دنیای رویایی کودکان امروز و جهان بینی جوانان آینده را تحت سلطه قرار دهند.
بازیهای رایانهای اگرچه خیلی هم جدید نیستند اما یکی از مؤثرترین نسخههای غرب برای تهاجم فرهنگی و القای خواستههای خود به جوامع دیگر هستند. در این بازیها، کاربر بازی یک فرد منفعل نیست بلکه خود به جای قهرمان داستان قرار میگیرد و برای آن که «گیم اور» نشود، آن قدر میکشد و جنایت میکند تا بتواند به مرحلهی بعدی راه یابد، غافل از این که در بسیاری از این بازیها، این تروریست جنایتکار یک مسلمان و ایرانی نشان داده میشود.
این بازی ها و همچنین بازی با وسایل خشنی مانند تفنگهای اسباب بازی پر سر و صدا علاوه بر خطر آسیبهای جسمانی به دلیل سر و صدای ناهنجار و فشارهای عصبی و یا نشستنهای طولانی مدت پشت رایانه باعث رسوخ اخلاق تهاجمی و روحیهی پرخاشگری در کودکان میشود و هشدار کارشناسان را بر میانگیزد. «بت من» و «مرد عنکبوتی» الگوهایی هستند که پیش روی پسر بچهها به تصویر کشیده میشوند؛ الگوهایی که در دنیای کودکانهی آن ها اسطوره میشوند. آنها هم به دلیل بی خبری از وجود اسطورههای اصیل ملی و دینیشان حتی در بزرگسالی تلاش میکنند تا به الگوهای دوران کودکی شبیهتر باشند؛ الگوهایی که در ذهنشان حک شدهاند.
اسباببازیها را میتوان در زمرهی عوامل انتقال فرهنگ به حساب آورد بنابراین اسباب بازیهای غالباً وارداتی در ایران بسته به این که از کجا وارد کشور شده باشند، فرهنگ همان کشور را برای کودکان ایرانی به سوغات میآورند؛ سوغاتی که بسیار ماندگار است. در این میان اما عروسکها در دنیای دختر بچهها نقش و جایگاه ویژهتری مییابند به خصوص آن که دختران امروز قرار است زنان جامعهی فردا باشند و به فرمودهی امام(ره): «صلاح و فساد یک جامعه، از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه میگیرد.»
دختر بچه ها تعامل عاطفی عمیقی با عروسکهای خود برقرار میکنند به گونهای که عروسک همدم تمامی لحظه های یک کودک میشود. کودک حتی با عروسک خود به خواب میرود و با آن هم ذات پنداری کرده و در رویاهایش با عروسک زندگی میکند، این در حالی است که در دل هر عروسک یک عقیده و روش زندگی نهفته است و انتخاب عروسک؛ یعنی انتخاب الگویی برای کودک. حتی ظاهر عروسکها در شکلگیری سلیقهی کودکان مؤثر است؛ موضوعی که شاید بتوان دلیل استفادهی بیش از حد دختران ایرانی از رنگ مو و لنزهای روشن، در چهرهی عروسک های دوران کودکی آنها جست وجو کرد.
«عروسکهای باربی» با چشمهای روشن و موهای طلایی خود، کلید تغییرات نرم و آهستهی ارزشها، باورها، نگاه و به طور کلی «سبک زندگی» در ایران و بسیاری از کشورهاست. زیبایی و جذابیت در طراحی پر زرق و برق باربی نه فقط کودکان که بزرگسالان را نیز به خود جذب میکند. باربی یک عروسک ساده نیست تا کودکان با خلاقیت خودشان با این اسباب بازی بازی کنند بلکه باربی آن ها را به بازی میگیرد چرا که تمامی وسایل زندگی تجملاتی این ابزار به بازی گرفتن سنتها و ارزشهای حاکم بر جامعه از کفش و لباس گرفته تا جواهرات و لوازم آرایشی که بسته به مد روز به بازار مصرف میآید، از همان سنین ابتدایی به کودک میآموزد اگر میخواهی زیبا، جذاب و رویایی باشی باید خودت را با بازار مصرف هماهنگ نمایی. کودک با تعویض لباس، کفش و کیف عروسک با تجمل گرایی و فرهنگ مصرف خو میگیرد و باربی به عنوان «الگویی از زن امروزی» در ضمیر ناخود آگاه او جا خوش میکند به گونهای که در بزرگسالی این غالب ذهنی را به تصویر میکشد.
دختر بچههایی که با سلیقهی باربی رشد میکنند، دوران جوانی خود را با مطالباتی سپری میکنند که در سنین پایین بر دلشان نقش بسـته است. باربی و لوازم جانـبـیاش طی مراحل گوناگون به کودکان میآموزد که چگونه مصرف کردن را به عنوان یک هدف پیگیری کنند و رقابت در ولع مصرف برای کودکانی که با فرهنگ باربی بزرگ شدهاند، یک آرمان میشود. عروسک «کِن» نیز یک پسر جوان است که به عنوان دوست پسر باربی در سال 1961م. توسط کمپانی سازندهی باربی طراحی و ساخته شد. ساخت این عروسک علاوه بر ترویج و عادی جلوه دادن بی بند و باری بین کودکان، الگویی برای پسر بچهها به تصویر میکشد، اگرچه این عروسک به اندازهی باربی موفق نبوده است. باربی بیش از 500 بار تغییر شکل و لباس داده است تا با مد روز آمریکایی الگویی از زن امروزی را، از کودکی در ضمیر ناخود آگاه افراد حک کند. عروسک باربی، عروسک بی ادبی است و بیشتر از اسباب بازیها و بازیهای رایانهای و انیمیشنهای وارداتی دیگر، آناتومی بدن زن و مرد را به شکل عریان، به نمایش در میآورد به گونهای که ذهن کنجکاو کودکان را به خود جلب میکند. لباسهای این عروسکها نیز پوششهایی نیمه عریان است و نتیجهی مأنوس بودن چندین سالهی کودک با چنین اسباب بازیهایی، عریان گرایی و بلوغ زودرس است. علاوه بر این کودکانی که الگوی زیباییشان «باربی» یا «بت من» بوده است؛ برای هرچه شبیهتر شدن به این الگوها حاضرند هر قیمتی را بپردازند. سوء تغذیهی دختران جوان و استفاده از داروهای هورمونی در پسران جوان، نمونههای دیگری از این آسیبهاست. «دارا» و «سارا»ی ایرانی پس از 5 سال کشاکش سرانجام در سال 1380 تولید و عرضه شد اما قیمت گران، وزن سنگین و حتی ظاهر آن نتوانست آن گونه که باید در دل کودکان ایرانی جا باز کند به خصوص آن که این عروسکها را هیچ جریان قوی فرهنگی و رسانهای نیز همراهی نمیکند. از سوی دیگر در حالی که کشور عربستان از سال 2003م. واردات عروسکهای باربی را به دلیل تضاد با فرهنگ و ارزشهای اسلامی ممنوع کرد، در ایران به تازگی اخباری از برخورد و ممنوعیت فروش این عروسکها به گوش میرسد؛ اگرچه همین موضع دیر هنگام نیز واکنشهای عمیق رسانههای غربی را با خود همراه کرده است و شاید همین مواضع مهر تأییدی باشد بر این که اسباب بازیهای وارداتی چیزی بسیار فراتر از ابزاری برای بازی هستند؛ این اسباب بازیها وارد بازی زندگی شدهاند.
«ژان پیاژه» معتقد است:«در گزینش اسباب بازی برای کودک باید دقت شود، چرا که در شکل دادن به تمایلات عاطفی و روانی او نقش مهمی ایفا میکند و چنانچه در انتخاب آن ها دقت و توجه کافی نشود، تمایلات کودک ناخواسته به گونهای دیگر شکل میگیرد.»
این در حالی است که کشور ما حدود 18 میلیون نفر جمعیت زیر 15 سال دارد و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان قرار است به تنهایی برای تمامی این جمعیت برنامهریزی کند. از سوی دیگر به راستی چند درصد از خانوادهها آگانه و با در نظر گرفتن عوامل مهم و مؤثر برای کودکانشان به انتخاب اسباب بازی میپردازند؟ آیا تولیدات بومی متناسب با فرهنگ و ارزشهای ایرانی- اسلامی برای عرضه در فروشگاههای اسباب بازی وجود خارجی دارد؟ دارا و سارای ایرانی نیز در کارخانههای کشور چین ساخته میشوند، باربی اما در انواع، اقسام و نژادهای مختلف بازارهای جهانی را در سیطرهی خود درآورده است و تقابل با این فرهنگ عزمی جدی میطلبد.
با توجه به اقرار دولت، مسئولان، رسانه ها و دست اندرکاران صنعت اسباب بازی مبنی بر ناکارآمدی کشور در زمینه این صنعت مهم و آمارهای مکرر مسئولان و رسانه ها از حجم سنگین واردات کشور در زمینه اسباب بازی و ناتوانی صنعت اسباب بازی کشور در رویارویی با آن، و نیز تأکید مکرر مسئولان تربیتی بر تأثیرگذاری شگرف اسباب بازی بر تربیت و جهان بینی کودکان، پژوهشگر درصدد بررسی این مسئله برآمد که چه فرصتهای کارآفرینانه ای در این صنعت وجود دارد که کارآفرینان بتوانند از آنها برای ارزش آفرینی استفاده کنند؟
برای حل این مسئله از مدل تشخیص فرصت اولویک استفاده شده است که مطابق آن ابعاد مسئله ما عبارت است از اهمیت و رضایت از ویژگیهای یک اسباب بازی. چگونگی حل مسئله ما جهت ویژگیهای اسباب بازی های مطلوب بازار از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده برای رتبه بندی این ویژگیها خواهد بود.
