وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه توازن مالکیت، کارایی نظارتی مدیران مستقل و کیفیت پیش بینی عواید توسط مدیریت

 
تاریخ: 04-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی


برای کاهش مسائل نمایندگی، ساز و کارهای مختلفی در ادبیات مالی مطرح شده که یکی از اصلی‌ترین آن‌ ها، نظام راهبری شرکت می‌باشد. نظام راهبری شرکت بیانگر فرایند نظارت و کنترل بر مدیریت شرکت، برای حصول اطمینان از همسویی عملکرد آن‌ ها با منافع سهام‌داران بوده و مهم‌ترین عناصر آن عبارتند از سهامداران و نحوه مالکیت آن‌ ها (توازن مالکیت)، اعضای هیئت مدیره و ترکیب آن (تعداد مدیران موظف و غیرموظف) می‌باشد(مقدم و مومنی یانسری،1391). ساز و کارهای حاکمیت شرکتی متعددی وجود دارند که می‌توانند در این زمینه مؤثر باشند. یکی از ساز وکارهای مذکور و مهم، انتصاب مدیران غیرموظف (مستقل) در هیأت مدیره می‌باشد. مدیران غیرموظف (مستقل) که تحت تأثیر مدیران داخلی (مدیران اجرایی) شرکت نیستند،می‌توانند با حمایت از منافع سهامداران در برابر فرصت‌طلبی مدیران، به افزایش ثروت سهام‌داران کمک کنند. آن‌ ها در رفع مشکل نمایندگی، به منظور حفظ و نگه‌داری ارزش سرمایه اعتباری‌شان با ایجاد قراردادهای استخدامی مناسب با مدیران، می‌توانند به نحو مؤثری بر رفتار آن‌ ها نظارت کنند(فاما و جنسن، 1983).
اهمیت این پژوهش در این است که از یک جایگزین به سهولت قابل اندازه‌گیری برای میزان کیفیت اطلاعات افشا شده شرکت های مورد بررسی استفاده خواهد کرد تا کارایی نظارتی مدیران مستقل را در شرکت‌هایی با ساختارهای مالکیت متغیر، امتحان کند.
 
