امروزه بخشهای خدماتی، مهمترین بخش اقتصادی هستند و گردشگری یکی از مهمترین حیطههای بخشهای خدمات را تشکیل می دهد که راهی با دوام و با موانع کم ورورد به بازار بر ای بالا بردن فعالیتهای اقتصادی است. گردشگری دارای توانایی ذاتی خلق پتانسیلهای سودآوری در اقتصاد محلی و بین المللی است(استراماگلیا، 2014،ص60). مقصدهای گردشگری از نظر توان و قابلیت جذب گردشگر باهم متفاوتند. برخی از این مقصدها از قابلیتهای لازم برای جذب گردشگر در سطح ملی و بین المللی برخوردارند و میتوانند عامل محرک توسعه گردشگری در منطقه بشمار آیند و برخی هم از قابلیت محلی برخوردارند.(صیایی، شجاعی، 1389) مطابق یک طبقه بندی نزدیک به 200 نوع شغل به صورت مستقل، با گردشگری رابطه مستقیم دارند. بنابراین ایجاد فرصتهای شغلی از سوی صنعت گردشگری بسیار حائز اهمیت است.بطوریکه در حال حاضر درسطح جهانی حدود یک سوم مشاغل خدماتی بصورت مستقیم و غیرمستقیم در اختیار صنعت گردشگری است(حیدری،1387).
بروز تنوع در خدمات و محصولات گردشگری برای پاسخ به تقاضای روزافزون و نیازهای متنوع آن ضروری است و گردشگری به عنوان یکی از بخشهای بزرگ اقتصادی به مشارکت بالای بخش کارآفرینی نیازمند است.(لرد بکمن،2005). با تشدید رقابت در خدمات گردشگری، به کارگیری رویکردهایی مورد تأکید مسؤولان کشورها قرار میگیرد که با تمرکز بر آنها بتوان به رشد سریعتر و ارزشافزایی بیشتر دست یافت. کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی(شومپیتر،1994) رویکرد مناسبی برای پاسخگویی به این نیاز است.(گاندری، کیکول،2007و فلپس،2006)
کارآفرینی فرایندی است که طی آن فردی بهنام کارآفرین که گرایشهای شناختی خاصی دارد به دلیل داشتن دانش قبلی در یک حوزه خاص توانایی تشخیص یک فرصت را مییابد و پس از ارزیابی وتشخیص ارزش تجاری آن، منابع و اطلاعات لازم برای بهره برداری از آن فرصت را کسب می کند. با این تعریف از کارآفرینی میتوان پیبرد یکی از بخشهای مهم کارآفرینی “فرصت” است و درواقع شروع فرایند کارآفرینی از طریق شناسایی فرصت اتفاق می افتد.(هیلز،لمپکین و ساین، 1997).
در دنیا امروز چه در کشورهای توسعه یافته و جه در کشورهای در حال توسعه، بزرگترین امتیاز برای هر صنعت، سازمان و فرد، داشتن تفکر و خلاقیت برای کارآفرینی است. تفکر کارآفرینی کلید رشد و توسعه اقتصادی هر کشور شناخته شده است. یکی از شاخههای مؤثر در اشتغالزایی و کارآفرینی، صنعت گردشگری است؛ زیرا گردشگران دارای فرهنگهای مختلف، نیاز، سلیقه و خصوصیاتی هستند که کشور میزبان باید برای ارائه خدمات گردشگری و معرفی فرهنگ خود، به گونه ای خود را با فرهنگ مهمان مطابقت دهد که جذابیت و اصالت فرهنگ خود را به صورت واقعی و هنرمندانه به گردشگر علاقهمند منتقل کند. (پاپلی یزدی،1386)
توسعه گردشگری از مسیر توسعه بنگاههای کوچک یکی از مراحل مهم و حیاتی رشد و ادامه گردشگری بهشما میرود. مرحله تأسیس بنگاههای کوچک را باید مرحله بلوغ منحنی رشد گردشگری در سطح تحلیل خرد الگوی سیاستگذاری دانست. بنابراین، مؤلفه های گردشگری کشور حکایت نزدیکی و کثرت وجوه مشترک نظام گردشگری موجود با قالبهای فعالیت کسب و کار بنگاههای کوچک است(شجاعی، نوری،1386)
کارآفرینی و گردشگری هر دو از جمله موضوعهای جدید و نوظهور در نوشتارهای علمی به شمار میآیند و مطالعات مختلفی مرتبط با هریک از این موضوعات در سطح جهانی انجام شده است. با توجه به تقاضای روز افزون گردشگری در ایران، هنوز بازار خدمات ویژه آن بهصورت حرفهای توسعه نیافته است. در چنین بازارهایی بررسی دقیق و حساسیت نسبت به نیازهای بازار و همچنین توانمندی در هدف قراردادن مصرف بهینه منابع، می تواند به کارآفرین در توسعه فرصت کمک نماید. از اینرو، کارآفرینی بیشتر در کشف فرصتهای موجود و در مراحل بعدی در خلق فرصتها با بکارگیری فناوریهای جدید تبلور مییابد. رشد کارآفرینی در عرصه گردشگری نیازمند درک فرصت و فرایندهای کارآفرینی مرتبط با آن است (شفیعیان، و همکارن، 1391).
شهر مشهد با دارا بودن جاذبههای متعدد و متنوع و نیز وجود فرهنگ مناسب گردشگرپذیری، پایگاهی غنی از فرصتهای کارآفرینانه است و به دلیل وجود فضای کارآفرینی، گسترش و توسعه کارآفرینی باید از اولویتها در این شهر باشد. این پژوهش، یک تحقیق كاربردی در جهت شناسایی فرصتهای كارآفرینانه برای استفاده كارآفرینان در زمینه گردشگری در شهرستان مشهد میباشد. با توجه به نقش گردشگری در فرهنگ و اقتصاد، پژوهشگر درصدد بررسی این مسئله برآمده است كه:
چه فرصتهای كارآفرینانهای در این صنعت در مشهد وجود دارد تا كارآفرینان بتوانند از آنها برای ارزشآفرینی استفاده كنند و این
فرصتها چگونه اولویت بندی می شوند؟
صنعت مسافرت و گردشگری به عنوان بزرگترین و متنوعترین صنعت در دنیا به حساب میآید. پدیده گردشگری که خود به صورت یک پدیده اجتماعی- فرهنگی مطرح است به بزرگترین تحرک و جابجایی انسانها اطلاق می شود. صنعت گردشگری آمیزهای از فعالیتهای مختلف است که به صورت زنجیروار در جهت خدمترسانی به گردشگران انجام میگیرد. گردشگری تمامی پدیده ها و روابط حاصل از تعامل گردشگران، عرضه کنندگان و فروشندگان محصولات گردشگری، دولتها و جوامع میزبان در فرایند جذب و پذیرایی را در بر میگیرد (مک این تاش و چارلز،1995،ص9).
توسعه صنعت گردشگری برای کشورهای در حال توسعه که به معضلاتی همچمون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تکمحصولی مواجه هستند از اهمیت فراوانی برخوردار است (صباغ کرمانی و امیریان،1379،ص 59).
اهمیت صنعت گردشگری امروزه به حدی رسیده است که به بزرگترین صنعت خدماتی جهان تبدیل شده است. سالیانه میلیونها نفر گردشگر در سراسر جهان با انگیزههای گوناگون در حال جابجایی و سفر میباشند. بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه با درک جایگاه گردشگری در چرخه اقتصادی، اجتماعی، ارتباطات و مسائل سیاسی، این فعالیت انسانی پویا و صنعت بدون دود را سرلوحه فعالیتهای پیشرو در کشورشان قرار دادهاند و از منافع کوتاه مدت و بلند مدت آن که در پرتو برنامه ریزی و مدیریت صحیح نمایان میگردد بهرهمند می شوند (موسوی، میرنجف؛ ابراهیمزاده، عیسی؛ کاظمیزاد، شمساله و قنیری، حکیمه، 1391). براساس پیش بینی سازمان تجارت جهانی تا سال 2020 میلادی تعداد جهانگردان به رقمی بالغ بر 6/1 میلیارد خواهد رسید و بیش از 50 درصد معضل اشتغال در کشورهای در حال توسعه از این طریق قابل رفع خواهد بود.
طبق آمار رسمی مرکز آمار ایران در بهار سال 92 از حدود 164 میلیون نفر شب اقامت در کل کشور، مشهد با حدوداً 15 میلیون نفر شب اقامت بالاترین میزان مسافر را دارا بوده است. این آمار میزان اهمیت توجه به نگرشی کارآفرینانه به گردشگری را نشان میدهد.
عدم پاسخ صحیح به برخی از نیازهای مسافرین، منجر به بروز فسادهایی غیرقابل کنترل شده است. این درحالی است که برخی از این نیازها، نیازهای اولیه مانند اقامت گردشگران هستند و این بیانگر این مساله است که کارآفرینان حتی می توانند در خدماتی مانند اقامت، فرصتهای اشباع نشدهای را در بازار کشف کنند تا علاوه بر برطرف کردن نیاز گردشگر و منافع شخصی برای کارآفرین، از ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی نیز جلوگیری نمایند.
