سرمایه گذاران با توجه تنوع بسیار بالا در گزینه های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار از بین گزینه های مختلف اقدام به تصمیم گیری می کنند. از جمله معیار های اساسی برای تصمیم گیری در بورس ، بازده سهام عادی است. از آنجا که سرمایه گذاران در بازار سرمایه به دنبال روش هایی برای شناسایی سهام با بازده یالا هستند و از طرفی به کاهش ریسک سرمایه گذاری خود نیز تمایل دارند به نظر می رسد که یکی از ابتدایی ترین این روش ها سرمایه گذاری در مجموعه ای از اوراق بهادار (پرتفوی یا سبدی از اوراق بهادار) باشد چرا که از سرمایه گذاری در یک سهم کارآمدتر است. در حقیقت با افزایش تعداد سهام در سبد سرمایه گذاری و در شرایط عدم کاهش بازده ، ریسک مجموعه کاهش می یابد (علت کاهش ریسک تاثیرات مختلفی است که شرکت های سرمایه پذیر از شرایط متفاوت اقتصادی سیاسی و اجتماعی می پذیرند). عوامل متعدد دیگری نیز وجود دارند که به کاهش ریسک کمک می کنند ولی نباید تصورگردد که می توان ریسک را به طور کامل از بین برد. ریسک ویژگی برجسته و مهم سرمایه گذاری در سهام است چرا که امکان درک کامل شرایط اقتصادی برای پیش بینی آینده ممکن نیست. حتی اگر پیامد های اقتصادی کاملا درک شود عوامل غیر اقتصادی نیز بر سهام اثر می گذارد. بازار اوراق بهادار در معرض انواع مختلف ریسک قرار دارد. ریسک سیستماتیک (ریسک بازار یا ریسک کاهش ناپذیر) ریسک غیر سیستماتیک (ریسک خاص شرکت یا ریسک کاهش پذیر) دو بخش از ریسک می باشند که در همه بازارهای اوراق بهادار عمومیت دارند . استفاده كنندگان صورتهای مالی برای تصمیم گیری های اقتصادی خود ، آگاهی از كلیه جنبه های عملكرد مالی واحد تجاری را امری اجتناب ناپذیر تلقی می كنند. یكی از اقلامی كه استفاده كنندگان صورتهای مالی توجه ویژه ای به آن دارند، سود گزارش شده واحد اقتصادی می باشد. در بیانیه شماره یک هیات استاندارد های حسابداری مالی، فرض شده كه سود حسابداری معیارخوبی برای ارزیابی عملكرد واحد انتفاعی است و می تواند برای پیش بینی گردش آتی مورد استفاده قرار گیرد. استفاده كنندگان صورت های مالی علاوه بر اینكه اهمیت زیادی بركمیت سود قائل اند، توجه خاصی نیز بر ویژگی های سود دارند. اما محاسبه سود خالص یک واحد انتفاعی متأثر از روشها و برآوردهای حسابداری است. اما بنا به دلایلی نظیر ابقاء در شركت، دریافت پاداش و…، مدیریت واحد انتفاعی ممكن است با دستكاری سود، وضعیت شركت را مطلوب جلوه دهد. تحت چنین شرایطی سود واقعی با سود گزارش شده در صورتهای مالی مغایرت داشته و رویدادی تحت عنوان مدیریت سود رخ می دهد . سرمایه گذاران بر این عقیده اند كه سود با ثبات در مقایسه با سود دارای نوسان، پرداخت سود تقسیمی بالاتری را تضمین می كند. علاوه بر این، نوسان های سود به عنوان معیار مهم ریسك كلی شركت قلمداد می شود و شركت ها ی دارای سود هموارتر دارای ریسك كمتری هستند.