انباشته شدن فروشگاه های اسباب بازی فروشی از کالاهای وارداتی که متأسفانه اکثر آنها بسیار نامرغوب و بی کیفیت هستند و برپایه فرهنگ بیگانه ای طراحی و ساخته شدهاند که با فرهنگ ملی و بومی ما بسیارفاصله دارد، یکی از مهمترین مشکلاتی است که پدر و مادران و در کل جامعه تربیتی کشور با آن مواجه است. ساختار سنتی تولید اسباب بازی در کشور و محدودیت شدید تولیدکنندگان چه از نظر هزینه های تولید و چه از نظر دانش، سبب کیفیت نازل اسباب بازیها شده است. این در حالی است که چه در سطح مهد کودکها و مدارس ابتدایی و چه در سطح خانواده ها تقاضای شدیدی در کشور برای اسباب بازی وجود دارد. با این شرایط به نظر میرسد که شناسایی فرصتهای کارآفرینانه برای ورود به این صنعت بازاری مناسب را به کارآفرینان نشان میدهد که با بهره گرفتن از ساختارهای جدید تولید و نوآوریهای رایج دربازارهای جهانی راهی به این بازار پر سود باز کنند و علاوه بر ایجاد ارزش برای جامعه، خود نیز از منافع آن استفاده کنند.
بازی مؤثرترین و پرمعناترین راهی است که کودک به وسیلهی آن میتواند ضمن کسب تجربهی عملی، یاد بگیرد. در جریان بازی پرورش فکری، عاطفی، جسمی و اجتماعی کودک شکل میگیرد. کودک در هنگام بازی، واقعیتهای دنیای پیرامونش را میآزماید و تجربه کسب میکند و از این مسیر میتواند این تجربیات را درونی کند.از راه بازی حتی میتوان، ضوابط و مقرراتی را به کودک آموخت و رفتارهای او را اصلاح کرد چرا که بازی قویترین واسطهی یادگیری است.بازی و اسباب بازی بهترین وسیلهی انتقال مفاهیم و تعمیق آن ها هستند. شاید در گذشتهها یک تکه چوب، کمی ماسه و یا عروسکی پارچهای که از خرده پارچههای باقی مانده از سرقیچی مادران خانه درست میشد، بازیچهی کودکان بود اما همان عروسکهای ساده و وسایل ابتدایی بازی هم در انتقال ارزشها، باورهای اجتماعی و نقش پذیری کودکان جامعه سنتی دیروز نقش آفرینی میکردند.اسباب بازیهایی مانند عروسکها و یا شخصیتهای اصلی کارتونها و بازیهای رایانهای به الگویی برای کودک تبدیل میشوند و کودک در دنیای ذهن و تخیل، خودش را به جای آن شخصیتها میبیند و میکوشد با آن ها همانند سازی کند. این موضوع در رابطه با عروسکها و برای دختر بچهها بیشتر صادق است و آن ها از عروسک خود به طور غیرمستقیم الگو میگیرند. دختر بچههای امروز اما قرار است مادران فردا باشند و ضمن تشکیل نیمی از جامعه، قرار است عهدهدار تربیت نسلهای آینده نیز باشند؛ پس با دست کاری ذهنی این قشر مهم و تأثیرگذار از نخستین گامهای کودکی میتوان، اهداف بلند مدتی را تأمین کرد.
اسباب بازی اولین وسیله پرورشی است که کودك از ابتدای شکل گیری شخصیتش با آن مواجه میشود و اولین مفاهیم دنیای واقعی با کمک اسباب بازی به شکل پارادایم برای کودك در میآید. به همین دلیل دربسیاری از کشورها به دلیل اهمیت بسیار زیاد اسباب بازی در رشد ذهنی کودك، دولتها به شکل بسیارجدی بر تولید و فروش اسباب بازی نظارت میکنند. کشور ما نیز از این مسئله مستثنی نیست و دولت درکشور ما همواره نقش ناظر قدرتمندی را بازی کرده است که دست اندر کاران بازار اسباب بازی از ابعاد گوناگون با آن مواجه هستند.
از طرف دیگر نگاهی به آمارهای تولید و عرضه اسباب بازی هشدار دهنده است. گردشی در فروشگاه های اسباب بازی در سطح شهر تهران نشان دهنده حجم انبوه تولیدات بیگانه در بازار کشور ماست که در قالب عروسکها و شخصیتهای کارتونی، اسباب بازیهای خشن، و انواع گوناگون دیگر در دسترس کودکان ایرانی قرار می گیرند و ذهن آنها را برای پذیرش مفاهیم مورد انتظار طراحان خود آماده می سازند. این تعداد اسباب بازیهای وارداتی و حجم عمده فروش آنها در قیاس با اسباب بازی های تولید داخل نشان دهنده آسیب پذیری زیاد کشور ما از نظر فرهنگی است. به ویژه اینکه با باور ما به سابقه تمدنی دراز و فرهنگ متعالی تاریخی ایران اصلأ این موضوع در شأن کشور نیست. به همین جهت اهمیت توجه خاص به مسئله اسباب بازی آشکار می شود.
سالمون اهل فرانسه در سال 1615 بیانیه ای در رابطه با موتور خورشیدی منتشر نمود. او با بهره گرفتن از تعدادی عدسی نصب شده بر روی یک قاب، اشعه خورشید را بر روی یک استوانه فلزی سربسته كه قسمتی از آن از آب پر شده بود، متمركز نمود. تابش خورشید باعث گرم شدن هوای داخل استوانه شده و با انبساط هوا، فشار داخل محفظه افزایش یافته و آب به بیرون از محفظه رانده شد. موشو اولین كلكتور خورشیدی با متمركزكننده مخروطی شكل را طراحی نمود. بحران انرژی در سال 1973، اهمیت استفاده از انرژی خورشیدی را افزایش داد و سرمایه گذاری های زیادی در اغلب كشورهای جهان به ویژه در كشورهای صنعتی برای دستیابی به طرح های بهینه كاربردهای مختلف انرژی خورشیدی انجام پذیرفت. زنگ خطر محدودیت منابع كره زمین در سال 1970، توسط پیچی، بازرگان ایتالیایی، و كینگورا از متولیان سازمان رم كلاب، به صدا درآمد. آنان در گزارشی به نام “محدودیت رشد”، محدودیت انرژی را اعلام كردند كه محدودیت انرژی و وابستگی جهان به كاربرد سوختهای فسیلی به خصوص نفت، دنیا را به لرزه در خواهد آورد(عیوضی، 1384).
نخستین اختراع تجاری آبگرمكن خورشیدی توسط كلارنس كمپ در سال 1891 صورت گرفت. این آبگرمكن موسوم به كلیماكس شامل چهار مخزن آب استوانه ای شكل بلند از جنس آهن گالوانیزه و آغشته به رنگ سیاه بود كه به طور افقی در جعبه ای عایق با پوششی از شیشه قرار داشت. آبگرمكن خورشیدی به شكل كنونی آن توسط ویلیام جی بیلی در سال 1909 در كالیفرنیا به ثبت رسید كه مشابه سیستم ترموسیفون بود بر اساس آنالیز فنی- اقتصادی بر روی سیستم های آبگرمكن خورشیدی در كشور اردن در سال 2004، مشخص شد كه استفاده از سیستم های آبگرمكن خورشیدی مناسب تر از آبگرمكن گازی می باشد. در سال 2004، آنالیزی بر روی سیستم های آبگرمكن خورشیدی در كشور برزیل انجام شد و نتایج نشان داد استفاده از سیستم های آبگرمكن خورشیدی خانگی برای افراد كم درآمد برزیل از نظر اقتصادی بسیار مناسب است. در كشور لبنان حدود 99 % انرژی اولیه مصرفی از سایر كشورها تأمین می شود و الكتریسیته مهمترین سوخت مصرفی این كشور می باشد. بنابراین استفاده از سیستم های آبگرمكن خورشیدی باعث كاهش میزان مصرف برق و صرفه جویی اقتصادی به میزان میلیونها دلار شده است. در تحقیقی تحت عنوان استراتژی افزایش انرژی های تجدیدپذیر در كشور تایوان اثبات گردید كه تولید آب گرم توسط سیستمهای آبگرمكن خورشیدی از نظر اقتصادی بسیار مقرون به صرفه بوده و گزینه مناسبی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در این كشور می باشد. استفاده از آبگرمكن های خورشیدی خانگی در یونان طی سالهای 1978 الی 2007 باعث صرفه جویی در مصرف برق و كاهش انتشار آلاینده های هوا گردید. و انتشار را به میزان %44/7کاهش داد. گرمایش آب به طور متوسط 20 الی 30 درصد كل انرژی مصرفی در منازل را شامل می شود. با بهره گرفتن از آبگرمكن خورشیدی می توان سالیانه %77 انرژی مورد نیاز برای گرمایش آب را تأمین نمود. اكثر آبگرمكن های خورشیدی به سادگی بر روی بام منازل قابل نصب بوده و با لوله كشی و اتصال تانك ذخیره به سیستم آبگرمكن داخلی قابل استفاده می باشند. استفاده از آبگرمكن خورشیدی تا حدود 70 % از میزان هزینه های انرژی را جهت تأمین آبگرم مصرفی می كاهد. به دلیل بهره مندی از انرژی خورشیدی، خطرات مسمومیت، آتش سوزی، انفجار و برق گرفتگی كه ناشی از مصرف گاز و سوخت های مایع، جامد و برق است، كاملاً حذف می شود. استفاده از گرمایش خورشیدی برای تأمین آبگرم مصرفی در ایران از طریق راه اندازی دو نوع سیستم آبگرمكن های خانگی خورشیدی و حمام های عمومی خورشیدی صورت گرفته است. در زمینه نصب آبگرمكن ها و حمام های خورشیدی، دو وزارتخانه نیرو و نفت اقداماتی را انجام داده اند. تا قبل از سال 1385، وزارت نیرو تعداد 1041 آبگرمكن خورشیدی نصب نمود و در سالهای 1385 و 1386 عملكردی در این خصوص نداشته است. وزارت نفت نیز طی سالهای 1380 الی 1386 در مجموع 14930 آبگرمكن خورشیدی و 341 حمام خورشیدی نصب و راه اندازی كرده است. در سال 1386 تعداد 1500آبگرمكن خورشیدی و 53 حمام خورشیدی به مرحله بهره برداری رسیده است(کعبی نژاد، 1387).