برطبق مبانی نظری، کارآفرینی نقش مهمی در اقتصاد هر کشور دارد و شناسایی فرصتهای کارآفرینانه می تواند به رونق کارآفرینی کمک کند. در این پژوهش، هدف شناسایی فرصتهای کارآفرینانه صنعت گردشگری در شهرستان مشهد است که بر اساس آن می توان فرصتهای کشف نشده را شناسایی و یا فرصتهای خلق نشده را بوجود آورد. بدین ترتیب می توان کارآفرینان را برای بررسی فرصتها و سرمایه گذاری در آنها تشویق نمود و در نتیجه صنعت گردشگری را به سمت رضایت هرچه بیشتر مسافران سوق داد. بنابراین پس از انجام تحقیق فوق، انتظار میرود كه فرصتهای كارآفرینانه جدید در زمینه صنعت گردشگری برای كارآفرینان مشخص گردد كه با بهره برداری از آنها بتوانند خود و جامعه را منتفع سازند.
هدف اصلی تحقیق عبارت است از:
اهداف فرعی تحقیق به ترتیب عبارتند از
در این پژوهش، محقق به منظور شناسایی فرصتهای كارآفرینانه در صنعت گردگشری در شهرستان مشهد، به دنبال پاسخ به سوال اصلی زیر است:
و سوالهای فرعی عبارتند از
این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است که در آن ابتدا با مصاحبه حضوری فرصتها و ویژگیها شناسایی و پس از آن با توزیع پرسشنامه و تحلیل آن اقدام به رتبه بندی عوامل مورد بررسی می شود.
در این بخش قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی تحقیق مورد بررسی قرار خواهدگرفت.
آنچه در این پژوهش به عنوان محور اصلی مطرح است، شناسایی فرصتهای خرد و کلان کارآفرینانه در عوامل گردشگری در مشهد و اولویت بندی جاذبههای گردشگری و حملونقل(درون شهری) در صنعت گردشگری در شهرستان مشهد است.
این پژوهش در میان مسافران و زائران مشهد انجام شده است
قلمرو زمانی این پژوهش مربوط به سال 1393 به بعد، تازمانی که بتوان از فرصتهای شناسایی شده استفاده نمود، است.
با توجه با اینکه برای انجام این پژوهش ابتدا باید توسط مصاحبه با خبرگان به شناسایی فرصتها پرداخته و سپس از طریق پرسشنامه توسط مسافران به رتبه بندی فرصتها رسیدگی شود، لذا جامعه آماری این تحقیق شامل مجموعه مدیران و کارآفرینان حاضر در شهرستان مشهد و همچنین مسافران و زائران میشود. نمونه آماری این مرحله اول تحقیق که شناسایی فرصت است، بشرح زیر انجام می شود. برای شناسایی فرصت در عامل های گردشگری ابتدا از 12 خبره در حوزه ی گردشگری و کارآفرینی و 29 گردشگر و 15شهروند، مصاحبه حضوری به عمل آمد و فرصتها شناسایی شدند. بهمنظور اولویت بندی ویژگیهای عامل حمل و نقل و جاذبه های گردگشری پرسشنامهای محققساخت میان 343 نفر از گردشگران توزیع و جمعآوری شد. . برای نمونه گیری، از روش نمونهگیری خوشهای با توجه به پراکندگی میزان جمعیت گردشگران استفاده شد. به این صورت که از میان مسافران حاضر در سالن راهآهن، فرودگاه و پایانه مسافربری به صورت تصادفی اقدام به نمونهگیری شد. با توجه به مشخص نبودن میزان گردشگر و حجم بالای آنها تعداد380 نفر از روش جامعه نامحدود برای محاسبه میزان جامعه مسافران مورد نظر، برآورد گردید.
تجارت سیار را در واقع می توان تجارت الکترونیک بی سیم دانست، که روز به روز با توجه به گسترش تکنولوژی های ارتباطی بی سیم به شکل فزاینده ای گسترده تر می شود. تجارت سیار در واقع آغاز گر فصل جدیدی در تجارت جهانی است. آنچه که مسلم است در برخورد با هر پدیده نوظهور در عرصه علم و فن آوری ، اولین و اصلی ترین کار شناخت درست آن و بوجود آوردن درک کاملی از آن است . در کشور ما نیز چون تجارت الکترونیکی سیار پدیده ای نوظهور و تازه به نظر می رسد نیازمند آن است که از جنبه های مختلف مورد بررسی و شناخت قرار گیرد و چگونگی استفاده سریعتر و بهتر از آن مورد تحلیل و واکاوی قرار گیرد(داوری ،1386).
با ظهور و گسترش شبكههای بیسیم، امروزه نسل جدیدی از كاربردهای تجارت الكترونیكی تحت نام تجارت سیار پدیدار شده است. تجارت سیار از طریق هزاران ابزار موبایلی نظیر تلفنهای همراه، ابزارهای دیجیتالی شخصی(PDA)، دفترچههای یادداشت دیجیتالی و حتی داشبوردهای بیسیم اتومبیل ها در جریان است(چینگمون، 2011). از این رو است که تجارت سیار را آغازگر فصلی جدید در تجارت جهانی میخوانند و راه حل های سیار را برای تمامی گروه های درگیر مفید عنوان می کنند زیرا تجارت سیار تجارتی فراتر از مرزها است.
دولت ها و سازمان های امروزی برای ادامه بقای خود در این دنیای جدید باید خود را برای رقابتی سخت آماده کنند . چرا که عدم آمادگی برای تغییر و همسویی با این حرکت جهانی، پایانی جز حذف شدن از عرصه تجارت جهانی در پی نخواهد داشت. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. مدیران باید با شناخت دقیق از مفاهیم، زیر ساخت ها و موانع پیش رو و با بهره گرفتن از تجربیات موفق در این عرصه خود را برای رویارویی با این موج عظیم جدید که به سرعت در جهان در حال گسترش است مهیا کنند.
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محور توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشورهای مختلف قرار گرفته است. تجارت سیار یكی از نمودهای عینی انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصههای اقتصادی است. ظهور اینترنت و تجاری شدن آن در دهه های اخیر شیوههای سنتی تجارت را متحول نموده است. تجارت سیار انقلابی در شیوهها و رویههای تجاری گذشته ایجاد كرده و سرعت و صرفهجویی را در بهترین وجه جامه عمل پوشانده است. در محیط الكترونیكی فاصلههای جغرافیایی و محدودیتهای زمانی و مكانی منتفی و مبادلات تجاری بر پایه اطلاعات الكترونیكی انجام میشود. تجارت سیار با رفع موانع فراروی تجارت بینالملل روند تجارت جهانی را تسریع می کند. تجارت سیار از مزایا و پیامدهای اقتصادی مهمی از قبیل گسترش بازار، كاهش قیمت منابع تولید، ارتقای بهرهوری، كاهش هزینههای مبادلاتی، ایجاد اشتغال و كاهش تورم برخوردار بوده و در رشد درونزای اقتصادی نقش محوری دارد(میرحسینی و همکاران، 1391).
ما در دنیای امروز شاهد استفاده روز افزون از فناروی اطلاعات در زندگی شخصی و کاری خود هستیم. تلفن همراه به عنوان یک وسیله ارتباطی به سرعت راه خود را در میان کسب و کارها باز کرده است . استفاده روزافزون از اینترنت در کسب و کارها تحت عنوان تجارت الکترونیک، شاخهای جدید با نام تجارت سیار را به وجود آورده است در عصر حاضر پیشرفت فناوری و توسعه فناوریهای بسیار منجر به شکل گیری نوع جدیدی از تجارت الکترونیکی تحت عنوان تجارت سیار شده است و در تاریخ فناوری، هیچ پدیدهای امکانات و هیجانات تکنولوژی بیسیم را نداشته است. در واقع قرن 21 پلی است بین داستانهای علمیـ تخیلی و تجلّی عملی آنها؛ آن هم با سرعتی نفسگیر. تکنولوژی ارتباطات بیسیم در همه وجوه و جوانب زندگی از جمله تجارت و بازرگانی نفوذ کرده است. به منظور حداکثر بهرهبرداری و آماده باش لازم برای آیندهای که ارتباطات در آن از طریق تکنولوژیهای بیسیم انجام خواهد گرفت، آگاهی هر چه بیشتر در این زمینه، حیاتی به نظر می رسد. تجارت سیار فرصتهای بسیاری را به منظور ایجاد رابطــه فرد به فرد با مشتریان در دنیای تجارت الکترونیک ایجاد کرده است(دعائی و همکاران،1387).