1-2 بیان مساله
عموما سرمایه گذاری به منظور دستیابی به رفاه بیشتر در شرایط کنونی و آینده صورت می گیرد. درواقع، مقوله سرمایه گذاری با گستره و تنوع وسیعی روبه رو است. کارکرد سرمایه گذاری به مفهوم خاص آن یعنی تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی آن هم برای مدت مشخص قابل نگهداری خواهد بود. از این رو، سرمایه گذاری نیازمند مدیریت است زیرا دستیابی به ثروت و سود ناشی از سرمایه گذاری که به مجموع درآمد فعلی و ارزش فعلی درآمدهای آتی معطوف می شود همواره با مقوله ای به نام مخاطره یا ریسک توام است. سرمایه گذاری ای که در این تحقیق مدنظر است سرمایه گذاری در دارایی مالی و به ویژه اوراق بهادار قابل معامله است. بنابراین، برای تصمیم گیری در بازار سرمایه سهام موارد متعددی نقش و تاثیر خواهند داشت از جمله چه نوع سهمی باید خریداری شود، در چه زمانی، به چه قیمتی، ارزش دفتری سهم، ارزش ذاتی سهم، زمان فروش سهم، میزان ریسک سهم، بازدهی سهم و… همه از مولفه هایی هستند که سرمایه گذاری در این بازار را پیچیده و حساس می کند زیرا دستیابی به حداکثر بازدهی در عین حال که می تواند منحنی صعودی را طی کند، امكان نزولی بودن نیز بر آن وجود دارد اولین و مهم ترین عاملی که در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار فرا روی سرمایه گذار قرار دارد عامل قیمت سهام و به تبع آن مقوله ارزیابی و پیش بینی قیمت آینده است.باید روشی را در پیش بینی انتخاب کرد که بیشترین دقت و کمترین ریسک را داشته باشد،در ورود به بازار سرمایه، ریسک و بازده به موازات هم قرار خواهند داشت.
به طور کلی روش ها و فنون مختلفی در رابطه با سرمایه گذاری در بازار سرمایه وجود دارد که آگاهی از روش هایی که برای فضای سرمایه گذاری امروزی مؤثر باشد ، می تواند به سرمایه گذاران کمک نماید تا به آنچه می خواهند دست پیدا کنند و از آ ن جا که خواسته آن ها کسب بازدهی با کمترین ریسک به منظور افزایش ثروت خود میباشد، در نتیجه باید روش هایی به کار گرفته شوند که بتواند این هدف را عملی سازد . یكی از مهمترین و گسترده ترین پژوهش های بازار های مالی تشریح رفتار بازده سهام است.برای این منظور از مدل های مختلفی استفاده می شود . مانند مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای (CAPM) یا مدل سه عاملی فاما و فرنچ و سایر مدل ها که بر اساس پیشرفت های اخیر در ادبیات مالی ساخته شده اند. نتایج پژوهش های دو دهه اخیر در امریكا و ژاپن از ناکارآمدی CAPM برای پیش بینی بازده سهام بوده است و یافته ها نشان می دهد که متغیر هایی همچون اندازه، نسبت سود به قیمت سهام، نسبت جریان های نقدی به قیمت، نسبت جریان های نقدی عملیاتی به قیمت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام، اقلام تعهدی و اجزای آن بازده سهام را بهتر از مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای پیش بینی می کنند. به همین دلیل فاما و فرنچ (1993) متغیر های اندازه، اهرم مالی ارزش دفتری به ارزش بازار و بتا را در یک پژوهش مقطعی آزمون کردند و نشان دادند اندازه ونسبت ارزش دفتری به ارزش بازار دو عامل ریسک هستند که در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای نادیده گرفته شده اند و این مورد نشان دهنده تفاوت بین 2 تحقیق فوق می باشد.(انگاین، 2012).
در هر نوع سرمایه گذاری، سرمایه گذار به دنبال کسب بازده از سرمایه گذاری است. سرمایه گذار سعی دارد که از مقدار آتی بازده سهام شرکت ها اطلاعاتی کسب کند. از طرفی یكی از متداول ترین روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی، تهیه نسبت های مالی است. نسبت های مالی در حقیقت چكیده گزارش های مالی شرکت ها می باشند که محتوای اطلاعات زیادی از وضعیت درونی شرکت را ارائه می دهند. در بازارهای سرمایه کشورهای توسعه یافته، سرمایه گذاران از نسبت های بازار که بخشی از نسبت های مالی هستند، استفاده زیادی می کنند. اما بكارگیری این نسبت ها در بازار سرمایه ایران در مقایسه با بازارهای پیشرفته ی مالی اروپا و امریكا کمتر است واگر چه از بعضی از این نسبت ها در بازار بورس ایران استفاده می شود اما تعدادی از این نسبت ها تا حدودی ناشناخته مانده اند. سود حسابداری و اجزای آن از جمله اطلاعاتی محسوب می شود که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شود. سود حسابداری از نظر بسیاری از کاربران اطلاعات صورتهای مالی، ابزاری برای سنجش عملکرد شرکتها محسوب می شود. نوسان پذیری سود و یا انحراف بین سودهای پیش بینی شده و سود واقعی به عنوان یکی از معیارهای سنجش ریسک مورد توجه محققین قرار گرفته است، بنابراین نوسان های سود به عنوان معیار مهم ریسك كلی شركت قلمداد می شود و شركت های دارای سود کمتر دارای ریسك كمتری هستند، نتایج تحقیقات نشان می دهد که بین پراکندگی سود و بازده سهام رابطه معناداری وجود دارد (انگاین، 2012).