بهای تمام شده كالا و خدمات مفهومی مالی است كه برای دستیابی به آن با بهره گرفتن از روش های مرسوم و بر اساس اطلاعات متداول مالی مبادرت به شناسایی، بررسی، مقایسه و تجزیه و تحلیل عناصر هزینه، رفتار هزینه و علل آن نموده و نتایج حاصل میتواند مبنای مناسبی برای تصمیم گیری در خصوص تولید، فروش و. . . در اقتصاد باشد. بالا بودن هزینه های انرژی های تجدید ناپذیر و محدودیت در مصرف و اثرات مخرب زیست محیطی این انرژی ها سبب شد محققان به فکر جایگزینی برای آن باشند که آیندگان از نعمت انرژی بی بهره نمانند. از آن جایی که مصرف انرژی در بخش خانگی بسیار بالا می باشد با جایگزینی آبگرمکن خورشیدی به جای آبگرمکن گازی اقدام موثری در این راستا صورت می گیرد. انرژیهای قدیمی شامل چوب، زغال، بار (برای كشتی های باری) نفت و. . . می باشد. انرژیهای جدید شامل خورشید، بار (برای ماشینهای بادی امروزی) هیدروژن، اتم و انرژی هسته ای هستند(سادات حسینی، 1388).
انرژی ستاره خورشید یکی از منابع عمده انرژی در منظومه شمسی میباشد. طبق آخرین برآوردهای رسمی اعلام شده عمر این انرژی بیش از ۱۴ میلیارد سال میباشد. در هر ثانیه ۲/۴ میلیون تن از جرم خورشید به انرژی تبدیل میشود. با توجه به وزن خورشید که حدود ۳۳۳ هزار برابر وزن زمین است. این کره نورانی را میتوان به عنوان منبع عظیم انرژی تجدید پذیر تا ۵ میلیارد سال آینده به حساب آورد. سیستمهای انرژی خورشیدی، فنآوریهای جدیدی هستند که برای تامین گرما، آب گرم، الکتریسیته و حتی سرمایش منازل مسکونی، مراکز
تجاری و صنعتی بکار می روند. فنآوری های حرارتی خورشیدی به دو بخش نیروگاه های حرارتی خورشیدی و کاربردهای غیر نیروگاهی سیستمهای خورشیدی تقسیم بندی می شوند. انواع نیرو گاه های حرارتی خورشیدی را می توان به صورت زیر نام برد:
1-نیروگاه سهموی خطی
2-نیروگاه دریافت کننده مرکزی
3-نیروگاه دیش استرلینگ
کاربردهای غیر نیروگاهی سیستم های خورشیدی بصورت زیر می باشد :
1– آبگرمکنهای خورشیدی و حمام خورشیدی
2 – خانههای خورشیدی
3 – آب شیرین کن خورشیدی
4 – خشک کن خورشیدی
5 – اجاقهای خورشیدی
6 – کوره خورشیدی
7 – گرمایش و سرمایش ساختمان و تهویه مطبوع خورشیدی
ایران با داشتن حدود ۳۰۰ روز آفتابی در سال جزو بهترین کشورهای دنیا در زمینه پتانسیل انرژی خورشیدی در جهان میباشد. استفاده از انرژی خورشیدی یکی از بهترین راه های برق رسانی و تولید انرژی در مقایسه با دیگر مدل های انتقال انرژی به روستاها و نقاط دور افتاده در کشور از نظر هزینه، حملنقل، نگهداری و عوامل مشابه میباشد بطور متوسط انرژی تابشی خورشید بر سطح سرزمین ایران حدود ۴. ۵ کیلو وات ساعت بر مترمربع است. بخش اعظم مصرف انرژی در ایران در بخش خانگی مصرف می شود که با توجه به مطالعات انجام شده به طور متوسط هزینه انرژی خانواده های شهری معادل 2/2 درصد مجموع هزینه های خانوار می باشد که گاز طبیعی 27 درصد این مقدار را به خود اختصاص می دهد. بنابرین در مورد میزان و نحوه مصرف انرژی باید تجدید نظر گردد یکی از عواقب مصرف گاز های طبیعی مشکلات زیست محیطی است که بخش خانگی عمومی و تجاری تولید کننده اصلی co2 در مناطق شهری می باشد هزینه ای که باید برای غلبه بر اثرات مخرب یک آلاینده صرف شود هزینه اجتماعی نامیده می شود. برای مثال در ایران مجموع هزینه های اجتماعی گازهای آلاینده و گلخانه ای در سال 1387 معادل 1/20 درصد تولید ناخالص ملی بوده است. مجموع این مشکلات بخصوص در نواحی شهری باعث شده است که استفاده از مبدل های انرژی کارآمدتر مانند پیل های سوختی و منابع انرژی تجدید پذیر مانند انرژی خورشیدی مورد استفاده قرار گر فت. استفاده از گرمایش خورشیدی برای تامین آبگرم مصرفی در ایران از طریق راه اندازی دو نوع سیستم آبگر مکن های خانگی خورشیدی و حمام های عمومی خورشیدی صورت گرفته است(صالحی و قدمیان، 1389).
آبگرمکن خورشیدی از طریق جذب انرژی خورشید و تابش نور بر صفحات جاذب ( کلکتور)عمل مینماید و راندمان گرمایشی آنها در فصول مختلف سال و بر حسب موقعیت های جغرافیایی هر شهر متفاوت می باشد. این محصول می تواند در اقلیم های مختلف و متفاوت تا 85 درصد انرژی مورد نیاز آب گرم مصرف کنندگان را تامین نماید. با توجه به مطالب گفته شده، در این پژوهش آنالیز فنی اقتصادی و زیست محیطی استفاده از سیستم های آبگرمکن خورشیدی در ساختمان های مسکونی صورت خواهد گرفت.
بنابر این مسئله اصلی این پژوهش باتوجه به هدف اصلی پژوهش عبارتست از اینکه:
” آیا استفاده از انرژی خورشیدی در مقایسه با گاز طبیعی مقرون به صرفه می باشد؟ “
یکی از عوامل موثر در حرکت به سمت توسعه ی پایدار، توسعه ی سیستم های انرژی کم هزینه، مطمئن و سازگار با محیط زیست است. بهبود راندمان مصرف انرژی و دیگر مواد اولیه و کاهش انتشار کربن، نقش مهمی در حرکت به سمت توسعه ی پایدار ایفا می کند. نیل به این اهداف، نیاز به نوآوری در فن آوری های بخش انرژی و ظهور فن آوری های جدید سازگار با محیط زیست است. بر اساس آمارهای به ثبت رسیده طی 30 سال گذشته احتیاجات انرژی جهان به مقدار قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. در سال 1960 مصرف انرژی جهان معادل [4]Gtoe 3/3 بوده است. در سال 1990 این رقم به Gtoe 8/8 بالغ گردید، که دارای رشد متوسط سالانه 3/3 درصد می باشد و در مجموع 166 در صد افزایش نشان می دهد و در حال حاضر مصرف انرژی جهان Gtoe/year 10 بوده و پیش بینی می شود این رقم در سال 2020 به Gtoe/year 14 افزایش یابد. این رقم نشان می دهد که میزان مصرف انرژی جهان در قرن آینده بالا می باشد و از آنجائیکه در حال حاضر 77 درصد کل انرژی مصرفی جهان را سوخت های فسیلی تامین می کنند این سوال مهم مطرح می شود که آیا منابع انرژی های فسیلی در قرنهای آینده، جوابگوی نیاز انرژی جهان برای بقا، تکامل و توسعه خواهند بود یا خیر؟ روند افزایشی مصرف انرژی، محدود بودن منابع انرژی های فسیلی و آلاینده بودن آنها، توجه به انرژی های جایگزین (انرژی های نو) ضروری به نظر می رسد. انرژی خورشیدی یکی از مهمترین انواع انرژی های نو است، این انرژی به عنوان یک منبع انرژی تجدیدپذیر، یکی از مهمترین گزینه های جایگزین برای سوخت های فسیلی به شمار می آید که نگرانی های بشر را در مورد پایان پذیری، افزایش آلودگی های ناشی از تبدیل آن به انرژی های دیگر و. . . . . بر طرف کرده است(عتابی و همکاران 1390).
