حاکمیت پارادایم عقلایی و مدرنیته در اواخر قرن گذشته منجر به دنیاپرستی و مادیگری و نهایتاً مانع از توسعه زندگی روحی و معنوی انسانها شد و موجبات پدید آمدن مشکلات اساسی در جامعه و فرهنگ انسانها را فراهم کرد. انسانها بهخصوص جامعه غربی بهرغم اینکه به صورت باشکوهی در عوامل اقتصادی، علمی و تکنولوژی پیشرفت کردند اما در موضوعات روحی و معنوی موفقیت ناچیزی به دست آوردند و این در نحوه رفتار، اخلاق، سرگرمیها و سیاستهای آنها و همچنین در خشونتهای جامعه انسانی و شیوه انجام کارها روشن و بدیهی است (میلر، 2000).
طی 400 سال گذشته غرب بین دنیای بیرونی و درونی فرد تفاوت قائل شده است، با اینکه این استراتژی منجر به تسلط در آوردن طبیعت و پیشرفت علوم و تکنولوژی و فنآوریهای مختلف شده است، اما به نیازهای درونی انسان توجهی نشده و انسان را از والاترین جنبه وجود انسانیاش جدا کرده است (شایگان، 1381).
هرچند اندیشمندان در طی قرنها جدایی، امور دنیوی و معنوی را به دلیل اینکه دو عامل به هم تنیده هستند را یک خطای دوگانه بیان می کنند. در هر جایی که جدایی امور دنیوی را از روح مییابند، برخی مردم تفکر درباره زندگی معنوی و سیاسی بسیار دشوار و غیرعملی میانگارند، درحالیکه آنها از هم جدا نیستند. توسعه و تکامل مناسب و کامل فکر زمانی می تواند رخ دهد که با آموزش فیزیکی و معنوی پیشرفت نماید، بنابراین امور دنیوی و معنوی یک کلیت غیر قابل تقسیم هستند و تصور اینکه آنها میتوانند بهتدریج و یا به صورت مستقل از یکدیگر توسعه پیدا کنند یک اشتباه محض است (میلر، 2000).
اما در پارادایم مدرن که به کل عالم گسترش یافته و تأمین رفاه انسان را به عهده گرفته به دلیل این دوگانگی جوامع انسانی به خصوص جامعه غربی را دچار یک احساس نارضایتی و بیقراری کرده است (شایگان، 1381).
انسانها در اثر فشارهای غیرقابل اجتناب تکنولوژی وحشتزده و از کمبود وقت برای خود و خانواده خسته و فرسوده شده اند، بهویژه با انجام کار اضافی احساس می کنند که در قفس شغلی خود محبوس گردیدهاند. متأسفانه فشارهای مالی، زمانی و عاطفی و نیازهای مربوط به کار زمان ناچیزی را برای توجه و حضور باقی گذاشته و در نتیجه انسانها در جهات مختلفی کشیده میشوند. این ورشکستگی روحی که عارضهی نهایی نیاز مبرم به کار است بشر را وادار کرده که به اهمیت ایجاد فضای معنوی در کارگاهها و تغییر شرایط آن بپردازد و با انجام کار سرزنده و با روح شادمانی و دلخوشی عمیقی را تجربه کند (میلر، 2000).