1-2- بیان مسئله
مطالعات در مورد پیش بینی های اختیاری مدیریت اغلب مفروض می انگارند که اگر مدیران خواستار به حداکثر رساندن ارزش شرکت برای سهامداران باشند، آن ها باید پیش بینی های مدیریت را بیشتر،دقیق تر و درست تر انجام دهند.به هر حال،مدیران می توانند همچنین پیش بینی های مدیریت را به خاطر منافع خودشان دستکاری کنند(سانگ و همکاران،2013).
صرف‌نظر از چارچوب قانونی، توازن (ساختار) مالکیت شرکت‌ها نیز می‌تواند ایجاد و توسعه مدل حاکمیت شرکتی را تحت تأثیر قرار دهد. توازن (ساختار) مالکیت دو بعد دارد: تمرکز مالکیت و هویت سهام‌داران. در این پژوهش توازن مالکیت را از بعد تمرکز مالکیت مورد بررسی قرار داده می‌شود.
یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار بر کنترل و اداره‌ی شرکت‌ها ترکیب مالکیت و به خصوص تمرکز مالکیت سهام شرکت ها در دست سهامداران عمده است. چنین سهامدارانی، درصد قابل توجهی از سهام شرکت را در اختیار دارند که به نوبه‌ی خود می‌توانند اداره‌ی شرکت را در دست گیرند. در مقابل سهامداران خرد تمایل چندانی به کنترل و نظارت بر مدیران ندارند زیرا در این صورت مجبور می‌شوند تا هزینه‌های کنترل را به تنهایی تقبل نمایند، در حالی که سهم اندکی در سود شرکت دارند. وقتی تمرکز بالای مالکیت وجود دارد، امکان نظارت و کنترل بهتر بر عملکرد مدیریت شرکت فراهم می‌گردد.در صورتی که تعداد سهامداران اندک باشد، مالکیت متمرکزتر خواهد بود.
از طرف دیگر سهام داران عمده ممکن است در جهت منافع خویش و به زیان سهام داران اقلیت و دیگر سهام داران حرکت نمایند.به عبارتی دیگر بالا بودن تمرکز مالکیت، سبب فراهم شدن امکان کنترل و اداره ی شرکت توسط معدودی سهام دار عمده و تعداد کثیری سهام دار جز است. با این حال منطقی است که فرض شود، هم پوشانی بیش تر بین مالکیت و کنترل منجر به کاهش تضاد منافع و در نتیجه افزایش ارزش شرکت می گردد.
 عموما بیان می شود که بین میزان تمرکز مالکیت و سودآوری شرکت ها، یک رابطه ی یو شکل معکوس(Ω) وجود دارد.به عبارتی دیگر وقتی تمرکز مالکیت از یک سطح خیلی پایین، شروع به افزایش می کند، به علت بالا رفتن نظارت از طرف سهام داران عمده، هزینه های نمایندگی کاهش یافته و در نتیجه سودآوری شرکت افزایش می یابد.اما زمانی که تمرکز مالکیت تا حدود معینی افزایش یافت، هزینه های ناشی از آن، از منافع حاصله پیشی گرفته و سودآوری کاهش می یابد (احمدپور و منتظری،1390).
 از آن جا که هر چه کیفیت پیش بینی عواید توسط مدیریت (درستی پیش بینی) بیش تر باشد ارزش شرکت افزایش می یابد(سانگ و همکاران،2013). این رابطه یو شکل معکوس(Ω) را، می توان بین تمرکز مالکیت و کیفیت پیش بینی عواید توسط مدیریت در نظر گرفت.
طرفداران تئوری نمایندگی برای افزایش استقلال هیأت مدیره از مدیریت، از این پدیده پشتیبانی می‌کنند که هیأت مدیره می بایست در اختیار مدیران غیرموظف باشد و معتقدند که رفتار فرصت‌طلبانه مدیر می‌بایست توسط مدیران غیراجرایی تحت نظارت و کنترل قرار گیرد. وجود مدیران غیراجرایی در هیأت مدیره می‌تواند کیفیت تصمیمات مدیران اجرایی را تحت تأثیر قرار داده، مسیری راهبردی فراهم آورد، عملکرد را بهبود بخشد، مدیران را در مسیر پاسخگویی سوق دهد و رفتار فرصت‌طلبانه مدیران اجرایی را نظارت و کنترل نماید. مدیر غیرموظف، عضو پاره‌وقت هیأت مدیره است که فاقد مسئولیت اجرایی در شرکت بوده و می‌بایست شرایط زیر را دارا باشد: 1- سهامدار شرکت و یا شرکتهای وابسته و فرعی آن نباشد. 2- هیچ‌گونه مشارکتی در مدیریت شرکت و شرکت‌های وابسته و فرعی آن نداشته باشد. 3- در استخدام شرکت و یا مشاور شرکت نباشد. 