وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه بررسی رابطه اندازه موسسات حسابرسی و مدیریت سود مبتنی برجریان نقدی

 
تاریخ: 04-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

امروزه مدیریت سود یكی از موضوعات بحث برانگیز و جذاب در پژوهش­های حسابداری به شمار می­رود. به دلیل این كه سرمایه ­گذاران به عنوان یكی از فاكتورهای مهم تصمیم ­گیری به رقم سود توجه خاصی دارند، این پژوهش­ها از جنبه رفتاری، اهمیت خاص خود را دارد. پژوهش­ها نشان داده است كه نوسان كم و پایدار سود، حكایت از كیفیت آن دارد. به این ترتیب، سرمایه ­گذاران با اطمینان خاطر بیشتر در سهام شركت­هایی سرمایه ­گذاری می­كنند كه روند سود آنها باثبات­تر است. هنگامی كه شركت ها در وضعیت نامطلوب اقتصادی تحت فشار فزاینده قرار می گیرند، مدیران آن ها از واحد حسابداری درخواست می­نمایند كه سطر آخر صورتهای مالی (یعنی سود)را بهبود بخشند، و بدین وسیله محتوای اطلاعاتی آن را تغییر دهند.
مدیریت جهت دستكاری داده ­ها به كار می­رود. به­عنوان مثال، هموار نمودن سود برای كسب اطمینان بیشتر سرمایه ­گذاران از پایداری سود، نمونه ­ای از دستكاری داده ­ها محسوب می­ شود. این قبیل اقدامات ممكن است داده ­های موجود در صورت­های مالی را به میزان قابل ملاحظه­ای تحت تأثیر قرار دهد. راه­های مختلفی وجود دارد كه طی آن می­توان از ثبت­های دفتری در جهت مدیریت سود استفاده كرد. در بیشتر زمانها از ثبت­های نامشروع در دفترهای حسابداری به منظور سرپوش گذاشتن بر سوءاستفاده­های مالی استفاده می­ شود، در سایر مواقع از ثبتها به عنوان ابزاری برای مدیریت سود استفاده می­ شود. مدیریت شركت در هنگام اعمال مدیریت سود، آشكارا می­داند كه هدف از این كار، نگهداری از منافع شركت در مقابل صاحبان سود می­باشد. حتی در موارد دیگر مدیریت سود به منظور كسب پاداش اختصاص یافته به مدیران به علت نگهداری هر چه بیشتر از شركت در برابر صاحبان سود است.
 
 

 

1-2-بیان مساله

 

امروزه مدیریت سود یكی از موضوعات بحث برانگیز و جذاب در پژوهش­های حسابداری به شمار می­رود. به دلیل این كه سرمایه ­گذاران به­عنوان یكی از فاكتورهای مهم تصمیم ­گیری به رقم سود توجه خاصی دارند پژوهش­ها نشان داده است كه نوسان كم و پایدار سود، حكایت از كیفیت آن دارد. به این ترتیب، سرمایه ­گذاران با اطمینان خاطر بیشتر در سهام شركتهایی سرمایه ­گذاری می­كنند كه روند سود آنها باثبات­تر است. هنگامی كه شركت­ها در وضعیت نامطلوب اقتصادی تحت فشار فزاینده قرار می­گیرند، مدیران آن­ها از واحد حسابداری درخواست می­نمایند كه سطر آخر صورت­های مالی(یعنی سود) را بهبود بخشند، و بدین وسیله محتوای اطلاعاتی آن را تغییر دهند. یكی از روش­هایی كه گاهی اوقات برای آرایش اطلاع­رسانی وضعیت مطلوب شركت­ها مورد استفاده قرار می­گیرد، مدیریت سود می­باشد. مدیریت سود به مداخله عمومی مدیریت در فرایند تعیین سود كه غالباً در راستای اهداف دلخواه مدیریت می­باشد، اطلاق می­گردد مدیریت­سود روشی است كه توسط مدیریت جهت دستكاری داده ­ها به كار می­رود (نوروش و همکاران، 1384، ص166 ـ 165).
یکی از عامل­هایی كه در مدیریت سود شركت­ها مؤثر است، اندازه شركت­هاست. هرچه شركتی بزر گ­تر باشد، بیشتر زیر ذره­بین سیاست قرار دارد (بیشتر مورد توجه دولت و عموم قرار دارد)، زیرا نقش تعیین­كننده­ای در اقتصاد كشور بازی می­كند. یكی از مثال­های بارز این