ورود مفاهیمی همچون اخلاق، حقیقت، باور به خدا یا نیروی برتر، درستکاری، وجدان، اعتماد، بخشش، مهربانی، احساسات، ملاحظه، معنا در کار، همبستگی با همکاران، تشویق همکاران، احساس صلح و هماهنگی، نوعدوستی و… به پژوهشها و اقدامات مدیریتی و کسب و کار همه حکایت از ظهور پارادایم جدیدی دارند که در واقع عکسالعملی است به پارادایم خشک و مکانیستی مدرن و آن پارادایم معنویت است. پارادایم منعطف و خلاق معنویت نیز در پاسخ به همین نیازها و فشارها ظهور کرده است و محققان زیادی این امر را تأیید کرده اند (فرهنگی، فتاحی و واثق، 1385). که البته فضاهای آموزشی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
نیروی انسانی کارامد و ماهر پربهاترین و ارزندهترین ثروت و دارایی هر کشور است. انسان همواره برای تأمین نیازهای خود به کار و تلاش پرداخته است. بدیهی است نقش کار در زندگی انسان فراتر از هدف و مقصود ظاهری آن یعنی تأمین مایحتاج ضروری زندگی روزانه است. کار نهتنها منبع درآمد فرد محسوب شده، بلکه موجب می شود تا بسیاری از نیازهای روحی و روانی انسان مرتفع گردد. در صورت وجود عدم تناسب میان خصوصیات فردی و شرایط و ویژگیهای شغلی، کار می تواند موجب نارضایتی، تحلیل قوای جسمی و روانی و نهایتاً بیماری شود. شغل و حرفه برای افراد احساس هویت و جایگاه و شرایط خاصی را فراهم می کند تا مهارت جدیدی کسب و چالشی تازه ایجاد گردد و نیز موجبات پاداش اجتماعی و نیاز به تعلق به گروه خاصی برآورده گردد؛ از سوی دیگر کار می تواند برای سلامت جسمانی و روانی فرد خطرناک باشد. یعنی علاوه بر خطرات بدنی موجود در اغلب محیطهای کاری، فرد را دچار اضطراب، محرومیت، درماندگی یا استیصال کند (هلسوی، گرونهاگ و کویتاس، 2000). کار، صرفنظر از تأمین مالی می تواند برخی از نیازهای اساسی آدمی نظیر تحرک روانی و بدنی، تماس اجتماعی، احساس خودارزشمندی، اعتماد و توانمندی را ارضا کند. باوجود این کار می تواند منبع فشار عمدهای نیز باشد. ممکن است یک شغل رضایتبخش به مرور زمان به منبع نارضایتی تبدیل شود و شخص را به سوی فرسودگی شغلی سوق دهد (سعیدی، 1385).
از آنجا که امروزه آموزش و پرورش، سهم قابل توجهی از بودجه هر کشور را به خود اختصاص میدهد. با توجه به اهمیت و نقش تعلیم و تربیت، به خصوص در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، ضروری است در جهت بهبود کیفیت آموزش و پرورش، فعالیتهای اساسی صورت گیرد تا از به هدر رفتن سرمایه های انسانی و مادی جلوگیری شود (قاسمی نژاد و سیادت، 1383).
1-2- عنوان تحقیق
ارتباطسنجی سطح معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی در معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان در سال 91-1390
1-3- بیان مسئله
فرسودگی شغلی حالتی است که در یک فرد شاغل به وجود می آید و پیامدی از فشار شغلی دائم و مکرر است. بدین ترتیب که شخص در محیط کارش به علت عوامل درونی و بیرونی احساس فشار می کند و این فشار، دایمی و مکرر بوده و در نهایت به احساس فرسودگی تبدیل میگردد. در این وضعیت احساس کاهش انرژی رخ میدهد. در واقع فرسودگی شغلی؛ آن نوع از فرسودگی روانی است که با فشارهای روانی یا استرسهای مربوط به شغل و محیط کار توأم گشته است (سلطانی و روحانی، 1379). بر اساس نظر مسلچ فرسودگی شغلی سندرمی است که در پاسخ به فشار روانی مزمن به وجود می آید و شامل سه جزء خستگی یا تحلیل عاطفی، ازخودبیگانگی یا مسخ شخصیت، فقدان موفقیت فردی یا پیشرفت شخص است و بیشتر در مشاغل مددرسان و یاری دهنده نظیر مشاوران، معلمان، مددکاران اجتماعی، پزشکان، پلیس، پرستاران و مواردی از قبیل این مشاغل مشاهده می شود و این امر احتمالاً معلول نوع وظایف و مسئولیتهای اینگونه مشاغل میباشد (مسلچ و جکسون، 2004). از نظر مسلچ (2001) خستگی عاطفی متأثر از فشار روانی و از میان رفتن منابع هیجانی در فرد است (پاینز، 2002)، مسخ شخصیت تلاشی است برای ایجاد فاصله میان فرد شاغل و دریافت کنندگان خدمات او، که به وسیله نادیده پنداشتن ویژگی ها و خدمات فرد شاغل صورت می گیرد (مسلچ و لیتر، 2008)، و در نهایت از نظر مسلچ، کاهش یا فقدان موفقیت شخصی، کم شدن احساس شایستگی در انجام وظیفه و ارزیابی منفی فرد از خود در زمنیه کار است (پاینز، 2002).