با توجه به تحقیقات پیشین ارتباط بین پراکندگی سود با بازده سهام نسبتا” واضح بیان نشده است و در بازار سرمایه ایران تحقیقاتی که به بررسی این رابطه پرداخته باشند به صورت اندک بوده، بنابراین سوال اصلی تحقیق حاضر این است که آیا بین پراکتدگی سود هر سهم، بازدهی پورتفوی، اندازه، ریسک و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار در بازار سرمایه ایران رابطه معناداری وجود دارد؟ امید است با بهره گرفتن از نتایج این پژوهش، سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران بتوانند سهام شرکت های برتر را انتخاب کرده و بدین طریق به کارایی بیشتر بازار سرمایه و تخصیص بهینه سرمایه در ایران کمک شود.
1-3 انگیزه انتخاب موضوع
گزارش های مالی یكی از منابع اطلاعاتی در دسترس بازارهای سرمایه است كه انتظار می رود نقش موثری در توسعه سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذاران جدید ایفا نماید، نتایج تحقیقات متعدد انجام شده در بازار سرمایه ایران و کشورهای دیگر مشخص می نماید که سود خالص دارای محتوای اطلاعاتی است و یکی از ابزارهای اصلی برای ارزیابی عملکرد و تصمیم گیری در خصوص خرید یا نگهداشت سهام می باشد. بنابراین سرمایه گذاران در ابتدای هر سال با توجه به سود خالص پیش بینی شده اقدام به تصمیم گیری می نمایند در حالیکه ممکن است عملکرد واقعی شرکت با سود خالص پیش بینی شده متفاوت باشد، این که این تفاوت تا چه حد می تواند بر بازده سهام شرکت تاثیر گذار باشذ یکی از موضوعاتی است که انگیزه اصلی تحقیق حاضر را شکل داده است تا از این طریق پیشنهادات لازم به سهامداران و نهادهای نظارتی در خصوص دقت پیش بینی سود و پراکندگی سود حسابداری ارائه نمود.
دلیل دیگر در انتخاب این موضوع این است که در تحقیقاتی که در طول چند سال اخیر انجام شده است، پراکندگی سود به عنوان معیاری برای سنجش ریسک شرکت محسوب می گردد، اما در بازار سرمایه ایران تاکنون تحقیقی در خصوص رابطه بین پراکندگی سود با قیمت سهام انجام نشده است، بنابراین با توجه به توسعه بازار سرمایه ایران، ورود شرکت های جدید و شرایط خاص اقتصادی کشور محقق را بر آن داشت تا به تعیین رابطه بین پراکندگی سود، معیارهای اندازه و نسبت قیمت به ارزش دفتری و ریسک پرتفوی بپردازد تا از این طریق زمینه ساز تحقیقات دیگر در خصوص پراکندگی سود باشد.
1-4 اهداف تحقیق
یكی از مباحث مهمی که تصمیمات سرمایه گذاران را تحت تأثیر قرار می دهد، بازده سهام است، زیرا اهمیت زیادی در افزایش ثروت سهامداران دارد. به همین دلیل محققان و دانشمندان مالی در پی یافتن متغیرهایی هستند که از طریق آنها، بازده سهام را در دوره های آتی پیش بینی کنند. نسبت های بازار گروهی از این متغیرها می باشند که برای پیش بینی بازده سهام و پورتفوی سهام در بازارهای سرمایه کاربرد دارند. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین پراکندگی سود و قیمت سهام از طریق جمع آوری شواهد تجربی در بورس اوراق بهادار می باشد. اهداف خاص تحقیق حاضر نیز شامل موارد زیر است:
- شناسایی رابطه بین پراکندگی سود هر سهم و بازدهی پورتفوی سهام و تعیین جهت این رابطه
- شناسایی رابطه بین بازدهی پرتفوی سهام و نسبت قیمت به ارزش دفتری پرتفوی سهام و تعیین جهت این رابطه
- شناسایی رابطه بین بازدهی پرتفوی سهام و اندازه شرکت و تعیین جهت این رابطه
- شناسایی رابطه بین پراکندگی سود هر سهم و نسبت قیمت به ارزش دفتری پورتفوی سهام و تعیین جهت این رابطه
- شناسایی رابطه بین پراکندگی سود هر سهم و اندازه شرکت و تعیین جهت این رابطه
- شناسایی رابطه بین پراکندگی سود هر سهم وریسک پورتفوی سهام و تعیین جهت این رابطه
فرم در حال بارگذاری ...