منظور از بازار در اقتصاد محلی است که در آن به خرید و فروش و عرضه کالا، خدمات و منابع میپردازند. یکی از رایج ترین مدلهای بازار در اقتصاد، بازار رقابت کامل است که در آن فرض بر این است که کالا و خدمات مبادله شده همگن، تعداد خریداران و فروشندگان زیاد، ورود و خروج خریداران و بنگاههای تولیدی و تحرک عوامل آزاد بوده و در این بازار تولیدکنندگان و مصرف کنندگان از اطلاعات کامل و کافی در مورد سطح قیمت، مبادلات جاری و… برخوردارند. با این حال نوشتههای فراوانی در ادبیات اقتصادی قرن بیستم وجود دارد که با تکیه بر رقابت به عنوان یک فرایند، در پی رد فرضهای «رقابت کامل» هستند. برای مثال، اقتصاددانان مکتب اتریشی که در رأس آن ها افرادی، همچون منگر، ویزر و بوم باورک قرار دارند، برای تحلیلهای خود از اصطلاحات مرسوم نظریه رقابت، از جمله «اطلاعات کامل» استفاده نکرده و به جای آن، اصطلاحات جدیدی، همچون «فرض عدم تقارن اطلاعات» را جایگزین کردند. تفاوت در دسترسی به اطلاعات، «عدم تقارن اطلاعات» نامیده میشود که باعث میشود تشخیص کیفیت خوب در مقایسه با کیفیت پایینتر پرهزینه باشد. عدم تقارن اطلاعات سبب انتخاب نامساعد و کاهش کارآیی بازار میگردد (داوودی و همکاران، 1391). اطلاعات ناقص علاوه بر نقض کارایی بازار، می تواند به شرایط انحصاری منجر شود.
بررسی متون اسلامی نشان میدهد، در چارچوب حقوق اقتصاد اسلامی، برای خرید و فروش، اجاره، جعاله و سایر معاملات، قوانین و مقرّراتی تنظیم شده است؛ قوانینی مانند: حرمت ربا، حرمت غش، لزوم معین بودن ثمن و مثمن در بیع، رعایت شرایط عمومی طرفین معامله، رعایت انصاف، تراضی طرفین در خرید و فروش و انواع قراردادها. گفتنی است که بازار، برحسب رعایت و عدم رعایت این قوانین و مقرّرات، به بازار اسلامی نزدیک میشود یا از آن فاصله می گیرد. در کنار این قوانین برخی آموزههای اسلامی نظیر: پرهیز از دروغ گویی و کتمان اطلاعات، بیان عیب کالا و … نیز وجود دارد که همهاین امور، باعث افزایش شفافیت بازار و کاهش عدم تقارن اطلاعات در آن میشود.
در این فصل ابتدا شرح و بیان مساله تحقیق و در ادامه اهمیت و ارزش تحقیق، و پس از آن سؤالات و اهداف تحقیق، به طور مختصر شرح داده میشود.
- شرح و بیان مسأله
بازار را میتوان سازوکاری دانست که خریداران و فروشندگان با تعامل آزاد با قیمت معین در آن به مبادله میپردازند. تحلیل بازار دارای ابعاد گسترده و پیچیده است. انتظارات از بازار به عنوان نقش مبادلاتی، وظیفه نشانهای و سنجش قدرت عاملین در بازار در کنار نقش هوشمندی و تعادلی و عدالت، باعث نظریهپردازیهای متعدد و متفاوتی در زمینه بازار شده است. از سال 1950 به بعد، چهار بازار: رقابت کامل، انحصار کامل، رقابت انحصاری، انحصار دوجانبهیا چند جانبه، محور بحث اقتصاددانان در نظریات خرد و حتی کلان بوده است (پورفرج، 1386). به همین دلیل اهمیت توجه به بازار در قرن حاضر روز به روز در حال افزایش است.
نظامهای مختلف اقتصادی نیز به دلیل جایگاه ویژه بازار و کارکردهای خاص آن در اقتصاد، به ارائه مدلهای متفاوت از بازار پرداخته اند و درصدد یافتن مدلی از بازار هستند که اهداف اقتصادی جوامع را به بهترین شکل محقق سازد. به عنوان مثال، در نظام سرمایهداری، اصلیترین کارکرد بازار، ایجاد کارایی است و بقیه متغیرهای مؤثر در زندگی اجتماعی انسانها مانند رفاه و عدالت حتی تعادل، در قالب کارایی تحقق یافته و تجزیهوتحلیل میگردد. فرض تحلیلی این نظام این است که هر بازار کالا، وقتی در شرایط بهینه پارتو قرار دارد، حتما در شرایط تعادل، عدالت و رفاه هم قرار دارد. نظام سرمایهداری میخواهد با بهینگی، مدلی از بازار رقابتی ارائه و آن را کارآمدترین مدل بازار برای رفاه بشر معرفی کند اما از آنجا که مبانی و فروض آن کمتر قابل تحقق است، میتوان این مدل از بازار را ایدهآل، ولی غیرقابل تحقق دانست (همان). برخی اقتصاددانان با ارائه نظریه شکست بازار، موانع ساختاری را عامل عدم تحقق بازار رقابتی میدانند. بهعلاوه وجود آثار هزینهیا منفعت خارجی، تولید کالای عمومی که استثناناپذیر و غیررقابتیاند، نابرابری ارزش تولیدی با ارزش درآمدی و ظهور انحصار و قدرت بازاری عاملین اقتصادی، صرفههای اقتصادی و انحصار طبیعی، و برخی عوامل دیگر را نارسایی ذاتی بازار در حل این مسائل میشمرند و برخی دیگر از اقتصاددانان مبانی فلسفی نظریه بازار نئوکلاسیکی را نادرست پنداشته و تفسیر جدیدی از بازار و رقابت ارائه میدهند (هایک،1987).