تجارت سیار در واقع استفاده از فناوریهای بی سیم به منظور فراهم نمودن خدمات شخصی، مکان محور و آسان برای مشتریان ، کارمندان و شرکا است . ارزش اطلاعات و دسترسی هر زمانه و هرمکانه آن نه تنها توسط کشورهای پیشرفته صنعتی درک و به کار گرفته شده است بلکه کشورهای در حال توسعه نیز به اهمیت این موضوع برای حرکت به سوی پایدار پی برده اند. همانگونه که تجارت الکترونیک ، تجارت را آسان می سازد تجارت سیار نیز به کمک ویژگی بی سیم بودن خود و با از بین بردن موانع مکانی بیشتر ، تجارت الکترونیکی را تسهیل می نماید(برترند و دیگران ، 2001).
تجارت سیار، همان تجارت الکترونیک از طریق فناوری های بی سیم است و در واقع جدید ترین نوع تجارت نوع تجارت الکترونیک محسوب می شود گرچه این تجارت هنوز در مراحل آغازین خود به سر می برد ولی تا به حال رشد فزاینده ای داشته است جامعه ما با پیشرفت
فناوری در سالهای اخیر؛ شاهد رشد تجارت سیار بوده و همچنان گسترش آن را در سالهای آتی انتظار داریم. سرویس های مختلف تلفن های همراه هر روز ارزانتر و سریعتر و دستگاه های تلفن همراه کوچکتر، کاراتر و ارزانتر از گذشته به بازار عرضه می شوند که به خلق کارکردهای جدیدی منجر خواهد شد. علی رغم گسترش تعداد استفاده کنندگان از تلفن همراه در ایران، استفاده از این فناوری در امور تجاری و کسب و کار همچنان در سطح محدودی به سر می برد. در حال حاضر تبلیغات با بهره گرفتن از سرویس پیام کوتاه، پرداخت قبوض با بهره گرفتن از سیستم بانکداری سیار در مقیاس محدود توسط کاربران استفاده می شود. ایرانسل به عنوان سومین اپراتور فعال در ایران سرویس پیام چند رسانه ای و سرویس اینترنت سیار را برای برای اولین بار به ایرانیان ارائه کرده است. با وجود جمعیت 75 میلیونی که در پهنه وسیعی در سراسر ایران گسترانیده شده است، کاربردهای تجارت سیار همچنان محدود بوده که بنابراین در این پژوهش برآنیم که به شناسایی عواملی که بر توسعه تجارت سیار تاثیر می گذارند بپردازیم.
تجارت سیار، همان تجارت الکترونیک از طریق فناوری بی سیم است و در واقع جدیدترین نوع تجارت الکترونیک محسوب می شود.گر چه این تجارت هنوز در مراحل آغازین خود بسر می برد ولی تا به حال رشد زیادی داشته است.این تجارت باعث خواهد شد که کاربران به اطلا عات حساس تجاری و نیز توانمندی های ارتباطی در هر مکان و زمان، دست یابند( یانگ، 2005).
هدف از مطالعه حاضر شناسایی و بررسی عوامل تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه(مطالعه موردی : استفاده کنندگان گوشی تلفن همراه ) می باشد.
1-4-2 اهداف ویژه
-شناسایی سازه های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه
-اندازه گیری سازه های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه
-رتبه بندی سازه های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه
-طراحی مدل بهینه سازه های تاثیر گذار بر توسعه تجارت سیار در شهر کرمانشاه
در راستای حصول به اهداف تحقیق فرضیه هایی به شرح زیر با توجه به مبانی نظری تدوین و ارائه می شود:
فرضیه 1: بین توسعه روندهای اجتماعی و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه 2: بین توسعه تکنولوژی های جدید و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه 3: بین قیمت منطقی خدمات و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه 4 : بین محتوای جذاب و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیه5: بین عوامل تقاضا و توسعه تجارت سیار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
3.استراتژی رهبری قیمت منطقی خدمات
4.. محتوای جذاب
توسعه تجارت سیار
موفقیت و پیروزی در زندگی، دوستی، کار، تحصیل و تقریبا هر اقدامی که برای آن کوشش میکنیم تا حد زیادی از تصورات شخصی ما سرچشمه میگیرد. به نظر میرسد افرادی که به ارزش شخصی خود اطمینان دارند و خود را فردی باارزش میدانند، موفقیت و خوشبختی را به سوی خود جذب میکنند مفهوم” خود” از موضوعاتی است که به لحاظ کانون توجه بودن، تاریخچهای تقریبا طولانی دارد. آگاهی از خود نشاندهنده جنبه مهمی از تجربه پدیدار شناختی یا ذهنی انسان است. تعداد جالب توجهی از پژوهشها نشان میدهند که چگونگی احساس انسان از خود در بسیاری از موقعیتها بر رفتار او اثر میگذارد. درحال حاضر مهم ترین و رایج ترین اشکالات و اختلالات رفتاری را به خود نسبت دادهاند(فروید،173،1914).
به مفهوم خود به سه دلیل تاکید شده است: اول اینکه آگاهی از خود نشاندهنده جنبه مهمی از تجربه ذهنی انسان است .دوم اینکه تعداد جالب توجهی از پژوهشها نشان میدهند که چگونگی احساس انسان از خود در بسیاری از موقعیتها بر رفتار او اثر میگذارد و سوم اینکه مفهوم خود برای بیان جنبههای سازمان یافته و یکپارچه کنش شخصیت به کار رفته است(جلالی،1392،2).
محور اصلی و رکن اساسی سازمان، منابع و سرمایهانسانی آن محسوب میشود و توسعه سازمان منوط به استفاده بهینه، مطلوب و کارامد از منابع و بهویژه نیروی انسانی آن است. بهترین سیستمها بدون ایجاد زمینه مناسب در نیروی انسانی خود نمیتوانند برنامه های خود را به انجام برسانند و نقطه حائز اهمیت ان است که نفس برنامه متکی به نوعی انضباط است. همانطور که بیان شد چگونگی احساس انسان از خود در بسیاری از موقعیتها بر رفتار او اثر دارد و مجموعه رفتارهای افراد در سازمان رفتار سازمانی و آن نیز رفتار اجتماعی، از جمله انضباط اجتماعی را شکل میدهد.
طی سالهای اخیر مطالعات بسیاری در خصوص خودپنداره و ارتباط آن با متغیرهای دیگری نظیر هویت، جنسیت، عزت نفس، موفقیت و پیشرفت تحصیلی و شایستگی در انجام دادن کار اجرا شده است. اما به ندرت پژوهشهای در مورد شناسایی عوامل موثر بر خودپنداره و همچنین ارتباط آن با انضباط سازمانی صورت گرفته است در این پژوهش عوامل موثر بر خودپنداره شناسایی و ارتباط آن با انضباط کارکنان در سازمان مورد بررسی قرار گرفت. از آنجا که مسائل مربوط به خودپنداره و انضباط در حوزه سازمان موضوع بسیار مهمی است لذا پژوهش در این مورد به پیشبرد هرچه بیشتر دانش این حوزه کمک خواهد کرد و زمینه ساز ارائه راهکارهای مناسب تر در خصوص مسائل و مشکلات مرتبط با آن خواهدشد.