پایان نامه

 مورد، شركت مایكروسافت در ایالات متحده آمریكاست كه مشكلاتی با تشكل­های قانونی این كشور دارد. البته نباید از نظر دور داشت كه متغیر “اندازه شركت” می ­تواند نشان­دهنده تأثیرهای دیگری به غیر از حساسیت سیاسی باشد. برای مثال شركت­های كوچكتر، دارای ویژگی­هایی نظیر خطرپذیری كمتر هستند، كه به میزان زیادی متفاوت ازویژگی حساسیت­سیاسی است(گوان، 2001، به نقل از نوروش و همکاران،1384،ص167).

 شرکت­های بزرگ دارای تنوع فعالیت می­باشند، این تنوع فعالیت به سودآوری آنها کمک خواهد کرد وهمچنین شرکت­های بزرگ به دلیل اعتباری که در بازارهای جهانی سرمایه دارند، وجوه مورد نیاز خود را با بهره کمتری تأمین خواهند کرد حال هرچه شرکت کوچکتر باشد دسترسی به بازارهای سرمایه برای آنها مشکل­تر است، در این بازارها اعتبار کمتری با بهره­بالا برای آنها قائل می­باشند. اندازه شرکت اغلب به عنوان نماینده­ای که بیانگر اطلاعات قابل دسترس در بازار می­باشد مورد استفاده قرار گرفته است. اطلاعات شرکت­های بزرگ در بازار سرمایه بیشتر در دسترس هستند تاشرکتهای کوچک(کرباسی­یزدی و همکاران، 1389، ص50).
بعضی مطالعات نشان می­ دهند که در بررسی روابط مقطعی، رابطه بین سودآوری و بازده در طول زمان کاملا ناپایدار است؛ یعنی سود حسابداری فاقد این قابلیت است که به پیش ­بینی بازده­های آتی سهام کمک کند. برای فائق آمدن بر این مشکل بسیاری از محققان توانایی متغیرهای دیگر غیر از سودآوری را برای بهبود مدل سودآوری و بازده اولیه آزمون کردند. یکی از این متغیرها که توجه محافل دانشگاهی را به خود معطوف کرد، اندازه شرکت بود که معمولا به صورت ارزش بازار شرکت تعریف می شود. این استنباط وجود دارد که شرکت­های کوچکدارای میانگین رشد سودآوری بالایی هستند. بنابراین انتظار می­رود در تغییرات سود شرکت­های کوچک قیمت سهام منظور گردد. از سوی دیگر، شرکت­های بزرگ میانگین رشد سودآوری کمی دارند. معمولا تغییر مهمی درسودآوری آن­ها انتظار نمی­رود و منتشر شدن اطلاعات ممکن است بر تغییرات قیمتی سهام اثر کمی داشته باشد. البته وجود کانال­های مختلف اطلاع رسانی نیز ممکن است توجیهی برای این موضوع باشد. به علاوه بعضی از پژوهشگران قابلیت تعمیم یافته­ های مربوط به اندازه شرکت را در چارچوب چرخه عمر شرکت بررسی کرده ­اند. تئوری­های مالی ادعا می­ کنند که به طور میانگین شرکت­ها در مراحل اولیه چرخه عمر، رشد و سودآوری بالایی دارند. ازسوی دیگر اندازه بزرگ و رشد سودآوی کم و حتی منفی ویژگی شرکت­هایی می­باشد که درمراحل پایانی چرخه­عمر هستند(رحمانی و همکاران،1388،ص3 ـ2).