خوشبختانه کشور ما به دلیل موقعیت ویژه ی جغرافیایی، توان بالایی در دریافت انرژی خورشیدی دارد، به طوری که میانگین سالانه ی تابش خورشیدی در کشور 5 کیلو وات ساعت در روز برآورد شده که این رقم در مقایسه با دیگر کشورها بسیار قابل ملاحظه است. بنابراین می توان با بهره گرفتن از انرژی خورشیدی در مناطق مختلف کشور به ویژه مناطق آفتاب خیز جنوب، ضمن بهره مندی از این انرژی رایگان و حفظ ذخایر فسیلی برای نسل های آینده، آلودگی های زیست محیطی را کاهش داده و زمینه را برای رسیدن به توسعه ی پایدار فراهم آورد. در این باره، صرفه جوییهای حاصل شده در بلند مدت (صرفه جویی در مصرف سوخت و صرفه جویی حاصل از کاهش آلودگی) می تواند شرکت های صنعتی را در تخصیص بهینه ی منابع محدود خود در تامین انرژی یاری رساند.
با توجه به این که انرژی در زندگی نقش بسیار مهمی ایفا می کند و انرژی های تجدید نا پذیر از جمله سوخت های فسیلی، زغال، گاز های طبیعی رو به کاهش است و اثرات مخرب زیست محیطی نیز دارد استفاده از انرژی های نو (تجدید پذیر ) از جمله انرژی خورشیدی در حال حاضر بهترین گزینه برای جایگزینی انرژی های تجدید نا پذیر می باشد. پس اهداف این تحقیق موارد زیر را می توان نام برد:
جایگزینی انرژی خورشیدی با گازهای طبیعی موجب کاهش هزینه های انرژی مشتریان می گردد. همچنین از انتشار آلاینده ها تا حدودی جلوگیری می شود و با توجه به این که انرژی های تجدید ناپذیر رو به کاهش است این اقدام باعث می شود که نسل های آینده با بحران کمبود انرژی مواجه نشوند.
1 Parabolic Trough Concentrator
2 Power Tower
3 Dish Stirling
4 Giga tons of Oil Equivalent
) هر toe معادل 6/1 مگاوات و هر gtoe معادل 00000000/116مگاوات می باشد. )
صحنه جهانی به واسطهی پیشرفتهای فناوری، دنیای كوچك و فشردهای را پیریزی میكند. بیشك انقلاب اطلاعات تأثیر بسزایی در نحوهی زندگی و كار داشته است. دنیای تجاری و حرفهای امروز دستخوش تحولات بسیاری گردیده است. جهانی شدن نه تنها به تجارت، بلكه به حرفههای مختلف نیز تسری یافته است. این بدان معناست كه تقاضا برای دقت نظر بیشتر نسبت به نتیجه كارهای حرفهای افزایش یافته است و دیگر نمیتوان به سیستمها و روشهای سنتی اتكا نمود. حسابرسی نیز به عنوان یک حرفه از این امر مستثنی نبوده و نیست.
انجام حسابرسی در سازمانها، شركتها، بنگاههای اقتصادی و … در بخشهای عمومی و خصوصی گویای این است كه همه اقدامات، عملكردها و فعالیتها با كارایی صورت نمیگیرد. استفاده نامناسب از روشهای دستی و كامپیوتری، كاغذبازیهای بیفایده، سیستمها و روشهای غیر كاری عملیاتی، سلسله مراتب یا الگوهای ارتباطی پیچیده، دوباره كاری، مراحل كاری بیمورد و انجام كارهای موازی، زمینههایی از عدم وجود كارایی را در واحدهای اقتصادی نشان میدهد.
برای حسابرسان واژه کارایی واژه ناآشنایی نیست، زیرا در فرایند حسابرسی همواره میکوشند رسیدگیهای خود را به صورت کارا (رسیدگی مؤثر با کمترین هزینه) به انجام برسانند.
كارایی در انجام حسابرسی هم مدنظر ارائه كنندگان و هم مدنظر دریافت كنندگان این خدمات است، زیرا با افزایش كارایی هر دو گروه منتفع خواهند شد. این انتفاع برای دریافتكنندگان به این صورت است كه در زمان كمتر و احیاناً با هزینههای كمتر خدماتی با كیفیت مناسب دریافت میكنند و برای ارائه كنندگان خدمات این انتفاع صورت افزایش در ظرفیت كاری پرسنل، عدم نیاز به صرف هزینه و زمان اضافی برای انجام كاری معین، از دست ندادن صاحبكاران موجود (مشتریان موجود) و جذب صاحبكاران جدید (مشتریان جدید) و در نهایت افزایش در سود میتواند باشد.
1-2- بیان مسأله
عمومیشدن مالکیت بنگاههای اقتصادی، تامین مالی(استقراض) از طریق مشارکت عمومی و خصوصیسازی بخشهای دولتی و بنگاه های تحت پوشش در سالهای اخیراز جمله عوامل اصلی تغییرات بنیادی در محیط اقتصادی ایران است. درچنین شرایطی شفافیت و کیفیت مطلوب اطلاعات مالی و غیرمالی که پایه و اساس تصمیمگیری وامدهندگان بالفعل و بالقوه است اهمیت ویژه ای دارد.با در نظر گرفتن این نكته که میزان قابلتوجهی از اطلاعات مورد نیاز استفاده کنندگان توسط مدیریت بنگاههای اقتصادی تهیه، پردازش و گزارش می شود. حصول اطمینان نسبی از کیفیت این اطلاعات ضروری به نظر میرسد.تئوریهای موجود به ویژه تئوری کارگزاری بیانگر تضاد منافع بین تولید کننده اطلاعات و استفادهکنندگان آن است این تضادمنافع مولد انگیزه لازم برای مدیریت در جهت بهینه نمودن منافع خویش بوده و منجر به حرکاتی نظیر تحریف صورتهای مالی میگردد که غالبا زیان سرمایهگذاری را در بردارد. در این شرایط وجود یک مکانیزم کنترلی که به طور نسبی تضمین کننده شفافیت اطلاعات گزارش شده در صورتهای مالی باشد ضرورت مییابد. در یک اقتصاد آزاد این مکانیزم در قالب حسابرسی مالی و توسط حسابرسان مستقل ارائه می شود (حساس یگانه و خالقی بایگی، 1383).
حسابرسی با بهره گرفتن از معیار اصول پذیرفتهشده حسابداری به ارزیابی و قضاوت در مورداطلاعات مندرج درصورتهای مالی می پردازد و نتیجه کار و نظر حرفهای خود در مورد مطلوبیت صورتهای مالی در مطابقت با اصول پذیرفته شده حسابداری را در قالب گزارش حسابرسی اظهار می کند.
حسابرسان ممکن است نتوانند تمام انتظارات استفاده کنندگان را برآورده کنند و بین عملکرد دریافتی استفاده کنندگان از حسابرسان و آنچه استفادهکنندگان از حسابرسان انتظار دارند تفاوت وجود داشته باشد و به عبارت دیگر بین تصور آنها در مورد عملکرد حسابرس
مستقل و تصور حرفه حسابرسی در مورد عملکرد خویش تفاوت وجود داشته باشد. علت این شکاف ممکن است انتظارات نا معقول عدهای از استفادهکنندگان، استانداردهای حسابرسی نامناسب و یا قصور حسابرس باشد (آقایی و علیجانی، 1381).
تشخیص كارایی حسابرسی صورتهای مالی از مسائل مورد علاقه محققان و دستاندركاران حرفه حسابرسی است، زیرا تفاوتهای پایدار و سیستماتیک در متوسط كارایی حسابرسیهایی كه توسط مؤسسات حسابرسی مختلف انجام میشود، میتواند در ساختار بازار خدمات حسابرسی تأثیر اساسی بگذارد. یعنی آن دسته از مؤسسات حسابرسی كه در انجام حسابرسیهای خود كارایی لازم را ندارند، بازار خدمات حرفهای خود را از دست خواهند داد. همچنین فقدان كارایی در حسابرسی صورتهای مالی یكی از عوامل مهم در تغییر حسابرسان توسط صاحبكاران به شمار میآید (استاین و سیمونیك، 2004).
كارایی در انجام حسابرسی هم مدنظر ارائه كنندگان و هم مدنظر دریافت كنندگان این خدمات است، زیرا با افزایش كارایی هر دو گروه منتفع خواهند شد. این انتفاع برای دریافتكنندگان به این صورت است كه در زمان كمتر و احیاناً با هزینههای كمتر خدماتی با كیفیت مناسب دریافت میكنند و برای ارائه كنندگان خدمات این انتفاع صورت افزایش در ظرفیت كاری پرسنل، عدم نیاز به صرف هزینه و زمان اضافی برای انجام كاری معین، از دست ندادن صاحبكاران موجود (مشتریان موجود) و جذب صاحبكاران جدید (مشتریان جدید) و در نهایت افزایش در سود میتواند باشد. از طرف دیگر افزایش كارایی در حسابرسی صورتهای مالی میتواند باعث رشد و تعالی حرفه گردد. از آنجا كه در هر فعالیتی، تحلیل هزینه- فایده یک عامل مهم محسوب میگردد، اگر هزینه كسب خدمات حسابرسی برای دریافت كننده این خدمات بیشتر از منافع مورد انتظار آن باشد، دیگر مؤسسات یا شركتهایی كه الزام قانونی به انجام حسابرسی ندارند اقدام به خرید این خدمات نخواهند كرد و بخش قابل توجهی از بازار خدمات حسابرسی از بین خواهد رفت.