از آنجا که اطلاعات، کالایی عمومی است و در صورت ارائه، همگان از آن استفاده میکنند، تجار و بخش خصوصی انگیزهای برای افشای اطلاعات ندارند. این امر سبب میشود که بازار با نقصان اطلاعات روبهرو شود و سرانجام، انتخاب نامطلوب و مخاطرات اخلاقی ناشی از این امر باعث کاهش کارایی و در برخی موارد شکلگیری بازار انحصاری میگردد.
پدیده عدم تقارن اطلاعات در بازار واقعیتی است که توسط تئوری سنتی نئوکلاسیکها لحاظ نمیگردد، اساس ایده کارکرد دست نامرئی، در بازار رقابت کامل، این است که عاملان بازار دارای اطلاعات یکسانی درباره مشخصات کالای مورد معامله هستند. اما هنگامی که این فرض نقض میشود، منافع بالقوه، در مبادله و در سایه اطلاعات اضافی ظاهر میشوند و این امر، بهیک موضوع اساسی و قابل بحث تبدیل میشود.
در حالی که توجه به آموزههای اسلامی در بازار اسلامی و معاملات نشان از توجه اسلام به عدم تقارن اطلاعات در اقتصاد دارد، شاید بتوان
گفت که نظام سرمایهداری، فرایند حرکت و تشکل تنظیمی بازار را بر پایه کارایی و تعادل قرار داده و هر بازار بهینه و کارآمد و تعادلی را عادلانه (عدالت مبادلهای و توزیعی) میشمرد؛ اما نظام اسلامی فرایند تنظیمی و پایهای بازار را اخلاق و عدالت قرار داده و هر بازار منطبق با مفاهیم اخلاق و عدالت را بازار کارآمد و تعادلی به حساب میآورد (پورفرج، 1386). پس مبادلات و معاملات در بازار اسلامی عادلانه است و این امر عدم تقارن اطلاعات در بازار را کاهش داده و رضایت از معامله و کارایی بازار را افزایش میدهد، زیرا رساندن اطلاعات درست به خریدار و جلوگیری از احتکار و انحصار و تشویق رقابت و به طور کلی شفاف سازی بازار، از عناصر بالا بردن کارایی است؛ این عناصر در اقتصاد اسلامی مورد تأکید واقع شده است. به عنوان مثال نهی از خلاف واقع گفتن در معامله و نهی از پوشاندن عیب کالاهای مورد معامله در روایات مؤید این حقیقت است.
بنابراین برخی از احکام و آداب تجارت در اسلام که به مسأله اطلاعات در بازار مربوط است میتواند عدم تقارن اطلاعات در بازار را تحت تاثیر قرار دهد. از این رو در پژوهش حاضر محقق بر آن است تا آموزههای اسلامی که میتواند عدم تقارن اطلاعات در بازار را کاهش دهد، استخراج نموده و با دریافت نظر خبرگان مجموعهای معتبر از آموزههای اسلامی موثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار ارائه دهد.
- اهمیت و ارزش پژوهش
بازار به عنوان سازوکار هماهنگی فعالیتهای اقتصادی از جمله داد و ستد کالاها و خدمات شناخته شده و علم اقتصاد نیز با موضوعات متعدد در نهاد بازار نمایان میشود. طبیعی است بدون در نظر گرفتن این نهاد هیچ یک از موضوعات اساسی از جمله عرضه و تقاضا، تعادل و رفاه جایگاه خود را در اقتصاد پیدا نمیکند. با توجه به مدلهای مختلفی که برای بازار وجود دارد، شناخت ویژگیهای بازار بر اساس مبانی اسلام از ضروریات جوامع اسلامی به حساب میآید. تحلیل ویژگیها و کارکردهای بازار یکی از مباحث مهم اقتصاد اسلامی است که کمتر بدان پرداخته شده است.
این ضرورت زمانی بیشتر میشود که غیرواقعی بودن فرضهای بازار رقابت، باعث پیدایش موضوع عدم تقارن اطلاعات در بازار شده و کارایی بازار را زیر سؤال برده است. بعضی از اقتصاددانان معتقدند که عدم تقارن اطلاعات ناشی از عدم کفایت سیستم قیمتها برای ارائه اطلاعات کامل است. بر اساس تحقیق گروسمن، سیستم قیمتها مقداری عدم تعادل داشته و تمامی اطلاعات را منعکس نمی کند (استیگلیتز، 2002، ص 480).