اولین مشکل قربانیان فرسودگی از کار، فرسودگی جسمی است. قدرت آنان برای کار کردن کم است و بیشتر اوقات خسته و ناتوان هستند. این افراد از نشانه های بیماری مثل سردردهای مکرر، تهوع، اختلال در خواب و تغییر عادتهای غذایی مثل بیاشتهایی یا پرخوری در رنج هستند. دومین مشکل افراد مبتلا به خستگی از کار آن است که گرفتار فرسودگی هیجانی هستند؛ افسردگی، احساس درماندگی و نیز احساس به دام افتادن در کار و شغل خود. سومین مشکل آن است که اغلب گرفتار فرسودگی نگرشی هستند. این افراد نسبت به دیگران بدگمان میشوند، این تمایل در آنان ایجاد می شود که با دیگران مانند یک شیء رفتار کنند تا به عنوان یک انسان (ساعتچی، 1379).
در مدارس بهعنوان یک سیستم اجتماعی، عنصر انسانی جایگاهی خاص دارد و در بین افراد حاضر در مدرسه، دانش آموزان و معلمان مهمترین نقش را بر عهده دارند. معلمان به خاطر نقش حساسی که دارند، از طرف مدیران، والدین، دانش آموزان، نهادهای سیاسی اجتماعی و گروههای رسمی و غیررسمی موجود در مدرسه تحت فشار هستند، به علاوه آنها با مشکلات عدیدهی دیگری در داخل و خارج از مدرسه روبرو هستند (هوی و میسکل، ترجمه سیدعباس زاده 1382). با افزایش روزافزون مسئولیت مدارس و پیچیدهتر شدن محیط آنها از معلمان و مدیران مدارس انتظار میرود که فعالیتهایشان را در سطحی بسیار گستردهتر از قبل به انجام برسانند (جانسون، 2004). همچنین میزان مسئولیت آنها جهت پاسخگویی به دانش آموزان در رابطه با تغییرات پیشینهی فرهنگی و تنوع نیازهای آنها که هر یک دارای تواناییهای فیزیکی و ذهنی و سبک یادگیری متفاوتند، روز به روز افزایش مییابد (دوکس، 2007). این انتظار روزافزون آنها را تحت فشار دائمی قرار داده است. این فشار اگر بیش از اندازه باشد سلامت و آسایش شخصی معلمان را به خطر میاندازد و آنها را دچار استرس (فشار روانی) می کند و در اثر فشارهایی که بر آنها وارد می شود پس از مدتی از توان و انرژی اولیه این نیروی مهم کاسته می شود و موجب فرسودگی آنها میگردد (مورهد و گریفین، ترجمه الوانی و معمارزاده، 1386). در این راستا بهتر است به مقوله ی رضایت شغلی بیشتر توجه شود.
بی شک امروزه یکی از چالش های مهمی که به گونه ای فزاینده ذهن سرپرستان و مدیران را به خود مشغول نموده است، اندازه گیری میزان رضایت شغلی است (غلامی فشارکی و همکاران، 1390: 242)، رضایت شغلی معلمان نیز به عنوان یک شاخص مهم و مؤثر در آموزش، توجه مجریان و پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت را جلب کرده است (زانگ، 2007).