خدمات حسابرسی برای مؤسسات و شركتهایی كه از این خدمات بهره میگیرند، میتواند مزایای بسیاری در بر داشته باشد كه حتی مدیران بسیاری از شركتها از این مزایا بیاطلاع هستند و تنها زمانی متوجه این مزایا میگردند كه از خدمات حسابرسی بهرهمند شوند.
پس باید زمینهای فراهم گردد تا بتوان مؤسسات و شركتها را به استفاده از خدمات حسابرسی ترغیب كرد تا علاوه بر آشنایی بیشتر با مزایای آن به رشد حرفه نیز كمك شود. یكی از راههای ایجاد این زمینه، افزایش كارایی خدمات حسابرسی است (رضازاده و بسنده، 1385).
افزایش كارایی در حسابرسی صورتهای مالی یک عامل حیاتی برای مؤسسات حسابرسی است كه ادامه فعالیت این مؤسسات به آن وابسته است. پس همواره تعیین معیارهای كارایی حسابرسی برای مؤسسات حسابرسی امری حیاتی است و مهمتر از آن، آنها باید همواره سعی در یافتن راهها و عواملی داشته باشند كه در رشد و ارتقای كارایی فعالیتهای آنها مؤثر است، تا بتوانند با رشد و كارایی حسابرسیها توان رقابت با سایرین را برای خود حفظ كنند و حتی در صورت امكان گوی سبقت را از دیگران بربایند. برای انجام اینكار یک روش بسیار مؤثر میتواند شناسایی خصوصیات حسابرسیهایی باشد كه با كارایی قابل قبول انجام میشوند. زیرا این شناسایی میتواند موجب شكلگیری رهنمودهایی ارزنده در زمینه بهبود فرایند حسابرسی و ارائه خدمات حسابرسی كارا گردد (رادلیف، 1999).
به نظر میرسد میان آنچه حسابرسان مستقل شاغل در سازمان حسابرسی و حسابرسان شاغل در دیوان محاسبات در مورد كارایی حسابرسی مالی تصور میكنند تفاوت معناداری وجود دارد.
مسئله اصلی تحقیق حاضر بررسی مقایسهای دیدگاههای حسابرسان مستقل و حسابرسان شاغل در دیوان محاسبات در خصوص كارایی حسابرسی صورتهای مالی است و نیز رسیدن به مجموعهای از عوامل مؤثر برای افزایش كارایی حسابرسی است.
برای دستیابی به این هدف لازم به پاسخگویی به سؤالات زیر میباشد:
1- شناختی كه حسابرسان از محیط كار و فعالیت صاحبكار كسب میكنند چه تأثیری بر كارایی حسابرسی صورتهای مالی دارد؟
2- شناخت و میزان اتكای حسابرسان به سیستم كنترل داخلی واحد مورد رسیدگی چه اثری بركارایی حسابرسی صورتهای مالی دارد؟
3- تأثیر استفاده از خدمات حسابرس داخلی و خدمات كارشناسی بر كارایی حسابرسی چیست؟
4- تأثیر اعمال محدودیت زمانی و كاهش هزینه اجرای حسابرسی بر كارایی حسابرسی صورتهای مالی چیست؟
5- كنترل كیفیت حسابرسی اطلاعات مالی تاریخی چه تأثیری بر كارایی حسابرسی دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
در اغلب تحقیقات صورت گرفته در ایران محققان صرفاً دنبال بررسی اثربخشی حسابرسی بودهاند، زیرا شاید اولین مطلبی كه در مورد حسابرسی و هزینههای مرتبط آن به ذهن میرسد این است كه آیا صرف این هزینهها و زمان و انجام كار حسابرسی ثمره و نتیجهای در پی خواهد داشت یا خیر؟ اما قطعاً این تنها جنبهای نیست كه در مورد خدمات حسابرسی باید در نظر گرفت. حرفه حسابرسی با توجه به سابقه و رشدی كه طی دهه های اخیر داشته، اثبات كرده است كه یک عمل اثربخش است و ثمره آن مورد توجه نهادهای بسیاری بوده و هست. بنابراین در حال حاضر مطلب مهمتر از اثربخشی خدمات حسابرسی، كارایی این خدمات است.
هر فردی انتظار دارد بیشترین نتیجه را از فعالیتهای خود كسب كند، این فعالیت هم میتواند به صورت مستقیم توسط خود فرد انجام شود و هم صاحبكارانش به دنبال آنند كه بیشترین ثمره را با صرف كمترین هزینه و زمان حاصل كنند و این تنها در صورت افزایش هر چه بیشتر كارایی حسابرسی میسر خواهد بود.
هیچ صاحبكاری حاضر نیست كه برای خرید خدمات حسابرسی بیش از حد هزینه كند یا با توجه به ماهیت حسابرسی بیش از حد زمان صرف كند. لذا همواره صاحبكاران حسابرسی به دنبال آن هستند كه خدماتی با كیفیت معین را در حداقل زمان ممكن و با حداقل هزینه دریافت كنند. بنابراین میتوان گفت كارایی مهمترین ویژگی مدنظر صاحبكاران حسابرسی است. از طرف دیگر حسابرسان حداقل در رده مدیریت حاضر نیستند كه زمان خود و پرسنل را بیش از اندازه برای انجام یک كار معین تخصیص دهند، زیرا ا ین امر باعث افزایش در هزینهها در نهایت كاهش سود میگردد (رضازاده و بسنده، 1385). بنابراین كارایی مورد توجه حسابرسان نیز هست. حال كه بر اساس گفتههای پیشین ضرورت كارایی حسابرسی برای حسابرسان را تشریح كردیم باید نگرش حسابرسان مستقل شاغل در سازمان حسابرسی و حسابرسان دیوان محاسبات را در خصوص كارایی حسابرسی نیز بررسی كنیم.
از اینرو تحقیق و پژوهش در زمینه تصورات حسابرسان درباره كارایی حسابرسی صورتهای مالی ضرورت دارد. با توجه به آنكه در ایران كمتر به موضوع كارایی حسابرسی پرداخته شده است، لذا در این زمینه نیاز به مطالعات زیادی است. در تحقیق حاضر سعی بر آن است تا علاوه بر آغاز تحقیق در زمینه دیدگاههای حسابرسان نسبت به كارایی حسابرسی صورتهای مالی در ایران بابی نیز در جهت بررسیهای بیشتر در این زمینه گشوده شود.
1-4- اهداف تحقیق
1) بررسی تأثیر شناخت حسابرسان از محیط كار و فعالیت واحد مورد رسیدگی بر كارایی حسابرسی
2) بررسی تأثیر شناخت و میزان اتكای حسابرسان بر سیستم كنترل داخلی واحد مورد رسیدگی بر كارایی حسابرسی
3) بررسی اثر استفاده از خدمات حسابرس داخلی و خدمات كارشناسی بر كارایی حسابرسی
4) بررسی تأثیر اعمال محدودیت زمانی و كاهش هزینه اجرای حسابرسی بر كارایی حسابرسی
5) بررسی تأثیر كنترل كیفیت حسابرسی اطلاعات مالی تاریخی بر كارایی حسابرسی
[1]-Stein&Simunic
[2]- Radciliff
:
تعیین ساختار بهینه سرمایه، یكی از مسائل اساسی تأمین مالی شركتها به شمار میرود. این مهم، كاربرد با اهمیتی در زمینه تصمیم گیری راجع به تأمین مالی عملیات جاری و طرحهای سرمایه گذاری شركتها دارد. به دلیل كمتر بودن ریسك اوراق بدهی، بازده مورد انتظار اعتباردهندگان نیز كمتر از بازده مورد انتظار سهامداران است. بنابراین، تا سقف معینی هر چه میزان استفاده از بدهی برای تأمین مالی بیشتر باشد، هزینه سرمایه كل شركت كمتر و درنتیجه سودآوری بیشتر می شود. با این وجود، با افزایش بدهی، ریسك مالی شركت افزایش مییابد و در نتیجه اعتباردهندگان نرخ بهره بالاتری را مطالبه میكنند. در این وضعیت، هزینه سرمایه كل افزایش مییابد. در نتیجه، ساختار بهینه سرمایه باید بین دو حد تأمین مالی (سهام و بدهی) وجود داشته باشد(كردستانی و نجفی، 1387).
تئوریهایی از قبیل تئوری موازنه ایستا و دیدگاه سنتی بر موجودیت ساختار بهینه سرمایه صحه میگذارند. شواهد تجربی نیز وجود دارد مبنی بر این كه شركتها در عمل تمایل دارند تا در دامنه بهینهای از ساختار سرمایه عمل كنند و اگر به دلایل شرایط تجاری مجبور به خروج از این دامنه بهینه باشند، در اولین فرصت ممكن به آن دامنه بر میگردند(هانک و سونگ،2006). مطالعه اسكات و جانسون (1982) نیز در مورد شركتهای بزرگ آمریكایی بیانگر این است كه در تصمیمات تأمین مالی از یک نسبت اهرم مالی (بدهی) هدف استفاده می شود(اسکات و جانسون،1982). تحقیقات انجام شده در ایران نیز حاكی از وجود ساختار بهینه سرمایه در برخی از صنایع است. با توجه به جایگاه ساختار سرمایه و تأثیر آن بر ارزش و سودآوری شركت، تعیین ساختار بهینه سرمایه از اهمیت بالایی برخوردار است(نمازی و شیرزاده ،1384).در این پژوهش نیز به دنبال بررسی نقش عوامل موثر بر ساختار بهینه سازی سرمایه و تاثیر آن بر سودآوری شرکتهای تولیدی استان آذربایجان شرقی می باشیم.