4- هیچ‌گونه منافع مستقیم و غیرمستقیم مالی و مدیریت درشرکت و شرکت‌های وابسته و فرعی آن نداشته باشد. 5- وابستگی و یا رابطه‌ی خویشاوندی نزدیک با هیچ یک از مدیران و سهامداران نداشته باشد.تحقیقات صورت گرفته نشان می دهند وجود اعضای غیرموظف در هیات مدیره تا حد زیادی فعالیت های مدیریت سود را متوقف می‌کند(ماراکچی،2001). فاما و جنسن (1983) نشان دادند که هیأت مدیره، بزرگترین ساز و کار کنترل داخلی شرکت است که مسئول نظارت بر اعمال مدیریت رده بالای شرکت است. با توجه به اهمیت حضور اعضای درون سازمانی و برون‌سازمانی (مدیران غیرموظف) در هیات مدیره، اثربخشی هیأت مدیره در نظارت بر مدیریت، تابع ترکیب مدیران درون‌سازمانی و برون‌سازمانی است. همچنین آنها بر اهمیت نقش اعضای غیرموظف در انجام وظایف کنترلی هیأت مدیره بسیار تأکید کرده‌اند. به دلیل استقلال مدیران غیرموظف از آثار مدیریت شرکت، ظاهراً آنها نسبت به مدیران اجرایی شرکت برای حفظ منافع سهامداران در مقابل فرصت‌طلبی مدیریت، در موقعیت بهتری قرار دارند.
بیشتر شواهد، از نقش نظارتی مدیران غیرموظف حمایت کرده‌اند. کمبود مدیران غیرموظف، موجب محدود شدن تأثیر محیط خارج از سازمان و اتخاذ تصمیم‌هایی با افکار بسته می‌شود. از سوی دیگر، اضافه شدن تعدادی مدیر غیرموظف، موجب مطرح شدن اطلاعات و افکار جدید می‌گردد و هیأت مدیره می‌تواند بر اساس آنها، تصمیم‌های معقولی اتخاذ کند. حضور این مدیران (غیرموظف)، باعث بازنگری در تصمیم‌های بلندمدت از دیدگاهی جدید و مستقل، حسابرسی بی‌طرفانه عملکرد مدیریت و متعادل شدن نفوذ مدیریت عالی می‌شود(کو ،2003).
مطالعات بسیاری در مورد ارتباط بین مدیران غیرموظف (مستقل) و عملکرد شرکت وجود دارد، که عموما بر این موضوع توافق دارند که نظارت، مهمترین مسئولیت مدیران غیرموظف است. اخیراً، وانگ و همکاران (2008) استدلال کردند که پیشرفت در سطوح افشا و شفافیت شرکت‌های فهرست شده، هر دو به کار گرفته می‌شوند تا تسلط سهامداران بزرگ را کنترل کنند و مبنایی برای ارزیابی کارایی مدیران غیرموظف فراهم کنند. برای آزمایش این نظریه، سوال اصلی که مطالعات قبلی با آن روبرو می‌شوند این است که چگونه میزان کیفیت اطلاعات افشا شده را در شرکت‌های فهرست شده ارزیابی شود؟
به 3 دلیل در این پژوهش کیفیت پیش‌بینی‌های عواید توسط مدیریت انتخاب خواهد شد تا جایگزین میزان کیفیت اطلاعات افشا شده شرکت های بررسی شده، قرار بگیرد.
دلیل اول اینکه، پیش‌بینی های عواید توسط مدیریت، جنبه مهمی از افشای شرکت می‌باشد که تأثیر قابل ملاحظه‌ای روی سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران مالی دارد. دومین دلیل اینکه، دامنه قابل ملاحظه‌ای برای دست‌کاری در پیش‌بینی‌های عواید توسط مدیریت وجود دارد. مطالعات در مورد پیش‌بینی‌های اختیاری مدیریت مشخص کرده‌اند که مدیریت می‌تواند زمان‌بندی، دقت و درستی پیش‌بینی‌های مدیریت را دستکاری کند. سوم اینکه، بسیار آسان است که کیفیت پیش‌بینی‌های عواید توسط مدیریت در بازنگری، بدون استفاده از مدل‌های آماری پیچیده اندازه‌گیری شود.
در این پژوهش از میزان درستی و پیش داوری(خطا) در مورد پیش‌بینی‌های عواید توسط مدیریت به عنوان جایگزین‌هایی برای کیفیت اطلاعات افشا شده توسط شرکت‌های فهرست شده استفاده می‌گردد و کارایی نظارتی مدیران مستقل را با توجه به کیفیت اطلاعات افشا شده بررسی می کند و این سوال مطرح می‌شود که آیا در حالت توازن مالکیت، مدیران غیرموظف (مستقل) تأثیری بر روی کیفیت پیش بینی های عواید توسط مدیریت دارند یا خیر؟
 