از آنجایی كه منابعانسانی از حساسترین و فنیترین منابع هر سازمان به حساب میآیند لذا جایگاهی عظیم در سازمان دارند. تحقق موفقیت سازمان منوط به بررسی رفتار فرد در سازمان دارد رفتاری که هر فرد در موقعیتهای مختلف از خود نشان میدهد به طور مستقیم تحت تاثیر متصور و پنداری است که وی از کل وجود خود دارد. برداشتی كه هر كس از خودش دارد بر رفتار و عمل او تاثیر میگذارد چونانكه انسانها معمولا آنگونه عمل میكنند كه فكر میكنند هستند. با آنكه بیشتر تئوریسینهای”خویشتن پنداری” در دهه1970 و1980 تحقیقات خود را اجرا نمودند، در حال حاضر توجه عمومی به خویشتن پنداری رو به كاهش نهاده است خویشتن پنداری به صورت مداوم در تعامل با دیگر افراد تعدیل یافته وتحت تأثیر عوامل دیگر از قبیل درونگرایی و برونگرایی و عزت نفس قرار میگیرد. با وجودی كه در سایت تحقیقاتی اریک حدود 6000 مطلب در این خصوص نوشته شده است ولی متأسفانه هنوز هم این اصطلاح برای عموم ناشناخته بوده و تعریف شفافی از آن ارائه نشده است و در خصوص پدیده«خود» حدود15 مفهوم مختلف مطرح شده است(استرین،1993). موفقیت سازمانهای امروزی در تحقق بخشیدن به اهدافشان در گرو نیروی انسانی كارا و كارامدی است كه در این سازمان ها وجود دارد و این مهم ، جز از طریق ایجاد یک سیستم انضباطی موثر بدست نمیآید(جزنی ،1380). همیشه در سازمان كاركنانی وجود دارند كه مساله ساز هستند و با مسائلی از قبیل كمكاری، تمرد، غیبتهای غیرموجه، تاخیر در ورود به محل كار ، درگیری با سرپرست و كاركنان دیگر و … باعث بینظمی در سازمان شده و برنامهها را مختل میسازند. بوجود آمدن این مسائل به نوبه خود باعث افزایش هزینههای سازمان در دستیابی به اهداف خود میشود. نظم و انضباط محافظ دوام و قوام ساختار جامعه و سازمان است. داشتن انضباط مستلزم انضباط فردی است و بدون وجود انضباط فردی، تحقق انضباط گروهی و سازمانی میسر نخواهد بود. توجه به بحث انضباط باعث كاهش نابهنجاریها در سطح جامعه و به تبع آن سازمان ها میگردد. لذا شناخت عوامل موثر بر خودپنداره که بر رفتار وعمل انسان موثر بوده و رابطه آن با انضباط در سازمان، جهت جلوگیری از بروز هرج و مرج برای انجام فعالیتهای سازمانی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است و ما در این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوالات هستیم که :
امروزه منابعانسانی به عنوان ارزشمندترین سرمایه در سازمان ها به شمار میرود و بالاترین جایگاه را در امر توسعه دارند. بدون تردید مطالعه و بررسی هیچ یک از ابعاد وجودی انسان بدون مطالعه شخصیت وی امکان پذیر نیست و برای مطالعه شخصیت نیز توجه به مفهوم خود که هسته اصلی شخصیت محسوب میشود ضرورتی اجتنابناپذیر است. رفتاری که هر فرد در موقعیتهای مختلف از خود نشان میدهد به طور مستقیم تحت تاثیر متصور و پنداری است که وی از کل وجود خود دارد. وقتی فرد نسبت به کل وجود خود اعم از ویژگیهای ظاهری, تواناییهای ذهنی و جسمانی, ادراک و تصور منفی داشته باشد, این برداشت منفی در مجموعه اعمال و رفتارش منعکس میگردد و باعث میشود وی درتعامل با دیگران یا در مواجهه با موقعیتهای محرومکننده نتواند کارائی لازم را از خود نشان دهد. در صورتی که افراد به دیدگاه های اصلی خود در زندگی دست یابند، با فراغ باز و با تمام توان و انرژی فکری و جسمی خود به کار میپردازند (شاکرینیا،1376،32).
برای فعالیت تمامی گروه های سازمانی، نیز انضباط امری ضروری است.خواستههای اعضاء باید کنترل شده و در جهت اهداف سازمانی سوق داده شود(كریمی ،488،1379) .علاوه بر این حقوق افراد حفظ شده و محیط آرامی برای کار در سازمان فراهم میشود. بحث انضباط سازمانی یكی از مسائل بسیار مهم است كه باید مورد توجه قرار گیرد زیرا با توجه به نقش عظیم این نهاد در ساختن نسل آینده توجه به انضباط كاركنان میتواند باعث افزایش كیفیت خدمات آموزشی و كاهش هزینههای سازمان و افزایش بهرهوری كاركنان شود كه اینها باعث كاهش نابهنجاریها در سطح جامعه و به تبع آن سازمانها میگردد(ابطحی ،1381). از این رو دستیابی به محیطی آرام برای کار ،رشد کارکنان، انجام کارها به بهترین نحو و جلوگیری از بیانضباطی و هرج ومرج و مسئول دانستن خود کارمند برای حل مشکل، در سایه برقراری انضباط در سازمان امکان پذیر خواهد شد.
در اکثر تحقیقات خودپنداره بیشتر در فضاهای تربیتی و آموزشی در حوزه مدارس و دانشگاه بحث شده است، در فضاهای سازمانی کمتر به آن پرداخته شده است و حتی میتوان عنوان نمود بسیاری از مدیران سازمانهای دولتی در ایران با این مفهوم آشنا نیستند، لذا اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر را میتوان در ضرورت آگاهی و شناخت مفهوم خودپنداره، شناسایی عوامل موثر بر آن در سازمان های دولتی و رابطه آن با انضباط كاركنان در جهت افزایش سطح كیفی سازمان دانست و خلاء تحقیقاتی در حوزهی شناخت و شناسایی عوامل موثر بر آن در حوزه سازمان ، اهمیت و ضرورت تحقیق دانست.
لذا این تحقیق بواسطه تجربیات وكاربرد قابل انتقالش در سازمان، دارای ارزش گستردهای خواهد بودو نتایج این تحقیق دراكثر سازمان های دولتی ونهادهای مشاورهای مرتبط باحوزه رفتار افراد، موثر خواهد بود. علاوه براین نتایجی این نوع تحقیقات میتواند راهگشایی باشد برای پژوهشگران و دانشجویان روانشناسی و مدیریت که در این زمینه به تحقیق خواهند پرداخت.
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر خودپنداره ودستهبندی این عوامل و رابطه آن با انضباط كاركنان در اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی طرحریزی شده است.
بر مبنای موضوع و اهداف تحقیق، میتوان سوالات زیر را بیان نمود:
متغیر پیشبین : خودپنداره
متغیر ملاك : انضباط كاركنان
در هر تحقیق متعارف، جمع آوری اطلاعات یكی از مهمترین قسمتها است. در كار جمع آوری اطلاعات در هر تحقیق، نه تنها باید از چند یا چندین روش استفاده كرد، بلكه باید هر روش به درستی و با شناخت كامل برگزیده شود و به درستی به كاربرده شود. در این تحقیق كه هدف آن شناسایی عوامل مؤثر برخودپنداره ورابطه آن با انضباط کارکنان اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی است به منظور جمع آوری اطلاعات، از دوروش كیفی و كمی استفاده گردید. از آنجایی كه پژوهشگر درصدد زمینهیابی درباره موقعیت نامعین میباشد برای اینمنظور ابتدا به گردآوری دادههای كیفی میپردازد. سپس با بهره گرفتن از این شناسایی اولیه، امكان صورتبندی فرضیه(هایی) درباره بروز پدیده مورد مطالعه فراهم میكند. پس از آن، در مرحله بعدی، پژوهشگر میتواند از طریق گردآوری دادههایكمی، فرضیهها را مورد آزمون قرار دهد (بازرگان،1387، 166).
تحقیق حاضر از نوع طرحهای تحقیق آمیخته میباشد، بر این اساس ابتدا با بهره گرفتن از رویكرد كیفی مصاحبه و مطالعات نظری عوامل موثر برخودپنداره شناسایی والگوی اولیهای برای خبرگان طراحی گردید و پس از ارائه به خبرگان و حذف عوامل ضعیفتر و اعمال تغییرات لازم، مجددا الگو برای مرتبه دوم به خبرگان ارائه گردید. پس از اجماعنظر خبرگان درمورد عوامل موثر بر خودپنداره الگوی نهائی تایید گردید (رویكرد كیفی)، كه پس از تایید روایی و پایایی در اداره كل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی مورد آزمون قرارگرفت (رویكرد كمی). سپس به بررسی رابطه خودپنداره با انضباط کارکنان در اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی پرداخته شد. این تحقیق ازلحاظ هدف كاربردی و از لحاظ شیوه اجرا از نوع تحقیقات پیمایشی است. در تحقیق حاضر بهطور كلی ازدو روش عمده كتابخانهای و پیمایشی بهرهگیری شده است.
با توجه به قلمرو زمانی و مكانی انجام تحقیق، جامعه آماری این تحقیق شامل كلیهی کارکنان اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی به تعداد 208 نفرمی باشد كه در زمان انجام تحقیق (تابستان 1393) حداقل یک سال سابقه كاری را داشته باشند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه از شیوهی نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. پس از مشخص نمودن جامعه آماری و شیوه نمونهگیری برای تعیین حجم نمونه مورد نیاز، از فرمول ذیل استفاده و نمونه به تعداد 68 نفر مشخص گردید.
جهت افزایش دقت و كیفیت برازش نمونهای با حجم بیشتر یعنی 78 نفر انتخاب گردید.
در این پژوهش برای انجام مصاحبه، پرسشنامه دلفی از نظر متخصصان دانشگاهی كه همگی دارای دكتری تخصصی در حوزه منابعانسانی یا رفتارسازمانی و دارای مرتبه علمی استادیار و استاد بودند استفاده شد كه 3 نفر ار اعضای خبرگان عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد و 2 نفر دیگر عضو هیات علمی دانشگاه آزاد مشهد بودند. در نهایت 3 دسته از عوامل موثر بر خودپنداره و 15مولفه شناسایی گردید كه بر اساس آنها پرسشنامه خودپنداره با 49 گویه طراحی شد و پس از تایید روایی و پایایی آن در سازمان مورد سنجش قرار گرفت. همچنین در این پژوهش برای اندازهگیری متغیر انضباط کارکنان از پرسشنامه انضباط كاركنان (امیرنژاد،1392) استفاده گردید. سوالات تحقیق در آن براساس شاخصهای انضباط در سازمان (نظم و ترتیب، قواعد، مقررات، رویهها، هماهنگی، سازماندهی و برنامه) مورد سنجش و اندازهگیری قرار گرفت و جهت تجزیه تحلیل دادههای گردآوری شده از روشهای مختلف آمار توصیفی و استنباطی بهرهگیری شد. دربخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، نمودارهای آماری و شاخصهای توصیفی و در بخش آمار استنباطی از آزمونt (استیودنت) و ضریب همبستگی، رگرسیون و آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. البته از نرمافزار SPSS نیز جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید.