1-2-بیان مسئله:
یكی از چالشهای مدیریت مالی، ساختار سرمایه میباشد كه به بررسی تاثیر تركیب ساختار سرمایه شركتها بر ارزش شركت و به نوعی دیگر بر هزینه سرمایه می پردازد. اهرم مالی به كاربرد منابع و وجوهی كه برای شركت هزینه ثابت مالی ایجاد میكند، اشاره دارد. هر چه اهرم مورد استفاده میزان بدهیها و سهام ممتازی كه برای شركت هزینه ثابت ایجاد میكند بیشتر باشد؛ ریسك مالی بیشتر می شود. ریسك ناشی از تغییرات اهرم تقریباً در كنترل مدیریت است. به دلیل تا ثیر اهرم بر سودآوری و ارزش شركت، یک مدیر باید اطلاعات كافی از نحوه محاسبه و ارزیابی اهرم داشته باشد(بیدگلی و جولا، 1388). بازار سرمایه در ایران یک بازار ناشناخته است. در این بازار روزانه هزاران سرمایهگذار پول خود را به امید دستیابی به ثروت بیشتر سرمایه گذاری مینمایند. در این میان برخی به هدف خود دست مییابند و برخی دیگر سرمایه خود را از دست میدهند. شناخت کلی از بازار و بازار بورس اوراق بهادار از جنبهها و زوایای مختلف می تواند ضمن پیش بینی بهتر آینده این بازار و تغییرات آن ریسک سرمایه گذاری را کاهش داده و یا بازده بیشتر به دست آورد.
تئوری ساختار سرمایه دو مدل رقیب را برای تصمیم گیری های تأمین مالی شرکتهای سهامی ارائه میدهد، مدل توازنی و مدل ترجیحی. در مدل توازنی، شرکتها اهرم بهینه را با برقراری توازن میان منافع و هزینه های بدهیها شناسایی می کنند. اما در مدل ترجیحی، شرکتها تأمین مالی را ابتدا با سود انباشته، سپس با بدهیها و در نهایت با اوراق سهام انجام میدهند(رودپشتی و همکاران، 1385).
پژوهشات تجربی نتایج متناقضی را در مورد چگونگی انتخاب ساختار سرمایه برای شرکتها ارائه میدهد. در این راستا این پژوهش در پی بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر تغییرات اهرم مالی شرکتها میباشد.
یافته های پژوهشهای داخلی و خارجی ما را به این سؤال هدایت کرد که؛ چه عوامل مهمی در ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مؤثر هستند و آیا رابطهای بین اطلاعات یک شرکت با تعیین ساختار سرمایه آن وجود دارد؟ در این پژوهش، با توجه به این که در پی بررسی سازههای مؤثر و تأثیر اطلاعات گذشته بر ساختار سرمایه میباشیم، برای انتخاب متغیرهای پژوهش جهت
ایجاد فرضیه ها، عوامل تأثیرگذار را از دو بعد بررسی میکنیم.
تعیین ساختار سرمایه هدف و نسبت بدهی هدف، به شکلی که تئوری ساختار سرمایه بیان می کند، در حوزه تئوری دستوری قرار دارد. اما این که چه عواملی باعث انحراف از این هدف می شود را نمیتوان در حوزه تئوری دستوری پاسخ داد، چون این عوامل از دنیای واقعی نشأت میگیرند. پاسخ این نوع سؤالات در حوزه تئوری اثباتی قرار میگیرد که رفتار دنیای واقعی را بررسی می کند(آلن برگر،2002). این پژوهش با بررسی رفتار دنیای واقعی در پی تعیین عوامل تأثیرگذار و متغیرهای مؤثر بر تغییرات اهرم مالی شرکتهای تولیدی استان آذربایجان شرقی میباشد. بنابراین، هدف اساسی این پژوهش را میتوان توسعه آگاهی و دانش لازم درباره رفتار دنیای واقعی در حوزه مالی در ارتباط با ساختار سرمایه بیان نمود.
1-3-اهمیت موضوع:
اكثر مدیران مالی براین امر توافق دارند كه مفهوم اهرم از مهمترین مفاهیم مالی بوده و دارای جایگاه ویژهای در ساختار سرمایه میباشد. همچنین در بازار سهام یكی از مهمترین مباحث، رابطه میان ساختار سرمایه و سودآوری شرکتها است. یکی از مهمترین اهدافی که مدیران مالی برای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران باید در نظر بگیرند؛ تعیین بهترین ترکیب منابع تامین مالی شرکت یا همان ساختار سرمایه بهینه است. از نظر مدیر مالی تعیین رابطه بین هزینه سرمایه، ساختار سرمایه و ارزش کل شرکت اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا میتوان با بهره گرفتن از ساختار سرمایه بر ارزش شرکت تاثیر گذاشت )ولیپور و همکاران،1390، موزیر، 2011؛ سلیم و یادو،2012).
ساختار سرمایه یک شرکت، رابطه بین بدهی و حقوق صاحبان سهام را نشان میدهد. بدهی باعث ایجاد محدودیت برای مدیران می شود در حالی که سرمایه، انعطافپذیری و توان تصمیم گیری را افزایش میدهد. اصولاً استفاده از بدهی در ساختار مالی موجب افزایش بازده مورد انتظار سهامداران می شود اما این امر می تواند افزایش ریسک شرکت را نیز سبب شود. به طور کلی استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکتها، مثل شمشیر دولبه عمل نموده و هم می تواند افزایش ارزش شرکتها را سبب شده و هم موجب کاهش ارزش شرکت گردد )رضایی و پیری، 1390). محیطی که شرکتها در آن فعالیت می کنند محیطی بسیار رقابتی است. پژوهش در زمینه رابطه میان ساختار سرمایه و سودآوری شرکتها نشان داده که ساختار بهینه سرمایه می تواند منجر به افزایش توان رقابتی آنها گردد. همچنین افزایش توان رقابتی، موجب ورود جریان نقدی عملیاتی به داخل واحد تجاری شده و در نتیجه نیاز شرکت به استقراض کاهش یافته و از این رو ساختار سرمایه شرکت نیز بهبود مییابد. بنابراین ساختار سرمایه و عملكرد مالی شرکت برهم تاثیر متقابل دارند)انتونیو و دیگران، 2002). از دیدگاه مدیریت مالی، ساختار سرمایه یكی از مهمترین موضوعاتی است که در دو دهه اخیر به آن پرداخته شده است. امروز درجهبندی شرکتها از لحاظ اعتباری تا حدود زیادی به ساختار سرمایه آنان وابسته است و در واقع مبنای تولید و ارائه خدمات، به نحوه تامین و مصرف وجوه مالی مربوط می شود. به طورکلی دو تئوری موازنه ایستا و سلسله مراتبی، عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه را تبیین می کنند. یكی از عواملی که بر اساس هر دو تئوری بر ساختار سرمایه تأثیر دارد، سودآوری شرکتها است. براساس تئوری موازنه ایستا مزیت مالیاتی بدهی، ارزش شرکت بدهیدار را افزایش میدهد. از سوی دیگر، هزینه های ورشكستگی احتمالی به واسطه عدم ایفای به موقع تعهدات، ارزش شرکت )بدهیدار) را کاهش میدهد. لذا ساختار سرمایه شرکت را میتوان به منزله توازن بین مزیتهای مالیاتی بدهی و هزینه های ورشكستگی احتمالی ناشی از بدهی تلقی نمود . از این رو، این دو عامل خنثی کننده یكدیگر )توازن مزایا و مخارج ناشی از بدهی( به استفاده بهینه از بدهی در ساختار سرمایه منجر می شود. تئوری سلسله مراتبی بیان می کند که شرکتها در تأمین منابع مورد نیاز خود سلسله مراتب معینی را طی می کنند. شكلگیری این سلسله مراتب، نتیجه یا پیامد عدم تقارن اطلاعات است. طبق این تئوری در مواردی که بین مدیران و سرمایه گذاران برون سازمانی عدم تقارن اطلاعاتی وجود داشته باشد مدیران، تأمین مالی از محل منابع داخل شرکت را به منابع؛ خارج از شرکت ترجیح میدهند. بر اساس این تئوری شرکتهای سودآور کمتر استقراض می کنند )باقرزاده، 1382؛ نمازی و حشمتی، 1386). مدیران مالی شرکتها با توجه به ارتباط تنگاتنگ بین ساختار سرمایه با سودآوری و ارزش شرکت، در صدد دستیابی به ترکیب بهینه منابع تأمین مالی یا ساختار بهینه سرمایه میباشند)احمدزاده و همكاران،1384).
1-4- اهداف تحقیق:
1-4-1- هدف كلی:
هدف از این تحقیق، تبیین رابطه عوامل موثر بر ساختار بهینه سازی سرمایه و تاثیر آن بر سودآوری شرکتهای تولیدی استان آذربایجان شرقی میباشد.
1-4-2- اهداف جزئی:
-Huang G, and Song
-Scott D. F, and Johnson D. J.
بر اساس مدل های سنتی رفتار هزینه ، همانطور که در کتابهای درسی حسابداری نشان داده شده است ، هزینه ها با توجه به تغییرات در سطح فعالیت یک شرکت به صورت ثابت یا متغیر در نظر گرفته می شود .(گریسون و همکاران 2009).