اندازه شركت در مطالعات متعدد نمایانگر جنبه­ های مختلفی از شركت است. اندازه شركت می ­تواند نمایانگر اهرم شركت باشد. اهرم عبارت ازوجود هزینه­ های ثابت در فهرست هزینه­ های شركت است. اهرم عملیاتی برهزینه­ های ثابت عملیاتی شركت (همه هزینه­ های ثابت غیر از بهره بدهی­ها) متكی است و اهرم مالی بر هزینه­ های ثابت مالی از قبیل بهره یا سود ثابت وامها متكی است. اهرم عملیاتی و مالی وسیله دستیابی به سود بیشتر است. اندازه شركت می ­تواند نمایانگر برتری رقابتی باشد. از آنجایی كه سهم بیشتر از بازار نیاز به تولید و فروش بیشتر دارد لذا داشتن منابع مالی كافی و اندازه بزرگتر می ­تواند شركت را در تولید بیشتر و صرف هزینه­ های تولید و بازاریابی بیشتر یاری كند تا بتواند مزیتهای رقابتی ایجاد نماید. اندازه شركت می ­تواند نمایانگر توانایی مدیریت و كیفیت طرح­های حسابداری باشد. توسعه اندازه شركت نشانگر مدیریت قوی است كه با بهره گرفتن از طرحهای حسابداری سعی در افزایش منابع اقتصادی شركت داشته باشد (پارساییان ،1381).
 اندازه شركت می ­تواند نمایانگر كارائی اطلاعاتی باشد. معمولاً شركتهای بزرگتر توجه بیشتری از تحلیلگران و سرمایه ­گذاران می­باشند به­همین جهت اطلاعات حسابداری فرایند كاراتری در شركتهای بزرگتر دارند. بالاخره اندازه شركت می ­تواند نمایانگر میزان ریسك كلی شركت باشد. توان مالی بیشتر می ­تواند سبب كاهش ریسك كلی شركت شود زیرا شركتهای بزرگتر در معرض ایمنی عمومی بیشتری می­باشند، زیرا از نظر تحلیلگران مالی، شناخته شده­تر هستند (موسس ،1387).
مشاركت بین مدیریت سود و اندازه شركت مورد توجه برخی از تحلیلگران حسابداری بوده است. موسِس اعتقاد دارد با توجه به ابهام­هایی كه پیش ­بینی سود را دربر گرفته است فقط مدیرانی می­توانند موفق باشند كه كیفیت سود آنها بالا باشد. همچنین در آزمون خود نتیجه ­گیری می­كند كه شركتهای بزرگ­تر به علت این كه نزد تحلیل­گران شناخته شده­تر هستند انگیزه كمتری جهت هموارسازی سود دارند. آلبرت و ریچاردسون نیز اندازه شركت را همراه با نوع صنعت (محوری و پیرامونی) در رابطه با مدیریت سود مورد آزمون قرار داده و نتیجه می­گیرند كه شركتهای صنایع بخش محوری كه اندازه بزرگتری دارند سود هموارتری نسبت به شركتهای بزرگ بخش صنایع پیرامونی دارند. به طور كلی محققینی كه روی اندازه شركت تمركز كرده­اند سؤالشان این بود كه آیا شركتها با اندازه­ های مختلف عكس­العمل­های متفاوتی را نسبت به هموارسازی و مدیریت سود نشان می­دهند(شورورزی و پهلوان،1389،ص71). براین اساس در این پژوهش در نظر داریم تا به بررسی رابطه اندازه موسسات حسابرسی و مدیریت  سود مبتنی برجریان نقدی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بپردازیم.

 

1-3-هدف کلی تحقیق:

 

بررسی رابطه اندازه موسسات حسابرسی و مدیریت  سود مبتنی برجریان نقدی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه بررسی رابطه اعتماد بیش از حد مدیریت و حق الزحمه حسابرسیپایان نامه بررسی رابطه بین افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی و هزینه سرمایه: نقش تمایلات ذینفعان و شفافیت مالی »
 
مداحی های محرم