1-3- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
این پژوهش، 2 مساعدت اصلی فراهم خواهد کرد. اول اینکه، این پژوهش از یک جایگزین به سهولت قابل اندازه‌گیری برای میزان کیفیت اطلاعات افشا شده شرکت های مورد بررسی استفاده خواهد کرد تا کارایی نظارتی مدیران مستقل را در شرکت‌هایی با ساختارهای مالکیت متغیر، امتحان کند و همچنین پیش‌بینی‌هایی را در ارتباط با تأثیری که مدیران غیرموظف (مستقل) بر روی بهبود و پیشرفت شفافیت دارند فراهم می‌کند. دوم اینکه،این پژوهش فاکتورهایی را که بر پیش‌بینی‌های اجباری مدیریت تأثیر می‌گذارند را آزمایش خواهد کرد و آن‌ ها را

پایان نامه

 با فاکتورهای تأثیرگذارنده بر پیش‌بینی‌های اختیاری مدیریت مقایسه می‌کند. این مقایسه حمایت نسبتاً زیادی برای پیشرفت نظارت‌های پیش‌بینی‌های مدیریت در ایران فراهم می‌کند.

 
1-4- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی 1:بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و پیش داوری در مورد پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
فرضیه فرعی 1:در حالت توازن بیشتر مالکیت شرکت ،بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و پیش داوری در مورد پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
فرضیه فرعی 2:در حالت توازن کمتر مالکیت شرکت ،بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و پیش داوری در مورد پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
فرضیه اصلی 2: بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و درستی پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
فرضیه فرعی 3:در حالت توازن بیشتر مالکیت شرکت ،بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و درستی پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
فرضیه فرعی 4:در حالت توازن کمتر مالکیت شرکت ،بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و درستی پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
 
 5 – تعریف عملیاتی متغیرها
 در این تحقیق بر اساس فرضیات بیان شده دو نوع متغیر، «وابسته» و «مستقل» وجود دارند. علاوه بر این‌ها یکسری از متغیرها نیز وجود دارند که بر متغیر وابسته اثر می‌گذارند. به این متغیرها، «متغیر کنترلی» گفته می‌شود. در ذیل، به توضیح این متغیرها پرداخته می‌شود:
 
 5  1- متغیرهای مستقل
متغیرهای مستقل، یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی هستند که بعد از انتخاب، دخالت یا دستکاری شدن توسط محقق مقادیری را می‌پذیرند تا تأثیرشان بر متغیر دیگر مشاهده شود.
در این پژوهش متغیرهای مستقل، جایگزین‌هایی برای ویژگی‌های مدیران مستقل می باشند که شامل استقلال هیأت مدیره (OUT)، تخصص مالی مدیران مستقل (دارا بودن مدرک لیسانس حسابداری) (CPA)، میانگین مدیران مستقل عضو اعضای هیات مدیره به نام (REPUT) و پاداش مدیران مستقل (COMPEN) هستند.
توازن مالکیت= توازن مالکیت با بهره گرفتن از نمره Z طبقه‌بندی خواهد شد، که مساوی با سهام‌های نگه داشته شده توسط بزرگترین سهامدار تقسیم بر مجموع سهام‌های نگه داشته شده توسط دومین تا پنجمین سهامدار بزرگ است. اگر نمره Z بزرگتر از حد متوسط صنعت همان سال نباشد، به گروه توازن بیشتر مالکیت در غیر این صورت به گروه توازن کمتر مالکیت اختصاص داده می‌شود.
متوسط صنعت= جمع سهام های شرکت های موجود در صنعت مورد نظر تقسیم بر تعداد شرکت های موجود در صنعت مورد نظر.
 
1-5-2- متغیرهای وابسته
متغیر وابسته، متغیرهایی هستند که هدف محقق تشریح یا پیش‌بینی تغییرپذیری در آن ها، می باشد . به عبارت دیگر، آن ها متغیر اصلی هستند که به صورت یک مسأله حیاتی برای تحقیق مورد بررسی قرار می‌گیرند.
متغیرهای وابسته در این پژوهش شامل BIAS و FE هستند.
از BIAS (پیش‌داروی) استفاده می‌شود تا بررسی کند که آیا مدیران مستقل می‌توانند به طور سیستماتیک پیش‌داوری خوش‌بینانه در مورد پیش‌بینی‌های عواید شرکت را کاهش دهند یا خیر که از رابطه( درآمد خالص(EPS )پیش‌بینی شده- درآمد خالص(EPS) واقعی تقسیم بر کل دارایی‌ها) محاسبه می شود و FE درستی پیش‌بینی‌های عواید توسط مدیران را اندازه‌گیری کند که برابر است با قدرمطلق BIAS.
 