با این تعریف ، حداقل در کوتاه مدت ، هزینه های ثابت مستقل از سطح فعالیت هستند و در مقابل هزینه های متغیر معمولاً به عنوان تغییر متغیر و یا حتی متناسب با تغییرات در فعالیتها در نظر گرفته می شود . این به معنی آن است که میزان تغییر در هزینه های متغیر تنها به تغییر در سطح فعالیت بستگی دارد . به هر حال بیش از دو دهه ی گذشته ، تعداد رو به افزایش از مطالعات تحقیقاتی حسابداری ، پاسخ هزینه نامتقارن به تغییرات در سطح فعالیت را مستند کرده است . در این مطالعات ، میزان افزایش در هزینه ها هنگام افزایش سطح فعالیت ، بیشتر از میزان کاهش در هزینه ها هنگام کاهش سطح فعالیت است .اندرسون و همکارانش(2003)اولین کسانی بودند که به طور کامل این رفتار نامتقارن هزینه را تجزیه و تحلیل کردند . آنها (و محققان بعد از آنها) این رفتار نامتقارن را چسبندگی هزینه نامیدند.
این مطالعات تجربی بر روی رفتار هزینه های فروش ، عمومی و اداری متمرکز هستند . اندرسون و همکارانش مدل جایگزینی را معرفی کردند که در آن هزینه ها به طور خودکار و همزمان با تغییر درسطح فعالیت ، تغییر پیدا نمی کنند ، بلکه در آن چسبندگی هزینه ها به این علت رخ میدهند که مدیران ، منابع مرتبط با فعالیتهای عملیاتی را به طور عمدی تعدیل می- کنند. که البته این موضوع انحرافی است از مدلهای کتابهای درسی سنتی رفتار هزینه.آنها دو علت اصلی رفتار چسبنده را شناسایی کردند که در قسمتهای بعدی این دلایل تشریح خواهند شد . از سال 2003 طیف گسترده ای از مطالعات تحقیقاتی حسابداری در مورد مفهوم چسبندگی هزینه انجام شده است که حجم بسیار کمی از آنها به موضوع چسبندگی هزینه ی حسابرسی پرداخته اند . به همین دلیل آگاهی ازعوامل مؤثر بر حق الزحمه ی حسابرسی و رفتار نامتقارن این هزینه هم برای صاحبکار و هم برای حسابرس مفید خواهد بود .
برای بسیاری از صاحبکاران هزینه ی حسابرسی در خور توجه است . اگرچه ممکن است در شرکتهای بزرگ با حجم نقدینگی بالا یا برخی شرکتهای دولتی توانایی پرداخت این هزینه به راحتی میسر باشد ، لیکن در اکثر شرکتهای تجاری یا آنهایی که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیستند ، رقم هزینه می تواند بسیار با اهمیت و سنگین باشد . هزینه ای که ناگزیرند آن را پرداخت کنند . در نتیجه از منظر صاحبکار ، با شناخت عوامل مؤثر بر میزان حق الزحمه ی حسابرسی ، هم با مذاکره و چانه زنی بر سر آنها و هم با کنترل این عوامل در داخل سازمان می توان موجبات کاهش چنین هزینه ای را فراهم آورد و تحمل آنرا آسانتر نمود . حسابرسان با دانستن این عوامل می توانند خدمات خود را به شکل مناسبی قیمت گذاری کنند و از قیمت گذاری غیر رقابتی حسابرسی و در نظر گرفتن آن به عنوان یک کالای همگن که استقلال و کیفیت حسابرسی را به خطر می اندازد ، جلوگیری کنند . (نیک بخت و تنانی 1389)
با توجه به آنچه گفته شد شالوده ی مدل هزینه یابی سنتی که همان تناسب بین هزینه ها و سطح فعالیت می باشد ، همیشه برقرار نیست و برآورد هزینه بدون در نظر گرفتن چسبندگی هزینه ها گمراه کننده خواهد بود در نتیجه مدیران می بایست دلایل خود را برای چسبندگی هزینه ارزیابی کنند. همچنین صاحبان شرکتها با مشخص شدن چسبندگی هزینه می توانند تحلیل کنند که آیا مدیران باعث وارد آمدن هزینه به بنگاه می شوند یا خیر (مدیروس و همکاران-2004). علاوه بر آن درک بهتر از نحوه ی تغییر هزینه ها نسبت به نوسانات فروش برای حسابرسان جهت تعیین حق الزحمه ی حسابرسی و همچنین در بهبود اجرای رویه های تحلیل کارگشا خواهد بود . با توجه به نکات فوق بررسی و مطالعه ی بیشتر در خصوص چسبندگی هزینه ها در حوزه ی حسابرسی و حسابداری لازم به نظر می رسد .
1-2) بیان مسئله
در مرحله ی برنامه ریزی ، کنترل و بودجه بندی ، مدیران به اطلاعاتی مبتنی بر پیش بینی هزینه ها جهت پیش بینی سطح فروش ، نرخ گذاری محصولات و در نهایت پیش بینی سود نیاز دارند.آنها برای اهداف برنامه ریزی و کنترل باید از گرایش های هزینه ، یعنی چگونگی تغییرات هزینه ها آگاه شوند.گرایش هزینه ها به چگونگی واکنش هزینه ها دربرابر تغییر در سطح فعالیت اشاره دارد.به عبارت دیگر گرایش هزینه مدلی است که براساس آن یک هزینه ی مشخص نسبت به تغییر در سطح فعالیت واکنش نشان میدهد . در ادبیات حسابداری و در مدل های سنتی رفتار هزینه ، گرایش هزینه ها به صورت ثابت و متغیر در نظر گرفته میشود . هزینه هایی که از سطح فعالیت مستقل می باشند جزء هزینه های ثابت در نظر گرفته خواهند شد اما هزینه هایی که به صورت خطی و متناسب با تغییرات حجم فعالیت تغییر خواهند کرد جزء هزینه های متغیر دسته بندی می شوند .در نتیجه مدیران برای برنامه ریز ی ، کنترل و بودجه بندی صرفاً بر اساس طبقه بندی سنتی در حسابداری مدیریت و حسابداری صنعتی(یعنی هزینه های ثابت و متغیر) اقدام به پیش بینی هزینه ها می کنند .بر همین اساس افزایش در حجم تولید باعث افزایش در هزینه های متغیر خواهد شد که این میزان افزایش بر اساس هزینه های واقعی سالهای گذشته به علاوه ی درصدی تورم و یا افزایش در نرخ هزینه ها خواهد بود که در صورت کاهش در حجم فعالیت مدیران انتظار دارند به میزان حجم کاهش به همان نرخ افزایش ، هزینه های متغیر کاهش یابد . اما در واقعیت ، نتایج با پیش بینی های صورت گرفته مغایر است و برخی تصور می کنند که پیش بینی ها غیر صحیح بوده است . در تصمیمات مربوط به خرید یا ساخت محصول وهمچنین در قبول سفارشات جدید نیز ، هزینه ها به ثابت و متغیر طبقه بندی می شوند که این نوع طبقه بندی نیز باعث بروز مشکلات اساسی برای شرکتها خواهد شد . چرا که مدیران و حتی کارکنان مالی و برنامه ریزی شرکتها آگاهی کافی از هزینه های چسبنده و ماهیت این هزینه ها و حتی نحوه ی محاسبه ی آنها ندارند . در صورتی که اگر این افراد از هزینه های چسبنده و نوع محاسبه ی آن آگاهی داشته باشند به راحتی به این موضوع اشراف پیدا می کنند که سفارشی که از دید آنها سود آور بوده ، چه بسا تبدیل به سفارشی زیان ده شده است.
هنگام تعطیلی كارخانه و یا خط تولید نیز این هزینه ها و طبقه بندی آنها می تواند باعث بروز مشكلاتی برای مدیریت شود . چرا كه هزینه ی چسبنده باعث خواهد شد هنگام كاهش حجم تولید، كل هزینه ها با همان نرخ هزینه های متغیر كاهش نیابد ، در صورتی كه مدیریت میزان كاهش هزینه ها را برابر با نرخ هزینه متغیر در حجم كاهش یافته به علاوه ی مقداری از كاهش هزینه های ثابت پیش بینی خواهد نمود. اما در واقعیت به خاطر چسبندگی هزینه ها و هزینه های چسبنده كه مانع از كاهش هزینه ها هنگام كاهش سطح فعالیت ، به همان
میزان افزایش هزینه ها هنگام افزایش در سطح تولید می شود میزان كاهش هزینه ها كمتر از پیش بینی صورت گرفته خواهد شد كه این مورد حتی می تواند منجر به عدم تحقق برنامه و شكست پیش بینی ها شود و در شرایط حادتر و بحرانی تر منجر به مشكلات نقدینگی و عدم توانایی مدیریت در پرداخت هزینه ها شود. در واقع شرکتهای دارای هزینه های چسبنده تر در مقایسه با شرکتهای دارای هزینه های با چسبندگی کمتر ، کاهش سود بیشتری در زمان کاهش سطح فعالیت ها دارند . علت این مسئله آن است که هزینه های چسبنده تر منجر به تعدیل کمتری در هزینه ها و همین طور زمان کاهش فعالیت ها می شوند که در نتیجه منجر به کاهش بیشتری در سود خواهد شد .