رضایت شغلی یعنی احساس خرسندی و خشنودی که فرد از کار خود می کند و لذتی که از آن میبرد و در پی آن، به شغل خود دلگرمی و وابستگی پیدا می کند (هلریگل و وودمن، 1996). شاید بتوان گفت از مهمترین ارکان پایداری و ثبات هر سازمانی رضایت شغلی کارکنان آن است. در حادترین شکل، پایین بودن رضایت شغلی، آمار زیادی غیبت ها، پایین آمدن بازده کار وجابهجایی و انتقال کارکنان را میتوان مشاهده نمود. همچنین نارضایتی شغلی میتواند قسمتی از شکایات،کارکرد ناچیز،کالاهای تولیدی نامرغوب، اختلاس و مسائل انضباطی و دیگر مشکلات را موجب گردد. هزینه های نارضایتی شغلی در بعضی موارد ارقام نجومی به بار میآورد. در مقابل، مدیریت بدنبال رضایت شغلی بالاست، زیرا این پدیده با پیآمدهای مثبتی که خواست مدیران است، پیوسته است. رضایت شغلی بالا نشان دهنده سازمانی است که به گونهای خوب و صحیح اداره میشود، و بطور کلی نتیجهای است که از مدیریت رفتاری کارساز سرچشمه میگیرد (رفیعی، 1382).
رضایت شغلی حالتی مطبوع، عاطفی و مثبت حاصل از ارزیابی شغل یا تجارب شغلی است؛ مفهومی دارای ابعاد، جنبهها و عوامل گوناگون که باید مجموعه آنها را درنظر گرفت. از جمله این عوامل میتوان به صفات کارگر و کارمند، نوع کار، محیط کار و عوامل مؤثر بر آن مانند عوامل معنوی و روابط انسانی اشاره نمود (هلریگل و وودمن، 1996).
معنویت در کار، یک تجربه از ارتباط و اعتماد متقابل در میان افرادی است که در یک فرایند کاری مشارکت می کنند که به وسیله خوش بینی و حسن نیت فردی ایجاد می شود و منجر به ایجاد یک فرهنگ سازمانی انگیزشی و افزایش عملکرد کلی می شود که در نهایت تعالی سازمانی پایدار را به همراه دارد (مارکوس، 2006).
از آنجا که معنویت طیف بسیار وسیعی دارد در حقیقت در رابطه با آنچه احساس میکنیم بین ما و برخی عوامل گسترده، نادیده و شگفتآور قرار دارد، میباشد و می تواند در هر جنبه زندگی نفوذ کند، بنابراین دور نگه داشتن آن از محیط کار غیرممکن است (میلر، 2000)، در نتیجه فشاری که بر معلمان وارد می شود، تنها به متغیرهای فردی مربوط نمی شود بلکه عوامل محیط کاری از جمله معنویت محیط کار می تواند در آن نقش داشته باشد. برای کاهش فشارهای جسمی و روحی معلمان میتوان به دنبال راهی جهت ایجاد رضایت و امنیت شغلی بود. رضایت شغلی نیز ما حصل تأثیر عوامل زیادی، نظیر نیازها، علائق، انگیزه، نگرش و شخصیت های افراد از یک طرف و مختصات شغلی نظیر عوامل معنوی محیط کار میباشد.در تحقیق حاضر برآنیم با بررسی رابطه میان معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی عوامل مؤثر جهت کاهش فرسودگی شغلی و افزایش رضایت شغلی را بیابیم.
1-4- اهمیت و ضرورت تحقیق
مدارس از معدود سازمانهایی هستند که با همهی سازمانهای دیگر چه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم رابطه دارند. به همین خاطر است که تأثیر زیادی بر سرنوشت ملتها دارند و از جایگاه والایی در پیشرفت و توسعه جامعه برخوردارند. مدارس سیستمهای اجتماعی بسایر پیچیدهای هستند و دارای عناصر بسیاری هستند که هر یک از این عناصر، با هم، با یکدیگر و با محیط خود کنش و واکنش دارند. در هر سیستمی، همهی عناصر در جای خود باارزش و مهماند، اما در یک سیستم اجتماعی، انسان تنها عاملی است که بدون وجود آن سیستم اجتماعی بی معنی است. اصولاً سیستم اجتماعی به واسطه عامل انسانی، سیستم اجتماعی محسوب می شود و هیچ سیستم اجتماعی بدون انسان قابل تصور نیست. انسان در واقع، روح سیستم اجتماعی است (میرکمالی، 1383). همچنین با توجه به نقش حساس معلمان و در معرض بودن این افراد به فرسودگی شغلی و عوارض ناخوشایند فردی و سازمانی و کشوری آن به نظر می رسد ارزیابی میزان فرسودگی شغلی معلمان ضروری بوده تا هم شیوع و هم عوامل مرتبط با آن به طور علمی بررسی گردیده تا قبل از ایجاد عوارض جسمی و روحی روانی برای کاهش و یا پیش گیری از آن توسط راهکارهای علمی اقدام لازم صورت گیرد (صابری و همکاران، 1390).