قلمرو موضوعی این تحقیق با توجه به عنوان”شناسایی عوامل مؤثر بر خودپنداره و رابطه آن با انضباط كاركنان اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی” ، در حوزه رفتارسازمانی میباشد.
این تحقیق در اداره كل راه و شهرسازی خراسان رضوی انجام گرفته است.
این تحقیق از خردادماه 93 لغایت دی ماه93 انجام شده است.
مید(1934) و کولی(1902)2از اولین کسانی هستند که به تعریف خود اقدام کردهاند. برحسب مید، خود هر فرد از خلال اخذ دیدگاه دیگری شکل میگیرد و کولی اصطلاح خود در آینه را به کار برده است، از نظر او خود بازتابی از بازخورد دیگران درباره خویشتن است. به باور اندیشمندان؛ قسمت عمده ویژگیهای شخصیتی، منش و خصوصیات رفتاری هر فرد به تصویری که از خود در ذهن دارد یعنی به انگاره وی بستگی دارد (ستوده،1381،253). خودپنداره ممکن است مثبت یا منفی باشد (تقی زاده،1379،21).
عواملفردی موثر بر خودپنداره بر مقایسه شرایط و تواناییهای فرد با دیگران مبتنی است، بر پیشرفتگرایی شخصی متمركز است و نفع فردی را دنبال میكند. عواملگروهی یا سازمانی موثر بر خودپنداره بر عضویت گروهی مبتنی است در این سطح افراد به جای نفع شخصی یا احیانا نوع روابط خود با دیگران به سرنوشت و عملكرد گروه میاندیشند عواملاجتماعی موثر بر خودپنداره مبتنی بر توجه به روابط دوطرفه و بهزیستی و رفاه افراد طرف ارتباط است (ماركوس و كیتایاما،1991،225؛برورو گاردنر،1996،83).
انضباط یا دیسیپلین درسازمان عبارت است از ایجاد موقعیتی که کارکنان یک سازمان خود را با قوانین، مقررات و استانداردهای سازمانی هماهنگ كرده، برابر آن رفتار كنند(دیسنزوواستیفن ،1988، 478).
انضباط به زعم برخی دیگر از نویسندگان، نوعی آموزش است که هدفش اصلاح رفتار و طرز برخورد کارکنان بوده، به طریقی تمایل آنان را به رعایت قوانین و مقررات و استانداردهای سازمان و مدیریت برانگیزد(وردر و دیویس،480،1989).
نظم و انضباط فرد به معنای انتظام و اطاعت منطقی ودر چاچوب قانون قرارگرفتن است (موحد،301،1377).
رویه: رویهها یک سلسله گامهای متوالی مرتبط به هم هستند که کارکنان به منظور تحقق وظایف شغلی خود از آنها تبعیت میکنند (اسکات ،1384).
مقررات: کاهش مقررات خشک و انعطافناپذیر و توجه به روابطانسانی و به وجودآوردن محیطی
صمیمانه یکی از اصول اساسی هر سازمان میباشد اگر در یک سازمان به این موضوع توجه شود کارکنان بین خود و مدیران فاصلهای احساس نکنند با دلگرمی بیشتری وظایف خود را انجام میدهند چون انسان ذاتا از فشار و کنترل شدید گریزان است (انصاری زمانی ،1384).
هماهنگی در کارها: هماهنگی در امور باعث میشود که از دوبارهکاری جلوگیری و نظم بین امور و فعالیتهای سازمانی ایجاد و از ضایع شدن منابع و امکانات سازمانی جلوگیری به عمل آمده و در نهایت سازمان آسانتر به اهداف از پیشتعیین شده خود دسترسی پیدا کند (هیوز ،1380).
نظم و ترتیب در انجام کارها: نظم و ترتیب در کارها باعث میشود که کلیه فعالیتها در سازمان براساس روشی مشخص و منظم انجام گیرد و از بینظمی و هرج و مرج در سازمان جلوگیری شود. هیچ سازمانی بدون داشتن نظم و ترتیب در کارها نمیتواند دوام داشته باشد (آقا داوود ،1381).
برنامه: داشتن برنامه برای وظایف افراد باعث میشود که افراد در هر روز بدانند که چه وظایف و کارهایی راباید در همان روز انجام دهند که این امر از سردرگمی آنها جلوگیری میکند و تاثیر بهسزایی در انضباط کارکنان دارد (رضائیان ،1383).
قواعد: داشتن قواعد مشخص در سازمان این اطمینان را در کارکنان ایجاد میکند که در انجام کارها از آن اصول مشخص و مدون پیروی کنند و این قواعد مشخص و روشن خود زمینهای برای ایجاد انضباط در کارکنان است (الوانی ،1385).
سازماندهی: سازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد (رضائیان، 1383).
تغییر و تحول فناورانه عامل کلیدی در رشد اقتصادی، تحول صنعتی و قابلیت رقابت در ابعاد بین المللی است و کارشناسان آنرا عنصر اصلی افزایش ستانده و درآمد در بیشتر کشورهای توسعه یافته و شرکتهای بزرگ و موفق می دانند. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، منبع اصلی توسعه صنعتی، انتقال فناوری از کشورهای توسعه یافته و از طریق فرایند انتقال فناوری است. فناوری حاصل تلاش انسان برای غلبه بر طبیعت است. فناوری، توانایی های انسان را افزایش داده و به او کمک می کند با کیفیت بهتری زندگی کند و ارزان تر و سریعتر به کالاها و خدمات مورد نیاز خود دسترسی پیدا کند. اما آنچه که در حال حاضر به مساله فناوری بعد تازه ای داده است، سرعت و عمق و تداوم جریان مستمر پیشرفت آن است که منجر به رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی بسیاری از کشورها شده است. پیشرفت های فناورانه در عصر کنونی بسیار سازمان یافته تر و پیوسته تر از گذشته اند و بر خلاف قبل، با سرعتی بسیار در حال رشد و گسترش اند(میگون پوری،1393). کشورهای پیشرفته توجه ویژه ای به امر خلق و توسعه فناوری دارند و در سطوح مختلف مدیریت فناوری ، برای آن برنامه ریزی می کنند. اما در کشورهای در حال توسعه به دلیل عقب ماندگی زیاد از این کشورهای صنعتی و همچنین بدلیل عدم توازن در خلق فناوری، پیمودن راه انتقال فناوری با هدف پر کردن شکاف فناورانه گریز ناپذیر است و برای موفقیت هر چه بیشتر در این زمینه لازم است که علاوه بر آماده سازی زیرساخت های موجود ، فرایند انتقال فناوری را با تمرکز بیشتری مدیریت و بر آن نظارت کرد (عزیزی و همکاران، 1386). با توجه به نرخ بالای شکست پروژه های انتقال فناوری در بسیاری از بنگاه ها، توجه به شناسایی عوامل بازدارنده و تسریع کننده جذب و توسعه فناوری از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد. اهمیت توجه به مدیریت فرایند انتقال فناوری در این است که به تصمیم گیرندگان، در توجه به تمامی ابعاد فناوری یاری می رساند تا بدین طریق انتقال فناوری بتواند نقش فراهم کننده بسترها و زیرساختهای مناسب جهت جذب، بومی سازی، اشاعه و خلق فناوری های جدید را ایفا کند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و مساله انتقال موثر و اثر بخش فناوری در صنایع پر درآمدی مانند صنایع لبنی که از صنایع پر اشتغال در کشور به شمار می آید، از مسائل مهم و حیاتی تاثیرگذار بر رشد و توسعه کشور می باشد.