علاوه بر توضیحاتی که در بالا در مورد چسبندگی هزینه های حسابداری به آنها اشاره شده ، موضوع جدیدی از چسبندگی مطرح شده با عنوان چسبندگی هزینه ی حسابرسی . اهمیت بررسی هزینه ی حسابرسی و حق الزحمه های برآوردی حسابرسان به خصوص در سالهای اخیر و پس از تشکیل جامعه ی رسمی حسابداران ایران در کشور ما بیشتر دیده می شود ، زیرا پس از تشکیل جامعه ، انحصار بازار کار حسابرسی شکسته شده و رقابت شدید ی بین حسابرسان به وجود آمده است .رویدادی که مدتها قبل در اغلب کشورهای پیشرفته ی پیشرو در صنعت حسابداری اتفاق افتاده است . در واقع از اوایل دهه ی هفتاد میلادی تا اوایل سال 2000 میلادی ، تمرکز اکثر مؤسسات حسابرسی بر رشد خود بوده است تا بر ارزشهای حرفه ای . شرکای مؤسسات حسابرسی برای یافتن مشتریان جدید ، حفظ مشتریان موجود و خدمات مشاوره ، تحت فشار زیادی قرار گرفته اند و عدم تحقق این اهداف توسعه ای در مؤسسات حسابرسی ، عواقب بدی از جمله برکناری از کار را برای آنان در پی داشته است . به عبارت دیگر ، می توان گفت در بیست سال اخیر ، حرفه ی حسابرسی تغییرات سریع و در خور توجهی داشته است . کاهش مقررات در بازار کار حسابرسی ، به مؤسسات حسابرسی اجازه داد بیشتر اهداف اقتصادی را دنبال کنند و در جست و جوی رشد درآمد خود و کاهش هزینه های خود در هر کار حسابرسی باشند و در واقع کیفیت کار حسابرسی را در اولویت های بعدی قرار دهند. در چنین وضعیتی حسابرسی موفق خواهد بود که بتواند با توجه به ویژگی های واحد مورد رسیدگی ، بهترین برآورد را از حق الزحمه ی خود داشته باشد تا ضمن حفظ کیفیت کار ، آنرا با حداقل هزینه انجام دهد .(نیک بخت و تنانی 1389)
همچنین مدیران ، حسابداران و کارکنان مالی یک واحد تجاری می بایست علاوه بر آگاهی یافتن از چسبندگی های هزینه های حسابداری ، از چسبندگی هزینه ی حسابرسی آگاهی یابند و توانایی تحلیل این گونه چسبندگی هزینه را داشته باشند تا در مواقعی که تشخیص می دهند که حق الزحمه های حسابرسی به ضرر واحد تجاری است ، به مؤسسه ی حسابرسی در مورد حق الزحمه ی حسابرسان تذکر داده و در مواقع ضروری اقدام به تعویض و تعدیل مؤسسه ی حسابرسی و حسابرسان نمایند. در واقع و به طور بهتر مدیران و کارکنان مالی واحد تجاری با آگاهی یافتن از مسائل مربوط به چسبندگی هزینه ی حسابرسی از قیمت گذاری خدمات حسابرسی آگاهی پیدا خواهند کرد و از رقابت موجود در خدمات حسابرسی مطلع می شوند. (ویلِرس و همکاران- 2014). در ادامه توضیحی که درباره ی چسبندگی هزینه ذکر شد می توان گفت قیمت های چسبنده قیمتهایی هستند که بلافاصله با تغییر در شرایط تغییر پیدا نمی کنند. بنابراین هزینه های حسابرسی را می توان به عنوان چسبنده توصیف کرد اگر با وجود تغییر در شرایط ثابت بمانند و یا اگر به دلیل تغییر در شرایط حسابرسی، کمتر از آنچه مورد انتظار است تغییر پیدا کنند.
با توجه به آنچه گفته شد ، همیشه تناسب بین هزینه ها و سطح فعالیت ، وجود ندارد. علاوه بر آن ، در حوزه ی حسابرسی نیز همیشه این تناسب بین حق الزحمه های حسابرسی و مدل هزینه ی حسابرسی وجود ندارد . در نتیجه برآورد رفتار هزینه حسابرسی و حسابداری، بدون در نظر گرفتن چسبندگی هزینه گمراه کننده خواهد بود . آگاهی از رفتار هزینه برای حسابداران ، حسابرسان ، پژوهشگران و تمامی کسانی که با حوزه ی مدیریت ، حسابداری و حسابرسی در ارتباط هستند دارای اهمیت است. بنابراین درک بهتر از نحوه ی تغییر و رفتار هزینه ها نسبت به عوامل متعددی که در شرکت وجود دارد و آگاهی از چسبندگی هزینه ها برای کلیه ی افراد از جمله مدیران ، صاحبان شرکت ها ، حسابداران و حسابرسان تحلیل مفیدی خواهد بود .بنابراین با توجه به اهمیت هزینه- های اداری، عمومی و فروش و همچنین حق الزحمه های حسابرسی در ساختار هزینه ای شركت ها ، در این پژوهش چگونگی رفتار این هزینه ها نسبت به تغییرات عوامل مختلف از جمله تغییر در مدل هزینه ی حسابرسی ، نرخ تورم ، تعداد کارکنان و تغییرات فروش مورد بررسی قرار گرفته می- شود . بدون تردید آگاهی از نتایج این پژوهش در ارزیابی دقیقتر عملكرد مالی، پیش بینی سودآوری شركت ها و تصمیم گیری دقیتر مدیران مهم است .
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق
پس از اینکه بورس اوراق بهادار تهران در سال 1369 فعالیت خود را از سر گرفت ، این آغاز مجدد فعالیت با برنامه ی اول توسعه ی اقتصادی همزمان شد . این همزمان شدن باعث رونق مجدد بورس اوراق بهادار گردید . به تدریج بورس جایگاه مهمی در اقتصاد ایران پیدا کرد به طوری که شاخص بورس امروزه از حساسیت قابل توجهی برخوردار شده است و باعث ورود سرمایه گذاران به آن شده است (سینایی وهمکاران -1384-ص 60 و 61). همچنین ورود مستمر منابع و نقدینگی به بازار سرمایه عامل مهمی در رشد و بقای این بازار به حساب می آید. اگر سرمایه گذارانی که به بورس آمده اند ، منابع و پس اندازهای خود را از دست بدهند ، دچار بی اعتمادی به بازار سرمایه خواهند شد و در نهایت تمایل به خروج از این بازار پیدا می کنند. در واقع سرمایه گذاران بر اساس پیش بینی های شرکت از سودهای آتی و گزارشهای حسابرسان در مورد درست و دقیق بودن حسابهای یک شرکت اقدام به خرید سهام و سرمایه گذاری می کنند . در نتیجه مدیران برای آنکه بتوانند سرمایه گذاران بیشتری را جذب شرکتهای خود کنند ، ناگزیر به پیش بینی هزینه ها اعم از حسابداری و حسابرسی خواهند بود . اما مدیران برای پیش بینی هزینه ها به اطلاعاتی نیازمندند که این اطلاعات ممکن است به صورت کامل از صورتهای مالی قابل دریافت و حصول نباشد . حال که احتمال عدم دستیابی به اطلاعات از طریق صورتهای مالی محتمل است ، آگاهی از رفتار هزینه می تواند مدیران را در این امر یاری و کمک نماید . آگاهی از رفتار هزینه برای حسابداران و حسابرسان ، محققین ، سرمایه گذارانی که تمایل به سرمایه گذاری در شرکتی را دارند و تمام کسانی که با حوزه ی مدیریت در ارتباطند و تغییرات در هزینه ها را بر حسب تغییرات در سطح فعالیت و یا بر حسب تغییرات در سطح حق الزحمه های حسابرسی ارزیابی ارزیابی می کنند دارای اهمیت است . به طور کلی می توان اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش را در این دانست که شرکتها به طور کلی به عنوان سرمایه پذیر ، افراد جامعه به عنوان سرمایه گذار و حسابرسان به عنوان پلی ارتباطی میان آنها جهت انجام امورات مربوط به سرمایه پذیر ، پیش بینی سود، سرمایه گذاری ، تعیین حق الزحمه و غیره به آگاهی در مورد چگونگی رفتار هزینه نیازمندند و تحلیل در مورد چسبندگی هزینه میتواند پاسخگوی نیازهای آنها باشد.
1-4) هدف و سؤالات تحقیق
یکی از مناقشات اصلی حرفه ی حسابرسی در حال حاضر تعیین حداقل نرخ حق الزحمه ی حسابرسی و نوع رفتار این هزینه و عکس العمل صاحبکاران در مقابل حق الزحمه هاست . بنابراین درک نحوه ی تعیین حق الزحمه ی حسابرسی و آگاهی از رفتار این هزینه برای حسابرسان و علی الخصوص برای صاحبکاران دارای اهمیت است . علاوه بر آن الگو و رفتار هزینه ، نظر حسابداران مدیریتی که در زمینه ی تصمیم گیری و کنترل فعالیت می کردند را به خود جلب نموده است . نتایج کنونی نشان می دهدکه امروزه مدیران در جستجو و مطالعه ی عوامل اثر گذار بر رفتار هزینه در زمینه های حسابداری و حسابرسی می باشند . در نتیجه این پژوهش حیطه ی مطالعه و بررسی رفتار هزینه را توضیح و بسط خواهد داد و هدف آن بررسی رفتار چسبندگی هزینه ها بر حسب انواع هزینه های عملیاتی و حق الزحمه حسابرسی و با توجه به عوامل مختلف از جمله تغییر در مدل هزینه ی حسابرسی ، تعداد کارکنان واحد تجاری ، تورم و غیره خواهد بود .
سوالاتی که در این تحقیق به وجود می آید شامل سوالاتی به شرح زیر خواهد بود :
1-Anderson .M , Banker R , Janakiraman S
1- Garrison.R., Noreen.E.,Brewer.P
1-Medeiros O.R, Costa P.S
1-De Villiers.C,Hay.D,Zhizi J.Z