از سوی دیگر رضایت شغلی، بیشترین متغیر سازمانی اندازه گیری شده در هر جنبه پژوهشی و کاربردی است. دلایل متعددی برای توجه به این نگرش کاری وجود دارد. نخست، سازمان ها علاقه دارند که وضعیت کنونی رضایت شغلی کارکنانشان را ارزیابی کنند و دوم، پژوهش های زیادی انجام شده تا بتوانند رضایت شغلی کارکنان را مورد ارزیابی قرار دهند. با توجه به اینکه رضایت شغلی با عوامل سازمانی، محیطی، شغلی و فردی مرتبط است و دیدگاه های متفاوتی در مورد رضایت شغلی و روش های مختلفی برای اندازه گیری آن وجود دارد، لذا نتایج متفاوت و متناقض دیده شده است (ترکمان و عابدی، 1388).
از آنجا که بسیاری از اقدامات سازمانها برای تغییر و بهبود در دو دهه اخیر از قبیل کوچکسازی، مهندسی مجدد، تعلیق، اخراج از کار و… موجب تضعیف روحیه و نوعی سردرگمی معنوی کارکنان شده است (فرهنگی و همکاران، 1385)، در سال های اخیر جایگاه معنویت در سازمان ها به طور فزاینده ای از سوی مدیران، سرپرستان، کارکنان و محققان به عنوان یک ضرورت برای تعاملات با سازمان ها، با کارکنان، مشتریان و جامعه مورد توجه قرار گرفته است (موران، 1385). در این راستا معلمان زیادی نیز در کارشان احساس نارضایتی و عدم امنیت می کنند. بدین منظور تحقیقات بسیاری جهت شناسائی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی صورت گرفته است، اما عوامل معنوی محیط کار از جمله عواملی میباشند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. با در نظر گرفتن پیامدهای ناگوار نارضایتی از شغل و همچنین فرسودگی شغلی روی افراد و عملکرد سازمان و با توجه به روند فزاینده آن در سازمانهای امروزی از جمله در سازمانهای پویا و در حال تغییر کشور این موضوع باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد و تأثیرات منفی آن روی افراد و سازمانها بیشتر شناخته شود. شناخت عواملی که موجب نارضایتی از شغل و فرسودگی شغلی در درون و بیرون سازمان میشوند، راهی را برای ایجاد زمینه حذف یا تقلیل آن به وجود میآورد. با توجه به اینکه تحقیقات محدودی در زمنیه عوامل معنوی محیط کار و فرسودگی شغلی در داخل کشور، به ویژه در محیط آموزشی انجام شده و با توجه به اهمیت پژوهش در این حوزه از این رو در تحقیق حاضر رابطه بین معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی معلمان بررسی شده است.