با توجه به اینکه انتقال فناوری های جدید و برتر به عنوان یکی از راهکارهای حفظ مزیت رقابتی در بنگاه ها به حساب می آید، توجه به شناسایی عوامل بازدارنده و تسریع کننده تاثیرگذار بر جذب و توسعه فناوری از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد (ناصری و نامدار زنگنه،1387). باید توجه داشت هنگامیکه درباره فناوری سخن می گوییم اشاره به پدیده ای داریم که اهمیت جنبه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن کمتر از جنبه های فنی و صنعتی آن نیست. در سالهای اخیر ده ها میلیارد دلار صرف خریداری فناوری نوین وارداتی شده اما در بسیاری مواقع به دلیل عدم توجه نسبت به اثربخشی استراتژی های انتقال فناوری در شرایط وقوع آنها، در واقع صرفا ماشین آلاتی خریداری شده که بعد از مدتی فرسوده و از کار افتاده شده اند. این امر در صنایع لبنی که از صنایع رقابتی کشور می باشد و نیز با توجه به شرایط فعلی کشور که مواجه با تهدیدات و تحریمهای سیاسی و اقتصادی می باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. همچنین با توجه به سرعت جهانی شدن و نیاز شرکتها و کشورها به رقابت تنگاتنگ در عرصه بازار جهانی، فناوری های جدید و برتر به عنوان یک مزیت رقابتی جهت نیل به اهداف و حضور در عرصه اقتصاد جهانی مطرح گردیده اند. کشورهای در حال توسعه فقط 5% فناوری جهانی را تولید می نمایند، لذا توسعه داخلی فناوری برای شرکتهای مستقر در این کشورها مقرون به صرفه نبوده و بیشتر به دنبال انتقال فناوری از کشورهای توسعه یافته ترند (ناصری، نامدار زنگنه، 87). علیرغم اینکه نقش انتقال فناوری در ایجاد مزیت رقابتی و توسعه اقتصادی در قالب ایجاد مشاغل جدید، جذب سرمایه و ایجاد شرکتهای جدید، مشخص شده اما اینگونه فعالیتها دارای هزینه فراوان و در عین حال نرخ شکست بالایی هستند. (ترون و همکاران، 1998) با این حال این گونه فعالیتها مورد تشویق دولتمردان و مسئولین دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی و مدیران صنایع است، زیرا علاوه بر اینکه منبع خوبی برای درآمد دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی است، رابطه بین دانشگاه و صنعت را تعمیق بخشیده و در سطحی کلانتر موجب توسعه اقتصادی میگردد (ترون و همکاران،1998). همچنین می بایست تمهیداتی اندیشیده شود تا بتوان از طریق آن فرایند انتقال فناوری را بهبود داده و به عاملین اجرای آن کمک بیشتری نمود. بر این اساس صنعت لبنیات می تواند با شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر اثربخشی انتقال فناوری، به نوعی موجبات رشد و توسعه کسب و کارهای این حوزه را فراهم آورد. از طرف دیگر می تواند با ارائه مدلی که بیانگر ورودی و خروجی مشخص و معیارهای واضح برای اثربخشی انتقال فناوری موفق باشد، به مراکز و موسساتی که در این زمینه عملکرد ضعیفی دارند، کمک کند تا سطح اثریخشی خود را ارتقاء دهند (کن،2009). همچنین با توجه به اینکه موانع فراوانی در راه انتقال فناوری به چشم میخورند، لذا شناسایی روشها و عوامل عام و خاص که بر موفقیت و اثربخشی انتقال فناوری در صنعت لبنی تاثیر گذارند، می تواند باعث کاهش ریسک در انتقال فناوری گردیده و منجر به افزایش امکان موفقیت در پروژه های انتقال فناوری و رشد و توسعه کسب و کارهای مربوط به این حوزه گردد.
انجام این تحقیق برای سه گروه محققان، صنعتگران و سیاستگذاران حوزه لبنی مهم و ضروری خواهد بود و دستاوردهایی به همراه خواهد داشت. این پژوهش در مورد یکی از مباحث مورد توجه و در عین حال بحث برانگیز در مدیریت فناوری در محیط های آکادمیک یعنی انتقال فناوری می باشد. با توجه به اینکه شناسایی مولفه های اثربخشی فرایند انتقال فناوری می تواند یکی از مهمترین مولفه های تاثیرگذار بر مدیریت موثر و موفقیت آمیز فناوری باشد و نیز با توجه به اینکه تا کنون تحقیق کامل و جامعی که این موضوع را در صنعت مورد نظر بررسی کرده باشد، وجود ندارد، اهمیت تحقیق بر این موضوع بیش از پیش نمایان می گردد. از این رو این پژوهش می تواند توجه محققان را به تعمق بیشتر بر اثربخشی استراتژیهای انتقال فناوری در جهت انتخاب بهترین روش ها و در نتیجه انتقال موفق فناوری جلب کند و از اینرو بر ادبیات موضوع بیافزاید. از طرف دیگر هنگامیکه درباره فناوری سخن می گوییم اشاره به پدیده ای داریم که اهمیت جنبه های فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی آن کمتر از جنبه های فنی و صنعتی آن نیست. با توجه به خلا موجود در زمینه پژوهشهای مرتبط با انتقال فناوری مخصوصا ارزیابی میزان موفقیت و اثربخشی جنبه های مختلف آن ، امید است که یافته های این پژوهش بتواند سیاستگذاران و مسئولین امر را به اتخاذ سیاستی هدفمندتر و با بازخور بهتر در زمینه انتخاب روش های انتقال فناوری تشویق کند.
اهداف اصلی و فرعی این تحقیق به شرح زیر می باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر اثربخشی فرایند انتقال تکنولوژی در حوزه صنایع لبنی تهران
سوالهای اصلی و فرعی این تحقیق به شرح زیر می باشند.
عوامل موثر بر اثربخشی فرایند انتقال فناوری در حوزه صنایع لبنی تهران کدامند و اولویت بندی آنها چگونه است؟
این تحقیق از منظر نوع استفاده، از نوع کاربردی و به لحاظ تقسیمبندی بر مبنای هدف، از نوع توصیفی- پیمایشی است. زیرا به دنبال بررسی، جستجو و کشف مؤلفههای تاثیرگذار بر اثربخشی فرایند انتقال فناوری بوده و به همین منظور از روش پیمایشی در آن استفاده شده است. در این تحقیق، پس از بررسی ادبیات موضوع، عوامل مؤثر بر اثربخشی فرایند انتقال فناوری بدست آمده و پس از انجام مطالعات تطبیقی و همچنین با بررسی ادبیات موضوع در این زمینه، الگوی مفهومی تحقیق تدوین گردید. بدین ترتیب به لحاظ تقسیم بندی بر اساس گردآوری دادهها و روش تحلیل، تحقیق از رویکرد کمی برخوردار میباشد که در این قسمت از پژوهش با ساخت پرسشنامه (حاصل از نتایج ادبیات تحقیق و نظرخواهی از خبرگان موضوع) و توزیع آن در میان نمونه آماری تحقیق که شامل تعدادی از کارشناسان شرکت های فعال در حوزه صنایع لبنی هستند، به جمع آوری نتایج تحقیق و پس از آن بررسی و تحلیل نتایج با بهره گرفتن از آزمون های آماری مناسب اقدام گردیده است.
از لحاظ قلمرو مکانی و موضوعی باید اذعان داشت چون در این تحقیق به مطالعه شرکت های صنایع لبنی در تهران پرداخته می شود ، پس از این رو این تحقیق از لحاظ قلمرو مکانی در شهر تهران و از لحاظ قلمرو موضوعی در حوزه عوامل موثر بر اثر بخشی فرایند انتقال تکنولوژی در زمینه طراحی و تولید محصولات لبنی است. قلمرو زمانی این تحقیق نیز در یک بازه شش ماهه از اسفند ماه 1393 تا شهریور 1394 قرار دارد.
پژوهش حاضر به این صورت سازماندهی شده است که در فصل یک به کلیات تحقیق پرداخته می شود. در ادامه در فصل دوم، ادبیات مربوط به موضوع پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدای این فصل در مورد صنعت لبنی و ضرورت توجه به انتقال فناوری و اثربخشی آن صحبت شده است. در ادامه مفاهیم فناوری و انتقال فناوری تشریح شده و مدلها و فرایندهای انتقال فناوری ذکر گردیده و معیارهای اثربخشی آنها نیز از ادبیات موضوع استخراج شده اند. در فصل سوم روش شناسی تحقیق تشریح گردیده است. فرایند اجرایی تحقیق ، جامعه آماری ، نحوه تعیین حجم نمونه آماری، روش های نمونه گیری، روش های گردآوری داده ها و روش های تعیین روایی و پایایی، ابزارهای گردآوری داده در این فصل بیان شده اند. سپس در فصل چهارم داده های جمع آوری شده مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج و جداول مرتبط با آنها آورده شده است و در نهایت در فصل پنجم با بهره گرفتن از نتایج حاصل از تحلیل داده ها به پرسشهای اصلی و فرعی تحقیق پاسخ داده شده و توصیه هایی برای سیاستگذاران و فعالان این حوزه ارائه گردیده است.