بنابراین عدم تقارن اطلاعات موجب تردید درباره تعادل بازار میشود، چون فرض تعادل، بیانگر این است که افراد در هر لحظه از زمان از سلایق، میزان موجودی انبار و قیمت بازار اطلاع دارند درحالی که اقتصاددانان اذعان دارند که بیشتر بازارها در شرایط رقابتِ ناقص به سر می برند و تعادل والراس، مبنی بر وجود اطلاعات کامل در بازار خیال پردازانه است.
امروزه، مدلهای با اطلاعات ناقص، ابزاری ضروری در جعبه ابزار پژوهشگران اقتصادی بهشمارمیرود و کاربردهای فراوانی، از بازارهای سنتی کشاورزی کشورهای درحال توسعه گرفته تا بازارهای مدرن مالی اقتصادهای توسعهیافته، دارند. پایههای این تئوری در دهه 1970 توسط جرج آکرلوف، مایکل اسپنس و جوزف استیگلیتز بنا نهاده شد. در دهه 1980 مقالات زیادی در زمینهی اقتصاد اطلاعات منتشر شد و اکنون نیز بهیکی از شاخههای علم اقتصاد تبدیل شده است. امروزه پذیرفته شده که بدون ورود عدم تقارن اطلاعات در مدلها، تحلیل اقتصادی، ناقص است (میرجلیلی،1388، ص150). استیگلیتز تأکید میکند که تئوری بازار رقابت کامل بر فضایی کاملاً شفاف بنا شده، ولی جهان خارج و واقعیت از نقص اطلاعات رنج میبرد. یکسان نبودن اطلاعات، افزون بر فرار مالیاتی، موجب نابسامانیهایی در بازارهای مختلف، از جمله پیامد منفی بر بازار کالاهای دست دوم، بازار بیمه و بازار کار و…شده و سبب انتخاب نامساعد، مخاطرات اخلاقی و متضرر شدن کارگران خوب شده، در نتیجه، کارایی بازار را کاهش میدهد.
مطالعات اخیر در زمینه اقتصاد اطلاعات نشان داده اند که، چارهای جز پذیرش عدم تقارن اطلاعات در بازار نیست. اما آنچه جای بحث دارد این است که از طریق چه سازوکارهایی میتوان عدم تقارن اطلاعات در بازار را کاهش داد.
توجه به نصوص شرعی مربوط به بازار اسلامی و احکام واجب مبادلهکنندگان در آن، بیانگر این است که در اسلام فرض بر عدم تساوی اطلاعات دو طرف معامله در بازار است (انیس الزرقا،1383). بازار اسلامی نه تنها کتمان اطلاعات در کالا را به عنوان یکی از اصول به مخاطره افتادن روابط در بازار می داند، بلکه برای جلب اعتماد تأکید زیادی بر بیان آشکار عیوب کالا به طرف مبادله دارد و این عمل را ناشی از کمال ایمان و سالم بودن (شدن) جریان بازار می شمارد. نظام اسلامی با طرح احکام و قوانین مناسب در پی برقرار نمودن تساوی اطلاعات میان دو طرف معامله است.
شواهد تاریخی نشان میدهد که با گذر زمان و بهکارگیری مبانی اسلامی در بازار، بازاری در تمدن اسلامی شکل گرفت که از نظر فیزیکی مغازهها و محلهای کسب قبلهیکدیگر و روبهروی هم بودند، مغازهها کاملا باز و بازارها حرفهای و تعداد خریداران و فروشندگان بسیار بودند، یعنی در کنار احکام و شرایط مربوط به مبادلات در بازار اسلامی، ساختار فیزیکی حاکم بر بازار و چینش آن بهگونهای بوده که ثمرهاش شفافیت است (رجایی،1389، ص93-118).
از این رو، با توجه به نقص مدلهای موجود و غنای منابع و آموزههای اسلامی در زمینه بازار، شناسایی و استخراج آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات و ارائه مدلی از بازار اسلامی، به عنوان بازاری کارا با کمترین عدم تقارن اطلاعات، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
- اهداف پژوهش
- شناسایی آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار کالا
- اولویت بندی آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار کالا
- سوالات پژوهش
- آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار کالا کدام اند؟
- اولویت هر یک از آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات در بازار کالا چیست؟
- قلمرو پژوهش
پژوهش حاضر در حوزه آموزههای اسلامی مؤثر بر کاهش عدم تقارن اطلاعات صورت گرفته است و منابع مرتبط با این موضوع جهت استخراج مدل مورد استفاده قرار گرفت و نظر متخصصین مربوط بهاین حوزه نیز جهت تایید مدل دریافت گردید.
[1] Compelet information
[2] Asymmetry Information
[3] Incompelet Information
[4] Hayek
[5] Stiglitz
[6] Akerlof
[7] Spence
فرم در حال بارگذاری ...