1-5- اهداف تحقیق
1-5-1- اهداف کلی
- تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی شهرستان کرمان در سال 91-1390
- تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی شهرستان کرمان در سال 91-1390
1-5-2- اهداف جزئی
- تعیین میزان معنویت محیط کار معلمان
- تعیین میزان فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین میزان رضایت شغلی معلمان
- تعیین میزان بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار معلمان
- تعیین میزان بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار معلمان
- تعیین میزان بعد گروهی معنویت محیط کار معلمان
- تعیین میزان بعد سازمانی معنویت محیط کار معلمان
- تعیین میزان خستگی عاطفی معلمان
- تعیین میزان مسخ شخصیت معلمان
- تعیین میزان فقدان موفقیت شخصی معلمان
- تعیین رابطه میان بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان بعد گروهی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان بعد سازمانی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با خستگی عاطفی معلمان
- تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با مسخ شخصیت معلمان
- تعیین رابطه میان معنویت محیط کار با فقدان موفقیت شخصی معلمان
- تعیین رابطه میان بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان بعد گروهی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان بعد سازمانی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان فرسودگی شغلی با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان خستگی عاطفی با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان مسخ شخصیت با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان فقدان موفقیت شخصی با رضایت شغلی معلمان
- تعیین نقش جنسیت در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین نقش جنسیت در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
- تعیین نقش سطح تحصیلات در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین نقش سطح تحصیلات در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
- تعیین نقش سابقه کار در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین نقش وضعیت تأهل در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین نقش وضعیت تأهل در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان مؤلفه های معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان مؤلفه های معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان جنسیت با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان جنسیت با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان سطح تحصیلات با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان سطح تحصیلات با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان سابقه کار با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان سابقه کار با رضایت شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان وضعیت تأهل با فرسودگی شغلی معلمان
- تعیین رابطه میان وضعیت تأهل با رضایت شغلی معلمان
1-6- سؤالات تحقیق
1-6-1- سؤالات اصلی
- آیا معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان رابطه معناداری دارد؟
1-6-2- سؤالات فرعی
- وضعیت میزان معنویت محیط کار معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- وضعیت میزان فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- وضعیت میزان رضایت شغلی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- وضعیت میزان بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- وضعیت میزان بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- وضعیت میزان بعد گروهی معنویت محیط کار معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- وضعیت میزان بعد سازمانی معنویت محیط کار معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- وضعیت میزان خستگی عاطفی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- وضعیت میزان مسخ شخصیت معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- وضعیت میزان فقدان موفقیت شخصی معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی ناحیه 1 شهرستان کرمان چگونه است؟
- آیا بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا بعد گروهی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا بعد سازمانی معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا معنویت محیط کار با خستگی عاطفی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا معنویت محیط کار با مسخ شخصیت معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا معنویت محیط کار با فقدان موفقیت شخصی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا بعد فردی-روان شناختی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا بعد فردی-پرورش روح معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا بعد گروهی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا بعد سازمانی معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا فرسودگی شغلی با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا خستگی عاطفی با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا مسخ شخصیت با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا فقدان موفقیت شخصی با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری دارد؟
- آیا جنسیت در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان تأثیرگذار است؟
- آیا جنسیت در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان تأثیرگذار است؟
- آیا سطح تحصیلات در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان تأثیرگذار است؟
- آیا سطح تحصیلات در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان تأثیرگذار است؟
- آیا سابقه کار در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان تأثیرگذار است؟
- آیا سابقه کار در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان تأثیرگذار است؟
- آیا وضعیت تأهل در رابطه معنویت محیط کار با فرسودگی شغلی معلمان تأثیرگذار است؟
- آیا وضعیت تأهل در رابطه معنویت محیط کار با رضایت شغلی معلمان تأثیرگذار است؟
- آیا مؤلفه های معنویت محیط کار پیش بینی کننده فرسودگی شغلی معلمان می باشند؟
- آیا مؤلفه های معنویت محیط کار پیش بینی کننده رضایت شغلی معلمان می باشند؟
- آیا بین جنسیت با فرسودگی شغلی معلمان رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین جنسیت با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین سطح تحصیلات با فرسودگی شغلی معلمان رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین سطح تحصیلات با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین سابقه کار با فرسودگی شغلی معلمان رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین سابقه کار با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین وضعیت تأهل با فرسودگی شغلی معلمان رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین وضعیت تأهل با رضایت شغلی معلمان رابطه معناداری وجود دارد؟
- 1. Miller
فرم در حال بارگذاری ...