دست یابی به ظرفیت تولید محصولات پروتئینی و لبنی تا سطح حدود 93 درصد از محصولات و نهاده های مصرفی در زیر بخش دام در داخل کشور از دستاوردهای غرور آفرین در آخرین برنامه ریزی 30 ساله نظام جمهوری اسلامی است زیرا اوایل انقلاب، 400 میلیون دلار محصول لبنی به کشور وارد میشد و بیش از 80 درصد شیر و لبنیات مصرفی کشور، بستهبندی سنتی و غیربهداشتی داشت، اما هم اکنون نزدیک به 100درصد محصولات لبنی تولیدی کشور، صنعتی و بهداشتی است و نه تنها واردات محصول به کشور قطع شده، بلکه ایران، صادرکننده محصولات لبنی به بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای همسایه است.در حال حاضر، حدود 1070 برند فعال لبنی در کشور وجود دارد که این برندسازی، رقابت قابل توجهی را در صنعت لبنیات رقم زده است. از نظر تولید نیز ایران 1 در صد تولید محصولات لبنی را در جهان به خود اختصاص داده است و با اختصاص روزانه 800 تن شیر خام صرفا برای تولید محصولات صادراتی و با صادر کردن محصولات لبنی به همسایگان خود مانند عراق و افغانستان و ترکمنستان توانسته است بسته به بازار آن کشور از 60 درصد تا 93 درصد بازار محصولات پروتئینی و لبنی کشور های همسایه خویش را در دست بگیرد که ارز آوری بسیار مناسبی را برای کشور به ارمغان آورده است. همینطور از نظر تولید داخلی شرکت پگاه با فروش 2100 میلیارد تومان محصول تا پایان سال 92، بالاترین میزان فروش را در میان کل صنایع غذایی کشور داشته و این برند لبنی، تولیدکننده بیش از 700 نوع محصول در سراسر کشور است. اما در سالهای اخیر این دستاوردها علاوه بر شرایط اقلیمی تحت فشار سیاست های تجاری، توسعه واردات و افزایش قیمت نهاده ها قرار گرفته است و اکنون بعد از گذر از شرایط و از طرفی افزایش قیمت نسبی محصولات لبنی در بازار داخلی امیدواریهایی را در فعال شدن محرک های اقتصادی و در جهت رونق بازار و بهبود شرایط تولید حداقل در سال های آینده ایجاد کرده است. همینطور با توجه به این نکته که سرانه مصرف محصولات لبنی در کشور 85 کیلوگرم به ازای هر نفر است که این سرانه در کشور های آمریکا و کشورهای اروپایی نزدیک به 170 کیلوگرم می باشد و تقریبا می توان گفت مصرف سرانه محصولات لبنی در ایران نصف کشور های توسعه یافته می باشد.با توجه به اشتغال زایی و پر درامد بودن این صنعت ،رسیدن مصرف سرانه محصولات لبنی به مقدار استاندارد بین المللی،وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت که متولیان این کار می باشند می توانند با سیاستهای تشویقی برای تولید داخل و صادرات این نوع محصولات به روند رو به رشد این صنعت کمک شایانی کنند. (آقاجانی، 1393)
همچنین وزارت صنعت، معدن و تجارت هدف گذاری صادرات 800 میلیون دلاری در صنایع لبنی در سال 94 را در دستور کار قرار داده است و این در حالی است که نسبت به سال 93 رشد 30 درصدی را شامل می شود که در سال 94 عمده بازار صادراتی محصولات لبنی کشور عراق با 512 میلیون دلار است که 80 درصد صادرات فرآورده های لبنی را به خود اختصاص داده است و بعد از آن افغانستان با 53 میلیون دلار، پاکستان با 27 میلیون دلار و امارات با 10 میلیون دلار قرار دارند. (گزارش دفتر صنایع غذایی، دارویی و بهداشتی وزارت صنعت،معدن و تجارت).
مدل مفهومی تحقیق حاضر برگرفته از مدل اقتضایی اثربخشی انتقال فناوری بوزمان(2000) می باشد که شامل ابعاد پنجگانه تاثیرگذار بر انتقال فناوری اعم از عامل انتقال، کانال انتقال، مورد انتقال، گیرنده انتقال و محیط تقاضا می باشد که البته برای هریک از این عوامل بوزمان، مواردی را ذکر کرده که در فصل بعد به هریک از این عوامل و موارد زیر مجموعه آنها اشاره می شود. مدل بوزمان در شکل زیر نشان داده می شود.
امروزه پیشرفت اقتصادی و بازرگانی كشور در گرو پیشرفت صنعت بانكداری پا به پای سایرصنایع كشور و همچنین صنایع بانكداری سایر كشورهای پیشرفته است.در حال حاضر درصد بالایی از مالكیت این صنعت در اختیار دولت بوده ولی با ظهور برخی بانكهای خصوصی رقابت در این صنعت نیز آغاز شده اما با این وجود , فاصله بسیار زیادی با سطح بانكداری جهانی دارد.درحقیقت نظام بانكی در هر كشوری یكی از مهمترین اركان شكل گیری ساختارهای اقتصادی است كه تعیین كننده مسیر توسعه یافتگی یا عقب ماندگی كشورها تلقی می گردد (آل اسحاق؛۱۳۸۸ :۵ ).از سوی دیگر در عصر رقابتی کنونی مقوله جهانی شدن، مرزهای اقتصادی میان جوامع را کم رنگ نموده و صنایع کشورها را تحت تأثیر قرار داده است.در این شرایط، فشار ذی نفعان (سهامداران، مشتریان، کارکنان و جامعه) و انتظارات آن ها از سازمان ها روز به روزافزایش می یابد و سازمان ها را مجبور به استفاده از سیستم های مدیریتی جدید که برمبنای منفعت ذی – نفعان بنا شده اند، می نماید (ضرغام بروجنی، ابراهیمی ومیرفخرالدینی؛۱۳۹۲: ۲۵).به همین دلیل بررسی عملکرد بانک ها می تواند دارای اهمیت بسیار زیادی باشد.در حقیقت عملكرد نشان می دهد كه یک سازمان چگونه به رسالت و اهداف مربوط به خود می رسد.عملكرد دلالت بر شروع از یک وضعیت معین و رسیدن به یک هدف دقیق داردكه این ممكن است شامل چندین نقطه هدف از قبیل سهم بازار، حجم فروش، انگیزش كاركنان، رضایت مشتری، سطح كیفیت و غیره باشد ( Boisvert, Hugues; 2006 ,p2 ).از سوی دیگر از جمله مفاهیم جدید در عرصه كسب و كار، هوش تجاری است.هوش تجاری به سازمانها کمک می کند تا وضعیت تجارتی گذشته و موجود را هم به صورت کلی و هم به صورت جزیی با دید بهتری مشاهده کنند تا بتوانند تجارت خودشان را به نحو مناسبی تحلیل نمایند.هوش تجاری امکان و توانایی بهبود کیفیت خدمات را فراهم کرده و میتواند برنامهریزی و تصمیمگیری را تسهیل نماید.در این راستا تحقیق حاضر به دنبال بررسی تاثیر هوش تجاری بر عملکرد بازرگانی بانک ها و موسسات مالی و اعتباری استان گیلان است.با توجه به موارد فوق در فصل اول تحقیق , بعد از بیان مساله به ضرورت واهمیت تحقیق پرداخته خواهد شد.سپس به سوالات واهداف تحقیق به همراه چهارچوب نظری تحقیق اشاره شده ودر نهایت با تعریف مفهومی وعملیاتی متغیرها و بیان قلمروتحقیق فصل به پایان خواهد رسید.
بانک ها نقش حیاتی در تخصیص منابع اقتصادی در کشور ها داشته و از طریق ایجاد کانال بین سپرده گذاران منابع در بانک و سرمایه گذاران در بخش صنعت و تجارت باعث ایجاد رونق اقتصادی کشور میگردند (Ongore & Berhanu Kusa؛2013:237).اما صنعت (بانکداری) مانند سایر صنایع با عوامل فشارهای محیطی مواجه است.خورشید به نقل از همر و چامبی (1993 ) این فشار ها را تحت عنوان سه سی (3c): تغییر، مشتریان ورقابت نام برده است (خورشید ؛۱۳۸۹: ۱۶۴).این فشار ها باعث می شود که بانک ها همواره به دنبال بهبود عملکرد در ابعاد مالی و غیر مالی باشند.تلاش برای عملکرد بهتر، موضوعی است که انتظار بزرگ همه افراد ذی نفع سازمان اعم از مشتریان، کارکنان و سهامداران است.در محیط های چالشی و متلاطم، سازمان ها در طی زمان پی می برند که مزیت رقابتی دیروز تضمینی برای بقای فردا محسوب نمی شود.این امر فشار شدیدی را به سازمان ها تحمیل می کند تا بیاموزند که چگونه می توانند به بهترین وجه عملکرد و مزیت خود را بهبود بخشیده و پیشرو رقبا باشند (ملاحسینی، فرقانی و مرادخانی؛ ۱۳۸۹:۲۳).در حقیقت ارزیابی عملکرد سازمان ها و بنگاه های اقتصادی دارای فعالیت مشابه و بررسی نتایج حاصل از عملکرد آن ها در یک دوره معین، فرایندی مهم و راهبردی محسوب شده که ضمن تعیین جایگاه رقابتی سازمان، نقش قابل توجهی درامر بهبود مستمر و افزایش کیفیت واثربخشی تصمیمات مدیریت سازمان هادارد (اسلامی و بهرامی و رجبی و میهنی؛۱۳۹۰: ۲).