1-5-3- متغیرهای کنترلی
 متغیرهای کنترلی این پژوهش مطابق با نوشته موجود در پیش‌بینی‌های اختیاری مدیریت تعریف می‌شوند که شامل متغیرهای زیر می باشد.
=UEمتغیر UE، عواید غیرمنتظره را ارزیابی می‌کند، یا درآمدهایی که توسط مدیریت پیش‌بینی نمی‌شوند که از رابطه (درآمد خالص(EPS )سال جاری- درآمد خالص((EPS سال گذشته تقسیم بر کل دارایی‌ها) محاسبه می شود.
کنترل سطح عواید برای آنالیز کردن خطاهای پیش‌بینی ضروری است، بنابراین در این پژوهش از ROA برای کنترل کردن این تأثیر لحاظ می‌شود که از رابطه (درآمد خالص(EPS )سال جاری تقسیم بر کل دارایی‌ها) بدست می آید.
متغیر MONTH، زمان‌بندی پیش‌بینی‌های توسط مدیریت را کنترل می‌کند که اگر پیش‌بینی‌های عواید(EPS)شرکت قبل از پایان سال مالی انجام شود مساوی یک، اگر پیش‌بینی یک ماه بعد از پایان سال مالی (فروردین) انجام شود مساوی با 2 و اگر پیش‌بینی‌ها بین اردیبهشت و تیرماه انجام شود مساوی 3 است.
از متغیر SIZE استفاده می‌شود تا تأثیر اندازه شرکت را کنترل کند که برابر است با لگاریتم طبیعی کل دارایی‌ها.
 
1-6- اهداف اساسی تحقیق
اهداف اصلی:
 1- بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و پیش داوری در مورد پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
2- بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و درستی پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
اهداف فرعی:
1- در حالت توازن بیشتر مالکیت شرکت ،بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و پیش داوری در مورد پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
2- در حالت توازن کمتر مالکیت شرکت ،بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و پیش داوری در مورد پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
3- در حالت توازن بیشتر مالکیت شرکت ،بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و درستی پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
4- در حالت توازن کمتر مالکیت شرکت ،بین ویژگی های مدیران مستقل(غیر موظف) و درستی پیش بینی های عواید توسط مدیریت رابطه معنادار وجود دارد.
1-7- روش تحقیق
در این تحقیق به بررسی تاثیر ویژگی های مدیران مستقل بر پیش داوری در مورد پیش بینی های عواید توسط مدیریت و درستی پیش بینی های عواید توسط مدیریت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته می شود سپس تاثیر توازن مالکیت شرکت بر رابطه مذکور مورد آزمون قرار می گیرد جهت آزمون فرضیه ­های تحقیق از روش همبستگی بین متغیرها و معادلات رگرسیون از طریق روش پنل دیتا استفاده می­ شود و در نهایت برای بررسی تاثیر توازن مالکیت شرکت بر رابطه بین ویژگی های مدیران مستقل بر پیش داوری در مورد پیش بینی های عواید توسط مدیریت و درستی پیش بینی های عواید توسط مدیریت فرضیه های تحقیق در دو گروه توازن بیشتر مالکیت و توازن کمتر مالکیت آزمون و نتایج مدل با بهره گرفتن از آزمون  z کرامر مقایسه می گردد.
 8- قلمرو زمانی
این تحقیق محدود به دوره زمانی از ابتدای سال 1389 الی انتهای سال 1391 می باشد.
 9- تعیین جامعه آماری
شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده است.
 1-10- تعیین نمونه آماری
نمونه آماری این تحقیق شامل شرکتهای خودروسازی و سیمان (49 شرکت) می‌باشد که دارای شرایط زیر بوده‌اند:
1- شرکت‌هایی که پایان سال مالی آن‌ ها 29/12 باشند.
2- شرکت‌هایی که حداقل 100 روز کاری معامله داشته باشند.
3- شرکت‌های که تمام اطلاعات مورد نیاز را در اختیار قرار دهند.
با توجه به مطالب فوق نمونه آماری پژوهش، روش حذفی سیستماتیک می باشد.


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه تبیین رابطه بین محافظه­کاری با پایداری اقلام تعهدی و نابهنجاری اقلام تعهدیپایان نامه رابطه ارزشی اطلاعات حسابداری محافظه­کارانه و غیر محافظه­ کارانه »