از سوی دیگر، با توجه به موضوع تحقیق حاضر ودر در ارتباط با عملکرد بانک ها باید گفت که نشریه بین المللی بنکر از جمله مراکز معتبر است که هر ساله با اخذ آمار از بانک های جهان اقدام به رتبه بندی هزار بانک برتر دنیا می کند.شاخص هایی که ملاک این طبقه بندی قرار می گیرد میزان سود، نرخ بازگشت سرمایه، نرخ بازگشت دارایی و…می باشند (اسلامی و دیگران ؛۱۳۹۰:۳).در این میان از بین هفده بانک ایرانی که در پایگاه داده این موسسه قرار گرفته، سیزده بانک در بین این رده بندی قرار گرفته اند لیکن بهترین بانک ایرانی با وجود بهبود عملکرد در سال ۲۰۱۴ از مقام هفتصد و هفتادو هفت صعود نکرده است.این نشان می دهد که بانک های ایرانی با استاندارد های جهانی فاصله زیادی داشته و توجه به عوامل اثر بر عمکلرد آنها دارای اهمیت فراوانی است.در تحقیق حاضر باتوجه به جامعه آماری دو مولفه برای آن در نظر گرفته می شود (چیرانی، علیزاده و بجارسری؛۱۳۹۱).
الف) عملکرد مالی : شاخص های مالی، موفقیت در دستیابی به اهداف اقتصادی را برای شرکت ها مشخص می کند.
ب ) عملکرد بازار : عملکرد بازار به معنای توانایی شرکت در جهت ارضا کردن و حفظ مشتریان از طریق اراﺋﻪ محصولات و یا خدمات با کیفیت.
مجموع این شرایط ایجاب می کند که بانک ها به دنبال به کار گیری استراتژی هایی برای بهبود عملکرد خود باشند.این واضح است که تمام تلاش های یک سازمان در تمامی حوزه ها بایستی در عملکرد آن مشخص باشد.اغلب سازمان ها با بهره گرفتن از ابزارها و مکانیزم های گوناگون سعی در بهبود عملکرد خود دارند.به این منظور سنجش وضعیت عملکرد از مقوله های مهم و مورد توجه سازمان ها است (مشبکی و بستام و ده یادگاری ؛۱۳۹۳:۹۳).بررسی دیدگاه های مختلف در مورد عملكرد نشان می دهد كه متغیرهای بسیاری می توانند در آن موثر باشند (Mamoun etal ,2011, 43).یکی از این متغیر ها که منجر به بهبود عملکرد می شود هوش تجاری است (رهنمای رودپشتی، نیکومرام و محمودی؛۱۳۹۲:۱۱۱). هوش تجاری به سازمان ها کمک می کند که خود را به تفکرهای نوین کسب و کار مجهز سازند تا به طور مستمر عملکرد خود را مدیریت کرده و بهبود بخشند (رحیمی، نوروزی و سریع القلم؛۱۳۹۱: ۶۵).در واقع یکی از نیازمندی های کنونی و آینده مدیریت سازمان، پشتیبانی از فرایند های تصمیم گیری است که سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان می بایست علاوه بر اهداف واقعی خود یعنی مکانیزاسیون، یکپارچگی و بهبود فرایند, آن را پوشش دهند.تعدادی از سازمان ها به این اعتقاد رسیده اند که چنانچه ابزارهای سازمان به سیستم های هوش تجاری مجهز شوند، ارزش بالاتری را برای سازمان ایجاد می نمایند (غضنفری، تقوی وروحانی فرد ؛۱۳۸۷:۲۲).هوش تجاری با کمک در تصمیم گیری به مدیران، میتواند بانک را قادر به حل مسایل در کلیه حوزه های کاری مانند مدیریت ارتباط با مشتری، مدیریت عملکرد، مدیریت ریسک، مدیریت دارایی و مدیریت شکایت نماید که این موارد درنهایت منجربه بهبود عملکرد بانک خواهد شد (; 2011:223 Đurković& Ubiparipović).هدف هوش تجاری کمک به کنترل منابع و جریان اطلاعات کسب و کار است که در درون و پیرامون سازمان وجود دارد.در واقع ارتباط اصلی هوش تجاری با سیستم های سازمانی در این نکته نهفته است که هدف ثانویه این سیستم ها ایجاد فضای پشتیبانی تصمیم گیری برای مدیریت بوده و هوش تجاری می تواند در بطن این سیستم ها قرار گرفته و با تبدیل داده به دانش این هدف را محقق می سازد (غضنفری، تقوی وروحانی فرد ؛۱۳۸۷:۲۲).با توجه به موارد مذکور سوال تحقیق به شرح زیر است:
آیا هوش تجاری بر بهبود عملکرد بازرگانی بانک ها و موسسات مالی و اعتباری تاثیر دارد؟
در ارتباط با موضوع تحقیق حاضر باید گفت که استفاده از هوش تجاری در خدمات مالی می تواند منجر به ایجاد ارزش گردد.بررسی های گارتنر، در سطح بانک ها نشان داده است كه بیش از ۹۵درصد پاسخ دهندگان سیستم بانكی موافقند كه هوش تجاری یک پیش برنده استراتژیک ابتكاری با مدیریت برتر است و بیش از نود درصد موافقند که آنها ارزش مورد انتظارشان را از سرمایه گذاری در هوش تجاری دریافت كرده اند (محقر حسینی، علی منش وآصف؛۱۳۸۸، ۱۰۵).از نظر گارتنر سیستمهای هوش تجاری بانکها را قادر می سازد تا به نحو بسیار خوبی عملکرد مالی و تجاری را تحت تاثیر قرار دهند (رهنمای رودپشتی، نیکومرام ومحمودی ؛ ۱۳۹۲: ۱۱۱).در تحقیق حاضر ابعاد هوش تجاری عبارتند از: یکپارچگی داده ها، قابلیت های تحلیلی، کیفیت محتوای اطلاعاتی، کیفیت دسترسی به اطلاعات، به کارگیری اطلاعات در فرایند کسب و کار، فرهنگ تصمیم گیری تحلیلی [10].که بر گرفته از تحقیق، پوپوویچ، هاک نی، کوئلو و جاکیچ(2012) می باشد.با توجه به موارد مذکور مدل تحقیق حاضر به صورت زیر است:
هوش تجاری :
یکپارچگی داده ها
قابلیت های تحلیلی
کیفیت محتوای اطلاعاتی
کیفیت دسترسی به اطلاعات
به کارگیری اطلاعات در فرایند کسب و کار
فرهنگ تصمیم گیری تحلیلی |
عملکرد
بازرگانی
|
شكل (1-1) : مدل مفهومی تحقیق
ابعاد (پوپوویچ، هاک نی، کوئلو و جاکیچ، 2012) و الگوی کلی (رهنمای رودپشتی وهمکاران، 1392)
امروزه یکی از ابزارهای سنجش موفقیت در تحقق اهداف سازمان، موضوع عملکرد سازمانی است (علی پور درویشی و سردار دونیقی و لطفی دهخوارقانی ;۱۳۹۰).مدیریت و ارزیابی عملكرد سازمان ها، یک از قوی ترین ابزار های است كه می توان به كمك آن اطلاعات مورد نیاز را از وضیعت سازمان به دست آورد (احسانی فرد؛۱۳۹۲:۷).در ادبیات اقتصادی جهان امروز، نقش و اهمیت نظام مالی و بازار پول و سرمایه و به تبع آن بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری به عنوان بازوهای اجرایی این نظام و ابزار رشد و توسعه اقتصادی کشورها کاملاً ملموس است، به طوری که توسعه پایدار اقتصادی بدون رشد و توسعه این بازارهای مالی امکان پذیر نمی باشد.نظام بانکی کشور به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی جامعه در ارتباط با جذب و هدایت وجوه سپرده گذاران، ارائه خدمات به مردم و مشارکت در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش های مؤثری برعهده دارند و عدم توانایی این نظام مشکلات عدیده ای را در راه توسعه کشور ایجاد خواهد کرد و هم چنین بانک ها در میان صنایع مختلف، از اهمیت خاصی برخوردار می باشند زیرا آنها می توانند از طریق وام، تسهیلات و شرکت در پروژهای مختلف اقتصادی، شرایط را برای سرمایه گذاری آماده نموده و از این طریق در رشد و توسعه اقتصادی کشور مؤثر باشند.به دلیل نقش بسیار مهم و اساسی بانک ها در اکثر فعالیتهای اقتصادی، بررسی عملکرد (بهره وری و کارایی) هر یک از بانکهای موجود در کشور ایران اهمیت ویژه ای یافته است (گلبازخانی پور و فاضل یزدی؛۱۳۹۲:۸۵). از سوی دیگر در حالی که شواهد قابل توجهی، اهمیت هوش تجاری را برای سازمان ها نشان می دهد، ویکسون و واستون بیان داشته اند که منافع هوش تجاری به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته اند و در نتیجه نیاز به نیاز به توجه بیشتری دارند( (Popovič etal ;2012: 729.
اهداف تحقیق به شرح زیراست:
Business intelligence ( BI )
Hamer & Champy
Banker
Gartner
Data integration
Analytical capabilities
Information content quality
Information access quality
Use of information in business processes
Analytical decision-making culture
Wixom & Watson